۱۱ نتیجه برای پاکزاد
دوره ۱، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۹ )
چکیده
تقریباً تمام نظریهپردازان به نام غربی، کم و بیش گوشه چشمی به بحث سرزندگی داشته و در کتب و مقالات خود به آن اشاره کردهاند. در ایران از سویی به جز طراحان شهری و برخی برنامهریزان و جغرافیدانان نیرویی از آن استقبال چندانی نکرده است و از سوی دیگر هنوز تفاهم و توافق چندانی بر معنای این مفهوم حکمفرما نشده است و بسیاری از متخصصان آن را شعارگونه و بهدلیل عقبنماندن از مد روز به کار میبرند. البته این استقبال از موضوع ناشناخته چندان غیر قابل درک نیست و نمونههای مشابه بسیاری به آن در طول سالهای مواجهه با غرب و مدرنیسم در ایران تجربه شده است و اغلب راه به افراط و تفریط نیز برده است. در طرفداری از سرزندگی نیز به تبع از بزرگان خارجی حرفه و بدون آنکه به مفهوم و جایگاه آن توجه کافی شود و اینکه برای کی و کجا چنین حسی مناسب است، شعار سر داده میشود. در مطالعه حاضر، معنی و جایگاه سرزندگی شهری و سوء برداشت از این مفهوم در بافتهای شهری ایران مورد بحث قرار گرفته است.
دوره ۵، شماره ۱۵ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده:
حکایت مهر و وفا یکی از حکایتهای است که روایتهایی از آن هم در ادب عامیانهی کُردی در قالب بیت(داستان-های موزون و ملحون که راویان عامه به شیوهی سینه به سینه و با صوت خواندهاند) و هم به شیوهی قصهگویی شفاهی و از دیگر سو هم به شیوهی منظومهسرایی در ادب کلاسیک فارسی موجود است. در این مقاله به معرفی قصهی مهر و وفا و راویان آن در ادب فولکلور کُردی پرداخته شدهاست و تفاوتها و شباهتهای موجود در روایتهای کُردی و فارسی مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاست. حاصل این که اگر بپذیریم که راویان عامه و شعرای کلاسیک، خالق اصلی و اولیهی این داستان نیستند و منشأ داستان در هیچ کدام از روایتها از جنبههای حوادث تاریخی(زمانی)، محیط جغرافی(مکانی) و خالق اصلی هیچگونه اطلاعات موثق و مشخصی برای خواننده ندارد؛ به تبع آن در مورد تأثیرگذاری و تأثیرپذیری این دو بر یکدیگر نیز نمیتوان در تقدم یکی بر دیگری حکم صادر کرد اما میتوان گفت ماجرای مهر و وفا در ابتدا به شیوهی قصه رواج داشته آنگاه الهام بخش بازسرایی و بازآفرینی شعرا و بیتخوانان واقع شده است.
واژههای کلیدی: مهر و وفا، قصه، بیت، منظومهی شعوری، فولکلور کُردی
دوره ۶، شماره ۶ - ( شماره ۶ (پیاپی ۲۷)، ویژه نامه- ۱۳۹۴ )
چکیده
لیبر (۲۰۰۴ & ۲۰۰۹) نظریهای تجزیهمدار با هفت مؤلفۀ معنایی و یک اصل به نام اصل همنمایگی ارائه کرده است. در این نظریه هر عنصر زبانی یک اسکلت معنایی و یک بدنۀ معنایی دارد. اسکلت از یک یا چند مؤلّفه معنایی و یک یا چند موضوع ساخته میشود. بدنۀ معنایی دو لایه دارد: ۱. لایهای که مانند اسکلت از یک گویشور به گویشوری دیگر نسبتاً ثبات دارد و میتوان آن را نشان داد؛ ۲. لایهای که اطلاعاتِ کلی و دانش فرهنگنامهای دارد و بسیار روان است. اصل همنمایهسازی، موضوعهای دو یا چند عنصر واژگانی را با یکدیگر همنمایه میکند و عنصری دیگر میسازد که به یک مدلول واحد دلالت میکند.
این نوشتار ویژگیهای معنایی حروف اضافۀ زبان فارسی را برپایۀ مؤلفههای معنایی بررسی و سپس دستهبندی میکند. دستاورد این نوشتار این است که حروف اضافه نیز مانند سایر اقسام کلام، نقش معنایی دارند و در نتیجه اسکلت و بدنۀ معنایی آنان ضعیف است. همچنین میتوان بر پایۀ نقش معنایی، آنها را دستهبندی کرد.
