۲۷ نتیجه برای Khatib
دوره ۶، شماره ۳ - ( تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده
آمایش سرزمین به زبان ساده یعنی چه شکلی از توسعه در یک منطقه قرار گیرد که در طولانیمدت بهصورت پایدار به هدف اولیه خود دست یابد. در این میان پدافند غیرعامل یکی از رویکردهای اساسی است که در نظر داشتن آن موجب میگردد تا مراکز نظامی در زمان وقوع حملات نظامی و جنگ، کمترین میزان آسیبپذیری را به همراه داشته باشند. در این پژوهش تعداد ۱۸ شاخص برای احداث مراکز نظامی در استان گلستان از منابع آموزشی، پژوهشی و عملیاتی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران شناسایی و انتخاب گردید و سپس وزن هر شاخص با استفاده از رویکرد AHP بهصورت بردار ویژه مشخص گردید. سپس دادههای خام بهدستآمده با استفاده از GIS به نقشههای طبقهبندی شده تبدیل گردیدند و پس از تلفیق با ضرایب بردار ویژه، نقشه نهایی پهنهبندی مکانی احداث مراکز نظامی در این استان بر اساس شاخصهای پدافند غیرعامل تهیه گردید. نتایج بهدست آمده نشان داد که در این استان پهنههایی با مطلوبیت بسیار مناسب و بسیار نامناسب وجود ندارد. همچنین در مجموع پهنههایی با مساحت ۶/۳۴۰ کیلومترمربع در این استان وجود دارد که دارای مطلوبیت مناسب است. سایر مناطق استان (۳۳/۹۸ درصد از مساحت کل استان) یا دارای مطلوبیت متوسط بوده و یا به دلیل نزدیکی به شهرها، فاصله نامناسب از گسلها، نزدیکی به مراکز صنعتی و معادن شرایط نامناسبی برای احداث مراکز نظامی ایمن را دارا هستند.
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده
دوره ۸، شماره ۶ - ( شماره ۶ (پیاپی ۴۱)- ۱۳۹۶ )
چکیده
زبانشناسی نقشگرا زبان را بهعنوان یک نظام معانی به همراه صورتهایی میداند که از طریق همین صورتها، معانی تشخیص داده میشوند. در دستورِ نقشگرای هلیدی، علاوهبر فرانقش تجربی و بینافردی که در درک تجربهها و بیان روابط بینافردی دخیلاند، مؤلفۀ معنایی دیگری هم به نام فرانقش متنی وجود دارد که بهنوعی، مکمل دو فرانقش یادشده است. در این فرانقش، زنجیرهها و توالیهای موجود درگفتمان شکل میگیرند و همچنانکه کلام پیش میرود، پیوستگی جریان سخن نیز ساماندهی میشود. زبان میان خود و بافت ارتباط برقرار میکند تا به تناسبِ بافتی که در آن بیان شده و با توجه به ویژگیهای مترتب بر آن بافت، متنآفرینی کند. نوشتار حاضر بر آن است تا ویژگیهای زبانشناختی روزبهان بقلی را در کتاب عبهرالعاشقین براساس فرانقش متنی واکاوی کند و به کشف نظام معنایی موجود در متن و چگونگی ارتباط متقابل با خواننده دست یابد. بدینمنظور بخشهایی از این کتاب برای بررسی از منظر فرانقش متنی انتخاب و در آن به تحلیل و بررسی انواع آغازگرها و میزان بسامد آنها پرداخته شده است. آنگاه با تعیین درصد انواع آغازگرها و میزان بسامد هریک، مشخص شد که درصـد وقـوع آغـازگر متنـی بـسیار بیـشتر از آغازگر بینافردی است. این امر نشاندهندۀ انسجام و هماهنگی بیشتر بندهای عبهرالعاشقین است که درواقــع رابطۀ منطقــی و معنـایی بــین دو بنــد را بــهوجــود مــیآورد؛ در حــالیکــه آغــازگر بینــافردی نگــرش، احــساسات و قضاوت گوینده را در ارتباط با پیام نشان میدهـد. وجود آغازگرهای تداومی، ساختاری و افزودۀ پیوندی، سهم بسزایی در پیوستگی کلام و انسجام میان بافت و گسترش مفهوم در بندهای بههم پیوسته دارد.
