جستجو در مقالات منتشر شده


۲۹ نتیجه برای کامبوزیا


دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

بررسی معنای واژه با رویکرد معنا­شناسی شناختی، از رهگذر شبکه شعاعی، تغییر معنای واژه در بافت­های مختلف را در قالب الگویی نظام­مند تحلیل می­کند. در این نگرش، واژه معنای مرکزی دارد که این معنای مرکزی در مفاهیم فرعی نیز مشاهده می­شود. بر این اساس معانی فرعی که برای واژه مطرح می­شود به گونه­ای با معنای مرکزی گره می­خورد و شبکه معنایی شکل می­گیرد.  با توجه به اینکه این نظریه می­تواند توسعه های معنایی واژه را تبیین کند و چگونگی به وجود آمدن آنها را روشن سازد لذا بر آن شدیم تا با روش توصیفی تحلیلی برای تبیین شبکه معنایی ذکر در قرآن از آن بهره ببریم. پرداختن به واژه ذکر در ذیل این نظریه، ما را به نتایجی می­رساند که به قرار زیر است: یاد­آوری ارادی زبانی الله به همراه حضور قلب معنای مرکزی واژه ذکر است. این معنا هسته مرکزی شبکه معنایی منسجمی به شمار می­رود که از شش معنای شعاعی مبتنی بر معنای نخست تشکیل شده است. نسبت دوری و نزدیکی این معانی به معنای مرکزی با توجه به میزان فراوانی داده، مورد بازخوانی­شده، و میزان ایمانی که به سبب آن بازخوانی صورت می­گیرد، متفاوت است.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده

این مقاله به بررسی تحوّلاتی می‌پردازد که ممکن است در لایه‌های مختلف معنایی، و ساخت اطلاع یک ساخت نشاندار در فرایند ترجمه از انگلیسی به فارسی روی دهد. منظور از ساخت نشاندار در این پژوهش، ساخت‌هایی چون ساخت نقش‌برابر، ساخت‌های وارونه، و ساخت‌هایی است که در آن‌ها پیشایندسازی صورت گرفته است. چارچوب نظری پژوهش را دستور نقشگرای نظام‌مند هلیدی فراهم آورده است و تحولات معنایی ساخت‌های نشاندارِ ترجمه‌شده با توجه به فرانقش‌های سه‌گانه این دستور یعنی فرانقش تجربی، فرانقش بینافردی و فرانقش متنی بررسی شده است. داده‌های پ‍‍ژوهش نیز از میان نمونه‌های بسیاری گزینش شده‌اند که از ده متن ترجمه‌شده انگلیسی به فارسی استخراج شده‌اند. این پژوهش نشان می‌دهد که در لایه‌های مختلف معنایی یک ساخت نشاندار، و ساخت اطلاع آن، در فرآیند ترجمه ممکن است تحولاتی رخ دهد. برخی از این تحولات، گریز‌ناپذیر و بسیاری از آن‌ها قابل اجتناب هستند. همچنین به نظر می‌رسد که آرایش واژگانی آزاد زبان فارسی، امکانات فراوانی برای بیان معنای ساخت‌های نشاندار در اختیار آن قرار داده است.

دوره ۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده

در این مقاله برابری و برابریابی را بر پایه هم ویژگی‌های صوری متن در زبان مبدأ و هم بافت موقعیتی با استناد بر رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف مورد بررسی قرار می‌دهیم، زیرا تنها با بررسی صوری و از طریق تحلیل ویژگی‌های صوری متن در زبان مبدأ نمی‌‌توان مستقیماً به تأثیرات ساختاری بر شالوده‌های جامعه و در ادامه به انتقال بین فرهنگی دست یافت. فرکلاف متن را شامل دو‌گونه مکمل یکدیگر معرفی می‌نماید: تحلیل زبان‌شناختی یا در سطح خرد و تحلیل بینامتنی یا سطح کلان. در این پژوهش بازتولید (ترجمه) ساختارهای گفتمان‌مدار و دیدگاه‌های اجتماعی حاکم بر تولید گفتمان چه در متن مبدأ و چه در متن‌های ترجمه‌شده (مقصد) تحلیل، توصیف و تبیین شده‌اند. تعدادی ساختار گفتمان‌مدار زبان‌شناختی برجسته انتخاب و در تجزیه و تحلیل به‌کار گرفته شد. هدف از این تحقیق، ارائه بهترین شیوه برای بررسی و ارزیابی فرآیند ترجمه (نه تنها محصول آن)، در فرآیند برابریابی و سپس گزینش برابری در فرآیند ترجمه با استناد بر تحلیل گفتمان انتقادی است. برای مشخص‌کردن تفاوت ساختارهای گفتمان‌مدار متن اصلی داستان خواهران، اثر جیمزجویس را با متون ترجمه شده آن، مقایسه کردیم.

