جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای کمالی روستا

لیلا کمالی روستا، امین سید یعقوبی، محسن امینی، مهدی امینی،
دوره ۱۴، شماره ۷۲ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده شربت ذرت حاوی فروکتوز (HFCS)[۱] تبدیل به یکی از اجزای معمول تشکیل دهنده مواد غذایی در ۴۰ سال گذشته شده است. با این حال، مواردی درباره افزایش ارتباط مصرف HFCS و خطر ابتلا به چاقی، سندرم متابولیک، بیماری های قلبی و عروقی و دیگر پیامدهای سلامتی در مقایسه با سایر شیرین کننده های کالری دار مطرح شده است. متداول ترین انواع HFCS HFCS-۴۲)  و HFCS-۵۵) در ترکیب شبیه به ساکارز (شکر) بوده و متشکل از مقادیر تقریبا مساوی از گلوکز و فروکتوز هستند. تفاوت اولیه بین HFCS و ساکارز  این است که این مونوساکاریدها به صورت آزاد در محلول  HFCS موجودند اما در  ساکارز  به شکل دی ساکارید می باشند. دی ساکارید ساکارز به راحتی در روده کوچک شکسته می شود  و در نتیجه فروکتوز و گلوکز به شکل آزاد از هر دو منبع ساکارز و HFCS به طور یکسان جذب می شوند. مزایای HFCS برای تولیدکنندگان مواد غذایی این است که مونوساکاریدهای آزاد موجود در HFCS سبب افزایش عطر و طعم، ماندگاری، نرمی بافت، جذابیت رنگ و تسهیل درقابلیت اختلاط در مقایسه با ساکارز می شود. از آنجا که ترکیب HFCS و ساکارز به ویژه در جذب توسط بدن خیلی شبیه به هم هستند، شواهدی وجود ندارد که HFCS نسبت به ساکارز تأثیر بیشتری در ایجاد پیامدهای سلامتی داشته باشد. در ضمن مطالعات اپیدمیولوژیک بسیار دقیق و جامعی برای تجزیه و تحلیل مصرف مواد غذایی، از جمله ارزیابی مکانیسم عمل و رابطه بین میزان مصرف فروکتوز و سطح پاسخ بدن لازم است. در حال حاضر، شواهد و مدارک کافی برای ممنوعیت و یا محدود کردن استفاده از HFCS و یا سایر شیرین کننده های حاوی فروکتوز در مواد غذایی و همچنین نیاز به استفاده از برچسب های هشدار دهنده بر روی محصولات حاوی HFCS وجود ندارد.
[۱]. High Fructose Corn Syrup (HFCS) * مسئول مکاتبات: l.kamalimail@gmail.com
سعید آیینه وند، لیلا کمالی روستا، آرش سلطانی، مهدی امینی،
دوره ۱۵، شماره ۸۲ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده

نودل فوری محصولی است از خانواده غلات که طی ۲۰ سال گذشته رشد مصرف آن در جهان چشمگیر بوده است. میزان مصرف این محصول در سال ۲۰۱۶ در ایران بیش از ۵۰میلیون وعده غذای بوده است. اثر زمان و دمای سرخ کردن بر میزان جذب روغن و همچنین درصد ضایعات خط تولید نودل فوری با استفاده از روش آماری فول فاکتوریل مورد بررسی قرار گرفت نتایج نشان داد که دما و زمان سرخ کردن به شدت در جذب روغن در نودل فوری مؤثر است به‌طوری‌که با افزایش دما میزان جذب روغن افزایش پیدا می‌کند. دما و زمان سرخ کردن بر درصد ضایعات نودل فوری نیز به شدت مؤثر بوده و درصد ضایعات خط تولید به دما و زمان بهینه وابسته است درصورتی‌که کمتر از دمای بهینه سرخ شود نودل کاملاً پخته نشده و رطوبت آن کاهش پیدا نمی‌کند و در صورتی که در دماهای بالاتر از دمای بهینه سرخ شود نودل ترد شده و درصد ضایعات آن افزایش پیدا می‌کند بهینه دما و زمان سرخ کردن نودل فوری برای کمترین جذب روغن و همچنین کمترین میزان ضایعات خط تولید دمای ۱۴۰ درجه سانتی‌گراد در ۳ دقیقه بوده است.
یدالله مصدق، محمد توکلی، لیلا کمالی روستا، ژاله خوشخو، مرتضی سلطانی،
دوره ۱۶، شماره ۹۰ - ( مرداد ۱۳۹۸ )
چکیده

