جستجو در مقالات منتشر شده
۵ نتیجه برای ولایتی
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
یکی از کارکردهای مهم کتابت و خط استفاده از آن برای ذخیرهسازی اطلاعات با ظرفیت نامحدود است که با حافظۀ انسان با ذخیرهسازی محدود، قابل مقایسه نیست. نخستین کتابت با لوحههای سومری، بهعنوان قدیمترین گلنوشتههای مربوط به نیمۀ هزارۀ چهارم ق.م، شروع شد. بعد از سومریان، بابلیان نیز بر لوحههای گلی مینگاشتند و در کتابخانههای منظم خود آنها را حفظ میکردند. حفاری باستانشناسی در تل مردیخ، در جنوبغربی شهر حلب در سوریه، از وجود یک کتابخانۀ مهم پرده برداشت. در رأس شمرا در نزدیکی لاذقیه سوریه نیز گنجینهای یافت شد و در میان اشیای آن، گلنوشتههای فراوانی بهدست آمد که بر آنها حروف میخی به زبان اوگاریتی نوشته شده بود. در کتابخانۀ اوگاریت بخش وسیعی از نوآوریهای هزارسالۀ خاورمیانه جمع شده بود. در کاوشهای شهر هاتوشاس، پایتخت هیتیتها، در آناتولی نیز هزاران گلنوشته بهدست آمد. ادارهکنندگان این مجموعه طی قرنها از مهارتهای فراوان دیگران در سایر کتابخانههای خاورمیانه بهره بردند و دریافتند که در میان هزاران گلنوشته چگونه به گلنوشتۀ مورد نظر دست یابند. بعدها کتابخانه آشور بانیپال در نزدیکی تپۀ کیونجیک در نزدیکی شهر موصل عراق کشف شد. دربارۀ کتابخانهها در مصر نیز باید گفت کهنترین آثار ادبی مصریان معمولاً برخاسته از معابد بوده و پایۀ دینی داشته است و همۀ اینها در کتابخانه یا مرکز اسناد معابد نگهداری میشدند. در ایران نیز یکی از کهنترین مرکز اسناد مکتوب هخامنشی از خزانۀ تخت جمشید بهدست آمده است.
دوره ۶، شماره ۳ - ( شماره ۳ (ویژهنامه)- ۱۳۹۳ )
چکیده
این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه هنر بودایی در آسیای مرکزی، بهویژه در کشورهای آسیای میانه، گسترش پیدا کرده است. امپراتوری موریا (۳۲۱ تا ۱۸۵ ق.م.)، در زمان حاکمیت دولت یونانی باختری دراواسط قرن سوم ق.م سعی کرد دین بودایی را در باختر گسترش دهد.کوشانیها با تشکیل دولتی مستقل (حدود ۱۰۰ ق.م)، تمدن جدیدی را در تاریخ باختر رقم زدند. بعدها امپراتوری کوشانی همسایهی شرقیِ دولت اشکانی شد، تا اینکه در سدهی سوم میلادی قلمرو کوشانیان بهدست ساسانیان فتح شد. از دورهی استقرار و حکومت کوشانیان بودایی در آسیای میانه، حداقل چهار نوع اثر هنری کشف و معرفی شده است. این مقاله سعی دارد تا نقش این چهار اثر را که عبارتاند از :۱. نقاشیهای دیواری، ۲. آثار معماری معابد بودایی، ۳. هنر پیکرسازی بودایی، ۴. هنر جواهرسازی کوشانیها؛ در رابطه با هنر بودایی توجیه کند. در این میان، شهر ترمذ کهن در جنوب ازبکستان به منزلهی مرکز اصلی استقرار بودیسم نقشی مهمی در ترویج این آیین در منطقه داشته است. در شمالغرب ترمذ در محلی به نام قرهتپه بقایای یک دیر بودایی کشف شده و نقاشیهای دیواری کاخ خالچیان نمونهای از هنر این دوره است. افراسیاب سمرقند مهمترین محوطهی باستانی کوشانیان در ازبکستان است که آثار فراوان این دوره از آن بهدست آمده است. آنچه رابطهی مرو زمان ساسانیان در ترکمنستان را با دنیای شرق مرتبط میسازد، پیدا شدن بنای معبدی بودایی و یک استوپا در خارج از دیوار این شهر است.
