جستجو در مقالات منتشر شده


۱۰ نتیجه برای گوهری اردبیلی


دوره ۱۳، شماره ۵۴ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده

هدف از این پژوهش بررسی اثر دمای سرخ کردن و جایگزینی ایزوله پروتئینی سویا با آرد گندم بر ویژگی های شیمیایی دونات بود. بدین منظور نمونه­های دونات با جایگزینی ۳ و ۷ درصد  SPIبا آرد گندم نول فرموله و سپس در دماهای۱۵۰، ۱۶۵ و ۱۸۰ درجه سانتیگراد سرخ شدند. پارامترهای محتوی رطوبت، محتوی روغن، عدد اسیدی و پراکسید دونات و آزمون حسی مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از طرح فاکتوریل در قالب کاملاً تصادفی در نرم افزارMinitab ۱۶  انجام شد. میانگین­ها به کمک آزمون دانکن (۰۵/۰>p) با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج نشان داد که افزایش درصد جایگزینی SPI با آرد گندم و افزایش درجه حرارت موجب افزایش محتوی رطوبت و کاهش محتوی روغن در نمونه­های دونات شد (۰۵/۰>p). افزایش دما از ۱۵۰ درجه سانتیگراد به ۱۸۰ درجه سانتیگراد در فرایند سرخ کردن نمونه­های دونات تهیه شده با آرد گندم، ۳ درصد SPI و ۷ درصد SPI به ترتیب منجر به ۶۶/۰، ۶۴/۰ و ۵۱/۰ واحد افزایش در عدد اسیدی روغن جذب شده در آن­ها گردید نتایج تجزیه واریانس حاکی از اثر معنی­دار نوع آرد بر میزان هیدروپراکسیدها در روغن جذب شده در نمونه­های دونات بود (۰۵/۰>p). اما نتایج مقایسه میانگین نشان داد که این اثر از روند مشخصی تبعیت نمی­کند. از نظر ارزیاب­ها نمونه­های دونات هیچ­گونه تفاوت معنی­داری از لحاظ ارزیابی حسی با یکدیگر نداشتند (۰۵/۰>p).

دوره ۱۴، شماره ۶۹ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
به دلیل بهره‌وری پایین انرژی و مدت زمان طولانی خشک کردن محصولات کشاورزی با روش‌های متداول، استفاده از روش‌های نوین نظیر پرتودهی فروسرخ باید بررسی شوند. در این مطالعه جهت خشک کردن و افزایش زمان ماندگاری توت‌فرنگی، از روش پرتودهی فروسرخ استفاده گردید. اثر توان لامپ فروسرخ (۱۵۰، ۲۵۰ و ۳۷۵ وات)، فاصله نمونه از لامپ (۵، ۵/۷ و ۱۰ سانتی‌متر) و در مدت زمان ۱۱۰ دقیقه بر خشک کردن توت‌فرنگی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج خشک کردن توت‌فرنگی به روش فروسرخ نشان داد با افزایش توان لامپ و کاهش فاصله نمونه‌ها از منبع حرارتی، سرعت خشک کردن افزایش می‌یابد. با افزایش توان لامپ فروسرخ از ۱۵۰ به ۳۷۵ وات، مقدار کاهش وزن ۲۴/۶۹ درصد افزایش یافت. با افزایش فاصله نمونه‌ها از ۵ به ۱۰ سانتی‌متر، سرعت خشک شدن ۵۵/۲۳ درصد کاهش یافت. مدل‌سازی فرآیند به روش الگوریتم ژنتیک - شبکه عصبی مصنوعی با ۳ ورودی (توان لامپ، فاصله لامپ و زمان) و ۱ خروجی (کاهش وزن) انجام شد. نتایج مدل‌سازی به روش الگوریتم ژنتیک - شبکه عصبی مصنوعی نشان داد شبکه‌ای با تعداد ۹ نرون در یک لایه پنهان و با استفاده از تابع فعال‌سازی تانژانت هیپربولیک می‌توان درصد کاهش وزن در طی فرآیند خشک کردن توت‌فرنگی به روش فروسرخ را پیشگویی نمود (۹۹۹/۰R۲=). نتایج آنالیز حساسیت توسط شبکه عصبی بهینه نشان داد که توان لامپ فروسرخ به عنوان مؤثرترین عامل در کنترل کاهش وزن برش‌های توت‌فرنگی می‌باشد.

