جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای ایلخانان
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
حمله ویرانگر مغول، جامعه و اقتصاد ایرانی را با بحرانی جدی مواجه نمود و برای چند دهه فعالیت های اقتصادی را در محاق فرو برد. بازشناخت اندیشه و کنش دولتمردان و اندیشمندان مسلمان در برخورد با وضعیت موجود، ضمن اینکه سهم آنها را در سیر تفکر اقتصادی و اجتماعی این عصر نشان می دهد، فهم بهتر ساختار اجتماعی و اقتصادی ایران عهد ایلخانان را در خود دارد. نوشتار حاضر با طرح این سوال که مبانی حِکمی و اخلاقی نصیرالدین طوسی شرایط سیاسی و اقتصادی زمانۀ وی در اندیشه های اقتصادی او چه جایگاهی داشته است؟ دستاورد تحقیق حاکی از این است که نصیرالدین اندیشه های اقتصادی خود را در پرتو اصول اخلاقی و ضرورت تامین محبت، امنیت و عدالت اقتصادی مطرح ساخته است. وی علاوه بر تبیین اقتصاد فردی و خانوادگی، به جایگاه اقتصاد در جامعه پرداخته و سعی در تبیین اقتصاد سیاسی با رویکرد اخلاقی و روانشناختی کرده است. در همین جهت، مقاله حاضر با ابتنای بر تأثیر شرایط زمانی عهد ایلخانان، بازشناخت اندیشه های اقتصادی وی را مورد بررسی قرار می دهد.
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
قدرت نوظهوری که در پرتو شخصیت چنگیز و با شرکت فعال سران قبیلهای در اوایل قرن ۷ هـ.ق/۱۳م به وجود آمد ماهیت کاملاً نظامی داشت. نیروهای نظامی رکن اصلی قدرت مغولی بودند و اصلاحات چنگیز در زمینههای سیاسی و حقوقی به طور مشخص بار نظامی داشت. جنگ در میان مغولها پدیدهای معمولی بود و تأمین اقتصاد از طریق غارت یکی از مهمترین شیوههای تأمین معاش قلمداد میشد. این مسأله به نوبه خود بر نفوذ سران نظامی میافزود و ساختار قدرت مغول در مناطق متصرفی را رنگ و روی نظامی میبخشید.
حکومت ایلخانان نیز ماهیتی نظامی داشت و به خصوص در دهههای آغازین حکومتداری آنها، اشرافیت نظامی از نفوذ بیشتری برخوردار بودند. این اشرافیت نظامی که در سیاست و اقتصاد گرایش گریز از مرکز داشت تا آخر عهد ایلخانان نفوذ نسبی خود را حفظ کرد و یکی از ارکان قدرت به شمار میرفت. جایگاه اشرافیت نظامی و زمینههای نفوذ آن در ساختار حکومت ایلخانان در گذار از اقتصاد عرفی به اقتصاد امری، با اعتنا به جایگاه اهل شمشیر در تاریخ ایران پیشاایلخانی، مسألهای است که مقاله حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با هدف نشان دادن تأثیر آن بر ماهیت حکومت ایلخانان و میزان اقتدار شخص ایلخان سعی در بررسی آن دارد.
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده
بازاریان در طول تاریخ ایران به دلیل کارکرد اقتصادی و اجتماعی مؤثرشان در جامعه مورد توجه حکومتهای با ساختار ایلی مسلط بر جامعه ایران قرار داشتند. جایگاه بازاریان و به خصوص اصناف پیشهور نزد حکومتها با حمله مغول به ایران به مراتب بیشتر از گذشته بهبود یافت و استپنشیان مغول از همان آغاز حملات خود به ایران تولیدات پیشهوران را ارج نهادند و در خلال کشتارهای خود مانع از مرگ بسیاری از افراد این طبقه مولد شدند. بر این اساس پرسشی که در این پژوهش نگارندگان درپی پاسخ به آن هستند این است که سیاستهای کشورداری مغولان و ایلخانان چه تأثیری بر جایگاه اجتماعی و سیاسی اصناف در ایران نهاد؟ نتایج این پژوهش نشان میدهد که به حاشیه راندن نهاد حسبه از سوی مغولان نامسلمان تا دوره غازانخان، حمایت مغولان از پیشهوران هنگام حمله به ایران و رهانیدن آنها از کشتار که از نیازهایهای اقتصادی و تسلیحاتی مغولان و ایلخانان نشأت میگرفت از جمله سیاستهای مغولان و سپس ایلخانان در ارتباط با پیشهوران بود. این سیاستگذاریها در بعد اجتماعی باعث تشکلیابی پیشهوران و نزدیکی آنها به گروههای دیگر از جمله اهل فتوت شد و در بعد سیاسی منجر به حضور اصناف در رویدادهای سیاسی هم در دوران ایلخانان و هم دوره فترت شد. این پژوهش در صدد است تا با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی و تحلیل دادههای تاریخی درباب تأثیر سیاستگذاریهای مغولان و ایلخانان بر جایگاه اجتماعی و سیاسی اصناف در ایران بپردازد.
دوره ۱۸، شماره ۷۲ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
سقوط بغداد و نابودی خلافت عباسی به دست هولاکوخان، زمینۀ مناسب استقلال ایران و ظهور دوبارۀ اندیشۀ سیاسی ایرانشهری را فراهم کرد. شهنامۀ چنگیزی، ظفرنامۀ مستوفی و شهنشاهنامۀ تبریزی مهمترین حماسههای تاریخی است که در دربار ایلخانان سروده شده است. مسئلۀ اصلی این پژوهش، بررسی رویکرد شاعران این منظومههای تاریخی نسبت به حادثۀ فتح بغداد و چگونگی روایت این واقعه و توصیف شخصیتهای تاریخی در این آثار است تا مشخص شود که شاعران تا چه میزان در تفسیر این رویداد، نگاهی ایرانگرایانه یا دینی داشتهاند. بررسی منظومههای موردنظر نشان میدهد که با وجود شباهت روایت، دو رویکرد تا حدودی متفاوت در این آثار دیده میشود: کاشانی و تبریزی بیشتر رویکردی پیروزنگارانه و ایرانگرایانه به این واقعه دارند. آنها بهجای اینکه نابودی عباسیان را فاجعه و مصیبتی تاریخی قلمداد کنند، آن را مقدر و طبیعی در جهت تحقق آرزوی دیرینۀ ایرانیان در دستیابی به استقلال میدانند. مستوفی به فتح بغداد نگرشی دینی دارد و بارها به شکل پنهان یا آشکار، اندوه و ناراحتی خود را از برافتادن عباسیان بیان کرده است. البته هر سه شاعر در روایت حادثۀ فتح بغداد به اندیشه سیاسی ایرانشهری توجه کرده و کوشیده اند با نسبت دادن صفات برجسته پادشاه آرمانی ایرانی، یعنی فرّ، خرد، داد و دهش به هولاکوخان، وی را سزاوار مقام پادشاهی در اندیشۀ ایرانشهری معرفی کنند و در نقطۀ مقابل با برجسته ساختن صفاتی مانند بیخردی و بخل در وجود خلیفۀ عباسی، نشان دهند که او شایستۀ فرمانروایی نیست.