۵۳ نتیجه برای امنیت
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
در مطالعات مربوط به تخمین تابع تقاضای سفر، عمدتاً از متغیرهای کمّی و آنهم از نوع داده های سطح کلان استفاده شده است. به نظر میرسد که در انتخاب ایران به عنوان یک مقصد گردشگری تاریخی- فرهنگی، ابعاد هزینهای سفر اهمیت چندانی ندارند که اگر چنین نبود، درحال حاضر با کاهش ارزش ریال باید ایران میزبان خیل عظیم گردشگران خارجی میشد. از این رو، به نظر میرسد که متغیرهای کیفی، نقش قابل توجهی را در تقاضای سفر به کشور داشته که اغلب با احساس و ادراک گردشگران از این متغیرها در ارتباط است. نوآوری مقاله حاضر، تخمین تابع تقاضای سفر به شهر اصفهان با تأکید بر متغیرهای ادراکی است. مدل تقاضای سفر با استفاده از روش لاجیت و دادههای سطح خرد برای ۳۳۵ نمونه از گردشگران تخمین زده شده است. بر اساس نتایج حاصله، مهمترین متغیر تأثیرگذار بر تقاضای سفر به اصفهان، احساس ایمنی و امنیت در مقصد به عنوان یک متغیر ادراکی است. از ایرو، باید تلاش مضاعفی در انتقال احساس امنیت به متقاضیان سفر به این مقصد صورت پذیرد؛ زیرا بهبود وجهه ایران و تصویر مقصد نزد بازارهای هدف، ضرورتی انکارناپذیر است.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده
در دنیای معاصر دامنه کنشهای اجتماعی از حد دوستان و آشنایان فراتر رفته و به تعامل با کنشگران ناآشنا تعمیمیافته است. علاوه بر این، در شرایط کنونی افراد ناچارند به اشخاصی که نمیشناسند و نهادها و سازمانهای انتزاعی و یا به ساختارهای غیر شخصی اعتماد کنند. به همین دلیل اعتماد انتزاعی و تعمیمیافته در جامعه جدید بطور خاص اهمیت پیدا کرده است. اما در جوامع در حال توسعه، بویژه ایران، مشکلاتی در این زمینه وجود دارد. دایره اعتماد در این جوامع هنوز در محدوده اقوام و خویشان و دوستان و آشنایان خلاصه میشود. در این جوامع انواع جدید اعتماد یعنی اعتماد تعمیمیافته و انتزاعی که لازمه تقویت هویت ملی و استحکام یک کشور است هنوز جایگاه محکمی نیافته است.
تحقیق حاضر با روش پیمایشی، درصدد است وضعیت اعتماد اجتماعی تعمیمیافته در بین شهروندان ارومیه و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن را بررسی کند. جامعه آماری این تحقیق را افراد ۱۸ سال به بالای خانوارهای ساکن در شهر ارومیه تشکیل میدهند که از بین آنها نمونهای با حجم ۳۰۰ نفر به روش نمونه گیری خوشهای انتخاب شده است.
در این بررسی، فرض اول بر این بوده است که میزان اعتماد اجتماعی در شهر ارومیه مانند سایر شهرهای ایران پایین است. فرض دوم بر این بوده است که با توجه به نظریههای مرتبط، تعاملات اظهاری، گستردگی روابط، تعهد اجتماعی، دگرخواهی، مقبولیت اجتماعی و احساس امنیت برروی اعتماد اجتماعی تعمیمیافته تـأثیر میگذارند. کلیه فروض مزبور در این بررسی تایید شدهاند به استثنای گستردگی روابط که مستقیما بر متغیر وابسته تاثیر نداشته و از طریق متغیرهای دگرخواهی و احساس امنیت بر آن تاثیر دارد.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
نظریه مسئولیت حمایت در سال ۲۰۰۵ در سند خروجی اجلاس سران سازمان ملل مورد تأیید قرار گرفت و در سال ۲۰۱۱ در قالب قطعنامه ۱۹۷۳ شورای امنیت مبنی مداخله نظامی در لیبی صادر شد. نظریه مسئولیت، حمایت حاکی از تعهد جامعه بینالمللی به پایان دادن به بدترین اشکال خشونت و جنایت در بحرانهای انسانی و مخاصمات مسلحانه داخلی است. این مقاله با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوا ضمن پرداختن به مداخله نظامی ناتو در لیبی در سال ۲۰۱۱ که منجر به حملات هوایی، ایجاد منطقه پرواز ممنوع و نهایتاً تغییر رژیم معمر قذافی شد، به نقد کاربست آن در لیبی میپردازد. مقاله در پاسخ به پرسش اصلی مبنی بر قانونی بودن مداخله نظامی ناتو در لیبی بر آن است که نشان دهد مداخله ناتو فاقد وجاهت قانونی و فراتر از مجوز شورای امنیت برای اعمال نظریه مسئولیت حمایت بوده است. یافتههای مقاله نشان میدهد که هرچند نظریه سعی دارد شکاف بین تعهدات سابق دولتهای عضو سازمان ملل تحت حقوق بشردوستانه بینالمللی و حقوق بشر را با این واقعیت پر کند که جمعیت انسانی که با خطر نسلکشی، جنایت علیه بشریت، پاکسازی قومی و جنایت علیه بشریت مواجه است باید مورد حمایت قرار بگیرد، اما فرانسه، ایالات متحده و ناتو از قطعنامه ۱۹۷۳ در جهت اهداف سیاسی نظامی خود بهرهبرداری کردهاند و باعث توقف توسعه نظریه و بدبینی جامعه بینالمللی نسبت به اهداف و نیات قدرتهای جهانی در کاربرد نظریه و درنتیجه طرح رویکرد جدید مسئولیت حین حمایت شدهاند.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
