جستجو در مقالات منتشر شده
۷ نتیجه برای گندمکار
دوره ۴، شماره ۴ - ( پاییز ۱۴۰۱ )
چکیده
ایران از نظر موقعیت جغرافیایی در کمربند خشک کره زمین قرار گرفته است و این امر کمبود طبیعی آب را در پی داشته است. استان اصفهان در مرکز کشور با میانگین بلند مدت بارش سالانه حدود ۱۵۰ میلیمتر دچار محدودیت شدید منابعی آب است ولی بدون توجه به این امر از حدود نیم قرن گذشته مصرف آب در استان افزایش بسیار زیادی داشته است که به مرور زمان موجب تشدید عدم تناسب منابع و مصارف آب شده است. این امر باعث شده است تا مصرفکنندگان مختلف با حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق چه به صورت مجاز و چه غیر مجاز سعی در جبران بخشی از این عدم تناسب با استفاده از منابع آب زیرزمینی نمایند. این رویه باعث شده است تا از مجموع ۳۵ دشت استان، ۲۷ دشت در وضعیت ممنوعه و یا ممنوعه بحرانی قرار گیرند. تخلیه مداوم منابع آبهای زیرزمینی و عدم تجدید آنها باعث افت سطح آنها و سپس بروز پدیده فرونشت شده که به معنی تخریب دائمی سفرههای آب زیرزمینی میباشد. بهطوری که حتی در صورت وجود منابع آب کافی، این سفرهها دیگر قادر به نگهداری آب نمیباشند. این مسئله موجب میشود تا برای همیشه مهمترین بنیاد زیستی محل وقوع فرونشتها که همان منابع آب است، از بین برود که به دنبال آن تبعات زیست محیطی، انسانی و سیاسی فراوانی بروز پیدا میکند. علاوه بر آن، در حال حاضر پدیده فرونشست بخشهای زیادی از زیرساختهای استان را تهدید میکند که بهعنوان مثال میتوان به زیرساختهای ارتباطی ملی نظیر جاده شهرضا در نزدیکی مهیار، جاده مشکات در نزدیکی کاشان، راهآهن بندرعباس- تهران در نزدیکی زواره، راهآهن اصفهان- شیراز در نزدیکی مهیار و مرودشت، فرودگاه اصفهان و همچنین سایر زیرساختهای صنعتی و مذهبی و تاریخی نظیر شهرکهای صنعتی استان (شهرک صنعتی جعفرآباد کاشان، آران و بیدگل)؛ اماکن مذهبی و گردشگری (امامزاده آقا علی عباس، مجموعه نقشجهان، پلهای تاریخی استان)؛ اماکن عمومی (ورزشگاه نقشجهان، مسکن مهر حبیبآباد) اشاره کرد. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی پدیده فرونشست زمین را با توجه به گستردگی، اهمیت و کشیده شدن دامنه آن به بافت مناطق مسکونی در استان اصفهان را بهعنوان یکی از پیامدهای بحران آب، مورد بررسی قرار داده است و به دنبال نشان دادن ابعاد و تبعات گسترده این پدیده میباشد. یافتههای تحقیق نشان میدهد این پدیده تقریبا در تمام مناطق استان اصفهان در حال گسترش میباشد و نه تنها زیرساختهای ملی و استانی را تهدید میکند بلکه با از بین رفتن یکی از مهمترین بنیادهای زیستی یعنی سفرههای زیرزمینی آب، و ادامه حیات در استان را در ابعاد گوناگون تهدید مینماید و لازم است تدابیر عملی جدی در این حوزه اندیشیده شود.
دوره ۷، شماره ۱ - ( زمستان ۱۴۰۳ )
چکیده
تقسیمات کشوری یکی از راهکارهایی است که کشورها برای توسعۀ سرزمینی دنبال میکنند تا بتوانند مکان سکونت شهروندان را برای زندگی در سطح مناسبی قرار دهند. عوامل متعددی بر تقسیمات کشوری نقش دارند، عواملی مانند شاخصهای شکل و نوع نظام سیاسی، اقلیتهای اکولوژیک، جغرافیای قدرت و حمایت، علمی و قانونی، فضاهای پیرامونی و محیط استراتژیک کشور و ... . ایران یکی از کشورهای با سابقۀ تاریخی در داشتن نظام تقسیمات کشوری است، اما این تقسیمات با مشکلاتی روبهروست. یکی از استانهای مرزی کشور که با مشکل کمبرخورداری مواجه است، استان کرمانشاه است. این استان بهعنوان یکی از استانهای غربی کشور در راستای نظام تقسمیات کشوری دارای ۱۴ شهرستان، ۳۱ مرکز شهری، ۸۶ دهستان و ۲۷۹۳ آبادی دارای سکنه است. هدف اصلی در این مقاله، تحلیل وضعیت نظام تقسیمات کشوری بر توسعهیافتگی استان کرمانشاه است. برای بررسی این هدف، سؤال اصلی مطرحشده این است که وضعیت نظام تقسیمات کشوری بر سطح توسعهیافتگی استان کرمانشاه چگونه بوده است؟ در پاسخ به این سؤال، از روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای و منابع اینترنتی، بهره برده شده است. نتایج یافتههای تحقیق نشان میدهند که با توجه به شکلگیری پدیدۀ نخست شهری برای شهر کرمانشاه، ضعف توجه به ساختار فرهنگی ـ مذهبی موجود در استان و ضعف توجه به ظرفیتهای محیطی ازجمله در زمینۀ کشاورزی، تقسیمات کشوری کنونی در استان کرمانشاه دچار ضعف در کارآمدی بوده و تأثیر مطلوبی بر روند توسعهیافتگی در این استان نداشته است.
