۷۴ نتیجه برای Qi
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
The increasing ubiquity and impact of audiovisual content has turned it into one of the primary objects of study in a number of disciplines in humanities, including Translation Studies. In the recent decade, audiovisual translation (AVT) has been a thriving research focus in many parts of the world. This article aims at mapping AVT in the context of Iran by reviewing the published Persian AVT research worldwide. The article is organized into two parts: the first part provides an overview of the main research articles, delineating the main research trends in AVT research in Iran. The second part presents and discusses research gaps and areas that merit further scholarly attention by academia. The article concludes that research on the topic in Iran is still in a fairly early stage, with the studies focusing mainly on dubbing and subtitling of audiovisual products. Furthermore, areas such as accessibility and inclusion, in particular, voice-over and game localization are grossly under-researched. To fill the gap, certain areas are highlighted and recommended for future research.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۷-۱۴۰۴ )
چکیده
دوره ۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۰ )
چکیده
دوره ۱، شماره ۲ - ( پاییز و زمستان ۱۳۹۳ )
چکیده
افتن معنای بلاغی فرآیند استدراک در مشخص نمودن معنی آیات قرآنکریم اهمیتی فراوان دارد. این اهمیت هنگامی نمایانتر میگردد که مترجم بخواهد معنی واژه «لکنَّ» را به فارسی برگرداند. این واژه از حروف مشبهه بالفعل است و یکی از حروفی میباشد که میتوان با آن فرآیند استدراک را ارائه نمود. مترجم بدون فهم آیه و بیآنکه به تفاسیر و معانی بلاغی این حرف را بیابد در ترجمه آن اشتباه خواهد کرد. هدف این نوشتار بررسی جنبههای بلاغی موضوع «استدراک» در قرآن کریم بهویژه دریافت معنای «لکنّ» ناسخه میباشد. برای این منظور به تفاسیر مختلفی مراجعه و در سیاق آیات قرآن و معانی آنها دقت شد. لذا ۱۷ آیه برگزیده شد که حرف «لکنّ» در آنها بکار رفته بود. همچنین ۱۶ ترجمه از قرآن کریم به فارسی انتخاب گردید و با توجه به این ترجمهها و فرهنگلغتها، معانی این حرف در هریک از ۱۷ آیه بررسی شد. در این راه تلاش شد تا با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی این ترجمهها نقد و در نتیجه معنایی دقیقتر از نقش این حرف وترجمه آیه ارائه شود. پس از بررسی آیات ترجمهشده مذکور، مشاهده شد که بسیاری از مترجمان ایرانی قرآن کریم در ترجمه «لکنّ» ابعاد زبانی و بلاغی آن را نادیده، و بیتوجه به نقش «تعلیل، تأکید واستدراک شبیه به استثنا»ی این حرف، تنها برای آن معادلهای چون (اما، ولی، لکن، و لکن، لیکن، و لیکن، بلکه، و...) در نظر گرفتهاند، بیآنکه نقش و معانی دیگر آن را در ترجمه آیات منعکس کنند.
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده
چکیده
هدف این مقاله بررسی تأثیر رهبری خدمتگزار بر اثربخشی پیروی است. متغیرهای مدل بر اساس مطالعات نظری و تجربی انتخاب شد و با استفاده اطلاعات حاصل از پیمایش، مبتنی بر نظرسنجی مدیران و کارکنان ۲۲ سازمان دولتی در ایران، فرضیههای تحقیق بررسی گردید. تمایز این مقاله در مقایسه با سایر مطالعات در این است که به جای تحلیل همبستگی انفرادی بین متغیرها و لحاظ نکردن سایر شرایط، با استفاده از روشهای پیشرفته، روابط بین متغیرها را به صورت تعاملی، همزمان و به شکل دوطرفه بررسی کرده است. به این منظور نخست با استفاده از نرمافزارهای Eviews۷,۱ و SPSS۱۹ و روش اقتصادسنجی کمترین مجذورات معمولی (OLS) پارامترهای مدل براورد شد. از آن جایی که امکان وجود جریانی دو طرفه از روابط علّی میان متغیرها وجود دارد، سیستم معادلات همزمان سه مرحلهای (۳SLS) برای بررسی همزمان تأثیر تمامی متغیرها بر متغیرهای وابسته تحقیق استفاده شد. نتایج کمی براورد مدلها با براورد سیستم معادلات همزمان نشان میدهد که تأثیر رهبری خدمتگذار بر اثربخشی پیروی معنادار است.
