۱۳ نتیجه برای Ayatollahi
دوره ۲، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۳ )
چکیده
نسخه مهم هفت اورنگ سلطان ابراهیم میرزا از نمونههای بیبدیل هنر نگارگری است که توسط هنرمندان مکتب مشهد مصوّر شده است. داستان نجات حضرت یوسف (ع) از چاه، یکی از موضوعات مثنوی هفت اورنگ است که توسط نگارگران آن زمان به تصویر کشیده شده است.
در این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی به تطبیق و مقایسه اشعار جامی در مثنوی «یوسف و زلیخا»ی هفتاورنگ با نگاره «نجات حضرت یوسف از چاه» منسوب به مظفرعلی، پرداخته شده است. این تحقیق درصدد پاسخ به این پرسشها است: الف. آیا ادبیات و شیوه بیان ادبی جامی در هفتاورنگ بر تصویرسازی نگاره نجات حضرت یوسف از چاه تأثیرگذار بوده است؟ ب. تطابق تصاویر مصوّرشده با متن اشعار براساس معیار کمّی به چه میزان است؟ به این منظور نگاره «نجات یوسف از چاه» منسوب به مظفرعلی، بهعنوان یکی از نمونههای این نسخه انتخاب شد. یافتههای این تحقیق حاکی از آن است که نگارههای ذکرشده با اشعار جامی ۲۲ درصد تطابق دارد و به میزان ۷۸ درصد عدم تطابق اشعار با نگارههای یادشده وجود دارد که نشاندهنده آزادی عمل نگارگران در تصویرگری داستان ذکرشده، عدم سرسپردگی آنان به شعر، استفاده از قوه تخیّل خود و بهرهگرفتن از محیط پیرامون و آنچه دیدهاند، در خلق این آثار است.
دوره ۳، شماره ۱ - ( - )
چکیده
دوره ۴، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۲ )
چکیده
اهداف: نگاه به مطالعات سنجش کیفیت فضای عمومی در ایران و ادبیات جهانی نشان از گونه ای یکسان سازی در استفاده از معیارهای سنجش کیفیت دارد. در حالیکه مفهوم کیفیت فضای عمومی متناسب با گونه فضا و همچنین بستر سیاسی-اقتصادی-اجتماعی شکل گیری و تحول فضای عمومی می تواند فهم و درکی متفاوت فراهم آورد. به نظر می آید در سنجش کیفیت فضای عمومی بیشتر تمرکز بر روشهای کمی و آماری بوده و فهم ماهیت فضا در سنجش کیفیت نقش پر رنگی نداشته است. این پژوهش مسیری جدید در روش سنجش کیفیت فضای عمومی مبتنی بر ترکیب روش های کیفی و کمی ارائه می دهد.
روشها: جهت اعتبارسنجی فرایند پیشنهادی، میدان هفت حوض به عنوان مورد مطالعه پژوهش انتخاب شده است. از ترکیب روش های تحلیل محتوا، تفسیری-تاریخی، مصاحبه عمیق و تدوین خاطرات شفاهی، رفتارشناسی و تحلیل همبستگی در این پژوهش استفاده شده است.
یافته ها: این پژوهش روش شناسی جدیدی مبتنی بر هفت گام شناسایی معیارهای ارزیابی کیفیت فضای عمومی مبتنی بر ادبیات جهانی، شناسایی معیارهای ارزیابی کیفیت آزمون شده در مطالعات مبتنی بر تجربه ایرانی فضاهای عمومی، تجمیع معیارهای گام اول و دوم و اعتبارسنجی امکان ارزیابی معیارهای انتخاب شده در فضای عمومی مورد مطالعه مبتنی بر بازدید میدانی، مطالعه تفسیری-تاریخی تحول فرم فضای عمومی در دوره های مختلف تاریخی، انجام مطالعات رفتاری مبتنی بر روش یان گل، انجام مصاحبه عمیق با کاربران دارای سابقه استفاده طولانی از فضا جهت استخراج خاطرات شفاهی و شناسایی مهمترین معیارهای کیفیت فضا در طول زمان و تحلیل کمی همبستگی های معیارهای کیفیت را ارائه می دهد.
