۱۱۵ نتیجه برای Bahrami
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
اوتیسم یک اختلال عصب شناختی است. بسیاری از کودکان مبتلا به اوتیسم در زبان تحولی ندارند و معمولأ تمایل به برداشتهای تحتاللفظی از عبارات دارند. این مسأله در درک زبان استعاری مشکل ایجاد میکند که این اشکالات در دو بعد استعارات کلامی و دیداری دیده میشود. مطالعه حاضر با هدف مقایسه درک استعاری شنیداری و دیداری در کودکان اوتیسم خفیف و کودکان عادی انجام گرفته است. پژوهش حاضر یک پژوهش مقطعی و علی- مقایسه ای است. نمونه آماری این پژوهش شامل ۳۰ پسر ۷ تا ۱۰ سال مبتلا به اوتیسم خفیف در حال تحصیل در مراکز آموزشی کودکان استثنایی شهر مشهد و ۳۰ کودک عادی همتاسازی شده از نظر سنی است که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. پس از ارزیابی اولیه زبانی توسط آزمون درک استعاری مورد سنجش قرار گرفتند و جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون آماری یو من ویتنی و نرم افزار SPSS ۲۳ استفاده شد. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که در درک استعاری به صورت کلی بین کودکان اوتیسم و طبیعی تفاوت معناداری وجود دارد (P<۰/۰۰۱)، همچنین، در درک استعارههای دیداری و شنیداری نیز دو گروه تفاوت معناداری را نشان دادند (P<۰/۰۰۱). نتایج به دست آمده بیانگر این است که کودکان مبتلا به اوتیسم در مقایسه با کودکان عادی از نظر درک استعاری دیداری و شنیداری عملکرد پایینتری دارند و در نظر گرفتن این مساله میتواند در برنامهریزی و طراحی محتوای آموزشی و مداخلات توانبخشی در جهت ارتقاء عملکرد آموزشی و اجتماعی این کودکان مفید باشد.
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
در جستار پیشرو به موضوع خروج بند موصولی در زبان آلمانی پرداخته ایم. خروج بند موصولی هنگامی رخ می دهد که بند موصولی از جایگاه اصلی خود که در زبان آلمانی پس از اسم هسته است، خارج و به انتهای بند پایه منتقل شود. در این پژوهش در پی آن هستیم تا دلایل و شرایط خروج بند موصولی در زبان آلمانی را بررسی کنیم. همچنین نشان می دهیم که آیا عناصر واژگانی، مانند توصیفگر حرف اضافه ای که میان اسم هسته و بند موصولی واقع می شوند، در زبان نوشتاری و گفتاری به طور مشابه مورد استفاده قرار می گیرند؟ فرضیۀ این پژوهش بر این دو نکته تاکید دارد، نخست: چنانچه اطلاعات موجود در بند موصولی سنگین باشد یا به عبارتی تعداد واژگان به کاررفته در بند موصولی از تعداد معیّنی فراتر رود، بند موصولی میل به خروج از جایگاه اصلی خود را می یابد. و دوم اینکه تمایل به خروج بند موصولی در زبان گفتار بیشتر از زبان نوشتار است. نتایج این پژوهش که حاصل مقایسۀ بندهای موصولی در دو گونۀ زبان نوشتاری و زبان گفتاری است، نشان داد که در هر دو گونۀ زبان نوشتاری و گفتاری، وابستۀ اسم هسته متفاوت است. همچنین مشاهده کردیم که خروج بند موصولی در هر دو گونه رایج است، اما تعداد واژگان در بند موصولی نقشی در خروج بند موصولی ایفا نمی کند.
