۹ نتیجه برای وکیلی فرد
دوره ۵، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۱۸)- ۱۳۹۳ )
چکیده
در حوزه آموزش کاوی زبان های دوم، راهبردهای یادگیری زبان در زبان های بیشماری شناسایی شده و تأثیر عواملی مانند سن، جنس، انگیزه، هوش و سطح مهارت های زبانی بر به کارگیری آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. اما در زمینه آموزش کاوی زبان فارسی به عنوان زبان دوم، پژوهشی انجام نشده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط میان ملیت با به کارگیری راهبردها، در میان فارسیآموزان غیر ایرانی انجام شده است؛ چنانکه بر مبنای پرسشنامه راهبردهای یادگیری زبان آکسفورد (۱۹۹۰)، روی ۱۵۶ فارسیآموز غیر ایرانی پسر و دختر با سیزده ملیت گوناگون در دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) شهر قزوین صورت گرفته است. آمار استنباطی و آزمونهای آماری نشان دادند میانگین کلی استفاده از راهبردها در میان ملیتهای مختلف اختلاف ناچیزی با یکدیگر دارند که معنادار نیست. ولی آمار توصیفی بیانگر آن است که ترتیب اولویتهای فارسی آموزان از ملیتهای مختلف با هم تفاوت دارند. علاوه بر آن، یافتهها نشان میدهند که به طور کلی، فارسیآموزان با ملیتهای مختلف از راهبردهای فراشناختی و اجتماعی بیشتر از سایر راهبردهای یادگیری استفاده میکنند.
دوره ۷، شماره ۵ - ( شماره ۵ (پیاپی ۳۴)، ویژه نامه پاییز- ۱۳۹۵ )
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی سبکهای یادگیری فارسیآموزان غیرایرانی در کشور ایران به عنوان محیط زبان دوم میپردازد. هدف نخست، یافتن سبکهای غالب یادگیری ادراکی آنان است. هدفهای بعدی، بررسی و آگاهی از ارتباط میان زبان (عرییزبانان و غیرعربیزبانان)، ملیت در دو حوزهی آسیا و اروپا، مقطع تحصیلی (داشتن یا نداشتن تحصیلات دانشگاهی) و جنسیت فارسیآموزان با سبکهای غالب یادگیری ادراکی است. آزمودنیهای این پژوهش ۱۳۱ زبانآموز دختر و پسر غیرایرانی میباشند که به طور تصادفی از کلاسهای مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) انتخاب شدند. نتایج به دست آمده با کمک پرسشنامهی سبکهای غالب یادگیری رید (۱۹۸۷) نشان میدهد که بیشترین فراوانی اولویتدهی سبکهای یادگیری مربوط به اولویت اصلی در سبکهای بساوشی، شنیداری و جنبشی و اولویت فرعی در سبکهای دیداری، گروهی و انفرادی است. اما دیگر یافتهها حاکی از آن است که میانگین نمرات در دو سبک یادگیری شنیداری و گروهی در میان زبانآموزان اروپایی به طور معناداری کمتر از زبانآموزان آسیایی میباشد. در سبک یادگیری جنبشی، میانگین نمرات در گروه غیرعربیزبانان به طور معناداری بیشتر از عرب زبانان است. سایر نتایج اختلاف آماری معناداری میان نمرات سبکهای مختلف یادگیری در دو گروه زنان و مردان را نشان نمیدهد.
دوره ۸، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۳۷)- ۱۳۹۶ )
چکیده
افراد علاوه بر مهارتهای فردی به مهارتهای دیگری نیز نیاز دارند که هر کدام میتواند بهنوعی در داشتن زندگی موفق در یک جامعه تأثیرگذار باشد. از این میان، توانایی برقراری ارتباط و ایجاد مناسبات اجتماعی از جمله مهمترین آن مهارتها است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تربیت شنوایی بر کارکردهای اجتماعی مهارت شنیداری دانشآموزان دوزبانه کُردی- فارسی کلاسهای درس دوره ابتدایی انجام گرفته است. بنابراین، ابتدا انواع گوشدادن و سپس چالشها و موانع موجود بر سر راه کسب آن ارائه گردید و راههای تربیت شنوایی در آموزش و تدریس مهارت گوشدادن برای آموزگاران توضیح داده شد. در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است. شیوه جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه بود که با توجه به «جدول مورگان» و از طریق نمونهگیری خوشهگیری تکمرحلهای و نمونهگیری تصادفی در بین معلمان توزیع گردید. در بخش میدانی پژوهش، برای سنجش میزان کیفیتبخشی و ارتقای مهارت گوشدادن دانشآموزان کُردزبانِ تحت تأثیر تربیت شنوایی، دادهها به کمک معلمان از پرسشنامه استخراج گردید و به کمک روشهای آمار استنباطی (خیدو) اندازهگیری شد. نتیجه تحلیل دادهها با توجه به آزمون مجذور (خیدو) چنین به دست آمده است: محاسبه کمیّت تمام سنجههای بررسیشده با درجه آزادی d. f=۶ از مجذور (خیدو) جدول (۱۲,۵۹) در سطح ۵/۰ بزرگتر بود. بنابراین میان تربیت شنوایی و مهارت شنیداری رابطه وجود داشت و میتوان گفت که تربیت شنوایی تا حدود زیادی بر مهارتهای شنیداری دانشآموزان تأثیر مثبت دارد.
