جستجو در مقالات منتشر شده


۴۸ نتیجه برای Lotfi


دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

Pre-service teacher education programs play a pivotal role in the formation and evolution of teachers' identities, wherein both formal and hidden curriculums exert significant influences (Beauchamp and Thomas, ۲۰۰۹). This qualitative study delves into the development of Language Teacher Identities (LTIs) among student teachers at Farhangian University, with a particular focus on the reformed curriculum.A qualitative research method was used. A total of ۲۷ female student teachers shared their experiences through individual and focus group interviews. Thematic analysis was used for analyzing the interviews. The findings revealed mismatches between the student teachers’ envisioned identities and the curriculum’s expected identity, leading to feelings of cognitive unpreparedness. The study also highlighted the significant roles of both formal and hidden curriculums in shaping teacher identity, with both positive and negative changes observed in cognitive, social, and emotional aspects. The implications drawn from the study’s findings provide insights into curriculum design and teacher education programs, offering guidance on how to effectively support the construction of teacher identity and raise student teachers’ awareness of this transformative process.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۸۹ )
چکیده

کریستال یا دی متامفتامین یکی از مواد مخدر زیان آوری است که متأسفانه در سالهای اخیر وارد بازار ایران شده است. اعتیاد به کریستال علاوه بر زیانهای جدی روحی، می تواند اثرات مخربی بر روی ارگان های مختلف داشته باشد. بررسی تغییرات آنزیم اغلب می تواند در شناسایی منبع آسیب کمک نماید. هدف از این مطالعه بررسی اثرات احتمالی این ماده مخدر بر میزان آنزیم های کبدی آسپارتات ترانس آمیناز(AST )وآلانین ترانس آمیناز( ALT ) و آلکالین فسفاتاز (ALP) در معتادین به آن است. مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع مطالعات موردی- شاهدی است که به روش مقطعی برروی ۱۰۵ نفر معتاد به کریستال که در سال ۱۳۸۸-۱۳۸۹ برای اولین بار جهت ترک اعتیاد به مرکز بازپروری مراجعه کرده بودند، صورت گرفته است. سطح فعالیت آنزیم ها با روش کالریمتری - اسپکتروفتومتری اندازه گیری شد. نتایج حاصل باآزمون T-test و به کمک نرم افزار آماری ۱۶ – SPSS مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد مصرف کریستال سبب افزایش سطح آمینوترانسفرازها و ALP می گردد و بین مصرف کریستال و سطح آنزیم آلکالین فسفاتاز در دو گروه شاهد و معتاد ارتباط معناداری وجود دارد ( ۰۲۷/۰p=). همچنین بین مدت زمان مصرف کریستال با سطح آلکالین فسفاتاز ارتباط معنی داری حاصل شد ( ۰۵/ ۰ P<). نتیجه گیری: مصرف کریستال به عنوان یکی از عوامل مهم در افزایش میزان آلکالین فسفاتاز در معتادین به کریستال می باشد و نسبت به دو آنزیم دیگر کبدی (AST و ALT ) بیشتر سطح ALP را تحت تاثیر قرار می دهد.