دوره ۲، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۳ )
چکیده
بخشی از آنچه ما بهعنوان میراث مشترک ایران و هند میشناسیم، ریشه در فرهنگ هند و ایرانی دارد و مربوط به گذشتۀ دور خاور زمین و زندگی مشترک اقوام هندی و ایرانی است. وجوه شباهت «آرش کمانگیر» در اساطیر ایرانی و «ویشنو» در اساطیر هندی، نمونهای ریشهدار در این زمینه قلمداد میشود. در این جستار، براساس روش تطبیقی مکتب فرانسوی و با شیوۀ تحلیل محتوا، شخصیت آرش کمانگیر در سه دورۀ باستان، میانه و اسلامی، بررسی شده و وجوه مشترک آن با ویشنو در اساطیر هند نشان داده شده و این نتایج به دست آمده است: دو اسطورۀ آرش و ویشنو دارای خاستگاهی مشترک و بهتبع آن، وجوه اشتراک دامنهدار و گستردهای هستند و در طرح شخصیت اساطیری آن دو، مسئلۀ نبرد خیر و شر از جایگاه خاصی برخوردار است. همچنین وجه جنگاوری ایزد باران، در پروردن اساطیری نظیر آرش و ویشنو، پیکرینه بودن دو اسطوره و ارتباط آن دو، با عناصر طبیعی و عوالم آسمانی، از دیگر نتایج بهدستآمده در این پژوهش است.
دوره ۳، شماره ۱ - ( زمستان ۱۴۰۱ )
چکیده
تعریف زیبایی یکی از مهمترین مسایل در زیباشناسی فلسفی است. فیلسوفان مشائی در تعریف زیبایی، مفهوم «کمال» را بهعنوان یکی از عناصر اصلی تعریف آوردهاند یا به آن اشاره دارند. این پژوهش، پس از تبیین دیدگاه ابنسینا و آکویناس در این زمینه، به این پرسش میپردازد که جایگاه مفهوم کمال در تعریف زیبایی آن دو چیست؟ این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. در گردآوری، از روش کتابخانهای و در تحلیل، از روش کیفی بهره میبرد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که زیبایی در دیدگاه هر دو فیلسوف در ارتباط با محسوسات و مجردات مطرح است. در دیدگاه ابنسینا، کمال محسوسات باید سه عنصر زیباشناسی حُسن نظم، حُسن تالیف (ترکیب) و حُسن اعتدال را در خود داشته باشند. آکویناس نیز از مفاهیم لذت، تناسب و وضوح در تعاریف خود استفاده میکند. میتوان این عناصر در تعاریف زیبایی را به نوعی در ارتباط با مفهوم کمال ثانی ارزیابی کرد.
دوره ۳، شماره ۳ - ( تابستان ۱۴۰۰ )
چکیده
نفت بهعنوان مهمترین منبع استراتژیک کشورهای جنوب غرب آسیا، از وزنهی سیاسی و اقتصادی فزایندهای در ساختار ژئوپلیتیک کشور ایران برخوردار است. تا پیش از بیثباتی در بهای نفت که از اواخر ۲۰۱۳ بدین سو رخ داده، چالشهای کلان اقتصادی از سوی دولتهای صاحب نفت، مدیریت میشد. با بههم پیوستگی مجموعهی نظام مندی از رقابتهای ژئوپلیتیکی در جنوب غرب آسیا، پیدایش نفتهای جایگزین در ایالات متحدهی آمریکا و انرژیهای تجدید پذیر و اغتشاش فزاینده در فضاهای ژئواکونومیک خاورمیانه، چالشهای عمدهای در اقتصاد سیاسی کشورهای تولید کنندهی نفت به وجود آمد. جمهوری اسلامی ایران نیز در این گذار سخت بهعنوان یکی از هستههای مرکزی نفت خیز در جنوب غرب آسیا نیز هم راستا با بیثباتیهای بهای نفت، مجموعهای از چالشها را تجربه کرده است، مضاف بر اینکه تحریمهای بین المللی نیز در تشدید وضعیت ایران نقش آفرینی مستقیمی داشته است. با توجه به اهمیت پایدار و استراتژیک نفت در ساختار سیاسی و اقتصادی کشور، پژوهش حاضر به بررسی نقش ژئوپلیتیک قدرت (ساختار-کارگزار) در اقتصاد سیاسی نفت ایران پرداخته است. رهیافت نظری این پژوهش بر پایهی نظریهی ساخت یابی قرار دارد. نتایج نشان میدهد که ناهمگنی ساختار-کارگزار در چارچوب افزایش مشارکتی سازمانهای حاکمیتی و واسطهایی با سبقهی اقتصادی-سیاسی، یکی از چالشهای عمده در اقتصاد سیاسی نفت ایران محسوب میشود. از این رو، مدیریت سیستمی و یکپارچه سازی ساختار-کارگزار میتواند چالشهای فراروی درآمد کشور از بهای نفت را تا اندازهی زیادی به سامان کند.