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۹ )
چکیده
در تئوریسازی مربوط به انگیزش زبان دوم، خودهای ممکن و انگیزش یکپارچه بهمثابۀ چارچوبهای مکمل در نظر گرفته میشوند و تحقیقات انگیزشیای که تئوریهای مربوط به
خودها و هویت زبانآموزان را به ارمغان آوردند، بسیار نویدبخش بودهاند Macintyre et al., ۲۰۰۹: ۱۴)). از این رو، پژوهش حاضر به بررسی چهار عامل انگیزشی خودباید، خودآرمان، یکپارچگی و ابزارسازی در میان فارسیآموزان کرهای و چینی میپردازد. بدین منظور، ۲۰ دانشجوی کرهای و چینی، از مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه فردوسی مشهد انتخاب شدند. این فارسیآموزان به پرسشنامهای ۳۶ آیتمی برگرفته از پژوهشهای دورنی (۲۰۰۹) وتاگوچی و همکاران (۲۰۰۹) پاسخ دادند. درنهایت، دادهها با استفاده از نرمافزار اس. پی. اس. اس. تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد بین خودباید و خودآرمان فارسیآموزان کرهای با چینی تفاوت معنیداری وجود دارد، به گونهای که خودآرمان فارسیآموزان کرهای بیشتر از چینیها و خودباید فارسیآموزان چینی بیشتر از کرهایهاست. علاوه بر این، بین انگیزۀ ابزاری ارتقادهندۀ فارسیآموزان چینی و کرهای تفاوت معنیداری مشاهده شد و این در حالی است که بین
انگیزههای ابزاری بازدارندۀ این دو گروه از فارسیآموزان تفاوت معنیداری وجود نداشت. همچنین، نتایج پژوهش مبنی بر عدم وجود تفاوت معنیدار بین میانگین انگیزۀ یکپارچۀ فارسیآموزان چینی و کرهای است. علاوه بر این، نتایج پژوهش نشان داد بین انگیزۀ یکپارچۀ دانشجویان چینی و کرهای و خودآرمان آنها در یادگیری زبان فارسی، رابطۀ معنیداری وجود ندارد. همچنین، بین خودباید و انگیزۀ ابزاری بازدارندۀ فارسیآموزان کرهای رابطۀ معنیدار معکوسی مشاهده شد، در حالی که بین دانشجویان چینی، بین این دو متغیر، رابطۀ معنیداری مشاهده نشد.
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۰ )
چکیده
زبانآموزان برای یادگیری زبان فارسی در دانشگاهها مدت زمان کوتاهی را میگذرانند و در این مدت باید بهطور چشمگیری بر زبان تسلط یابند. آموزش زبانهای دوم در سالهای اخیر، از محیط آموزشی مدرسمحور به محیط آموزشی یادگیرندهمحور تغییر یافته است تا زبانآموزان یادگیری خویش را در اختیار گیرند و به خودمختاری دست یابند. در این راستا، پژوهش حاضر میزان آمادگی فارسیآموزان غیرایرانی را برای خودمختار بودن بررسی میکند. شرکتکنندگان شامل ۱۵۵ تن از فارسیآموزان سطح تکمیلی هستند. برای جمعآوری دادهها، از پرسشنامۀ تامر (۲۰۱۳) بهره گرفته شده است که دارای چهار بخش مسئولیتها، تواناییها، انگیزه و فعالیتهای درون و بیرون کلاس است. در پایان پرسشنامه بخشی با عنوان بازپاسخ برای فارسیآموزان درنظر گرفته شده است. پاسخهای فارسیآموزان حاکی از نوعی تضاد میان بخش مسئولیتها با بخش تواناییها، انگیزه و فعالیتهای درون و بیرون کلاس است. یافتهها نشان میدهد که با وجود آنکه فارسیآموزان خود را از توانایی و انگیزۀ لازم جهت یادگیری خودمختارانۀ زبان فارسی بهرهمند میدانند و خود را در انجام فعالیتهای درون و بیرون کلاس فعال میدانند، اما بیشتر مسئولیت یادگیری را متوجه مدرسان
میکنند. علاوه بر این، بررسیهای آماری نشاندهندۀ رابطۀ معکوس و معناداری میان ادراک فارسیآموزان از مسئولیتها و فعالیتهای درون کلاس است. از جهت دیگر، میان تواناییهای
فارسیآموزان با انگیزه و فعالیتهای درون و بیرون کلاس و همچنین میان انگیزه با فعالیتهای درون و بیرون کلاس رابطۀ مستقیم و معناداری دیده میشود.
