جستجو در مقالات منتشر شده


۳۳۷ نتیجه برای یوسف


دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

مقتل­ها از جلوه­های تاریخی بازتاب­ واقعۀ عاشورایند و در قالب روایت بیان می­شوند. کاربست نظریه­های نوین نقد ادبی در تحلیل روایت­های تاریخی، زمینۀ شناخت بهتری از بافت روایی این آثار فراهم می­سازد، به طوری­که ساختار روایی این گونه آثار را بهتر نمایان ­می­شود. هدف از این پژوهش، معرفی مقتلی مغفول و روایت­شناسی آن از منظر تودوروف است. این نوشتار می­کوشد به­شیوۀ توصیفی-تحلیلی سطح نحوی روایت را در مقتل سرالأسرار بررسی­کند. برای این منظور از رویکرد روایت­شناسی تودوروف بهره گرفته است. تحلیل روایی تودوروف از برجسته­ترین رویکردهای ساختارگرایی است که به نمودهایی از جمله نمود نحوی می­پردازد. بنابر یافته­های پژوهش،روایت با پی­رفت­ها، گزاره­هایش و....که نمود نحوی روایت را نشان می­دهند، طرح روایت را پیش‌برده‌است. به لحاظ ساختار زبانی؛مقتل مذکور بر محور صفت­ها و کنش­های شخصیت­ها شکل­گرفته­است. از دیدگاه نحوی؛ ده پی­رفت پایه دارد که یک پی­رفت فرعی را در خود جای­ داده­است. گزاره­های وصفی و فعلی در کنار یکدیگر با وجوه روایتی متعددی بروز یافته­اند. شیوۀ غالب ترکیب پی­رفت­ها زنجیره­سازی است .ترکیب پی­رفت­ها گاه از لحاظ مراحل پنج­گانۀ تودورف ساختار منسجمی دارند. با وضعیتی متعادل آغاز می­شوند. با کنش پاره­ای از شخصیت­ها، توازن از میان می­رود؛ اما تعدادی از پی­رفت­های پایه، وضعیت تعادل آغازین را ندارند یا نیرویی قادر به برقرار تعادل نیست. ویژگی محتوایی مقتل سبب شده تا برخی پی­رفت­ها با مراحل پنج­گانۀ تودوروف هم­خوانی نداشته­باشد؛ اما در بررسی کلی ساختار روایت­های مقتل مذکور، به این نتیجه می­رسیم که به­رغم تفاوت­هایی که در تعدادی از پی­رفت­های پایۀ مقتل مذکور وجوددارد؛ در نهایت با مراحل پنج­گانه در روایت­شناسی تودورف منطبق است.
 


دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

این مقاله به مطالعه چندمعنایی واژه "شیرین" در زبان فارسی با رویکرد زبان­شناسی اجتماعی شناختی می­پردازد.  مقاله در چارچوب مدل رابینسون(۲۰۱۰، ۲۰۱۲الف ، ۲۰۱۲ ب، و  ۲۰۱۴) نشان می­دهد که چندمعنایی واژگانی را نباید به مفهومی ایستا که در میان همه گویشوران زبان ثابت است تقلیل دهیم و اینکه متغیرهای اجتماعی مانند سن و جنسیت در آن تاثیرگذارند. این مقاله به مطالعه تأثیر دو متغیر سن و جنسیت بر تعداد و برجستگی هریک از معانی واژه چندمعنای "شیرین" می­ پردازد. روش پژوهش، ترکیبی(کمی و کیفی) و روش گردآوری داده ها، اسنادی و میدانی( پرسشنامه ای و مصاحبه) است. جامعه آماری پژوهش، کلیه افراد یک زبانه فارسی زبان تهرانی و نمونه آماری شامل ۲۰۰ آزمودنی، ۱۰۰ مرد و ۱۰۰ زن در ۴ طبقه سنی زیر ۱۸ ، بین ۱۸ تا ۳۰ ، بین ۳۰ تا ۶۰ ، و بالای ۶۰ سال است. نتایج نشان داد که توزیع معانی مختلف واژه چندمعنای مذکور نزد گویشوران زن و مرد متعلق به گروه­های سنی متفاوت یکسان نبوده و تصادفی نیست و به میزان زیادی تحت تأثیر سن و جنسیت می­باشد. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که زبان­شناسی اجتماعی شناختی تبیین­های جامع­تری در مورد تنوع معنایی واژه­های چندمعنا و تأثیر  متغیرهای جنسیت و سن بر تعداد و برجستگی هریک از معانی به دست می دهد.

دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

دراین مطالعه ۳۰ هیجان به صورت القایی به پنجاه بازیگر تئاتر داده شده و آنها برای هر حالت‌ذهنی، یک فرم بدنی طراحی کردند. دراین فرایند دوهزار تصویر از ژست بازیگران جمع‌آوری شد. تصاویر توسط ۳۲۱ نفر تماشاگر به‌صورتِ تصادفی مورد نظرسنجی قرارگرفت و ازمیانِ آنها ژستهایی که بالاترین امتیاز را دراین نظرسنجی دریافت کردند، انتخاب شد. پایایی و روایی تصاویر منتخب ازطریق نرم افزاری که برای آزمون ذهنخوانی ازطریق بدن طراحی شده بود، ارزیابی شد. این مطالعه از‌طریق تهیه و طراحی آزمون و اجرای آزمون و تحلیل و ثبت نتایج آزمون به نتایج زیر رسید.
باتوجه به نتایج آماری مشخص شد که بدن توانایی انتقال حالت‌ذهنی را دارد. ما میتوانیم از فرم بدن افراد، به حالتهای ذهنی آنها پی ببریم. ۳۰ هیجان براساس حالتهای ذهنی «هدف» در مطالعات بارون کوهن، مشخص شد. ارتباط میان ذهنخوانی ازطریقِ بدن با ذهنخوانی ازطریقِ چشم مورد ارزیابی قرار گرفت. تصاویر منتخب جهت طراحی آزمون ذهنخوانی ازطریقِ بدن شناسایی و روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت.
اولین بانک تصاویر بیان‌گرِ حالت‌های ذهنی ازطریق بدن بازیگران تهیه و طراحی گردید. در درک حالت‌های ذهنی،‌ زنان عملکرد بهتری نسبت به مردان دارند. بدن نسبت به چشم‌ها، در بیان حالت‌های ذهنی از گویایی بیشتری برخوردار است.

دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۳ )
چکیده

نوسانات نرخ ارز می‌تواند به‌طور قابل‌توجهی بر رفتار افراد در بازارهای مالی تأثیر بگذارد و موجب تشدید سوگیری‌های رفتاری ازجمله رفتار توده‌ای در میان سرمایه‌گذاران و خریداران بازار مسکن شود. لذا، سوگیری رفتار توده‌ای می‌تواند موجب ایجاد اشتباهات سیستماتیک افراد در سرمایه‌گذاری، مصرف و یا پس انداز شده و سبب شکل‌گیری فرهنگ وابستگی در تصمیمات اقتصادی افراد در بازارهای مالی علی‎الخصوص بازار مسکن گردد. از این‌رو، هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش فرهنگ وابستگی با توجه به نوسانات نرخ ارز بر ایجاد رفتار توده‌ای در بازار مسکن به تفکیک ۳۱ استان ایران طی بازه زمانی ۱۳۹۰ تا۱۴۰۰ به‌صورت تواتر فصلی با استفاده از رویکرد اقتصادسنجی فضایی است. پس از اطمینان از وجود اثر فضایی، مدل خودرگرسیون فضایی (SAR) برای استان‌های ایران انتخاب شد. نتایج حاصل از برآورد مدل، حاکی از آن است که نوسانات ناشی از نرخ ارز تأثیر مثبت و معنی­ داری بر بازار مسکن با توجه به مناطق هدف و مجاور دارد که موجب ایجاد رفتار توده‌ای در قالب نقش فرهنگ وابستگی در بازه زمانی مورد نظر شده است. از سایر نتایج تحقیق، متغیرهای نرخ تورم، شاخص تراکم جمعیت و لگاریتم حجم معاملات بورس، تأثیر مثبت و معنادار بر بازار مسکن دارند، درحالی‌که، متغیر لگاریتم مسافت از مرکز استان تهران، تأثیر منفی و معنادار بر بازار مسکن در استان‌های ایران دارد.


دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

  هدف از این مطالعه بررسی اثر پری­بیوتیک فروکتوالیگوساکارید بر رشد و تراکم باکتری­های لاکتوباسیلوس در روده بچه­ماهی ازون­برون (Acipenser stellatus) بود. برای این منظور تعداد ۹۰ قطعه بچه­ماهی ازون­برون (در هر تکرار ۱۰ قطعه) با میانگین وزن ۱۴/۰ ± ۱۶/۳۰ گرم از مؤسسه بین­المللی تحقیقات ماهیان خاویاری تهیه و با استفاده از طرح کاملاً تصادفی در ۳ تیمار و ۳ تکرار در حوضچه­های فایبرگلاس ذخیره­سازی شدند. بچه­ماهیان به مدت ۱۱ هفته با جیره­های حاوی سطوح ۰ و ۱و ۲ درصد فروکتوالیگوساکارید (۹۵Raftilose p) (شرکت سیگما) تغذیه شدند. نتایج در این تحقیق نشان داد سطح ۱ درصد فروکتوالیگوساکارید بر عوامل افزایش وزن، میزان رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی، کارایی غذا، نسبت کارایی پروتئین و شاخص کبدی تأثیر معناداری داشته است (۰۵/۰P<). تعداد کلنی باکتری­های لاکتوباسیلوس در سطح ۱ درصد افزایش معناداری در مقایسه با شاهد داشت (۰۵/۰P<). در جمع­بندی نهایی، پری­بیوتیک فروکتوالیگوساکارید قابلیت تأثیرگذاری به نسبت خوبی بر افزایش عملکرد رشد و کارایی تغذیه در بچه ماهی ازون­برون دارد و سطح ۱ درصد فروکتوالیگوساکارید در جیره می­تواند آثار مثبتی بر معیارهای رشد و تراکم باکتری­های لاکتوباسیلوس در روده داشته باشد.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده

قوم‌مداری، نوعی تلقی فرهنگی است که براساس آن اعضای یک قوم ارزش‌ها، هنجارها و شیوه‌ زندگی قوم خود را برتر از دیگر اقوام می‌دانند و براساس دیدگاه‌های قالبی درباره دیگر اقوام قضاوت می‌کند. به همین جهت در جوامع چندقومی، قوم مداری، یک مانع فرهنگی برای شکل‌گیری و گسترش روابط بین قومی‌ است. تحلیل ثانویه‌ی داده‌های یک تحقیق در بین هشت قوم ایرانی شامل ترک، کرد، لر، عرب، فارس، بلوچ، ترکمن و طالش نشان می‌دهد که اولاً قوم‌مداری در نزد همه اقوام ایرانی بالاست، در عین حال کمترین قوم مداری از آن عرب‌ها و بیشترین قوم‌مداری از آن قوم بلوچ است. ثانیاً قوم‌مداری از یک سو سبب تضعیف روابط همزیستانه‌ی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی از سوی دیگر باعث تشدید روابط تعارضی در بین اقوام می‌گردد و ثالثاً قوم‌مداری مانع از شکل‌گیری تنوع هویت جمعی(قومی) در شبکه روابط بین قومی‌ می‌گرد

دوره ۱، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۱)- ۱۳۹۲ )
چکیده

کتاب مقامات حمیدی، نمونه خوبی از متونی است که از بطن متون پیشین فرهنگ و ادبیات خویش متولد شده و به فضایی با ابعاد بسیار متنوع تبدیل شده است که در آن انواع نوشتار با هم آمیخته اند و این متن را محل تجمع چندین گونه کرده اند. هدف اصلی در این پژوهش کشف و شناخت انواع روابط متون در مقامات حمیدی است. برای رسیدن به این هدف بر اساس نظریه ترامتنیت ژرار ژنت، ۲۳ مقامه موجود در مقامات حمیدی را تحلیل و بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که این کتاب، نمونه کاملی از متون دارای ترامتنیت است که حضور چشمگیرآیات قرآن کریم در جای جای آن و استفاده از اصطلاحات و عبارات و اشعار معروف زبان و ادبیات عربی و تأثیرپذیری از اسلوب مقامه نویسی بدیع الزمان همدانی و حریری، نشانگر مجموعه ای از روابط بینامتنی و صداهای متکثر معنایی موجود در این کتاب است که روابط ترامتنی معتبری را تأیید می کند و این ارتباط در جهت ایجاد نظام معنایی این متن، شامل تمامی روابط متون در نظریه ترامتنیت ژرار ژنت است.

