جستجو در مقالات منتشر شده


۱۰ نتیجه برای هویت ملی


دوره ۲، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

در شکل ­گیری هویت‌ملی رسانه­ها نقش مهمی دارند. نشانه­ها درون فضاهای‌شهری با رمزگانی که درونِ خود دارند قسمتی از محتوای فضای‌شهری را تشکیل می­دهند؛ نشانه­ ها جزء رسانه‌های تصویری هستند که بر مخاطب عرضه می­شوند و مخاطب با رمزگشایی محتوای درون آن به معنای آن دست می‌یابد و از آن متاثر می­شود.. نشانه ­های شهری مورد نقاشی ­های دیواری، با مولفه­ ها و عناصر هویت‌ملی چه ارتباطی می­توانند داشته باشند؟ نشانه ­های شهری می­توانند با داشتنِ معناها و محتواهایی از مولفه ­ها و عناصر هویت‌ملی در رمزگان خود و برجستگی برخی از مولفه ­ها و عناصر بر دیگری، در ایجاد، تقویت و بازنمایی هویت‌ملی نقش داشته باشند. به همین منظور دراین پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با بررسی­های میدانی و کتاب­خانه­ای، با استفاده از مبانی نشانه­ شناسی سعی شده‌است از طریق تحلیل کیفی به بررسی ارتباط بین معنای نشانه ­ها در فضاهای‌شهری منطقه ۶ تهران و عناصر و مولفه­های هویت‌ملی پرداخته شود. نتیجه این پژوهش بیان داشت که نشانه­ ها، متاثر از مولفه ­ها و عناصر هویت‌ملی، معناها و محتواهایی دراین راستا در درون خود دارند. هم‌چنین با برجسته سازی ویژگی­هایی از هویت‌ملی نسبت به عناصر دیگر به صورت جهت­ دار به ایجاد هویت‌ملی می­پردازد و با تکرار معناهای متاثر از هویت‌ملی نقش بارزی در تقویت و بازنمایی هویت‌ملی دارد.

دوره ۵، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده

شکل های ابتدایی نظام وظیفه نخستین بار در چارچوب ارتش‏های پادشاهی و دولت‏های‏ مستقل از کلیسا در اروپای غربی به وجود آمد و توانست واسطه‏ای بین دولت و ملت‏ در ابتدای عصر مدرنیته و وسیله‏ای برای گسترش نظامی‏گری حاکمان و شاهان باشد. در ابتدای قرن هجدهم میلادی، تقسیم ‏کار اجتماعی، پیشرفت تکنیکی و صنعتی شدن سبب شد تا ارتش‏های مدرن و نظام‏وظیفه که از اولین نهادهای بورکراتیک نیز به شمار می‏آمدند، شکل بگیرند؛ سپس در انقلاب فرانسه، به عنوان سازکاری اساسی درجهت تأمین نیروی انسانی ارتش انقلابی تثبیت شدند. این پدیده که در غرب پس از مجموعۀ تحولات اندیشه‏ای و اجتماعی پدید آمده بود، در ایران دورۀ پهلوی اول به عنوان بخشی از طرح مدرن‏سازی و تثبیت حکومت استبدادی رضا‏خان شکل گرفت. بسط عناصر هویت ملی‏گرایانه و مطیع کردن نیروهای سنتی جامعه ایران دربرابر استبداد مطلقه حکومت به وسیله آموزش‏ها و هنجارسازی عمومی و فراگیر، از کارکردها و کارویژه‏های مهم ارتش و نظام خدمت اجباری در کنار تأثیرات و خدمات سیاسی و نظامی‏ دیگرش در تأسیس و ابقای حکومت پهلوی بود. نظام وظیفه علاوه بر خلع سلاح عمومی، به حکومت پهلوی اول این امکان را می‏داد تا با گسترش اقتدار نظامی، پایه‏های حکومتش را محکم کند. ایجاد ارتش یکپارچه و خدمت اجباری عمومی یکی از اولین تلاش‏های سامان مند و همه جانبه برای خلق شهروندان نظام جدید سیاسی مبتنی بر ایده دولت- ملت در تاریخ ایران است.