نتیجهگیری: ارائه یک روش شناسی جامع در ارزیابی کیفیت فضاهای عمومی شهری مهم ترین نتیجه این پژوهش است.
دوره ۸، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: مطالعه حاضر با هدف بررسی عملکرد پریبیوتیک ایمنووال بر شاخصهای رشد، پارامترهای خونشناسی و ترکیب لاشه ماهی قزلآلای رنگینکمان انجام شد.
مواد و روشها: پریبیوتیک ایمنووال در چهار سطح ۰/۰۵%، ۰/۱%، ۰/۱۵% و ۰/۲% به جیره غذایی اضافه و جیره فاقد پریبیوتیک برای تغذیه گروه شاهد استفاده شد. هر جیره بهصورت تصادفی برای ماهیان با وزن اولیه تقریبی ۰/۵۴±۱۳/۷۶گرم در سه تکرار اختصاص داده شد.
یافتهها: بعد از هشت هفته تغذیه، وزن نهایی ماهیان تغذیهشده با ۰/۱%، %۰/۱۵ و ۰/۲% پریبیوتیک بهصورت معنیداری (۰/۰۵p<) بالاتر از ماهیان گروه شاهد بود. ضریب تبدیل غذایی در همه تیمارهای تغذیهشده با پریبیوتیک بهصورت معنیداری (۰/۰۵p<) پایینتر از ماهیان گروه شاهد بود که در تیمار ۰/۱۵ کمترین مقدار را داشت. ضریب رشد ویژه در ماهیان تغذیهشده با پریبیوتیک بیشتر از گروه کنترل بود (۰/۰۵p<). همچنین تفاوت معنیداری در پارامترهای تعداد گلبولهای قرمز، گلبولهای سفید، درصد لنفوسیت و نوتروفیل بین ماهیان تغذیهشده با جیره حاوی پریبیوتیک و گروه شاهد وجود داشت (۰/۰۵p<). در آنالیز تقریبی لاشه، میزان پروتئین افزایش معنیداری نسبت به گروه شاهد نشان داد و بیشترین میزان نیز در تیمار ۰/۱% مشاهده شد. میزان چربی و خاکستر لاشه بهطور معنیداری نسبت به گروه شاهد کاهش پیدا کرد و کمترین میزان در تیمار ۰/۱۵% مشاهده شد.
نتیجهگیری: افزودن پریبیوتیک ایمنووال به میزان ۰/۲-۰/۱۵% به جیره غذایی ماهی قزلآلای رنگینکمان اثرات مثبتی بر شاخصهای رشد، پارامترهای خونی و ترکیب لاشه داشته و سطح ۰/۱۵% نیز بهترین نتیجه را به همراه دارد.
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده
دوره ۹، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۸ )
چکیده
اﻫﺪاف: ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﻨﺎﻫﺎ و ﻣﺤﻮﻃﻪﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ- ﺗﺎریخی، یکی از ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﻘﻮیتﮐﻨﻨﺪه ﻫﻮیت ﺷﺒﺎﻧﻪ و ﺣﺲ ﻣﮑﺎن در ﺷﻬﺮﻫﺎ اﺳﺖ. اﻣﺎ ﺑﺎید ﺗﻮﺟﻪ داﺷﺖ ﮐﻪ در ﻫﺮ ﻃﺮح ﻧﻮرﭘﺮدازی، اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻧﻮری ﺑﻬﯿﻨﻪ و ﺑﻪﮐﺎررﻓﺘﻦ ﺗﮑﻨﯿﮏﻫﺎی ﻧﻮری ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎﻋﺚ ﺑﺎﻻرﻓﺘﻦ ﮐﯿﻔﯿﺖ، ﺑﻬﺮهوری در ﻣﺼﺮف اﻧﺮژی، ﺟﺬب ﮔﺮدﺷﮕﺮ و ﺻﺮﻓﻪ اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﺮای ﺷﻬﺮ ﺷﻮد. ﻫﺪف از ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺣﺎﺿﺮ، ﺑﺮرﺳﯽ اﺛﺮ ﻓﻨﺎوریﻫﺎی ﻧﻮین ﺑﺮ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﺎﻓﺖﻫﺎی ﺗﺎریخی و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺑﻮد. ﺑﺮای رﺳﯿﺪن ﺑﻪ این ﻫﺪف، دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ یک اﻟﮕﻮی ﺑﻬﯿﻨﻪ ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﺠﻬﯿﺰات ﻧﻮین ﺑﺴﯿﺎر ﮐﻤﮏﮐﻨﻨﺪه اﺳﺖ.
