جستجو در مقالات منتشر شده


۹۹ نتیجه برای Gholami


دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

نظام معنایی و تعاملی اریک لاندوفسکی بر اساس چهار الگوی «برنامه­مداری»؛ «مجاب سازی»؛ «تصادف و تطبیق» بنا شده است که به ترتیب بر اساس  اصول «قاعده مندی»، «نیت مندی»، «شانس» و «امر احساسی» تعریف شده است. طبیعتاً امکان پیاده سازی این الگو در حوزه های معرفتی و دینی وجود دارد که در آن­ها با پراتیک­های تعاملی سوژه­ها قابل انطباق است و بر این اساس می­توان تنوع و تفاوت پراتیک­های شخصیتی دینی با این الگو مورد خوانش قرار داد. از گفتمان­هایی که در قرآن کریم وجود دارد، گفت­گوها و پراتیک­های تعاملی حضرت یوسف با دیگر اشخاص سوره است. این پژوهش  با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با با تکیه برچارچوب نظری اریک لاندوفسکی، گفت­­وگوها و پراتیک­های تعاملی داستان یوسف را مورد بررسی قرار داده و ارتباط میان این الگو و شخصیت­های سوره یوسف را تبیین کرده است. دست­آورد کلی پژوهش نشان می­دهد که سوژه­ها و پراتیک­های تعاملی براساس چهار نظام معنایی به صورت بیناتعریفی از یکدیگر تشخیص داده می­شوند و هر کدام از شخصیت­های داستان بر اساس یکی از چهار نظام معنایی قابل انطباق و رهگیری است؛ ازجمله: پراتیک­های تعاملی حضرت یوسف(ع) است که بر اساس نوع بینش و ایدئولوژی که به مبدأ و مقصد هستی دارد، در چارچوب نظام معنایی برنامه­مدار قرار می­گیرد و دیگر شخصیت­ها نیز بر اساس نوع بینش و اهدافی که دنبال می­کنند در یک یا دو نوع از این نظام معنایی قابل بحث و انطباق­اند.

دوره ۱، شماره ۱ - ( - )
چکیده



دوره ۱، شماره ۱ - ( - )
چکیده



دوره ۱، شماره ۱ - ( - )
چکیده



دوره ۱، شماره ۲ - ( - )
چکیده



دوره ۱، شماره ۲ - ( - )
چکیده



دوره ۱، شماره ۲ - ( پاییز و زمستان ۱۴۰۳ )
چکیده

ایالات متحده آمریکا به واسطه جایگاه بین­‌المللی که پس از جنگ جهانی دوم و به‌ویژه پس از فروپاشی شوروی کسب کرد، همواره تلاش کرده که در مناطق مختلف دنیا به ایفای نقش بپردازد. اگرچه اهمیت آن مناطق در راهبردهای کلان آمریکا، هیچ‌­گاه یکسان نبوده است. سؤالی که مقاله پیش ­رو قصد بررسی و پاسخ به آن را دارد این است که شکل، ماهیت و نوع مواجه آمریکا با قاره آفریقا  چگونه است و از چه اصول و مبانی­ پیروی می­کند. فرضیه‌ه­ایی که در پاسخ به این سؤال با بهره­‌گیری از روش تحلیلی تاریخی مورد بررسی قرار می‌­گیرد این است که ایالات متحده با فاصله‌گرفتن از سیاست خارجی مبتنی بر ارزش و تعریف گسترده از مبارزه با تروریسم، به سمت سیاست خارجی مبتنی بر الزامات امنیتی و استراتژیک در کشورهای واقع یا نزدیک به نوار ساحلی غربی و شرقی قاره آفریقا حرکت کرده است.
 