دوره ۸، شماره ۴ - ( شماره ۴ (پیاپی ۳۹)- ۱۳۹۶ )
چکیده
در دنیای مدرن امروز، نقش رسانه در شکلدهی مستقیم و غیرمستقیم به افکار عمومی انکارناپذیر است. ازاینرو، تلویزیون، بهعنوان مهمترین و بانفوذترین رسانه جهان، توجه صاحبان قدرت را برای بهدست گرفتن افکار عمومی به خود جلب میکند. در این تحقیق، نقش سریالهای تلویزیونی آمریکایی در گسترش پدیده اسلامهراسی که پساز وقایع ۱۱ سپتامبر فزونی یافته، بررسی شده است. برای این منظور، سریال میهن از شبکه شوتایم از دو جنبه مکالمات و تصاویر تحلیل شده است. برای تحلیل مکالمات، از رویکرد فرکلاف در چارچوب تحلیل انتقادی گفتمان و برای تحلیل تصاویر، از رویکرد کرس و ونلیوون بهنام «دستور طرح بصری» استفاده شده است. در مکالمات در بُعد توصیف، ابزارهای قرابت، تکرار، پیشانگاری، قاببندی، برجستهسازی، کمرنگسازی و حذف درجهت نمایش چهرهای منفی از اسلام شناسایی شدند. ازلحاظ بصری نیز مفاهیم فرآیند تحلیلی، فرآیند روایی و پرسپکتیو این نقش را برعهده داشتند. موارد گفتمانی و بصری تحلیلشده نشان میدهند که این سریال دارای عناصری است که ازلحاظ گفتمانی، بصری و یا ترکیبی از هردو، ممکن است به ترویج اسلامهراسی کمک کنند. همچنین، ترکیبی از این دو رویکرد در تحلیل انتقادی رسانه پیشنهاد میشود.
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( شماره ۱ پیاپی ۴۴- ۱۳۸۵ )
چکیده
مقاله حاضر در دو بخش با توجه به اهمیت و راهکارهای موجود برای سنجش فعالیتهای علمی و پژوهشی، چارچوبی را جهت سنجش نوآوری در سطح ملی ارائه میدهد. بخش اول به بررسی و مرور ادبیات سنجش تغییرات تکنولوژیک اختصاص دارد. در این بخش ابتدا در مورد زیر بنای تئوریک تغییر تکنولوژیک بحث میشود. در قسمت بعدی سنجش تحقیق و توسعه بعنوان قدیمیترین شاخص فعالیتهای علمی و پژوهشی تشریح میگردد؛ سپس با توجه به نارساییهای سنجش تحقیق و توسعه و واقعیتهای غیر خطی اقتصاد نوین سنجش نوآوری بعنوان تازه ترین راهکار برای سنجش فعالیتهای تکنولوژیک معرفی میشود و در ادامه رویکردهای متداول سنجش نوآوری در سطح ملی تشریح شده و دو رویکرد طبقهبندی سیاست تکنولوژی در قسمت نهایی بخش اول بحث میشود.
در بخش دوم مقاله با استفاده از تحقیق پیمایشی، چارچوب مناسب جهت سنجش نوآوری در سطح ملی پیشنهاد میگردد. در این بخش ابتدا به روش شناسی تحقیق پرداخته میشود و در ادامه با توجه به توانمندیها و قابلیتهای هر یک از رویکردهای متداول سنجش نوآوری در سطح ملی، رویکرد مناسب انتخاب می شود؛ سپس با استفاده از رویکرد مستقیم طبقهبندی سیاست تکنولوژی، جایگاه فعالیتهای نوآورانه کشور تعیین میشود؛ در قسمت بعدی از بین شاخصهای متداول سنجش نوآوری در سطح ملی، شاخصهایی که با توجه به مقتضیات ملی و جایگاه فعالیتهای نوآورانه کشور مناسب میباشند، شناسایی می گردند. در ادامه امکان محاسبه شاخصهای متداول سنجش نوآوری با توجه به وضعیت موجود کشور بررسی می شود و در نهایت با توجه به نتایج حاصل از تحقیق پیمایشی، در قسمت نتیجهگیری شاخصهای مناسب و امکانپذیر برای سنجش نوآوری در سطح ملی پیشنهاد میشوند.
