جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای پایدار نوبخت


دوره ۱۱، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۹ )
چکیده

مقالۀ حاضر می‌کوشد بر اساسِ ایدۀ فراتاریخ‌نگاری، به تحلیل عملکرد ظرفیت‌های زبان از منظرِ آیرونی کلامی در بازنماییِ رویدادهای تاریخی در دو نمایشنامۀ جنگنامۀ غلامان و فتح‌نامۀ کلات بپردازد. بر این اساس، ابتدا می‌کوشیم تعریفی از فراتاریخ‌نگاری و اهمیت آیرونی به­عنوان یک مؤلفۀ مهم در فراتاریخ‌نگاری ارائه دهیم و سپس انواع آیرونی کلامی و عملکرد آن در متن نمایشی را شرح و بسط داده و به تحلیلِ مؤلفه‌ها در نمونه‌های مطالعه بپردازیم. بنابراین، چارچوب بحث تلفیقی از مطالعاتِ زبان‌شناسی و سبک‌شناسیِ «دیردر ویلسون» و «هایدن وایت» است. روش انجام این پژوهش، توصیفی و تحلیلی بوده و با نمونه‌کاوی، امکان تحلیلِ مؤلفه­ها فراهم شده است. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد در دو نمایشنامۀ بهرام بیضایی، آیرونی کلامی به­مثابۀ تمهیدی زبانی در جهتِ بهره‌گیری از ظرفیت‌های بالقوۀ زبان و ابزاری در جهتِ دلالت‌گری‌های تاریخی است. این ظرفیتِ زبانی گاه خود را در گزاره‌های پارودیک و کلامی و گاه در بافتِ تفسیری و تحلیلیِ متن آشکار می‌سازد، با درنظر گرفتن این نکته که سازوکارِ ایجاد آیرونی و معنا در متن نمایشنامه بدونِ درنظر گرفتنِ فرامتنِ تاریخ ممکن نیست.
 
 

دوره ۱۲، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۴۰۰ )
چکیده

فضای گفتمان از‌جمله کلیدی‌ترین عناصر موجود در انتقال مفاهیم در هر متن نمایشی است. این مقاله بر آن است به این پرسش پاسخ دهد که استعاره‌ها چگونه می‌توانند زمینۀ گفتمان دربارۀ مسائل اجتماعی و تاریخی باشند و چه کارکردی در نمایشنامه به‌منزلۀ یک فُرم زبانی دارند. بر این اساس از نظرات جورج لیکاف و زولتان کوچش استفاده کرده و نشان داده‌ایم که چگونه استعاره‌ها، که ریشه در زبان ‌و فرهنگ دارند، به شکل‌گیری فضای گفتمان کمک می‌کنند. لیکاف و کوچش فضای گفتمان را حاصل تعامل میان ذهن، بدن و بافت فرهنگی که کنشگران در آن حضور دارند، می‌دانند. بنابراین، در یک متن نمایشی ما با ترکیبی از تعامل میانِ ذهن نویسنده و مخاطب و همچنین، تجربه‌ها و انتزاع‌هایِ جسمی و ذهنی هر دو روبه‌رو هستیم. همچنین، بافتی که در آن نمایش‌نامه شکل می‌گیرد و بافتی که در آن نمایش‌نامه فهم می‌شود عنصری اساسی است. نتایج به‌دست آمده در این مقاله نشان می‌دهد که اکبر رادی با استفاده از استعاره‌ها و زمینه‌های فرهنگی و تاریخیِ متن، فضای گفتمانی چندگانه و استنباطی را در نمایشنامۀ افول پدید آورده است. به این شکل که در یک سطح با استعاره‌هایِ زبانی روبه‌رو هستیم که در ساختار متن (دیالوگ‌ها، اتمسفر و شخصیت‌پردازی) عمل می‌کنند و در سطحِ بالاتر با استعاره‌های مفهومی روبه‌رو هستیم که از طریقِ برقراری روابط میانِ عینیتِ نمایش‌نامه و تجربه‌های مخاطب عمل می‌کند و فضایِ گفتمان متن را در فضایِ ذهن مخاطب ادغام و فضای گفتمانِ تازه‌ای را پدید می‌آورد

صفحه ۱ از ۱