امنیت هوشمند با بهرهگیری از دانش امنیتی نوین، امکانات و فضای سیاسی و نیز بهرهگیری از رسانه، در تسهیل و تقویت کنشهای اقتصادی نقش مهمی ایفا میکند. داد و ستدهای سیاسی میان کشورها و تحولات ژئوپلیتیک در فضای پیرامونی هر کشوری، نقش مستقیمی در افزایش یا کاهش گردشگری در آن کشور دارد. هرچه یک واحد سیاسی بتواند در کنش امنیتی موفقتر عمل کند، فضا را برای ورود گردشگران امنتر جلوه میکند و در نتیجه، توسعهی اقتصادی پایدارتری پدید میآید. به دلیل چیرگی و سلطه رسانهها در فضای زندگی امروز، نوع کنش امنیتی در کاهش یا تقویت شاخصهای اقتصادی مؤثر است. پژوهش پیش روی با روش توصیفی ژرفانگر، وضعیت امنیت هوشمند را از نظر گردشگران خارجی که در ۶ ماههی اول سال ۱۴۰۲ به ایران سفر کردهاند، سنجیده است. پرسش پژوهش، آن است که تصویر ذهنی گردشگران آفریقایی، پیش و پس از ورود به ایران تا چه اندازه تغییر کرده است. روش نمونهگیری در این تحقیق، تصادفی سیستماتیک انجام بود و حجم نمونه، ۱۳۳ نفر محاسبه گردید. نتایج، نشان داد که ۸۱ درصد از گردشگران آفریقایی، وضعیت امنیتی و سیاسی ایران را در جذب توریسم مؤثر میدانند. همچنین، گردشگران آفریقایی پس از ورود به ایران و مواجه با واقعیتها، ۶۲ درصد وضعیت امنیتی و ارتباط آن با توریسم را مثبت تلقی کردهاند. بنابراین، هرچه کنشهای امنیتی، چشمانداز هوشمند و پایداری اتخاذ کند، برآیندهای اقتصادی و رفاهی افزایش خواهد یافت.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۸۸ )
چکیده
اعتماد اجتماعی به این معناست که بیشتر مردم در زندگی اجتماعی خود به یکدیگر اعتماد داشته باشند. گستره و شعاع این اعتماد صورت ثابتی ندارد و به دو شکل اعتماد خاصگرایانه و عامگرایانه است. در این مقاله پس از طرح مسئله، ابعاد مفهومی و نظری اعتماد، و شعاع و گسترۀ اعتماد اجتماعی بررسی شده است. در ادامه، با توجه به متغیرهای مشارکت عینی، اعتماد تعمیمیافته، بدهبستان اجتماعی، احساس امنیت و خوشبینی -که مدل مفهومی و تجربی این مقاله را تشکیل میدهند- به تبیین تجربی موضوع پرداخته شده است. جامعۀ آماری این مقاله را ساکنان هجدهسال به بالای شهر کاشان تشکیل میدهند که پس از انتخاب نمونهای از این جامعه، به روش پیمایشی و استفاده از پرسشنامه دادههای موردنیاز جمعآوری و مورد تحلیل آماری قرار گرفتهاند. نتایج این بررسی نشان میدهد گستره و شعاع اعتماد در شهر کاشان در سطح متوسط قرار دارد و بین متغیرهای مستقل مدل مفهومی با متغیر وابسته رابطۀ معناداری وجود دارد و متغیرهای واردشده در معادله از توان پیشبینیپذیری خوبی برخوردارند که نشان میدهد با تقویت آنها میتوان به بسط گستره و شعاع اعتماد کمک کرد.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده
منطقه پرآشوب خلیج فارس و غرب آسیا و نیز شاخ آفریقا به دلیل تلاطمهای سیاسی و اجتماعی و بعضاً جنگهای طولانی و فرسایشی همواره در برقراری امنیت دچار مخاطره بوده است؛ در حالی که در دنیای امروز، امنیت همچنان یکی از مهمترین کالاییهایی است که میتوان به پشتوانه آن بهرهمند از ثبات و پیشرفت شد. ایران و عربستان به دو عنوان دو قدرت اصلی حوزه خلیج فارس و قدرت های ذی نفوذ در شاخ آفریقا میتوانند در زمینه ایجاد امنیت منطقهای نقش محوری ایفا کنند. همکاریهای امنیتی ایران و عربستان میتواند بر جنبههای مختلفی از حوزه کشتیرانی، انرژی و مبارزه با قاچاق کالا گرفته تا همکاری درباره مناطق نفوذ گسترش داشته باشد. با این اوصاف این پرسش اساسی مطرح میگردد که چالشها و موانع همکاری امنیتی میان ایران و عربستان در خلیج فارس و شاخ آفریقا چیست؟ پاسخ موقت به این پرسش بدین شرح است: بازیگری ایالات متحده آمریکا در خلیج فارس، عدم فهم مشترک در خصوص مسائل امنیتی، اختلاف نظرهای ژئوپلتیکی و اختلاف های فرهنگی- مذهبی و عدم تفاهم بر سر منطقه نفوذ، چالشها و موانع همکاری امنیتی ایران و عربستان در خلیج فارس و شاخ آفریقا هستند. روش پژوهش در این مقاله به صورت توصیفی – تحلیلی است و به منظور گردآوردی دادهها و اطلاعات از منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است. بر اساس یافتههای این پژوهش، تهدیدزدایی از اسلام شیعی و مقابله با ایران هراسی، همکاریهای فنی و اقتصادی و پیدا کردن چهارچوبی برای همکاری درباره مسائل مناطق پیرامونی میتواند به عنوان راهکارهایی به منظور تحقق همکاری امنیتی میان ایران و عربستان مدنظر قرار گیرد.