دوره ۱، شماره ۲ - ( تایستان ۱۳۹۹ )
چکیده

مصالح هوشمند شکل­دهنده پوسته­ها با فعالیت ویژه خود بر اصالت دهندگی به فضا و نمایش هویت یک جامعه تأثیرگذار می­باشند و مانند هر تکنولوژی و عنصری آثار و پیامدهای خود را داشته و می‌توان گفت که بر اساس جذابیت­های بصری و فلسفه عصر ارتباطات و بصری­سازی فرهنگ جوامع بنیان نهاده شده­اند. تحقیق حاضر به دنبال آن است که تأثیرات مصالح و پوسته های هوشمند را از  جنبه روانی و ناهنجاری­های فکری و فرهنگی بازشناسی کرده و به استفاده منطقی از آن از سوی طراحان متناسب با فرهنگ و ساختار فکری جامعه ایرانی کمک نماید. این پژوهش دارای ابعاد اثباتی-محتوایی و هنجاری-محتوایی بوده و از حیث روش شناسی، روش توصیفی و تحلیلی همراه با راهبرد کیفی را شامل می‌شود. اخذ اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانه­ای و اسنادی صورت پذیرفته ­است. آثار و پیامدهای کالبدی و محتوایی مصالح هوشمند شکل­دهنده سطوح بر مبنای فرهنگ بصری در وجه ادراکی: حقیقت و واقعیت، زمان و مکان، تجربه و واقعه، برابری و عدالت، دانش و اطلاع را در یک جامعه مورد خدشه قرار داده و قاطعیت را با سماجت، سخاوت را با اسراف، بردباری را با بی‌تفاوتی، پایبندی را با سعه‌صدر و زیبایی را با تظاهر یکسان انگاشته و فرهنگ­سازی می­نمایند و در وجه حسی: یکسان انگاری، دوری و فاصله از جهان هستی، خدشه به سایر حواس، خدشه به پیام و معنای فرستنده پیام، جدایی، انزوا، دل‌بستگی ظاهری، محدود کردن سلیقه، غیرانسانی بودن معماری و شهرسازی از نتایج حاصل از بهره‌گیری روزافزون آن می‌باشد.

دوره ۲، شماره ۱ - ( - )
چکیده



دوره ۲، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۳)- ۱۳۹۱ )
چکیده

      کاهش مصرف سوخت​های فسیلی کلید اصلی تلاش برای ارتقای توسعه پایدار است. بخش حمل و نقل از مهم​ترین بخش‎های مصرف​کننده سوخت می​باشد. برای کاهش مصرف سوخت در بخش حمل و نقل باید جهت تغییر در فرم شهر اقدام نمود. ضرورت این امر با افزایش جمعیت شهرها و به تبع آن رشد پراکنده شهری، بیشتر احساس می​شود. با فاصله گرفتن از مرکز شهر و نبود سیستم حمل و نقل عمومی مناسب، استفاده ساکنین از اتومبیل شخصی بیشتر می​شود. این امر نه تنها موجب افزایش مصرف سوخت می شود، ‌بلکه تولید گازهای گلخانه ای، ‌آلودگی صوتی و تراکم ترافیکی را به دنبال دارد.       تحقیق حاضر به دنبال تبیین نقش عوامل موثر در کاهش مصرف سوخت خانوارها در بخش حمل و نقل است. برای این امر، تئوری​های مطرح در زمینه فرم شهری، از جمله شهر فشرده، توسعه نوسنتی و توسعه حمل و نقل عمومی​گرا و مطالعات صورت گرفته در سایر کشورها مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته​اند. یافته​های تحقیق بیانگر آن است که علاوه بر متغیرهای کالبدی و فرم شهری، ویژگی​های اقتصادی- اجتماعی خانوارها نیز در میزان استفاده از اتومبیل و مصرف سوخت موثر است. نتیجه این تحقیق در قالب یک مدل مفهومی پیشنهادی ، که نشان​دهنده نقش عوامل موثر فرم شهری و اقتصادی- اجتماعی بر مصرف سوخت در بخش حمل و نقل می​باشد ارائه شده است. این مدل مفهومی می​تواند بستر و زمینه​ای برای پژوهش​های آتی و آزمون​های تجربی در زمینه مصرف سوخت در مناطق کلانشهری کشور باشد.

دوره ۲، شماره ۲ - ( Special for Virtual Conference of Health Education & Promotion - ۱۳۹۳ )
چکیده