دوره ۱۰، شماره ۵ - ( آذر و دی ۱۳۹۸ ۱۳۹۸ )
چکیده
توسیع معنایی، ازجمله فرایندهای مهم تغییر معنی بهشمار میآید که از دیرباز از سوی متخصصان و بهویژه معنیشناسان تاریخی ـ فقهاللغوی مطالعه میشد. در جریان این فرایند که در گذر زمان رخ میدهد، واژهای بر حسب مشابهت مفهومش با مفهومی جدید و بر اساس اصل صرفه زبانی، برای اشاره به واحد جدیدی در زبان بهکار میرود. به این ترتیب، افزون بر مفهوم اولیهاش در مفهوم تازهای نیز کاربرد مییابد. همین عامل «مشابهت» سبب شده است تا در بسیاری از موارد، توسیع معنایی با استعاره اشتباه گرفته شود و مجموعهای از واژههایی که دارای توسیع معنایی هستند، استعاره محسوب شوند. در نوشته حاضر، نگارنده ضمن معرفی توسیع معنایی، به بررسی تمایز این فرایند با استعاره میپردازد و بهویژه با تأکید بر افعال زبان فارسی میکوشد نشان دهد که بسیاری از ساختهایی که استعاره در نظر گرفته میشوند، در واقع، توسیع معنایی یافتهاند و در اثر این فرایند، دارای چند معنایی شدهاند.
دوره ۱۱، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۹ )
چکیده
مقولهبندی بهمثابۀ سازمانبندی و قرار دادن چیزهای گوناگون، اعم از پدیدهها، اشیا، رخدادها و جز آن در گروههای مختلف، نوعی عملکرد شناختی در انسان است که بر حسب «رده» مشترک مقولهها یا «روابط» موضوعی میان آنها صورت میگیرد. پژوهشهای انجامشده نشان میدهند که عملکرد شناخت غربیها و آسیاییهای شرقی بهویژه چینیها در باب مقولهبندی کاملاً متفاوت است؛ بر این اساس، غربیها بر مبنای «مقوله» (مقولهبندی ردهای) و آسیاییهای شرقی بر حسب «رابطه» (مقولهبندی موضوعی) به دستهبندی چیزها میپردازند. پژوهش حاضر با انجام دو آزمون در قالب پرسشنامههای تصویری و زبانی درمورد ۵۰ سخنگوی خانم و آقای فارسیزبان به ارزیابی و تحلیل عملکرد شناخت آنان پرداخته است. پرسشنامه تصویری نشان میدهد که از مجموع ۵۰ شرکتکنندۀ فارسیزبان، ۷۰ درصد مقولهبندی را بر مبنای «رابطه» انجام دادهاند؛ پرسشنامه زبانی نیز نتیجه آزمون تصویری را تأیید میکند و نشاندهنده آن است که ۷۶ درصد از سخنگویان فارسیزبان در جریان مقولهبندی، معیار «رابطه» را درنظر گرفتهاند و درواقع، روی محور همنشینی عمل کردهاند. بر این اساس، میتوان چنین نتیجهگیری کرد که اولاً عملکرد شناخت در تمامی انسانها یکسان نیست و ثانیاً شناخت فارسیزبانان در زمینه مقولهبندی روی محور همنشینی عمل میکند، برخلاف غربیها که در جریان مقولهبندی، درواقع دست به «ردهبندی» میزنند و روی محور جانشینی عمل میکنند.
دوره ۱۲، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۴۰۰ )
چکیده
«وَ» بهمثابۀ تکواژی عطفی که سازههای مختلفی اعم از واژهها و جملات را بههم پیوند میدهد، از دیرباز از منظر منطقی و دستوری موردتوجه منطقدانان و دستورنویسان بوده است. بررسی معنایی این تکواژ در پژوهش حاضر با تکیه بر پیکرهای گفتاری صورت گرفت که از مجموع جملات بیانشده در سه سریال ایرانی در نمایش خانگی، شامل سریالهای هیولا، مانکن و کرگدن بهدست آمده است. در این پژوهش، با درنظر گرفتن عملکرد هر واحد نشانهای درون نظام زبان و برخورداریاش از ارزشی خاص خود و درنظر گرفتن روابط همنشینی سازهها به بررسی این تکواژ پرداختیم. مطالعه «ارزشهای معنایی» «وَ»، یعنی امکانات جایگزینی «وَ» با سایر واحدها روی محور جانشینی ازیکسو و «رفتارهای معنایی» این واحد روی محور همنشینی از سوی دیگر نشان داد که اولاً، «وَ» میتواند روی محور جانشینی دارای ارزشهای «وَ»، «به این دلیل»، «اما»، «درحالی که»، «با»، «واحد آغازین» و «درنتیجه» باشد؛ ثانیاً، این واحد در سطح واژه، در قالب ترکیب عطفی آزاد و مقید، و نیز در قالب نامآواها بهشکل تکرار عطفی قوی و ضعیف، نقش معنایی ایفا کند. «وَ» در سطح جمله با توجه به واحدهای همنشین، یعنی گزارههای p و q میتواند رفتارهای گوناگونی از خود نشان دهد که گویای وابستگیاش به مؤلفههای زمان، جهانهای ممکن، شرطیسازی، نتیجهیابی و الگوهای واقع در جهانهای ممکن است. به این ترتیب، رفتار معنایی «و» کاملاً به رفتارهای معنایی گزارههای p و q وابسته است.