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( پاییز و زمستان ۱۳۸۵ )
چکیده
کوهستان های نیمه خشک،به لحاظ حاکمیت شرایط اقلیمی خاص وویژگی های هیدرولوژیگی وتوپوگرافی ،ازمستعدترین مناطق برای وقوع لغزش ها ،بویژه لغزش های دره ای محسوب می شوند .دراین مناطق ،تشکیل آبراهه های عمیق وتغییرآرایش جریان آب ها درطول آنها،از عوامل تحریک کننده اصلی مواد دیواره دره ها،به وقوع لغزش به شمارمی آیند .در طول آبراهه های عمیق منطقه موردمطالعه ،به عنوان یک منطقه کوهستانی نیمه خشک ،لغزش های های متعددی بوقوع پیوسته است .با توجه به نقش این لغزش ها درتغییرویژگی های هیدرولوژیکی دره ها وهمچنین تغییردرمیزان بار رسوبی رودخانه ها وتهدید مساکن روستائی ،نقش عوامل مختلف دروقوع آنها، ازجمله تراکم زهکشی ،اختلاف ارتفاع و ویژگی های سازندهای سطحی ،با استفاده از نقشه های زمین شناسی ،توپوگرافی ،عکس های هوایی ونمونه برداریها وبازدید های میدانی ،مورد بررسی وتحلیل گرفته اند .نتایج این تحلیل های نشان می دهد که میزان گسیختگی ها ولغزش های دره ای ،تابع میزان تراکم زهکشی ،بویژه تراکم آبراهه های عمیق ،تابع تغییرات نسبت های Ds/Dd وهمچنین تابع تغییرات R می باشد .تا ارتفاع معینی از شیب های منطقه وبرروی سازندهای سست ومنفصل، هرچه برمیزان اختلاف ارتفاع افزوده می شود ،احتمال وقوع لغزش های دره ای نیز افزایش می یابد.
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( پاییز و زمستان ۱۳۸۵ )
چکیده
-چکیده
فرسایش آبراهه ای درحوضه های کوهستانی ،ازمهمترین عامل افزایش رسوب محسوب می شود.عوامل بی شماری به تنهائی ویادرقالب یک مجموع ،در تحریک بسترجریان رودخانه ها ویا شیب های مشرف به دره ها،نقش ایفا می کنند.نحوه عملکردفرآیندهای مختلف رودخانه ای ودامنه ای ،با شاخصه هایی همراه هستند که مهمترین آنها،حضوراشکال کاوشی ویا نهشته ای درطول دره هاوتغییرنیمرخ طولی آنها درطی زمان می باشد.استنادبه نحوه آرایش نیمرخ طولی دره ها در بررسی نحوه عملکرد فرآیندها،می توانند اطلاعات با ارزشی ارائه دهد.مهمتر اینکه ، می توان نیمرخ طولی دره ها رابا استفاده ازتحلیل های رگرسیونی (باانواع توابع ریاضی )تفسیروتغییرات آن رادرطی زمان بررسی نمود ودره ها را با تکیه به ضرایب حاصل ازتحلیل های رگرسیونی مقایسه نمود.با این توجیه که ،تحول دره ها مشخص کننده میزان سایش درطول دره ها ویادرکل حوضه یک آبریزویژه است ،دراین مقاله سعی شده است نحوه فرسایش درطول آبراهه ها درارتباط با تحول دره ها وکل حوضه ،با استفاده از تحلیل های رگرسیونی مورد بررسی قرارگیرد وبا استناد به نتایج حاصل ،محدوده های تحت انواع فرسایش ،پهنه بندی شود.نتایج این بررسی ها نشان می دهد که بطورکلی حوضه قرنقو ،دره اصلی و بعضی ازدره های فرعی آن درمرحله بلوغ (برازش با تابع توانی ) واقع شده اندوبیشترین مساحت حوضه نیزتحت فرسایش آبراهه ای متوسط قراردارد .