دوره ۳، شماره ۴ - ( پاییز ۱۴۰۲ )
چکیده
زبان چیست؟ در تاریخ فلسفه غرب پاسخهای متفاوتی به این پرسش داده شده است. اما از نگاه ویتگنشتاین و گادامر این پاسخها به نحو بنیادین به یکدیگر شبیهاند و این دو به این رویکرد بنیادین انتقاد میکنند. گادامر از تاریخ فلسفه غرب با عنوان تاریخ فراموشی زبان یاد میکند. گادامر، آگوستین را استثنایی در تاریخ فلسفه غرب میداند؛ زیرا به نظر گادامر، آگوستین با طرح ایده کلمه درونی جایگاه تعیینکننده زبان و نسبت محوری زبان با اندیشه را تایید کرده است. اما ویتگنشتاین، آگوستین را نماینده اصلی رویکرد بنیادین فلسفه غرب به زبان معرفی میکند و انتقادات خود را به این رویکرد بنیادین، با اعتراض به دعاوی آگوستین مطرح میکند. در این مقاله این دو تفسیر متفاوت از آگوستین را مرور میکنم و در باب امکان قرابت بین فلسفه زبانِ آگوستین به روایتِ گادامر، از یکسو، با زبان به روایتِ ویتگنشتاین، از سوی دیگر تأمل میکنم.
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
دوره ۴، شماره ۲ - ( summer ۱۳۹۸ )
چکیده
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
دوره ۴، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۲ )
چکیده
اهداف: رشد نرخ سالمندی در کشور و افزایش اختلالات مرتبط با سلامت روان از جمله مسائلی است که در دهه اخیر برنامهریزان حوزه سلامت عمومی با آن مواجه شدهاند. پژوهشها نشان میدهد که اختلالات سلامت روان در میان سالمندان قزوینی شیوع داشته و پژوهش جامعی دررابطهبا تأثیر محیط اجتماعی و ساخته شده بر سلامت روان انجام نشده است؛ بنابراین هدف این پژوهش شناسایی ویژگیهای تأثیرگذار محیط کالبدی و اجتماعی محله بر سلامت روان سالمندان (افسردگی، اضطراب و استرس) در شهر قزوین است.
روش: پژوهش حاضر پژوهش کمی - مقطعی است که برای جمعآوری دادههای روانشناختی از ابزارهای متداول سنجش سلامت روان نظیر (HADS) و (PSS) از طریق ۳۶۱ پرسشنامه و از میان ساکنان محدوده بافت تاریخی شهر قزوین استفاده کرده و برای جمعآوری دادههای محیط کالبدی و اجتماعی محله نیز پرسشنامه کیفیتهای محیطی بهره برده است. تحلیل دادهها نیز با نرمافزار (SPSS-۲۵) و روش رگرسیون سلسلهمراتبی انجامشده است.
یافتهها و نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از تحلیلها، سه دسته، عوامل فردی، مکانی و اجتماعی - فرهنگی بر سلامت روان سالمندان در شهر قزوین اثرگذارند. در میان عوامل فردی مؤلفههایی نظیر سن، جنسیت، وضعیت مالکیت مسکن و وضعیت تأهل بر سلامت روان سالمندان تأثیر دارد. در میان عوامل مکانی مؤلفههای مانند رضایت از مکان، کاربری زمین، کیفیت سکونت، امنیت، پیاده مداری و فضای سبز دارای اهمیت هستند و در بعد اجتماعی - فرهنگی ابعاد فعالیتهای اجتماعی و سرمایه اجتماعی بر سلامت روان تأثیر گذارند. این مطالعه میتواند در برنامهریزی و طراحی محلات در بافت تاریخی در راستای بهبود سلامت روان کمک کند.
دوره ۴، شماره ۴ - ( پاییز ۱۴۰۱ )
چکیده
چند دهه از ورود سلبریتیها به حوزه سیاست میگذرد؛ این ورود چنان بیمحابا و فراگیر بوده است که برخی از علمای علم سیاست از سلبریتی زدگی سیاست صحبت میکنند. سلبریتی زدگی سیاست، پیامدهای متعددی را بر ساحتهای سیاست از جمله دموکراسی وارد کرده است. با اینوجود این پدیده خواسته یا ناخواسته و به هر علت از مباحث جدی دانشگاهی کنار گذاشته شده و یا بهطورکلی نادیده گرفته شده است و از اینرو، خلا نظری درباره آن بهشدت احساس میشود. پژوهش پیش رو برای پر کردن این خلا نظری در حوزه سیاست و هموارسازی راه پژوهشهای بعدی پیرامون چنین پدیده شایعی در سیاست روز، میکوشد تا با بهکارگیری روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای به بررسی مهمترین چالشهای پیش روی دموکراسی در عصر سلبریتی زدگی سیاست بپردازد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که چالشهای دموکراسی در عصر سیاست سلبریتی زده را میتوان در سه گام بررسی کرد که میتوان به: تنظیم دستور کار سیاسی و سیاست حواسپرتی؛ سیاست رسوایی: نمایشی شدن سیاست و فروکاستن دموکراسی و در انتها تضعیف نظام حزبی اشاره کرد. نوآوری مقاله پیش رو این است که نخستین بار به بررسی تاثیر سلبریتی زدگی سیاست میپردازد و شاخصهای این تاثیر بر دموکراسی را بررسی میکند.