منطقه پرآشوب خلیج فارس و غرب آسیا و نیز شاخ آفریقا به دلیل تلاطمهای سیاسی و اجتماعی و بعضاً جنگهای طولانی و فرسایشی همواره در برقراری امنیت دچار مخاطره بوده است؛ در حالی که در دنیای امروز، امنیت همچنان یکی از مهمترین کالاییهایی است که میتوان به پشتوانه آن بهرهمند از ثبات و پیشرفت شد. ایران و عربستان به دو عنوان دو قدرت اصلی حوزه خلیج فارس و قدرت های ذی نفوذ در شاخ آفریقا میتوانند در زمینه ایجاد امنیت منطقهای نقش محوری ایفا کنند. همکاریهای امنیتی ایران و عربستان میتواند بر جنبههای مختلفی از حوزه کشتیرانی، انرژی و مبارزه با قاچاق کالا گرفته تا همکاری درباره مناطق نفوذ گسترش داشته باشد. با این اوصاف این پرسش اساسی مطرح میگردد که چالشها و موانع همکاری امنیتی میان ایران و عربستان در خلیج فارس و شاخ آفریقا چیست؟ پاسخ موقت به این پرسش بدین شرح است: بازیگری ایالات متحده آمریکا در خلیج فارس، عدم فهم مشترک در خصوص مسائل امنیتی، اختلاف نظرهای ژئوپلتیکی و اختلاف های فرهنگی- مذهبی و عدم تفاهم بر سر منطقه نفوذ، چالشها و موانع همکاری امنیتی ایران و عربستان در خلیج فارس و شاخ آفریقا هستند. روش پژوهش در این مقاله به صورت توصیفی – تحلیلی است و به منظور گردآوردی دادهها و اطلاعات از منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است. بر اساس یافتههای این پژوهش، تهدیدزدایی از اسلام شیعی و مقابله با ایران هراسی، همکاریهای فنی و اقتصادی و پیدا کردن چهارچوبی برای همکاری درباره مسائل مناطق پیرامونی میتواند به عنوان راهکارهایی به منظور تحقق همکاری امنیتی میان ایران و عربستان مدنظر قرار گیرد.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده
ایالات متحده آمریکا به واسطه جایگاه بینالمللی که پس از جنگ جهانی دوم و بهویژه پس از فروپاشی شوروی کسب کرد، همواره تلاش کرده که در مناطق مختلف دنیا به ایفای نقش بپردازد. اگرچه اهمیت آن مناطق در راهبردهای کلان آمریکا، هیچگاه یکسان نبوده است. سؤالی که مقاله پیش رو قصد بررسی و پاسخ به آن را دارد این است که شکل، ماهیت و نوع مواجه آمریکا با قاره آفریقا چگونه است و از چه اصول و مبانی پیروی میکند. فرضیههایی که در پاسخ به این سؤال با بهرهگیری از روش تحلیلی– تاریخی مورد بررسی قرار میگیرد این است که ایالات متحده با فاصلهگرفتن از سیاست خارجی مبتنی بر ارزش و تعریف گسترده از مبارزه با تروریسم، به سمت سیاست خارجی مبتنی بر الزامات امنیتی و استراتژیک در کشورهای واقع یا نزدیک به نوار ساحلی غربی و شرقی قاره آفریقا حرکت کرده است.