دوره ۱۱، شماره ۰ - ( ویژه نامه ۱۳۸۶ )
چکیده
در امتداد جبهه کوهستانی دامنه شمالی و جنوبی رشته کوهستانی میشوداغ، واقع در شمال غرب ایران، مخروطافکنههایی شکل گرفتهاند که تشکیل آنها بی ارتباط با عوامل محیطی، از قبیل فعالیتهای تکتونیکی نیست. در این تحقیق، فعالیتهای تکتونیکی در بخشهای مختلف رشته کوهستانی میشوداغ (۳۷ مخروطافکنه کواترنری در قالب چهارگروه)، به عنوان مهمترین عامل ایجادکننده فضای مناسب برای رسوبگذاری فرض شده است و برای اثبات این فرضیه و دستیابی به اهداف آن که همانا تعیین نقش فعالیتهای تکتونیکی در ایجاد اشکال مخروطافکنهای است، ابتدا مخروطافکنههای واقع در دو سوی کوهستان و حوضههای مربوط شناسایی، و سپس ویژگیهای مورفولوژیکی و شاخصهای مورفومتری آنها از طریق کارهای میدانی، تحلیل نقشههای توپوگرافی و زمینشناسی و تفسیر عکسهای هوایی و ماهوارهای استخراج و ارتباط بین این ویژگیها از طریق روشهای آماری بررسی شدهاست. بررسیها نشان میدهد که نقش فعالیتهای تکتونیکی در کنترل سازوکارهای مؤثر در مورفولوژی و مورفومتری سیستمهای مخروطافکنهای منطقه، نقشی دوگانه بوده است. این فعالیتها از یک سو موجبات جابهجاییهای تکتونیکی را در حوضههای آبریز فراهم کردهاند و از سوی دیگر، با ایجاد حرکات عمودی و راستالغز در پایکوههای شمالی و جنوبی میشوداغ، تفاوتهایی را در نوع فضای رسوبگذاری در قسمتهای مختلف منطقه مورد مطالعه پدید آوردهاند. در کل، اثر این فعالیتها بر سیستمهای مخروطافکنهای منطقه به صورت تغییر در زاویه رفت و روب، ویژگیهای نیمرخ طولی و عرضی سطح، چندبخششدگی، بریدگی رأس، تشکیل خندقهای فرسایشی، بالاآمدگی رسوبات کواترنری، تشکیل مخروطافکنههای تلسکوپی، ویژگیهای ساختمان زیرین مخروطافکنهها و همچنین در کشیدگی حوضههای آبریز تغذیهکننده، تغییرات شیب در جبهه کوهستانی، وجود آلومتری مثبت در رابطه بین مساحت مخروطافکنهها و مساحت حوضههای آبریز در برخی از گروههای مخروطافکنهای و تشکیل حوضههای رسوبی جدید، ظاهر شده است.
دوره ۱۱، شماره ۰ - ( ویژه نامه ۱۳۸۶ )
چکیده
وقوع لغزش در سطوح شیبدار حوضههای کوهستانی، نتیجه عملکرد فرایندهای مختلف و تأثیر چندین عامل ویژه است. نوع واحدهای سنگی، شیب، نوع کاربری، میزان بارندگی، حضور گسلها، عبور جادهها از کمرکش کوهستانها و جریان آبها در درهها، از جمله عواملی هستند که در وقوع لغزشها در نواحی کوهستانی، نقش تعیینکننده دارند، اما در یک محدوده خاص، عامل ویژهای نقش برجستهتری در وقوع لغزشها ایفا میکند که در اقدامات پیشگیرانه، تعیین چنین عامل ویژه از اهمیت خاصی برخوردار است. در حوضه قرنقوچای که از نظر نوع واحدهای سنگی، ویژگی ژئومورفولوژیکی و زمینشناسی و همچنین نحوه ارتباط انسان با محیط، تنوع خاصی وجود دارد، به لحاظ این تنوع، علل وقوع لغزشها نیز در قسمتهای مختلف حوضه، متفاوت و متنوع است. در این مقاله، با استناد به پراکندگی لغزشها بر روی ۹ لایه مختلف از نقشههای عامل، فراوانی وقوع لغزشها محاسبه و با استفاده از روش تعیین عامل ویژه، از بین عوامل مختلف، عامل اصلی تحریککننده شیبها نسبت به وقوع زمین لغزشها، تعیین شده و در نهایت با بهرهگیری از نرمافزارArc/View ، محدوده حوضه قرنقوچای از نظر حساسیت به وقوع لغزش، پهنهبندی شده است. این محاسبات و نقشه نهایی تهیه شده نشان میدهد که محدوده خاکسترهای آتشفشانی و مارنها که لغزشهای بزرگ قدیمی نیز در گذشته بر روی آنها اتفاق افتاده، مساعدترین بستر را برای وقوع لغزشها فراهم میسازند. در بخشهای دیگر حوضه، کشت آبی که با آشفتگی شدید دامنهها نیز همراه شده، به عمدهترین عامل تحریککننده دامنهها نسبت به وقوع لغزشها تبدیل گردیده است.
