۳۵ نتیجه برای pirsa
دوره ۰، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۰ )
چکیده
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
در مطالعه حاضر تاثیر فیتوهورمون جیبرلین روی برخی فراسنجه های فیزیولوژیک ریزجلبک Tetraselmis suecica بررسی شد. کشت جلبک در شرایط استاندارد با محیط کشت گیلارد، دمای ۲±۲۵ درجه سانتیگراد، شدت نور ۱۶:۸ (روشنایی/ تاریکی)، شوری ۲۵ میلی گرم درلیتر و هوادهی ۲۴ ساعته به مدت ده روز انجام شد. هورمون جیبرلین با غلظت های ۱۰، ۲۰، ۴۰ و ۶۰ میلی گرم در لیتر به محیط کشت جلبکها اضافه گردید سنجش فاکتور رشد، رنگدانهها، فاکتورهای فتوسنتزی و ترکیبات بیوشیمایی در مرحله رشد فاز لگاریتمی انجام گرفت. براساس نتایج بیشترین میزان رشد سلولی در تیمار ۶۰ میلیگرم در لیتر هورمون جیبرلین مشاهده شد اگرچه در سایر تیمارها نیز تفاوت معنیداری با کنترل مشاهده شد(P<۰/۰۵). بیشترین میزان پروتئین و کربوهیدرات در تیمار ۶۰ میلی گرم در لیتر هورمون جیبرلین مشاهده شد(P<۰/۰۵). میزان چربی کل نیز از ۲۳/۱۵ در کنترل به ۵۳/۱۸ در تیمار ۶۰ میلی گرم در لیتر هورمون جیبرلین افزایش یافت(P<۰/۰۵). پتانسیل آنتیاکسیدانی، رنگدانهها، فاکتورهای فتوسنتزی و وزن خشک نیز در غلظت ۶۰ میلی گرم درلیتر هورمون جیبرلین نسبت به کنترل تفاوت معنی داری نشان دادند(P<۰/۰۵). بیشترین میزان کلروفیل a و b در غلظتهای ۶۰ میلی گرم در لیتر هورمون جیبرلین مشاهده گردید. (P<۰/۰۵) با توجه به یافتهها میتوان گفت هورمون جیبرلین پتانسیل بالایی در تقسیم سلولی، تراکم نهایی، پتانسیل آنتیاکسیدانی، اندازه سلول و ترکیبات بیوشیمیایی ریزجلبک Tetraselmis suecica دارد. همچنین جلبک فوق الذکر میتواند نامزد مناسبی برای لارو آبزیان دریایی، داروها، آنتی اکسیدانها و منبع غنی از ترکیبات در سوختهای زیستی مطرح باشد.
سجاد پیرسا، محمد علیزاده، نادر قهرمان نژاد،
دوره ۱۴، شماره ۶۴ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده پلیمرهای هادی به روش شیمیایی توانایی سنتز روی بسترهای عایق را دارند. در این تحقیق پلی پیرول به عنوان یک پلیمر هادی به روش شیمیایی روی فیبر پل استری در حضور کلرید آهن ۳ به عنوان اکسید کننده و مونومر پیرول سنتز گردید. ماهیت و اندازه ذرات سنتز شده با استفاده از تکنیک میکروسکوپ الکترونی روبشی بررسی شد.نتایج بدست آمده نشان دادند پلیمرهای سنتز شده دانه ای شکل بوده و به صورت یکنواخت سنتز شده اند. اندازه ذرات سنتز شده در حدود ۵۰ تا ۱۵۰ نانومتر می باشند. مواد فرار روغن کنجد با استفاده از فیبر پلی استری پوشیده شده با پلی پیرول به روش ریز استخراج فاز جامد از فضای فوقانی[۱]استخراج و بوسیله دستگاه کروماتوگرافی گازی آنالیز شد. شرایط اولیه دستگاه کروماتوگرافی گازی با استفاده از آزمایش های تجربی بهینه سازی شد. طرح آماری مرکب مرکزی برای استخراج مواد فرار از روغن کنجد استفاده شد. پس از مدلسازی داده ها شرایط بهینه استخراج از جمله دما و زمان استخراج با استفاده از روش گرافیکی بدست آمد.