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
یادگیری زبان فرانسه بهعنوان یکی از زبانهای خارجی، با پیچیدگیهای خاصی همراه است که گاهی موجب کاهش انگیزه و عملکرد تحصیلی در میان دانشجویان میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه راهبردهای شناختی و فراشناختی ونشاط ذهنی با سرزندگی تحصیلی دانشجویان زبان فرانسه انجام شد. روش تحقیق از نوع ترکیبی (کمی و کیفی) بوده و در دو مرحله انجام گرفته است. در بخش کمی، دادهها از طریق پرسشنامههای استاندارد سرزندگی تحصیلی، نشاط ذهنی و راهبردهای شناختی و فراشناختی گردآوری شد. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان زبان فرانسه دانشگاه حکیم سبزواری (۶۱ نفر) بود که با روش تمامشماری، همه آنها در پژوهش شرکت کردند. در بخش کیفی، با استفاده از مصاحبههای نیمهساختاریافته با ۱۰ نفر از استادان زبان فرانسه دانشگاههای ایران، دیدگاهها و تجربیات آنان در زمینه سرزندگی تحصیلی و عوامل مؤثر بر آن بررسی شد. دادههای کمی با روشهای آماری توصیفی و دادههای کیفی با روش تحلیل محتوای استقرایی تحلیل گردید. یافتههای کمی نشان داد که استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی و نشاط ذهنی تأثیر مثبتی بر افزایش سرزندگی تحصیلی دانشجویان دارد. همچنین، نتایج کیفی بیانگر آن بود که متغیرهای اجتماعی، خانواده، هیجانهای آموزشی، هدفگزینی یادگیرنده، راهبردهای یادگیری، کارکردهای شناختی، مهارتهای ارتباطی، مهارتهای شناختی و عاطفی، برانگیزانندههای رفتار تحصیلی، محتوای آموزشی، متغیرهای شخصی یاددهنده، مهارتها و فنون تدریس یاددهنده و انگیزشی عمل کردن یاددهنده از جمله عوامل مؤثر بر سرزندگی تحصیلی دانشجویان هستند.
دوره ۱، شماره ۲ - ( زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده
با توجه به عمر طولانی بسیاری از چاههای نفت و گاز، لزوم انسداد موقت آنها به منظور عملیات تعمیر چاه بسیار ضروری به نظر میرسد. یکی از روشهای نوین، استفاده از مجرابندهای ژلهای است. استحکام هیدروژل در شرایط چاه مورد نظر از مهمترین چالشها در زمینه کاربرد هیدروژلهای پلیمری در انسداد موقت چاه به منظور عملیات تعمیر است. در این پژوهش از نانو ذرات سیلیکا به عنوان عامل بهبود استحکام ژل پلیمرهای پلیمری و از آزمونهای بطری و رئولوژی برای بررسی استحکام آن در شرایط چاه مورد نظر (دما و شوری زیاد) استفاده شد. همچنین خواص استحکامی هیدروژل٬ رفتار تورمی آن در محیطهای مختلف آب مقطر، آب سازند، آب شیر و نفت مورد بررسی قرار گرفت. مشاهده شد با افزودن نانوذرات استحکام هیدروژل ازPa۵۲۱ به حدود Pa۲۶۲۰۰ افزایش یافت (۵۰۰۰ درصد افزایش). همچنین با افزایش استحکام ژل٬ تورم آن در محیط آبی کاهش قابل ملاحظهای داشته است. بر اساس نتایج بدست آمده در پژوهش حاضر، نمونه ژل پلیمر حاوی ۹% وزنی از نانوذرات سیلیکا با استحکام ساختاری و پایداری حرارتی در دمای C ۹۰ْ برای انجام مطالعات میدانی معرفی میشود.