دوره ۷، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۴ )
چکیده

ارزش‌ها و خصوصیات مشترک هر ملت مستقل که افرادشان نسبت به آن‌ها خودآگاهی و شعور یافته‌اند و به‌واسطۀ آن‌ها به یکدیگر احساس تعلق می‌کنند، هویت ملی آن‌ها را شکل می‌دهد. هویت ملی دارای کارکردهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی نظامی است و حکومت‌ها تلاش می‌کنند از این کارکردها در جهت تقویت علت وجودی کشور و بقای نظام سیاسی استفاده کنند. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه‌ای و مطالعۀ میدانی به دنبال بررسی نقش و تأثیر هویت ملی بر ابعاد اقتصادی یک ملت و کشور است. در بخش مطالعۀ میدانی و به‌منظور گردآوری نظرات اندیشمندان درمورد این تأثیرات، از ابزار پرسش‌نامه استفاده شد. با عنایت به محدود بودن جامعۀ آماری، نیازی به نمونه‌گیری نبود و پرسش‌نامه در اختیار ۲۰۰ نفر از کارشناسان و خبرگان قرار گرفت و درنهایت بعد از پیگیری‌های فراوان  تعداد ۹۶ پرسش‌نامۀ تکمیل‌شده گردآوری شد و با توجه به نرمال بودن داده‌ها از آزمون تی تک نمونۀ مستقل برای تحلیل داده‌ها استفاده شد. یافته‌های پژوهش در بخش کتابخانه‌ای حاکی از آن است که تقویت هویت ملی موجب افزایش احساس تعلق سرزمینی و وطن‌دوستی در افراد یک ملت می‌شود و بر ایجاد روحیۀ خودباوری، نوآوری و استقلال اقتصادی یک ملت تأثیر مثبت دارد. بر این اساس، در بخش تولید، تلاش افراد یک ملت دارای هویت ملی قوی، تولید کالاها و خدماتی با کیفیت مطلوب و با استفاده از ظرفیت‌های داخلی و در بخش مصرف ‌تأکید و تعصب افراد ملت بر خرید و مصرف کالاهای داخلی است. درنتیجه هویت ملی بر ساخت کالای باکیفیت داخلی، افزایش مصرف کالای داخلی، افزایش تولید، تقویت ارزش پول ملی، ایجاد اشتغال تأثیر داشته و درنهایت بر اقتصاد یک کشور تأثیر مثبتی دارد. یافته‌های میدانی و نتایج آمار توصیفی و آزمون آماری نیز تأییدکنندۀ مطالعات نظری است و نشان می‌دهد کارشناسان نیز به تأثیرگذاری مؤلفه‌های هویت ملی بر تقویت ابعاد مختلف قدرت اقتصادی کشورها اعتقاد زیادی داشته‌اند.

دوره ۷، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

هدف از این پژوهش، بررسی نگرش زبان‌آموزان جوان ایرانی در دو گروه سنی هشت و یازده‌ساله، نسبت‌به زبان و فرهنگ انگلیسی و همچنین، هویت ملی خود زبان‌آموز است. این نگرش یک‌بار در آغازِ پژوهش و بار دیگر در پایانِ آن بررسی شد که به مدت یک‌سال به طول انجامید. هدف نگارندگان در این مطالعه، بررسی این فرضیه بود که آیا سنِ آغاز یادگیری زبان انگلیسی می‌تواند نقش مؤثری در شکل‌گیری دیدگاه‌های زبان‌آموز نسبت‌به عوامل یادشده و یا تغییرِ آن‌ها داشته باشد؟ برای سنجش دیدگاه زبان‌آموزان مجموعه آزمون‌‌های انگیزه و نگرش که در سال ۱۹۷۲ م، به‌دستِ گاردنر و لمبرت طراحی شد، پس از تحلیل عاملی و استفاده در آزمون پایلت با اعمال تغییراتی به‌کاررفت. دیگر ابزار به‌کاررفته در این پژوهش، مصاحبه براساس چارچوب پیشنهادی میخائلوویچ دیگونوویچ (۱۹۹۳) بود. نتایج این بررسی نشان داد که نگرش زبان‌آموزان هشت‌ساله در پایانِ پژوهش، تفاوتی با آغاز آن ندارد؛ حال آنکه زبان‌آموزان یازده‌ساله نگرشی متفاوت نسبت‌به فرهنگ انگلیسی و هویت ملی خود در انتهای پژوهش در قیاس با آغازِ آن از خود نشان دادند.

دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده

نظام سرمایه داری، از طریق عوامل ارادی و غیر ارادی، در راستای بازتولید خود، برنامه هایی را به گونه ای مدون و غیر مدون، طراحی و دنبال می نماید و با عملیاتی کردن آن ها تلاش دارد تا از مانایی باز نماند ودراین بستر به تقویت و بازتعریف «معناها و بودن» هایی می پردازد تا «شدن های» مطلوب را نظاره گر باشد. ودر پی نشانگاهایی می باشدکه با عبور از آنها دچار دگرگونی و صیرورت مورد نیاز شوند .بنابراین این سوال مطرح می باشد که چرا و چگونه این نظام ماندن و بودن خود را ،از طریق برساختن هویت مطلوب دنبال می کند ودرصددتثبیت آن می باشد؟ شاید این پاسخ را بتوان داد که ورود به عرصه هویت ها و برسازی و واسازی آنان می تواند ماندن این نظام را در پی داشته باشد که دراین فرایند ازابزار هایی که این هدف را برآورده می کند ، صحبت شده است .دراین پژوهش از مکتب گرامشی به عنوان چارچوب نظری استفاده شده و با شناخت این نظام و چگونگی برساخته شدن هویت ها به مصداق هایی از تغییر در حوزه های مختلف هویتی و ایجاد هویت کاذب و مطلوب،در جهت بازتولید خود، پرداخته شده و سپس به آسیبهای هویتی ناشی از حاکمیت و رسوخ مولفه های نظام سرمایه داری در جامعه ایران و اثر آن بر هویت ملی،اهتمام می ورزد.

دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده

شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی (۳۲۹-۴۱۶ ھ.ق) نه تنها سند احیای هویت ملی ایرانیان، که رکن مهم‌ دوام بسط و نشر فرهنگ و هنر پربار ساکنان این سرزمین است. فردوسی بزرگ نوشتن این کتاب را تلاشی به منظور زنده کردن دوباره مردم ایران معرفی می‌کند. مقاله حاضر درپی پاسخ به این پرسش است که آیا حکیم طوس به تنهایی بر احیای سنت‌های گذشته این مرز و بوم همت گمارده و یا سایر اقشار نظیر هنرمندان و صنعت‌گران این سرزمین نیز در احیا سنت‌ها و فرهنگ پیش از اسلام ایران تلاش داشته‌اند؟ فرض بر آن است که خالقان هنرها و صنایع نیز در تلاشی هم‌سو با احیاگر زبان فارسی نسبت به تجدید حیات هنری ایران اهتمام ورزیده‌اند.
در نوشتار حاضر تلاش بر آن است تا با اتکا به شواهد باستان‌شناسانه مورد استفاده در پژوهش، میزان مشارکت هنرمندان و صنعت‌گران (به ویژه سفالگران، کاشی‌کاران و گچ‌بران) ایران در هم‌سویی با حکیم طوس به منظور تجدید حیات هنری و احیای سنت‌های روایی عصر ساسانیان مشخص گردد. بدین منظور، تزیینات نمونه‌هایی از اشیا سفالین، کاشی‌ها و گچ‌بری‌های قرون میانی اسلامی مورد مطالعه قرار گرفت. در نتیجه مشخص گردید که با وجود تأکید حاکمان عرب بر ممنوعیت شرح حال شخصیت‌های اسطوره‌ای ایران پیش از اسلام، بیشتر مردم ایران در تلاش بوده‌اند تا به هر نحو ممکن فرهنگ و سنت‌های گذشته خویش را بر آثار و مصنوعات خویش منعکس نمایند.


دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده

چکیده
رضاشاه به دلیل ایجاد اصلاحات، تشکیل دولت مطلقه مدرن و یکسان‌سازی فرهنگی مورد نظر خود نیازمند به بازسازی هویت ملی جدید بود و به همین جهت برای رسیدن به مقصودش بسیاری از مورخان ایندوره را موظف ساخت تا با بهره‌گیری از روش تاریخ‌نگاری ناسیونالیستی به این کار بپردازند؛ به همین دلیل این نوع تاریخ‌نگاری در دوره رضاشاه پهلوی بسیارمورد اهمیت قرار گرفته است. نظریه ناسیونالیستی تاریخ‌نگاری مانند بسیاری دیگر از نظریه‌های تاریخ‌نگارانه ترکیبی است از استدلال‌هایی که بیانگر اشتراکاتی از ایران و نشانه‌های آن روایت پیوسته و متداوم از گذشته سرزمین ایران، تاریخ پرعظمت ایران باستان، تقدیس ارزش‌های ناسیونالیستی مانند استقلال‌خواهی و تصویر و تصور ایران یکپارچه که همگان به آن نگاهی یکسان و ستایش‌آمیز دارند. در پژوهش حاضر تلاش شده تا این نوع تاریخ‌نگاری مورد بررسی قرار گرفته و ضمن تأکید نگاه ناسیونالیستی حاکم بر این دوره، برخی ازمتون نگارش یافته در این مقطع تاریخی نیز مورد توجه واقع شوند. ارائه نوعی تفسیر و تحلیل ویژه از ترکیب‌ها و اشتراکات ملی و مذهبی که به صورت بارز و آشکار در آثار تاریخی ایندوره به چشم می‌خورد که تغییر نگارش تاریخ ایران و تغییر سبک و نگاه به آن را به روشنی نمایان می‌سازد.


دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده

ماهیت هویت ملـی در هـر جامعه‌ای بـه ابعـاد سـازنده و وضعیت آن بستگی دارد و به‌تبع ماهیت ابعاد سازنده و وضعیت آن نتایج متفـاوتی را نیـز در جوامع مختلف به‌همراه خواهد داشت. مطالعۀ حاضر به بررسی رابطۀ بین آگاهی تاریخی و هویت ملی شهروندان شهر کرمانشاه، در یک نمونۀ ۳۸۴ نفری از افراد ۱۸ سال به بالا پرداخته شده است. هدف اصلی تحقیق بررسی رابطۀ بین آگاهی تاریخی و هویت ملی شهروندان (مطالعۀ موردی شهر کرمانشاه) است. اعتبار پرسش‌نامه از طریق اعتبار صوری و پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد که بیشتر متغیرها سطح آلفای بالای ۷۵/۰ را داشته‌اند که نشان‌دهندۀ قدرت بالای ابزار سنجش است. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار آماری اس.پی.اس.اس. و از تکنیک‌های آمار استنباطی همچون ضریب هم‌بستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که بین آگاهی تاریخی و کل هویت ملی (۴۴۵/۰=r)، هویت ملی در بُعد اجتماعی (۱۰۴/۰=r)، در بُعد سیاسی (۵۸۳/۰=r)، در بُعد جغرافیایی (۴۳۲/۰=r) و در بُعد فرهنگی (۲۶۰/۰=r) رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد. به‌علاوه نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز بیانگر آن است که تأثیر آگاهی تاریخی در بُعد سیاسی (۵۵۳/۰Beta=)، بُعد جغرافیایی (۱۴۱/۰Beta=) و بُعد اجتماعی (۱۱۰/۰Beta=) است. این سه مؤلفه آگاهی تاریخی توانستند نزدیک به ۴۰ درصد از فضای مفهومی متغیر وابستۀ هویت ملی را تبیین و پیش‌بینی کنند. براین اساس می‌توان گفت دخالت دادن شهروندان در تصمیمات سیاسی و فرهنگی کشور، گسترش عرضۀ اطلاعات برای آشنایی مردم با ابعاد تاریخی، اجتماعی و سیاسی زندگی می‌تواند حس مشترک هم‌بستگی و هویت ملی را در آن‌ها ارتقا دهد.