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( (Articles in English & French) مرداد و شهریور ۱۴۰۰ )
چکیده
Decision making and pedagogical reasoning are regarded as two of the important concepts underlying teaching skills. This study aimed to first identify the novice Iranian English as a Foreign Language (EFL) teachers’ initial decision making and pedagogical reasoning in terms of managerial mode. More importantly, it sought to inform the teachers’ decisions and reasoning through some one-to-one feedback sessions, which were interactively held between every novice teacher and an experienced teacher. The participants were one experienced (male) and five novice (four females and one male) teachers. To collect the data, a number of teaching scenarios, classroom observations, stimulated recalls, and the Self-Evaluation of Teacher Talk (SETT) framework were used. The analysis of the data using conversation analysis showed that the novice teachers benefited from their negotiated interactions with the experienced teacher and applied the points regarding all five pedagogic goals of managerial mode in the framework. After the feedback sessions, the teachers could confidently defend their decisions pedagogically when enquired for reasons. The findings showed that modifying the teachers’ decision would not be successfully ensured until they reached the “aha” of the moment or a new understanding, which is the last stage in reforming one’s pedagogical reasoning. One way to achieve this moment is through raising the teachers’ awareness of the essential metalanguage. It is thus suggested that officials in charge and institute managers provide such learning opportunities for teachers so that they take more serious steps toward their own professional development through such frameworks as SETT
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۱ )
چکیده
methyl tertiary-butyl ether) MTBE) یکی از افزودنیهای بنزین که به منظور افزایش اکتان و کاهش تولید گازهای گلخانهای استفاده میشود، MTBE میتواند از طریق راههای مختلف از جمله استنشاق، خوراکی و تماس پوستی وارد جریان خون انسان شود. همچنین کربنیک انیدراز انسانی یکی از متالوآنزیمهاست که تقریباً در تمام موجودات زنده یافت میشود و مورد مطالعات گستردهای قرار گرفته و بیماریهای متعددی با کربنیک انیدراز در ارتباط هستند. در این مطالعه اثر مجاورت MTBE با آنزیم کربنیک انیدراز II انسانی بر فعالیت آنزیم با روشهای طیفسنجی مرئی-فرابنفش بررسی شد و تغییرات Tm آنزیم در غلظتهای مختلف از MTBE گزارش شدهاست. همچنین تغییرات ساختاری آنزیم در حضور MTBE با طیفسنجی فلورسنس ذاتی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان میدهد فعالیت آنزیم در مجاورت MTBE با مکانیسم مختلط خطی مهار شده است. نتایج مربوط به طیفسنجی فلورسنس ذاتی آنزیم تغییرات ساختار درحضور MTBE را نشان میدهد. همچنین در پی اتصال MTBE به آنزیم، پایداری حرارتی آنزیم کاهشیافته و نسبت به تغییرات دما حساس شده است.
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۴- )
چکیده
با اختصاص یک شماره کامل مجله اکسپدیشن به حسنلو در سال ۱۹۸۹ از طرف هیأت باستانشناسی امریکایی شاغل در این محوطه در سالهای قبل از انقلاب و پذیرفتن بعضی اشتباهات در تعبیر و تفسیر یافتهها در مقالات مندرج در آن و از سوی دیگر با آغاز فعالیتهای هیأت باستانشناسی ایرانی در سال ۱۳۷۹، تغییراتی در گاهنگاری و لایهنگاری حسنلو ضرورت پیدا کرد که این مقاله به آن پرداخته است. انتساب آثار مربوط به دوران چهارم حسنلو به دولت ماننا از ابتدای کار با مخالفت بعضی محققان روبرو بود که بالاخره دایسون نیز آن را بهطور ضمنی پذیرفت. قبول اشتباه درباره انتساب دیوار دوم دفاعی به مانناها و اعلام رسمی اورارتویی بودن آن، ولی اصرار بر ادامه حضور اورارتوها در حسنلو تا پایان کار آن دولت در اواخر قرن هفتم با آغاز قرن ششم ق.م. و همچنین اورارتویی دانستن اتاقهای داخل قلعه از مواردی است که با یافتههای هیأت ایرانی تطبیق نمیکند. نحوه از میان رفتن بخش خشتی دیوار دفاعی اورارتویی و روش نامگذاری لایههای روی آن از موارد دیگری است که نیاز به بررسی و کنکاش بیشتری دارد. نگارنده به عنوان سرپرست هیأت ایرانی حسنلو و در رابطه با تغییرات فوق الذکر، چارت گاهنگارانه جدیدی را در مقابل چارت سال ۱۹۸۹ دایسون ارائه میکند.
