جستجو در مقالات منتشر شده
۵ نتیجه برای پاکروان
دوره ۱۸، شماره ۱۱۰ - ( فروردین ۱۴۰۰ )
چکیده
ویژگیهای تغذیهای نان گندم در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است که عمل بهبود از طریق اختلاط آرد گندم با مواد مختلف انجام میشود. یکی از موادی که به عنوان بهبود دهنده مورد توجه محققان قرار گرفته است، سبوس گندم میباشد که دارای خواص تغذیهای و تکنولوژیک گوناگونی است. از اینرو در این مطالعه تاثیر افزودن سبوس گندم با درصدهای متفاوت (۱۰ و ۲۰ درصد) و اندازه ذرات مختلف (ریز و درشت) بر نان سنگک مورد بررسی قرار گرفت. رئولوژی خمیر حاصل توسط دستگاههای فارینوگراف و اکستنسوگراف و خصصویات بافتی نان تهیه شده نیز توسط دستگاه بافت سنج ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که افزودن سبوس منجر به کاهش افت وزنی نان سنگک و افزایش رطوبت نانها شد. افزودن سبوس قدرت جذب آب آرد را ۳۵/۱۱ درصد افزایش داد. کششپذیری خمیر در نمونههای حاوی سبوس از ۸۷/۷۴ تا ۶۲/۱۱۲ متغیر بود و با افزایش درصد سبوس کشش پذیری کاهش یافت. نمونههای خمیر حاصل از آرد کامل با BE ۵/۳۳۷ بالاترین مقاومت را در نقطه ۵۰ دارا بود. سختی نان حاوی ۲۰ درصد سبوس ریز ۴۱۳۲ گرم بود که بیشتر از سایر نمونههای نان سنگک تهیه شده بود. ارزیابی حسی نمونههای نان نشان داد که علیرغم امتیازات تکنولوژیکی آرد فرموله شده با سبوس، نان تهیه شده از این نوع آرد چندان مورد توجه ارزیابان قرار نگرفته است.
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده
هدف:میکرووزیکولهای مشتق از سلول بهعنوان مکانیسمی نوین در زمینه ارتباطات سلول-سلول شناخته میشوند. اگزوزومهای مشتق از سلولهای بنیادی مزانشیمی بهعنوان مکانیسمی نوین در زمینه عملکرد پاراکراین سلولهای بنیادی مزانشیمی قلمداد میشوند. در این راستا، اگزوزومها نقشی مهم در ارتباطات بین سلولی مابین سلولهای بنیادی مزانشیمی و سلولهای توموری بر عهده دارند.
مواد و روشها: اگزوزومها از محیط کشت سلولهای بنیادی مزانشیمی توسط سانتریفوژ افتراقی تخلیص شد. اندازه و شکل ظاهری اگزوزومهای مشتق از سلولهای بنیادی مزانشیمی توسط میکروسکوپ الکترونی نگاره بررسی شد. همچنین، اندازه اگزوزومها توسط تفرق دینامیکی نور سنجیده شد. آنالیز وسترن بلات برای نشانگر اگزوزومی CD۹ انجام شد. اگزوزومهای تخلیص شده با رنگ فلورسنت PKH نشاندار شد. سلولهای توموری تخمدان SKOV۳ با اگزوزومهای نشاندار شده تیمار و جذب سلولی توسط میکروسکوپ فلورسنت بررسی شد.
نتایج: میکروسکوپ الکترونی نگاره نشان داد که اگزوزومهای مشتق از سلولهای بنیادی مزانشیمی دارای شکلی کروی با قطر مابین ۳۰ الی ۱۰۰ نانومتر است. همچنین اندازه اگزوزومها توسط سنجش فرق دینامیکی نور توزیع اندازه زنگولهای شکل با بیشینه فراوانی ۸۰ نانومتر را نشان داد. آنالیز وسترن بلات نیز بیان CD۹ (نشانگر ویژه اگزوزومی) در اگزوزومهای تخلیص شده را نشان داد. همچنین بررسی میکروسکوپ فلورسنت نشان داد که اگزووزمهای نشاندار شده با رنگ PKH۲۶ میتواند توسط سلولهای توموری SKOV۳ با کارآمدی بالا جذب شود.
نتیجهگیری: روش ارایه شده در زمینه جداسازی اگزوزومها از سلولهای بنیادی مزانشیمی و تأیید ماهیت و جذب آنها توسط سلولهای توموری، گامی مهم و پیش نیاز در زمینه درک عملکرد اگزوزومها در سلولهای توموری برای مطالعات آینده است. بدیهی است توانایی در مطالعه زیستی جذب اگزوزومها توسط سلولهای سرطانی فرصتهای جدیدی در زمینه بررسیهای عملکردی این نانووزیکولهای طبیعی و محتویات آنها در زمینه درمان سرطان فراهم میآورد.