دوره ۱۴، شماره ۷۰ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

 
چکیده
بیماری سلیاک یک بیماری خود ایمنی گوارشی است که در اثر هضم گلوتن بروز می‌کند و تنها درمان موثر آن رژیم غذایی بدون گلوتن است. در این مطالعه ابتدا خمیر کیک برنجی حاوی درصدهای مختلف صمغ دانه ریحان (در چهار سطح ۰، ۵/۰، ۱ و ۵/۱ درصد) تهیه و رفتار جریانی آن‌ها بررسی شد. گرانروی خمیر با استفاده از ویسکومتر چرخشی بروکفیلد، خصوصیات فیزیکوشیمیایی (وزن، خاکستر، رطوبت، حجم و دانسیته) به روش‌های استاندارد، رنگ مغز کیک به روش پردازش تصویر و ارزیابی حسی به روش هدونیک ۹ نقطه‌ای، اندازه‌گیری شدند. با افزایش درصد صمغ دانه ریحان در فرمولاسیون کیک برنجی، گرانروی خمیر افزایش یافت. خمیر کیک‌های برنجی جزء سیال‌های غیر نیوتنی و از نوع سودوپلاستیک (وابسته به برش) و تیکسوتروپیک (وابسته به زمان) بودند. با افزایش درصد صمغ دانه ریحان از ۰ به ۵/۱ درصد، گرانروی خمیر کیک برنجی در سرعت برشی برابر s۲۰ از ۸۲/۹ تا ۶/۴۹ پاسکال ثانیه افزایش یافت. مقادیر رطوبت و حجم کیک‌ها با افزایش درصد صمغ افزایش یافت. با افزودن صمغ ریحان روشنایی کیک‌ها به دلیل افزایش حجم، افزایش یافت و همچنین از زردی نمونه‌ها کاسته شد. شاخص‌های L*، a* و b* برای نمونه حاوی ۵/۱ درصد صمغ به ترتیب برابر ۳۵/۸۸، ۷۱/۱- و ۸۹/۳۷ به دست آمد. بر اساس نتایج ارزیابی حسی، کیک برنجی حاوی ۱ درصد صمغ دانه ریحان بالاترین امتیاز را از نظر پذیرش کلی داشت.

دوره ۱۷، شماره ۱۰۹ - ( اسفند ۱۳۹۹ )
چکیده

مواد غذایی سرخ کردنی به سبب طعم و مزه و احساس دهانی مطلوب از محبوبیت ویژه­ای برخوردار هستند اما در مقابل حاوی مقدار زیادی روغن می‌باشند. زمان و دمای سرخ کردن و پوشش دهی قبل از سرخ کردن از مهم‌ترین عوامل موثر بر میزان روغن در فرآورده­های سرخ شده می­باشند. در این پژوهش اثر غلظت‌های مختلف صمغ دانه بالنگو به عنوان پوشش در سه سطح (۰، ۱۰ و ۲۰ درصد وزنی-حجمی)، دما (۱۵۰، ۱۷۰ و ۱۹۰ درجه سانتی­گراد) و زمان سرخ کردن (۲، ۴ و ۶ دقیقه) بر خواص کیفی و ویژگی‌های حسی ورقه­های کدو سبز سرخ شده بررسی و با استفاده از روش سطح پاسخ بهینه یابی شد. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت صمغ در پوشش، اتلاف رطوبت و میزان جذب روغن فرآورده کاهش یافت اما با افزایش زمان و دمای سرخ کردن، میزان رطوبت محصول کاهش و جذب روغن نمونه­ها افزایش یافت. روشنایی (*L) فرآورده با افزایش زمان و دمای سرخ کردن و افزایش غلظت صمغ دانه بالنگو کاهش یافت. در بین فاکتورهای مورد مطالعه به ترتیب دمای سرخ کردن > زمان سرخ کردن > غلظت صمغ دانه بالنگو بر روی فاکتورهای رنگی *a و *b فرآورده مؤثر بودند. نتایج ارزیابی حسی نمونه‌ها نشان داد که پذیرش کلی ورقه­های کدو سبز سرخ شده با افزایش زمان و دمای سرخ کردن افزایش می‌یابد اما با افزایش غلظت صمغ دانه بالنگو کاهش جزیی داشت. نتایج بهینه­سازی نشان داد که زمان سرخ کردن ۲ دقیقه، غلظت صمغ دانه بالنگو ۳۱/۱۴ درصد و دمای سرخ کردن ۱۷۷ درجه سانتی­گراد، شرایط بهینه فرآیند سرخ کردن ورقه­های کدو سبز بوده و با شرایط مذکور پارامترهای حسی و کیفی  محصول به صورت بهینه حفظ می‌شود. استفاده از پوشش صمغ دانه بالنگو می‌تواند منجر به تولید محصول کدو سبز سرخ شده کم چرب بدون تأثیر نامطلوب بر خواص حسی و کیفی محصول شود.