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۴- )
چکیده
شمال غرب ایران از چشماندازهای جغرافیایی متفاوتی چون مراتع، تپه ماهورهای کوهپایهها، کوهستان و دشتهای پر آب تشکیل میشود. با این وجود گاهنگاری موجود این منطقه منحصراً بر اطلاعات گردآوری شده از محوطههای پیرامون دریاچه ارومیه متکی است و دیگر مناطق تقریباً به طور کامل نادیده انگاشته شده است. طی عصر مفرغ جدید روش زیستی نوینی در مناطق کوهستانی شکل گرفت که ساخت دژهای مسکونی از شاخصترین ویژگیهای آن بود.
نویسندگان این مقاله کوشیدهاند تا در پرتو تحلیل مواد فرهنگی عصر مفرغ جدید متعلق به این محوطهها گاهنگاری شمال غرب ایران را بازنگری کنند.
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۹ )
چکیده
درمحدودههای کوهستانی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاکها، متأثر از تفاوت در ویژگیهای عناصر دامنهای متفاوت است. عناصر دامنهای علاوه بر تأثیرگذاری به این ویژگیها، بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر حساسیت فرسایشپذیری خاکها نیز تأثیرمیگذارند. به لحاظ تغییرات سریع در ویژگیهای خاکها درطول دامنهها، توجه به تأثیراین تغییرات در میزان فرسایشپذیری خاکها و همچنین توجه به تمامی آنها در اعمال هرگونه اقدامات حفاظتی خاک از اهمیت ویژهای برخوردار است.
هریک از ویژگیهای خاک، یعنی بافت، ساختمان خاک، مقادیر کربن آلی، میزان هدایت الکتریکی، pH، رطوبت خاک متأثر از عناصر دامنهای، به نحوی در فرسایشپذیری خاکها و یا حاصلخیزی آنهامؤثرند. به لحاظ اهمیت این تأثیرات، با هدف بررسی فرسایش تودهای خاک در محدوده مطالعه شده، به عنوان یک منطقه کوهستانی (واقع در جغرافیایی َ۱۵ ۰۳۸ تا َ۳۰ ۰۳۸ عرض شمالی وَ ۰۰۰۴۷ تا َ۳۸۰ ۴۷ طولشرقی، بین اهر و مشکینشهر). سعی شده است تا نقش عناصر دامنهای در تعیین ویژگیهای اصلی خاک و در نهایت در میزان فرسایشپذیری آن مورد بررسی قرارگیرد. در این مطالعه ابتدا با استفاده از نمونههای برداشت شده از بخشهای مختلف منطقه، ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاکها در طول دامنهها مورد تحلیل قرارگرفته و با استفاده از روشهای آماری، نقش عناصر دامنهای در طویلشدن خندقها بررسی شده است. نتایج این بررسی ها نشان می دهد که نقش عناصر دامنهای در تغییر ویژگیهای شیمیایی و فیزیکی و همچنین نقش طول دامنه در طویل شدن خندقها تعیین کننده است.
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
خاک های متورم شونده منطقه وسیعی از جهان را پوشش داده و همواره موجب بروز خسارات جدی به سازه ها و بناهای ساخته شده بر روی آنها میگردد. در این تحقیق یک برنامه آزمایشگاهی برای بهسازی و کاهش پتانسیل تورمی یک خاک متورم شونده رسی به روش مکانیکی (مسلح سازی) و شیمیایی در نظر گرفته شد. در روش مکانیکی از دو نوع الیاف مصنوعی از نوع میله ای و نواری و به ترتیب از جنس پلی اتیلن و پلی پروپیلن با درصدهای وزنی و طول های گوناگون استفاده گردید. همچنین بهسازی خاک به روش شیمیایی با استفاده از آهک و سیمان با درصدهای وزنی و زمان های عمل آوری متفاوت صورت پذیرفت. علاوه بر آن نتایج آزمایشگاهی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت و مدل های رگرسیونی چندگانه مناسب برای پیش بینی و تعیین منحنی تورم آزاد، درصد تورم آزاد نهایی و فشار تورمی و بررسی ارتباط و همبستگی بین پارامترهای موثر در پدیده تورم به صورت تابعی از درصد وزنی الیاف، نسبت طول به قطر یا عرض الیاف، درصد وزنی آهک یا سیمان و زمان عمل آوری با دقت مطلوب پیشنهاد گردید. نتایج حاصل نشان داد که بهسازی خاک با استفاده از الیاف مصنوعی و افزودنی های شیمیایی موجب کاهش قابل توجه در پتانسیل تورمی خاک متورم شونده می گردد، به طوری که سیمان، آهک، الیاف نواری و میله ای به ترتیب بیشترین تاثیر در کاهش پتانسیل تورمی را دارا می باشند.
