جستجو در مقالات منتشر شده
۶ نتیجه برای گلشاهی
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
در پژوهشهای اخیر با وجود بحثهای فراوان در رابطه با تعادل زندگی - کار و سلامت کارکنان، کمتر به توسعه راهبردهای فردی و سازمانی مؤثر در این حوزه پرداخته شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی ارائه راهبردهای فردی و سازمانی مؤثر در سلامت کارکنان از طریق نقش میانجیگری تعادل زندگی - کار و بر مبنای مطالعهای توصیفی - همبستگی بوده است. نتایج حاصل از بررسی فرضیههای پژوهش نشان داد که تعادل زندگی - کار بر سلامت جسم و روان کارکنان تأثیر مستقیم و مثبتی دارد. همچنین سایر نتایج حاکی از آن است که گرچه راهبردهای فردی و سازمانی تعادلِ زندگیِ کاری به صورت مستقیم بر سلامت کارکنان تأثیر بهسزایی ندارند، امّا گسترش این سیاستها، کمک شایانی در ایجاد تعادل زندگی - کار کرده است و به صورت غیرمستقیم سطح سلامت عمومی افراد را بالا میبرد.
دوره ۱۵، شماره ۷۴ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده اثر سه نوع بسته بندی رایج در ایران بر ماهی قزل آلای رنگین کمان مطالعه شد. ماهی ها پس از تخلیه احشا و آماده سازی در ۴ تیمار قرار گرفتند. تیمار ۱، بدون بسته بندی (شاهد)، تیمار ۲ تحت وکیوم، تیمار ۳ تحت اسکین پک و تیمار ۴ تحت استرچ فیلم بسته بندی شد و به مدت یک هفته در سردخانه با دمای ۱°C قرار داده شد، سپس تا پایان دوره در سردخانه با دمای-۱۸ °C نگهداری شد. در ابتدا برای ماهی اولیه (شاهد) مقدار ترکیبات پروتئین، چربی، خاکستر، رطوبت و کربوهیدرات اندازه گیری و سپس ارزیابی های شیمیایی (pH و PV) و حسی (طعم و مزه، بو، بافت، رنگ و ظاهر کل) در زمان های ۰، ۱۵، ۳۰، ۴۵ و ۶۰ روز با ۵ تکرار انجام شد. نتایج نشان داد میزان PV در همه تیمارها به طور معناداری افزایش یافتند (mEq O۲/kg ۹۰ -۰). در مقایسه بین تیمارها، اسکین پک به ترتیب کمترین میزان PV ( mEq O۲/kg۴) و بیشترین مقدارpH (۶,۲۵) را در میان ۴ تیمار داشت. نتایج حاصل از ارزیابی حسی نشان داد که در انتهای دوره نمرات همه تیمارها کاهش یافت و فقط بسته بندی وکیوم بیشترین نمرات را کسب کرد.
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر بازاریابی اخلاقی و نقش آنان بر بهبود عملکرد بازاریابی از طریق اثر میانجیگری بازاریابی اخلاقی و بر مبنای مطالعهای کیفی-کمی صورت گرفته است. بر این اساس در ابتدا با اجرای مصاحبه ساختاریافته به روش دلفی سه مرحلهای با تعدادی از مدیران بازاریابی شرکتهای داروسازی، عوامل مؤثر بر بازاریابی اخلاقی مشخص گردید و در مرحله بعدی به سنجش آن عوامل و عملکرد بازاریابی شرکت با استفاده از پرسشنامه ۴۶ سوالی محققساخته و همچنین ارزیابی میزان پایبندی شرکت به اصول بازاریابی اخلاقی با بهرهگیری از پرسشنامه ۳۰ سوالی محققساخته پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش شامل دو جامعه کارکنان شرکت داروسازی مهبان دارو به تعداد ۳۸۵ نفر و داروخانههای شهر اصفهان به عنوان مشتریان شرکت به تعداد ۳۴۱ مورد میباشد. روایی پرسشنامهها به دو روش محتوایی و سازه و پایایی آنان با استفاده از روش آلفای کرونباخ تأیید گردیده است. تجزیه و تحلیل دادهها با نرم افزار Amos ۲۱ و به روش الگوسازی معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل فردی، سازمانی، محیطی خاص و محیطی عام بر بازاریابی اخلاقی و بازاریابی اخلاقی بر عملکرد بازاریابی شرکت تأثیر مستقیم و مثبتی داشتهاند. سایر نتایج بیانگر نقش میانجیگری بازاریابی اخلاقی در ارتباط با عؤامل مؤثر بر عملکرد بازارایابی شرکتهای داروسازی میباشد.
