جستجو در مقالات منتشر شده


۳۲ نتیجه برای Rafiei


دوره ۱، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۹۳ )
چکیده

مقاله‌ی حاضر درصدد تبیین جایگاه واژه‌ی «بِرّ» به شیوه‌ی معناشناسی توصیفی است؛ که پس از ریشه‌شناسی، ارتباط معنایی آن با واژه‌های همنشین و جانشین در قرآن بررسی گردیده است. از این‌رو با توجّه به ویژگی تحقیق، از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. حاصل مطالعه‌ی توصیفی نشان می‌دهد که بِرّ در کاربرد وحیانی بر محور جانشینی یا همنشینی با واژه‌هایی مانند تقوا، ایمان، خیر، انفاق، صِدق، حُسنی، حَسنه و إحسان رابطه‌ی معنایی دارد و بر محور همنشینی با واژه‌هایی مثل فُجور، جبّار، شقیّ، عصیّ، عقوق، إثم، عدوان، سیّئه و خطیئه در یک حوزه‌ی معنایی قرار گرفته و در بخشی از مؤلّفه‌های معنایی با آن‌ها تقابل معنایی دارد. از نتایج مهم دیگر، آشکار شدن پیوند معناییِ عمیقِ بِرّ با سایر واژه‌های هم‌حوزه در قرآن است. این پیوندها باعث شده تا بِرّ کاملاً تحت تأثیر کلمات مجاور و نظام معنایی مستقر در آن قرار بگیرد و با معنایی متمایز و متعالی به حیات خود ادامه دهد. واژه‌ی بِرّ به‌عنوان عام‌ترین مفهوم اخلاقی، دارای معنای لغوی «توسّع در کار ‌نیک» است که گستره‌ی مفهومی و مصداقی آن بسیار وسیع می‌باشد و در سه وجه معناییِ «طاعت»، «نیکی» و «پرهیزکاری» خلاصه می‌شود.

دوره ۱، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۷ )
چکیده

اهداف: امروزه به‌دنبال تغییر وسیع در مناسبات اقتصادی، سیاسی و غیره، ساختار فضایی شهرها به‌ویژه کلان‌شهرها در معرض تحولات سریعی قرار دارند. با توجه به تاثیرپذیری فضا از مولفه‌های ساختاری و به‌ویژه مولفه سیاست (قدرت) از یک‌سو و وجود درآمدهای نفتی و ویژگی‌های ساختاری خاص ایران از سوی دیگر، توجه به تحولات فضایی کلان‌شهرها از منظر سیاست و قدرت ضرورت می‌یابد. هدف پژوهش حاضر، بررسی الگوی تحولات فضایی کلان‌شهرهای تهران و تبریز در بستر اقتصاد نفتی ایران بود.
ابزار و روش‌ها: در این پژوهش تحلیلی- توصیفی، داده‌ها، اطلاعات و مفاهیم مورد نیاز در ارتباط با شاخص‌های تبیین‌کننده تحولات فضایی کلان‌شهرهای تهران و تبریز علاوه بر جمع‌آوری به‌صورت مستقیم با دسترسی به برخی منابع اطلاعاتی از جمله سایت بانک مرکزی و مرکز آمار نیز جمع‌آوری شد. در بخش مبانی نظری، عمده مطالعات به‌صورت کتابخانه‌ای انجام شد. برای تعیین وجود رابطه بین درآمدهای نفتی کشور و پروانه‌های ساختمانی صادرشده توسط شهرداری دو کلان‌شهر تهران و تبریز، از ضریب همبستگی پیرسون و سپس آزمون رگرسیون همزمان استفاده شد.
یافته‌ها: میزان درآمدهای نفتی با تعداد پروانه‌های ساختمانی صادرشده در کلان‌شهر تبریز (۵۶۶۳/۰=r؛ ۰۰۲۵/۰=p) و همچنین با تعداد پروانه‌های ساختمانی صادرشده در کلان‌شهر تهران (۷۴۴۰/۰=r؛ ۰۰۰۵/۰=pهمبستگی مستقیم داشت. میزان درآمدهای نفتی توانست ۶۳/۵۶% تعداد پروانه‌های ساختمانی صادرشده در کلان‌شهر تبریز و ۴۰/۷۴% تعداد پروانه‌های ساختمانی صادر شده در کلان‌شهر تهران را تبیین نماید.
نتیجه‌گیری: تولید، تحولات فضا و فعالیت‌های ساختمانی در کلان‌شهرهای تهران و تبریز تحت تاثیر مستقیم درآمدهای نفتی قرار دارد.
 

دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده

Urban heat island is a phenomenon caused by increased urban activities and transformations in the natural environment. Increased urban population and increase in the height of buildings, particularly in metropolitan areas, have led to vast changes in the urban geometry, amount of released heat, pollution rate, and meteorological parameters. All these factors contribute to the occurrence of heat island phenomenon in urban areas. Sky View Factor (SVF) is one of the main factors related to pollution, temperature variations, heat island, and other environmental parameters. Housing density policies stipulated in Tehran's detailed plan would possibly have several impacts on the sky view factor. The SVF axis of the Envi-met software uses various parameters such as topography, wind velocity, and urban morphology to simulate and measure sky view factor. This study aims to evaluate impacts of the future high-rise developments, in the Narmak neighborhood of Tehran through modeling future changes in the sky view factor. For this purpose, data related to Haft Hoz square located in the Narmak neighborhood was collected, simulated and analyzed using SVF. Results indicate that in the business as usual scenario, the factor’s value would be in a range between ۰,۱۹ and ۰.۷۷; whereas, by implementing the scenario proposed in the detailed plan the factor will decrease to fall in a range between ۰.۰۸ and ۰.۶۹. This reduction in the intensity will possibly increase heat island impacts in the study area. This study emphasizes the necessity of taking compensatory policy measures and incorporating environmental considerations in urban development plans.

دوره ۵، شماره ۱۳ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده

استفاده از عبارات و اصطلاحات ­عامیانۀ ­تحصیلی در بین دانشجویان اصفهانی رواج دارد. در این مقاله این اصطلاحات از دو منظر ساخت­واژی و معنایی بررسی شده ­است. به این منظور با توجه به تقسیم­بندی شقاقی (۱۳۸۶) از انواع فرایند­های واژه­سازی، فرایند­های ساخت­واژی دخیل در ساخت اصطلاحات­ عامیانۀ ­تحصیلی تعیین ­شد. همچنین در بررسی قواعد معنایی در ساخت این اصطلاحات از آنچه اکرامی (۱۳۸۴) به­عنوان عمده­ترین شیوه­های ساختن واژه و اصطلاح معرفی کرده ­است، استفاده ­شد. شرکت­کنندگان این پژوهش  ۹۰ دانشجوی اصفهانی بودند و ابزار جمع­آوری اطلاعات ارائۀ پرسش­نامه­ای در دو بخش بود. با بررسی و تحلیل داده­های حاصل از پرسش­نامه در مجموع ۱۶۰ اصطلاح عامیانۀ تحصیلی که دانشجویان اصفهان استفاده ­کرده­اند، به­دست آمد، سپس داده­های حاصل از نظر ساخت­واژی تحلیل شد که بر اساس آن فرایند­های ساخت این اصطلاحات به ترتیب: ترکیب، واحد­های واژگانی فراتر از واژه، گسترش استعاری، وام­گیری، اشتقاق، ابداع، ترکیب- اشتقاق، کوتاه­سازی و سرواژه­سازی بودند و در این میان فرایند واژه­سازی ترکیب با ۶. ۳۱ % بیشترین سهم و فرایند آمیزش با ۶۲. ۰% کمترین سهم را به خود اختصاص داده­ است. از آنجا که در زبان فارسی ترکیب و اشتقاق رایج­ترین فرایند­های واژه­سازی هستند، انتظار می­رفت پس از ترکیب، فرایند واژه­سازی اشتقاق بالاترین سهم را در ساخت اصطلاحات عامیانۀ تحصیلی داشته ­باشد، در حالی که این­گونه نیست.

