جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای دموکراتیزاسیون


دوره ۵، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده

یکی از بحث های مهم در مطالعات دموکراتیزاسیون، سهم نسبی متغیرهای بیرونی و درونی در عملکرد دموکراسی هاست؛اما از آنجا که هر نظام دموکراتیک تاحدود زیادی موجودیتی با ویژگی های منحصربه فرد است، به سختی می توان گزاره های کلی درباره همه دموکراسی ها و تأثیر متغیرهای بیرونی و درونی بر آن ها صادر کرد. از همین رو، بررسی تاریخی تأثیر متغیرهای مختلف بر عملکرد دموکراسی ها گامی در تحلیل سازکارهای تأثیر این متغیرها به شمار می رود. شناخت سازکارهای برآمده از موارد تاریخی خاص زمینه ای برای ارائه گزاره های نظری کلی تر درباره سهم انواع متغیرها در عملکرد دموکراسی ها فراهم می کند. در این مقاله با بررسی تاریخی-علّی اثر متغیر نظام- جهاناقتصاد و وابستگی در سال های ۱۸۰۰- ۱۹۶۱مبر ایران، ترکیه و کره جنوبی، زمینه های بی ثباتی اقتصادی را که به عدم تحکیم دموکراسی در سال های ۱۹۴۱- ۱۹۶۱م منجر شده، توضیح و نشان می دهیم که چگونه عملکرد دموکراسی ها تحت تأثیر ساختار تاریخی نظام- جهان و مسیر تاریخی ای که پیموده اند و در تعامل با عوامل داخلی و خارجی شکل می گیرند.

دوره ۹، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

موضوع این مقاله تحلیل مرحله تثبیت دموکراتیک در دو کشور ایران و ترکیه است. با تمرکز بر وضعیت احزاب سیاسی، چرایی توقف ایران در وضعیت گذار و آغاز مرحله تثبیت در ترکیه تبیین شده است. مدل نظری پژوهش با مروری بر نظریه‌های دموکراتیزاسیون، تثبیت دموکراسی و احزاب سیاسی تنظیم و براساس آن فرضیه «احزاب سیاسی نهادمند، شرط لازم برای تثبیت دموکراتیک» فرموله شده است. احزاب سیاسی نهادمند با رواج اشکال قانونی و مدنی فعالیت سیاسی، آموزش ارزش‌های مشارکت، همکاری و تساهل و کاهش مداخله نیروهای غیرسیاسی مثل نظامیان، در آغاز مرحله تثبیت دموکراسی تعیین‌کننده هستند.

پژوهش با روش تطبیقی تاریخی و در دو سطح درون سیستمی و بین سیستمی انجام شده است. طبق شواهد تفاوت در سطح نهادمندی احزاب سیاسی در ترکیه و ایران در تفاوت تجربه آنها در عبور از مرحله گذار دموکراتیک تأثیر داشته است. در ترکیه از اوایل سال ۲۰۰۱ و به طور خاص پس از پیروزی حزب عدالت و توسعه در انتخابات پارلمانی ۲۰۰۲ حرکت در مسیر تثبیت دموکراتیک تسهیل شد، در حالی که ضعف نهادمندی احزاب سیاسی در ایران موجب شده است دموکراتیزاسیون در مرحله گذار باقی بماند و تثبیت دموکراسی آغاز نشود.



دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده

چکیده
موضوع این مقاله مطالعۀ تطبیقی دموکراتیزاسیون در ترکیه و ایران از ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۳م است. مسئلۀ پژوهش این است که دموکراتیزاسیون در ترکیه و ایران در مرحلۀ دوم، گذار دموکراتیک، پرابلماتیک شده و در هر دو کشور تلاش ­های ناظر بر تغییرات دموکراتیک در دورۀ مورد مطالعه به ظهور اقتدارگرایی جدید منجر شده­ است. با ارائۀ شواهد تجربی استدلال شده­ است که ایران، بازگشت به اقتدارگرایی را در ۱۹۰۸م و ترکیۀ عثمانی در ۱۹۱۳م تجربه کرده­ است. مدل نظری پژوهش برمبنای رویکرد عاملیت ­محور، فرموله شده است. ساختار منطقی این مدل دلالت بر آن دارد که دموکراتیزاسیون نتیجۀ نوع و کیفیت ترکیب سه شرط علّی، عاملیت کنشگران سیاسی و کنشگران نظامی و کنشگران خارجی است. پژوهش حاضر با استفاده از روش تطبیقی تاریخی انجام شده است. شواهد تجربی این پژوهش دلالت بر آن دارد که بازگشت به اقتدارگرایی در ترکیه و ایران تحت شرایط ترکیب شروط علّی استراتژی سرکوب‌گرایانه میان کنشگران سیاسی و مداخلۀ خشونت­ آمیز نظامیان در فرایندهای سیاسی و نیز مداخلۀ سیاسی ـ نظامی کنشگران خارجی در سیاست داخلی رخ داده است.


صفحه ۱ از ۱