۲۳۰ نتیجه برای چین
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
مطابق با اقتصاد سیاسی، رابطه تنگاتنگ و در عین حال پیچیدهای مابین سیاست و هدایت گروههای اقتصادی وجود دارد. از این حیث، بیثباتی سیاسی میتواند منجر به بیثباتی اقتصادی شود و حرکت طبیعی اقتصاد را دچار اختلال کند و رشد اقتصادی کشور که مهمترین شاخص عملکرد اقتصادی میباشد را کُند نماید. برایناساس، هدف اصلی از تحقیق حاضر، مدلسازی تأثیر منازعه و بیثباتی سیاسی بر رشد اقتصادی در کشورهای منتخب درحال توسعه و توسعهیافته (ایران، عراق، عربستان سعودی، روسیه، آمریکا، هند، چین و کانادا)، با استفاده از رویکرد پانل مارکوف سویچینگ طی سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۰ میباشد. براساس نتایج، شاخص های منازعه و بیثباتی اقتصادی در رژیم رکود، به ترتیب سبب کاهش ۰,۱۷ و ۰.۱۲ درصدی و در رژیم رونق، به ترتیب موجب کاهش ۰.۱۶ و ۰.۱۱ درصدی در رشد اقتصادی می شود. همچنین تأثیر متغیرهای توضیحی بر رشد اقتصادی در هر دو رژیم، از نظر آماری معنادار است؛ اما این متغیرها در شرایط رونق نسبت به رکود، اثر کمتری بر رشد اقتصادی دارند. متغیرهای درآمد نفتی، رشد جمعیت، سرمایهگذاری مستقیم خارجی، امید به زندگی، مصرف دولتی، تجارت و شاخص کیفیت حکمرانی، اثرات مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی در هر دو رژیم دارند. رژیم غالب در تحقیق حاضر، رژیم رونق اقتصادی بوده است.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۸۹ )
چکیده
خلاصه
مقدمه: ویروس سرخک عضو خانواده پارامیکسو ویروسها و از جنس موربیلی ویروسها است که دارای ژنوم RNA با قطبیت منفی است.
روش: در این طرح ابتدا اقدام به استخراج RNA از محیط حاوی ویروسهای سرخک سوش واکسینال AIK-C که روی سلولهای MRC-۵ رشد کرده بودند٬ گردید.RNA استخراج شده فورا " جهت ساخت cDNA تک رشته ای با استفاده از واکنش نسخه برداری معکوس مورد استفاده قرار گرفت. cDNA تک رشته ای بعنوان رشته الگو جهت تکثیر ژن F بوسیله پرایمرهای اختصاصی در واکنش PCRاستفاده شد. محصول PCR با طول مورد نظرbp ۱۶۶۲ درون وکتورهای بیانی pET-۲۸a(+) و pET-۲۲b(+) کلون گردید. جهت تایید کلونینگ٬ پلاسمیدهای نوترکیب بدرون سلولهای مستعد E.coli DH۵α ترانسفورم شدند وکلونیهای بدست آمده با استفاده از PCR مستقیم غربالگری شدند. سپس پلاسمیدهای نوترکیب بروش لیز قلیایی استخراج شدند
یافته ها: هضم آنزیمی پلاسمیدهای نوترکیب با استفاده از آنزیمهای محدود الاثر Nde I وHindIII انجام گرفت که قطعه DNA بطول bp ۱۶۶۲ جداسازی شد. پلاسمید نوترکیب pET-۲۸aF توسط شرکت MWG آلمان تعیین توالی شد. مقایسه این توالی با توالی ژن F ویروس سرخک از بانک ژن (سوش واکسینال ادمونستون (AIK-C) با Accession number : AF۲۶۶۲۸۶) انجام گرفت و همولوژی بالایی برای این ژن مشاهده گردید.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد ژن F بسیار حفاظت شده و پایدار است. این پایداری باعث اهمیت بررسی این ژن در تهیه واکسن نوترکیب شده است.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۸۹ )
چکیده
کریستال یا دی متامفتامین یکی از مواد مخدر زیان آوری است که متأسفانه در سالهای اخیر وارد بازار ایران شده است. اعتیاد به کریستال علاوه بر زیانهای جدی روحی، می تواند اثرات مخربی بر روی ارگان های مختلف داشته باشد. بررسی تغییرات آنزیم اغلب می تواند در شناسایی منبع آسیب کمک نماید. هدف از این مطالعه بررسی اثرات احتمالی این ماده مخدر بر میزان آنزیم های کبدی آسپارتات ترانس آمیناز(AST )وآلانین ترانس آمیناز( ALT ) و آلکالین فسفاتاز (ALP) در معتادین به آن است.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع مطالعات موردی- شاهدی است که به روش مقطعی برروی ۱۰۵ نفر معتاد به کریستال که در سال ۱۳۸۸-۱۳۸۹ برای اولین بار جهت ترک اعتیاد به مرکز بازپروری مراجعه کرده بودند، صورت گرفته است. سطح فعالیت آنزیم ها با روش کالریمتری - اسپکتروفتومتری اندازه گیری شد. نتایج حاصل باآزمون T-test و به کمک نرم افزار آماری ۱۶ – SPSS مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایج این تحقیق نشان داد مصرف کریستال سبب افزایش سطح آمینوترانسفرازها و ALP می گردد و بین مصرف کریستال و سطح آنزیم آلکالین فسفاتاز در دو گروه شاهد و معتاد ارتباط معناداری وجود دارد
( ۰۲۷/۰p=). همچنین بین مدت زمان مصرف کریستال با سطح آلکالین فسفاتاز ارتباط معنی داری حاصل شد ( ۰۵/ ۰ P<).