[۱] .HS-SPME (Head Space-Solid Phase Micro Extraction)
سهیلا اکبرلو، محمد علیزاده خالدآباد، سجاد پیرسا، فروغ محترمی،
دوره ۱۵، شماره ۸۵ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
هدف اصلی از پژوهش حاضر، تعیین غلظت مناسب از صمغ عربی، سدیم کازئینات و بتاسیکلودکسترین برای انکپسولاسیون روغن هسته انار بود. بدین منظور از بتاسیکلودکسترین، سدیم کازئینات و صمغ عربی بهعنوان پوشش دیواره با استفاده از طرح آماری مخلوط جهت به دام انداختن روغن هسته انار استفاده شد و سپس نمونههای بهینه با کمترین میزان کدورت جهت تعیین ویسکوزیته، راندمان انکپسولاسیون، DLS ،FT-IR ، SEM انتخاب گردیدند. میزان کدورت تیمارها در سطوح بالای سدیم کازئینات و همچنین در ترکیب صمغ عربی با بتاسیکلودکسترین در عدم حضور سدیم کازئینات یا مقادیر کم آن افزایش یافت. با توجه به نتایج حاصله نمونههای بهینه با کمترین میزان کدورت برای انجام سایر آزمون ها تعیین شدند. نتایج ویسکوزیته نشان داد نمونه حاوی بتاسیکلودکسترین-سدیم کازئینات در مقایسه با صمغ عربی- سدیم کازئینات ویسکوزیته بالایی داشت. بیشترین راندمان کپسولاسیون در نمونههای حاوی سدیم کازئینات (۱/۳۷) و صمغ عربی (۹/۶۲) مشاهده شد که کمترین روغن سطحی را داشت. با توجه به نتایج DLS، کوچکترین قطر کپسولها مربوط به نمونه حاوی بتاسیکلودکسترین و سدیم کازئینات بوده (۴۳۹ نانومتر) و اندازه قطر کپسولها با شاخص پلی دیسپرسیتی رابطه معکوس داشت و مقادیر پتانسیل زتا در نمونه ۹/۶۲% صمغ عربی+ ۱/۳۷% سدیم کازئینات بالاترین (۷/۲۵-) بود. نتایج FT-IR برهمکنشهای الکترواستاتیک را عامل تشکیل کپسولها و پایداری آنها نشان داد. با توجه به تصاویر SEM کپسولهای شکلگرفته بهطور نامنظم و با مورفولوژی متفاوت بودند. بنابراین با توجه به نتایج حاصله مقادیر ۱/۳۷ % سدیم کازئینات و ۹/۶۲ % صمغ عربی برای انکپسولاسیون روغن هسته انار پیشنهاد می شود.
افشار اصدق، sajad pirsa، اصغر خسروشاهی،
دوره ۱۶، شماره ۸۶ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
در این تحقیق از اسانس زنیان (۲۵/۰ و ۵/۰ درصد) و بتاکاروتن (۰۱۵/۰ و ۰۳/۰ درصد) در فیلم حاوی پکتین مرکبات به منظور تغییر و تعیین خواص عملکردی فیلمها استفاده شد. متغیرهای وابسته شامل رطوبت، ضخامت، نفوذپذیری، فنل کل، خاصیت آنتی اکسیدانی، شاخصهای رنگی و خواص میکروبی بودند. نتایج بدست آمده نشان داد که افزودن اسانس زنیان و بتاکاروتن به طور معنیداری باعث کاهش مقدار رطوبت شد، در صورتیکه کمترین مقدار رطوبت مربوط به فیلم حاوی بیشترین مقدار اسانس و بتاکاروتن بود. ضخامت فیلمها با افزودن اسانس زنیان افزایش و با افزودن بتاکاروتن به طور معنیداری کاهش پیدا کرد، همچنین نفوذپذیری به بخار آب با افزودن اسانس و بتاکاروتن به ترتیب افزایش و کاهش یافت. افزودن اسانس و بتاکاروتن سبب افزایش خاصیت آنتی اکسیدانی فیلمها گشت. پارامتر روشنایی در فیلمهای حاوی اسانس افزایش یافت. افزودن بتاکاروتن تا ۰۱۵/۰ درصد باعث کاهش مقدار روشنایی شد، ولی در غلظتهای بالاتر مقدار روشنایی سیر صعودی پیدا کرد، از طرفی دیگر شاخص زردی با افزودن بتاکاروتن افزایش و شاخص سفیدی کاهش یافت. از لحاظ خواص میکروبی اثر ضد میکروبی اسانس زنیان بر باکتریهایB. cereus بیشتر از E.coli بود. با توجه به اینکه رنگدانه بتاکاروتن در شرایط مختلف محصولات غذایی تغییر رنگ میدهد در ادامه از این فیلمها در بسته بندی هوشمند محصولات غذایی استفاده خواهد شد.