دوره ۲، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده
در این پژوهش نقش دمای خشک کردن و فشار مکانیکی بر ساختار سطحی و خواص دینامیکی فیلم نانوساختار پلیآنیلین (PAni)مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا PAni طی فرآیند پلیمریزاسیون آنیلین در حضور آمونیوم پرسولفات در محیط اسیدی سنتز و در حلال نرمال متیل-۲-پیرولیدین حل شد. محلول بدست آمده به روش لایه نشانی غوطهوری به صورت فیلم نانوساختار روی زیر لایه شیشهای از جنس کوارتز لایه نشانی شده و خشک گردید. نتایج آنالیز میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان داد با افزایش دمای خشک کردن ساختار سطحی فیلم از حالت فیبری به شبکهای متقاطع بهم پیوسته درمیآید. تصاویر میکروسکوپ عبوری نشان دادند قطر ساختارهای فیبری شکل در دمای ۳۱۸ و K ۴۱۸ به ترتیب ۱۸ و ۳۰ نانومتر است. آنالیز نیروی اتمی نشان داد میزان متوسط زبری سطحی فیلم PAniدر دمایK ۳۱۸ بدون اعمال فشار مکانیکی ۶۳ نانومتر و در فشار ۵ مگاپاسکال به کمتر از ۳۵ نانومتر میرسد. آزمایشات آنالیز دینامیکی-مکانیکی-حرارتی نشان دادند دمای انتقال شیشهای فیلم PAni تهیه شده بدون اعمال فشار مکانیکی و فیلم تهیه شده در فشار ۵ مگاپاسکال به ترتیب برابر ۳۸۶ و K ۳۷۸ است. آزمون میکروسکوپ نیروی اتمی به روش دندانه گذاری در مقیاس نانومتری جهت تعیین مقادیر سختی، مدول کشسانی و ضریب پوآسون فیلم PAni بکار گرفته شد. بررسی وابستگی دمایی و فشار اعمال شده روی سطح فیلم در تعیین خواص گرانروکشسان فیلم PAni میتواند اطلاعات مناسبی در خصوص میزان مدول ذخیره و مدول اتلاف فیلم و انرژی فعالسازی لایه پلیمری طی فرآیند تجزیه گرمایی در اختیار خواننده قرار دهد.
دوره ۲، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۹۹ )
چکیده
شیوع ویروس کرونا در اواخر سال ۲۰۱۹ و اوایل سال ۲۰۲۰ میلادی در شهر ووهان چین و پخش گسترده آن در سطح جهان تبعات مختلفی را برای مناطق گوناگون جهان داشته است. همهگیری اخیر موضوع آسیب پذیری شهرهای مرزی در برابر بیماریهای همهگیر را مطرح کرده است. زیرا شهرهای مرزی از جمله مناطق آسیب پذیر و شکننده از بعد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و ... هستند که میتوانند به شدت از کرونا ویروس آسیب بپذیرند.
پژوهش حاضر از نوع نظری-کاربردی و ازلحاظ روش مطالعه، توصیفی-تحلیلی است. دادهها و اطلاعات موردنیاز به دو روش کتابخانهای و پیمایشی جمعآوری گردید. جامعه آماری تحقیق شامل ۷۸ نفر از اساتید، دانشجویان دکتری و ارشد رشتههای جغرافیای سیاسی، جغرافیای شهری و آمایش سرزمین بودهاند که از آشنایی لازم با منطقه مورد مطالعه (شهر پاوه) برخوردار بودهاند. برای کمی سازی اطلاعات کیفی و دستیابی به برخی از تحلیلهای دادهها از طریق SPSS (آزمون فریدمن) استفاده گردیده است.
یافتههای تحقیق نشان میدهد که از لحاظ امنیت اقتصادی کاهش سطح پسانداز خانوراها با امتیاز ۱۷,۴۹ بوده است. در بعد امنیت سیاسی کاهش سطح تامین امنیت غذایی با امتیاز ۷.۲۲، در بعد امنیت اجتماعی متغیر کاهش تعاملات اجتماعی با امتیاز ۸.۲۵ و از لحاظ امنیت زیست محیطی متغیر کاهش تخریب منابع طبیعی با امتیاز ۳.۵۵ بیشترین تأثیر را از شیوع ویروس کرونا در شهر مرزی پاوه داشتهاند. ویروس کرونا توانسته است تاثیرات قابل توجهی بر امنیت شهرهای مرزی داشته باشد.
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
این مقاله به بررسی فضای معنایی فعل «شدن» در زبان فارسی می پردازد تا برخی ویژگی های بنیادین شناخت زبانی بشر، همچون تحلیل پذیری و ترکیب پذیری را تحلیل کند. یکی از پربسامدترین افعال در زبان فارسی فعل «شدن» است که با توجه به نقش های متفاوتی که در سطح جمله ایفاء میکند، شاید فعال ترین فعل در این زبان باشد. با چشم اندازی درزمانی «شدن» با چهار کاربرد مجزا (فعل اصلی، فعل ربطی، فعل کمکی تکلیفی و جزء فعلی افعال مرکب) نقش مهمی در نظام فعلی زبان فارسی ایفاء میکند، ساخت مجهول در زبان فارسی یک فعل مرکب در نظر گرفته می شود که در آن عنصر فعلی «شدن» با مقوله های زبانی متفاوتی همچون اسم، صفت، صفت مفعولی و گروه حرف اضافه ای ترکیب می شود.