دوره ۱۳، شماره ۶۱ - ( ۱۲-۱۴۰۴ )
چکیده

Copyright: © ۲۰۲۵ by the authors. Submitted for possible open access publication under the terms and conditions of the Creative Commons Attribution (CC BY -NC) license https://creativecommons.org/licenses/by/۴,۰/).
با قدرت گرفتن عامل ترک و عرب و سیطرۀ سیاسی و دینی بر ایران، عامۀ ایرانی با درک خطر فروپاشی هویتی، در کنشی جمعی به تقابل هویتی با قوم غالب برآمدند. اصلی‌ترین نمود این رویارویی در میدان زبان شکل گرفت و به برساختی از کنش‌های زبانی انجامید که شاهکار آن شاهنامه بود. در این جستار به کمک نظریۀ تاریخ ذهنیت‌ها که با یافتن نشانه‌های اندیشگانی از میان منابع ادبی و تاریخی و تفسیر آن‌ها به تبیین روح زمانه و روح ملی در برهه‌های تاریخی می‌پردازد، به روش توصیفی ـ تحلیلی، با معرفی نمونه‌هایی از تلاش‌های زبانی عامۀ ایرانی در دوران غزنوی و سلجوقی، نقش عامه و هویت‌گرایی ایرانیان در حفظ و بقای زبان فارسی، تبیین شده ‌است. از نتایج پژوهش برمی‌آید در تقابل هویتی میان ایرانیان با قوم غالب که با تعصبات دینی حاکمان و نگاه برتری‌جویانۀ اعراب همراه بود، هویت‌گرایی عامۀ ایرانی به حفظ زبان به‌مثابۀ عامل وحدت‌بخش ملی در کنار دیگر مؤلفه‌های هویتی چون فرهنگ، باور و آیین‌های ایرانی منجر شد. این تلاش در کنش‌های زبانی متعدد ظاهر شده و درنهایت به پیدایی و رواج شاهنامه، به‌عنوان مجموعۀ فرهنگ و هویت ملی، در میدان زبان منجر شد.
 


دوره ۱۴، شماره ۵۵ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده

مقالۀ حاضر به نقد و بررسی کتاب هویت ملی در قصه‌های عامۀ دورۀ صفوی اثر محمد حنیف می‌پردازد. نویسنده در مقدمۀ این کتاب ۳۱۷ صفحه‌ای ادعا می‌کند که «هدف اصلی پژوهش یافتن وجوه مختلف هویت ملی ایرانیان در قصه‌های عامۀ دورۀ صفوی است» (۱۳۹۴: دوازده) و سپس ادعا می‌کند «نگارنده پس از بررسی موضوع هویت خواهد کوشید تا در خلال بررسی متون به سؤال‌هایی در باب هویت پاسخ دهد» (همان: سیزده). محمد حنیف مسئلۀ اهمیت هویت در عصر صفوی و پیوند آن با قصص این دوره را به‌خوبی متوجه شده است۱ و در کتاب هویت ملی در قصه‌های عامۀ دورۀ صفوی سعی در بازنمود این مسئله دارد، اما ایرادات اساسی در کار وی به چشم می‌خورد که در ادامه به چهار مورد از مهم‌ترین آن‌ها اشاره خواهد شد.


صفحه ۱ از ۱