جستجو در مقالات منتشر شده


۱ نتیجه برای چراغ زاده


دوره ۲۸، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۳ )
چکیده

در دهه‌های اخیر، اصطلاح حق بر شهر در فلسفه و سپس در شهرسازی مورد توجه قرار گرفته است. حق بر شهر را می‌توان حق برخورداری شهروندان از فضای غنی فرهنگی تعریف کرد. برنامه‌های توسعه شهری می‌توانند سهم قابل توجهی در تحقق یا عدم تحقق این حق ایفا کنند. پرسش این است که چگونه می‌توان متوجه شد یک برنامه‌ توسعه شهری تا چه اندازه مبتنی بر حق بر شهر تدوین شده است؟ به این منظور لازم است مقیاسی برای سنجش حق بر شهر در برنامه‌های توسعه شهری پیشنهاد گردد. پژوهش حاضر ضمن پیشنهاد یک مقیاس، با انتخاب دو سند (طرح جامع تهران و برنامه آمایش و توسعه پایدار پاریس)، به ارزیابی این حق می پردازد. رویکرد پژوهش، رویکردی اسنادی و تطبیقی است. ابتدا با بررسی مبانی نظری، چارچوبی برای سنجش حق به شهر ارائه شده و سپس با اتکا بر داده‌های برگرفته از دو سند و نتایج مصاحبه عمیق با متخصصان، بررسی تطبیقی دو سند انجام گرفته است.
یافته‌های مقاله نشان می‌دهد که می‌توان حق بر شهر را در قالب یک طیف از «رفع تبعیض دینی و نژادی» تا «حق زندگی شهری» تبیین کرد. بررسی دو سند نشان می دهد که مفهوم حق بر شهر در طرح جامع تهران تقلیل یافته و با نگاهی کالبدگرایانه، حق شهروندان برای برخورداری از فضای باهویت و فرهنگ غنی را نادیده می‌گیرد. در مقابل، در برنامه پاریس، سطح بالاتری از حق بر شهر مورد توجه قرار گرفته و حق بر شهر در سطح «دسترسی برابر به موقعیت‌های اقتصادی و اجتماعی» در دستور کار قرار گرفته است. پیشنهاد این مقاله توجه بیشتر به وجوه غیرکالبدی و حقوق مختلف شهروندان در شرح خدمات برنامه، جمع‌سپاری و عرضه‌ برنامه جهت قضاوت شهروندان و نخبگان پیش از تصویب و نیز جبران حقوق عامه‌ تضییع شده در زمان بازنگری طرح جامع تهران است.
 
 

صفحه ۱ از ۱