نتیجه گیری: مصرف کریستال به عنوان یکی از عوامل مهم در افزایش میزان آلکالین فسفاتاز در معتادین به کریستال می باشد و نسبت به دو آنزیم دیگر کبدی (AST و ALT ) بیشتر سطح ALP را تحت تاثیر قرار می دهد.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
اقدام مجرم سیاسی که با ناکارآمدانگاریِ ساختار یا سیاست حاکم و با انگیزه اصلاحطلبی و بدون خشونتورزی نمود مییابد، مقتضی راهبرد تقنینیِ متمایز و دادرسی افتراقی در مقایسه با مجرمان عادی است. در کشورهایی که اصل آزادی بیان را به رسمیّت شناختهاند، اصولاً در مورد فعّالیّتهای سیاسی، جرمانگاری صورت نپذیرفته است؛ اما در کشورهایی که در این زمینه جرمانگاری صورت پذیرفته است، پاسخگذاری کیفری در مقایسه با سایر پاسخگذاریها، بویژه در برابر جرایم امنیّتی، متعادل و در عین حال متمایز است. در ایران، پس از گذشت قریب به چهار دهه از وعده قانون اساسی در مورد تعریف جرم سیاسی و نحوه رسیدگی به آن، سرانجام در سال ۱۳۹۵ قانون جرم سیاسی به تصویب رسید. با وجود این، از یک سو ابهام قانونیِ مربوط به تعریف جرم سیاسی و تبیین مصادیق آن، ناقضِ «اصل شفّافیت» بوده و بستر تفسیرپذیری مواد قانونی و تشتّت آرای قضایی را فراهم کرده است؛ از سوی دیگر، کلیشه ذهنی دادرسان در ضدّ امنیّت قلمداد کردن هر رفتار یا گفتار اعتراضآمیز شهروندان بهتَبَع حسّاسیت بالای قانونگذار به ممنوعیّت هرگونه اقدام یا اظهار سخن اعتراضآمیز یا انتقادی به حاکمیت، و نیز مقدّمداشتن فرض تقصیر و سوءنیت، بهجای فرض برائت و اصل حُسننیت از سوی دادرسان، به یک مانع جدّی در مسیر رسیدگی افتراقی به اتّهامهای سیاسی بدل شده است. پژوهه حاضر، به روش توصیفی ـ تحلیلی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای، به تشریح سیاست جنایی تقنینی ایران در قبال جرم سیاسی و چالشهای آن میپردازد.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده
این مقاله به بررسی روابط رو به رشد چین با کشورهای شمال آفریقا و تأکید بر جنبههای اقتصادی، دیپلماتیک و امنیتی این تعاملات میپردازد. پرسش اصلی تحقیق این است که چگونه چین توانسته است حضور خود را در این منطقه گسترش دهد و این گسترش چه تأثیری بر روابط این کشورها با شرکای سنتی غربی خواهد داشت. فرضیه تحقیق این است که توسعه روابط چین با شمال آفریقا در کنار ایجاد فرصتهای اقتصادی جدید، ممکن است چالشهایی برای این کشورها با کشورهای غربی به همراه داشته باشد. هدف تحقیق تحلیل انگیزههای چین در گسترش حضور خود در شمال آفریقا، به ویژه در چارچوب ابتکار کمربند و جاده و بررسی تأثیرات اقتصادی، دیپلماتیک و امنیتی این روابط است. در حالی که کشورهایی مانند مراکش به دلیل استراتژیهای صنعتی و زیرساختهای خود آمادهتر به نظر میرسند، مصر و الجزایر هنوز با موانع جذب سرمایهگذاری خارجی مواجهاند. نتایج نشان میدهد که هرچند روابط چین با شمال آفریقا فرصتهای زیادی ایجاد میکند، اما میتواند به تنشهایی با شرکای غربی این کشورها منجر شود. مسائل امنیتی منطقهای مانند درگیری صحرای غربی و جنگ لیبی نیز ممکن است نیاز به مشارکت فعالتر چین را ایجاب کند. این تحقیق با رویکرد توصیفی و تحلیلی به بررسی راهبردهای کلان و پویاییهای این روابط میپردازد.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده
جمهوری خلق چین پس از جنگ سرد، به عنوان یک قدرت مهم اقتصادی در جهان معرفی شد. این کشور امروزه توانسته سیطره نفوذ خود را به ویژه به لحاظ اقتصادی، به تمام نقاط دنیا اشاعه دهد. یکی از نقاط استراتژی که این کشور با اروپا و آمریکا رقابت استراتژیک در آن دارد قاره آفریقا می باشد. این مطالعه تلاش دارد که به ارائه علت ها و زمینه های نفوذ قدرت چین در آفریقا بپردازد. از این رو با توجه به این نکته که تاکنون مطالعات زیادی در زمینه اقدامات و نفوذ چین در آفریقا انجام شده است؛ این مطالعه به منظور برقراری اجماع نظری مابین تحقیقات، به دنبال آن است که دلایل استراتژیک و مهم نفوذ چین در آفریقا را در یک چارچوب نظری بیان کند. از این رو فلسفه تحقیق تفسیری انتخاب شده است که با رویکرد کیفی و تکنیک های تحلیل محتوا و فراترکیب، به مدل مناسب در این زمینه دست یابد. خاطر نشان باید کرد که از میان ۲۹۸ مقاله که در بر دارنده اهداف و علائق ژئوپلیتیکی چین می باشد؛ با توجه به سیستم نمره دهی کسپ روبریک، تعداد ۸ مقاله استخراج شده است. نتیجه پایانی حاکی از آن است که از مهمترین علائق ژئوپلیتیکی در آفریقا اهداف اقتصادی می باشد، که چنین اهدافی با توجه به اصول نرم و ساختار فرهنگی ایدئولوژیکی چین پیگیری شده اند.
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده
چکیده:
افزایش توان و ظرفیت چین و چشماندازی که رهبران آن برای آینده جایگاه این کشور متصورند در رویکردهای حاکم بر سیاست خارجی چین و به تبع آن سیاست آفریقایی این کشور نقش برجستهای ایفاء میکنند. به این معنا که همزمان با افزایش قدرت چین، صحنه کنشگری این کشور نه فقط در محیط پیرامون که به کل نظام بینالملل گسترش یافته است. اگرچه برای دهههای متمادی تمرکز این کشور بر توسعه تعاملات اقتصادی و تجاری بوده، اما به تدریج، تغییراتی در کنشگری نظامی و امنیتی آن نیز صورت گرفته است. در این زمینه، این پرسش مهم را میتوان مطرح کرد که چگونه میتوان ویژگیهای کنونی دیپلماسی نظامی و امنیتی چین در آفریقا را مورد تبیین و ارزیابی قرار داد؟ در پاسخ میتوان گفت پکن از طریق دیپلماسی نظامی و امنیتی با مشخصههای چینی، به دنبال به تصویر کشیدن خود به عنوان یک کنشگر امنیتساز است تا بدین وسیله در کنار افزایش حضور و نفوذ اقتصادی، به تضعیف تدریجی مشروعیت نظم بینالمللی کنونی به رهبری آمریکا پرداخته و در عین حال، نقش خود در تنظیم دستورکارها و هنجارسازی بینالمللی در حوزه امنیت را ارتقاء دهد. هرچند این روند به معنای نادیده گرفتن شکاف قدرت موجود و اتخاذ رویکرد تجدیدنظرطلبانه در نظام بینالملل نخواهد بود. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی ساختار کنونی نظام بینالملل و تأثیر آن بر دیپلماسی نظامی و امنیتی چین در آفریقا میپردازد.