اﺑﺰار و روشﻫﺎ: اﺑﺘﺪا ﺑﻪ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای اسناد نورپردازی و تجارب موفق داخلی و خارجی بررسی و معیارهای ﻣﻬﻢ در ﻧﻮرﭘﺮدازی ﻣﺤﻮﻃﻪﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ- ﺗﺎریخی اﺳﺘﺨﺮاج و ﺳﭙﺲ این ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺘﺨﺼﺼﯿﻦ اوﻟﻮیتﺑﻨﺪی و اﻣﺘﯿﺎزدﻫﯽ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻋﻼوه ﺑﺮ این، ﺑﻪﮐﻤﮏ ﻧﺮم اﻓﺰار دیﺎﻟﻮﮐﺲ ۴/۱۳ ﺑﻪ ﻣﺪلﺳﺎزی ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺧﯿﺎﺑﺎن ﺳﯽ ﺗﯿﺮ ﺗﻬﺮان ﺑﺮای ﺳﻨﺠﺶ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی ﺷﺪت ﻧﻮر و دﻣﺎی رﻧﮓ ﻧﻮر در ﺣﺎﻟﺖﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. در ﻧﻬﺎیت ﻫﺮ یک از این ﺣﺎﻟﺖﻫﺎ ﺑﻪ روش دﻟﻔﯽ و ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻋﻤﯿﻖ ﺑﺎ ﻣﺘﺨﺼﺼﯿﻦ ﺳﻨﺠﺶ ﺷﺪه اﺳﺖ.
یاﻓﺘﻪﻫﺎ: ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻧﻬﺎیی، ﺣﺎﻟﺖ اﺳﺘﻔﺎده از ﭼﺮاغﻫﺎی الایدی ﺑﺎ دﻣﺎی رﻧﮓ ﻧﻮر ۴۰۰۰ﮐﻠﻮین ﺑﻪ ﺻﻮرﺗﯽ ﮐﻪ درﺧﺸﻨﺪﮔﯽ ﺑﻨﺎ در ﺣﺎﻟﺖ ﺑﻬﯿﻨﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ از زﻣﯿﻨﻪ ﺑﺎﺷﺪ، اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪه اﺳﺖ.
ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: ﺧﺮوﺟﯽ ﻧﺮماﻓﺰار، ﺑﺮای ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﺨﺶ ﭘﯿﺎدهرو و ﺳﻮارهرو ﺧﯿﺎﺑﺎن، اﺳﺘﻔﺎده از ﻻﻣﭗﻫﺎی ﺑﺨﺎر ﺟﯿﻮه ۲۵۰وات اﺳﺖ ﮐﻪ روی ﭘایهﻫﺎی ۷ﻣﺘﺮی و ﺑﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪ ۲۶ﻣﺘﺮ از یکدیگر ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪاﻧﺪ و ﻧﻮر آﻧﻬﺎ ﺑﺎ زاویه ۵ درﺟﻪ ﺑﻪ ﺳﻄﺢ ﺧﯿﺎﺑﺎن ﺑﺮﺧﻮرد ﻣﯽﮐﻨﺪ.