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۸۹ )
چکیده
هدف: همچنانکه به ریشهکنی جهانی پولیوویروس وحشی نزدیک میشویم، پایش آزمایشگاهی ویروس پولیو، توسط روش استاندارد طلایی کشت سلولی، اهمیتی صد چندان مییابد. با توجه به نگرانیهای موجود در زمینه شناسایی دقیق و حساس ویروسهای وحشی وارداتی و پولیوویروسهای مشتق از واکسن در کشورهایی که ویروس پولیوی وحشی را ریشهکن کردهاند، در این مطالعه حساسیت ردههای سلولی مورد استفاده در آزمایشگاه پولیو بهطور همزمان نسبت به ویروس استاندارد و ویروس موجود در واکسن خوراکی پولیو سنجیده و با یکدیگر مقایسه شد تا از حساسیت سلولها برای شناسایی دقیق پولیوویروسهای در گردش در جامعه و نیز ویروسهای وارداتی اطمینان حاصل شود.
مواد و روشها: آزمون حساسیت سلولی با استفاده از دستورالعمل استاندارد سازمان بهداشت جهانی برای سه رده سلولی RD، L۲۰B و Hep۲ با استفاده از سه سروتیپ ویروسهای یکظرفیتی استاندارد و واکسن خوراکی پولیو انجام گرفت. آزمایش هر چهار پاساژ یکبار تکرار شد.
نتایج: حساسیت ردههای سلولی L۲۰B و Hep۲ نسبت به پولیو ۱ و پولیو ۲ استاندارد بیش از پولیو ۱ و ۲ واکسن خوراکی پولیو است و در مورد پولیو ۳ این وضعیت برعکس است. همچنین رده سلولی RD در هر سه نوع ویروس پولیو، نسبت به ویروس واکسن خوراکی پولیو حساستر است و نیز میزان حساسیت همگی ردههای سلولی، با افزایش شماره پاساژ کاهش مییابد.
نتیجهگیری: استفاده همزمان از دو رده سلولی RD و L۲۰B (با شماره پاساژ کمتر) ما را از دقت و حساسیت سلولها برای ردیابی انواع ویروسهای در گردش در جامعه و نیز ویروسهای وارداتی مطمئن میسازد.
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( زمستان ۱۴۰۱ )
چکیده
تولید گیاهان متحمل به خشکی با بهبود ساختار ریشه به دلیل بحران کم آبی حائز اهمیت خواهد بود. در این پژوهش سه ژن تاثیر گذار در بهبود ساختار ریشه، مقاومت به خشکی و افزایش جذب فسفر با ساخت سازههای ترکیبی دو و سه ژنی برای انتقال به گیاه برنج استفاده شدند. یک پروتئین کیناز سرین/ترئونین موثر در افزایش جذب عناصر غذایی به ویژه فسفر (PSTOL۱)، ژنی از خانواده سیتوکینین اکسیداز/دِهیدروژناز (OsCKX۴) و یکی از ژنهای کدکننده فاکتور رونویسی القا شونده در شرایط تنش از خانواده NAM-ATAF-CUC (OsNAC۵) برگرفته از ارقام وحشی برنج تحت نواحی تنظیمی جداگانه در ناحیه T-DNA ناقل دوگانه اگروباکتریومی قرار داده شدند. ژن OsNAC۵ تحت پیشبر مختص ریشه RCc۳ و ژن PSTOL۱ تحت پیشبر یوبیکوئیتین همسانهسازی شدند. همچنین ژن OsCKX۴ یک بار تحت پیشبر یوبیکوئیتین و یک بار تحت پیشبر RCc۳ همسانهسازی شد. دو سازه چند ژنی حاصل موسوم به pUhrN۵CkPstol و pUhrCkPstol برای انتقال ژن به برنج رقم هاشمی مورد استفاده قرار گرفتند. انتقال ژن به کالوس حاصل از بذر رسیده برنج انجام شد. گیاهان تراریخته احتمالی توسط واکنش زنجیرهای پلیمراز مورد تایید قرار گرفتند. از تعداد ۱۰۷ گیاه باززاشدهای که حضور تراژنها در آنها به اثبات رسید، در نهایت تعداد ۱۴ رخداد تراریخته حاصل شد. مقایسه فنوتیپ ریشهی گیاهان تراریخته در نسل T۰ با گیاه شاهد تفاوت ظاهری قابل ملاحظهای در ساختار ریشه نشان داد. امید است تولید برنج با بهبود ساختار ریشه منجر به تحمل خشکی، کاهش مصرف آب و عملکرد بهتر در شرایط تنش شود.