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده
چکیده
برخی از پژوهشهای انتقادی اخیر از وضعیت رقابتهای بینالمللی در آفریقا، از نفوذ چین در کشورها و جوامع آفریقایی و همکاری آنها با نخبگان ملی و محلی آفریقا ابراز نگرانی کردهاند. برخی نخبگان فکری و عملی آفریقایی اما با اشاره به تأثیر اقدامات زیرساختی چین در آفریقا، این حضور را مؤثر و مفید دانستهاند. بر اساس این تفاوت تصویر از تعامل دو طرف، تصاویر برخاسته از روابط چین با آفریقا را میتوان شامل دستهبندیهای: ۱. تصاویر آفریقایی درخصوص چین از منظر جهانی؛ ۲. تصاویر آفریقایی درباره چین از منظر چندجانبه؛ ۳. تصاویر آفریقایی درباره چین از منظر دوجانبه، دانست. عدهای ضمن صحهگذاشتن بر بخشی از حس تهدید، معتقدند نگرانی از حضور چین در آفریقا بیشتر از آنکه معطوف به دلنگرانی از منافع آفریقا باشد، به جهت به خطرافتادن منافع غرب است. با توجه به مطالب فوق، پرسش کلیدی پژوهش حاضر این است که بنیانهای مسئلهمحور شدن تصویر در روابط چین آفریقا، از منظر ذینفعان دو طرف چیست؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که مساله تصویر چین در آفریقا و آفریقا در چین، صرفاً به رقابتهای چین با قدرتهای بزرگ محدود نمیشود؛ بلکه عاملیت تجربی کشورهای آفریقایی در این میان تعیینکننده است و برخلاف برخی تصویرسازیها که آنها را بازیگرانی منفعل میدانند، این کشورها بهدنبال متنوعسازی شرکای بینالمللی خود هستند و این اقدام زمینه رقابت برای ایجاد تصویر مثبت از خود و منفی از چین را ایجاد میکند.در این مقاله از روششناسی کیفی و تحلیل توصیفی ـ تفسیری بهره گرفتهشده است.
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده
در عصر جدید تعاملات استراتژیک بین چین و آفریقا، تاثیر کشور چین بر آفریقا به شدت گسترش یافته است. چین با ارائه پیشنهادهای اقتصادی و عملیاتی به آفریقایی ها این امکان را فراهم کرده است تا از فرصتهای تجاری و توسعهای در آفریقا بهره مند گردد. در عین حال این روابط استراتژیک با چالشها و انتقاداتی مواجه بوده و نگرانی هایی مبنی بر برقراری یک رابطه بیتعادل بین دو طرف وجود دارد. سوال اصلی که مطرح می شود آن است که سیاست چین در آفریقا در جهت انباشت قدرت چین یا در جهت بهبود روند توسعه در آفریقا میباشد؟ فرضیهای که مطرح میشود آن است که چین در آفریقا با ارائه سرمایه گذاریهای قابل توجه در زمینههای اقتصادی، عمرانی و زیرساختی، علیرغم آن که عمدتاً قدرت و تاثیر خود را گسترش داده و نقش بزرگی در این منطقه و در جهت انباشت قدرت خود ایفا میکند، بهبود روند توسعه و رشد اقتصادی در برخی از کشورهای آفریقایی را نیز تقویت کرده است. برای این نوشتار از منابع کتابخانهای و مقالهها بهره برده شده است و مقاله حاضر با استفاده از روش کیفی و با رویکردی تحلیلی- توصیفی مبتنی بر نظریه نئورئالیسم، به دنبال بررسی روند روابط چین و آفریقا است و یافته پژوهش آن است که گسترش روابط چین و آفریقا نقاط مثبت و منفی ای بر روی روند توسعه در آفریقا داشته است.
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
با افزایش توجه جهانی به کاهش فشار مداخلات انسانی بر محیط زیست، مطالعه نحوه تعامل ساختمانهای سنتی و اجزای آن ها با محیط جهت شناخت روش های طراحی طبیعی رشد چشمگیری داشته است. در مناطق گرمسیری به ویژه مناطق مرطوبِ گرم، نیاز به سایه و کوران هوا مهمترین عواملی هستند که سبب خلق راهکارهای معماری برای تامین شرایط آسایش حرارتی شدهاند. برای مثال در مطالعه ریخت شناسانه و اقلیمی شهر دزفول تمهیدات حیرت انگیزی جهت ایجاد سایه و کوران هوا در شهرسازی و معماری آن صورت گرفته است. از میان صدها راه کار، یکی از آنها استفاده از خوونچینیهای آجری است که علاوه بر عملکرد بصری، به نظر میرسد کارکردی اقلیمی نیز دارد. در مقاله حاضر کوشش شده تا با شناخت نحوه شکل گیری الگوهای خوون های آجری، نقش این الگوها در تعدیل شرایط اقلیمی از طریق بررسی میزان سایه اندازی آنها بر روی بدنه ها مورد ارزیابی قرار گیرد. برای انجام این تحقیق نمونههای متداول خوون چینی های آجری انتخاب شده و میزان سایه ایجاد شده بر هریک از آنها در ساعات مختلف روز و در جهتگیریهای مشخص شبیه سازی شدهاند. مقدار سایه ایجاد شده با استفاده از پردازش تصویری محاسبه و مورد تحلیل قرار گرفتهاست. با توجه به اندازه گیری ساعات تابش خورشید بر بدنه ها چنین الگوهایی، در زاویههای مختلف، مقدار سایه ایجاد شده بر روی سطوح را حدود ۵/۲ تا ۵/۴ برابر افزایش میدهند. بررسی های انجام شده نشان میدهد که در شکلگیری چنین الگوهایی علاوه بر توجه به جنبههای زیباشناختی، به نقش اقلیمی این الگوها بر افزایش میزان سایه ایجاد شده بر سطوح نیز توجه شده است.