دوره ۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده

این تحقیق به بررسی واج آرایی زبان فارسی باستان بر اساس خوانش کتیبه ها از کنت (١٩٥٣) و مشخص کردن ساخت هجایی مجاز در این زبان می پردازد. همچنین به بررسی «اصل توالی رسایی» و چگونگی تبعیت واژگان این زبان از این اصل درخوشه های همخوانی آغازه و پایانه هجا پرداخته می شود. به عبارت دیگر، ساخت هجا در زبان فارسی باستان چگونه است؟ همچنین آیا اصل سلسله مراتب رسایی در این زبان در ساخت هجا رعایت می شود؟ برای پاسخ به این سؤالات، ابتدا تمامی توالی¬های همخوانی موجود در آثار مربوط به فارسی باستان در آغاز، میان و پایان واژه¬ها، بدون در نظر گرفتن تقطیع هجایی، شناسایی و استخراج شده اند و سپس بر اساس اصول مربوط به هجابندی، خوشه های موجود در هجا ها شناسایی شده و با اصل توالی رسایی مطابقت داده شده اند. بررسی خوشه های آغازی و میانی نشان می دهد که ساخت هجا در این زبان به صورت (c)(c)(c)v(c)(c) است و اصل سلسله مراتب رسایی در همه داده ها رعایت شده، به جز زمانی که یکی از دو همخوان s و ŝ در ابتدای هجا به عنوان عضو اول خوشه حضور داشته باشد. به علاوه، به دلیل وجود پایانه¬های صرفی در انتهای کلماتی چون فعل، اسم و صفت، خوشه¬های همخوانی در پایان واژگان این زبان دیده نمی شود.

دوره ۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده

این پژوهش کوششی است برای بررسی انواع روشهای مجهولسازی فعلهای مرکب زبان فارسی و معرفی نظریه معنایی جکندوف، یعنی آنچه «نظریه معنیشناسی مفهومی» نامیده میشود. معرفی این نظریه معنیشناختی، به این دلیل است که مبانی آن به محک دادههای زبان فارسی سپرده شود تا معلوم شود آیا این نظریه، چنانکه پیشنهاددهنده آن ادعا میکند، جهانی است و از عهده تبیین دادههای زبان فارسی برمیآید یا خیر. به این منظور، رفتار معنایی۲۲ فعل مرکب زبان فارسی که از راه همراهشدن سازه غیرفعلی با فعل سبک «انداختن» ساخته میشوند، به هنگام مجهولکردن این افعال بررسی میشود. چنانکه ملاحظه خواهیم کرد، برای مجهولسازی گروهی از فعلهای مرکب، میتوان از دو روش نحوی و معنایی بهره برد. همچنین، خواهیم دید که نظریه معنایی جکندوف به دلیل توجه به مؤلفههای معنایی و در نظر گرفتن آنها به منزله واحد تحلیل معنایی، از عهده تبیین پذیرفتنینبودن جملههایی که دستوریاند، ناتوان میماند و بنابراین، استدلال خواهیم کرد که چنانچه واحد تحلیل معنی جمله در نظر گرفته نشود، تحلیلهای معنایی نتایج درستی را بر پی نخواهند داشت.