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
این مطالعه به منظور ارزیابی عملکرد سیستم تصفیه پساب واحد تولید رزین اکریلونیتریل بوتادین استایرن (ABS) انجام شده است. سیستم تصفیه شامل ۳ آشغالگیر ریز، یک حوض دانهگیر، یک حوض متعادلساز، سیستم شناورسازی با هوای محلول (DAF)، یک واحد بیولوژیکی لجن فعال و واحد زلالساز می-باشد. این سیستم پیشتصفیه به منظور کاهش مواد جامد معلق و COD پساب واحد ABS قبل از ورود به واحد تصفیه مرکزی شرکت پتروشیمی طراحی شده است. نمونههای ترکیبی متناسب با دبی در ۴ نوبت در طی ۶ ماه برداشته شده و پارامترهای BOD۵, COD ,TSS، اکریلونیتریل، اکریلامید، اکریلیک اسید، سیانید و آمونیاک مطابق با روشهای استاندارد اندازهگیری شدهاند. ساختار جمعیت میکروبی سیستم لجن فعال نیز مورد بررسی قرار گرفته است. تحت بار سطحی m۳/m۲.h ۷۶/۲ اعمال شده به سیستم DAF، راندمان حذف COD و SS به ترتیب ۲۴ و ۴۳ درصد به دست آمد. در مقادیر بار آلی kg COD/m۳.d ۰۶/۰±۷۹/۰اعمال شده به سیستم لجن فعال، راندمان حذف COD و BOD۵ به ترتیب ۵۹ و ۶۸ درصد بوده است. در مجموع، راندمان حذف COD، BOD۵ و TSS در کل سیستم پیشتصفیه به ترتیب ۹۰،۸۰ و۸۸ بوده است. بهعلاوه، راندمان حذف اکریلونیتریل در سیستم ۹۱ درصد بوده که ۲۶ درصد حذف در واحد بیولوژیکی رخ داده است. در میان باکتریهای جداسازی شده از لجن فعال، جنسهای Alcaligenes، Pseudomonas، Bacillus و Moraxella به عنوان باکتریهای نیتریفایر هتروترف شناسایی شدهاند.
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۱۰- )
چکیده
سیستم های جهان واقعی رفتاری غیرخطی دارند. اگرچه، برای سادگی، اغلب یک مدل خطی در طراحی کنترل کننده مورد استفاده فرار می گیرد. حال آنکه دینامیک غیرخطی منظور نشده در طراحی میتواند به شدت کارایی کنترلکننده را تنزل دهد. در این مقاله روش جدیدی برای طراحی کنترلکننده MPC در فضای حالت برای دستهای از فرآیندهای غیرخطی پیشنهاد میگردد. در روش پیشنهادی ابتدا یک کنترلکننده MPC بر اساس مدل خطی در فضای حالت طراحی میگردد و سپس با استفاده از سری مدال این کنترلکننده به نحوی اصلاح میگردد تا اثر دینامیکهای غیرخطی منظور نشده در طراحی کنترلکننده جبران گردد. از آنجا که این کنترل کننده پیشنهادی با مدل خطی تطبیق پیدا میکند، براحتی می توان سیستم های صنعتی که بر اساس مدل های خطی طراحی شده اند را بهبود بخشید. بعلاوه، بار محاسباتی نسبت به روش های MPC غیرخطی کاهش یافته است. در انتها روش پیشنهادی روی مدل دو سیستم واقعی شبیهسازی و نتایج مورد بررسی قرار میگیرد.