دوره ۱۹، شماره ۱۲۳ - ( اردیبهشت ۱۴۰۱ )
چکیده

هدف از این مطالعه، تولید امولسیون‌های دوگانه پایدار شده توسط هیدروکسی پروپیل متیل سلولز و مقایسه ویژگی‌های فیزیکوشیمیایی آن با امولسیون‌های دوگانه پایدار شده توسط امولسیفایر توئین ۸۰ بود. امولسیون‌های دوگانه با استفاده از روش دو مرحله‌ای تولید شدند. ابتدا یک امولسیون اولیه آب در روغن با افزودن ۲۰ درصد از فاز آبی داخلی حاوی کلرید سدیم به فاز روغنی حاوی ۹۵ درصد روغن آفتابگردان و ۵ درصد پلی گلیسرول پلی رسینولئات و مخلوط کردن توسط همزن مغناطیسی تهیه شد. در دومین مرحله امولسیون­سازی، ۴۰ درصد از امولسیون اولیه آب در روغن تولید شده در مرحله اول به ۶۰ درصد از فاز آبی خارجی حاوی امولسیفایر هیدروکسی پروپیل متیل سلولز در سه سطح ۲، ۳ و ۴ درصد، ۱ درصد هیدروکسی پروپیل متیل سلولز و ۱ درصد توئین ۸۰ و ۲ درصد توئین ۸۰ به عنوان نمونه شاهد اضافه و توسط همزن مغناطیسی پراکنده شد. هر دو امولسیون تولید شده، با استفاده از هموژنایزر سرعت بالا به مدت ۱۰ دقیقه با سرعت ۱۵۰۰۰ دور در دقیقه هموژن شدند. امولسیون‌های دوگانه تولید شده، از نظر اندازه و توزیع اندازه ذرات، پایداری، ویسکوزیته، رنگ و مورفولوژی بهینه­یابی شدند. نتایج نشان دادند که کم‌ترین اندازه ذرات مربوط به امولسیون‌ دوگانه تولید شده توسط توئین ۸۰ بود که اندازه و توزیع ذرات آن به ترتیب ۳۳/۳۸۵ نانومتر و ۳۱/۰ بود. این پارامترها برای امولسیون‌های پایدار شده توسط ۴ درصد هیدروکسی پروپیل متیل سلولز به ترتیب ۹۷/۴۵۳ نانومتر و ۳۳/۰ بود.