دوره ۲، شماره ۳ - ( بهار و تابستان ۱۳۹۴ )
چکیده

فهم درست معنای یک واژه، نیازمند استفاده از روش­های گوناگون معنی­شناسی است تا از طریق آن‌ها، به توصیف دقیق معنای آن واژه دست یافت. یکی از این روش­ها، روابط مفهومی و از جمله تقابل معنایی است. هدف این پژوهش، بررسی تقابل معنایی و نقش آن در ترجمه قرآن کریم است. بدین منظور، ۱۰۶­­ جفت­‌واژه متقابل، همراه با بسامد آن‌ها و آیاتی که در آن‌ها به کار رفته­ است از منابع مختلف و به ویژه از «تفسیر نور» اثر مصطفی خرم­دل، استخراج و گردآوری شده­ و سپس بر اساس شش نوع تقابل معنایی مورد توافق زبان­شناسان، تجزیه و تحلیل گردیده ­است. به علت حجم محدود مقاله، از آوردن همه این جفت­واژه­ها خودداری گردیده و برای هر نوع تقابل معنایی چند نمونه ذکر شده است. بررسی و تجزیه و تحلیل داده­ها نشان می­دهد که شش نوع تقابل معنایی مدرج، مکمل، دوسویه، جهتی، واژگانی و تباین معنایی در قرآن یافت می­شود و تقابل­های مدرج، مکمل، دوسویه، واژگانی، تباین معنایی و جهتی به ترتیب دارای بیشترین و کمترین بسامد می­باشد. در پاره­ای موارد میان این تقابل­ها هم‌پوشانی وجود دارد. مد نظر قرار دادن پدیده تقابل معنایی می­تواند در ترجمه درست واژگان قرآن مؤثر باشد.

دوره ۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده

تشدیدزدایی فرایندی واجی است که در بعضی از زبان ها از‌جمله فارسی مشاهده می شود. از آنجا که مطالعات تاریخی از گرایش زبان ها به این فرایند حکایت می کند و از سوی دیگر تاکنون در زبان فارسی، پژوهش جامعی در این زمینه صورت نگرفته است؛ هدف این تحقیق، معرفی فرایند تشدیدزدایی و بیان ویژگی های آن در زبان فارسی و گویش های آن است. در این مقاله، رابطه تشدیدزدایی و تشدید با فرایندهای واجی نظیر تضعیف، تقویت، همگونی، کشش جبرانی و غیره بررسی شده است. این تحقیق به شیوه کتابخانه ای و با استفاده از کتاب‌ها و مقالات گویش شناسی و استناد به پیکره ای شامل ۱۲‌هزار داده (مشدّد و غیر‌مشدّد) مربوط به ۳۳ گویش ایرانی انجام شده است. نگارندگان علاوه‌‌بر تحلیل کیفی، از بررسی کمّی داده ها یعنی محاسبه بسامد مؤلفه ها نیز استفاده کرده‌اند؛ به‌عبارت دیگر تعداد کلمات مشدد (شده) و تشدیدزدایی شده و همچنین فراوانی همخوان هایی که تحت‌تأثیر این فرایندها قرار گرفته اند محاسبه شده است. مهم ترین نتایج این تحقیق عبارت اند از: ۱. تشدیدزدایی عکس تشدید عمل می کند؛ ۲. در میان فرایندهای واجی، کشش جبرانی و درج همخوان، فرایندهایی هستند که بعد از حذف تشدید دارای بیشترین بسامد از لحاظ کاربردند؛ ۳. تشدیدزدایی زمینه را برای عملکرد سایر فرایندهای واجی فراهم می کند؛ ۴. گویی تمایل طبقات مختلف آواها به فرایند مشدّد‌شدن و تشدیدزدایی در جهت عکس هم عمل می کند. تمایل طبقات همخوانی نسبت به فرایند مشدّد‌شدن به‌صورت روان> انسدادی> خیشومی> غلت است.