دوره ۳، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۸ )
چکیده

حذف رنگ از پساب‌های صنعتی به خصوص کارخانه‌های نساجی و رنگرزی همواره از اقدامات مهم برای کنترل آلودگی آن‌ها است. استفاده از جاذب‌های پلیمری روش موثر در حذف رنگ از پساب صنعتی است. در این پژوهش طراحی و ساخت نوعی جاذب بر پایه پلی‌وینیل‌الکل (PVA) با قابلیت مناسب برای جذب رنگزای مالاکیت از پساب‌های صنعتی گزارش شده است.
برای ساخت جاذب محلول از PVA در حضور عامل اتصال عرضی %۱۰ گلوتارآلدهید (GA) به ژل تبدیل شد. سپس با استفاده از پانچ به قطعات یکسان تقسیم شد. هیدروژل‌های پانچ شده درون خشک کن انجمادی متخلخل شدند. برای بهبود قابلیت جذب از نانوذرات گرافن و اکسید گرافن استفاده شد. میزان جذب زنگ‌زای مالاکیت توسط جاذب در زمان‌های مختلف اندازه‌گیری شد تا درصد بهینه هر یک از نانوذرات مشخص شود. همچنین تأثیر مولفه‌های زمان تماس جاذب و  نور UV بر روی میزان جذب آلودگی مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت هم‌دماهای جذب و مطالعات ترمودینامیکی در دماهای مختلف بررسی گردید.
نتایج درصد جذب آلودگی توسط جاذب PVA/گرافن در زمان‌های مختلف نشان داد %۰,۵ میزان بهینه گرافن در ماتریس PVA است. این مقدار برای دی‌اکسید تیتانیوم معادل وزنی بود. درصد جذب، توسط جاذب بهینه در شرایط تاریکی نشان داد که یک دقیقه بعد از اضافه کردن جاذب، میزان جذب آلودگی حدود %۷۵ است که نشان‌دهنده قابلیت بالای این جاذب در جذب آلودگی مذکور بود. ساختار متخلخل جاذب توسط تصاویر SEM تایید گردید. با مقایسه ضریب همبستگی در هم‌دماهای لانگمویر و فروندلیچ مشخص شد هم‌دمای فروندلیچ مطابقت بهتری با یافته‌های این پژوهش دارد؛ به عبارت دیگر جذب رنگزای مالاکیت توسط جاذب ساخته شده به صورت چند لایه‌ای انجام شده است. مطالعات ترمودینامیکی نشان داد که با توجه به منفی بودن انرژی آزاد گیبس واکنش جذب رنگزای مالاکیت توسط جاذب ساخته شده خودبه‌خودی است.

 

دوره ۳، شماره ۱ - ( زمستان ۱۴۰۱ )
چکیده

فیزیکالیست‌ها به استدلال‌های آنتی‌فیزیکالیستی مبتنی‌بر شکاف‌های معرفتی/تبیینی پاسخ‌های متعددی داده‌اند. یکی از مهم‌ترین این پاسخ‌ها به استراتژی مفاهیم پدیداری معروف شده است. طرفداران این استراتژی شکاف تبیینی میان حقایق فیزیکی و پدیداری را می‌پذیرند، اما با توسل به ویژگی‌های خاص مفاهیم پدیداری درصددند تا تبیینی از چرایی وقوع این شکاف ارایه دهند، تبیینی که با فیزیکالیسم سازگار باشد. چالمرز استدلالی به شکل یک دوراهی علیه این استراتژی ارایه کرده است. او ادعا می‌کند دنبال‌کردن هر دو حالت این دوراهی به شکست استراتژی منجر می‌شود. در این مقاله، استدلال چالمرز را توضیح می‌دهم. با تمرکز بر حالت دوم سعی می‌کنم نشان دهم که یکی از مقدمات استدلال او با اشکال روبه‌روست؛ هم‌چنین، استدلال می‌کنم که با پی‌گیری حالت دوم، حتی اگر یکی از شرط‌هایی که او برای موفقیت استراتژی لازم می‌داند برآورده نشود، استراتژی می‌تواند موفق باشد.