دوره ۱۶، شماره ۸۸ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
خرمای مضافتی یکی از مهمترین محصولات صادراتی استان کرمان محسوب میشود که در طی نگهداری ممکن است ویژگیهای کیفی آن تغییر نماید. استفاده از پوششهای خوراکی روشی جدید برای افزایش ماندگاری محصولات مختلف کشاورزی میباشد. هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر پوششهای خوراکی آلوئهورای حاوی سالیسیلیک اسید (۲ میلیمولار) و عصاره چای سبز (۵/۰ درصد) بر ویژگیهای فیزیکوشیمیایی، میکروبی و حسی خرمای نگهداری شده در دو دمای ۴ و ۲۵ درجه سلسیوس به مدت ۱۵۰ روز بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که نوع پوشش، دما و زمان نگهداری تاثیر معنیداری بر شاخصهای مورد ارزیابی داشتند (p<۰,۰۵). بر اساس نتایج، کمترین افت وزن در نمونههای پوشش داده شده با آلوئهورای حاوی سالیسیلیک اسید و چای سبز مشاهده شد. چنین پوششی از تغییر قابلتوجه pH، اسیدیته، بریکس، محتوای قند کل و قند احیاء نمونههای خرما در مقایسه با نمونه کنترل در طی دوره نگهداری جلوگیری کرد. در طی دوره نگهداری، شاخصهای pH و قند کل روند کاهشی و شاخصهای اسیدیته، بریکس و محتوای قند احیاء روند افزایشی داشتند. محتوای فنول کل در طی دوره نگهداری روند مشخصی نداشت و مقدار آن در نمونههای پوشش داده شده به صورت معنیداری بیشتر از نمونه کنترل بود. همچنین پوشش آلوئهورای حاوی سالیسیلیک اسید و چای سبز به صورت موثری از افزایش رشد میکروبی جلوگیری کرد. به علاوه ارزیابها به نمونههای خرمای پوشش داده شده با آلوئهورای حاوی سالیسیلیک اسید و چای سبز امتیاز بیشتری دادند. میزان تغییر شاخصهای فیزیکوشیمیایی، میکروبی و حسی در نمونههای نگهداری شده در دمای ۲۵ درجه سلسیوس به صورت معنیداری بیشتر از دمای ۴ درجه سلسیوس بود. به طور کلی استفاده از پوشش آلوئهورای حاوی سالیسیلیک اسید و عصاره چای سبز و نگهداری در دمای ۴ درجه سلسیوس به علت تاثیر بر کاهش رشد میکروبی و حفظ خصوصیات کیفی خرما مضافتی پیشنهاد میگردد.
دوره ۲۱، شماره ۵ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده
پایش سلامت سازه ها، با وجود سپری شدن بیش از یک دهه از ورود آن به خدمات مهندسی عمران در ایران، همچنان به شکلی موثر در مدیریت نگه داشت پل ها مورد استفاده قرار نمی گیرد. این مسئله از یک سو به دلیل استفاده از روش های بیشتر غیرکاربردی و ارائه داده ها به جای ارائه اطلاعات سازگار با تصمیم گیری در مورد وضعیت پل ها؛ و از سوی دیگر به دلیل عدم معرفی چارچوبی مدون برای تشخیص ارزش مالی یک پروژه پایش سلامت و همچنین عدم ارائه معیاری معتبر به منظور برگزیدن طرح بهینه پیشنهادی پایش سلامت بوده است. در این مقاله به منظور ارائه راهکاری مناسب برای حل چالش های مذکور، آنالیز ارزش اطلاعات به عنوان چارچوبی مناسب برای تعیین ارزش ریالی پروژه های پایش سلامت معرفی شده است. افزون بر این، روشی مناسب و بهینه نیز برای انجام پروژه های پایش سلامت پل ها ارائه شده است. آنالیز ارزش اطلاعاتی روشی است که مشخص میکند با استفاده از اطلاعات دست آمده از یک پروژه پایش سلامت، تصمیم اتخاذ شده چه مقدار مقرون به صرفه تر شده است. همچنین، با انجام این آنالیز امکان انتخاب بهترین طرح پایش از بین چندین طرح از نظر اقتصادی فراهم می شود.در پایان به عنوان نمونه، آنالیز ارزش اطلاعات برای پایش سلامت یک پل شهری نیز مورد بحث قرار گرفته است. بر اساس نتایج بدست آمده از این آنالیز، به کار بردن سنسورهای کرنش سنج به تعداد و با دقتی مشخص به هدف به روزسازی مدل عددی، می تواند اطلاعاتی ارزشمند را در رابطه با ایمنی این پل در اختیار مدیر تصمیم گیرنده قرار دهد. همچنین با استفاده از این تحلیل بهترین طرح سنسورگذاری برای پایش سلامت این پل به دست آمده است.