دوره ۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده

اشتقاق فرایندی است که طی آن افزودن یک وند اشتقاقی منجر به تولید واژه ای جدید می شود. این فرایند برای سالیان متمادی مورد توجه زبان شناسان قرار داشته و بیشتر به عنوان فرایندی صرفی یا صرفی ـ نحوی از آن یاد شده است. هنگام مطالعه فرایند اشتقاق، بررسی میزان زایایی یک وند اشتقاقی (تعداد واژگان جدید تولید شده توسط آن وند) اهمیت فراوانی دارد. فرضیه این مقاله این است که ساخت هجا و عوامل واجی، در میزان زایاییِ یک وند تأثیر دارند. به بررسی رابطه ساخت هجایی با میزان زایایی وندهای اشتقاقی فعل­افزای زبان فارسی پرداخته ایم. در زبان فارسی از مجموع بیست پسوند اشتقاقی فعل­افزا، هفت پسوند بسیار زایا وجود دارد که همگی با یک واکه آغاز می شوند؛ از این رو می توان نتیجه گرفت که وجود یک واکه در آغاز ساختمان هجایی یک وند عامل زایایی آن در زبان فارسی به شمار می رود، هر چند عوامل ساختواژی نیز در انتخاب آن دخیل هستند. مطالعه هسته هجاها در این قبیل پسوندها نیز نشان می­دهد که دو واکه پیشینe  وa  پر بسامدترین واکه های قرار گرفته در جایگاه هسته این پسوندهای اشتقاقی هستند؛ به عبارت دیگر، ساخت هجا و واج آرایی یک پسوند نقش مؤثری در میزان زایایی آن ایفا می کند. نتایج و آمار به دست آمده نشان می دهد که رابطه نزدیکی بین ساخت هجایی یک وند و میزان زایایی آن وجود دارد.  

دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده

اگرچه از دیرباز زبان شناسی به خبر، به عنوان گونه ای از متن، توجه ویژه ای داشته، بیشتر پژوهش های این حوزه بر تحلیل صرف متون خبری و شناسایی ویژگی های زبانی آن ها تمرکز یافته و توجه زبان شناسان و محققان علوم رسانه بیشتر به تعیین مجموعه ای از ملاک های گزینش خبر یا «ارزش های خبری» و ارائه فهرست های مختلف از این معیارهای گزینش معطوف بوده است. مقاله حاضر بر آن است تا به این پرسش ها پاسخ دهد: چگونه می توان فرایند نگارش و گزینش خبر را در قالب یک انگاره منسجم توصیف کرد؟ ملاک ها و به اصطلاح مرسوم ارزش های خبری زبانی کدام اند؟ و رابطه این ملاک ها با دیگر عوامل نگارش و گزینش خبر چگونه است؟ هدف این پژوهش، شناسایی و معرفی انگاره زبان شناختی فرایند نگارش و گزینش خبر است که در آن مجموعه ای از بایسته های زبانی تولید خبر در کنار عوامل غیر زبانی، ازجمله ملاک های اجتماعی، اقتصادی و حرفه ای، بازبینی و ارائه می شود. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی و تحلیلی و با اتکا به داده های میدانی از جمله مصاحبه هدفمند با خبرنگاران فعال در عرصه مطبوعات و خبرگزاری ها انجام شده است. این پژوهش ضمن معرفی اصول چهارگانه گرایس به عنوان معیارهای نگارش متن خبری، انگاره ای چندسطحی از فرایند تولید خبر را معرفی می کند که مبتنی بر دستاوردهای زبان شناختی، به ویژه تحلیل گفتمان انتقادی است و به نقش عوامل کلان ساختی از جمله ایدئولوژی، روابط قدرت و رقابت در شکل دهی به گفتمان خبری نیز می پردازد.  

دوره ۴، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۱۳)- ۱۳۹۲ )
چکیده

هدف از نگارش این مقاله، شناسایی برخی از فرایندهای واجی موجود در همخوان­های گویش لری بالاگریوه و مقایسه آن با فارسی معیار است. لری بالاگریوه گویش قومی با همین نام است که در مناطق جنوب و جنوب شرقی لرستان، جنوب و شرق ایلام و شمال خوزستان سکونت دارند. این گویش یکی از دو گونه رایج لری در شهر خرم­آباد استان لرستان است. داده­ها از طریق مصاحبه با چهار گویشور، هریک به مدت یک ساعت، گردآوری شده است. به علاوه، یکی از نگارندگان نیز گویشور این گویش است. داده­ها برمبنای الفبای بین­المللی IPA آوانگاری شده و روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. فرایندها در چارچوب واج شناسی زایشی و واج شناسی خودواحد ارائه می­شوند. فرایندهای همگونی، ناهمگونی، خنثی­شدگی، تضعیف، حذف، درج و قلب از فرایندهای همخوانی بررسی شده در این مقاله هستند. به منظور یافتن فرایندهای واجی، به جز مطالعات آوایی، برخی ملاحظات ساخت واژی نیز به ضرورت تحقیق در این بررسی گنجانده شده است. در این گویش فرایندهای تضعیف و حذف از سایر فرایندها فعال­ترند.