دوره ۱، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده

بر اساس نظریه علم ابن­سینا، علم عقلانی انسان بر اساس حلول صور معقوله در نفس توضیح داده می­شود. در این یادداشت کوتاه، نشان داده خواهد شد که حلول صور معقوله در نفس با تجرد نفس ناسازگار است.


دوره ۱، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده

نظریه مسئولیت حمایت در سال ۲۰۰۵ در سند خروجی اجلاس سران سازمان ملل مورد تأیید قرار گرفت و در سال ۲۰۱۱ در قالب قطعنامه ۱۹۷۳ شورای امنیت مبنی مداخله نظامی در لیبی صادر شد. نظریه مسئولیت، حمایت حاکی از تعهد جامعه بین­المللی به پایان دادن به بدترین اشکال خشونت و جنایت در بحران­های انسانی و مخاصمات مسلحانه داخلی است. این مقاله با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوا ضمن پرداختن به مداخله نظامی ناتو در لیبی در سال ۲۰۱۱ که منجر به حملات هوایی، ایجاد منطقه پرواز ممنوع و نهایتاً تغییر رژیم معمر قذافی شد، به نقد کاربست آن در لیبی می­پردازد. مقاله در پاسخ به پرسش اصلی مبنی بر قانونی بودن مداخله نظامی ناتو در لیبی بر آن است که نشان دهد مداخله ناتو فاقد وجاهت قانونی و فراتر از مجوز شورای امنیت برای اعمال نظریه مسئولیت حمایت بوده است. یافته­های مقاله نشان می­دهد که هرچند نظریه سعی دارد شکاف بین تعهدات سابق دولت­های عضو سازمان ملل تحت حقوق بشردوستانه بین­المللی و حقوق بشر را با این واقعیت پر کند که جمعیت انسانی که با خطر نسل‌کشی، جنایت علیه بشریت، پاک­سازی قومی و جنایت علیه بشریت مواجه است باید مورد حمایت قرار بگیرد، اما فرانسه، ایالات متحده و ناتو از قطعنامه ۱۹۷۳ در جهت اهداف سیاسی نظامی خود بهره­برداری کرده­اند و باعث توقف توسعه نظریه و بدبینی جامعه بین­المللی نسبت به اهداف و نیات قدرت­های جهانی در کاربرد نظریه و درنتیجه طرح رویکرد جدید مسئولیت حین حمایت شده­اند.
 

دوره ۱، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده

ادبیات کهن و عامیانه که یکی از بارزترین جلوه‌های فرهنگ غنی ایران است، سرشار از مضامین بکر و ایده­های ناب برای اقتباس در سینما و تلویزیون است؛ اما با وجود چنین سرمایه عظیم فرهنگی، سینماگران، درام‌نویسان و سریال­سازان ایرانی تاکنون نتوانسته­اند به‌درستی از این توان و ظرفیت بالقوه استفاده کنند. مقاله حاضر با تکیه بر جلوه‌های نمایشی و ظرفیت‌های فرهنگی نهفته در مجموعه‌آثار ادبیات عامیانه و کهن ایران، قابلیت‌های آن‌ها را در تولیدات رسانه‌ای معرفی می‌کند و با روشی توصیفی- تحلیلی و رویکردی آسیب‌شناسانه به گسست‌های تاریخی در روند ارتقاء سطح نمایشی روایت‌های کهن فارسی، به ارزیابی کیفی این آثار و اثبات فرضیات تحقیق می‌پردازد. نگارنده پس از بازنگری مهم‌ترین جلوه‌های روایی ادب کهن و عامیانه، چالش­های فرارو در روند اقتباس از آن‌ها را به همراه برخی راهکارهای مناسب انطباق‌سازی در تولیدات رسانه‌ای بیان می‌کند. در پایان مقاله نیز با نقل و نقدِ نمونه‌هایی از ادب کهن، شیوۀ اقتباس از آن‌ها بیان خواهد شد.