دوره ۵، شماره ۱ - ( زمستان ۱۴۰۱ )
چکیده
چکیده
ترکیه بهعنوان کشوری مهم در غرب آسیا جایگاهی تاثیرگذار بر سیاست خارجی ایران دارد و توجه به مناسبات دو سطحی و فرامنطقهای در روابط دو کشور، از نگاه ژئوپلیتیک میتواند بسیار حائز اهمیت باشد. تحولات سالهای اخیر ترکیه عمدتا مربوط به سیاست خارجی آن کشور بوده است. روابط ترکیه و ایران در طول تاریخ دستخوش تحولات زیادی شده است. این دو کشور، بهعنوان کشورهای غیرعربی قدرتمند در منطقه محسوب میشوند که دارای ویژگیهای جغرافیایی و فرهنگی مشترکی هستند و یکدیگر را بهعنوان تهدید وجودی تلقی نمیکنند. در سالهای اخیر، اختلاف نظر سیاسی دو کشور در مسائل سوریه و گاهی عراق موجب به وجود آمدن مناقشات سیاسی بین آنها شده است. این پژوهش علمی به بررسی تاثیر کنشهای ژئوپلیتیکی ترکیه در عراق و سوریه بر کاهش نفوذ منطقهای ایران پرداخته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است، توصیفی است به این دلیل که به توصیف کنشهای ژئوپلیتیکی ترکیه در عراق و سوریه میپردازد و تحلیلی است به این دلیل که تاثیر این کنشها را بر کاهش نفوذ منطقهای ایران بیان میکند. روش گردآوری اطلاعات آن کتابخانهای، مبتنی بر بهره گیری از مکتوبات مرتبط، گزارشات، اطلاعات و دادههای معتبر میباشد. نتایج پژوهش نشان میدهد که اگرچه کنشهای ژئوپلیتیکی ترکیه باعث ایجاد مناقشات بین دو کشور شده است اما پختگی دیپلماسی دو کشور و برخی هم سوییها موجب پایداری روابط بوده است
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۹ )
چکیده
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
دوره ۶، شماره ۱ - ( زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده
جغرافیا یکی از مهمترین شاخصهای تعیین کننده ثبات یا بی ثباتی در کشورها است. در حقیقت جغرافیا بستر بسیاری از تحولات اجتماعی و سیاسی کشورها و حتی روابط میان آنها با همسایگانشان میباشد. افغانستان از نمونههای بارز اینگونه کشورها است. جغرافیای این کشور به لحاظ تاریخی بحران خیز است. در طول تاریخ همواره جنگ، ناامنی، بیثباتی سیاسی، فقر و اختلافات داخلی دامنگیر این کشور بوده است. لذا نظر به اهمیت و جایگاه بحران ساز افغانستان، هدف پژوهش حاضر تبیین بنیادهای جغرافیای انسانی در بحرانهای این کشور است. این پژوهش تحلیلی- توصیفی، ترکیبی از نظریه هاگت و تئوری کوهن است. در این روش به تبیین بسترها و زمینههای بحران ساز در افغانستان از منظر جغرافیای انسانی پرداخته شده است. روش جمع آوری دادههای مورد نیاز این پژوهش، روش کتابخانه ای است. براساس یافتههای پژوهش، تمام بحرانهای افغانستان از منظر جغرافیایی انسانی، ناشی از ناهمگونیهای انسانی و مداخلات ابرقدرتها بوده که باعث شکننده گی، نا آرامی و بحران خیز ماندن این کشور شده است. اختلافات مرزی و رودخانه ای، حائل بودن بین قدرتها، محصور بودن در خشکی، قرار گرفتن در منطقه شکننده و تحت فشار، تعدد همسایگان، تغییر مسیر رودهای مرزی، قومیت گرایی، بنیاد گرایی افراطی و تروریسم، تعصبات زبانی و فرهنگی، مهاجرت و محرومیت، کم سوادی، جدایی طلبان دو طرف مرز و کشت و قاچاق مواد مخدر از مهم ترین عوامل بحران زا و اختلاف برانگیز جغرافیایی و جغرافیای انسانی افغانستان هستند که منشأ اختلافات با همسایگان را نیز تشکیل میدهد. عوامل مذکور از جمله علل پایدار جغرافیاییاند که نقش جبری در خلق بحرانها و اختلافات دارند. این عوامل مانع همبستگی، تشکیل یک دولت ملی و شکل گیری هویت ملی در افغانستان شده اند.