دوره ۵، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۱۷)- ۱۳۹۳ )
چکیده

هدف از نگارش این مقاله، شناسایی برخی از مهم­ ترین فرایند­های واجی موجود در همخوان­های گویش کردی­کلهری بر اساس «چارچوب واج شناسی زایشی» است. برای این کار داده­هایی از سیزده گویشور بومی در همه رده­های سنی و مقاطع تحصیلی، از بی سواد تا تحصیلکرده، از طریق مصاحبه جمع­آوری شده است. همچنین یکی از نگارندگان، گویشور این گویش است. در انجام این پژوهش از منابع مکتوب مانند پایان نامه، مقاله و کتاب های دیگر در این زمینه به عنوان پیشینه پژوهش استفاده شده است. داده­ها بر مبنای الفبای آوانویسی بین­المللی «آی­پی­ای­» آوانگاری شده­اند و روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. در این مقاله با بررسی داده­ها انواع فرایندهای واجی، همچون همگونی، حذف در جایگاه میانی و پایانی، درج آغازی و میانی، تضعیف، تقویت و قلب بررسی شده­اند. «حذف» و «تضعیف» پربسامد ترین فرایند های واجی در این گویش هستند و «درج» کم بسامد ترین فرایند واجی محسوب می شود.

دوره ۶، شماره ۴ - ( شماره ۴ (پیاپی ۲۵)- ۱۳۹۴ )
چکیده

در این مقاله، کوشیدیم با اتکا به اصول و قواعد واج­آرایی زبان فارسی و در چارچوب نظریه بهینگی، ستاک گذشته برخی از افعال به­ظاهر بی­قاعده زبان فارسی را بررسی کنیم. پرسش­های این تحقیق عبارت­اند از: ۱. چگونه می­توانیم از قواعد واج­آرایی حاکم بر زبان فارسی برای تحلیل توالی‌های به­کاررفته در ستاک گذشته استفاده­ کنیم؟ ۲. برای حفظ نظام واج­آرایی زبان­ فارسی هنگام افزودن تکواژ گذشته­ساز، چه نوع فرآیندهای واجی عمل می­کنند؟ به‌منظور پاسخگویی به سؤالات بالا، ۳۶ صورت فعلی را که ستاک گذشته آن‌ها ازنظر صوری با صورت­های باقاعده متفاوت است و هجای پایانی آن­ها را یک هجای سنگین ازنوع cv:cc تشکیل می­دهد، ازنظر ساخت­هجایی و واج­آرایی بررسی کردیم. نتایج این پژوهش عبارت‌اند از:  این موارد کاملاً بر اصول و قواعد واج­آرایی زبان فارسی منطبق هستند و کاملاً قاعده­مند عمل می­کنند.  در واج­آرایی ساخت هجای cv:cc در زبان فارسی، یک رابطه همبستگی میان هسته و همخوان­های خوشه پایانی وجود دارد.  همخوان­های آغازه و پایانه نیز در واج­آرایی ساخت هجای cv:cc نقش تعیین­کننده دارند. ۴. در تمامی این ستاک­ها، اصل سلسله­مراتب رسایی رعایت شده است.

دوره ۶، شماره ۶ - ( شماره ۶ (پیاپی ۲۷)، ویژه نامه- ۱۳۹۴ )
چکیده

مطالعه انطباق وام‌واژه‌ها مدت‌هاست، توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. در این پژوهش تلاش بر این است تا چگونگی انطباق واجیِ واکه‌های وام‌واژه‌های زبان عربی بررسی شوند. چارچوب نظری این پژوهش نظریۀ بهینگیِ پرینس و اسمولنسکی (۲۰۰۴) است. داده‌های بررسی‌شده، ۱۶۴۷ واژه است که از فرهنگ معین و سخن گردآوری شده‌اند. تلفظ وام‌واژه‌ها در زبان مبدأ (عربی) با بهره‌گیری از چهار فرهنگ زبان عربی آوانگاری شده‌اند و سپس تغییرات آوایی/ واجیِ رخ‌داده دربارۀ هریک از وام‌واژه‌ها در زبان مقصد (فارسی) بررسی شده‌اند. تلفظ وام‌واژه‌های زبان عربی در فارسی با استفاده از فرهنگ‌های معین و سخن گرد‌آوری و آوانویسی شده‌اند. در این بررسی پس از معرفی نظام آوایی و واجی زبان‌های فارسی و عربی، فرایند‌های واجی دخیل در انطباق واکه‌های وام‌واژه‌ها، هریک به‌تفصیل بررسی شده‌اند. فرایند جایگزینی، پربسامدترین فرایند واجی دخیل در انطباق واکه‌های وام‌واژه‌های زبان عربی است.