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده
تأثیر ماده شبه استروژنی نونیل فنل بر بیان ژن های ویتلوژنین و زونا پلوسیدا ۳,۱ در بافت کبد، طحال، آبشش و عضله تاس ماهی ایرانی نوجوان بررسی شد. پس از تزریق داخل صفاقی ماهی با ۱۰۰ میلی گرم نونیل فنل، ۵ میلی گرم ۱۷ بتا استرادیول و۲ میلی لیتر ماده حامل روغن بادام زمینی به ازای هر کیلوگرم وزن ماهی (به ترتیب به عنوان تیمار اصلی، کنترل مثبت و کنترل منفی)، RNA بافت های مورد مطالعه استخراج و به cDNA تبدیل، سپس واکنش RT-PCR برای هر بافت به طور جداگانه انجام شد. نتایج نشان داد که ویتلوژنین تنها در بافت کبد بیان شده، اما ژن زوناپلوسیدا ۳.۱ علاوه بر کبد، در بافت طحال در معرض نونیل فنل و هورمون ۱۷ بتااسترادیول نیز واجد بیان بوده است. این در حالی است که برای ژن ویتلوژنین در بافت های طحال، آبشش و عضله و برای ژن زوناپلوسیدا ۳.۱ در بافت های آبشش و عضله هیچ گونه بیانی مشاهده نشد. میزان بیان ژن ویتلوژنین در تیمار با هورمون بتااسترادیول درکبد ۴۸/۲± ۹۵/۹ و در تیمار نونیل فنل در کبد ۳۵/۰± ۸۵/۲ بود. میزان بیان ژن زوناپلوسیدا ۳.۱ در کبد برای تیمار با غلظت ۵ میلی گرم هورمون بتااسترادیول درکبد ۵۱/۲±۹۸/۹ و در تیمار نونیل فنل در کبد ۳۵/۰±۳۷/۳ بود؛ میزان بیان ژن زوناپلوسیدا ۳.۱ در طحال ۰۲۱/۰± ۲۵/۰ بود (۰.۰۵<p). بنابراین، با توجه به تأثیر نونیل فنل بر تغییرات معنی دار بیان ژن های مورد مطالعه در بافت های کبد و طحال، می توان از این ژن ها به عنوان نشانگرهای زیستی در ردیابی تأثیرهای مواد شبه استروژنی در تاس ماهی ایرانی دریای خزر استفاده کرد.
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
از مهمترین مباحثی که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان زبانشناس قرار گرفته است، تأثیر نظام اندیشگانی بر جامعه نشانهها و رابطه ذهن و قراردادهای زبانی است. اهمیت این رابطه در نگرشهای تطبیقی جلوه بیشتری مییابد و در نهایت، پژوهشگران با بررسی و تحلیل تطبیقی طرحوارههای اصلیِ ذهن چند متفکر و هنرمند، به استفاده همسو و تاحدودی مشترک نشانههای زبانی آنان دست یافتهاند. مولانا و نیچه متفکرانی هستند که نخست، نظام اندیشگانی خویش را با زبان شعر و سپس با جامعه نمادها و سمبلها بیان داشتهاند و دیگر اینکه در شناخت خود از هستی، انسان، حقیقت، اخلاق و زندگی با یکدیگر اشتراکاتی دارند؛ بنابراین با توجه به مفاهیم یادشده، هر دو از جامعۀ نشانهها و رمزگان خویشاوند و همسو بهرهمند میباشند.
این جستار درصدد آن است تا میزان زیستمایههای معرفتشناختی و بنلایههای حرکت استعلایی انسانی را در نگرش مولانا و نیچه، با توجه به روایتهای تمثیلی آنان، مورد بررسی قرار دهد؛ بنابراین در این راستا، به بررسی سه نماد برجسته «شتر»، «شیر» و «کودک» در حوزه اندیشه نیچه و مولانا، بهعنوان مراحل تکوّن، صیرورت و تعالی انسانی پرداخته و این نتیجه حاصل شده است که هستیشناسی مشترک هر دو، منتج به کاربرد نشانههای ذکرشده در توصیف مراحل سلوک و تعالی انسانی است؛ اما تمایز آنان در مقصدشناسی، به چینش متفاوت این نشانهها منتج خواهد شد.