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۴۰۱ )
چکیده
در یادگیری زبان دوم، هر زبانآموز اطلاعات را از یک منظر منحصربهفرد دریافت میکند و متغیرهای فردی ازجمله ویژگیهای شخصیتی میتواند بر نوع یادگیری زبانآموزان اثرگذار باشد. هدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین نوع شخصیتِ چینیزبانان بر سبکها و راهبردهای یادگیری زبان فارسی بهعنوان زبان دوم است. در این پژوهش ۴۴ فارسیآموز بهطور تصادفی، بهعنوان نمونۀ پژوهش انتخاب شدند. بهمنظور تحلیل این ارتباط، از سه پرسشنامۀ شخصیت مایرز ـ بریگز (فرم AV)، سبکهای یادگیری کلب (۱۹۸۴) و راهبردهای یادگیری زبان آکسفورد (۱۹۹۰) استفاده شد. یافتههای این پژوهش نشان داد که بین نوع شخصیت چینیزبانان با سبکهای یادگیری آنها ارتباط معناداری وجود دارد؛ دربارۀ سبک یادگیری همگرا، چینیزبانان با نوع شخصیت حسی و ادراکی نسبت به افراد شهودی و قضاوتی بیشتر از سبک همگرا استفاده میکنند. دربارۀ سبکهای یادگیری واگرا و انطباقدهنده بهطور مشابه، چینیزبانان با نوع شخصیت احساسی و ادراکی نسبتبه افراد تفکری و قضاوتی، بیشتر از سبک یادگیری واگرا و انطباقدهنده استفاده میکنند. همچنین دربارۀ سبک یادگیری جذبکننده، چینیزبانان با نوع شخصیت برونگرا، حسی، احساسی و ادراکی نسبتبه افراد درونگرا، شهودی، تفکری و قضاوتی؛ بیشتر از سبک یادگیری جذبکننده استفاده میکنند. راهبردهای شناختی و فراشناختی بهعنوان راهبردهای غالب فارسیآموزان چینی شناخته شد. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که سبک یادگیری جذبکننده، سبک غالب چینیزبانان است. دستاورهای این پژوهش کمک میکند تا با شناخت شخصیت فارسیآموزان چینی و درک سبکها و راهبردهایی که بهکار میگیرند، بر کیفیت آموزش تأثیر قابلتوجهای گذاشت و روشهای تدریس زبان فارسی مناسبی را بهکار گرفت.
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
یک مدل تحلیلی میکرومکانیکی سه بعدی برپایه سلول واحد جهت استخراج خواص مکانیکی، حرارتی و الکتریکی کامپوزیت پیزوپلیمر تقویت شده با نانولولهی کربن طرح-ریزی و تعمیم داده میشود. المان حجمی نماینده پیزونانوکامپوزیت شامل سه فاز تقویت کنندهی نانولوله کربنی، زمینهی پیزوپلیمری و ناحیه فاز میانی میباشد. مدل حاضر نانو لوله کربن را به صورت تک رشته توپر با رفتارایزوتروپ عرضی و فاز واسط بین نانولوله کربن و زمینه که دارای پیوند واندروالس است را با روابط محیط پیوسته معادل، به صورت یک محیط ایزوتروپ و هر دو فاز را به صورت الاستیک خطی در نظر میگیرد. زمینه نیز مادهای با خواص پیزوالکتریک میباشد که به لحاظ مکانیکی ایزوتروپ و الاستیک بوده و در جهت عمود بر نانولولهی کربنی پلاریزه شده است. آرایش نانولولهی کربنی در زمینه به صورت منظم و مربعی فرض میشود. ابتدا نتایج بدست آمده از مدل ارائه شده، با تحقیقات پیشین دردسترس، مقایسه میشود. سپس اثرات درصد حجمی و نسبت منظر نانولولهی کربنی و ضخامت موثر فاز میانی بر خواص کلی پیزونانوکامپوزیت بررسی میگردد. در این پژوهش تمام خواص موثر مکانیکی، حرارتی، الکتریکی و پیزوالکتریکی نانوکامپوزیت علیرغم تحقیقات پیشین که هرکدام اثرات بخشی از پارامترهای نانوکامپوزیت را گزارش کردهاند، استخراج میشوند و مورد بررسی قرار میگیرند. نتایج نشان میدهد که حتی مقادیر کم درصد حجمی نانولولهی کربن، تأثیر بسزایی در بهبود خواص کامپوزیت دارد. علاوه بر آن مدلسازی ناحیهی فاز میانی تاثیر زیادی بر روی اکثر خواص نانوکامپوزیت دارد، در نتیجه مدل-سازی آن برای پیشبینی هر چه واقعیتر رفتار نانوکامپوزیت ضروری است.