دوره ۲، شماره ۱ - ( - )
چکیده



دوره ۲، شماره ۴ - ( - )
چکیده



دوره ۳، شماره ۱ - ( پیاپی ۴ ۱۳۹۲ )
چکیده

نشانه‌شناسی و توجه به معنا و تأثیرات آن بر استفاده‌کنندگان از رویکرد‌های نوینی است که اخیراً استفاده از آن در مطالعات شهری نیز رواج یافته و می‌تواند به‌عنوان ابزاری مناسب و کارآمد در راستای تولید داده‌های کیفی از شهر و زندگی روزمره ساکنان آن مورد استفاده قرار گرفته و طراحان شهری را در شناسایی نشانه‌ها و مفاهیمی که بر آن دلالت دارند، یاری دهد. در این مقاله محله نازی‌آباد تهران به عنوان نمونه ‌موردی از جهت حضور نشانه‌ها، تأثیر آنها و معانی عناصر محیطی بر اقشار مختلف ساکنان و خوانش محیطی بررسی می‌شود. هدف این پژوهش نقد رویکرد نقشه‌های ذهنی لینچ و بررسی تأثیر معانی حاصل از عناصر و نشانه‌های شهری در ایجاد تصویر محیط در ذهن مردم و خوانایی محیط است که با بررسی میدانی محله، تهیه نقشه‌های ذهنی، تکمیل پرسشنامه و سنجش از طریق تصویر از ساکنان محقق می‌گردد. بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهند که عناصر لینچی بیشتر به منظور خوانایی محیط و قابلیت ادراک سریع محیط پیرامون به‌کار می‌روند و بیشتر کاربرد عملکردی دارند. ولی انسان‌ها بر اساس تجربه، فرهنگ، گذشته تاریخی، جهان‌بینی و... معانی مختلفی را از عناصر محیطی برداشت نموده و تعابیر ویژه‌ای را بر اساس خوانش نشانه‌های محیطی می‌توانند از محله خود داشته باشند. لذا طراحان شهری می‌توانند تغییرات و طراحی محیطی را با توجه به عناصر حاوی بارهای معنایی در زندگی شخصی و جمعی افراد انجام داده و  امکان ایجاد دلبستگی محیطی را فراهم سازند.

دوره ۳، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده



دوره ۳، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۹۷ )
چکیده



دوره ۳، شماره ۳ - ( - )
چکیده



دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۷۸ )
چکیده

حسین غلامی دانشجوی دکتری حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه تربیت مدرس علی حسین نجفی ابرندآبادی دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی در این مقاله ابتدا به بررسی و تبیین نظریه مجازاتهای استحقاقی و سپس تشریح رویکرد آن نسبت به مساله تکرار جرم پرداخته شده است. نظریه مجازتهای استحقاقی که در واقع بازگشت به دوره "جرم مداری" یا جرم محوری حقوق کیفری است. از اوایل دهه ۱۹۷۰ و پس از انجام یافتن تحقیقات متعدد جرم شناسی که نتایج آنها حاکی از شکست اندیشه اصلاح بزهکاران بر مبنای تئوری بازپروری بوده است، بروز و ظهور کرده و در اندک مدتی مورد استقبال حقوقدانان کیفری و برخی از جرم شناسان و همچنین مدیریت مراکز نگهداری بزهکاران قرار گرفته است. چالش اصلی این نظریه با سایر نظریات مرتبط با مساله تکرار جرم در حقوق کیفری، به عادلانه یا غیر عادلانه بودن تشدید مجازات مرتکبان جرائم مکرر باز می گردد که نه فقط میان این ظنریه و سایر نظریات حقوق کیفری اختلاف افکنده، بلکه با توجه به دو رویکرد "مجازاتهای ثابت" و "حذف تدریجی کیفیات مخففه" موجب ایجاد اختلاف در میان بنیانگذاران و طرفداران این نظریه نیز دیده شده است.

دوره ۳، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۷ )
چکیده



دوره ۴، شماره ۲ - ( - )
چکیده



دوره ۴، شماره ۲ - ( - )
چکیده



دوره ۴، شماره ۴ - ( - )
چکیده



دوره ۴، شماره ۵ - ( Supplementary Issue - ۱۳۹۴ )
چکیده



صفحه ۱ از ۵    
اولین
قبلی
۱