ایرج کریمی ثانی، محمد علیزاده، سجاد پیرسا، احسان مقدس کیا،
دوره ۱۶، شماره ۸۶ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
امروزه اسانس بادرنجبویه به دلیل دارا بودن فعالیت آنتی اکسیدانی و ضد میکروبی جهت افزودن به سامانه های غذایی و زیستی مورد توجه زیادی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی میزان رهایش اسانس بادرنجبویه انکپسوله شده با وی پروتئین ایزوله و سدیم کازئینات در ماست بوسیله روش ریز استخراج مایع - مایع پخشی و کروماتوگرافی گازی می باشد. در این مطالعه نمونه های ماست با درصد های مختلف اسانس
)۰، ۰/۷۵ و ۱/۵ گرم در لیتر
(انکپسوله شده به روش سونیکاسیون تهیه شدند. اثر دو فاکتور زمان نگهداری (۱، ۱۱
, ۲۱ روز) و در صد افزودن اسانس انکپسوله بر روی پروفیل کروماتوگرافی گازی و نیز میزان رهایش اسانس بادرنجبویه توسط طرح آماری مرکب مرکزی
[۱] بررسی شد. از نمونه های ماست حاوی درصدهای مختلف اسانس انکپسوله شده، مقدار ۱۰ گرم ماست سانتریفوژ شده و قسمت مایع آن از فیلتر سرسرنگی عبور داده شد. اسانس رهایش شده به داخل ماست (از قسمت مایع) بوسیله روش ریز استخراج مایع - مایع پخشی استخراج شده و به دستگاه کروماتوگرافی گازی تزریق شده و پروفیل کروماتوگرافی آن (مجموع سطح زیر پیک و مجموع ارتفاع پیک) بررسی شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد ارتباط معنی داری بین سطح زیر پیک و ارتفاع پیک های کروماتوگرافی گازی و میزان اسانس رها شده به درون ماست برقرار می باشد. با بررسی سطح زیر پیک کروماتوگرافی می توان میزان رهایش اسانس به داخل ماده غذایی را تخمین زده و از روی آن سرعت رهایش را نیز بررسی کرد
.
[۱] Central Composite Design
sajad pirsa، رسول امینی، محمد علیزاده،
دوره ۱۶، شماره ۸۶ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
دراین پژوهش، اثرات افزودن پودر ترهکوهی (
Allium iranicum) به ماست هم زده با هدف ارتقاء کیفیت و ماندگاری محصول مورد بررسی قرار گرفت. پودر ترهکوهی در سه سطح ۵/۰%، ۲۵/۱% و ۲% درفرآیند تولید ماست همزده به کارگرفته شد. دو فاکتور کمی پیوسته غلظت پودرترهکوهی و زمان نگهداری با کاربرد طرح فاکتوریل افزایش یافته با نقاط مرکزی مورد مطالعه قرار گرفت. بعد از جمع آوری دادهها، از آنالیز واریانس و رگرسیون خطی برای بررسی اثرات فاکتورها و معنیدار بودن آن ها استفاده گردید. پس از مدل سازی دادهها، تأثیر غلظت پودرترهکوهی و زمان بر روی خواص فیزیکوشیمیایی (
pH، اسیدیته، نگهداری آب
WHC)[۱](، خاصیت آنتی اکسیدانی، سینرسیس، ماده خشک، ویسکوزیته، خواص رنگی و خواص حسی) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد با افزایش غلظت پودر ترهکوهی سرعت اسیدی شدن نمونهها درطی نگهداری کندتربوده و ماده خشک با افزایش غلظت پودر ترهکوهی افزایش یافت. ویسکوزیته، ظرفیت نگهداری آب، سینرزیس و خواص حسی رنگ سنجی درسطحهای پایین ترمطلوب تر بودند، فعالیت آنتیاکسیدانی با افزایش غلظت پودرتره کوهی افزایش و در طول نگهداری کاهش یافت، بیشترین پذیرش کلی نمونه های ماست به نمونههای حاوی پودر ترهکوهی ۲۵/۱% بود و درصدهای بالاتر (۲% ) اثر نامطلوبی بر خواص حسی نشان داد. برطبق نتایج بدست آمده مشخص گردیدکه پودر ترهکوهی در سطح۲۵/۱% میتواند سبب بهبود خواص حسی و کیفی ماست گردیده و ماندگاری آن را افزایش دهد و به عنوان یک محصول فراسودمند جدید مورد استفاده قرار گیرد.
