۷ نتیجه برای Shakki
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۸ )
چکیده
مقولۀ همآیی کلمات به عنوان یکی از دشوارترین جوانب یادگیری زبان تلقی میشود و توجه بسیاری را در حوزۀ آموزش و یادگیری زبان به خود جلب کرده است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش تعمدی و آموزش تصادفی بر درک دانش همآیی کلمات انگلیسی
در میان زبانآموزان سطح پیشرفته است. از میان ۶۵ دانشجوی ترم اول رشتههای مهندسی، تعداد ۴۰ دانشجوی مرد و زن از دانشگاه گلستان که در بازۀ سنی ۱۸ تا ۳۲ قرار داشتند، برمبنای آزمون تعیین سطح آکسفورد انتخاب شدند و سپس به سه گروه آموزش تعمدی (تعداد: ۱۳)، آموزش تصادفی (تعداد: ۱۴) و گروه شاهد (تعداد: ۱۳) تقسیم شدند. زبانآموزان گروه آموزش تعمدی، مقولۀ همآیی کلمات انگلیسی را بهطور مستقیم و تشریحی آموزش دیدند؛ در حالیکه گروه آموزش تصادفی ترکیبات همآیی را بهطور غیر مستقیم و تلویحی فرا گرفتند. پس از گذشت پنج جلسه از جلسات تدریس، زبانآموزان در پسآزمون شرکت کردند. بهمنظور بررسی میزان درک زبانآموزان از مقولۀ همآیی کلمات انگلیسی، جلسات یادآوری نیز برگزار شد. پس از یک فاصلۀ زمانی دو هفتهای، پسآزمون متأخر از زبانآموزان گرفته شد و جلسات یادآوری نیز برگزار شدند تا مجدداً، درک و آگاهی آنها از مقولۀ تدریسشده ارزیابی شود. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین روش تدریس تعمدی و تصادفی در پسآزمون و پسآزمون متأخر وجود داشته و عملکرد گروه تدریس تعمدی بهتر از گروه تصادفی بوده است. همچنین، تفاوت معناداری بین عملکرد گروه آموزش تصادفی در پسآزمون و پسآزمون متأخر نسبت به شاهد وجود داشته است. امید است که یافتههای حاصل از این پژوهش بتواند برای دانشجویان، مدرسان و طراحان برنامههای تحصیلی زبان انگلیسی مفید باشد.
ulated Recall Session
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۳۹۹ )
چکیده
پیروِ پیدایش رویکردها و روشهای نوین در حوزۀ تدریس زبان انگلیسی، ارزیابی زبان دستخوش تغییرات بسیار اساسی شده است و روشهای سنتی جای خود را به ارزیابی پویا دادهاند. ارزیابی پویا مبتنی بر نظریۀ اجتماعی ـ فرهنگی ویگوتسکی (۱۹۷۸) و منطقۀ مجاور رشد است. اگرچه رویکرد ارزیابی پویا برای بیشتر جنبههای یادگیری زبان دوم کاربرد دارد، اما بهندرت در جهت بررسی روند توسعه و تکامل منظورشناسی بینزبانی تحقیقی انجام نشده است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ارزیابی پویا بر درک کنشهای گفتاری معذرتخواهی و درخواست در میان زبانآموزان زبان انگلیسی سطح متوسط در ایران نگاشته شده است. در این راستا، تعداد ۶۶ زبانآموز زبان انگلیسی سطح متوسط که در آموزشگاه زبان شکوه در شهرستان کلاله مشغول به تحصیل بودهاند، برحسب نمرههایشان در آزمون تعیینسطح آکسفورد انتخاب و سپس به سه گروه تقسیم شدند: گروه ارزیابی غیرپویا، گروه ارزیابی پویا و گروه شاهد. در این پژوهش از طرح پیشآزمون ـ پسآزمون استفاده شده است. برای ارزیابی توانش منظورشناختی در این تحقیق، در دوران پیش و پس از مداخله، آزمون درک منظورشناسی شنیداری بیرجندی و درخشان (۲۰۱۴) اجرا شده است. اعضای شرکتکننده در این تحقیق، هشت جلسۀ آموزش ۴۵ دقیقهای را در قالب کلیپهای ویدئویی منتخب از فصلها و بخشهای مختلف ۱۳ Reasons Why و Suits دریافت کردند. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یکمتغیره نشان داده که میان این سه گروه، تفاوت معنادار آماری وجود داشته است و نتایج بهدستآمده از آزمون تعقیبی توکی نیز حاکی از آن بوده که گروه ارزیابی پویا، نسبتبه دو گروه ارزیابی غیرپویا و شاهد، عملکرد بهتری داشته است. پژوهش حاضر کاربردهای قابلملاحظهای برای معلمان، زبانآموزان و طراحان مواد آموزشی خواهد داشت.