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
با شروع دوره فراطلاعات و شکلگیری شرکتهایی با ساختار دانشبنیان، نیاز به جذب کارکنان دانشی بیش از گذشته احساس گردیده و تلاش سازمانها برای خلق محیطی جذاب در جهت حفظ و نگهداشت افراد مستعد دو چندان شده است. دراین راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی عناصر بسته پاداش فراگیر مؤثر در جذابیت شغلی درک شده و با درنظر گرفتن اثر تعدیلکننده سن کارکنان دانشی بر مبنای رویکردی ترکیبی و تحت مطالعهای توصیفی-همبستگی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان شرکتهای دانشبنیان فعال در پارکهای علم و فناوری استان تهران به تعداد ۱۰۹۵ نفر میباشد. ابزار گردآوری دادهها در مرحله اول مصاحبه نیمهساختاریافته با رویکرد دلفی برای شناسایی عناصر بسته پاداش فراگیر و در مرحله دوم پرسشنامه ۲۸ سؤالی برای سنجش روابط بین متغیرها در مدل ساختاری پژوهش بوده است. نتایج حاصل از یافتههای پژوهش نشان داد که سن کارکنان دانشی در طراحی عناصر بستههای پاداش مؤثر در جذابیت شغلی نقش تعدیلکننده ایفاء مینماید. به عبارت دیگر برای کارکنان جوان، قرار دادن ترکیبی از عناصر مالی و غیرمالی در قالب بسته پاداش فراگیر بیشترین میزان جذابیت شغلی را به همراه خواهد داشت، این درحالی است که عناصر غیرمالی پاداش عامل اصل ایجاد انگیزش در کارکنان باتجربه جهت تلاش بیشتر در محیط کاری بوده است.
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۶ )
چکیده
مطالعه حاضر باهدف تحلیلی بر شاخصهای شهروند الکترونیک و میزان اثرگذاری بر توسعه پایدار شهری تدوین گشته است. روش در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و هدف کاربردی و توسعهای است. دادههای موردنیاز با استفاده از روشهای اسنادی و میدانی و بهمنظور تجزیهوتحلیل از نرمافزار SPSS و آزمونهای پیرسون و T-Test استفادهشده است. نتایج نشان داد کیفیت دسترسی شهروندان به امکانات ICT و مراکز خدماترسانی الکترونیک پس از انجام آزمون T-Test، دسترسی نسبتاً مناسبی نشان میدهد. شاخصهای شهروند الکترونیک میانگین ۲,۷۱ که با در نظر گرفتن زیرساختها و دسترسی مناسب به امکانات در سطح نامطلوبی قرار دارد. پس از انجام آزمون تی، میانگین ۳.۶۶ و فاصله اطمینان مثبت، نشاندهنده اثرگذاری ابعاد مختلف ICT بر تحقق اهداف توسعه پایدار در شهر شیراز بود. بیشترین همبستگی میان مؤلفههای توسعه پایدار و شهروند الکترونیک (۰.۵۳=r)، کمترین همبستگی میان مؤلفههای دسترسی به امکانات ICT و شهروند الکترونیک (۰.۴۲=r) است. بین توسعه پایدار شهری و امکانات دسترسی به ICT و خدمات الکترونیک (۰.۵۱=r) رابطه مثبت، معنادار و مستقیمی وجود دارد که هرچه کیفیت دسترسی به ICT و خدمات الکترونیک بیشتر باشد، امکان نیل و دستیابی به اهداف توسعه پایدار در کلانشهر شیراز بیشتر میشود.
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
پژوهش حاضر به شناسایی اصول منابع انسانی شبکهساز مدیران مؤثر در توسعه عملکرد شرکت با تحلیل نقش انعطافپذیری راهبردی و شرایط محیطی و تحت مطالعهای اکتشافی- تبینی پرداخته است. ابزار گردآوری دادهها برای شناسایی اصول منابع انسانی شبکهساز در مرحله کیفی، مصاحبه نیمهساختاریافته با تعداد ۱۲ نفر از مدیران منابع انسانی صنایع دیجیتال و چرمسازی بوده است و برای سنجش روابط بین متغیرها در مرحله کمی، پرسشنامه ۲۹ سوالی است. جامعه آماری مرحله کمی پژوهش شامل مدیران و سرپرستان شرکتهای فعال در صنایع یادشده به تعداد ۸۱۰ نفر که نمونههای آماری برای هر طبقه به روش در دسترس اتفاقی انتخاب گردید. براساس نتایج تحلیل تِم، اصول منابع انسانی شبکهساز شامل آموزش و یادگیری، مدیریت استعداد، ارزیابی عملکرد، مشوقهای مالی و غیرمالی بودهاند که در ادامه نتایج مدلسازی تأثیر آنان بر انعطافپذیری راهبردی و عملکرد شرکت را تأیید کرد. سایر یافتهها مشخص کرد که بهکارگیری این اصول در شرکتهای با تلاطم محیطی به شکل غیرمستقیم و از طریق افزایش انعطافپذیری در راهبردها عملکرد را تحت تأثیر قرار میدهد، در حالی که تمرکز بر این اصول در شرکتهای با ثبات محیطی عملکرد را مستقیم و با تعهد به راهبردهای موجود بهبود میبخشد. قیاس نتایج بین شرکتها ذهنیت نقش تعدیلگری شرایط محیطی در مدل پژوهش را تأیید میکند.