[۱] Water Holding Capacity
انیس طالبی، فروغ محترمی، sajad pirsa،
دوره ۱۶، شماره ۸۶ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
پودر تفاله هویج یکی از ضایعات بدست آمده در طی فرآوری هویج است که باتوجه به قیمت ارزان و ترکیبات تغذیهای مطلوب(به ویژه فیبر و املاح) میتوان از آن برای غنیسازی و افزایش ارزش تغذیهای نان فاقد گلوتن استفاده کرد. هدف از این پژوهش بررسی اثر پودر تفاله هویج (درسطوح ۳۰-۰%) بر روی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی، بافتی و حسی نان فاقد گلوتن براساس جایگزینی با آردهای فاقد گلوتن(آرد نخود، آرد برنج و نشاسته ذرت) برای بیماران سلیاکی میباشد. نتایج حاصل نشان داد که میزان فعالیت آبی، رطوبت، خاکستر، شاخص a*، فیبر، پروتئین، ظرفیت آنتیاکسیدانی نمونههای حاوی پودر تفاله هویج در مقایسه با نمونه شاهد افزایش قابل توجهی(P<۰,۰۵) داشت. افزایش پودر تفاله هویج منجر به کاهش میزان کربوهیدرات و کالری و کاهش شاخص L*، حجم مخصوص و چربی نمونههای فاقد گلوتن گردید. پیوستگی نانها با افزایش میزان جایگزینی پودر تفاله هویج افزایش و سفتی، ارتجاعیت، صمغیت، قابلیت جویدن و رزیلینسی نمونهها کاهش یافت. با توجه به نتایج ارزیابی حسی، افزایش پودر تفاله هویج تا ۳۰% باعث افزایش پذیرشکلی نمونههاینانشد. به طور کلینتایج حاصله نشان داد که نمونهحاوی۳۰% پودر تفاله هویج کیفیت بهتری نسبت به سایر نمونهها داشت و استفاده از پودر تفاله هویچمیتواند به عنوان یک عامل بهبود دهنده مناسب برای افزایش ارزش تغذیهای نان فاقد گلوتن معرفی شود.
ادریس آرژه، میر خلیل پیروزی فرد، سجاد پیرسا،
دوره ۱۶، شماره ۸۷ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده
در این پژوهش به منظور بررسی تاثیر متغیرهای پیش تیمار آنزیمی روی شاخصهای تصفیهای شربت خام چغندر از روش سطح پاسخ و طرح مرکب مرکزی (سه فاکتور و در پنج سطح) استفاده شد. از این رو تاثیر دمای گرمخانهگذاری (۵۵-۴۰ درجه سانتیگراد)، زمان واکنش (۱۰۰-۲۰ دقیقه) و غلظت پکتیناز (۰۲/۰-۰۰۱/۰ درصد حجمی/حجمی) روی ویسکوزیته، کدورت، رنگ و درجه خلوص شربت خام چغندرقند مطالعه و به خوبی توسط یک مدل چند جملهای درجه دوم برازش گردید (۸۵/۰ < R۲). نتایج آزمایشات نشان داد که دمای گرمخانهگذاری مهمترین متغیر تاثیرگذار روی شاخصهای تصفیهای میباشد، به طوری که روی اغلب پاسخها تاثیر معنیدار داشت. شرایط پیشتیمار آنزیمی بدست آمده در این مطالعه، شامل ۰۱۲/۰ درصد غلظت آنزیم در دمای ۴۹ درجهسانتی گراد به مدت ۶۵ دقیقه میباشد.
درنا سلیمانیان، رسول پیرمحمدی، sajad pirsa، لاله پیاهو،
دوره ۱۶، شماره ۸۸ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
در این تحقیق برای اولین بار جایگزینی عصاره سنبل الطیب با مواد نگهدارنده ی شیمیایی در آب پرتقال بررسی شده است. همچنین از پرمیت به عنوان منبع غنی از مواد معدنی و ویتامین ها در آب پرتقال استفاده شده است. در این مطالعه ی تجربی – آزمایشگاهی ابتدا تحقیقاتی در مورد اثرات آنتی اکسیدانی عصاره ی سنبل الطیب صورت گرفت و ترکیبات آن مشخص شد. سپس تأثیر افزودن عصاره ی سنبل الطیب در سه سطح ۱۳/۰- ۶۳/۰- ۲۵/۱ میلی لیتری و پودر پرمیت ۵/۰-۱ - ۵/۱ گرمی بر ویژگی های شیمیایی در آب پرتقال در طول مدت نگهداری در سه بازه ی زمانی ۱-۱۴-۳۰ روزه مورد بررسی قرار گرفت. آزمون های انجام گرفته روی نمونه های اماده شده شامل: اندیس فرمالین، اسیدیته، ویتامین c ، pH و خاصیت آنتی اکسیدانی بوده که نتایج بدست آمده توسط نرم افزار دیزاین اکسپرت ۷ آنالیز و در نمودار مشخص شده است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که در سطوح بالای پرمیت و عصاره در طی دوره زمانی ۱- ۱۴-۳۰ روزه، میزان pH افزایش یافت. همچنین کاهش اسیدیته با افزایش پرمیت هم احتمالا بدلیل اسیدیته پایین پرمیت نسبت به عصاره و نمونه آب پرتغال شاهد میباشد. با افزودن سطوح تکی پرمیت و عصاره، میزان ویتامین C افزایش و با افزایش طی دوره ی نگهداری کاهش یافت. همچنین میزان تأثیر افزودن عصاره سنبل الطیب نسبت به پرمیت در کاهش ویتامین در طی دوره زمانی بیشتر بود. با افزودن میزان پرمیت و عصاره سنبل الطیب، میزان اندیس فرمالین در طی دوره نگهداری افزایش یافت.