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده
چکیده
پژوهش حاضر در صدد بررسی میزان پذیرش یا عدم پذیرش هویت جنسیتی رسمی در میان اقوام می باشد و برای تبیین آن به دنبال یافتن این جواب است که آیا منابع هویت ساز مادی و غیر مادی در میان سه قوم ترک / کرد / لر با پذیرش هویت جنسیتی رسمی رابطه دارد یا خیر؟ و آیا میان این سه قوم ، در میزان پذیرش یا عدم پذیرش آن ، تفاوت وجود دارد ؟ برای پاسخ به سوالات تحقیق از روش تجربی استفاده شده . جامعه آماری تحقیق ۳۷۷ نفر از دانشجویان پسر و دختر ۲۹-۱۸سال مقطع کارشناسی ( سال اول و دوم) از سه قوم کرد/ لر/ ترک ساکن در خوابگاههای دانشگاههای تهران می باشند. روش نمونه گیری، سهمیه ای و پرسشنامه ، ابزار جمع آوری اطلاعات بوده است .
نتایج یافته ها نشان داد که میان منابع هویت ساز با میزان پذیرش هویت جنسیتی رسمی رابطه وجود دارد.
از میان منابع هویت ساز ، پایبندی دینی ، جنسیت و کلیشه های جنسیتی قومی بیشترین تغییرات متغیر وابسته را توضیح می دادند . کردها کمترین و لرها بیشترین توافق را با هویت جنسیتی رسمی داشتند .
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده
این پژوهش میزان پذیرش یا عدم پذیرش هویت جنسیتی رسمی را در میان اقوام بررسی می کند و به این سؤال ها پاسخ می دهد: آیا منابع هویت ساز مادی و غیر مادی در میان سه قوم ترک و کرد و لر با پذیرش هویت جنسیتی رسمی رابطه دارد یا خیر؟ آیا میان این سه قوم در میزان پذیرش یا عدم پذیرش آن تفاوت وجود دارد؟ برای پاسخ به این سؤال ها از روش تجربی استفاده شده است. جامعۀ آماری تحقیق ۳۷۷ نفر از دانشجویان پسر و دختر ۱۸-۲۹ سال دوره کارشناسی (سال اول و دوم) از سه قوم کرد و لر و ترک ساکن در خوابگاه های دانشگاه های تهران هستند. روش نمونه گیری سهمیه ای و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه است.
نتایج یافته ها نشان می دهد میان منابع هویت ساز با میزان پذیرش هویت جنسیتی رسمی رابطه وجود دارد. از میان منابع هویت ساز، پای بندی دینی، جنسیت و کلیشه های جنسیتی قومی بیشترین تغییرات متغیر وابسته را توضیح می دهند و کردها کمترین و لرها بیشترین توافق را با هویت جنسیتی رسمی دارند.
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
راههای مواصلاتی برای کشورهای آسیایی به دلیل وسعت جغرافیایی قارۀ کهن از اهمیت خاصی در تبیین سیستم منطقهای برخوردار است. این امر سیاست منطقهای چین را به عنوان قدرتمندترین کشور آسیایی و مولدترین مردم جهان، نسبت به محیط پیرامونی دستخوش تغییرات عمدهای کرده است. در این بین نقش قفقاز جنوبی به عنوان پل ارتباطی چین با غرب و بازارهای صادراتی اروپا بسیار حائز اهمیت است. لذا پکن با بهرهگیری از ظرفیت قفقاز بهعنوان حلقه اتصال منافع استراتژیک خود بهویژه در حوزه انرژی و تجارت زمینه افزایش تعاملات را با جمهوریهای قفقاز جنوبی تحت لوای پروژه جاده اقتصادی ابریشم جدید (یک کمربند، یک راه) فراهم میسازد. از سوی دیگر در تاریخ روابط دولتهای آسیایی و اروپایی، قفقاز به شاه کلید مناسبات قارهای شهرت یافته است. که این نقش مسئولیت دولتهای قفقازی را در تعامل هرچه مطلوبتر با چین دو چندان میکند.
از اینرو در پژوهش پیش رو تلاش خواهد شد؛ تا با تاکید بر نگرش تحلیلی و از منظر تئوری سیستم منطقهای، سیاستهای منطقهای چین در قبال جمهوریهای قفقاز جنوبی و نحوۀ اثرگذاری پروژه جاده اقتصادی ابریشم جدید در افزایش دامنه نفوذ پکن در قفقاز جنوبی و نیز تاریخ مناسبات اقتصادی پکن و دولتهای قفقازی، با توجه به اسناد موجود بررسی شود. در این بین فرضیه پژوهش بر این پایه استوار است که با توجه به استقرار سیاست خارجی چین بر پایه تعاملات اقتصادی با دولتهای منطقه، افزایش روابط چین با جمهوریهای قفقاز جنوبی در راستای احداث پروژه جاده اقتصادی ابریشم جدید، موجب تثبیت جایگاه چین در منطقه و تقویت مناسبات در سایر حوزههای اقتصادی خواهد شد.