دوره ۱۹، شماره ۷ - ( تیر ۱۳۹۸ )
چکیده
در سه دهه گذشته، روشهای متعددی برای درمان سرطان مورد استفاده قرار گرفته است. در این بین گرمادرمانی یکی از روشهای درمان سرطان است که در آن با اعمال دمای بین C°۴۶-۴۱، رشد سلولهای سرطانی متوقف میشود. گرمادرمانی تومورهای کبدی در مجاورت رگهای بزرگ، تحت تاثیر اثر چاه حرارتی رگ قرار میگیرد. در این پژوهش اثر چاه حرارتی رگ در هنگام گرمادرمانی تومور کبدی با استفاده از امواج مایکروویو و فرکانس رادیویی تکقطبی مورد بررسی قرار گرفته است. در شبیهسازیهای حاضر، معادلات انتقال حرارت زیستی بههمراه معادلات جریان الکتریکی یا امواج الکترومغناطیسی حل شده است. بهمنظور بررسی اثر چاه حرارتی، یک بار بافت همراه با رگ و بار دیگر بافت تنها بدون حضور رگ مدل شده است. سه قطر ۵، ۱۰ و ۱۵میلیمتر برای رگ در نظر گرفته شده و میزان نکروز برای هر حالت محاسبه شده است. نتایج حاضر نشان میدهند زمانی که رگ در فاصله کمتر از ۸میلیمتر از منبع حرارتی قرار گیرد، میزان نکروز بهشدت کاهش مییابد و اثر چاه حرارتی مهم میشود و برای فواصل بزرگتر از ۳۰میلیمتر، اثر چاه حرارتی از بین میرود. از طرف دیگر، در بررسی تاثیر قطر رگ مشاهده شد که با افزایش قطر، بهدلیل افزایش جریان خون، اثر چاه حرارتی رگ افزایش مییابد. همچنین براساس نتایج تحقیق اخیر، گرمادرمانی با استفاده از امواج مایکروویو در مقایسه با فرکانس رادیویی تکقطبی، کمتر تحت تاثیر اثر چاه حرارتی رگ قرار میگیرد.
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( فروردین ۱۳۹۹ )
چکیده
امروزه استفاده از سیستم غیرتماسی برهمنگاری تصاویر دیجیتال برای عیبیابی کامپوزیتها به دلیل مزایای آن مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از روش برهمنگاری تصاویر دیجیتال شکل، موقعیت و مساحت ناحیه خرابی در نمونههای شیشه/اپوکسی دارای سوراخ کور با عمقهای متفاوت تحت بارگذاری کششی بررسی شده است. نمونههای دارای سوراخ کور با قطر ۱۰میلیمتر به عمقهای ۰.۵، ۱ و ۱.۵میلیمتر و ضخامت میانگین ۴میلیمتر تحت بارگذاری کششی قرار گرفته است. کانتورهای کرنش جانبی برای هر سه نمونه در بارگذاریهای مختلف به دست آورده شده است. با افزایش بارگذاری کرنش جانبی در ناحیهای در سطح هر نمونه متمرکز شده است که با موقعیت سوراخ کور مطابقت دارد. سپس کرنش جانبی در راستای طول و عرض برای هر نمونه بهطور جداگانه اندازهگیری شده است. افزیش مقدار بارگذاری و عمق خرابی موجب تمرکز کرنش بیشتر در ناحیه خرابی و همچنین افزایش دقت سیستم برهمنگاری تصاویر دیجیتالی شده است. موقعیت، شکل، مساحت و قطر سوراخ کور اندازهگیری شده توسط روش برهمنگاری تصاویر دیجیتالی با مقادیر واقعی مقایسه شده است که با توجه به تطابق قابل قبول نتایج حاصل از روش برهمنگاری تصاویر دیجیتال با ویژگیهای مربوط به هر نمونه میتوان این روش را بهعنوان یک روش کارآمد در تشخیص و ارزیابی خرابیها در سازههای کامپوزیتی استفاده نمود.
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( اسفند ۱۴۰۰ )
چکیده
استفاده از تستهای غیرمخرب بر روی مواد کامپوزیتی برای بازرسی، شناسایی و مشاهده عیوب به منظور موقعیتیابی ناپیوستگیها یا عیوب در طی سالها اخیر مورد توجه زیادی قرار گرفته است. در بین روشهای موجود استفاده از سیستم غیرتماسی برهمنگاری تصاویر دیجیتال برای عیبیابی کامپوزیتها به دلیل مزایای آن مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از روش برهمنگاری تصاویر دیجیتال شکل، موقعیت و مساحت ناحیه خرابی در نمونههای شش لایه شیشه/ اپوکسی دارای آسیب ضربه با انرژیهای متفاوت تحت مقدار بارگذاریهای مختلف بررسی شده است. پنج نمونه کامپوزیتی با انرژی ضربه ۵، ۱۰، ۲۰، ۳۰ و ۴۰ ژول مورد آزمایش قرار گرفتند. در انرژی ۵ ژول، آسیب وارد شده به قطعه بسیار کم بوده است و در انرژی ۴۰ ژول میزان آسیب وارده به قطعه به نحوی بوده است که گلوله داخل قطعهگیر کرده و محل ضربه بهصورت یک سوراخ در قطعه باقی مانده است. مساحتهای به دست آمده برای ناحیه متاثر از ضربه در کانتورهای کرنش در بارگذاری ۴۰ درصد دارای مقادیر نزدیک به مساحت واقعی آسیب میباشند. با مقایسه مساحت به دست آمده از کانتور کرنش در بارگذاری ۴۰ درصد و مساحت واقعی آسیب ، برای حالت ۱۰ ژول، ۲۰ ژول و ۳۰ ژول تفاوت مساحتهای به دست آمده به ترتیب حدود ۳/۲ درصد، حدود ۵/۲ درصد و ۱/۳ درصد میباشد.