ادریس آرژه، میر خلیل پیروزی فرد، سجاد پیرسا،
دوره ۱۶، شماره ۸۸ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
در این پژوهش به منظور بررسی و بهینهسازی تأثیر متغیرهای تیمار شیمیایی با بنتونیت و ژلاتین بر شاخصهای کیفی ملاس چغندر از روش سطح پاسخ و طرح مرکب مرکزی (سه فاکتور در سه سطح) استفاده شد. از این رو تاثیر غلظت بنتونیت (۱۰-۲ گرم بر لیتر)، غلظت ژلاتین (۱/۰-۰۱/۰ گرم بر لیتر) و pH (۳-۷) روی کدورت، رنگ، خاکستر و غلظت کلوئیدهای ملاس نهایی چغندر قند مطالعه و به خوبی توسط یک مدل چند جملهای درجه دوم برازش گردید (۸۵/۰ < R۲). نتایج نشان داد که pH مهمترین متغیر تاثیرگذار بر شاخصهای شفافسازی میباشد، چرا که روی تمامی پاسخها تاثیر معنیدار داشت. بنتونیت و ژلاتین نیز به عنوان دو ترکیب شفافکننده متداول موجب بهبود شاخصهای کیفی ملاس شدند، هر چند توانایی بنتونیت به مراتب بالاتر بود. شرایط بهینۀ برای به حداقل رساندن کدورت، رنگ، غلظت کلوئیدها و خاکستر از نظر غلظت بنتونیت، غلظت ژلاتین و pH به ترتیب ۳/۸ گرم بر لیتر، ۰۸/۰ گرم بر لیتر و ۰۳/۴ به دست آمد. در این شرایط، کدورت، رنگ، خاکستر و غلظت کلوئیدها به ترتیب برابر ۱/۱۲ NTU، ۲۵۷۳ IU، ۷/۲ درصد و ۹/۰ گرم بر لیتر بود.
سارا کلانتری، لیلا روفهگرینژاد، sajad pirsa، مهدی قرهخانی،
دوره ۱۶، شماره ۹۰ - ( مرداد ۱۳۹۸ )
چکیده
با توجه به مسائل زیست محیطی، ایمنی، سمیت و ویژگیهای ارگانولپتیکی نامطلوب عصارههای استخراجی با حلالهای آلی جهت استفاده در سیستمهای غذایی، جایگزینی این روشها با روشهای استخراج آبی با راندمان بالای استخراج ترکیبات زیست فعال بیش از پیش مورد نیاز است. در مطالعه حاضر کارایی کاربرد همزمان محلول آبی بتاسیکلودکسترین (β-CD) و روش اولتراسوند جهت استخراج ترکیبات پلیفنلی از پوست انار در مقایسه با روش استخراج آبی مورد بررسی قرار گرفت. روش سطح پاسخ جهت بهینهسازی شرایط استخراج انجام گرفت. آزمونها بر مبنای طرح Box-Behnken با سه متغیر مستقل شامل دما (۷۰-۳۰ درجه سانتیگراد)، زمان (۴۰-۱۰ دقیقه) و غلظت محلول β-CD (۸/۱-۰ درصد) طراحی شدند. شرایط بهینه استخراج، دمای ۷۶/۵۵ درجه سانتیگراد، زمان ۳۸/۱۵ دقیقه و غلظت ۸/۱ درصد از β-CD تعیین شد که تحت این شرایط بیشترین میزان ترکیبات پلیفنلی غیرفلاونونیدی ۷۷/۷۵ (mgGAE/gDW) و بازده استخراج ۸۱/۴۲ درصد بود. همچنین نتیجه نتایج آزمونهای DSC، FTIR و SEM نیز صحت تشکیل کمپلکس الحاقی (Inclusion complex) مابین ترکیبات پلیفنلی پوست انار و بتاسیکلودکسنرین را تایید نمود. نتایج تحقیق حاضر نشان داد استفاده از محلول β-CD به همراه فرایند اولتراسوند به عنوان یک روش ایمن و کارا میتواند جایگزین روشهای دیگر استخراج جهت استخراج ترکیباتی با ارزش تغذیهای بالا شود.