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
نوشتار حاضر بر آن است تا عوامل موثر بر میزان احساس امنیت گردشگران مدهبی را در مرز مهران بهعنوان الگویی از شهرهای مرزی مورد بررسی قرار دهد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده که از طریق مطالعات کتابخانهای و پرسشنامه، اطلاعات جمعآوریشده و با استفاده از نرمافزار SPSS اطلاعات تجزیه و تحلیل و فرضیات مورد آزمون قرار گرفته است. یافتهها بیانگر آن است که از میان ویژگیهای شخصی پاسخگویان بین سن و احساس امنیت آنها رابطه معنیداری وجود ندارد. براساس آزمون تفاوت میانگینها و تحلیل واریانس بین احساس امنیت و جنسیت، احساس امنیت و تحصیلات پاسخگویان و احساس امنیت و وضعیت تاهل پاسخگویان رابطه معنیداری وجود دارد. در بعد امنیت گردشگران؛ امنیت جانی با مقدار ۳۷/۴T= بیشترین احساس امنیت را دارند. امنیت جادهای با مقدار ۹۷/۲=T در پایینترین رده از بعد امنیت قرار دارند. در بررسی رابطه میان کل شاخصهای احساس امنیت و زیرشاخصهای توسعه گردشگری بالاترین ضریب همبستگی بین کل امنیت و بازدید مجدد با مقدار همبستگی ۵۳۰/۰ به دست آمده است. در بررسی اقدامات مرزی برای پایداری امنیت شهرهای مرزی متغیرهای مورد نظر ۷۹/۰% واریانس احساس امنیت را پیشبینی میکنند و همه متغیرها بهصورت معنیداری احساس امنیت را پیشبینی میکنند. که تلاش مسئولان امنیتی بهمنظور برقراری امنیت در دو سوی مرز با (بتا برابر با ۵۲۶/۰) بیشترین میزان تاثیر را بر متغیر احساس امنیت دارد.
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
رخداد خشکسالیهای پیاپی و تغییر الگوی بارش در چند دهه گذشته بهویژه در کشورها و مناطق واقع بر نوار بیابانی کره زمین از بازتابها و نمودهای تغییر اقلیم به شمار میروند. وضعیتی که بهواسطه کاهش بارش و کمآبی؛امنیت، ثبات و توسعه در بسیاری از مناطق را تهدید میکند. کشور ما نیز با نگرش به موقعیت جغرافیاییاش طی یک و نیم دهه اخیر به شدت متأثر از این رویدادها و دگرگونیها بوده است. جنوب شرق ایران با مرکزیت(استان سیستان و بلوچستان)که منطقهای کمبارش است طی این بازه زمانی بهواسطه دگرگونیهای اقلیمی و خشکسالیهای پیاپی از این پدیده تاثیر پذیرفته تا جاییکه به یکی استانهای مهاجرفرست کشور مبدل شده است. رخدادی که خود زمینه مسائل و چالش امنیتی نوپدید به ویژه در نواحی مرزی شده است.
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده
غرب آسیا و شمال آفریقا به دلایل ژئوپلیتیکی و استراتژیکی، از دیرباز برای قدرتهای بزرگ از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. با پیروزی انقلاب اسلامی تغییر و تحول اساسی در این مناطق ایجاد شده و چالشهایی را میان قدرتها بوجود آورده است. از مهمترین این چالشها تقابل انقلاب اسلامی با ترتیبات سیاسی آمریکا است. لزوم صدور انقلاب اسلامی جهت پویایی و حفظ آن، موجب شکلگیری محور مقاومت شده و با نقش محوری جمهوری اسلامی ایران، در حال توسعه و عمق بخشی به این انقلاب است. نقش کانونی و حمایتی ایران از محور مقاومت، نه تنها مورد رضایت آمریکا نبوده بلکه بیش از پیش در تضاد با یکدیگر قرار گرفتهاند به طوری که این دو کشور هم در غرب آسیا و هم در شمال آفریقا با چالشهای جدی رو برو هستند. از این رو پرداختن به تأثیر محور مقاومت بر تضادهای میان ایران و آمریکا در این دو بخش غرب آسیا و شمال آفریقا اهمیت داشته و شناسایی آنها برای کنشگری منطقی و حساب شده در تحرکات و مناسبات، ضرورت مییابد. بنابراین مقاله پیش رو در صدد بوده پاسخ سوال «محورمقاومت چه تأثیری بر تضادهای میان ایران و آمریکا در غرب آسیا و شمال آفریقا دارد» را به روش توصیفی_تحلیلی و گردآوری کتابخانهای و با استفاده از چارچوب نظری امنیت هستی شناختی تبیین نماید. با فرض اینکه تشکیل و تقویت محورمقاومت از سوی ایران موجب تشدید تضادهای میان ایران و آمریکا در غرب آسیا و شمال آفریقا گشته است، یافتههای پژوهش حاکی از آن بوده است که هرچه محور مقاومت در عملکرد خود بر امنیت هستی شناختی پافشاری کرده، تضادهای غرب آسیایی و شمال آفریقایی ایران و آمریکا تشدید یافته است.