دوره ۳، شماره ۲ - ( - )
چکیده



دوره ۴، شماره ۵ - ( Supplementary Issue - ۱۳۹۴ )
چکیده



دوره ۵، شماره ۰ - ( شماره - )
چکیده

- روشهای مختلفی برای حذف جمینگ وجود دارد که با توجه به شرایط عملکرد و نوع جمر، یکی از آنها انتخاب می شود. یکی از انواع جمرها، جمرهای FM۲ باند باریک هستند که برای حذف این نوع جمرها از روش زیرفضا استفاده می کنیم. در روش زیرفضا مقدار IF۳ سیگنال تخمین زده می شود و بردار زیرفضای متعامد بر جمر ایجاد می شود. اگر تعداد آنتن‌های آرایه‌ای افزایش یابد، عملکرد سیستم بهبود می یابد. در محاسبه زیرفضای آرایه دو آنتنی، اصلاحاتی انجام و این روش برای آرایه سه آنتنی تعمیم داده شد. روش زیرفضا توسط نرم افزار متلب۴ شبیه‌سازی و SINR۵ خروجی گیرنده در هر حالت محاسبه شده است. اگر تخمین IF دچار خطا شود، SINR سیستم کاهش می یابد؛ در این حالت استفاده از آنتن های آرایه ای عملکرد سیستم را نسبت به تک آنتن بهبود می‌بخشد

دوره ۵، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده



دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده

با بروز بحران های زیست محیطی، نظیر بحران انرژی، افزایش آلودگی و تغییرات اقلیمی که ناشی از افزایش جمعیت و مصرف بالای انرژی بودند، کیفیت زندگی به ویژه در محیط های شهری تنزل یافت. به همین منظور متخصصین شهری نیز مانند سایرین، به دنبال ارائه ی راه حل هایی، برای مقابله با این معضات بوده اند. از جمله راهکارهای ارائه شده برای این منظور، می توان به طراحی کم کربن اشاره نمود. این راهکارها که زیرمجموعه ای از راهکارهای طراحی شهری پایدار می باشند را م یتوان در سطوح مختلف به کاربست. در میان مقیاس های مختلف، می توان از محله بعنوان مقیاسی مناسب دربرگیرنده ،» واحد ساخت شهر « برای کاربست اصول و راهکارهای طراحی شهری کم کربن نام برد ؛ چرا که محله به عنوان تأثیرگذارند. عاوه براین، راهکارهایی که در این مقیاس مطرح CO عناصر و جریان هایی است که همگی بر میزان انتشار می گردند، می توانند از تنوع و جذابیت زیادی برخوردار باشند. این راهکارها، به صورت کلی بر مبنای خلق محله ای که مصرف انرژی پایینی داشته باشد، محیطی مطلوب برای زندگی محلی را فراهم ارائه نماید و از تاب آوری بیشتری برخوردار باشد، استوار است. در این مقاله تاش بر آن بوده تا با استفاده از روش های توصیفی وتحلیل داده های ثانویه )اسنادی(، معیارهایی را برای طراحی محله ی کم-کربن و بدون کربن استخراج نمود.

دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

هدف مقاله حاضر شناسایی عواملی است که به‌طور مستقیم از برنامه آموزش و نحوه اجرای آن نشأت نمی‌گیرد، اما ذیل دو دسته «محیط سازمان» و «عوامل فراسازمانی» بر به‌کارگیری آموزش‌ها در سازمان اثر می‌گذارند. یافته‌های این مقاله با استفاده از پژوهشی به دست آمد که با رویکرد کیفی و با روش مطالعه موردی اکتشافی انجام شد. واحد تحلیل پژوهش دانشگاه فردوسی مشهد در سال ۱۳۹۳ بود. برای جمع‌آوری داده‌ها، ۳۴ تن شامل ۱۳ مدیر، ۱۲ استاد و نه تن از کارمندان به‌عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. ابزار پژوهش مصاحبه باز و نیمه‌ ساختار یافته بود. یافته‌ها نشان داد که در مجموع عوامل مؤثر بر به‌کارگیری آموزش‌ها در دانشگاه، ذیل عوامل مربوط به محیط سازمان شامل هشت عامل فضای به‌کارگیری آموزش، حمایت مدیر و همکاران، پیامد به‌کارگیری، بسترسازی مناسب، تشویق در کار، فرهنگ سازمان، تضمین اشتغال و مطالبات سازمان و عوامل فراسازمانی شامل سه عامل انتظارات جامعه، منزلت اجتماعی و روند سریع رشد علم و تکنولوژی می‌باشند. در مجموع می‌توان این عوامل را برای یادگیری فراگیران در آموزش‌های سازمانی مورد نظر قرار داد. توجه به این عوامل می‌تواند سازمان‌ها را در تحقق هدف «به‌کارگیری آموزش» یا «انتقال آموخته‌ها به میدان عمل» که دغدغه همیشگی مدیران و یک شاخص اصلی برای سنجش اثربخشی آموزش است، یاری نماید.

دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده

Unsustainable growth of cities and creation a set of contiguous impervious surfaces have result on disorder of natural cycle of water in urban environments. This situation causes flooding and problems due it, pollution of groundwater resources and degrade the quality of the urban landscape by increase the speed, volume and frequency period of runoffs. conventional methods about the stormwater management have failed to demonstrate their effectiveness in this field. Thus, in recent years a new topic are created in the field of urban design that known as "water sensitive urban design". Water Sensitive Urban Design (short: WSUD) is the interdisciplinary cooperation of water management, infrastructer engineering, urban design, and landscape designing. WSUD develops integrative strategies for ecological, economical, social, and cultural sustainability.
The purpose of Water Sensitive Urban Design is to combine the demands of sustainable stormwater management with the demands of urban designing, and thus bringing the urban water cycle closer to a natural one. This approach attempts to increase urban sustainability indicators, improve the quality of urban landscape and urban space amenities by offer operational mechanisms in relation to urban design and it attempts not only to close the urban water cycle in its natural cycle and achieve technical goals, but gain optimal utilization of runoff and change the vision of the issue from a threat to a valuable opportunity.The following is a description of some essential methods for sustainable stormwater management. These methods are grouped according to their primary function: water reuse, treatment, detention and infiltration, conveyance, and evapotranspiration. Here is the techniques of water sensitive urban design about stormwater management and link them to urban design concepts, till through that some methods to be introduced that they are more efficient than conventional stormwater management methods about performance, helping to complete the natural cycle of water, environmental sustainability of cities and urban design aspects.

دوره ۷، شماره ۰ - ( شماره - )
چکیده

در این مقاله مدلی تعاملی برای بررسی رفتار عادی انفرادی رانندگان ارائه می‌شود که تأثیر متقابل وسایل نقلیه در آن به‌کار رفته است. از ویژگیهای زمانی حاصل از ردگیری هر یک از وسایل نقلیه و تاریخچه حرکت آن وسایل، در ایجاد مدلی از رفتار عادی استفاده می‌شود. به‌دلیل غیرایستان بودن رفتار، از مدل مخفی مارکف برای ساخت مدل تعاملی استفاده شده است. مدل مورد استفاده دارای سه بخش اصلی است. بخش اول تاریخچه مسیر حرکت پیشینیان، که به این‌منظور یک ماتریس گذر مراکز (CTM) پیشنهاد شده که نوعی پایگاهِ داده اطلاعات مکانی- زمانی از حرکات دیده شده در فریمهای پیشین است. بخش دوم ویژگیهای زبانی یا شناسایی نوع حرکت وسایل نقلیه است، این حرکات عبارت است از مستقیم، گردش به‌راست و به چپ، انحراف به‌راست و به چپ، تغییر باند به‌راست و به چپ. بخش سوم ویژگیهای سطح پایین شامل سرعت و فاصله تا شیء مجاور است. همچنین CTM در جستجوی تکه‌های مشابه، کارامد است و می‌تواند شعاع و موقعیت جستجو را تعیین ‌کند. این فیدبک بالا به پایین، باعث افزایش کارایی ردیاب RLS و جستجوی شیء شد. در سیستم ارائه شده، مقدار متوسط تعلق درست به مدل مخفی مارکف ۲/۸۱% برای رفتار عادی به‌دست آمد. همچنین نوع حرکت با مدل مخفی مارکف با نرخ ۷/۸۲% روی داده‌های آزمون شناسایی شد و با استفاده از فیدبک CTM خطای پیش‌‌بینی روی تعداد زیادی از وسایل نقلیه حداقل۸۰% کاهش یافت.
-

دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۷۸ )
چکیده

-

دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده

شب­پره مینوز برگ گوجه­فرنگی (Tuta absoluta) خطرناک­ترین آفت گوجه­فرنگی در ایران است. سطوح مقاومت شش رقم گوجه­فرنگی به خسارت این آفت طی دو فصل زراعی (۱۳۹۴-۱۳۹۵) مورد ارزیابی قرار گرفت. نمونه­برداری به­صورت هفتگی انجام شد. خسارت­های برگی و میوه به­همراه عملکرد کل میوه در این ارقام مورد مقایسه قرار گرفت. علاوه بر این، تراکم تریموم­های برگی نیز مشخص شد. ترتیب بیش­تری به کم­ترین نرخ آلودگی برگی ارقام پریموارلی، کالج ان۳، پتومک، ریوگرند، ارلی اربانا و سوپر ۲۲۷۰ بود. در هر دو فصل زراعی، نرخ آلودگی در ارلی اربانا به­صورت
معنی­داری کم­تر از سایر ارقام بود. ترتیب عملکرد کل گوجه­فرنگی (از بیش­ترین به کم­ترین) به ارقام سوپر ۲۲۷۰، ارلی اربانا، ریوگرند، پتومک، کالج ان۳ و پریموارلی تعلق داشت.


دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده



دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

ذخیره‌های ساختمانی، مهمترین ظرفیت کالبدی توسعه درون‌زای شهری بوده، و برنامه‌ریزی برای مرمّت، ارتقاء و استفاده دوباره از آن، یکی از مهمترین سرفصل‌های حفاظت‌شهری فعّال طی دهه‌های اخیر بوده است. این روند، عاملی مهم در راه صیانت از هویّت کالبدی، و تقویت مکان‌بودگی هسته‌های تاریخی شهرها است. در ادبیات معاصرِ مرمّت‌شهری نیز، ویژگی های مثبتی مانند پایداری اجتماعی و زیست‌محیطی، تقویت حسّ مکان، به روزرسانی سازوکار برنامه ریزی، بهره‌وری اقتصادی و حفظ اصالت محیط انسان‌ساخت، از جمله مزیّت‌های استفاده دوباره از ساختارهای ارزشمند و واجد قدمت، شناخته شده است. این مقاله، ضمن بازخوانی همین روند، و استفاده از واژه ترکیبی بازکاربست‌همساز به مثابه معادلی برای عنوان Adaptive Re-use ، به بازخوانی و تطبیق‌پذیر نمودن مدل «بالقوّگی بازکاربست همساز» یا ARP (Adaptive Re-use Potential) می پردازد. بازخوانی معادله منحنی فرسودگی، و شناخت دقیق عوامل فرساینده-منسوخ‌کننده ساختارهای واجد قدمت، مدل «بالقوّگی بازکاربست همسازی» را به برآورد عمر مفید ساختار، و بهترین زمان مداخله با هدف مرمّت و روزآمدسازی آن نائل می کند. حاصل پیاده‌کردن این مدل برای یک بنای مشخّص، فهم شرایط منسوخ‌شدگی آن، و موقعیت کیفی-زمانی ساختار در ارتباط با میزان بازگشت‌پذیری به چرخه حیات دوباره است. استفاده از این مدل، در تعیین شرایط فرسودگی و بالقوّگی بازکاربست همساز برای نمونه‌ای از بناهای واجد ارزش بافت میانی تهران، به این فرضیه قوّت می بخشد که بسیاری از ساختارهای ارزشمند در بافت های تاریخی و میانی، در شرایطی قرار گرفته‌اند که امروز همچنان می توانند هدف طرح‌های موفّق بازکاربست همساز باشند، ولی در صورت از دست دادن فرصت، امکان بازگشت به چرخه حیات، و ارتقاء به منظور استفاده دوباره و منطبق با نیاز روز را از دست خواهند داد، و منحنی فرسودگی را به سوی درغلتیدن به وادی بازسازی اجباری، پیش خواهند برد.

صفحه ۱ از ۳    
اولین
قبلی
۱