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۹۸ )
چکیده
مفهوم حیات و زندگی یکی از مفاهیم کلیدی در بسیاری از هنرهای تمدنهای کهن و به ویژه در هنر و تمدن ایران است. این مقاله در پی بررسی مفاهیم نمادین و صورتهای تصویری صحنههای جرعهفشانی، تقدیم جرعه و گل در هنرهای ایران کهن و تداوم آن در نقاشیهای دوره اسلامی است. هدف از این پژوهش تحلیل محتوا و ریشههای تصویری یکی از صحنههای رایج نقشپردازی شده در هنر دوره اسلامی است. صحنههایی که تقدیم هدیهای شراب مانند یا گلهایی زیبا را به تصویر کشیدهاند. در نگاه اول این نقشها را میتوان صحنههایی عادی از زندگی روزمره پنداشت، اما با بررسی تطور تصویری و محتوای اسطورهای– دینی این مضمون در هنر و فرهنگ ایران باستان را میتوان تداوم یک کهن الگوی نمادین و تصویری در هنر دوره اسلامی نشان داد. این مقاله سعی دارد با تکیه بر دادههای اسطورهای و فرهنگی مفاهیم جرعهفشانی و جرعهنوشی و به دست گرفتن گل در ایران باستان را بیان نماید و صورتهایی تصویری از این صحنهها را نشان دهد و براساس قاعده انتقال نمادها و کهن الگوها در یک فرهنگ به تحلیل صورتهایی تصویری از این مضمون در هنر دوره اسلامی ایران بپردازد. براساس اسطورهشناسی تطبیقی میتوان این نکته را مطرح کرد که جرعهفشانی، جرعهنوشی و تقدیم آیینی گل، الگوی آیینی مشترک میان اقوام هندواروپایی است. این نکته توسط بسیاری از صاحبان نظر مورد تأیید قرار گرفته است، اما نکته جالب توجه که نتیجه کلیدی این مقاله را دربرمیگیرد تداوم معنا و تصویر این الگوی نمادین در هنر و فرهنگ دوره اسلامی است.
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۴- )
چکیده
قالیبافی ایرانی از معروفترین صنایعی است که در طول قرون متمادی توجه جهانیان را به هنرهای ایرانی معطوف ساخته است. آنچه که بیش از هر عاملی قالی ایرانی را به عنوان یک اثر هنری زیبا مطرح میسازد، نقوش و چگونگی ترکیببندی آنها در فضای دو بعدی قالی است. تنوع نقش مایهها، کاربرد رنگهای عمیق و زیبا، حسن ترکیب و تناسب الوان، ترکیببندی لطیف و شاعرانه و عدم ایجاد آثار فراوان از برجستهترین ویژگیهای طراحی فرش ایرانی به شمار میروند.
پیشرفت صنعتی و توسعه حمل و نقل در قرن نوزدهم میلادی باعث شد که کاوشگران غربی با سفر به شرق، با میراث فرهنگی این تمدنها آشنا شوند. ویلیام موریس متفکر اصلی جنبش هنر و پیشه انگلستان و از پیشگامان هنر مدرن در اروپا از اولین هنرمندانی است که به تحقیق در نقوش و طرحهای قالیهای ایرانی پرداخته است.
در این مقاله کوشش شده تا در ابتدا با معرفی و مطالعه ویژگیهای فرشهای تأثیرگذار در بحث «فرش ایرانی به مثابه رسانه ارتباطی» جایگاه قالی ایرانی در هنر مغرب زمین تبیین شده، سپس با «رویکردی نشانه شناختی بر آثار ویلیام موریس» نحوه الهام وی از طراحی قالی ایرانی مورد مداقه قرار گیرد.