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده
چکیده:
افزایش توان و ظرفیت چین و چشماندازی که رهبران آن برای آینده جایگاه این کشور متصورند در رویکردهای حاکم بر سیاست خارجی چین و به تبع آن سیاست آفریقایی این کشور نقش برجستهای ایفاء میکنند. به این معنا که همزمان با افزایش قدرت چین، صحنه کنشگری این کشور نه فقط در محیط پیرامون که به کل نظام بینالملل گسترش یافته است. اگرچه برای دهههای متمادی تمرکز این کشور بر توسعه تعاملات اقتصادی و تجاری بوده، اما به تدریج، تغییراتی در کنشگری نظامی و امنیتی آن نیز صورت گرفته است. در این زمینه، این پرسش مهم را میتوان مطرح کرد که چگونه میتوان ویژگیهای کنونی دیپلماسی نظامی و امنیتی چین در آفریقا را مورد تبیین و ارزیابی قرار داد؟ در پاسخ میتوان گفت پکن از طریق دیپلماسی نظامی و امنیتی با مشخصههای چینی، به دنبال به تصویر کشیدن خود به عنوان یک کنشگر امنیتساز است تا بدین وسیله در کنار افزایش حضور و نفوذ اقتصادی، به تضعیف تدریجی مشروعیت نظم بینالمللی کنونی به رهبری آمریکا پرداخته و در عین حال، نقش خود در تنظیم دستورکارها و هنجارسازی بینالمللی در حوزه امنیت را ارتقاء دهد. هرچند این روند به معنای نادیده گرفتن شکاف قدرت موجود و اتخاذ رویکرد تجدیدنظرطلبانه در نظام بینالملل نخواهد بود. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی ساختار کنونی نظام بینالملل و تأثیر آن بر دیپلماسی نظامی و امنیتی چین در آفریقا میپردازد.
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
شیوع ویروس کرونا در اواخر سال ۲۰۱۹ و اوایل سال ۲۰۲۰ میلادی در شهر ووهان چین و پخش گسترده آن در سطح جهان تبعات مختلفی را برای مناطق گوناگون جهان داشته است. همهگیری اخیر موضوع آسیب پذیری شهرهای مرزی در برابر بیماریهای همهگیر را مطرح کرده است. زیرا شهرهای مرزی از جمله مناطق آسیب پذیر و شکننده از بعد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و ... هستند که میتوانند به شدت از کرونا ویروس آسیب بپذیرند.
پژوهش حاضر از نوع نظری-کاربردی و ازلحاظ روش مطالعه، توصیفی-تحلیلی است. دادهها و اطلاعات موردنیاز به دو روش کتابخانهای و پیمایشی جمعآوری گردید. جامعه آماری تحقیق شامل ۷۸ نفر از اساتید، دانشجویان دکتری و ارشد رشتههای جغرافیای سیاسی، جغرافیای شهری و آمایش سرزمین بودهاند که از آشنایی لازم با منطقه مورد مطالعه (شهر پاوه) برخوردار بودهاند. برای کمی سازی اطلاعات کیفی و دستیابی به برخی از تحلیلهای دادهها از طریق SPSS (آزمون فریدمن) استفاده گردیده است.
یافتههای تحقیق نشان میدهد که از لحاظ امنیت اقتصادی کاهش سطح پسانداز خانوراها با امتیاز ۱۷,۴۹ بوده است. در بعد امنیت سیاسی کاهش سطح تامین امنیت غذایی با امتیاز ۷.۲۲، در بعد امنیت اجتماعی متغیر کاهش تعاملات اجتماعی با امتیاز ۸.۲۵ و از لحاظ امنیت زیست محیطی متغیر کاهش تخریب منابع طبیعی با امتیاز ۳.۵۵ بیشترین تأثیر را از شیوع ویروس کرونا در شهر مرزی پاوه داشتهاند. ویروس کرونا توانسته است تاثیرات قابل توجهی بر امنیت شهرهای مرزی داشته باشد.
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
ایران دارای مرزهای طولانی با همسایگان بیثبات از لحاظ سیاسی، امنیتی و دفاعی و حتی سرزمینی قرار دارد و با ۸۵۷۳,۷کیلومتر مرز و داشتن ۱۶استان مرزی (بیشاز نیمی از استانهایکشور)و ۱۵کشور همسایه بعد از روسیه و چین دارای بیشترین مرز میباشد .عواملی از جمله شرایط خاص منطقه خاورمیانه و بی ثباتی و تنش در کشورهای مجاور، برخی تحرکات واگرایانه در مناطقمرزی در گذشته و حال و ... باعث نوعی بدبینی و نگاه تهدیدنگر به مناطقمرزی توسط حاکمیت شده و نواحی مرزی تحت تأثیر نگاه و رویکرد امنیتی قرار گرفتهاند. پیامد این رویکرد ساختار فضایی ناموزون ایران بوده که بهرغم تلاشهای فراوان از عدالت فضایی دور بوده وساختار مرکز پیرامون الگوی غالب روابط فضایی آن میباشد و نواحی مرزی ایران از سطح توسعهیافتگی مطلوبی در مقایسه با هسته و مرکز کشور برخوردار نیستند. این مقاله با استفاده ترکیبی روش آنتروپی شانون و مدل تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس به رده بندی شهرستانهای استانهای آذربایجان شرقی و غربی از منظر عدالت فضایی پرداخته است تا اثرات رویکرد امنیتی بر عدالت فضایی شهرستانهای مذکور بالاخص شهرستانهای مرزی نمایان شود. نتایج این پژوهش نشان میدهد هرچند رویکرد امنیتی در مدیریت مرز امنیت را در بعد سخت آن ارتقاء بخشیده است لیکن محدودیتهای اعمال شده در تشدید عقب افتادگی وتوزیع نامتعادل عدالت فضایی شهرستانهای مرزی آذربایجان شرقی و غربی بهویژه شهرستانهای جلفا، پلدشت و ماکو تاثیرگذار بودهاست که این مسئله میتواند پیامدهایی از قبیل مهاجرت، تغییرات کاربری اراضی، تغییرات زیست محیطی، کمبود اشتغال و نرخ منفی رشد جمعیت در مناطق مرزنشین را بهدنبال داشته باشد. نتایج مدل سنجش عدالت فضایی در استانهای آذربایجان شرقی و غربی نشان میدهد سه شهرستان مرزی جلفا، پلدشت و ماکو از لحاظ عدالت فضایی در وضعیت مطلوبی قرار ندارند، البته شهرستان جلفا به نظر میرسد بهلطف وجود منطقه آزاد تجاری ارس که بخش بزرگی از آن در شهرستان جلفا واقع است وگمرک نسبتا فعال در این رتبه بندی رتبه بهتری نسبت به پلدشت و ماکو دارد.
