جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای هژمونی


دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده

با وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ م/ ۱۳۵۷ ش گفتمان ایدئولوژیک اسلامی به‌عنوان مهم­ترین عنصر حوزه گفتمان گونگی گفتمان مدرنیسم با مفصل بندی با دیگر خرده گفتمان­ها و با توجه به قابلیت دسترسی، توانایی­ها، اعتبار و عام گرایی توانست استعلای گفتمان خود را در مقایسه با گفتمان حاکم و به­ویژه در ارتباط با گفتمان­های رقیب به منحصه ظهور رسانده و با ایجاد فضای آرمانی جدید، به­عنوان گفتمانِ هژمون ظهور کرده و ساخت سیاسی مسلط فضا را در این دوره از تاریخ ایران ایجاد کند. آن چه که بیشتر منجر به هژمونی گفتمان ایدئولوژیک اسلامی در مقابل گفتمان­های رقیب گردید علاوه بر شخصیت کاریزمایی [آیت الله خمینی ]، عبارت بود از اتخاذ راهبردی درست تحت عنوان سیاست هم ارزی بین گروه­های مختلف به مفهومی که لاکلائو و موفه از آن مدنظر دارند. یعنی ایجاد نوعی اتحاد ارگانیک بین گروه­ها، احزاب، تشکلات و توده مردم با هدفِ تبدیل کردن امرِ اجتماعی به امرِ سیاسی. این پژوهش با رویکردی بنیادی و با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی موسوم به تحلیلِ گفتمان به چگونگی سیطره گفتمان ایدئولوژیک اسلامی بر ساخت سیاسی فضا در دهه اول انقلاب می­پردازد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین فضا، قدرت و گفتمان به معنای فوکویی و تاثیر آن بر ساخت سیاسی فضا است. دالِ مرکزی این گفتمان ایدئولوژی اسلامی است که در مقابل و نفی دالِ مرکزی گفتمان قبلی یعنی، مدرنیسم غربی ظهور کرد؛ همچنین ظرف فضایی- مکانی که این گفتمان در آن تجلی و نمود می­یابد، امت اسلامی می­باشد، یعنی جائی که عنصر سرزمین در آن حذف می­گردد و به­جای آن قلمرو، همان گستره جهانی است.

دوره ۷، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده

در پژوهش حاضر،کارکرد سطوح تحلیل در رویکرد انتقادی به تحلیل گفتمان را ازمنظر فرکلاف در فیلم جدایی نادر از سیمین مطالعه می‌کنیم و با بررسی روابط قدرت، فرهنگ و باورهای فرهنگی، نقش و جایگاه متون اسطوره‌ای، همچون کتاب مقدس را در گشایش گفتمانی بررسی می‌نماییم. در این مقاله، مشخصاً نقش دروغ در برهم ریختن روابط و هنجارهای کنشی را بررسی می‌کنیم و نشان می‌دهیم که دروغ‌های متوالی درطول روایت فضایی ناامن را به‌وجود می‌آورند که به‌دلیل نتایج تنش‌بارآن، به فضایی بحرانزا تبدیل می‌شود. در بستر فیلم، سوژه‌ها با استفاده از باورهای فرهنگی، غیریّت­سازی و اقناع برای حل بحران‌های موجود در تلاش هستند. در چنین فضایی که عدم توازن قدرت در منازعات گفتمانی سوژه‌های آن موج می‌زند، بازگشت به فرااسطوره و فراباور تنها راه گریز از بحران است که سبب می‌شود فضای آسمیک ایجادشده تعدیل و آرام شود. این‌گونه، ارتباط فرهنگ و اسطوره با گشایش گفتمانی مشخص می‌شود. روش پژوهش در این مقاله تحلیلی است و واحد تحلیل، سکانس­های فیلم و جمله­ ها یا دیالوگهای بهکاررفته در فیلم یادشده هستند.