دوره ۱۶، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
در این پژوهش یک روش تحلیلی سه بعدی برای پیشبینی خواص دینامیکی نانوکامپوزیتهای پلیمری ارائه میشود. در این روش با اعمال اصل همخوانی الاستیک-ویسکوالاستیک بر تئوری میکرومکانیکی سلول واحد سادهشده و با استفاده از روش انرژی و تعادل نیرو، مدول ذخیره، مدول اتلاف، فاکتور اتلاف و حلقهی هیسترزیس نانوکامپوزیتهای پلیمری استخراج میشود. نانوکامپوزیت در نظر گرفتهشده دارای زمینه پلیپروپیلن تقویتشده با نانو الیاف کربن رشد یافته در فاز بخار میباشد. المان حجمی نماینده دارای سه فاز ایزوتروپ شامل الیاف، فاز میانی و زمینه با رفتار ویسکوالاستیک خطی بر اساس مدل زنر است. همچنین با ارائهی روش تبدیل فوریه و مدل شیپری خواص دینامیکی اجزاء نانوکامپوزیت در حوزهی فرکانس استخراج میگردد. ابتدا نتایج بدست آمده از مدل حاضر با نتایج تجربی، جهت اعتبارسنجی مقایسه میگردد. سپس اثر پارامترهایی نظیر تعداد زیرسلولها، کسر حجمی و نسبت منظر الیاف، فاکتور قدرت پیوند بین الیاف و زمینه و فاکتور اتلاف فاز میانی بر خواص دینامیکی نانوکامپوزیت بررسی میشود. نتایج بدست آمده، نشان میدهند که روش ارائه شده از سرعت و دقت قابل قبولی برخوردار است. همچنین افزایش نسبت منظر و کسر حجمی الیاف باعث کوچکتر شدن حلقهی هیسترزیس نانوکامپوزیت میشود، لذا ظرفیت میرایی آن کاهش مییابد. فاز میانی نیز تأثیر قابل توجهی بر خواص دینامیکی نانوکامپوزیت دارد، لذا مدلسازی آن اهمیت بالایی دارد.
دوره ۱۹، شماره ۷۸ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
این پژوهش در پی آن است که برای نخستین بار به این پرسش پاسخ دهد که کارآمدترین الگو برای آموزش ادبیات فارسی به غیرفارسیزبانان چیست. در این پژوهش، پس از مرور الگوهای آموزش ادبیات به خارجیان با استفاده از پرسشنامه محققساخته، که اعتبارسنجی شده است به ارزیابی الگوی کارآمد آموزش ادبیات فارسی به غیرفارسیزبانان از دیدگاه مدرس و کارشناسان پرداخته میشود. ۵۲ پرسشنامه به روش نمونهگیری تصادفی ساده در میان شرکتکنندگان این پژوهش توزیع شد. نتایج واکاوی دادههای پرسشنامههای ۵۲ شرکتکننده با تفاوت معناداری نشان میدهد که هم در مورد ادبیات منظوم و هم در مورد ادبیات منثور، الگوی یکپارچه در رتبه اول، الگوی رشد فردی در رتبه دوم، الگوی فرهنگمحور در رتبه سوم و الگوی زبانمحور در رتبه چهارم از نظر اهمیت قرار میگیرد. یافتههای پژوهش همچنان نشانگر این است که از دیدگاه مدرسان آموزش زبان و ادبیات فارسی، میان الگوهای آموزش ادبیات منظوم با الگوهای آموزش ادبیات منثور به غیرفارسیزبانان تفاوتی نیست. دستاوردهای این پژوهش به افزایش دانش زمینه آموزش هرچه کارآمدتر ادبیات فارسی و به تهیه منابع آموزشی نظریه بنیاد، علمی و معتبر برای غیرفارسیزبانان کمک میکند