دوره ۷، شماره ۵ - ( شماره ۵ (پیاپی ۳۳)- ۱۳۹۵ )
چکیده

پژوهش حاضر نظریۀ دوگان‌سازی صرفی اینکلاس و زول (۲۰۰۵) و ادعای اصلی این نظریه را مبنی‌بر شکل‌گیری دوگان‌ساخت‌ها با نیاز مضاعفِ صرف به یک سازۀ زبانی با ویژگی‌های معین صرفی ـ معنایی، با استفاده از برخی ساخت‌های صرفی زبان فارسی بررسی می‌کند. نظریۀ دوگان‌سازی صرفی فرایند تکرار را ــ که در رویکردهای به‌دست‌آمدۀ پیشین، نسخه‌برداری واجی تلقی می‌شود ــ اغلب ناشی‌از تکرار ویژگی‌های معیّن صرفی‌ـ معنایی می‌داند. برای پاسخ به این پرسش که آیا شکل‌گیری دوگان‌ساخت‌های زبان فارسی در چهارچوب نظریۀ دوگان‌سازی صرفی قابل‌توجیه و تبیین است یا خیر، با درنظرگرفتن دو دسته شواهد معنایی و واژآرایی، داده‌هایی از زبان فارسی در چهارچوب نظریۀ دوگان‌سازی صرفی تحلیل و بررسی می‌شوند. شواهد معنایی شامل تکواژگونگی ریشه، ساخت‌های مترادف، تکرار بازتابی، تکرار کامل میانی و ساخت‌های متقابل معنایی می‌شود. شواهد واژآرایی نیز عبارت‌اند از کسرۀ میانی، ساختار «که» مبین بی‌تفاوتی، میانوند، پیونده یا پی‌بست «ـ‌و» و‌ رونوشت موزون. این پژوهش با ماهیت و روشی توصیفی ـ تحلیلی، براساس داده‌هایی انجام شده که از زبان طبیعی و روزمرۀ مردم، آثار مکتوب در حوزۀ مطالعات صرف زبان فارسی و شم زبانی نویسندگان گردآوری شده است. تحلیل داده‌های گرد‌آوری‌شده نشان می‌دهد که اتخاذ رویکرد دوگان‌سازی صرفی، افزون‌بر ارائۀ توصیف و تحلیلی جامع از فرایند تکرار در زبان فارسی، امکان توصیف و بررسی ساختار و معنای دوگان‌ساخت‌هایی را به‌دست می‌دهد که پیش از این امکان تحلیل مناسبی نداشتند.
 

دوره ۸، شماره ۷ - ( شماره ۷ (پیاپی ۴۲)، ویژه نامه زمستان- ۱۳۹۶ )
چکیده

بحث دربارۀ پدیدۀ اجبار در زبان‌شناسی سابقه‌ای طولانی داشته و کارکرد این پدیده به شیوه‌های متفاوتی تفسیر شده است. نگارندگان این مقاله در پی آن‌اند تا دیدگاه نظریه‌پردازانِ گذشته را دربارۀ ماهیت اجبار معرفی کنند و سپس این پدیده را در برخی از داده‌های صرفی و نحوی زبان فارسی روزمره، عمدتاً تحت رویکرد رده‌شناختی پیشنهادی اودرینگ و بوی (۲۰۱۶)، تحلیل کنند. در این رویکرد سه کارکردِ اجبار تبیین می‌شود: انتخاب، اغنا و ابطال. براساس تحلیل داده‌ها می‌توان این سه کارکرد را، برمبنای میزان تأثیر ساخت‌های پیچیدۀ نحوی یا صرفی بر معنی یا مقولۀ واژۀ یکپارچه‌شده در آن ساخت‌ها، در یک رده قرار داد، به‌طوری‌که در آن رده اصطلاح‌های ساختی شدیدترین نوع اجبار به‌واسطۀ ابطال باشند. مطالعۀ حاضر، ضمن اثبات کارایی رویکرد مذکور در تحلیل داده‌های زبان فارسی، نشان می‌دهد پدیدۀ اجبار می‌تواند شاهدی بر لزوم قائل‌شدن به مفهوم ساخت و به تبع آن حمایت از دستور ساخت‌محور باشد. این مطالعه همچنین با بهره‌گیری از پدیدۀ اجبار، در کنار مفهوم ساخت، توجیهی تازه برای ساخت واژه‌های موجود ارائه می‌دهد؛ ساخت‌هایی بر پایۀ واژه‌های ممکن و مصادری که جعلی خوانده می‌شوند.

دوره ۱۰، شماره ۳ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۸ )
چکیده

چندمعنایی موجود در پسوند «-گر»، چگونگی شکل‌گیری آن و نیز توجیه برخی جنبه‌های معنایی در اسامی مشتق از این وند که نمی‌توان آنها را حاصل تجمیع معانی اجزا دانست، مسائلی هستند که در مقاله حاضر بدانها پرداخته می‌شود. پژوهش حاضر در چارچوب صرف ساختی و بر اساس بررسی ۱۲۴ واژه مشتق از پسوند «-گر» صورت گرفته است. ابتدا واژه‌های جمع‌آوری شده در مقوله‌های معنایی مختلف قرار گرفتند. سپس با بررسی واژه‌های مستخرج مفهوم «عامل انسانی انجام مداوم و متمایز عمل مرتبط با مفهوم پایه» به عنوان مفهوم آغازین ساخت [x-گر] تشخیص داده شد. سپس نحوه شکل‌گیری مفاهیم «عامل غیرانسانی (ابزار) انجام مداوم و متمایز عمل مرتبط با مفهوم پایه» و «عامل انسانی انجام شغل مرتبط با معنی پایه» از طریق به کارگیری ساز و کارهای مفهومی به دست داده شدند. داده‌های درزمانی پژوهش حاضر نشان می‌دهد که شکل‌گیری زیرطرح‌واره اسم ابزار تحت‌تاثیر وام‌واژه‌های انگلیسی مشتق از پسوند «-er» و از رهگذر عملکرد فرایند تقریب شکل گرفته است. از سوی دیگر بررسی داده‌های استخراج شده مشخص می‌سازد که واژه‌های دارای مفاهیم اسم عامل (غیرشغل) و اسم شغل از دو زیرطرحواره مستقل حاصل می‌شوند.

دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده



دوره ۱۱، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۰ )
چکیده

اهداف: بافت تاریخی شهری به مثابه سند زنده از تاریخ گذشتگان و عامل هویت­ جمعی، در عمل شاهد تعارض دو مفهوم «توسعه» و «حفاظت» است موضوعی که از چالش های سازمان زیباسازی شهر تهران و شهرداری تهران در اجرای طرح های حفاظت و معاصرسازی شهری است. یکی از چالش­ های اصلی برنامه ­ریزی بافت­ های تاریخی شهری، تقابل حفاظت با نیازهای معاصر ساکنان است. هدف اصلی پژوهش، تحلیل و مدیریت تعارضات فراروی برنامه ­ریزی بافت­ های تاریخی شهری است تا بتواند با ارائه یک الگوی مفهومی جدید، بستر تحقق رویکرد معاصرسازی شهری مبتنی بر تحلیل تعارض را فراهم نماید.
روش ­ها: پژوهش در چارچوب پارادایم کیفی‌ تدوین و داده‌های موردنیاز با استفاده از روش نمونه‌گیری گلوله‌برفی، تحلیل اسنادی و مصاحبه عمیق گردآوری شده است. تحلیل تعارضات فراروی برنامه ­ریزی بافت ­های تاریخی شهری در چارچوب نظریه زمینه‌ای و پیوند دو مفهوم مدیریت تعارض و معاصرسازی بر پایه راهبرد استدلال منطقی صورت گرفته است.
یافته ­ها: ضعف و ناکارآمدی نظام برنامه ­ریزی حفاظت و مدیریت بافت تاریخی در سطح تصمیم­ گیری، مهم­ترین عوامل بروز تقابل نیروهای حفاظت و توسعه در این نواحی هستند؛ که در سطح عملیاتی منجر به ظهور تعارضات ثانویه می­ گردند. تحلیل­ ها حاکی از آن است که در صورت مدیریت این تعارضات، تلفیق دو انگاشت مدیریت تعارض و معاصرسازی در این نواحی امکانپذیر خواهد بود.
نتیجه­ گیری: مدیریت و حل تعارض جریان­ های توسعه و حفاظت در بافت­ های شهری تاریخی، بستر تحقق توسعه تعاملی حفاظت­ گرا را که یکی از مولفه ­های اصلی معاصرسازی شهری است، فراهم می­ سازد. بنابراین حفظ ارزش ­ها در عین تامین نیازهای مدرن ساکنان امکان پذیر خواهد بود.

دوره ۱۱، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۹ )
چکیده

در تعدادی از پژوهش‌‌های زبان‌شناختیِ متمرکز بر واژه‌های مرکب این مسئله اذعان ‌شده‌ است که واژه‌های مرکب درون‌مرکز به­‌دلیل وجود عنصر هسته ترکیب‌پذیرند و شفافیت‌ معنایی دارند. با مفروض قرار دادن ادعای فوق، پژوهش حاضر بر آن است تا با تمرکز بر بُعد معنایی واژه‌های مرکب درون‌مرکز زبان فارسی نشان ‌دهد که چگونه در برخی از واژه‌های مرکب درون‌مرکز وجود عنصر هسته الزاماً به ‌معنی ترکیب‌پذیری ‌معنایی و سادگی ساختار مفهومی این واژه‌ها نیست و واژه‌های مرکبی که طبق تعریف درون‌مرکز تلقی‌ می‌شود، به­‌لحاظ پیچیدگی ساختار مفهومی تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند. به ‌این منظور، با استناد به ادعای برخی زبان‌شناسان شناختی مبنی‌ بر قابلیت نظریۀ آمیختگی مفهومی در تبیین ساخت ‌معنای واژه‌های مرکب، از ابزارها و مفاهیم این نظریه بهره‌‌ گرفته‌ شد و فرایند مفهوم‌پروری در تعدادی اسم‌ مرکب درون‌مرکزِ اسم ـ اسم زبان فارسی تحلیل‌ گردید. تحلیل‌ها نشان ‌می‌دهد که هرچند برخی واژه‌های مرکب درون‌مرکز نمونه‌‌های بارز ترکیب‌پذیری‌ معنایی هستند و شبکه‌های انضمامی ساده را فعال ‌می‌سازند، واژه‌های مرکب درون‌مرکزی نیز وجود دارند که به‌ لحاظ معنایی شفاف و ترکیب‌پذیر نیستند. در این واژه‌‌ها علیرغم وجود عنصر هسته، متأثر از عملکرد مجاز یا استعاره تصویری بر روی جزء توصیف‌کننده، فرایند ساخت ‌معنا شبکه‌ای تک‌ساحتی را برمی‌انگیزاند که هرچند به پیچیدگی شبکه‌‌های انضمامی دوساحتی نیست، سادگی و ترکیب‌پذیری معنایی شبکه‌های ساده را نیز نشان ‌نمی‌دهد. این نتیجه تلویحاً مؤید آن است که تمام واژه‌هایی که بر مبنای تعریف، درون‌مرکز تشخیص ‌‌داده ‌می‌شوند، ساختار مفهومی یکسانی ندارند.
 