دوره ۱۶، شماره ۵ - ( ویژه نامه- ۱۳۹۵ )
چکیده
امروزه افزایش آلودگی هوای ناشی از رشد صنعتی در کشورهای در حال توسعه به یکی از نگرانیهای اصلی زیستمحیطی تبدیل شده است. فرآیندهای مرتبط با نفت و گاز بهعنوان یکی از منابع عمده آلودگی هوا محسوب میشوند که نشتی از تجهیزات فرایندی سهم عمدهای در انتشار آلایندهها و به خصوص ترکیبات آلی فرار (VOCs) در این صنایع دارند. استایرن و اکریلونیتریل بهعنوان دو ماده اصلی در فرآیند واحد ABS، امکان انتشار به محیط از نشتیهای مختلف موجود در واحد را دارند. در مرحله اول این تحقیق، منابع اصلی انتشار این آلایندهها با استفاده از اطلاعات موجود در اسناد مختلف از جمله PFD، PID و کتابچه طراحی واحد ABS شناسایی شد. سپس میزان انتشار از هر منبع با استفاده از ضرایب انتشار ارائه شده توسط سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا (USEPA) تخمین زده شد. در نهایت، مقادیر دبی انتشار بدست آمده بهعنوان ورودی مدل ISCST۳ و به منظور بدست آوردن الگوی پراکنش این آلایندهها در اطراف واحد ABS مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیشترین غلظت آلاینده استایرن در اطراف واحد µg/m۳ ۶۴۶ میباشد که کمتر از غلظت مرجع ارائه شده توسط USEPA میباشد. بیشترین غلظت تخمین زده شده توسط مدل ISCST۳ برای اکریلونیتریل نیز µg/m۳ ۲۷۲ میباشد که به مراتب بیشتر از غلظت مرجع این آلاینده میباشد. بررسی میزان انتشار از منابع مختلف نیز نشان داد که بیشترین سهم آلایندههای بررسی شده به ترتیب مربوط به نشتی از کمپرسورها، پمپها و مخازن میباشد.
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
در قاب خمشی بتنآرمه، نیروی برشی قابل توجهی در اتصالات آن تحت بار جانبی ایجاد میشود که با تغییرشکلهای زیادی همراه است. لذا از مهمترین عوامل مؤثر بر رفتار قاب خمشی تحت بار جانبی، عملکرد صحیح اتصالات میباشد. در این تحقیق، ۶ الگوی تقویت اتصال تیر-ستون بتن مسلح تقویتشده با استفاده از ورقهای الیاف کربنی (CFRP) پیشنهاد شده و عملکرد لرزهای اتصال بررسی شده است. برای رسیدن به این هدف، ابتدا مدلسازی اتصال تیر-ستون تقویتشده با استفاده از نرمافزار اجزائ محدود آباکوس انجام شده است. در این مدل، مدلسازی بتن با استفاده از مدل الاستوپلاستیک آسیبدیده و ورقهای CFRP بهصورت الاستیک و ارتوتروپیک مدل شدهاند. سپس با استفاده از نتایج تحلیل، انتخاب بهترین الگوی تقویت اتصال تیر-ستون با ورقهای CFRP بر پایهی بهبود عملکرد لرزهای اتصالات از لحاظ میزان باربری، جذب انرژی، سختی اولیه و تغییر مکانیزم شکست اتصال تعیین شده است. نتایج نشان میدهد که چیدمان مناسب ورقهای CFRP، میتواند باعث افزایش میزان باربری، بار ترکخوردگی، سختی اولیه، استهلاک انرژی و جذب انرژی اتصال شود. همچنین الگوهای تقویتی پیشنهادی باعث انتقال شکست از بر ستون به تیر در اتصال میشود.
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
این مطالعه با هدف ارزیابی عملکرد سیستم لجنفعال هوادهی گسترده مورد استفاده برای تصفیه فاضلاب مجتمع پتروشیمی تبریز انجام شده است. سیستم تصفیه شامل آشغالگیر، API، متعادلسازی، انعقاد و لختهسازی، سیستم DAF، حوض هوادهی، زلالساز اولیه و ثانویه و فیلتراسیون میباشد. این تصفیهخانه جهت تصفیه فاضلاب صنعتی تولیدی از واحدهای مختلف مجتمع و با هدف استفاده مجدد از پساب تصفیه شده، طراحی شده است. جهت ارزیابی عملکرد تصفیهخانه، نمونههای ترکیبی ۱۲ ساعته متناسب با دبی در ۴ نوبت در طی ۶ ماه برداشته شده و پارامترهای COD، BOD۵، TDS، TSS، فنل، سیانید، روغن، آمونیاک و TKN مطابق با روشهای استاندارد اندازهگیری شدهاند. همچنین ساختار جمعیت میکروبی سیستم بیولوژیکی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. ارزیابی عملکرد تصفیهخانه به صورت کلی و واحد به واحد انجام شده و بر اساس نتایج، مقادیر COD، BOD۵ و TSS در ورودی و خروجی تصفیهخانه بهترتیب ۲۳۰±۱۳۱۹، ۴۹۱±۹۶۷ و ۱۷۴±۲۲۷ میلیگرم بر لیتر و ۶/۱۹±۶/۷۳، ۹/۲۵±۶/۳۳ و ۹/۵±۴/۶ میلیگرم در لیتر بوده است. همچنین، در مقادیر بار آلی kg/m۳.d ۱۵/۰±۴۸/۰ در حوض بیولوژیکی، راندمان حذف COD و BOD۵ بهطور میانگین بهترتیب ۳۷ و ۴۶ درصد محاسبه شده است. نتایج آنالیز میکروبی نشان داد که از میان باکتریهای جداسازی شده، جنسهای Alcaligenes، Pseudomonas، Bacillus، Moraxella و Veillonella بهعنوان باکتریهای نیتریفایر هتروتروف غالب در سیستم میباشند.