بررسی فضای معنایی فعل «شدن» نشان می دهد که انواع مختلف ساخت هایی که دارای این «فعل» هستند شبکه ای معنایی را شکل می دهند که در آن جزء فعلی «شدن» معنامند است؛ چنین برداشتی برخلاف مطالعاتی است که پیشتر در حوزه ساخت مجهول زبان فارسی انجام شده و در آنها ساخت مجهول عنصری صرفاً نحوی و فاقد معنا تلقی می شود. براساس فضای معنایی فعل «شدن»، ساخت مجهول در فارسی را ساختی تحلیل پذیر فرض می کنیم که در آن وقوع «شدن» به عنوان جزء فعلی ساخت مجهول اتفاقی نیست، بلکه حاصل گسترش معنایی سایر کاربردهای آن در نظام زبان است. بنابراین ارتباط کاربردهای متفاوت «شدن» شواهد بیشتری برای این ادعای دستور شناختی ارائه میدهد که ساخت مجهول بخشی از شبکه گسترده تر ساخت های نحوی مرتبط است، نه ساختی اشتقاقی از ساخت معلوم.
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
با توجه به اهمیت موضوع وفاداری، این پژوهش درصدد آزمون و بررسی میزان تأثیر و چگونگی نحوه ارتباط بین عوامل مؤثر بر وفاداری الکترونیکی در بانک سامان بوده است که در این راستا متغیر راهبرد بازاریابی ارتباطی بهعنوان متغیر مستقل، اعتماد الکترونیکی و رضایت الکترونیکی بهعنوان متغیر تعدیلکننده و وفاداری الکترونیکی نیز بهعنوان متغیر وابسته در مدل تحقیق در نظر گرفته شده اند. به این منظور جامعه آماری این تحقیق، مجموعهای از مشتریان که در سال۱۳۹۱ از خدمات اینترنتبانک سامان در شهر تهران خدمات دریافت کردند، انتخاب شد. دو مورد از بنیانهای بازاریابی ارتباطی، یعنی تعهد و ارتباطات دو جانبه بر اعتماد الکترونیکی تأثیر قابل توجه داشته و همچنین میزان تأثیرگذاری بنیانهای مدیریت تعارض و شایستگی بر رضایت الکترونیکی در سطح بالایی قرار دارد، اما بین متغیر مدیریت تعارض و اعتماد الکترونیکی رابطه معناداری یافت نشد. واژههای کلیدی: راهبرد بازاریابی ارتباطی، رضایت الکترونیکی، اعتماد الکترونیکی.
دوره ۳، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۰ )
چکیده
مرزها پدیدههای فضایی- جغرافیایی کاملا پیچیدهای هستند که شامل ابعاد و پارامترهای متعددی میشوند. این پدیدههای فضایی- جغرافیایی با توجه به اهمیت و جایگاهی که جهت برقراری نظم و امنیت در درون کشور و حفظ منافع ملی دارا میباشند به کانون توجه حکومتها تبدیل گشتهاند و بهصورت مختلف تلاش میشود با در پیشگیری راهبردهایی از این کانونها حفاظت و حراست لازم صورت گیرد. جهت دستیابی به این مهم، گام اولیه و پایهایی شناخت ابعاد و پارامترهای شکل دهنده و موثر بر مرزها است که در این تحقیق تلاش شده است که این ابعاد و پارامترها و تاثیر آنها بر توسعه شهر مرزی جوانرود سنجیده شود. بر همین اساس پرسش نامهای متشکل از پارامترها و مولفههای موثر بر توسعه مناطق مرزی براساس ۹ بعد (سرزمینی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، سیاسی-حاکمیتی، ژئوپلیتیکی، دفاعی-امنیتی، تاریخی، حقوقی - ساختاری و فناورانه) شکل گرفت. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری اطلاعات، توصیفی- تحلیلی است. از آنجاییکه در این تحقیق هدف بررسی تاثیر پارامترهای امنیتی بر توسعه شهرهای مرزی است، تحقیق مورد نظر توصیفی از نوع همبستگی است. نتایج بهدست آمده نشان داد که در بین مولفههای بعد سرزمینی، تابآوری محیطی؛ در بین مولفههای بعد اجتماعی-فرهنگی، وجود یا عدم وجود سرمایه اجتماعی در شهر مرزی؛ مولفههای بعد اقتصادی، وابستگی ساکنین مرزی به تعامل اقتصادی با مرز؛ مولفههای بعد سیاسی- حاکمیتی، سطح آزادی عمل دولتهای محلی دو سوی مرز؛ مولفههای ژئوپلیتیکی، موقعیت ژئواکونومیکی مرز؛ مولفههای بعد دفاعی-امنیتی، مداخله بازیگران فرو ملی؛ مولفههای بعد تاریخی، تاریخ مشترک طبیعی و انسانی بین دو سوی مرز؛ مولفههای بعد حقوقی- ساختاری، نگرش حکومت به مردم و مرز و در بین مولفههای بعد فناورانه نیز مولفه زیرساخت و فناوریهای مرز مهمترین و تاثیرگذارترین عوامل موثر بر توسعه مرزی شهر جوانرود شناخته شدند.