 

دوره ۱۴، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۹ )
چکیده

این مقاله با هدف ضرورت بازنگری و ارزیابی پروژه‌های توسعه شهری به ویژه طرح‌های تأمین نیازهای سکونتی اقشار کم درامد در خصوص میزان دست یافتن به اهداف مورد مطالعه صورت گرفت. به‌ این ترتیب محدوده مطالعه شده، یعنی سه فاز اجراء شده پروژه نواب انتخاب شده و میزان کیفیت مجتمع‌های سکونتی نواب با استفاده از رویکرد رضایتمندی ارزیابی گردید. همچنین وجود یا عدم تأثیر برخی از متغیرهای شخصی و خانوار بر درک میزان رضایت‌مندی از سوی ساکنان مختلف سنجش شد. حجم نمونه شامل ۲۷۰ عدد و جمع‌آوری داده‌ها از طریق پر‌کردن پرسشنامه و یا مصاحبه رودررو و تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم افزار Spss Ver ۱۵انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده، میزان رضایت‌مندی ساکنان نواب از واحدهای سکونتی تقریباً در حد متوسط (۵>۹۵/۲>۱ با میانه نظری ۳) ارزیابی شد. در بین ۶ عامل سازنده رضایت‌مندی از مجتمع‌های سکونتی، ساکنان تنها از امنیت مجتمع اظهار رضایت‌مندی کردند. روابط همسایگی را در حد متوسط و از سایر عامل‌ها (تسهیلات مجتمع، بهداشت مجتمع، دید و منظر، ویژگی‌های کالبدی) اظهار نارضایتی کردند. تسهیلات مجتمع بالاترین و امنیت مجتمع و دید و منظر کمترین اهمیت را از دید ساکنان داشتند. در بررسی میزان تأثیر متغیرهای شخصی و خانوار بر رضایتمندی درک شده از سوی ساکنان نتایج نشان داد که هیچ کدام از این متغیرها تأثیرگذار نبودند.

دوره ۱۴، شماره ۳ - ( تابستان ۱۴۰۲ )
چکیده

هدف : سرطان معده دومین علت شایع مرگ ناشی از بدخیمی ها در سرتاسر جهان است. سایتوکاین ها میانجی های پپتیدی هستند که در تنظیم پاسخ های ایمنولوژیکی، التهابی و ترمیمی، در مقابل عوامل مهاجم دخالت می کنند. اینترلوکین‌ها  سیتوکین‌هایی هستند که اغلب بر لنفوسیت‌های دیگر مؤثر می‌باشند. اینترلوکین ۱۰ یکی از اینترلوکین های مهم بدن است که در مهار پاسخ‌های التهابی و ایمنی نقش دارد. پلی مورفیسم های مختلفی در ناحیه پروموتوری ژن اینترلوکین ۱۰ شناسایی شدند که با تغییر در میزان بیان این ژن می توانند سبب تغییر عملکرد آن شوند. در پژوهش حاضر به بررسی ارتباط  پلی مورفیسم  (-۱۰۸۲ G/A) در پروموتر ژن اینترلوکین ۱۰ با سرطان معده پرداخته شد.

مواد و روش ها : دو گروه ۵۰ نفری بیمار و۵۰ نفر سالم به عنوان جامعه مورد مطالعه انتخاب شدند و از انان خون گیری شد. پس از استخراج DNA از نمونه ها، به وسیله روش Tetra-ARMS-PCR ژنوتایپ های پلی مورفیسم مورد نظر ارزیابی شدند. سپس نتایج انالیز اماری شد.  