دوره ۱، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۰ )
چکیده

یکی از مهم‌ترین مسائل بخش ارجاع در فلسفه زبان، معنای نام­های خاص است. دو شخصیت اصلی این مبحث فرگه و میل هستند. فرگه علیه دیدگاه میل، چند معما را مطرح کرده است. یکی از این معماها، معمای بافتار باور است. معمای بافتار باور بیانگر آن است که دیدگاه میل نادرست است؛ زیرا مستلزم تقریری از اصل جانشینی (S) است که آن تقریر در بافتار باور منشأ تناقض است. اصل S را به دو تقریر می­توان بیان کرد. فرگه در معمای خود نشان می­دهد که S۱ در بافتار باور منشأ تناقض می­گردد و از آنجایی که دیدگاه میلی مستلزم S۱  است، با نقض S۱ نقض می­شود. در حالی که، اگر دیدگاه فرگه درباره نام­های خاص پذیرفته شود، از آنجا که مرجع نام­های خاص در بافتار باور همان معنای آنها در بافتار معمولی است و معنای آنها در بافتار معمولی متفاوت است، S۲ که شهودی‌تر از S۱ است، در هیچ بافتاری نقض نمی­شود. کریپکی که یکی از مدافعین برجسته دیدگاه میلی است، نشان می­دهد که معمای بافتار باور، در صورت پذیرفتن دیدگاه فرگه در باب معنای نام­های خاص نیز قابل بازتولید است. وی با استفاده از دو اصل شهوداً صادقِ رفع نقل قول و ترجمه، معمای اول خود و با کمک‌گرفتن از فقط اصل رفع نقل قول، معمای دوم خود را طراحی می­کند. دیوید سوسا که از مدافعین دیدگاه فرگه­ای است، مدعی است که معمای فرگه علیه میل را که کریپکی معتقد است، توانسته با دو معمای مشابه، خنثی کند، مجدداً احیاء کرده است. از نظر وی تقریری از اصل هرمنوتیککه دیدگاه میلی مستلزم آن است، در بافتار باور نقض می­شود. در این مقاله پس از تبیین پیشنهاد سوسا، نگرانی­ای­ درباره آن مطرح می­شود؛ نگرانی ناظر به تحلیلی‌بودن سطر ۷ معمای فرگه، سطر ۸ معمای اول کریپکی و سطر ۷ معمای دوم کریپکی است. سوسا معتقد است که این سطور بدیه-تحلیلی هستند. در حالی که با توجه به سناریو­ی معماها، تحلیلی‌بودن این سطور واضح نیست. به‌سبب همین عدم وضوح است که برخی مانند استینبرگ منشأ تناقض را در معماهای سه‌گانه سطور مذکور می­داند.


دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده

زبان شناسی شناختی رویکردی است که به زبان به عنوان وسیله ای برای کشف ساختار نظام شناختی انسان می نگرد. زبان شناسان شناختی معتقدند که استعاره پدیده ای است شناختی و آنچه در زبان ظاهر می شود، تنها نمود این پدیده شناختی است. هدف اصلی این پژوهش، نشان دادن نقش انسان شناختی و روان شناختی «استعاره های مفهومی» مربوط به خودرو، کامپیوتر، تلفن و موبایل در زبان محاوره فارسی است؛ بدین منظور با در کنار هم قراردادن این استعاره های مفهومی در گفتمان عمومی، به شکل تراکمی یک مدل شناختی آرمانی از انسان و ماشین ارائه کردیم و از ساختار مفهومی مرتبط آن ها به این نتایج رسیدیم که در این استعاره ها برخلاف آرایه تشخیص و جاندارانگاری، اشیاء بی جانی چون ماشین برجسته ترند و صفات خود را به انسان انتقال می دهند. در بیشتر این استعاره ها، صفاتی از ماشین به انسان انتقال می یابد که به نوعی ضعف و ناتوانی و منفعل بودن انسان را تداعی می کند و نشانگر استیلای این مخلوق قدرتمند بر زندگی حال و آینده خالق خویش است.

دوره ۲، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۳)- ۱۳۹۳ )
چکیده

مقامه های فارسی و عربی با وجود فراوانی و تنوع ظاهری، بنیانی همبسته دارند که حاصل ساختار روایی مشترک آن ها است. هدف اصلی این پژوهش، کشف و شناخت این ساختار روایی مشترک است. بدین منظور بر پایه «نظریه ریخت‏شناسی ولادیمیر پراپ» به ارزیابی ۱۲۴ مقامه موجود در کتاب های مقامات بدیع الزمان همدانی، مقامات حریری و مقامات حمیدی پرداختیم و دریافتیم که ساختار روایات مقامه های فارسی و عربی از نظر انواع قهرمان و عملکرد آنان همانند هستند و در ۳۱ «خویشکاری» و هفت حوزه عمل با نظریه ریخت‏شناسی ولادیمیر پراپ قابل تطبیق هستند. چنین رویکردی سبب شد، طرح ۱۲۴ مقامه را در چارچوب الگویی واحد خلاصه کنیم و به این نتیجه برسیم که ساختار روایی این مقامه ها، در واقع اشکال مختلف از یک طرح اولیه بنیادین است که در خلق و ایجاد گونه مقامه مؤثر بوده است.  
-