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده
برخی مطالعات انجام شده درباره محمول های مرکب بیانگر آن است که افعال سبک از نظر معنایی، رنگ باخته اند و فاقد توان معنایی کافی برای عهده دار شدن نقش محمول مستقل هستند (Jespersen, ۱۹۶۵; Cattell, ۱۹۸۴; Grimshaw & Mester, ۱۹۸۸ ). در این نوشته، ضمن پذیرش ناقص بودن محتوای معنایی افعال سبک، به این موضوع می پردازیم که چنین ادعایی موجب نادیده گرفتن رابطه معنایی فعل سبک و فعل اصلی متناظر با آن شده است. ادعای مقاله این است که افعال سبک به صورت کاملاً نظام مند در حفظ ویژگی های طرح واره نیروی محرکه، با فعل اصلی متناظر مرتبط هستند؛ اما حوزه مفهومی که در آن ساخت نیروی محرکه اعمال می شود، از حوزه فیزیکی به حوزه انتزاعی روان شناختی منتقل می شود. درواقع، عقیده بر این است که با اینکه افعال سبک دارای معانی کاملاً قابل پیش بینی نیستند، سهم معنایی آن ها نظام مند و تاحدی شفاف است. مطالعه حاضر با تمرکز بر دو فعل سبک «کردن» و «داشتن» سعی دارد در حد امکان این نظام مندی را آشکار کند.
دوره ۴، شماره ۲ - ( - )
چکیده
دوره ۴، شماره ۲ - ( - )
چکیده
دوره ۴، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۹ )
چکیده
چکیده
در فرایند تزریق آب به مخزن، بخشی از مواد فعال سطحی که بهطور طبیعی در نفت وجود دارند، میتوانند درآب تزریقی حل شوند. وجود این مواد پدیدههای سطحی، سامانه سه فازی آب-نفت-سنگ را تحت تأثیر قرار میدهد. تأثیر این مواد بهمنظور اصلاح ترکیب یونی آب تزریقی، در مطالعات پیشین کمتر مورد توجه بوده است. در این مقاله ابتدا تأثیر ترکیبات اسیدی موجود در نفت خام و ترکیب آب اولیه بر ترشوندگی اولیه سنگ کربناته بررسی شد. سپس جهت بررسی تغییرات ترشوندگی سنگ کلسیتی نفتدوست از آب نمکهای منیزیمکلرید، کلسیم کلرید، پتاسیم کلرید و سدیم سولفات با مولاریته بین ۱/۰ تا ۱ استفاده شد. کشش بینسطحی نفت با آب مقطر و نمونههای آب نمک با غلظتهای یونی مختلف بهطور جداگانه اندازهگیری و مقایسه شد. تغییر در خواص سطحی نمونههای سنگ کلسیت از طریق اندازهگیری زاویه تماس پس از پیرسازی نمونههای مقطع نازک در آب نمکها و نفت مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج نشان داد که با افزایش غلظت یونها و قدرت یونی محلولهای نمکی، بهدلیل انحلال ترکیبات اسیدی نفت در سطح تماس دو فاز آب و نفت، کشش بینسطحی کاهش مییابد. همچنین در صورت غالب بودن ترکیبات اسیدی در نفت، یون منیزیم بیشترین تأثیر را در کاهش کشش بینسطحی و تغییر ترشوندگی سنگ دارد. بهطوری که با افزایش غلظت آن تا ۱ مولار، کشش بینسطحی به مقدار ۱ (mN/m) و زاویه