جستجو در مقالات منتشر شده


۶ نتیجه برای پورامین


دوره ۱، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۹ )
چکیده

شکل‌گیری جزایر حرارتی شهری به یکی از چالش‌های جدی عصر حاضر تبدیل‌ شده و ذهن جامعه علمی را به خود مشغول کرده است. توجه به این موضوع در مقالات و تحقیقات علمی خصوصاً در دهه‌ اخیر رشد بسیار زیادی داشته است. طبق نظر محققین اگر روند فعلی افزایش دما ادامه یابد، باعث بروز مشکلات جدی زیست‌ محیطی و تحمیل هزینه‌های بسیار در سطح شهرها خواهد شد. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این مطالعه مرور نظام‌مند و تحلیل موضوعی مقالات و تحقیقات علمی انجام‌شده در این زمینه است. طبق بررسی‌های انجام‌شده، جزیره حرارتی شهری تحت تاثیر دو گونه از عوامل اقلیمی و عوامل مربوط به ساخت شهر است. عوامل مربوط به اقلیم شامل تابش خورشید، سرعت و جهت شدت باد، پوشش ابری، رطوبت خاک و هوا، بارش، عرض جغرافیایی، تغییرات فصلی، توپوگرافی، نزدیکی به رودخانه و دریا هستند. این عوامل اگرچه در شهرهای موجود تقریباً غیر قابل ‌کنترل هستند، اما در تصمیم‌گیری پیرامون جایابی شهرهای جدید و یا تعیین جهت توسعه شهر اهمیت بسیاری دارند. دسته دوم عوامل قابل‌ کنترل و عمدتاً مرتبط با طراحی و ساخت شهر هستند. شناخت اهمیت این عوامل می‌تواند نقش و جایگاه برنامه‌ریزی و طراحی شهری را در کاهش جزایر حرارتی شهری نشان دهد. در میان این عوامل بیش از همه میزان و کیفیت پوشش گیاهی در سطح شهر اهمیت دارد. عوامل دیگری همچون کاربری زمین، میزان تراکم شهری، نوع مصالح مصرفی در سطح بیرونی ساختمان‌ها و خیابان‌ها، فرم و هندسه شهر و نوع حمل‌ و نقل از عوامل موثر بر شدت و میزان جزایر حرارتی شهری است.


دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده

طرح بهینه پل قوسی بتنی به تعدادی از پارامترها وابسته است. طراحی پل‌های گفته شده بطوری که تمامی محدودیت های طراحی و اجرایی را تامین کند کار دشواری است. در این مقاله با استفاده از روش الگوریتم SPSA شکل زیرسازه‌یِ پل بهینه‌سازی شده است. پل قوسی مورد مطالعه در این تحقیق از نوع پل‌های با جان باز است. هدف از طرح بهینه، شکلی از پل است که حجم بتن‌آرمه مصرفی برای ساخت قوس و پایه‌های آن حداقل باشد. ارتفاع قوس در وسط دهانه، ارتفاع قوس در تکیه‌گاه‌ قوس، خیز قوس و شعاع چپ و راست سطوح بالا و پایین قوس‌ به عنوان متغیرهای طراحی مساله‌ی بهینه‌سازی در نظر گرفته شده‌اند. قیود در نظر گرفته شده در بهینه‌سازی زیرسازه‌ی پل شامل قیود تنش ، تغییرشکل و هندسی می‌باشند. در پایان نشان داده شده است که الگوریتم SPSA روشی موثر در بهینه سازی شکل پل قوسی با جان باز است و برای مطالعه‌ی موردی پلِ سِتینا، حجم بتن آرمه زیرسازه‌یِ پل ۲۳ درصد کاهش نسبت به طرح اجرا شده داشته است.

دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده

امروزه برای آنالیز سازه‌های مختلف اغلب، ابزارهای قدرتمندی نظیر نرم افزارهای اجزای محدود سه بعدی مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما بکارگیری این نرم‌افزارها برای ارزیابی ایمنی لرزه‌ای ، آنالیز و ارایه طرح بهسازی سازه‌های تاریخی با مشکلاتی همراه است. هندسه پیچیده سازه، نبود اطلاعات دقیق از خصوصیات فیزیکی مصالح و عدم دسترسی به قسمت‌های داخلی احجام تشکیل دهنده بدنه سازه و آگاهی از خصوصیات مکانیکی آنها ، ممنوع بودن انجام آزمایش‌های مخرب روی اینگونه از سازه‌ها، توالی و تسلسل در ساخت و طولانی بودن زمان آنالیز و هزینه بر بودن آن از جمله مشکلات پیش روی محققین و مهندسانی است که در زمینه مدلسازی و آنالیز بناهای تاریخی بصورت تخصصی فعالیت می‌نمایند. آنالیز حدی جنبشی ساده شده، روشی قدرتمند برای آنالیز بناهای تاریخی است که در نشریه O.P.C.M,۳۴۳۱کشور ایتالیا استفاده از آن برای ارایه طرح بهسازی ساختمان های بنایی مجاز دانسته شده است. روابط مورد استفاده در این روش بر مبنای اصل کار مجازی بدست آمده‌اند. اطلاعات مورد نیاز در این روش، جهت مدلسازی و ارزیابی ایمنی لرزه‌ای سازه‌ها بسیار کمتر و قابل دسترس‌تر می‌باشد. در این مقاله تحقیقی در رابطه با قابلیت‌های این روش برای ارزیابی ایمنی لرزه‌ای بنای تاریخی ارگ علیشاه تبریز صورت گرفته است و صحت ‌سنجی نتایج بدست آمده از این روش با نتایج آنالیز عددی نرم‌افزار ANSYS.V۱۰ مقایسه شده است . نتایج نشان داد که سازه در برابر بارهای لرزه ای مستعد منطقه ایمنی لازم را ندارد. شتاب مبنای طرح ساختگاه ارگ g ۳۵/۰ ( احتمال وقوع ۱۰% در ۵۰ سال) می باشد.