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( مرداد و شهریور (Articles in English & French) ۱۴۰۱ )
چکیده
Given that L۲ engagement serves a vital role in students’ academic success, studying the predictors of this construct seems critical. Notwithstanding, factors influencing one’s engagement in an L۲ context have remained unclear. To respond to this gap, the present research sought to unravel the effects of teacher support and teacher-student rapport on Iranian EFL students’ L۲ engagement. To this aim, ۲۱۶ Iranian students majoring in Applied Linguistics, Linguistics, English Translation, Teaching English as a Foreign Language, or English Literature were invited to cooperate in this investigation. To obtain the required data, three pre-designed scales were virtually distributed among the respondents. Then, through correlation tests, the association between teacher support, teacher-student rapport, and student L۲ engagement was measured. Following that, the impact of teacher support and teacher-student rapport on Iranian students’ L۲ engagement was assessed using Structural Equation Modeling (SEM). The correlational analysis uncovered a strong, favorable association between constructs. The SEM analysis also indicated that teacher support and teacher-student rapport can strongly influence Iranian students’ engagement in EFL classes. The implications of the results are further discussed.
دوره ۱۳، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۴۰۱ )
چکیده
پس از تحقیق مروری که توسط شکی و همکارانش درسال (۲۰۲۰) انجام شد نتایج حاکی از آن بود کنش های گفتاری درخواست، عذرخواهی و امتناع در ایران بسیارآموزش پذیر و پرطرفدار هستند. از آنجایی که فراتحلیل ها به عنوان یک روش آماری جدید به بررسی میزان تاثیرگذاری متغیرها میپردازند وبدین جهت که تاکنون تحقیقی در بررسی کنش های گفتاری مذکور در ایران انجام نشده است، پژوهش حاصل بر مطالعات انجامشده در طول دو دهۀ گذشته تمرکز کرده است. بنابراین هدف مقالۀ حاضر، آشکارسازی میزان اثربخشی آموزش بر این کنشهای گفتاری پرتکرار یعنی درخواست، عذرخواهی وامتناع در ایران است. بدین منظور، از مجموع هشتاد مطالعۀ یافتشده در ایران، ۵۷ مقاله براساس معیارهای نویسندگان، انتخاب وبرای تجزیه وتحلیل کدگذاری شدند. نتایج مطالعه نشان داد که آموزش درخواست، عذرخواهی وامتناع در محیط ایران بسیار مؤثر است ومیانگین (g = ۱,۴۳) معناداری را گزارش داده است که نشاندهندۀ سهم بزرگ آموزش در زمینۀ منظورشناسی است. این مقاله با پیشنهاداتی برای مطالعات آینده به پایان میرسد.
دوره ۱۵، شماره ۵ - ( آذر و دی (Articles in English & French) ۱۴۰۳ )
چکیده
The success of language teachers and learners is definitively pertinent to the emotions they experience in academic environments. Accordingly, the factors impacting language teachers’ and learners’ emotions must be recognized. Many scholars have scrutinized emotional variables in response to this necessity through various methodological approaches. The present study aims to evaluate some of the innovative approaches to assessing emotional factors to see how innovative they are and review their positive points and shortcomings. To do so, Q Methodology (Q), idiodynamic method, Latent Growth Curve Modeling (LGCM), Process Tracing Approach (PTA), Social Network Analysis (SNA), Nested Ecosystem Model (Ecological approach), and Retrodictive Qualitative Modeling (RQM) methods have been selected to be reviewed in this research. The findings highlight several strengths and weaknesses of each of the methodological approaches. It has also been reported that these approaches need to be context-specific and person-sensitive to generate more accurate data. Among the approaches, PTA and SNA have received scant attention in the investigation of emotional factors since the data in these two approaches cannot be reported precisely in narrative form. Our study would be conducive for all researchers, notably those working in the field of language teachers’ and learners’ psychology.