نسرین فرجی، محمد علیزاده، هادی الماسی، سجاد پیرسا، سهیلا فرجی،
دوره ۱۷، شماره ۱۰۰ - ( خرداد ۱۳۹۹ )
چکیده
در این پژوهش، نانوامولسیون اسیدهای چرب امگا سه با استفاده از اسانس موسیر ایرانی به روش امولسیفیکاسیون خودبخودی، تهیه گردید،هدف از این مطالعه بررسی شرایط تولید ماست پروبیوتیک غنی سازی شده با نانوامولسیون موسیر ایرانی حامل اسیدهای چرب امگا سه با استفاده از طرح D-optimal بود در ادامه خصوصیات فیزیکوشیمیایی ماست پروبیوتیک مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور در ابتدا نانوامولسیون های حاوی اسیدهای چرب امگا سه با استفاده از اسانس گیاهی موسیر ایرانی ( میزان امگا سه ۲۵ درصد، مدت زمان نگهداری ۳۵ روز، نسبت سورفاکتانت به روغن ۲۶۳,۳۹ درصد و نوع سورفاکتانت توئین ۸۰) تهیه گردیدند، سپس غنی سازی ماست پروبیوتیک با نانوامولسیون های تولید شده انجام گردید و تاثیر دو متغییر مستقل غلظت نانوامولسیون و مدت زمان نگهداری بر روی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی، رشد جمعیت پروبیوتیک و خواص حسی ماست مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که اندازه قطرات بسیار تحت تاثیر غلظت سورفاکتانت و نوع سورفاکتانت بود و با افزایش مقدار سورفاکتانت میانیگن قطر قطرات کاهش معنی داری یافت، در واقع افزایش غلظت سورفاکتانت در نانوامولسیون ها در اکثر موارد سبب افزایش میزان جذب سورفاکتانت بر سطح امولسیون گردیده و در نتیجه میزان کشش سطحی بیشتر شده و در نهایت سبب کاهش اندازه ذرات، شاخص کدورت، اندیس خامه ای شدن و افزایش راندمان درون پوشانی گردید.همچنین افزایش نانوامولسیون در ماست پروبیوتیک برروی ویژگیهایی مانند اندیس پراکسید، میزان آب اندازی، زنده مانی جمعیت پروبیوتیک ها و ارزیابی حسی تاثیر معنی داری داشت، رشد جمعیت پروبیوتیک ها در ماست در حضور نانوامولسیون اسانس موسیر به علت دسترسی به مواد مغذی افزاش یافت و همچنین میزان آب اندازی با افزایش نانوامولسیون ها کاهش اشت، با استفاده از بهینه سازی عددی مقادیر بهینه متغییرهای مستقل ماست پروبیوتیک غنی شده با مطلوبیت ۰.۸ بصورت مدت زمان نگهداری ۱۵ روز و غلظت نانوامولسیون ۱.۴ درصد تعیین گردید.
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( - )
چکیده
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( - )
چکیده
دوره ۱۸، شماره ۶ - ( - )
چکیده
نگار حسینی، سجاد پیرسا، جعفر فرضی،
دوره ۱۸، شماره ۱۱۱ - ( اردیبهشت ۱۴۰۰ )
چکیده
در این پژوهش ۱۹ نمونه فیلم خوراکی با استفاده از نشاسته اصلاح شده ( ۲ - ۰گرم)، آلبومین ( ۲ - ۰گرم)، نانو ذره اکسیدمنیزیم (۵ - ۰درصد)، تهیه و ویژگیهای فیزیکوشیمیایی که شامل آزمونهای
رنگسنجی، شفافیت، خواص مکانیکی، گرماسنجی و تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی است بررسی شد. افزودن نانوذرات اکسیدمنیزیم به فیلمهای نانوکامپوزیتی بر پایه نشاسته اصلاح شده و آلبومین باعث کاهش میزان شفافیت و افزایش ماتی فیلمها و افزایش شاخص
a،
b و
YI، بیانگر افزایش رنگ زرد در فیلمهای حاوی غلظتهای بالای نانوذرات اکسیدمنیزیم است و افزایش
ΔΕ بیانگر کاهش شفافیت فیلمها است. همچنین افزودن نانوذرات
MgO به آنها، استحکام و خصوصیات مکانیکی فیلمها( استحکام کششی و کرنش تا نقطه شکست) بهبود یافت
. فیلمهای حاوی نانوذرات اکسید منیزیم، افزایش دما انتقال شیشهای، دما ذوب و کاهش دما کریستالیزاسیون را نشان داد؛ که تأیید کننده تأثیر مثبت وجود نانوذرات
MgO بر افزایش پایداری حرارتی فیلمهای نانوبیوکامپوزیتی است. تصاویر
SEM فیلمهای تولیدی، سطح ناهمگن در فیلمهای حاوی نانوذرات اکسید منیزیم را نسبت به فیلمهای بدون نانوذرات نشان داد.