دوره ۱۹، شماره ۱۲۴ - ( خرداد ۱۴۰۱ )
چکیده

از روش بهینه‌سازی الگوریتم ژنتیک می‌توان برای غلبه بر محدودیت‌های ذاتی شبکه عصبی مصنوعی استفاده کرد. روش الگوریتم ژنتیک- شبکه عصبی مصنوعی دارای قابلیت بالایی برای یافتن مقدار بهینه یک تابع هدف پیچیده است. در این مطالعه ابتدا جهت خشک‌کردن صمغ دانه بالنگو، از یک خشک‌کن فروسرخ استفاده گردید. در این خشک‌کن فروسرخ اثر فاصله نمونه‌ها از لامپ پرتودهی در سه سطح ۵، ۵/۷ و ۱۰ سانتی‌متر و اثر ارتفاع صمغ درون ظرف در سه سطح ۵/۰، ۰/۱ و ۵/۱ سانتی‌متر بر زمان خشک شدن و درصد کاهش وزن صمغ دانه بالنگو در طی زمان خشک‌کردن، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج خشک‌کردن صمغ دانه بالنگو با روش فروسرخ نشان داد با کاهش فاصله نمونه‌ها از منبع حرارتی و همچنین کاهش ضخامت صمغ موجود در ظرف نمونه، زمان خشک‌کردن کاهش می‌یابد. با افزایش فاصله لامپ‌ها از ۵ به ۱۰ سانتی‌متر، میانگین زمان خشک شدن صمغ دانه بالنگو از ۶/۶۲ دقیقه به ۶/۸۷ دقیقه افزایش یافت. با افزایش ضخامت نمونه‌ها از ۵/۰ به ۵/۱ سانتی‌متر نیز میانگین زمان خشک شدن صمغ دانه بالنگو از ۹/۴۵ دقیقه به ۲/۱۰۹ دقیقه افزایش یافت. در مرحله بعد، این فرآیند توسط روش الگوریتم ژنتیک- شبکه عصبی مصنوعی با ۳ ورودی (زمان پرتودهی، فاصله لامپ از سطح نمونه‌ها و ضخامت نمونه‌ها) و ۱ خروجی (درصد کاهش وزن) مدل‌سازی شد. نتایج مدل‌سازی به روش الگوریتم ژنتیک- شبکه عصبی مصنوعی نشان داد شبکه‌ای با ساختار ۱-۹-۳ در یک لایه پنهان و با استفاده از تابع فعال‌سازی تانژانت هیپربولیک می‌تواند درصد کاهش وزن صمغ دانه بالنگو هنگام خشک شدن در خشک‌کن فروسرخ را با ضریب همبستگی بالا (۹۹۹/۰) و مقدار میانگین مربعات خطا پایین (۷۸۸/۰) پیش‌بینی نماید.

دوره ۱۹، شماره ۱۳۱ - ( دی ۱۴۰۱ )
چکیده

انفیس (سیستم استنتاج تطبیقی فازی- عصبی) یک روش ترکیبی عصبی- فازی برای مدل‌سازی پدیده‌های انتقال (جرم و حرارت) در فرآوری مواد غذایی است. در این مطالعه ابتدا جهت خشک‌کردن صمغ استخراج شده از دانه "به"، از یک خشک‌کن فروسرخ استفاده گردید. سپس از روش انفیس برای مدل‌سازی و پیش‌بینی درصد تغییرات وزن این صمغ هنگام خشک شدن در خشک‌کن فروسرخ استفاده شد. در خشک‌کن فروسرخ اثر فاصله نمونه‌ها از لامپ پرتودهی و اثر ضخامت صمغ درون ظرف بر زمان خشک شدن و درصد کاهش وزن صمغ دانه "به" در طی زمان خشک‌کردن، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج خشک‌کردن این صمغ با روش فروسرخ نشان داد با کاهش فاصله نمونه‌ها از منبع حرارتی از ۱۰ به ۵ سانتی‌متر، میانگین زمان خشک شدن صمغ دانه "به" از ۰/۵۸ دقیقه به ۳/۲۹ دقیقه کاهش یافت (ضخامت ۵/۱ سانتی‌متر). همچنین با کاهش ضخامت صمغ موجود در ظرف نمونه از ۵/۱ به ۵/۰ سانتی‌متر نیز میانگین زمان خشک‌کردن صمغ استخراج شده از ۷/۴۵ دقیقه به ۳/۱۹ دقیقه کاهش یافت (فاصله ۵/۷ سانتی‌متر). مدل انفیس با ۳ ورودی زمان خشک‌کردن، فاصله نمونه‌ها از منبع حرارتی و ضخامت صمغ موجود در ظرف نمونه برای پیش‌بینی درصد تغییرات وزن این صمغ هنگام خشک شدن در خشک‌کن فروسرخ، توسعه یافت. مقادیر ضریب تبیین محاسبه‌شده برای پیش‌بینی درصد کاهش وزن صمغ با استفاده از الگوریتم خوشه‌بندی کاهشی مبتنی بر انفیس برابر ۹۸۳/۰ بود. در مجموع می‌توان بیان داشت که میزان ضریب تبیین بالای بین نتایج تجربی و خروجی‌های مدل انفیس بیانگر دقت قابل قبول و قابلیت استفاده از این روش در مدل‌سازی فرایندهای انتقال جرم و حرارت در صنایع غذایی است.
 

