جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای تاریخ از پایین


دوره ۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده

در این مقاله واقعۀ اصلاحات ارضی را در حافظۀ جمعیِ افرادی که این برنامه را تجربه کرده‌اند، بررسی می‌کنیم. رویکرد نظری مورد استفاده در این مطالعه، نظریۀ کادرهای اجتماعی حافظه و رویکرد حال‌گرا در مطالعات حافظۀ جمعی است. تعداد بیست نمونه را با روش نمونه‌گیری نظری انتخاب و با استفاده از روش مصاحبۀ غیرساختمند مطالعه کردیم. منطقۀ مطالعه شهرستان تالش در استان گیلان است. یافته‌ها نشان می‌دهند «خاستگاه طبقاتی» مهم‌ترین کادر اجتماعیِ حافظۀ جمعی نمونه‌های مطالعه است؛ به‌طوری ‌که یادآوری واقعۀ اصلاحات ارضی، نحوۀ اجرای آن و تخلفاتِ صورت‌گرفته در حین اجرای این برنامه در ذهن برخی از نمونه‌ها با خاستگاه‌های طبقاتی «اربابی» و «رعیتی» کاملاً متفاوت است. رعیت‌های پیشین از آن واقعه به‌عنوان روی‌دادی رهایی‌بخش و برنامه‌ای منصفانه یاد می‌کنند؛ درحالی که در حافظۀ اربابان سابق، اصلاحات ارضی همچون برنامه‌ای طراحی‌شده از بالا و غیرحساس به وضعیت واقعی مردم نقش بسته است. پس از خاستگاه طبقاتی، به‌ترتیب، «دین» و «تحصیلات» مهم‌ترین کادرهای اجتماعی هستند که واقعۀ اصلاحات ارضی در درون آن‌ها به‌یاد آورده می‌شود. نمونه‌هایی با گرایش‌های مذهبی بیشتر در زمان اجرای اصلاحات ارضی، آن را تاحدودی در تقابل با شرع می‌دانند. نمونه‌هایی با تحصیلات بیشتر نیز تصویری جامع‌تر، عمیق‌تر و گسترده‌تر از آن واقعه در ذهن دارند.  

دوره ۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده

در این مقاله واقعۀ اصلاحات ارضی را در حافظۀ جمعیِ افرادی که این برنامه را تجربه کرده‌اند، بررسی می‌کنیم. رویکرد نظری مورد استفاده در این مطالعه، نظریۀ کادرهای اجتماعی حافظه و رویکرد حال‌گرا در مطالعات حافظۀ جمعی است. تعداد بیست نمونه را با روش نمونه‌گیری نظری انتخاب و با استفاده از روش مصاحبۀ غیرساختمند مطالعه کردیم. منطقۀ مطالعه شهرستان تالش در استان گیلان است. یافته‌ها نشان می‌دهند «خاستگاه طبقاتی» مهم‌ترین کادر اجتماعیِ حافظۀ جمعی نمونه‌های مطالعه است؛ به‌طوری ‌که یادآوری واقعۀ اصلاحات ارضی، نحوۀ اجرای آن و تخلفاتِ صورت‌گرفته در حین اجرای این برنامه در ذهن برخی از نمونه‌ها با خاستگاه‌های طبقاتی «اربابی» و «رعیتی» کاملاً متفاوت است. رعیت‌های پیشین از آن واقعه به‌عنوان روی‌دادی رهایی‌بخش و برنامه‌ای منصفانه یاد می‌کنند؛ درحالی که در حافظۀ اربابان سابق، اصلاحات ارضی همچون برنامه‌ای طراحی‌شده از بالا و غیرحساس به وضعیت واقعی مردم نقش بسته است. پس از خاستگاه طبقاتی، به‌ترتیب، «دین» و «تحصیلات» مهم‌ترین کادرهای اجتماعی هستند که واقعۀ اصلاحات ارضی در درون آن‌ها به‌یاد آورده می‌شود. نمونه‌هایی با گرایش‌های مذهبی بیشتر در زمان اجرای اصلاحات ارضی، آن را تاحدودی در تقابل با شرع می‌دانند. نمونه‌هایی با تحصیلات بیشتر نیز تصویری جامع‌تر، عمیق‌تر و گسترده‌تر از آن واقعه در ذهن دارند.

دوره ۷، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده

در این مقاله واقعۀ اصلاحات ارضی را در حافظۀ جمعیِ افرادی که این برنامه را تجربه کرده‌اند، بررسی می‌کنیم. رویکرد نظری مورد استفاده در این مطالعه، نظریۀ کادرهای اجتماعی حافظه و رویکرد حال‌گرا در مطالعات حافظۀ جمعی است. تعداد بیست نمونه را با روش نمونه‌گیری نظری انتخاب و با استفاده از روش مصاحبۀ غیرساختمند مطالعه کردیم. منطقۀ مطالعه شهرستان تالش در استان گیلان است. یافته‌ها نشان می‌دهند «خاستگاه طبقاتی» مهم‌ترین کادر اجتماعیِ حافظۀ جمعی نمونه‌های مطالعه است؛ به‌طوری ‌که یادآوری واقعۀ اصلاحات ارضی، نحوۀ اجرای آن و تخلفاتِ صورت‌گرفته در حین اجرای این برنامه در ذهن برخی از نمونه‌ها با خاستگاه‌های طبقاتی «اربابی» و «رعیتی» کاملاً متفاوت است. رعیت‌های پیشین از آن واقعه به‌عنوان روی‌دادی رهایی‌بخش و برنامه‌ای منصفانه یاد می‌کنند؛ درحالی که در حافظۀ اربابان سابق، اصلاحات ارضی همچون برنامه‌ای طراحی‌شده از بالا و غیرحساس به وضعیت واقعی مردم نقش بسته است. پس از خاستگاه طبقاتی، به‌ترتیب، «دین» و «تحصیلات» مهم‌ترین کادرهای اجتماعی هستند که واقعۀ اصلاحات ارضی در درون آن‌ها به‌یاد آورده می‌شود. نمونه‌هایی با گرایش‌های مذهبی بیشتر در زمان اجرای اصلاحات ارضی، آن را تاحدودی در تقابل با شرع می‌دانند. نمونه‌هایی با تحصیلات بیشتر نیز تصویری جامع‌تر، عمیق‌تر و گسترده‌تر از آن واقعه در ذهن دارند.  

صفحه ۱ از ۱