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۹- )
چکیده
فناوری سویچینگ برچسب روشی با کارایی بالا وانعطاف پذیر است برای ارسال بسته های لایه ۳ بر اساس اطلاعات بر چسب های با طول ثابت که به جریانهای لایه ۲ نگاشت شده اند.هر مسیریاب سویچ برچسب، به یک برچسب برای هر فلو نیاز دارد. تعداد برچسب ها به نحوه ایجاد نگاشت و دانه بندی جریانها بستگی دارد. دانه بندی می تواند بسیار درشت باشد. دو روش عمومی و مهم در سیاست های نگاشت بر چسب، روش داده گرا و روش کنترل گرا است. در این مقاله روشهای داده گرا و کنترل گرا از لحاظ معیارهای مختلف بررسی و مشکلات موجود در هر روش، از لحاظ رسیدن به کارایی و عملکرد مطلوب مطالعه شده است. یکی از مشکلات روشهای مذکور، نرخ ایجاد و حذف فلوها است که از دیدگاه مقیاس پذیری و پیاده سازی حایز اهمیت بوده و بر کارایی آنها تأثیر فراوانی دارد. نرخ ایجاد و حذف فلوها، بر کارایی روش داده گرا - بدلیل ماهیت ذاتی آن - اثر بیشتری دارد. در این مقاله با استفاده از تعریف نوعی فلوی جدید - فلوی زیر شبکه - روشی برای رسیدن به کارایی مطلوب در حالت داده گرا پیشنهاد شده است. نتایج حاصل از شبیه سازی، افزایش کارایی را بر اثر استفاده از فلوی زیر شبکه تایید می کند.
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
یکی از مهمترین عناصر مورد بحث در تاریخ تصوّف و عرفان اسلامی، موسیقی و سماع است که از بدو شکلگیری این نهضت تا دوران شکوفایی و درنهایت، ساختار کنونی آن، موضوع موسیقی، سماع و رابطه آن با سلوک معنوی بوده است که مورد تحلیل و بررسی و نقد واقع شده و بهصورت گستردهای در ترازوی امر و نهی، تأیید و تکذیب و نیز انفعال قرار گرفته است. در این میان، مولوی با رویکردی نزدیک به اصحاب سکر و با خوانشی مؤیّدانه و تبلیغی، از این موضوع بهعنوان یکی از مهمترین ارکان سلوک و سیر الیالله یاد میکند.
در فرهنگ اروپای قرن نوزدهم، نیچه با قرائتی خاص از مفهوم تعالی و حرکت تکامل انسانی، بهعنوان فیلسوفی شرقزده، در تلاش برای نجات انسان از غربت و بحران بیخدایی برخاسته از ضعف کلیسا عنصر موسیقی را اصلی مهم در تکامل انسانی و نجات وی برمیشمرد که با نگرش مولوی در خویشاوندی و همسویی نزدیک قرار میگیرد. الگووارههای مشترک اندیشگانی این دو متفکر در مواردی مشتمل بر: الف. آشنایی، همذاتپنداری و منشأ جوشش؛ ب. ارتباط آن با موسیقی ازلی و نوای کائنات؛ ج. ایجاد صفای دل و تزکیه نفس؛ د. ارتباط موسیقی و زبان؛ ﻫ. ارتباط آن با مفهوم شور و وجد و اندیشه «آریگویی»، این نتیجه را دربردارد که خوانش این دو متفکر در منشأ، هستی، کارکرد و نتیجه برآمده از مفهوم موسیقی، عموماً همساز با یکدیگر به نظر میرسد و دارای همسانی و پیوند ماهوی است.