نتایج : ژنوتایپینگ نمونه ها نشان داد که فراوانی الل های A و G بترتیب ۷۴% و۲۶% در افراد بیمار و در گروه کنترل ۶۸%  و ۳۲% بود. انالیز اماری رابطه معنا داری بین ژنوتایپ GG در این پلی مورفیسم و سرطان معده را نشان داد (P= ۰,۰۱۳).

نتیجه گیری : نتایج این تحقیق نشان داد که می توان از پلی مورفیسم  (-۱۰۸۲ G/A) درژن اینترلوکین ۱۰ بعنوان یک بیو مارکر مولکولی در سرطان معده در جمعیت بیماران ایرانی استفاده نمود.


دوره ۱۴، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۳ )
چکیده

اهداف: طی سده­ ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ میلادی برنامه­ریزی شهری از یک نگاه کاملا نخبه­ گرایانه و عاری از ارزش به یک مدل مشارکتی و مبتنی بر ارزش رسید. در این راستا برنامه ­ریزی تعاملی به عنوان یکی از مهم­ترین میراث معاصر شهرسازی مورد توجه حرفه­ مندان این رشته قرار گرفته است. هدف از پژوهش شناسایی عوامل موثر بر برنامه­ریزی تعاملی از دیدگاه حرفه­ مندان رشته شهرسازی در دوره معاصر است.

روش ها: روش پژوهش به لحاظ نوع کاربردی و با روش ترکیبی (کمی-کیفی) انجام شده است. پس از استخراج شاخص ها از طریق مرور منابع، تعداد ۱۷۵ پرسشنامه توسط حرفه­ مندان رشته شهرسازی تکمیل شده است. آلفای کرنباخ داده ­ها محاسبه شده و سپس روش تحلیل عاملی اجرا شده است.

یافته ها: آلفای کرنباخ داده­ها عدد ۰,۹۳۰ بوده است که حاکی از پایایی بالایی داده ­های پژوهش جهت ادامه تحلیل است. یافته­ های پژوهش پس از ۱۰ چرخش واریماکس تعداد ۶ عامل با واریانس قریب به ۶۰ درصد (۵۸.۶۳) را جهت استخراج نشان داد.

نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که از دیدگاه حرفه­ مندان رشته شهرسازی در دوره معاصر، درمجموع عواملی نظیر سهیم نمودن شهروندان، دادن قدرت شهروندی به آن ها، شفاف­ سازی و آگاهی بخشی، نهادهای پشتیبان، کثرت­ گرایی و تکثرگرایی و حس­ تعلق و مسئولیت شهروندان بر این نوع از برنامه ­ریزی­ها تاثیر دارد و لذا پیشنهاد می شود مدیران، برنامه ­ریزان، طراحان و تمامی عوامل موثر بر برنامه ­ریزی شهری، عوامل ذکر شده را به منظور ارتقا تعامل مورد توجه قرار دهند تا برنامه ­ریزی­ های تعاملی به عنوان یکی از میراث معاصر شهرسازی زمینه مشارکت و تعامل و در نتیجه اثربخشی بیشتر را فراهم آورد. 

دوره ۱۴، شماره ۵ - ( آذر و دی (Articles in English & French) ۱۴۰۲ )
چکیده

In the present study, we analyze the semantic fragmentation and conventionalization in Persian compound nouns ending in the verbal stems –andāz throw, -band fasten/close,’ -foruš sell, -gir catch, -keš pull, -paz cook, -yāb find, and -zan hit from the usage-based perspective. The analysis is based on a ۸۰۰ data set extracted from diachronic and synchronic corpora. The words produced from the general compounding pattern [XV PRS]N can be categorized in a range of semantic categories, including agent, instrument, location, and object. In describing the semantic fragmentation of [XV PRS]N, we propose the human agent as the starting meaning, from which the instrument sub-pattern is derived by the mechanism of metaphorical extension. However, to justify the object and location meanings, we consider the metonymic extension mechanism to be involved. The sense extension mechanisms do not only apply to the individual words but can happen on the pattern level. It is also argued that these mechanisms are not mechanically applied to all the patterns ending in the verbal stems, instead, it is the usage and the communicative needs of the speakers that determine the semantic fragmentation of any patterns. To illustrate this point, as a case study, we focus on the development of instrument meaning in the pattern [X-paz PRS]N. We show that the instrument sub-pattern is a recent linguistic phenomenon that coincides with the introduction of modern cooking equipment with mostly English names to Iranian society. The increasing use of these types of equipment has led to a new communicative need for naming such instruments. This extra-linguistic factor has motivated the pattern [X-paz PRS]N to be extended through analogy with English compound instrument nouns. The findings of this study may contribute to the understanding of word-formation patterns in general and compounding patterns in particular.
 

دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱۱- )
چکیده

در چند دهه اخیر دیدگاه توسعه پایدار به عنوان دیدگاه غالب در تمام زمینه‌های علوم به عنوان رویکردی نوین وارد گردیده است. این دیدگاه و رویکرد خاص آن به محله یعنی توسعه محله‌ای پایدار حل مشکلات شهری را در بازگشت به مفهوم محلات در شهرها می‌دانند. در مقیاس محلی استفاده از فرایندهای مشارکتی توسعه، بر اساس مشارکت بهینه عموم مردم محلی به عنوان سرمایه‌های اجتماعی امری ضروری است. در این راستا لازم است ابتدا مشخص گردد که ادراک مردم محلی از فرایند مشارکتی چیست و چه مسایلی را سبب تقویت و یا تضعیف این فرایند می‌دانند. در این مقاله با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و استفاده از گروه‌های کانونی در یک محله نمونه شهری (محله جلفا) که دارای پیشینه قوی تاریخی و شبکه‌های اجتماعی قوی در گذشته بوده است، ادراک و تصورذهنی ساکنین از یک فرایند مشارکتی و عوامل مثبت و منفی مؤثر بر آن مورد بررسی قرار گرفته است. از بررسی‌های بعمل آمده می‌توان چنین استنباط نمود که در کنار عدم وجود ویا تضعیف فرهنگ مشارکت در میان مردم محله، یکی از دلایل اصلی عدم وجود روابط اجتماعی در میان ساکنین محلات، عدم وجود فضاهای محلی و اجتماعی است که از طریق آن بتوان زمینه ایجاد تعاملات و شبکه اجتماعی قوی و انگیزه لازم در ساکنین محلی، برای مشارکت در طرح‌های محلی را ایجاد نمود. بنابراین ایجاد و طراحی فضاهای عمومی اجتماعی شهری در مقیاس محلات می‌تواند زمینه‌ای برای تشویق به مشارکت فعال‌تر مردم در برنامه‌های توسعه محلی باشد.

دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۲- )
چکیده

مخاطرات، دریچه‌ای از فرصت‌های توسعه فیزیکی، اجتماعی و زیست‌محیطی را به‌دست می‌دهند که نه تنها برای بازسازی نواحی آسیب‌دیده قابل استفاده هستند بلکه شرایط اجتماعی _ اقتصادی و فیزیکی جمعیت متأثر را در بلندمدت بهبود می‌بخشند. با این همه، این بحث مطرح می‌شود که یک محدودیت زمانی تقریباً چهار ساله‌ برای بهره‌برداری مؤثر از چنین فرصت‌هایی وجود دارد. زلزله پنجم دی‌ماه ۱۳۸۱ بم که طی آن بیش از ۲۷۰۰۰ نفر کشته شدند و بخش تاریخی شهر نابود شد، فرصت‌های بی‌نظیری برای کاهش‌ آثار ناشی از زلزله و توسعه اجتماعی _ اقتصادی و فیزیکی ایجاد کرد. این مقاله نقش‌هایی را که گروههای مختلف درگیر در بازسازی بم ایفا کردند و سهم آنها را در توفیق و یا ناکامی در بهره‌برداری از فرصت‌های توسعه‌ای ناشی از زلزله مورد آزمون قرار می‌دهد. یافته‌ها نشان می‌دهند که همراهی و مشارکت گروههای دخیل در امر بازسازی, دانش و تجربه، دیدگاههای بلندمدت و کل‌نگرانه، تقسیم نیروی کار و استفاده از منابع تأثیر مهمی بر توفیق و ناکامی بهره‌گیری از فرصت‌های مخاطره داشته‌است.

دوره ۱۵، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده

در مطالعه حاضر به بررسی الگوی جریان دوفازی لخته‌ای در اتصال T شکل تقسیم‌کننده منشعب در دو گروه منظم و نامنظم پرداخته شده است. شبیه‌سازی صورت گرفته توسط نرم‌افزار متن‌باز اوپن‌فوم، با استفاده از روش یک سیالی و مدل حجم سیال (VOF) به تعقیب سطح مشترک جریان دو فازی مایع- گاز پرداخته است. شرط مرزی سرعت ثابت برای ورودی، فشار ثابت برای مرزهای خروجی و شرط مرزی عدم لغزش برای دیواره‌ها در نظر گرفته شده است. با توجه به اینکه الگوی جریان لخته‌ای یکی از پیچیده‌ترین الگوهای جریان دو فازی می‌باشد که نوسانات ناشی از آن می‌تواند صدمات جبران‌ناپذیری را به تجهیزات موجود در پایین دست وارد کند، تمرکز اصلی تحقیق حاضر به بررسی کاهش الگوی جریان لخته‌ای با استفاده از اتصال T شکل می‌باشد. استنتاج شده است که با استفاده از تقاطع، دامنه نوسانات فشار و سرعت کاهش می‌یابد. اگرچه ورودی شاخه عمودی با ابعاد سطح مقطع cm۲۵×۵، در کاهش لخته‌های بالادست بطور کامل موثر نیست، با این حال با افزایش ابعاد ورودی شاخه جانبی عمودی از cm۲۵×۵ به cm۲۵×۱۰ و cm۲۵×۲۰ نوسانات فشار جریان دو فازی در کل کانال کاهش یافته و محدوده جریان لخته‌ای در پایین‌دست کاهش و گستره جریان توپی افزایش می‌یابد. این بدین معنی است که اهداف مورد نظر در تحقیق حاضر تحقق یافته است. همچنین به منظور اثبات درستی شبیه‌سازی عددی، به صحت‌سنجی مدل‌سازی حاضر با کارهای انجام شده معتبر قبلی پرداخته شد که توافق خوبی را بین نتایج نشان می دهد.