محمدعلی شب خیز، میر خلیل پیروزی فرد، غلامرضا مهدوی نیا، سجاد پیرسا،
دوره ۱۸، شماره ۱۱۵ - ( شهریور ۱۴۰۰ )
چکیده
امروزه ترکیبات زیست فعال استخراج شده از گیاهان در توسعه و تجارت غذاهای فراسودمند حاوی غذا-دارو و مکمل غذایی رشد قابل توجهی پیدا کرده است. در این میان استفاده از اسانسها بدلیل خواص آنتی اکسیدانی، ضد میکروبی و دارویی در صنایع غذایی مورد توجه قرار گرفته است. با این وجود از محدودیت های اسانسها میتوان به فراریت، غیر محلول بودن در ماتریکس آبی و حساس بودن به شرایط محیطی اشاره کرد. لذا این پژوهش برای بررسی تکنیک درونپوشانی به عنوان روشی مناسب برای حفاظت از اسانس و بالا بردن کارایی آن انجام شده است. هدف اصلی این مطالعه، تولید هیدروژلهای آلژیناتی حاوی اسانس آویشن دنایی بارگذاری شده در بتاسیکلودکسترین و بررسی ویژگی های فیزیکوشیمیایی شامل اندازه ذرات، توزیع اندازه ذرات، پتانسیل زتا، کارایی درونپوشانی، تورم هیدروژل ها و همچنین خواص ضد میکروبی و رهایش اسانس از هیدروژلها میباشد. نتایج حاصل از آنالیز هیدروژلها نشان داد که اندازه ذرات و توزیع اندازه ذرات به ترتیب کمتر از ۱۸۰ نانومتر و ۳۱/۰ و کارایی درونپوشانی بالای ۹۰ درصد بود. بیشترین تورم هیدروژلها در دمای محیط ۳/۶۱۰ درصد بود. هیدروژلها دارای اثر مهارکنندگی رشد بر روی دو سویه باکتری، استافیلوکوکوس اورئوس و اشرشیاکلی بودند. بررسیهای میکروسکوپ الکترونی (FESEM)، نشان داد اندازه ذرات در محدوده نانومتر و ذرات کروی و همگن هستند. طیفهای FTIR، پیوند جدیدی را بین اسانس، بتاسیکلودکسترین و آلژینات نشان نداد و بنابراین هیدروژل آلژینات یک ماده مناسب برای درونپوشانی کردن ترکیبات فعال میباشد.رهایش اسانس در دو دوره کوتاه مدت (شبیه سازی شده دستگاه گوارش) و بلند مدت (سایر کاربرد ها) بررسی شد که نتایج نشان داد که سرعت رهایش ترکیبات زیست فعال را می توان با کپسوله کردن در بتاسیکلو دکسترین و تولید هیدروژل آلژیناتی آن کاهش داد و بدین صورت می تواند به عنوان ابزار مناسبی برای کنترل رهایش در سیستمهای غذایی و دارویی مورد استفاده قرار گیرد.