تماس به ۴۲ درجه کاهش مییابد. اندازهگیری زاویه تماس نشان داد که ترکیب آب اولیه موجود در سنگ مخزن بر تغییر ترشوندگی اولیه سنگ موثر بوده و تشکیل لایه یونی-آلی در مجاورت سطح سنگ از مهمترین عوامل تغییر ترشوندگی است. حضور یون منیزیم در آب اولیه موجود در سنگ، موجب کاهش زاویه تماس به ۱۴۵ درجه و افزایش آبدوستی در سطح سنگ میشود. همچنین افزایش حلالیت ترکیبات اسیدی محلول در نفت در فاز آبی بر تغییرات ترشوندگی سنگ تأثیر زیادی دارد. نتایج بهدست آمده نشان داد که برهمکنش بین یونهای موجود در فاز آبی بخصوص کاتیونها و آنیونهای دو ظرفیتی و مواد فعال سطحی (کربوکسیلیک اسید) رفتار سطحی آب را در تماس با فاز نفت و سنگ مشخص میکند.
واژه های کلیدی: ترشوندگی، کشش بینسطحی، ترکیبات اسیدی نفت، یونهای دو ظرفیتی، لایه یونی-آلی
دوره ۴، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۱ ۱۴۰۱ )
چکیده
موضوع مدیریت و برنامه ریزی برای حریم شهرها در کشورهای مختلف به دلیل آنکه در دورههای زمانی وابسته به تحولات سیاسی، اقتصادی و نهادی است، همواره رویکردهای متفاوتی را تجربه میکنند. نگرشهایی که به صورت کلی در قالب حفاظت و یا توسعه حریم و نواحی پیرامونی خود را نشان میدهد. به همین دلیل در میان کشورهای مختلف تعریف یکسان و رسمی از حریم شهر وجود ندارد. شهر تهران در طی پنج دهه گذشته در برنامهها و طرحهای تهیه شده برای حریم آن، سیاستهای متفاوتی را تجربه کرده است که در تهیه و اجرا متفاوت بودند. در مطالعه حاضر به بررسی و تحلیل پنج دهه برنامهریزی برای حریم پایتخت پرداخته شده است و در آن سعی شده برنامههای مذکور از دو بعد سیاست و کیفیت مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند. روش مطالعه حاضر براساس هدف و ماهیت از نوع کاربردی و براساس روش استفاده، تحلیل محتوا و از نوع رهیافت تفسیری غیر سرزده است. ابزار گردآوری اطلاعات نیز مطالعات کتابخانهای و استفاده از روش اسنادی و به کارگیری منابع و متون مختلف بوده که با بررسی و تحلیل آنها مبادرت به تدوین مقولات و زیر مقولات تحقیق شده است. یافتههای مطالعه برای تحلیل سیاستها پنج دسته مقوله (مدیریت، برنامه ریزی، ساماندهی، حفاظت، توسعه) و برای تحلیل کیفیت هفت دسته مقوله (ارائه برنامه، اثر واقعیت، مشارکت مردمی، ظرفیت زیرساخت، وضعیت زمین، نحوه اجرا و سازگاری) را شناسایی کرده است. نتایج حاصله از تحلیل برنامهها نشان میدهد در برنامههای تهیه شده رهیافت و سیاست اصلی عمدتا مبتنی بر حفاظت از حریم است که برای دستیابی به آن باید صداقت (ناشی از نحوه اجرا) و مشروعیت (ناشی از کمبود مشارکت عمومی) برنامهها بهبود پیدا کند.
