جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای Shobeiry
دوره ۱۱، شماره ۵ - ( آذر و دی (Articles in English & French) ۱۳۹۹ )
چکیده
Dans la présente recherche, notre objectif est de savoir comment l’emploi de la langue maternelle en cours de FLE, peut simplifier et influencer l’apprentissage du français chez les apprenants iraniens, dans les universités et dans les instituts de langue. Selon les observations qui ont été faites dans les instituts de langues étrangères, l’utilisation de la langue maternelle dans l’enseignement du français, est considérée comme sévèrement nuisible et à bannir, tandis que les professeurs d’universités se montrent en général plus tolérants. La nouveauté de cette étude consiste à étudier les besoins pédagogiques des apprenants iraniens du FLE, en ce qui concerne l’emploi de la langue maternelle en classe de langue. À cet égard, nous avons élaboré un questionnaire contenant quinze questions, en tenant compte des éléments différents comme le sexe, la situation maritale, l’âge et le niveau d’études des apprenants, qui a été soumis à ۶۱ étudiants en français. Après avoir analysé les réponses, à partir du test de Kolmogorov-Smirnov et du test T, l’importance de la langue maternelle en classe de FLE, a été validée, autrement dit, l’emploi de la langue maternelle en classe de FLE, a été reconnu comme un élément accélérateur et simplifiant pour les apprenants iraniens..
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۲ )
چکیده
استقلال و خودآموزی مفاهیمی هستند که در روشهای نوین آموزش زبانهای خارجی ارزش و معنایی دوباره یافتهاند. هدف از انجام این تحقیق بررسی این مسئله است که چگونه میتوان در کلاس آموزش زبان فرانسه به زبانآموزان جهتِ داشتن استقلال در یادگیری و مهارت خودآموزی کمک کرد؟ برای ارائۀ راهکار در این زمینه ابتدا نیاز به پاسخ به این پرسش داریم که اساساً چه تفاوتی میان زبانآموزان خودآموز و غیرخودآموز وجود دارد؟ فرضیۀ ما این است که فراگیرانِ خودآموز بهطور طبیعی از «دانش ـ مهارت بودن»، «دانش ـ مهارت یادگیری» و تجربۀ زیستۀ بالاتری نسبتبه دیگران برخوردارند. بهمنظور مقایسۀ تواناییهای فراگیران خودآموز و غیرخودآموز در بهکارگیری استراتژیهای شناختی و فراشناختی، فراخوانی منتشر کردیم و از ۳۵ نفر از فراگیرانی که زبان فرانسه را کاملاً و یا نسبتاً بهصورت خودآموز فراگرفته بودند خواستیم تا به دو پرسشنامه درمورد بهکارگیری راهبردهای شناختی و فراشناختی پاسخ دهند. این دو پرسشنامه برگرفته از پولیتزر، مک گروارتی و ویلینگ است. همزمان از ۳۵ نفر از افرادی که در هیچ دورهای از یادگیری زبان فرانسه بهصورت خودآموز عمل نکرده بودند نیز خواسته شد تا به دو پرسشنامۀ فوق پاسخ دهند. نتایج این پژوهش که بهصورت آمار توصیفی ارائه شد نشان میدهد که فراگیران خودآموز در بهکارگیری هر دو گونۀ راهبردی از تواناییهای بالاتری برخوردارند. درنتیجه باید گفت که استقلال و تمام راهبردهای شناختی و فراشناختی اگرچه ممکن است بهصورت طبیعی در تمامی افراد وجود داشته باشد، اما ظهور آنها از حالت بالقوه به بالفعل در بیشتر موارد امری خود به خودی نیست و نیاز به حمایت آموزشی دارد.
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۳ )
چکیده
تقابل فرهنگ «خودی» و «دیگری» در اسناد آموزشی ، بهویژه دروس ادبی مربوط به رشتۀ زبان فرانسه در دانشگاههای ایران، امری طبیعی است و نیاز به رویکردی میانفرهنگی که بتواند دانشجویان را در فضایی بینافرهنگی، تعدیلشده و به دور از شوک فرهنگی قرار دهد، ایجاد کرده است. با توجه به اینکه راهبردهای عاطفی ـ اجتماعی ، با تکیه بر تفاوتهای فردی، تلاش دارند تا زبانآموزان را در فرایند یادگیری کمک و روند آموزش زبان را تسهیل کنند، هدف این پژوهش، ارائۀ روشی کاربردی بهمنظور پیوند بیشتر ادبیات و آموزش زبان فرانسه از طریق فعال کردن ظرفیتهای حسّی ـ هیجانی و بهکارگیری راهبردهای عاطفی ـ اجتماعی نزد دانشجویان و علاقهمند کردن آنان به محتوای ادبی (شعر) است. همچنین، جامعۀ آماری تحقیق، شامل ۱۱۰ نفر از دانشجویان زبان فرانسه در ترم آخر مقطع کارشناسی، در دو گرایش ادبیات و ترجمه در دانشگاههای مختلف ایران است که به صورت تصادفی انتخاب شدهاند. ازاینرو، با طراحی پرسشنامهای محققساخته و در ۲۰ سؤال ۵ گزینهای، ابتدا در قالب پیشآزمون، میزان استفادۀ دانشجویان از راهبردهای عاطفی ـ اجتماعی و علاقهمندیشان به شعر را سنجیدیم. سپس، طی یک دورۀ آموزشی مجازی و تعاملمحور (درمجموع به مدت ۵۰ ساعت) به آموزش میانفرهنگی پرداختیم. در ادامه نیز، از فراگیران، پسآزمون به عمل آمد. براساس نتایج آزمون تی (T test)، میتوان چنین استنباط کرد که اختلاف معناداری بین میانگین دانشجویان در پیشآزمون و پسآزمون در زمینۀ استفاده از راهبردهای عاطفی ـ اجتماعی و علاقهمندی به محتوای ادبی (شعر)، دیده شده است.
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده
افزایش مدت امتیاز انحصاری اختراعات از طریق حمایت از شناسایی کاربردهای جدید برای اختراعات قبلی موضوع چالش برانگیزی است که به طور جدی در سالهای اخیر از سوی کشورهای توسعهیافته مورد توجه قرار گرفته است. عدم موضعگیری قانونگذار ایران در قوانین مرتبط، اهمیت حقوقی موضوع را برای یک موضعگیری مناسب که سازگار با اصول اولیه حقوق اختراعات و تعهدات بینالمللی باشد نمایان میکند. در مقاله حاضر وضعیت حقوقی شناسایی کاربردهای نوین با نگاهی تطبیقی و با هدف تعیین راهکار فراگیر در برخورد با این پدیده نوظهور ـ چه در نظامهای موافق و چه مخالف ـ در سه سطح بینالمللی (موافقتنامه تریپس)، منطقهای (کنوانسیون ثبت اختراعات اروپا و پیمان آندئان) و حقوق داخلی کشورها مورد مطالعه قرار گرفته است. این مقاله نشان میدهد که اصول اولیه و مسلم حقوق اختراعات و تعهدات بینالمللی مستلزم آن است که کاربردهای جدید ـ خواه در نظامهای مخالف و خواه در نظامهای موافق ـ باید در قالب «فرایند اختراعی» طرح گردند. در همین راستا، نظامهای موافق باید از طریق توسیع و نظامهای مخالف از طریق تضییق حدود تعریف قانونی «فرایند اختراعی»، حمایت پذیری ویا حمایتناپذیری این گونه یافتهها را تحدید و تنظیم کنند.