الهام بنفشه چین، سجاد پیرسا، صابر امیری،
دوره ۱۸، شماره ۱۱۷ - ( آبان ۱۴۰۰ )
چکیده
روغن زیتون به دلیل خواص و ویژگیهای منحصر به فرد از نظر تغذیهای جایگاه بسیار بالا و شناخته شدهای را در جوامع مختلف به خود اختصاص داده است، ولی با توجه به قیمت بالای این محصول همواره مورد تهدید برای انواع تقلبات است. توکوفرولها و توکوتری انولها در چربیها و روغنها به مقدار کمی (حدود ۳۵/۰ درصد) وجود دارند. در این تحقیق تقلب افزودن روغنهای گیاهی (پالم، سویا و ذرت) به روغن زیتون به روش مقایسه پروفایل توکوفرولها و توکوتری انولها با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارآیی بالا مورد بررسی قرار گرفت. از طرح آماری مخلوط
[۱] برای طراحی آزمایشات مربوط به اندازهگیری توکوفرولها استفاده شد. نمونههای روغن تقلیب شده پس از حل شدن در
n-هگزان به دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارآیی بالا با ستون کروماتوگرافی
NH۲ و دتکتور فلورسانس طول موج ۲۹۴ و۳۲۰ نانومتر به ترتیب برای تحریک و نشر جهت شناسایی و آنالیز توکوفرولها و توکوتریانولها تزریق شد. در بین تمامی توکوفرولها و توکوتریانولها، آلفاتوکوفرول در روغن زیتون غالب بود. لذا در صورت ترکیب با سایر روغنها ترکیب اولیه توکوفرولها تغییر مییابد. از بین روغنهایی که به روغن زیتون اضافه شده اند، روغن پالم تأثیر بسیار چشمگیر و قابل توجهی در مساحت پیک توکوتریانول ها داشت. روغن پالم و ذرت تأثیر بسزایی بر روی پیک بتاتوکوفرول داشت. در مخلوط روغن زیتون با روغن ذرت و سویا، مقدار گاما-توکوفرول به طور قابل توجهی افزایش یافت. روغن سویا تأثیر بسزایی بر روی پیک دلتاتوکوفرول داشت. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که دلتاتوکوفرول شاخص شناسایی تقلب افزودن روغن سویا در روغن زیتون است. نتایج به دست آمده نشان داد که ارتباط معنیدار بین میزان توکوفرولها و توکوتریانولها و تقلب افزودن روغنهای پالم، سویا و ذرت به روغن زیتون وجود دارد. بنابراین روش ارائه شده روش مناسبی برای شناسایی و تعیین تقلبات روغن زیتون میباشد.
[۱] mixture design Design Expert ۱۰,۰ software
اکرم لوینی، فروغ محترمی، سجاد پیرسا، انیس طالبی،
دوره ۱۸، شماره ۱۱۹ - ( دی ۱۴۰۰ )
چکیده
پودر سنجد به علت دارا بودن ویژگیهای تغذیهای مطلوب نظیر املاح، ویتامینها و غنی بودن از لحاظ فیبررژیمی میتواند به منظور غنیسازی و بهبود ارزش تغذیهای محصولات پختی فاقد گلوتن که اغلب محتوای فیبری پایینی دارند استفاده شود؛ لذا هدف از این پژوهش غنیسازی نان فاقد گلوتن با پودر سنجد و ایجاد محصول جدید با کیفیت بافتی و تغذیهای مناسب بود؛که بدین منظور در این پژوهش اثر جایگزینی پودر سنجد در سطوح(۳۰-۰%) با آردهای فاقد گلوتن (آرد نخود، آرد برنج و نشاسته ذرت) بر ویژگیهای فیزیکوشیمیایی، بافتی و حسی نان فاقد گلوتن در قالب طرح سطح پاسخ مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که با افزایش سطح پودر سنجد محتوای رطوبتی، خاکستر، فیبر، ظرفیت آنتی اکسیدانی،شاخص روشنی(L*) و شاخص زردی(b*)نمونهها به طور معناداری افزایش و میزان چربی، پروتئین، کربوهیدارت، کالری و شاخص قرمزی(a*) نمونهها کاهش یافت(P<۰,۰۵). همچنین محتوای فعالیت آبیتحت تاثیر فاکتور مورد مطالعه قرار نگرفت (P>۰,۰۵).با افزایش سطح جایگزینی پودر سنجد میزان سفتی و صمغیت نانها به طور قابل توجهیافزایش یافت.از طرفیدر سطوح بالاتر از ۵/۷% پودر سنجد حجم مخصوص، پیوستگی و رزیلینسی نمونهها کاهش و میزان افت وزنی نمونههاافزایش یافت(P<۰,۰۵).درحالیکه نمونههاینان با سطوح بالای پودر سنجد جایگزین شده بیشترین ارتجاعیت و قابلیت جویدن را داشتند ولی از لحاظ آماری معنادار نبودند(P>۰,۰۵).مطابق ارزیابی حسی، نمونه حاوی ۵/۷% پودر سنجداز پذیرش کلی بالاتری برخوردار بود. در نهایت نتایج حاصله نشان داد که نمونه غنی شده با ۵/۷%پودر سنجد ویژگیهای مطلوبی نسبت به سایر نمونهها داشت و میتوان از آن به عنوان یک مادهی اولیهی عملگرا در تولید نانهای فاقد گلوتن با ارزش تغذیهای بالا و مطلوب به کار برد.