در سال‌های اخیر، استفاده از افزودنی‌ها و ترکیبات مختلف به منظور افزایش کیفیت و خواص تغذیه‌ای محصولات ماکارونی مورد توجه فراوان قرار گرفته است. از این رو، هدف از این تحقیق، ارزیابی تأثیر غنی‌سازی با پودر ریزجلبک دونالیلا سالینا و فیبر سیب‌زمینی بر خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و حسی ماکارونی بود. برای این منظور، سطوح مختلف این دو ماده به تفکیک (۵/۰، ۱، ۵/۱ درصد) و سطوح ترکیبی هر یک به میزان ۵/۰ درصد به فرمولاسیون ماکارونی با آرد سمولینا اضافه گردیدند. نتایج حاصل از آزمون‌های شیمیایی نشان داد که افزایش فیبر سیب‌زمینی و پودر جلبک در فرمولاسیون، منجر به افزایش محتوای رطوبت، خاکستر و فیبر در نمونه‌ها گردید. با افزودن سطوح مختلف فیبر سیب‌زمینی در ماکارونی، محتوای پروتئین به طور معنی‌داری کاهش یافت (۰۵/۰>p)، ولی تغییر قابل‌توجهی در میزان چربی مشاهده نشد. درحالیکه، با افزایش پودر جلبک دونالیلا سالینا در فرمولاسیون، مقادیر پروتئین و چربی افزایش یافت. نتایج آزمون‌های فیزیکی نشان داد که افزایش در غلظت‌های فیبر سیب‌زمینی و پودر جلبک، سبب کاهش درصد اُفت پخت نمونه‌ها شد. مقادیر سفتی بافت نمونه‌های حاوی سطوح مختلف فیبر سیب‌زمینی و پودر جلبک، کمتر از نمونه شاهد بود. با افزودن فیبر سیب‌زمینی به فرمولاسیون ماکارونی، میزان L* افزایش یافت، ولی میزان b* کاهش پیدا کرد. در حالی که، افزودن غلظت‌های مختلف پودر جلبک در نمونه‌ها منجر به کاهش شاخص‌های L* و a* گردید. در رابطه با ارزیابی حسی، به استثنای نمونه‌های حاوی ۱ و ۵/۱ درصد پودر جلبک، سایر نمونه‌ها از لحاظ ویژگی‌های حسی قابل پذیرش بودند. از نتایج فوق می‌توان نتیجه گرفت که افزودن جلبک دونالیلا سالینا و فیبر سیب‌زمینی به ماکارونی سبب بهبود ویژگی پخت و کیفیت تغذیه‌ای محصولات ماکارونی می‌گردد. در نهایت، نمونه ترکیبی حاوی ۵/۰ درصد فیبر سیب‌زمینی و ۵/۰ درصد پودر جلبک دونالیلا سالینا را می‌توان به عنوان تیمار برتر در این تحقیق معرفی کرد.

متین یحیوی، لیلا کمالی روستا، محمد حسین عزیزی، مهدی امینی،
دوره ۱۷، شماره ۱۰۲ - ( مرداد ۱۳۹۹ )
چکیده