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( مرداد و شهریور (Articles in English & French) ۱۴۰۱ )
چکیده
There is dearth of research on disclosing the ethos of Appreciative Inquiry (AI)-based pedagogy application in language education settings (Johnson, ۲۰۱۴), especially amid the Covid-۱۹ pandemic era. To disclose the ethos in AI-based pedagogy as an appropriate pandemic pedagogy, the present study attempts to uncover the Iranian EFL learners' narratives on their lived experiences of a pedagogical shift in an English language school in northern Iran when dealing with an online class during the pandemic. Embedded in ۴-D ethos of AI-based pedagogy, namely Discovery, Dream, Design, and Destiny, this study utilizes data from observational field notes and interviews in shaping narratives. It was shown that the online language lesson agenda is a dynamic resource that emerges from content development and can be planned to confirm the learner's knowledge. More creative ways of learners' assessment are also yearned for to neutralize cheating possibilities. In addition, new modes of meaning in language education are envisaged to be designed. Learners position themselves as enriched multimodal text repertoires in a dynamic not static language community of practice. The current study has some implications for online language practice, especially in periods of crisis such as a pandemic.
دوره ۱۳، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده
قطعه آزمایشگاهی خمش سه نقطه¬ای یکی از قطعات مهم برای مطالعه رفتار شکست قطعات شیارداری است که از مواد ترد مانند سنگ¬ها و سرامیک¬ها ساخته شده¬اند. از سوی دیگر ضرایب شدت تنش شیارها، مهم¬ترین پارامترهای تعیین¬کننده در تشخیص شکست ترد سازه¬های شیاردار محسوب می¬شوند. بنابراین محاسبه ضرایب شدت تنش شیارها برای مهندسان و محققان از اهمیت ویژه¬ای برخوردار است. از آنجا که روش¬های موجود برای محاسبه ضرایب شدت تنش شیارها اغلب دشوار بوده و نیاز به محاسبات پیچیده دارند، ارائه آنها به صورت پارامترهای بی بعد ارجحیت دارد. در این مقاله، با استفاده از آنالیز اجزاء محدود و روش فرامعین، ضرایب شدت تنش قطعه مستطیلی شکل شیار دار تحت بارگذاری خمش سه نقطه¬ای به ازای پارامترهای مختلف هندسی و بارگذاری محاسبه شده است. سپس ضرایب به دست آمده به پارامترهای بی بعدی به نام ضرایب هندسی شیار YIV تبدیل شده¬ و در قالب نمودارهایی مجزا ارائه شده¬اند. نشان داده شده است که هر کدام از سه پارامتر زاویه دهانه شیار، طول شیار و فاصله نسبی دو تکیه¬گاه از یکدیگر با مقدار YIV نسبت مستقیم دارند. طراحان و مهندسان می¬توانند بدون انجام محاسبات وقت گیر، مستقیماً از نتایج این مقاله برای محاسبه پارامترهای شکست نمونه¬های مشابه استفاده نمایند.
دوره ۱۴، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
استفاده از سوراخهای متوقفکننده از جمله سادهترین روشها برای کاهش ضریب شدت تنش در نوک ترک و در نتیجه کاهش نرخ رشد ترک میباشد. کارایی سوراخهای متوقفکننده در مهار رشد ترک بر مبنای تأثیرگذاری آنها روی ضرایب شدت تنش سنجیده میشود. بسیاری از اجزای فلزی در سازههای مهندسی به دلیل هندسه خاص خود، دارای سطوحی انحنادار میباشند. بنابراین در مقاله حاضر، با استفاده از تحلیلهای اجزا محدود و با در نظر گرفتن آرایشهای گوناگون سوراخهای متوقفکننده، تأثیر حضور این سوراخها بر ضرایب شدت تنش در قطعه انحنادار با ترک مرکزی مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج عددی بیانگر این است که موقعیت و اندازه سوراخهای متوقفکننده بر مقدار ضریب شدت تنش نوک ترک تأثیرگذار است. مهمترین دلیل تغییر در ضریب شدت تنش، تأثیرگذاری سوراخهای متوقفکننده بر میدان تنش نوک ترک میباشد. با افزایش اندازه سوراخهای دوطرف ترک و کاهش فواصل افقی و عمودی آنها از نوک ترک، تأثیرپذیری ضریب شدت تنش نیز بیشتر میشود. همچنین نتایج عددی بیانگر این نکتهاند که کارایی سوراخهای متوقف کننده در سطوح انحنادار، برابر با کارایی روش مذکور در سطوح تخت است.