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
استقرار امنیت درمناطق مرزی به دلیل ویژگیها و شاخصهای این مناطق از اولویت بیشتری برخورداراست، از آن روی هرگونه ناامنی در مناطق مرزی میتواند امنیت را در داخل کشور در ابعاد مختلف مورد تهدید جدی قرار دهد. استقرار امنیت در مرز ومناطق مرزی در درجه اول مستلزم بررسی و شناخت ویژگیهای طبیعی و انسانی مناطق مرزی میباشد. شناخت ویژگیهای طبیعی و جغرافیایی مناطق مرزی به دلیل نقش مهم و بسترساز اینگونه بنیادهای زیستی درحیات اجتماعی و توسعه مناطق مرزی از اهمیت زیادی برخوردار است، ضمن اینکه پدیدههای طبیعی و عوارض جغرافیایی نقش مهمی در سیستمهای پایش، مدیریت و کنترل مرزها دارند.
بر این اساس این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که پدیدهها و عوارض طبیعی منطقه مرزی استان خراسان رضوی و افغانستان شامل رودمرزی، توپوگرافی، پوشش گیاهی درچه وضعیتی قرار دارند و چه تاثیری بر امنیت مرز و مناطق مرزی دارند؟
مواد و روش: جهت استخراج، بررسی و تحلیل اطلاعات مورد نیاز از تصاویر ماهواره لندست، سنجنده OLI در سال۲۰۱۸، نرم افزارهایENVI۵.۳ و فنون RS& GIS استفاده شده است.
نتیجه گیری: یافتههای پژوهش نشان میدهد، کم آبی و عمق کم رودخانه مرزی هریرود در بیشتر ایام سال، موجب افزایش امکان تردد غیرمجاز و قاچاق کالا و مواد مخدر از مرز شده و بر امنیت مرز تاثیر منفی دارد. وضعیتی که در مورد دریاچه فصلی نمکزار در منطقه مرزی مشترک بین دوکشور نیز صدق میکند. در مورد عامل توپوگرافی هم با توجه به نقشههای موجود میتوان گفت وجود ارتفاعات در جوار مرزهای دو کشور و علاوه بر این تداوم و پیوستگی برخی ارتفاعات در آن سوی مرز در کشور افغانستان در مجموع بر امنیت مرز تاثیر منفی داشته است.
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
سه کشور ترکیه، سوریه و عراق که حوضههای مشترک آبریز و آبگیر رودخانههای دجله و فرات را در اختیار دارند، به خاطر وابستگی روزافزون به آب این رودخانهها مجبور به ایجاد سد و کنترل جریانات آبی داخل قلمرو خود شدهاند. در این بین کشور ترکیه که از موقعیت بالادستی نسبت به دو همسایه جنوبی خود برخوردار است، در چارچوب پروژه آناتولی جنوب شرقی یا گاپ (GAP) به منظور توسعه کشاورزی و صنعتی سرزمینهای جنوب شرقی خود به مقدار زیادی از آب رودخانههای دجله و فرات نیاز خواهد داشت و با سد سازیهای فراوان بر روی این دو رودخانه در خاک خود مقدار آب خروجی به دو کشور سوریه و عراق را به مقدار زیادی نسبت به قبل کاهش داده است. کاهش آب دجله و فرات از زمان اجرای طرح موجب صدمات بسیاری به امنیت زیست محیطی عراق و سوریه شده است که این آسیبها در ادامه پیامدهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نامناسبی برای دو کشور مذکور به بار آورده است. این مسئله به علاوه باعث به وجود آمدن تردیدهایی در رابطه با اهداف سیاسی ترکیه در چند دهه اخیر، منجر به بروز کشمکش و مناقشههایی بین سه کشور شده است. بر این اساس پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و منابع کتابخانهای در پی پاسخ به این سوال است که هیدروپلیتیک پروژه گاپ چه تاثیری بر امنیت زیست محیطی عراق و سوریه داشته است و اهداف ترکیه از اجرای این طرح چیست؟ اجرای مرحلهای پروژه گاپ در طی چند دهه اخیر پیامدهای زیست محیطی بسیاری از جمله آلودگی آب، از بین رفتن گونههای کمیاب زیستی جانوری و گیاهی، افزایش بیابانزایی، شور شدن خاک، خشکی باتلاقها و حوضچهها و تولید ریزگردها در عراق و سوریه شده است و به نظر میرسد ترکیه با تکیه بر این طرح به دنبال ایجاد هیدروهژمونی در منطقه است.