دوره ۶، شماره ۲۳ - ( بهار ۱۳۸۸ )
چکیده

در این مقاله، نظریه رقیه حسن درباره پیدایش و تکوین زیبایی‌شناسی کلامی در کودکان مورد بررسی قرار گرفته است. در این نظریه، کودک ناآگاهانه و به صورت غیر ارادی با شنیدن لالاییها و شعرهای کودکانه، ادبیات را می‌آموزد. او الگوهای زبانی از جمله الگوهای آوایی، معنایی و نحوی را در شعرها تشخیص می‌دهد و توانایی در ذهن او شکل می‌گیرد که پایه زیبایی‌شناسی کلامی را در سالهای آینده برای او شکل می‌دهد. در اینجا از میان گونه‌های ادبی ما فقط به بررسی شعر می‌پردازیم. از میان الگوهای ادبی نیز فقط به بررسی الگوهای آوایی می‌پردازیم؛ زیرا از میان ویژگیهای زیبایی‌شناختی اشعار کودکان، الگوهای آوایی خوشایند و دلنشین، اهمیت ویژه دارد. شایان توجه است که در این نوشته، جستجو درباره همپوشیها و در عین حال تفاوتهای «زبان» و «ادبیات» به عنوان دو حوزه از حوزه‌های ذهن همواره در پس‌زمینه تمام مباحث مطرح است. نتایج این تحقیق نشان می‌دهدکه هرچند زبان و ادبیات ماهیت یکسانی دارد از لحاظ منشأ و همچنین نوع پردازش با همدیگر تفاوتهای اساسی دارد و این تفاوت آنها را به حوزه‌هایی جدا از ذهن مربوط می‌کند. در بخش پایانی این تحقیق الزامات و پیامدهای نظری را، که این تلقی از یادگیری ادبیات برای آموزش ادبیات به کودکان در بر دارد، بررسی می‌کنیم. بر اساس یافته‌های این تحقیق در تلقی کودکان از ادبیات شکل بر محتوا غلبه دارد و پرورش این تلقی در شکوفایی توانش ادبی آنها در سالهای آینده نقش عمده ایفا می‌کند. از این رو بهتر است که در تهیه و نگارش اشعار کودکانه بویژه در سالهای اولیه کودکی به جای طرح مضامین پیچیده و آموزشی به زیبایی شکل و چگونگی بیان اشعار توجه خاصی مبذول شود.

 

دوره ۷، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۲۹)- ۱۳۹۵ )
چکیده

موضوعات مربوط به ساختار هجا و همچنین سازماندهی واحدهای واجی در درون هجا و فراتر از آن یعنی در مرز بین دو هجا، از جمله مباحث مطرح حوزه واج‌شناسی محسوب می‌شوند. در این مقاله تلاش شده است تا با تکیه بر زبان فارسی، با نگاهی نو به موضوع ساخت هجا و واج‌آرایی پرداخته شود. زبان فارسی دارای ساختار هجایی (C)V(C)(C) است. هدف کلی مقاله حاضر این است که نشان دهد اولاَ آیا تفاوتی میان واج‌آرایی یک هجا به صورت مستقل و واج‌آرایی همان ساختار هجایی در ترکیب با هجاهای دیگر وجود دارد، و ثانیاً آیا می‌توان به وجود یک رابطه معنادار بین واج‌آرایی کلمات از یک سو و نوع و مقوله واژگانی آنها از سوی دیگر قائل بود؟ به منظور پاسخگویی به سؤالات فوق، مجموعاً ۴۰۷۵ واژه دوهجایی با ساختار هجایی (C)V.CVC(C)، از دو فرهنگ لغت زبان فارسی یعنی فرهنگ الفبایی- قیاسی زبان فارسی  (شامل۴۰۰۰۰ واژه) و لغت‌نامه متوسط دهخدا (شامل۶۰۰۰۰ واژه)  استخراج و نوع (بسیط، مشتق، مرکب، مشتق-مرکب) و مقوله واژگانی هر واژه (اسم، فعل، صفت، قید، حرف) و همچنین واج‌آرایی آن تعیین شد. نتایج این تحقیق به طور کلی بیانگر آن است که عوامل متعددی از جمله نوع واکه هسته و همخوان­های پایانه یک هجا می‌تواند بر روی واج­آرایی هجای مجاور تأثیرگذار باشد. همچنین  به نظر می­رسد رابطه مشخصی بین ساختار هجایی کلمات با نوع و مقوله واژگانی آنها وجود دارد.