دوره ۳، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۷ )
چکیده
الاستذکار حاله إنسانیه یشترک فیها جمیع الناس، لکنّها تکون مختلفه عند الشعراء وفی الفن عموماً؛ فالذکریات تعدّ مصدراً مهماً یعتمدها الشعراء والفنانون فی تشکیل تجاربهم الأدبیه والفنیه وإثرائها. إنّ الحنین مقترن بالاستذکار وللشاعر ممکن أن یجعلَ منه الأساس الذی یرکِّز علیه بناء قصیدته. قد کان اغترابُ الشاعرِ المثیرَ الأولَ للحنین الذی کان مدعاه للاستذکار الشعری المتنوع الذی افضی إلی تشکیل القصیده موضوعیاً وفنیاً. أنشد الشیخ الوائلی قصیده "إلی النجف الأشرف بلدی الحبیبه" بعد اغترابه عن موطن طفولته وصباه وشبابه، مدینه نجف الأشرف، فی قصیدته یعرب عن حنینه إلی بلده ویستعرض ذکریاته واصفاً بلده بأبهی الأوصاف ویکشف عن معنی داخلی مضمر فی أعماق الشاعر یؤکد علاقته بمدینته وعمق هذه العلاقه ومن جانب آخر إنّ شهریار الشاعر الشهیر الإیرانی أنشد ملحمه"حیدربابا" باللغه الترکیه بعد اغترابه عن مولده ویعبر فیها الشاعر عن ذکریاته عن طفولته وصباه والحسره علی أیامه الّتی انقضت فی الریف عند تنوره جبل حیدربابا. هذه دراسه مقارنه لهاتین القصیدتین من خلال دیوانهما متبنّیهً المنهج الوصفی-التحلیلی علی أساس مکتب أمریکی فی الأدب المقارن، وقفاً فیهما علی مستویات الاستذکار الشعری التی وجدناها علی ثلاثه أنواع هی: الاستذکار الزمانی والاستذکار الاجتماعی والاستذکار المکانی، ومن ثمّ الکشف عن الافتراقات والاشتراکات بینهما والممیزات الخاصه فی التصاویر الفنیه التی اُستخدمت فی إبراز خواطرهما الجیاشه وخیالهما الشعری الذی ساهم بفاعلیه فی التشکیل اللغوی والتصویری لشعرهما. من نتائج الدراسه أنّ للطبیعه بعناصرها المختلفه دوراً فاعلاً فی تشکیل مستویات الاستذکار الشعری. إنّ تصاویر شعرهما وموسیقاهما تکون فی خدمه الفکره و تؤدی هذه الصور وظیفهً جمالیهً منظمهً ذات رتبه عند المتلقی وتجعل دور المتلقی مرکزیاً فی عملیه الإیصال، مما یساعد علی إزاله الفواصل بین شعور المتلقی والشاعر.
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
حیات انسان امری خودبنیاد است و نباید آن را به یک حق تقلیل داد و تضمین حیات انسان در ابعاد مختلف، غایت حقهاست. از آنجا که جنین انسانی، ماهیتی بشری داشته (این نیز مورد پذیرش طرفداران تئوری شخصبودگی است) و حیات دارد، صرف این حیات باید مورد حمایت بوده و جنین از شانس زندهماندن برخوردار باشد؛ چه اینکه رابطه پدر و مادر با جنین-فرزند، پیوندی مالکانه نبوده، بلکه ماهیتی امانی دارد. شخصبودن، یک ویژگی ذاتی در تعریف ماهیت انسان نیست و بلکه خصوصیتی اعتباری-انتزاعی است که انسان کسب میکند و نباید حمایت از هستی موجود انسانی را به شخصبودگی او فروکاست؛ همچنان که باید در نظر داشت، دیدگاه واحدی در مورد ویژگیهای شخصبودگی و آغاز آن وجود ندارد و با توجه به اختلاف نظر موجود در این ارتباط، نباید حیات جنین را به عنوان امری قطعی در برابر امر غیرقطعی، مورد صدمه قرار داد.
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده
اثر ترکیبات پروتئینی مخاط شقایق دریایی، Stichodactyla haddoni، بر مراحل رشد جنین ماهی گورخری Danio rerio بررسی شد. شقایق دریایی از ناحیه جزر و مدی جزیره هرمز جمعآوری و بعد از انجماد در دمایC˚۱۶۰- به آزمایشگاه منتقل شدند. پس از جداسازی مخاط و فریزدرای شدن، ترکیبات پروتئینی و پپتیدی با متانول ۱۰۰% استخراج شدند. غلظت پروتئین کل در ماده استخراج شده با دستگاه الایزا سنجیده و سپس غلظتهای ۲/۱، ۷/۳ و ۴/۷ میلیگرم در میلیلیتر آب مقطر از این ماده ساخته شد. مقدار ۲ میلیلیتر از هر غلظت به میکروچاهکهایی که هر کدام حاوی ۱۵۰ عدد تخم ماهی گورخری بود، با ۲ تکرار اضافه شد. نمونه شاهد نیز با ۲ تکرار که حاوی آب آکواریوم بود، در نظر گرفته شد. تخمها به مدت ۷۲ ساعت در انکوباتور قرار داده شد و از روند تکامل جنینی هر ۶ تا ۱۲ ساعت عکسبرداری شد. نتایج بیانگر روند عادی تکامل جنینی در تیمار شاهد در طول مدت بررسی بود، ولی تخمهای تیمار شده در غلظتهای ۷/۳ و ۴/۷ میلیگرم در کمتر از ۱۲ ساعت دژنره و سیاه شده از بین رفتند. همچنین، تخمهای تیمار شده در غلظت ۲/۱ در ساعات اولیه دچار تأخیر در فاز رشد شده و در کمتر از ۷۲ ساعت از بین رفتند. مقایسه نتایج نشان داد که پروتئینهای استخراج شده از مخاط این شقایق، بر روند تکامل جنینی در مراحل مختلف اثر داشته و میتواند در غلظتهای بالا خیلی کشنده باشند و در غلظتهای پایین سبب توقف رشد گردد.