دوره ۷، شماره ۲۸ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده

چکیده: در این پژوهش نظری تلاش داریم با توجه به اهمیت متن در پژوهش های ادبی و اجتماعی چارچوبی نظری جهت تفسیر انتقادی متن ارائه کنیم.سوال اصلی ما در این پژوهش عبارت است از اینکه: متن چگونه اعمال قدرت می کند؟ جهت پاسخ به این سوال به مرور نظریه های قدرت در علوم انسانی و اجتماعی خواهیم پرداخت. عمدتا دو دسته نظریه در این حوزه مطرح اند. نظریه های حاکمیت محور که در آنها به قدرت به مثابه زور فیزیکی، دولتی یا طبقاتی تاکید می شود ونظریه های دسته ی دیگر که قدرت را امری گفتمانی و زبانی درنظر می گیرند که از طریق فرایند های سوژه سازی و سوژه زدایی در متون اعمال می شود. برای این منظور آرا چهار تن از مهمترین نظریه پردازان معاصر، ارنستو لاکلائو و شانتال موفه، اسلاوی ژیژک و ژولیا کریستوا را با محوریت مهمترین مفاهیم آنها یعنی مداخله هژمونیک، فانتزی و آلوده انگاری و با توجه به پرسش این پژوهش خوانش خواهیم کرد. واژگان کلیدی: متن، قدرت، مداخله هژمونیک، فانتزی، آلوده انگاری.

دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده

نظام سرمایه داری، از طریق عوامل ارادی و غیر ارادی، در راستای بازتولید خود، برنامه هایی را به گونه ای مدون و غیر مدون، طراحی و دنبال می نماید و با عملیاتی کردن آن ها تلاش دارد تا از مانایی باز نماند ودراین بستر به تقویت و بازتعریف «معناها و بودن» هایی می پردازد تا «شدن های» مطلوب را نظاره گر باشد. ودر پی نشانگاهایی می باشدکه با عبور از آنها دچار دگرگونی و صیرورت مورد نیاز شوند .بنابراین این سوال مطرح می باشد که چرا و چگونه این نظام ماندن و بودن خود را ،از طریق برساختن هویت مطلوب دنبال می کند ودرصددتثبیت آن می باشد؟ شاید این پاسخ را بتوان داد که ورود به عرصه هویت ها و برسازی و واسازی آنان می تواند ماندن این نظام را در پی داشته باشد که دراین فرایند ازابزار هایی که این هدف را برآورده می کند ، صحبت شده است .دراین پژوهش از مکتب گرامشی به عنوان چارچوب نظری استفاده شده و با شناخت این نظام و چگونگی برساخته شدن هویت ها به مصداق هایی از تغییر در حوزه های مختلف هویتی و ایجاد هویت کاذب و مطلوب،در جهت بازتولید خود، پرداخته شده و سپس به آسیبهای هویتی ناشی از حاکمیت و رسوخ مولفه های نظام سرمایه داری در جامعه ایران و اثر آن بر هویت ملی،اهتمام می ورزد.

دوره ۸، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده

تحقیق پیش‌رو با هدف تشریح فرآیند هژمونیک‌شدن گفتمان اصول‌گرایی عدالت‌محور در دهه سوم انقلاب (۱۳۸۰-۱۳۸۴) شکل گرفته است. با توجه به امتیازات نظریه لاکلاو و موفه از این نظریه به عنوان چارچوب نظری کارآمد و استراتژی روشی تحقیق برای این پژوهش استفاده شده است. یافته‌های رویکرد گفتمانی تحقیق به شرح زیر قابل ارائه‌اند: گفتمان اصول‌گرایی با استفاده از زمینه‌های ایجادشده در اثر تزلزل‌ها و بی‏قراری‏های گفتمان اصلاح‌طلبی و با بهره‌گیری از زمینه‌ها و امکانات سخت‌افزای و نرم‌افزاری هم‌چون در اختیار داشتن ساز و کارها و ابزارهای قدرت مانند قوه قضاییه و شورای نگهبان، توانست در فرآیندی رقابتی از اوایل دهه هشتاد در سه مرحله دومین دوره انتخابات شورای شهر، انتخابات مجلس هفتم و انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۴ زمینه‌های لازم را برای حاشیه‌رانی اصلاح‌طلبان و ساختارشکنی برخی دال‌های اصلی آن فراهم آورند. این گفتمان با تاکید بر شعارها و مفاهیمی مانند تشکیل دولت اسلامی از راه اقامه عدل و ارجاع آن به مضامینی هم‌چون امکانات برابر برای همه و آوردن نفت سر سفره‏های مردم که در قالب کاربرد زبان همه‌فهم و عامیانه، داشتن لحنی ساده، نمایش ساده‌زیستی و ... ارائه می‌شد، به آفرینش نظام معنایی جدیدی دست زد و با استفاده از آن علاوه‌بر نقد دولت‌های گذشته و اشاره به نقصان‌ها و ناکارآمدی‌های آن‌ها در تأمین و توجه عدالت‌محورانه به نیازهای اقتصادی و رفاهی مردم، به ساختارشکنی آن‌ها پرداخت و قابلیت دسترسی و اعتبار خود در افکار عمومی را افزایش داد. به این ترتیب این گفتمان برای چند سال به‌عنوان گفتمان هژمون در فضای سیاسی کشور حاکم شد.  