دوره ۱۹، شماره ۱۳۲ - ( بهمن ۱۴۰۱ )
چکیده

به‌منظور بهبود بهره‌وری انرژی و افزایش کیفیت محصول خشک‌شده، یک خشک‌کن فروسرخ ساخته شد که می‌توان از آن برای خشک‌کردن میوه‌ها و سبزی‌ها استفاده کرد. در این پژوهش مدل‌سازی سینتیک خشک شدن سیر در یک خشک‌کن فروسرخ بررسی شد. تأثیر فاصله نمونه‌ها از لامپ پرتودهی در سه سطح ۵، ۵/۷ و ۱۰ سانتی‌متر و اثر ضخامت برش‌های سیر در سه سطح ۳، ۶ و ۹ میلی‌متر بر سرعت انتقال جرم و ضریب نفوذ مؤثر رطوبت در طی فرآیند خشک شدن سیر بررسی شد. برای تعیین مدل سینتیکی مناسب در فرآیند خشک‌کردن، منحنی‌های خشک‌کردن می‌توانند تحت شرایط تعریف‌شده مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گیرند. لذا، در این پژوهش، جهت بررسی سینتیک خشک شدن برش‌های سیر، مدلهای استاندارد بر دادههای آزمایشی برازش داده شدند. با افزایش فاصله نمونه‌ها از منبع حرارتی از ۵ به ۱۰ سانتی‌متر، میانگین زمان خشک شدن سیر از ۸/۳۵ دقیقه و ۳/۳۷ دقیقه افزایش یافت. با افزایش ضخامت نمونه‌ها از ۳ به ۹ میلی‌متر نیز میانگین زمان خشک شدن سیر از ۷/۲۲ دقیقه و ۹/۵۰ دقیقه افزایش یافت. اثر فاصله نمونه از لامپ حرارتی فروسرخ و ضخامت نمونه بر تغییرات ضریب نفوذ مؤثر رطوبت سیر بررسی و نشان‌داد که با کاهش فاصله و افزایش ضخامت نمونه‌ها، مقادیر این ضریب افزایش می‌یابد. با کاهش فاصله نمونه از لامپ از ۱۰ به ۵ سانتی‌متر، مشاهده گردید که ضریب نفوذ مؤثر رطوبت از m۲s ۹-۱۰×۷۱/۲ به m۲s ۹-۱۰×۶۳/۳ افزایش یافت. میانگین ضریب نفوذ مؤثر رطوبت برش‌های سیر برای ضخامت‌های ۳، ۶ و ۹ میلی‌متر به ترتیب برابر m۲s ۹-۱۰×۹۴/۰، m۲s ۹-۱۰×۷۲/۲ و m۲s ۹-۱۰×۵۴/۵ بود. در مدل‌سازی فرآیند خشک‌کردن سیر مدل میدیلی نسبت به سایر مدلها با بزرگ‌ترین مقدار ضریب تبیین و کوچک‌ترین خطا، نتایج نزدیکتری به داده‌های آزمایش را داشت.
 