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
اضافه نمودن ذرات و الیاف در لایه چسب یکی از روشهای پیشنهادی برای بهبود توزیع تنش، افزایش استحکام و چقرمگی در اتصالات چسبی میباشد. در مقاله حاضر تاثیر اضافه نمودن الیافهای فلزی و به همراه آن کاهش فاصله افقی در لایه چسب بر توزیع تنشهای پوستکنی و برشی در دو جهتگیری طولی و عرضی به کمک تحلیل اجزاء محدود بررسی شده است. نتایج نشان داد در جهتگیری طولی الیاف، با کاهش فاصله افقی میان الیافهای فلزی توزیع تنشهای پوستکنی و برشی بهبود یافته و ماکزیمم مقادیر تنش در آنها نسبت به چسب تقویت نشده در طول اتصال کاهش چشمگیری پیدا مینماید. این در حالی است که در جهتگیری عرضی، با کاهش فاصله افقی میان الیافهای فلزی توزیع تنش پوستکنی در ابتدا نایکنواختتر شده و در نهایت بهبود مییابد. برخلاف روند بوجود آمده در تنش پوستکنی با جهتگیری عرضی، به دلیل باربری قابل توجه الیافهای فلزی در اثر تنشهای برشی ایجاد شده در لایه چسب، توزیع تنش برشی با کاهش فاصله افقی میان الیافهای فلزی یکنواختتر شده و ماکزیمم مقادیر تنش برشی در طول اتصال بطور منظم کاهش پیدا میکند. علاوه بر تحلیلهای صورت گرفته از توزیع تنش در طول اتصال، توزیع تنش پوستکنی و برشی در عرض اتصال بررسی گردید که حاکی از تاثیر قابل توجه الیافهای فلزی با چیدمان عرضی میباشد.
دوره ۱۶، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
در این پژوهش، تأثیر نانولولههای کربنی چندجداره بر مقاومت شکست نانوکامپوزیتهای پایه اپوکسی تحت بار برشی خارج از صفحهای (شکست مود III) در مقایسه با اثر آنها در حالت بارگذاری کششی (شکست مود I) به روش تجربی مورد بررسی قرار گرفته است. به دلیل داشتن گرانروی پایین و کاربردهای گسترده در صنعت، از اپوکسی LY-۵۰۵۲ برای ساخت نمونههای نانوکامپوزیت استفاده شده است. درصدهای وزنی در نظر گرفته شده برای محتوای نانولولههای کربن این نمونهها نیز ۰,۱، ۰.۵ و ۱ درصد هستند. در فرآیند ساخت نمونههای نانوکامپوزیتی، روش امواج مافوق صوت برای همگنسازی نانوذرات در رزین زمینه به کار گرفته شده است. در این آزمونها برای اندازهگیری مقاومت شکست نمونههای اپوکسی خالص و نانوکامپوزیتها تحت شرایط بارگذاری مود I و مود III از فیکسچر بارگذاریای که به تازگی برای مود ترکیبی I/III توسعه یافته، استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهند که در هر دو حالت بارگذاری، افزایش محتوای نانولولهها تا ۱ درصد وزنی موجب افزایش مقاومت شکست نسبت به اپوکسی خالص میشود. با این وجود، ماکزیمم چقرمگیهای شکست مود I و مود III به ترتیب، برای نانوکامپوزیتهای حاوی ۰.۵ و ۱ درصد وزنی نانولوله به دست آمدهاند. در نهایت، روندهای مشاهده شده در نتایج آزمایشگاهی، با استفاده از میکرومکانیزمهای تأثیرگذاری نانولولههای کربنی مورد بحث قرار گرفته است.