دوره ۷، شماره ۴ - ( شماره ۴ (پیاپی ۳۲)- ۱۳۹۵ )
چکیده

تنوعات زبانی همواره با پیچیدگی روابط اجتماعی گسترده­تر می­شوند. در این میان، تعامل عوامل آوایی و اجتماعی در تنوعات زبانی نقش فراوانی دارند. هدف مقاله حاضر بررسی ماهیت فرآیند قلب واجی و رابطه آن با عوامل اجتماعی سن و تحصیلات است. چارچوب این مقاله واج‌شناسی اجتماعی و واج‌شناسی بهینگی و روش تحقیق تحلیلی و میدانی است. در این تحقیق، ۵۶ آزمودنی ۱۱۰ واژه را تلفظ کردند. در تحلیل واج‌شناسی که درقالب  نظریه بهینگی است، مشخص شد که اصل آرایش رسایی و قانون برخورد هجایی عوامل ایجاد این فرآیند در زبان فارسی هستند. همچنین، ترتیب همخوان‌های دخیل در این فرآیند مشخص شدند. آزمودنی‌ها با توجه به متغیر سن در چهار گروه سنی ۴-۵ سال، ۶-۷ سال، ۲۹-۴۰ سال و ۴۱-۶۹ سال و نیز با توجه به متغیر تحصیلات در سه گروه بی‌سواد، با تحصیلات متوسط و دارای تحصیلات دانشگاهی، تقسیم‌بندی شدند. نتایج نشان دادند که با افزایش سن، وقوع فرآیند قلب کاهش می­یابد. همچنین، با توجه به متغیر تحصیلات مشخص شد که با افزایش تحصیلات نیز از میزان وقوع این فرآیند کاسته می‌شود.

دوره ۸، شماره ۶ - ( شماره ۶ (پیاپی ۴۱)- ۱۳۹۶ )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی مفهوم وجهه در فرهنگ ایرانی و به کاوش دربارۀ مفهوم «رو» و ارتباط آن با «آبرو» در جامعۀ ایرانیان فارسی‌زبان است. داده‌ها به شیوۀ قوم‌نگاری گفتار، یعنی از طریق بررسی کاربرد واژۀ «رو» و اصطلاح­ها و باهم‌آیی­های آن در گفت‌وگوهای روزمره، وبلاگ­ها، فیلم­ها و مجموعه‌های تلویزیونی گردآوری و سپس در بافت کاربردی خود تحلیل معنایی و کاربردشناختی شده‌اند و در پرتو نظریه‌های غالب وجهه، تحلیل و بررسی شده‌اند. بررسی­ها نشان می‌دهد وجهه در فرهنگ ایرانی دو بُعد دارد: یکی «آبرو» که انگارۀ عمومی و مثبت فرد و گروهی را که فرد عضو آن است، نشان می‌دهد و در آن بیش از همه بر به رسمیت شناخته شدن توانمندی­ها، مهارت­ها و شایستگی­ها، شأن اجتماعی و تمایز بین دو قلمرو بیرون و درون تأکید می‌شود و دیگری، «رو»، که منِ خصوصی یا فردی است و آن بعد از انگارۀ فرد را نشان می‌دهد که منفی است و می‌بایست پنهان شود. نتایج همچنین نشان می‌دهند که از کاربردهای مهم «رو نشدن»، «پررویی» و «رودادن» سرکوب فردیت و ابراز وجود است که با عنوان­هایی مثل شرم، حیا، فروتنی و شکسته‌نفسی در نظام توقعات و انتظارات اجتماعی ارزش اخلاقی مثبت محسوب می‌شوند. کاربردهای «رو» و «آبرو» با حفظ یا تهدید وجهه و قضاوت­های ادب/بی‌ادبی در ارتباط­اند، ولی نه آن‌گونه که در نظریۀ ادب براون و لوینسن (۱۹۸۷) پیش‌بینی شده است. این اصطلاح­ها راهبردهای زبانی نیستند، بلکه ارزش­های نظم اخلاقی هستند که ادب و بی‌ادبی بر مبنای آن­ها سنجیده می‌شود و در هر موقعیت با راهبردهای مختلف بیان می‌شوند.
 