دوره ۲۰، شماره ۱۳۴ - ( فروردین ۱۴۰۲ )
چکیده

در این پژوهش اثر تیماردهی با فراصوت در توان‌ها و دماهای مختلف بر فرآیند خشک‌شدن زغال‌اخته توسط خشک‌کن فروسرخ بررسی و مدل‌سازی شد. تأثیر توان اعمال شده توسط دستگاه فراصوت در سه سطح ۰، ۷۵ و ۱۵۰ وات و اثر دمای تیماردهی با فراصوت در سه سطح ۲۰، ۴۰ و ۶۰ درجه سلسیوس بر سرعت انتقال جرم و ضریب نفوذ مؤثر رطوبت در طی فرآیند خشک شدن زغال‌اخته بررسی شد. نتایج این پژوهش نشان دادند که پیش‌تیمار فراصوت قبل از خشک‌کردن زغال‌اخته‌ها با خشک‌کن فروسرخ، با ایجاد کانال‌های میکروسکوپی در سطح محصول به دلیل پدیده کاویتاسیون، سبب سهولت خروج رطوبت از محصول و در نتیجه کاهش زمان خشک‌کردن می‌گردد. با افزایش توان فراصوت از ۰ به ۱۵۰ وات، میانگین زمان خشک شدن زغال‌اخته از ۲/۷۳ دقیقه به ۴/۵۱ دقیقه کاهش یافت. با افزایش دمای تیماردهی از ۲۰ به ۶۰ درجه سلسیوس نیز میانگین زمان خشک شدن زغال‌اخته از ۷/۶۹ دقیقه به ۷/۵۵ دقیقه کاهش یافت. اثر توان و زمان تیماردهی با فراصوت بر تغییرات ضریب نفوذ مؤثر رطوبت زغال‌اخته بررسی و نتایج نشان‌داد که با افزایش توان و دمای دستگاه فراصوت، مقادیر این ضریب افزایش می‌یابد. با افزایش توان فراصوت از ۰ به ۱۵۰ وات، مشاهده گردید که ضریب نفوذ مؤثر رطوبت از m۲s ۹-۱۰×۶۳/۶ به m۲s ۹-۱۰×۱۱/۱۰ افزایش یافت. میانگین ضریب نفوذ مؤثر رطوبت زغال‌اخته تیمار شده در دماهای ۲۰، ۴۰ و ۶۰ درجه سلسیوس به ترتیب برابر m۲s ۹-۱۰×۲۶/۷، m۲s ۹-۱۰×۱۰/۸ و m۲s ۹-۱۰×۴۵/۹ بود. جهت بررسی سینتیک خشک شدن زغال‌اخته، مدل‎های ریاضی بر داده‎های تجربی برازش داده شدند.

دوره ۲۰، شماره ۱۳۵ - ( اردیبهشت ۱۴۰۲ )
چکیده

شدت و زمان استفاده از تیمار فراصوت قبل از فرآیند آبگیری اسمزی و استفاده از محلول‌های اسمزی با غلظت‌های مختلف می‌تواند منجر به شدت آبگیری متفاوت و جذب ساکارز در برش‌های پرتقال شود و همچنین می‌تواند پارامترهای کیفی مهمی را تحت تأثیر قرار دهد. در این پژوهش، اثر پیش‌تیمارهای فراصوت (سه سطح شدت فراصوت و در سه زمان مختلف) و غلظت محلول ساکارز (۲۰، ۳۰ و ۴۰ درصد) بر درصد کاهش وزن، درصد جذب مواد جامد، مقدار رطوبت خارج شده و درصد آبگیری مجدد برش‌های پرتقال طی فرآیند آبگیری اسمزی مورد بررسی قرار گرفت. با افزایش غلظت محلول ساکارز از ۲۰ به ۴۰ درصد، درصد جذب مواد جامد برش‌های پرتقال آبگیری شده از ۹۴/۷ درصد به ۲۹/۱۶ درصد افزایش یافت (۰۵/۰>P)؛ اما با افزایش توان فراصوت از صفر به ۱۵۰ وات مقدار این پارامتر کاهش یافت. با افزایش غلظت محلول ساکارز از ۲۰ به ۴۰ درصد، به دلیل افزایش فشار اسمزی محلول، مقدار کاهش وزن و درصد کاهش رطوبت برش‌های پرتقال به ترتیب از ۱۷/۵ درصد به ۵۸/۱۰ درصد و از ۱۱/۱۳ درصد به ۱۴/۲۷ درصد افزایش یافت. با افزایش زمان تیماردهی با فراصوت نیز مقدار رطوبت خارج شده از نمونه‌ها افزایش یافت (۰۵/۰>P). با افزایش توان فراصوت، مقدار آبگیری مجدد نمونه‌های خشک‌شده از ۹/۱۶۹ درصد به ۲/۱۸۶ درصد افزایش یافت اما زمان فراصوت تأثیر معکوس داشت و با افزایش زمان تیماردهی با فراصوت، آبگیری مجدد نمونه‌ها از ۵/۱۸۱ درصد به ۹/۱۶۸ درصد کاهش یافت. در مجموع، اعمال ۵ دقیقه‌ فراصوت با توان ۱۵۰ وات، به دلیل کاهش جذب مواد جامد و افزایش درصد آبگیری مجدد، قبل از فرآیند آبگیری اسمزی از برش‌های پرتقال توسط محلول حاوی ۴۰ درصد ساکارز، توصیه می‌شود.

صفحه ۱ از ۱