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده
امنیت بهعنوان نیازی اساسی، در اجتماعات انسانی از جایگاه خاصی برخوردار است. برنامهریزان و طراحان فضاهای اجتماعی، بهویژه شهرها، تلاش میکنند تا با شناسایی عوامل تهدیدکنندۀ امنیت بهویژه در فضاهای عمومی، امنیت را برای استفادهکنندگان از آن فضاها فراهم کنند. زنان نیز در مقام نیمی از اجتماعات انسانی، بهواسطۀ خصوصیات بیولوژیک، مسئولیتها و نگاه متفاوت در مقایسه با مردان، ارتباط متمایزی با فضا برقرار میکنند. آنان نیازمند تسهیلات خاصی از فضا هستند تا موجب افزایش اطمینان خاطر آنان از حضور امن در فضاهای شهری و بهویژه فضاهای عمومی مانند پارک شود.
بر اساس نتایج تحقیقات مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران در کلانشهرهای کشور، بخش زیادی از پاسخگویان حضور زنان را بهصورت تنها در فضاهای عمومی این شهرها و بهویژه در ساعتهای خلوت بسیار خطرناک بیان کردهاند. این پژوهش به سنجش میزان احساس امنیت زنان در پارک آزادی کلانشهر شیراز، بهعنوان فضایی عمومی، پرداخته است. مطالعۀ حاضر در قالب بررسی پیمایشی است و از نظر زمانی، مقطعی (بهار ۱۳۸۹). جامعۀ آماری پژوهش، زنان بالای پانزدهسالی است که در زمان پژوهش بهتنهایی در پارک آزادی حضور داشتند. بر مبنای فرمول کوکران، حجم نمونه ۱۹۵ نفر تعیین شد و نمونهگیری بهصورت خوشهای در سطح پارک انجام شد. نتایج تحقیق نشان میدهد عوامل محیطی مانند کاربری اراضی، تنوع کاربریهای پیرامون و ساعتهای فعالیت آنها و نیز مجاورتهای مکانی کاربریها، با افزایش حس امنیت زنان پاسخگو رابطۀ معناداری دارد. عوامل شخصی مانند سن، تحصیلات، اشتغال و مهاجرت تأثیر معناداری بر میزان احساس امنیت زنان نداشته است.
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
مرزها پدیدههای فضایی- جغرافیایی کاملا پیچیدهای هستند که شامل ابعاد و پارامترهای متعددی میشوند. این پدیدههای فضایی- جغرافیایی با توجه به اهمیت و جایگاهی که جهت برقراری نظم و امنیت در درون کشور و حفظ منافع ملی دارا میباشند به کانون توجه حکومتها تبدیل گشتهاند و بهصورت مختلف تلاش میشود با در پیشگیری راهبردهایی از این کانونها حفاظت و حراست لازم صورت گیرد. جهت دستیابی به این مهم، گام اولیه و پایهایی شناخت ابعاد و پارامترهای شکل دهنده و موثر بر مرزها است که در این تحقیق تلاش شده است که این ابعاد و پارامترها و تاثیر آنها بر توسعه شهر مرزی جوانرود سنجیده شود. بر همین اساس پرسش نامهای متشکل از پارامترها و مولفههای موثر بر توسعه مناطق مرزی براساس ۹ بعد (سرزمینی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، سیاسی-حاکمیتی، ژئوپلیتیکی، دفاعی-امنیتی، تاریخی، حقوقی - ساختاری و فناورانه) شکل گرفت. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری اطلاعات، توصیفی- تحلیلی است. از آنجاییکه در این تحقیق هدف بررسی تاثیر پارامترهای امنیتی بر توسعه شهرهای مرزی است، تحقیق مورد نظر توصیفی از نوع همبستگی است. نتایج بهدست آمده نشان داد که در بین مولفههای بعد سرزمینی، تابآوری محیطی؛ در بین مولفههای بعد اجتماعی-فرهنگی، وجود یا عدم وجود سرمایه اجتماعی در شهر مرزی؛ مولفههای بعد اقتصادی، وابستگی ساکنین مرزی به تعامل اقتصادی با مرز؛ مولفههای بعد سیاسی- حاکمیتی، سطح آزادی عمل دولتهای محلی دو سوی مرز؛ مولفههای ژئوپلیتیکی، موقعیت ژئواکونومیکی مرز؛ مولفههای بعد دفاعی-امنیتی، مداخله بازیگران فرو ملی؛ مولفههای بعد تاریخی، تاریخ مشترک طبیعی و انسانی بین دو سوی مرز؛ مولفههای بعد حقوقی- ساختاری، نگرش حکومت به مردم و مرز و در بین مولفههای بعد فناورانه نیز مولفه زیرساخت و فناوریهای مرز مهمترین و تاثیرگذارترین عوامل موثر بر توسعه مرزی شهر جوانرود شناخته شدند.