دوره ۳، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۷۰ )
چکیده

-

دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

تاثیر پوشش خوراکی کیتوزان و کیتوزان-ژلاتین بر کیفیت فیش فینگر کپور نقره­ای هنگام نگهداری بررسی شد. فیش فینگرها به طور جداگانه در محلول­های پوششی کیتوزان ۱% و کیتوزان ۱%-ژلاتین ۴% غوطه­ور و بسته­بندی شدند. سپس جهت آزمایش­های شیمیایی (TBA، TVB-N، PV) و میکروبی (TVC و PTC) به مدت ۳۰ روز در یخچال (C˚۱±۴) نگه­داری شدند.  کمترین میزان بازهای نیتروژنی فرار در نمونه پوشش داده شده با کیتوزان مشاهده شد در‌صورتی که میزان تیوباربیتوریک اسید تیمارهای پوشش داده شده تفاوت معنی­داری نسبت به هم نداشتند (۰۵/۰>p). در بین نمونه­های پوشش داده شده، پوشش کیتوزان به طور موثری باعث کاهش بار باکتریائی کل (TVC) و سرما دوست (PTC) گردید که این میزان کاهش در روز ۱۲ به ترتیب برای TVC و PTC به اندازه ۲/۳ و log۱۰ cfu/g ۶/۲ نسبت به شاهد بود. بدین ترتیب می­توان بیان نمود که فیش فینگرهای پوشش داده شده با محلول پوششی کیتوزان نسبت به پوشش کیتوزان-ژلاتین و نمونه­های بدون پوشش موثرتر بود و ۱۸ روز بر ماندگاری فیش فینگرها افزود

دوره ۳، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۰ )
چکیده

پاندمی ویروس کرونا به‌عنوان یک پدیده تجربه نشده در دنیای مدرن آسیب‌های اقتصادی بزرگی را به تجارت بین الملل، چرخه‌ی کسب و کار و زنجیره‌های عرضه جهانی وارد آورده است. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که گذاشتن محدودیت‌ها و قرنطینه برای کاهش اثرات کرونا تا اندازه‌ای مفید بوده اما این محدودیت‌ها منجر به ایجاد بحران اقتصادی و کاهش تجارت شده است. در این راستا سازمان جهانی گمرک با تمرکز بر اقدامات موثر گمرک در مقابل کووید ۱۹ در راه آینده‌ای پایدار پیشرو بوده و گمرکات سراسر جهان را در این خصوص دعوت کرده تا ضمن کاهش شیوع کووید ۱۹، اثرات بحران اقتصادی و کاهش تجارت را برطرف کند. بر این اساس سازمان جهانی گمرک از اعضای خود دعوت کرد که سیاست‌ها و اقدامات خود برای مقابله با شیوع ویروس کرونا و کاهش اثرات اقتصادی و تجاری آن را با تمامی گمرکات جهان به اشتراک بگذارند. سازمان جهانی گمرک این اقدامات و سیاست‌ها را در چهار مقوله (تسهیل جابه‌جایی محصولات ضروری و کمکی، حمایت از اقتصاد و یکپارچگی زنجیره تامین، محافظت از جامعه و محافظت از کارکنان) دسته بندی کرده است. نتایج این تحقیق نشان داده است که چهار مقوله فوق ارتباط مثبت و معنی داری با کاهش شیوع کووید ۱۹، کاهش بحران اقتصادی و کاهش تجارت دارد و توجه به پیاده سازی آن‌ها به‌ویژه در زمان بحران‌ها می‌تواند ضمن کاربرد عملی برای تقویت بعد اقتصاد و تجارت، به علاقه مندان مباحث علمی توسعه در گمرک، تجارت و ذی‌نفعان مرتبط نیز در علم یاری رساند.