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده
بهینهسازی سازهها تحت بار زلزله بهگونهای که ضمن حفظ امنیت جانی، صرفهی اقتصادی نیز داشته باشد امری ضروری است. عدم تکرارپذیری زلزلههای با خصوصیات کاملاً مشابه، روند طراحی و بهینهسازی سازهها تحت زلزلههای رخداده درگذشته را امری ناصحیح جلوه میدهد و این امر سبب ظهور نوعی طراحی بر اساس زلزلهی بحرانی میشود. در این مقاله، روشی مؤثر جهت تعیین پارامترهای بهینهی میراگر جرمی تنظیمشده با استفاده از الگوریتم بهینهسازی چندهدفهی ازدحام ذرات تحت زلزلهی بحرانی پیشنهاد میشود. برای این منظور، ابتدا با توجه به اطلاعات زلزلههای رخداده درگذشته، زلزلههای بحرانی برای قاب برشی ده طبقه تحت قیود انرژی، بیشینه شتاب و طیف دامنهی فوریهی حرکت زمین محاسبه میشوند به-گونهای که تابع هدف را بیشینه نمایند. سپس از بین زمینلرزههای تولیدشده، زمینلرزهای که بیشینه مقدار را برای تابع هدف ایجاد مینماید بهعنوان تحریک بحرانی درنظر گرفته میشود. درنهایت با استفاده از فرآیند بهینهسازی چندهدفه، پارامترهای بهینهی میراگر جرمی تنظیمشده بهگونهای محاسبه می-شوند، که بیشینه جابجایی و بیشینه شتاب بام سازه کمینه گردد. نتایج مثال عددی ارائهشده حاکی از نیاز به جرم بیشتر میراگر جرمی تنظیمشده تحت تحریک بحرانی پالس گونه نسبت به تحریک بحرانی غیرپالس گونه است. همچنین نتایج نشان میدهند که الگوریتم بهینهسازی چندهدفهی ازدحام ذرات توانایی محاسبهی مقادیر بهینه برای پارامترهای میراگر جرمی تنظیمشده جهت دستیابی به کمینهنمودن بیشینه شتاب و بیشینه جابجایی در بام سازه را دارا است.
دوره ۱۷، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
در مقاله حاضر، با رویکردی تجربی به مطالعه ناپایداری انگشتی لزج در جابجایی مخلوط شدنی سیال نیوتنی پرداختهشده است. نتایج بررسی این ناپایداری در انتقال نفت از مخازن نفتی بستر زمین به سطح زمین، کاربرد گستردهای دارد. بهمنظور واقعیتر شدن نتایج این پژوهش، محیطی متخلخل با دیوارههای شفاف و ساختاری فشرده از دانههای کروی شیشه ساخته شد که نفوذپذیری آن به بستر زمین نزدیک باشد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی اثرات نسبت لزجت، میزان دبی و عدد بیبعد بلاک بر نحوه رشد و شکل انگشتیها و همچنین تأثیر آنها بر پارامترهای فیزیکی مهمی ازجمله طول اختلاط، بازده جاروبی و رشد اغتشاش به حالت پایه است. نتایج نشان داد که با افزایش نسبت لزجت، ناپایداری و تعداد شاخههای انگشتی افزایش و انگشتیهای ریز بیشتری تشکیل میشود. همچنین افزایش نسبت لزجت باعث افزایش طول اختلاط و کاهش بازده جاروبی میشود. با افزایش میزان دبی نیز مشاهده شد که تعداد انگشتیهای پهن افزایش و نوک انگشتیها تمایل به پخش شدن پیدا میکنند، علاوه بر این با بررسی نتایج مشخص شد که افزایش دبی، راندمان جاروبی را افزایش میدهد، اما تأثیر محسوسی بر طول اختلاط ندارد. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش بلاک طول اختلاط کاهش و بازده جاروبی افزایش مییابد.