دوره ۱۶، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
آلیاژهای حافظه دار کاندیدای بسیار مناسبی در زمینههای مختلف مهندسی هستند. یکی از مزیتهای آلیاژهای حافظهدار کرنش بالای این مواد است. علاوه بر این ویژگی، سبکی و رفتار سوپرالاستیک از دیگر ویژگیهای این مواد میباشد. همه این مشخصات، آلیاژهای حافظهدار را به عنوان یک گزینه مناسب در زمینههای مهندسی معرفی کرده است. این آلیاژها پدیده غیرخطی هیسترزیس را در خود دارند. وجود هیسترزیس در این مواد، مشکلات استفاده از آنها به عنوان عملگر موقعیت را افزایش داده است. روش-های مختلفی برای مدلسازی هیسترزیسِ این مواد ارائه شده است. در این مقاله، مدل تعمیم یافته پرنتل-ایشلینسکی بدلیل سادگی، کارآمدی و دارا بودن معکوس تحلیلی، برای مدلسازی به کار گرفته شده است. مدلسازی هیسترزیس ماده، بر اساس دادههای تجربی یکی از مقالات اعتبارسنجی شده است. در بخش کنترل، دو روش کنترلی تناسبی- مشتقگیر- انتگرالگیر و مد لغزشی فازی مقایسه شدهاند. روش کنترل مد لغزشی فازی یک روش مناسب برای کنترل سیستمهایِ بدون مدل ریاضی است که می تواند مقاوم بودن سیستم را افزایش دهد. در این مقاله نشان داده شده است که در صورت استفاده از روش فازی این امکان فراهم میشود که به ازای خطا بین ورودی مرجع و پاسخ سیستم، ورودی کنترلی مناسبی به سیستم جهت از بین بردن خطا اعمال گردد، در حالیکه در کنترلر تناسبی- مشتقگیر- انتگرالگیر بدلیل ثابت بودن ضرایب کنترلر خطا قابل قبول نمی باشد . نتایج این تحقیق، کارایی روش مد لغزشی فازی نسبت به کنترلر کلاسیک تناسبی- مشتق گیر- انتگرالگیر را نشان میدهد.
دوره ۱۶، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
وجود پدیده غیرخطی هیسترزیس یک چالش در رفتار آلیاژهای حافظهدار مغناطیسی میباشد. برای رفع این مشکل، رفتار هیسترزیس موجود در این مواد را مدلسازی می-کنند. مدل پرنتل-ایشلینسکی بدلیل سادگی و دارابودن معکوس تحلیلی، یکی از مدلهای پرکاربرد در این حوزه میباشد. این مدل در دو نوع مستقل از نرخ و وابسته به نرخ ارائه شده است. نتایج آزمایشگاهی نشان میدهد که با افزایش فرکانس تحریک، هیسترزیس موجود در رفتار آلیاژهای مغناطیسی افزایش مییابد. بنابراین مدل مستقل از نرخ پرنتل-ایشلینسکی نمی تواند این تغییرات را در نظر بگیرد. در این پژوهش، با استفاده از ستاپ تست تجربی، ولتاژ ورودی در فرکانسهای تحریک ۰,۰۵ تا ۰.۴ هرتز به عملگر آلیاژ حافظهدار مغناطیسی اعمال شده و خروجی موقعیت عملگر نیز بوسیله سنسور القایی اندازه گیری می شود. مدلسازی آلیاژ حافظهدار مغناطیسی با مدل تعمیم یافته پرنتل-ایشلینسکی وابسته به نرخ ارائه شده و مدل اصلاح شده آن نیز پیشنهاد شده است. برای افزایش توانایی مدل در توصیف رفتار هیسترزیس اشباع و نامتقارنِ آلیاژهای مغناطیسی مدل اصلاح شده جدیدی، توسط نویسندگان مقاله با به کاربردن تابع تانژانت هیپربولیک در خروجی مدل ارائه شده است. برای آموزش مدل های مذکور دو فرکانس تحریک ۰.۰۵ و ۰.۲ هرتز انتخاب شده و پارامترهای مدل با استفاده از الگوریتم بهینهسازی ژنتیک بااین مجموعه داده بدست آمده است. اعتبارسنجی مدلها نیز در فرکانس ۰.۱، ۰.۳ و ۰.۴ هرتز انجام گرفته است. نتایج نشان میدهد که مدل اصلاح شده بدلیل استفاده از تابع تانژانت هیپربولیک بهتر توانسته هیسترزیسهای نامتقارن و بسیار اشباع شده در رفتار آلیاژهای حافظهدار مغناطیسی را توصیف کند.