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
تنش بین کردها و دولت مرکزی عراق در طول تاریخ معاصر این کشور همواره تداوم یافته است. ژئوپلیتیک تحمیلی قدرتهای فرا منطقهای در عراق بیش از نیم قرن است که مقاومت خشونت آمیز قومی را رقم زده است. کشور عراق قبل از هر چیز مخلوق سیاست ژئوپلیتیکی فرامنطقهای است. رهبران این کشور همواره در ایجاد هویت ملی فراگیر با مشکل رو به رو بوده و تنها ابزارهای خشن را به کار بردهاند. یکی از مشکلات عراق برای ثبات سیاسی و ایجاد یک ساخت منسجم توافق با حکومت فدرال کردستان عراق بر سر مسائل مورد مناقشه است، در این میان یکی از مناقشه انگیزترین عوامل بین حکومت مرکزی با کردها مسائل مربوط به مناطق مورد مناقشه است، که چگونگی حل و فصل آن در قانون اساسی عراق و قطعنامههای شورای امنیت بازتاب گسترده داشته است و راهکارهای متنوعی ارائه شده است. این مقاله با روش توصیفی– تحلیلی درصدد است که منازعه سرزمینی کردها و دولت مرکزی عراق را بررسی و تبیین نماید. نتایج تحقیق گویای آن است که حل و فصل مناقشات سرزمینی تحت تاثیر رقابتهای ژئوپلیتیکی قرار گرفته و بهترین راه حل این بحران استفاده از الگوی حکمرانی خوب برای توسعه و ثبات آن مناطق است.
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
بهرهمندی شهروندان ساکن در مناطق مرزی از امکانات مناسب دارای پیامدهای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است که موجب ایجاد امنیت پایدار میشود و نبود این شرایط، مرزنشینان و حتی دیگر ساکنان مناطق داخلی کشور را با تهدیدات امنیتی مواجه میکند. یکی از نقاط مرزی مهم شرق ایران، مرز میرجاوه است که پژوهش حاضر با روش مطالعات میدانی (مصاحبه) و اسنادی و اطلاعات حاصل از تحلیل محتوای اظهارات تصمیمگیران و نمایندگان ادوار میرجاوه در مجلس شورای اسلامی، کوشیده است چگونگی سیاستگذاریهای امنیت مرزی جمهوری اسلامی ایران را در این منقطه آسیبشناسی کند. مقاله با بهرهگیری از آموزههای نظری مکتب امنیتی کپنهاگ میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که سیاستهای واپایش (کنترل) مرزی جمهوری اسلامی ایران در نقطه مرزی میرجاوه با کشور پاکستان دچار چه آسیبهایی است و چگونه میتواند موجب امنیت پایدار در مناطق شرقی و به ویژه شهرستان میرجاوه شود. یافتههای این مقاله نشان میدهد که سیاستگذاریهای واپایش مرزی عمدتا جلوههای سختافزاری داشته است و سیاستگذاریهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در این نقطه مرزی به گونهای معنادار پایینتر از میانگین کشوری است و این شیوه سیاستگذاری عدم حل معضلات امنیتی و در مواردی تشدید مشکلات امنیتی منطقه مذکور را به همراه داشته است.
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
حاشیه نشینی بهعنوان خروجی عدم تعادلهای فضایی سرچشمه گرفته از بی عدالتی فضا یکی از مهم ترین بنیانهای تهدید کننده امنیت و توسعه در مقیاسهای فردی و جمعی است. کلانشهر اهواز به لحاظ مساحت نواحی حاشیه نشین با ده ناحیه در رتبه نخست کشور قرار دارد و به لحاظ جمعیت حاشیه نشین با ۴۵۰ هزار نفر یکی از متراکمترین نواحی حاشیه نشین کشور است. اثرگذاری نواحی حاشیه نشین از جنبههای مختلفی قابل بررسی و تحلیل است، یکی از مهمترین جنبههای این مطالعات، تحلیل فضایی جرایم محلههای حاشیه نشین شهر و شناسایی محلههای جرم خیز برای پیشگیری از جرائم در فضای شهر است. محلههای حاشیه نشین شهر اهواز شامل محلههای شلنگ آباد، سیاحی، عین دو، آل صافی، حصیر آباد، منبع آب، زرگان، زویه، چنیبه و ملاشیه است. در این مقاله با تمرکز بر جرائمی چون سرقت مسلحانه، زورگیری، نزاع، تیراندازی و قتل محلههای حاشیه نشین از نظر شاخص جرائم پنج گانه مورد بررسی و رتبه بندی قرار گرفتهاند. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از مطالعات نظری و میدانی یافتههای تحقیق سازماندهی خواهد شد. به منظور واکاوی ابعاد نظری تحقیق از دادههای کتابخانهای، اسنادی، مراجع الکترونیکی و غیره استفاده شده است. از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای تعیین وزن جرائم و تکنیک ویکور در اکسل به منظور رتبه بندی مناطق از نظر وقوع جرائم پنج گانه اقدام شده است. یافتهها نشان میدهد رتبه بندی محلههای حاشیه نشین از لحاظ جرائم پنج گانه از لحاظ بیشترین مقدار به کم ترین مقدار به ترتیب شامل: آل صافی، حصیر آباد و منبع آب، شلنگ آباد، سیاحی و عین دو، ملاشیه، چنیبه و زرگان و زویه است.