کلمات کلیدی: پل، پایش سلامت سازه ها، به روزسازی مدل عددی، نگهداشت پل ها ، آنالیز ارزش اطلاعات، کرنش سنج
دوره ۲۵، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۰ )
چکیده
انسان موجودی ارادی است و داشتن این خصوصیت باعث می شود که مسئولیت هایی برانسان بار شود و در صورتی که فرد تحت تاثیر اکراه، اراده اش مخدوش شود مسئول دانستن او تا حدودی امکان پذیر نیست. البته این نظر در بحث قواعد عمومی قراردادها و مسئولیت کیفری درقوانین دو کشور ایران و فرانسه، پیش بینی شده ولی قانون گذار ایران در حقوق مسئولیت مدنی، سکوت کرده است. دانشمندان علوم اسلامی، در کتاب های فقهی به این موضوع پرداخته و در بعضی موضوعات از جمله مبحث قتل اکراهی، اختلاف نظر دارند، در قانون مجازات اسلامی، در خصوص مجازات شخص اکراه شده، قانونگذاری شده است، ولی در مبحث حقوقی، حقوقدانان ایرانی، در کتب مسئولیت مدنی خود، به طور مختصر، با اشاره به کتب فقهی و قوانین مرتبط به آن پرداخته، ولی قاعده خاصی برای آن پیش بینی نکرده اند. با دقت در قوانین دو کشورایران و فرانسه، ضرورت پیش بینی مواد مجزایی برای موضوع اکراه در مسئولیت مدنی ایران به دلیل اهمیت روزافزون مسئولیت مدنی و جلوگیری از اختلاف نظر در رویه قضایی احساس شده و مواد پیشنهادی هم ارائه گردیده است.
دوره ۳۰، شماره ۲ - ( الصیف ۱۴۴۴ )
چکیده
یعتبر علم الأیقونات أحد الأسالیب التفسیریه فی دراسات الصوره، والذی یصف معنی الأعمال ویسعی إلی تفسیرها. وفی الفنون الدینیه مثل الفنون المسیحیه، هناک العدید من الرموز والإشارات التی تشیر إلی المعتقدات والتقالید. وأحد أهم المعتقدات المسیحیه هو تجسد الله. یهدف هذا البحث إلی کشف المعنی فی لوحه الرسام الإیطالی جیوتو بغیه فهم المفاهیم الرمزیه المتعلقه بالتجسد. یُطرح هذا السؤال بأنه کیف یبحث المنهج الأیقونی عن علامات التجسد فی لوحه جیوتو وما هی آثار العلم الذی یحمله الفنان علی اللوحه. منهج البحث هو المنهج التحلیلی - التاریخی حیث تم فی إطار علم الأیقونات، والمقاله مکتوبه استنادا علی مصادر المکتبه والصور. وبالتالی عالجنا هذا الموضوع بأنه کیف یظهر علم الأیقونه أثناء دراسه وجه التواصل البصری وما هو سبب تشکل العمل بناء علی رموز التجسد، وأخیرا ما هو الأسلوب والهدف النهائی للفنان فی تغییر الأسلوب السائد آنذاک. فاکتشفنا أن الهدف الأساسی للفنان هو الوصول إلی حقائق تتجاوز الروحانیه. وأخیراً جیوتو، رغم سیطره الدین، ولأول مره فی تاریخ الفن؛ استخدم الرسم کفن مستقل یعتمد علی الواقع ویعبر عن التجسد بمفاهیم واقعیه.