در حال حاضر فرآورده‏ های پاستا به عنوان یکی از مقبول ترین غذاها در دنیا مصرف می‏شوند و جایگاه این محصول در سبد غذایی خانواده ‏های ایرانی نیز به تدریج تثبیت گردیده است. در این پژوهش تأثیر جایگزینی سمولینای گندم دوروم با آرد گندم سخت به همراه دو نوع قالب تفلونی و برنزی در دماهای خشک کردن ۶۵ و ۸۰ درجه سانتی گراد بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی، کیفی، بافتی، ویژگی‏های مرفولوژی (آزمون میکروسکوپ الکترونی روبشی) و ژلاتینه شدن مورد مطالعه قرار گرفت. از لحاظ آزمون‏ های فیزیکوشیمیایی سمولینای گندم دوروم با اختلاف معنی دار، دارای مقدار پروتئین و اندیس گلوتن بالاتری نسبت به آرد گندم سخت بود، بنابراین شبکه پروتئینی قوی‏تر و در نتیجه کیفیت بهتر پاستا را موجب گردید. نتایج آزمون‌ رطوبت نمونه‏ های پاستای تولیدی نشان داد تفاوت معنیداری بین تیمارها وجود داشت و با افزایش دما، میزان رطوبت کاهش یافت. با افزایش دما، عدد پخت و افت پخت کاهش یافت، به طوری که نوع قالب تفلونی باعث کاهش افت پخت نیز گردید. در آزمون‏ های عدد پخت و افت پخت بهترین امتیاز متعلق به تیمارM۶  (گندم دوروم، قالب تفلونی و دمای خشک کردن o C۸۰) و کمترین امتیاز متعلق به تیمار M۳  (گندم سخت، قالب برنزی و دمای خشک کردن o C۶۵) بود. نتایج آزمون بافت سنجی و آزمون میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان داد قالب تفلونی باعث بهبود بافت تیمارها گردید. از نظر آزمون پراش اشعه ایکس تفاوت معنی داری بین نمونه‏ ها وجود نداشت. به طور کلی تیمار M۶، بهترین تیمار از لحاظ ویژگی‏های تکنولوژیکی و کیفی بود.
 
امیرپویا قندهاری یزدی، لیلا کمالی روستا، محمد حسین عزیزی تیریز زاد، مهدی امینی، محمد توکلی، متین یحیوی،
دوره ۱۷، شماره ۱۰۳ - ( شهریور ۱۳۹۹ )
چکیده

پاستا با توجه به قیمت پایین، پخت آسان و طعم مطلوب یکی از غذاهای محبوب در دنیا می­باشد. پاستا از نظر میزان کالری غنی بوده ولی میزان فیبر­ها، مواد معدنی، ترکیبات فنلی و ویتامین­ها در آن­ پایین می­باشد. با توجه به مواد اولیه محدود در تولید پاستا، محبوبیت آن در بین تمامی اقشار جامعه و همچنین فرایند تولید ساده­ی پاستا می­توان از پاستا به عنوان یک حامل مناسب برای غنی­سازی استفاده نمود. در این مطالعه به بررسی تاثیر غنی­سازی پاستا با استفاده از سبزی­ها و میوه­ها بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی و تغذیه­ای پاستا پرداخته شده است. نتایج این مطالعه نشان دهنده آن بوده که اضافه نمودن میوه­ها و سبزی­ها به فرمولاسیون پاستا منجر به افزایش قابل توجه ترکیبات زیست­فعال مانند ترکیبات فنلی و همچنین خصوصیات ضد اکسایشی در پاستا می­شود. در بین مراحل تولید پاستا، پخت بیشترین تاثیر را بر کاهش ترکیبات زیست فعال دارد. سبزی­ها و میوه­ها می­توانند به آب جوش (آب پخت) وارد شوند و یا بر اثر حرارت تخریب شوند. غنی­سازی باعث تضعیف شبکه­ی گلوتنی شده که منجر به ایجاد تغییر در خصوصیات پخت و بافت پاستا می­شود. با توجه به نوع ترکیبات اضافه شده به فرمولاسیون پاستا، تاثیر بر شاخص گلایسمی پاستا متفاوت می­باشد. بنابراین، غنی­سازی تنها درصورتی موفق خواهد بود که شرایط فرایند بهینه شود تا در محصول نهایی ویژگی­های تغذیه­ای مورد نظر در سبزی­ها و میوه­ها حفظ شود.


صفحه ۱ از ۱