دوره ۱۵، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۴۰۳ )
چکیده
هدف از مقاله حاضر، ارائه تعریفی جدید و کاربردی از «اصطلاح» و «همایند»، بر اساس ملاکهای نحوی و نه صرفاً معنایی بود. بر حسب سنّت فرمالیسم، یکی از ملاکهای مهم برای تفکیک این دو نوع عبارت (اصطلاح و همایند) از یکدیگر، امکان یا عدم امکان جابهجایی عناصر سازنده آنها است. این عبارتها تاکنون با رویکردی نحوی مورد بررسی قرار نگرفته بودند. بر اساس دستور ساختاری، اصطلاحات بر پایه چهار آزمون نحوی «مجهولسازی»، «اسنادیسازی»، «فک اضافه» و «پرسشیسازی» بررسی شدند. دستور ساختاری به مجموعهای از دستورهایی با ماهیت شناختی گفته میشود که ساختار را به عنوان واحدی نمادین متشکل از قطبهای صورت و معنی در نظر میگیرد. در پژوهش حاضر، ۲۰۰ اصطلاح مورد بررسی قرار گرفتند. این اصطلاحات از دو منبع اصلی یعنی فرهنگ فارسی عامیانه )ابوالحسن نجفی، ۱۳۸۷) و فرهنگ دوجلدی کنایات سخن (حسن انوری، ۱۳۹۸) جمعآوری شدند. چهار ساخت هر اصطلاح از سوی ۱۵ نفر به عنوان مشارکین پژوهش مورد قضاوت نحوی قرار گرفتند. معنیداری برخی از چهار ساخت نشان داد که انعطافپذیری نحوی همه اصطلاحات شبیه به هم نیست. برخی اصطلاحات در برابر تغییرات نحوی انعطافپذیر بودند و درنتیجه رفتاری شبیه به همایندها داشتند. انعطافپذیری اصطلاحات سبب شد تا بر مبنای ملاکهای نحوی، تعریف تازهای از این عبارتها ارائه دهیم و آنها را در گروه همایندها قرار دهیم. به این ترتیب، آن دسته از عبارتهای واژگانی اصطلاح نامیده شدند که در مقابل چهار آزمون نحوی «انعطافناپذیر» بودند.
دوره ۱۸، شماره ۷ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده
در کار حاضر کنترل صوت گذرنده از یک پوسته دوانحنایی لایهای با استفاده از مدار شنت سلفی-مقاومتی مطالعه می شود. از این رو ابتدا معادلات ارتعاشی یک پوسته دوانحنایی به همراه چندلایه پیزوالکتریک با استفاده از اصل همیلتون استخراج و با نتایج سایر محققان اعتبارسنجی می شود. در ادامه با اضافه نمودن یک مدار شنت موازی با یک صفحه پیزوالکتریک، تأثیر روش شنت رزونانسی جهت کنترل غیرفعال افت اتقال صوت گذرنده از این پوسته ها تحلیل می شود. با اضافه کردن مدار شنت به مجموعه مشخص می گردد، در فرکانس تشدید تنظیم شده این روش می تواند تا حدود مطلوبی دامنه صوت گذرنده از پوسته های دوانحنایی را در این فرکانس کاهش دهد. در انتها با به کارگیری سه مدار شنت که هر یک به صورت موازی با یک لایه پیزوالکتریک قرار گرفته می شود، کنترل غیرفعال افت انتقال صوت در پوسته های دوانحنایی مورد بررسی قرار می گیرد. در این بررسی مشخص می گردد، استفاده از چند مدار شنت به صورت همزمان می تواند افت اتقال صوت سازه را در فرکانس تشدید به صورت قابل ملاحظه ای بهبود بخشد. در انتها با بکارگیری الگوریتم ژنتیک، جهت بهینه سازی پارامترهای مدار شنت، کارایی این مدار افزایش داده می شود. نتایج بهبود عملکرد مدارهای بهینه شده بر روی کاهش انتقال صوت گذرنده از پوسته دو انحنایی در فرکانس تشدید تا حدود ۸۰ دسی بل نشان می دهد.