دوره ۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده

هدف اصلی این مقاله، نقد و بررسی اشعار عربی خاقانی و یافتن آبشخورهای فکری و هنری آن است که تاکنون کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. در این مقاله نشان داده ایم که میان اشعار عربی خاقانی و معلقات سبع، ارتباط هایی وجود دارد و در پاره ای موارد این ارتباط ها، ماهیتی تقریباً تقلیدی پیدا می کند، به طوری که اشعار وی بازسرایی و باز آفرینی معنایی از پیش گفته شده در معلقات است که در شکل و بافتی تقلیدی باز آفرینی شده است. در این مقاله به مقایسه تطبیقی یکی از قصاید عربی خاقانی با معلقات سبع، در سه بخش ارتباط برون متنی، درون متنی و خلاقیت، پرداخته ایم. در بخش نخست، ساختار روایی، واژگان کلیدی و موسیقی، در بخش دوم مواردی مانند تخیل و مضامین مشترک و در بخش سوم میزان موفقیت خاقانی در این تقلید بررسی شده است. با اینکه شعر خاقانی در برخی حوزه ها، به ویژه فضاسازی، ساختار روایی و قرابت های معنایی، به معلقات نزدیک شده، اما در مقایسه با معلقات، استحکام و انسجام ضعیف تری به ویژه در محور عمودی دارد و اصالت تصاویر آن کمتر است، به گونه ای که در آن رنگ تصنع و تکلف و اضطراب سبک دیده می شود. به دلیل عظمت و شکوه خاقانی و هنرنمایی ها و قدرت سخنوری وی در هر دو زبان فارسی و عربی ضروری است با شناخت ویژگی ها و توجه بیشتر به سروده های عربی او، این بخش از اشعارش را نیز از مهجوری رهایی بخشیم.  

دوره ۳، شماره ۳ - ( تابستان ۱۴۰۲ )
چکیده

کتاب دیگردوستی مؤثر، کمک به دیگری را هم در حوزه مبانی نظری و هم در حوزه مبانی عملی مورد توجه قرار داده است. در واقع کمک به دیگری شامل کمک به انسان­های دیگر، حیوانات، محیط زیست و هر چیزی است که سبب بهبود شرایط انسان­ها و جهان می­شود و پرداختن به این موضوع سابقه­ای به قدمت وجود انسان دارد. کتاب دیگردوستی مؤثر، توسط پیتر سینگر از متفکران معاصر در حوزه اخلاق عملی نگاشته شده و شامل چهار بخش و پانزده فصل است. کتاب به شیوه­ بسیار مناسب و البته مؤثر و کاربردی در زمینه کمک به دیگران سخن گفته است و در این زمینه در حوزه خود کم­نظیر است؛ اما مهم­ترین نقطه ضعف کتاب، عدم توجه به نقش سازمان­های جهانی در پیشگیری از جنگ و ... است که این امر خود می­تواند نقش مؤثر و بلکه اساسی در زمینه دیگردوستی ایفا نماید.
 

دوره ۳، شماره ۴ - ( پاییز ۱۴۰۲ )
چکیده

پاره‌ای از صدراییان مدعی‌اند که سهروردی معقول‌های ثانی فلسفی را با منطقی خلط می‌کند، به این معنا که آنها را وصف اشیای خارجی نمی‌داند. قراین موافق این مدعا را می‌توان در دو دسته جای داد: الف) تصریح سهروردی به اعتباری‌بودن اوصاف فلسفی؛ ب) تاکید او بر فاعلیت ذهن در اتصاف اشیای خارجی به اوصاف فلسفی. اما اولاً، این قراین برای اثبات مدعایشان کافی نیست و ثانیاً، قراین روشنی علیه آن مدعا هست. خود ملاصدرا به شکلی دیگر خلط این دو دسته معقول‌ را به سهروردی نسبت می‌دهد و می‌گوید سهروردی اوصاف منطقی (مثل جزئیت) را با اینکه از مفاهیم منطقی است، همچون اوصاف فلسفی وصف اشیای خارجی دانسته است. این اشکال نیز وارد نیست. مراد سهروردی از «جزئیت» در عبارتِ موردنظر صدرا معنای دیگری است که از مفاهیم فلسفی است. بنابراین سهروردی معقول‌های ثانی فلسفی و منطقی را به هیچ‌یک از دو معنای مذکور با هم خلط نمی‌کند.
 

صفحه ۱ از ۱۷    
اولین
قبلی
۱
...