دوره ۹، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۳۹۷ )
چکیده

هدف از این مقاله، بررسی ریشۀ فعل­های سادۀ زبان فارسی مختوم به خیشومی تیغه­ای [n] است و پرداختن به اینکه با افزودن وند گذشته­ چه نوع محدودیت­هایی بر خوشۀ پایانۀ هجای C۰VC۱C۲  اعمال می­شود؛ به­عبارت دیگر، در ریشۀ فعل­های مختوم به خیشومی [n] با افزودن وند گذشته، چه محدودیت­های واج­آرایی بر خوشۀ پایانی صورت می­پذیرد. به­منظور پاسخ­گویی به این پرسش، از میان ۳۹۷ ریشۀ فعلی بدون تکرار و بدون پسوند سببی­ساز، ۲۲ ریشۀ فعل، اعم از یک، دو و سه هجایی، با ساخت هجای پایانی از نوع CVn+d بررسی شدند. محدودیت­های به­دست­آمده عبارت­اند از: ۱. خوشه­هایی که عضو اول آن خیشومی تیغه­ای  [n]باشد با هسته­های دارای مشخصۀ [+افراشته] محدودیت تولید دارند؛ به­عبارت دیگر، واکه­های افراشته نمی­توانند هستۀ هجایی واقع­شوند که خوشۀ پایانۀ آن از [nd] تشکیل شده­ باشد؛ ۲. خوشه­هایی که عضو اول آن خیشومی لثوی  [n]باشد با هسته­های دارای مشخصۀ [-افراشته] محدودیت تولید ندارند؛ ۳. قاعدۀ «مانع» (blocking) از تولیدِ برون­داد­هایِ مشابه صورت­هایِ موجود در زبان جلوگیری می­کند. ۴. اصل سلسله­مراتب ­رسایی در همۀ صورت­های فعلی ستاک گذشته رعایت شده ­است.
 

 

دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۳- )
چکیده

-

دوره ۱۱، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۳۹۹ )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر، بررسی فرایندهایی است که گویشوران زبان برای رعایت اصل توالی رسایی و قانون مجاورت هجا بر واژه‌های زبان اعمال می‌کنند. بدین منظور، داده‌های زبان فارسی از گونۀ گفتاری گویشوران جمع‌آوری و صورت واجی آن­ها با فرهنگ لغت مشیری (۱۳۸۸) مقایسه شده است. داده‌های گویش کردی هورامی از طریق مصاحبه با گویشوران و داده‌های مربوط به گویش‌های لفوری، تربت حیدریه و سبزواری از کامبوزیا (۱۳۸۵) استخراج شده است. از بین ۱۱۲۵ واژۀ بسیط گردآوری‌شده که اصل رسایی در آن­ها رعایت نمی‌شود، در ۳۵۷ واژه، شاهد اعمال فرایندهای واجی کشش جبرانی، قلب، درج، حذف و جایگزینی یک واحد واجی با واحد واجی دیگر از سوی گویشوران زبان هستیم که از این میان بسامد فرایندهای کشش جبرانی و قلب بیشتر از دیگر فرایندهای واجی است. به علاوه، این فرایندها بر واژههای یک، دو و سه هجایی اعمال میشوند که از این میان بسامد واژههای دوهجایی بیشتر از واژههای یک­هجایی و سه­هجایی است. در­نهایت، فرایندهای واجی مطرحشده در چارچوب نظریۀ بهینگی تبیین و رتبهبندی محدودیتها مشخص می­شود.
 
 

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