دوره ۱۰، شماره ۳۷ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

با رشد مجلات و پژوهش‌های ادبی دانشگاهی در سال‌های اخیر، رویکردهای آسیب‌شناختی در جهت تبیین ضعف‌ها و کاستی‌های این پژوهش‌ها شکل گرفته‌است. اما به نظر می‌رسد اغلب این پژوهش‌ها به توصیف معلول پرداخته-اند‌ و کمتر رویکردی علّی به تحلیل این مسأله دارند.
در این مقاله پژوهش‌های ادبی دانشگاهی در سه سطح مورد بررسی قرار گرفته‌اند: سطح اول به بررسی هژمونی‌های ایدئولوژیک حاکم بر تلقی از ماهیت ادبیات و پژوهش‌ادبی در ایران و تأثیرات آن‌ها در پژوهش‌های ادبی دانشگاهی اختصاص یافته‌است. بر این اساس الگوهای فکری حاکم بر پژوهش‌های ادبی، نوعی ماهیت تعلیمی، تفسیری، توصیفی و ذوقی را برای آن متصور می‌داند. سطح دوم به «روش پژوهش» در پژوهش‌های ادبی دانشگاهی می‌پردازد و به کاربردن نظریه‌های ادبی را به عنوان «روش علمی» برای پژوهش ادبی با توجه به رویکردهای فرارشته‌ای، کثرت‌گرایی نظری، نگاه پساپارادایمی و مرکزگریز به این نظریه‌ها با پرسش مواجهه می‌کند و در سطح سوم نیز اجزای یک مقاله‌ی علمی پژوهشی با طرح مفاهیم روش‌شناسی هرمنوتیک و مسأله‌مندسازی مورد توجه قرارگرفته‌است؛ اجزایی که نتایج این پژوهش نشان‌می‌دهد اغلب کلیشه‌ای و غیرضروری پنداشته می‌شوند.

دوره ۲۲، شماره ۸۸ - ( ۵-۱۴۰۴ )
چکیده

اصطلاح هژمونی فرهنگی، چگونگی سلطه یک طبقه اجتماعی بر طبقه دیگر را با استفاده از انواع ابزارهای ایدئولوژیک تبیین می‌کند. براساس این نظریه، طبقه قدرتمند می‌کوشد بدون اعمال فشار و جبر، تمامی باورها و سبک زندگی خود را در جامعه مسلط کند. طریق بسمل‌شدن از رمان‌های مدرن محمود دولت‌آبادی، که در زمره پرفروش‌ترین آثار داستانی دهه نود قرار گرفت، ماجرای درگیری نیروهای ایرانی و عراقی در جنگ تحمیلی است که در نقطه‌ای مرزی به‌نام «تپه صفر» به روایت درمی‌آید و کم‌کم به صحنه طرح افکار و باورهای قومی و نژادپرستانه پارس و عرب تبدیل می‌شود. نویسنده با ارتباط‌دادن زنجیره‌ای از شخصیت‌های تاریخی خاص به هم، گفتمانی هژمونیک می‌آفریند و ارزش‌های انسانی را در قالب مفاهیم قومیتی برجسته می‌کند. به این منظور، بارها به روایات تاریخی ایران از زمان ظهور اسلام تا میانه قرن سوم هجری می‌پردازد. براساس نتایج پژوهش، که به‌روش توصیفی ـ تحلیلی انجام یافته، بهره‌گیری از گفتمان ملی‌گرایی، اشاره به برهه‌ای دلالتمند از تاریخ سیاسی، تحریف روایات تاریخی از زبان قوم عرب به‌منظور تحریک احساسات ناسیونالیستی و استفاده از رمزگان‌هایی همچون قلم، شمشیر، ماده‌ شیر و کبوتر در اسطوره‌سازی از چهره‌های ملی‌گرای سردمدار جنبش‌های انقلابی ایران، از جمله مهم‌ترین ابزارهای هژمونیک در جذب مخاطب و القای مفاهیم ملی‌گرایانه بوده است. بدین ترتیب، تحلیل ساختار هژمونیک رمان براساس آرای استوارت هال، نظریه‌پرداز مطالعات فرهنگی، رمزگان‌های استعاری متن را آشکار می‌سازد.
 

صفحه ۱ از ۱