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
دوره ۵، شماره ۳ - ( - )
چکیده
دوره ۵، شماره ۴ - ( - )
چکیده
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
بازدهی و کیفیت روغن استخراج شده از کیلکای معمولی (Clupeonella cultriventris caspia) با استفاده از روش نوین استخراج با سیال فوق بحرانی و ۲CO از یکسو و از سوی دیگر استفاده از حلال کمکی اتانول در فشار MPa ۳۰، دمای C°۵۸ و مدت زمان ۹۰ دقیقه مقایسه شد. بازدهی کلی روغن استخراجی با افزودن حلال کمکی اتانول بهطورمعنیداری افزایش یافت(۰۵/۰˂ p). علاوه بر این، از نظر شاخصهای کیفی نیز روغن استخراج شده با حلال اصلاحگر اتانول اسیدیته، پراکساید و شاخص TBAبهمراتب کمتری نسبت به روغن استخراج شده با سیال فوق بحرانی ۲COداشت. در روغن استخراج شده با دو روش، اختلاف معناداری در ترکیب اسیدهای چرب SFA و PUFA مشاهده نشد (۰۵/۰˂ p). بهطورکلی، روشهای مورد استفاده در این تحقیق تأثیر قابل ملاحظهای بر ترکیب اسید چرب روغن استخراجی ندارد.
دوره ۶، شماره ۶ - ( شماره ۶ (پیاپی ۲۷)، ویژه نامه- ۱۳۹۴ )
چکیده
این مقاله بهدنبال بررسی نظام ساختواژی زبان فارسی در چارچوب انگارۀ صرف واژگانی- مطرحشده توسط کیپارسکی- است. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان کارایی این انگاره در تحلیل دادههای زبان فارسی است. بدینمنظور، پس از معرفی این انگاره در قالب سه پرسش به تحلیل دادههایی پرداخته میشود که در نگاه نخست انطباق چندانی با انگارۀ موردنظرِ این مقاله ندارند. در ادامه به کمک معیارهای مختلف نحوی، معنایی و شناختی آشکار میشود که اغلب دادهها نهایتاً نوعی همسویی و انطباق با انگارۀ موردنظر نشان میدهند. تأکید میشود که میزان کارایی این انگاره در تحلیل دادههای زبان انگلیسی- زبانی که انگاره براساس آن بنا شده ــ بیشتر از کارایی آن در زبان فارسی است. افزونبر این، نگارنده در جهت رفع نقصی که انگارۀ کیپارسکی در تحلیل گروهواژهها در زبان فارسی دارد، پیشنهادِ وجود حلقهای ارتباطی داده است که بتواند نمایانگر نوعی حرکت چرخهای یا رفتوبرگشتی میان دو سطح واژگان و نحو زبان باشد؛ زیرا خاستگاه اولیۀ گروهواژهها سطح نحو زبان است که پس از واژگانیشدن بار دیگر به سطح نحو بازمیگردند. بهنظر میرسد وجود این حلقه، ضریب کارآمدیِ الگوی کیپارسکی را افزایش میدهد.
دوره ۷، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۳۰)- ۱۳۹۵ )
چکیده
مقاله پیشرو به بررسی تفاوتهای موجود میان بندهای موصولی تحدیدی و توضیحی در زبانهای فارسی و آلمانی از دیدگاه ردهشناسی میپردازد. هدف از این پژوهش، نشاندادن ابزارهای متفاوتی است که در زبانهای فارسی و آلمانی برای تمایز میان این دو گونه از بند موصولی به کار گرفته میشود. همچنین این پرسش مطرح است که در هر یک از این زبانها، چه گروههای اسمی میتوانند در جایگاه اسم هسته بند موصولی قرار گیرند؟ آیا نوع بند موصولی تحدیدی و توضیحی در انتخاب اسم هسته تعیینکننده است؟ نتایج این پژوهش نشان میدهد، زبان فارسی همانند زبان انگلیسی، بمبا و عبری از ابزارها و نشانههای صوری برای تمایز میان این دو نوع از بند موصولی استفاده میکند. این در حالی است که در زبان آلمانی، ابزارها و فاکتورهای معناشناختی و کاربردشناختی در تعیین نوع بند موصولی دخیل هستند. این تحقیق همچنین نشان میدهد که در هر دو زبان، برای انتخاب گروه اسمیای که بتواند در جایگاه اسم هسته بند موصولی قرار گیرد، با محدودیتهایی روبرو هستیم. از جمله نشان داده میشود که اسم شخص در زبان آلمانی برخلاف زبان فارسی نمیتواند در جایگاه اسم هسته بند موصولی تحدیدی قرار گیرد.