دوره ۱۷، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

هیدروکربن‌های آروماتیک چند حلقه‌ای مانند نفتالن به دلیل اثرات سرطان‌زایی و سمیت از ترکیبات خطرناک برای انسان و محیط‌زیست می‌باشند که حذف این آلاینده از محیط‌زیست امری ضروری به نظر میرسد. در این مطالعه نانو صفحات گرافن سنتز و برای حذف نفتالن از محلول آبی استفاده شد. ساختار این نانوجاذب با استفاده از آنالیز‌های پراش اشعه ایکس (XRD)، طیف‌سنج مادون قرمز (FTIR) و تصویر میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) بررسی گردید. مطالعات جذب بهینه و بررسی کارایی نانوجاذب در حذف نفتالن از محلول آبی در سیستم ناپیوسته جذبی با بررسی تأثیر متغیرهای pH محلول (۳-۱۰)، دوز جاذب (۰۱/۰-۲/۰ گرم بر لیتر) و غلظت اولیه نفتالن (۳-۱۵ میلی‌گرم بر لیتر) مطالعه شد. فرآیند جذب با استفاده از مدل‌های ایزوترمیک لانگمیر و فروندلیچ و نیز مدل‌های سینتیکی شبه مرتبه اول، شبه مرتبه دوم، الوویچ و نفوذ درون‌ذره‌ای در شرایط بهینه مدل‌سازی گردید. نتیجه آزمایش‌های جذب نشان داد که شرایط بهینه در ۱۰= pH، غلظت جاذب ۱۳ میلی‌گرم بر لیتر و دوز جاذب برابر با ۱۱/۰ گرم بر لیتر به دست آمد و در این شرایط درصد حذف و ظرفیت جذب به ترتیب برابر با ۱۹/۸۰ درصد و ۱۸/۹۰ میلی‌گرم بر گرم حاصل شد. نتایج حاصل از بررسی ایزوترم و سینتیک جذب نشان داد که فرایند جذب از مدل ایزوترم فروندلیچ (۹۷/۰= R۲) و مدل سینتیکی شبه مرتبه دوم (۹۹/۰= R۲) تبعیت می‌کند. بر اساس نتایج مطالعه حاضر، نانو صفحات گرافن را می‌توان به‌عنوان جاذبی مؤثر برای حذف نفتالن از محلول‌های آبی به کار برد.

دوره ۱۷، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

استفاده از کامپوزیت‌های پایه پلیمری تا به امروز رشد روز افزونی داشته است. کامپوزیت‌ها به علت خواص مکانیکی، شیمیایی و فیزیکی خاص، کاربرد زیادی دارند؛ اما احتراق ذاتی این مواد و عدم استحکام آن‌ها در دماهای بالا بویژه هنگام مواجهه با آتش یکی از چالش‌های استفاده کامپوزیت در صنایع است. زمانیکه کامپوزیت‌ها در معرض آتش می-گیرند، ماتریس کامپوزیت همراه با آزادسازی گرما، دود، ذرات دوده و بخارات سمی تجزیه می‌شود. در اثر تاثیر آتش بر سازه کامپوزیتی فرآیندهای حرارتی متعددی از جمله رسانایی حرارتی در سازه، تجزیه شدن رزین و تولید و خروج گازهای فرار از کامپوزیت رخ می‌دهد. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیرات آتش بر سازه‌های کامپوزیتی می‌باشد. تحلیل مقاومت کامپوزیت در برابر آتش، تعیین میزان و مدت زمان دوام آوردن کامپوزیت در برابر آتش و همچنین بررسی اثرات تنش حرارتی ایجاد شده در سازه کامپوزیتی نیازمند تحلیل ترکیبی حرارتی-مکانیکی کامپوزیت می‌باشد. جهت تحلیل مساله در این پژوهش از نرم افزار آباکوس استفاده شده است. مدل مناسب جهت تحلیل بخش‌های حرارتی و مکانیکی مساله با توجه به معادلات حاکم، توسعه یافته و از طریق زیرروال‌های موجود در نرم افزار آباکوس در این نرم افزار وارد می‌شود. مدل حرارتی-مکانیکی با نتایج موجود در مطالعات معتبر، اعتبار سنجی شده و در نهایت این مدل، جهت تحلیل حرارتی-مکانیکی یک سازه کامپوزیتی استوانه‌ای تحت تاثیر آتش مورد استفاده قرار می‌گیرد. نتایج نشان دادند که با تخمین زمان شکست کامپوزیت، می‌توان میزان نیروی قابل تحمل توسط سازه را در شرایط مختلف تاثیر آتش بر سازه، تعیین نمود.

دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده

در دنیای امروز، با پیشرفت سریع علم و تکنولوژی، هر روزه مواد و مصالح جدیدی پا به عرصه­ی ظهور می­گذارد، که آلیاژ حافظه­دار شکلی (SMA) از جمله این مواد می­باشد. ازآنجایی‌که استفاده از سیستم قاب با مهاربندهای مرسوم به دلیل محدودیت‌هایی نظیر شکل­پذیری پایین، کمانش مهاربند در فشار و کاهش ظرفیت باربری جوابگوی نیاز سازه نیست، لذا استفاده از مهاربندکمانش ­تاب (BRB) و آلیاژ حافظه­دار شکلی در سیستم مهاربندی می‌تواند راه گشا باشد. بنابراین در جهت افزایش استهلاک انرژی ناشی از زلزله، استفاده از مهاربندکمانش ­تاب به همراه آلیاژ حافظه­دار شکلی (BRB-SMA) توصیه می­شود. سیستم مهاربندی BRB-SMA باعث میرایی، اتلاف انرژی و کاهش تغییرشکل­های ماندگار در سازه می­گردد. در ابتدا، مهاربندهای کمانش تاب به‌عنوان میراگرهای هیسترتیک در کشورهایی چون ژاپن، آمریکا و ایتالیا مورد توجه مهندسین قرار گرفته­اند. این مهاربندها با رفتار یکسان در کشش و فشار توانایی جذب و اتلاف مقدار زیادی از انرژی ورودی زلزله را به سازه دارند. مصالح نوین SMA، آلیاژهایی با خصوصیات ویژه – حافظه­ی شکلی و رفتار فوق الاستیک – می­باشند. به علت رفتار فوق الاستیک، این مواد قادر به بازگشت به شکل اولیه خود می­باشند که این امر سبب کاهش تغییرمکان باقیمانده طبقات پس از زلزله می­شود.در این مقاله، رفتار لرزه­ای سازه­های مجهز به مهاربند کمانش ­تاب بررسی می­شود و تأثیر اضافه کردن SMA در سیستم مهاربندی کمانش تاب موردمطالعه قرار می­گیرد. بدین منظور، سه ساختمان سه بعدی با تعداد طبقات ۳ ، ۶ و ۹ بر اساس ضوابط آئین­نامه­ای طراحی و سپس قاب محور کناری با استفاده از نرم­افزارOpenSees به‌صورت دو بعدی مدل­سازی شده­اند. در ادامه، رفتار غیر ارتجاعی قاب­ها، که در دهانه­های مختلف دارای مهاربند کمانش ­تاب می­باشند، در دو حالت با و بدون SMA  با استفاده از تحلیل­های دینامیکی غیرخطی تاریخچه زمانی تحت ۳ رکورد نزدیک به گسل شامل زلزله­ی اصلی و پس­لرزه بررسی‌شده­اند. نتایج نشان داد که حداکثر پاسخ­های سازه­ای جابجایی نسبی بین طبقه­ای، جابجایی بام، برش پایه، شتاب بام و منحنی هیسترزیس در مدل­های مجهز به میله­های SMA به‌طور میانگین کاهش‌یافته است که به دلیل خاصیت فوق الاستیک و میرایی و در نتیجه­ی آن استهلاک انرژی زلزله می­باشد. مقایسه نتایج تحت لرزه اصلی و پس­لرزه با توجه به ماهیت پس­لرزه نشان داد که، میزان کاهش پاسخ­های لرزه­ای در لرزه­ی اصلی با در نظر گرفتن SMA، به­صورت میانگین بیشتر از پس­لرزه می­باشد.همچنین با افزایش ارتفاع، پاسخ­های لرزه­ای در قاب­های مجهز به SMA به میزان بیشتری بهبود یافته­اند.  با به کارگیری آلیاژ حافظه‌دار شکلی در این قاب­ها می­توان هزینه بازیابی سیستم خسارت دیده ساختمانی را کاهش داده و سیستم برگشت پذیرتری داشت.

صفحه ۱ از ۱