دوره ۱۵، شماره ۵۹ - ( پاییز ۱۴۰۱ )
چکیده

ادبیات غنایی و به‌تبع آن شعر عاشقانه، مجموعه‏ای از احساسات و عواطف و بازنمایی روابط انسانی است که به‌شکل گسترده‏ای در ادوار و گفتمان‏های متفاوت، نمودها و کارکردهای گوناگون و حتی متضاد داشته است. شعر عاشقانه معمولاً خود را از شعر سیاسی دور می‏کند و به جای ادبیات سیاسی از سیاست ادبیات می‏گوید، اما شعر مدرن ایران که پیوند عمیقی با ادبیات اعتراضی و امر سیاسی دارد، نسبت دیگرگونه‏ای بین شعر عاشقانه و شعر سیاسی برقرار کرد. شاملو یکی از برجسته‏ترین شاعران شعر سیاسی است که تخاصم و جدال سیاسی در عاشقانه‏های او، منشأ استعاره‏ها و ساخت‏هاست. این مقاله با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان و با تأکید بر مفهوم «تخاصم» که از کلیدی‏ترین مفاهیم امر سیاسی است نشان می‏دهد که امرسیاسی از دو جهت با عاشقانه‏های شاملو پیوند دارد: اولاً، این عاشقانه‏ها نوعی تجربۀ تازه از بازنمایی روابط انسانی است و ثانیاً، در مقابل تجربه‏های سنت ادبی است، زیرا شاملو با تغییر رتوریک شعر عاشقانه نوعی ادبیات خلق کرد که در روساخت، عاشقانه و در ژرف‏ساخت ادبیات مقاومت است.


دوره ۱۶، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۴ )
چکیده

پژوهش حاضر به بررسی کلمات مرکب مختوم به ستاک گذشتۀ «بست» در چارچوب صرف ساختی می‏پردازد. این پژوهش تلاش دارد تا تنوعات معنایی و نظام طرح‌واره‏ای در واژه‏های حاصل از این ساخت را در چهارچوب صرف ساختی بررسی کند. داده‏های پژوهش حاضر شامل ۵۱ کلمه مرکب و ۱۷۹۱ جمله شاهد از پیکرۀ‏ درزمانی فرهنگیار زبان فارسی موجود در فرهنگستان زبان و ادب فارسی، پیکرۀ هم‌زمانی پایگاه دادگان زبان فارسی موجود در پژوهشگاه علوم انسانی، پیکرۀ بی‏جن‏خان، فرهنگ جغرافیای ایران، فرهنگ زانسو (۱۳۷۲)، فرهنگ دهخدا (۱۳۷۷)، وبگاه ویکی‏پدیای فارسی و جست‌وجوگر گوگل به‌دست آمده است. با بررسی داده‏ها مشخص شد که واژه‏های دارای ساخت [X- بست] می‏توانند به صورت بالفعل و بالقوه در سه مقولۀ معنایی اسم کنش، اسم مکان و اسم ابزار قرار بگیرند. این تنوعات معنایی ماهیتی نظام‏مند دارند، چراکه صرفاً متعلق به یک یا چند واژه نیستند، بلکه تمامی واژه‏های دارای این ساخت در دست‌کم یکی از این مقوله‏ها جای می‏گیرند و می‏توان شکل‏گیری آن‏ها را از رهگذر به‌کارگیری سازوکارهای شناختی توجیه کرد. براساس یافته‏های این پژوهش، نظام طرح‌واره‏‏ای ساخت [X- بست] به همراه زیرطرح‌واره‏های آن به دست داده شده است.   

دوره ۱۷، شماره ۴ - ( - )
چکیده



صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