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۲ (پاییز و زمستان)- ۱۳۹۵ )
چکیده
مورخین یونانی مانند هردودت آغاز حکومتهای وابسته قلمرو هخامنشی، ساتراپیها را از دوره حاکمیت داریوش اول میدانند، در صورتی که اصطلاح ساتراپ از دوره کوروش و کمبوجیه نیز رواج داشته است؛ بنابراین اگر آغاز حیات امپراتوری هخامنشی را از سال ۵۵۹ ق.م، سال به قدرت رسیدن کوروش دوم، و پایان آن را سال ۳۳۲ ق.م، فتح ایران توسط اسکندر مقدونی، بدانیم در این ۲۲۷ سال توسعه قدرت سیاسی و نظامی امپراتوری هخامنشی تعدادی از کشورها و ملل زیر سلطه این امپراتوری بهعنوان ساتراپنشین هخامنشی تحت فرمان قدرت سیاسی و اقتصادی و نظامی ایران قرار گرفته بودند. براساس یافتههای مکتوب باستانشناسی در ایران و سایر سرزمینهای ملل تابع، تعداد این ساتراپیها در زمانهای مختلف حاکمیت امپراتوری هخامنشی متفاوت بوده است. برای نمونه تعداد این ساتراپیها براساس کتیبه بیستون و کتیبه تخت جمشید ۲۳ ساتراپی، کتیبه مقبره داریوش در نقش رستم ۳۰، و کتیبه داریوش کشفشده از شوش ۲۷ ساتراپی است، حال آنکه تعداد ساتراپیها براساس مدارک مکتوب مصری دوره هخامنشیان مانند مجسمه داریوش و سنگ یادبودهای کانال سوئز ۲۴ ساتراپی بوده است. براساس مطالعه متون تاریخی و بررسی یافتههای جدید باستانشناسی، حاکمیت هخامنشیان در طول ظهور و سقوط امپراتوری در محدوده سرزمین آناتولی تعداد ۷ ساتراپی: ساتراپی لیدی یا سارد در شمالغرب ترکیه، ساتراپی کیلیکیه در جنوبغرب ترکیه، ساتراپی ایونیه در شمال غرب، ساتراپی کاریه در غرب آناتولی، ساتراپی فریگیه هلسپونت به مرکزیت داسکیلیون در شمالغرب آسیای صغیر، ساتراپی اسکودرا یا مقدونیه در شمالغرب، و ساتراپی کاپادوکیه در شرق قابل اثبات است.
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۵ )
چکیده
حجم آب تجدید شونده سالانه در سطح استان خراسان، حدود ۹/۱۱ میلیارد مترمکعب است که ۹/۳ میلیارد متر مکعب آن سطحی و ۸ میلیارد متر مکعب آن زیرزمینی است؛ آب زیرزمینی استان عمدتاً در آبخانه دشتهای استان یافت میشود و نسبت به منابع آب سطحی از اهمیت بیشتری برخوردار است. هر ساله حدود۷/۹ میلیارد مترمکعب آب زیرزمینی از این آبخانهها استخراج، و به مصارف مختلف، عمدتاً کشاورزی میرسد. توسعهای که به صورت اضافه برداشتها (برداشت بیشتر از تغذیه سالانه) توسط چاههای عمیق صورت میگیرد، سبب شده که آبخانه ۵۷ دشت از ۷۶ دشت استان، با کسری مخزن روبرو شود و استان با بحران شدید آب مواجه گردد. کسری مخزن آب زیرزمینی، به ۷/۱ میلیارد مترمکعب در سال میرسد. گزارشاتی که تاکنون، درباره بحران آب در استان خراسان انتشار یافتهاند، عامل اصلی بحران آب را، خشکسالیها قلمداد نمودهاند، در حالی که در این تحقیق معلوم شده است که عامل اصلی بحران آب، اضافه برداشتهای مستمری است که توسط چاههای عمیق، از آبخانه دشتها صورت میگیرد و نه خشکسالیها به تنهایی. اگرچه خشکسالیها نیز در این بحران نقش دارند. برای اثبات این ادعا، متوسط سالانه بارندگی (متحرک ۵ سالانه) هر دشت، با هیدروگراف آبخانه همان دشت، به مقایسه و تحلیل گذاشته شده است.در این تحلیل معلوم شده است، که سطح آب زیرزمینی، حتی در سالهای تر که علیالقاعده میبایست بالا میآمد، همچنان به افت خود ادامه داده است. پیامدهای جبران ناپذیر بحران آب عبارتنداز: بالا رفتن هزینه پمپاژ آب، شور شدن آب زیرزمینی، نشست زمین و ایجاد شکافها در سطح دشتها و مشکلات زیست محیطی.
دوره ۱۲، شماره ۴۷ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده میوه سیب از جمله محصولات باغی بسیار ارزشمند از لحاظ غذایی به شمار میآید و تولید آن در کشور ما از جایگاه بالایی در زمینه اشتغال زایی و ارزآوری برخوردار است. از میان روشهای غیر مخرب کنترل کیفی سیب، فناوری ماشین بینایی چشم اندازی مطمئن برای دستیابی به سرعت، کیفیت ارزیابی بالاتر و حصول بهره وری بیشتر برای این محصول ترسیم نموده است. تشخیص لهیدگی سیب در بسیاری از موارد با تشخیص دمگل همپوشانی داشته و این امر بکارگیری ماشین بینایی را به منظور درجه بندی کیفی سیب با چالش جدی مواجه می نماید. پژوهش حاضر به منظور رفع چالش مذکور و افزایش دقت عملکرد سیستم های درجه بندی سیب صورت پذیرفت. به منظور تحقق این امر دو الگوریتم جداگانه بر اساس رنگ برای شناسایی لهیدگی و دمگل در نرم افزار Matlab طراحی گردید. برای الگوریتم لهیدگی دقت %۱۴/۹۷ و برای الگوریتم دمگل دقت %۱۰۰ بدست آمد. سپس با ادغام این دو الگوریتم یک الگوریتم جامع بدست آمد که دارای دقت %۲۹/۹۴ می باشد. در ادامه آزمایشاتی جهت بررسی احتمالی افزایش دقت در شناسایی لهیدگی با گذشت زمان نگهداری توسط الگوریتم لهیدگی انجام گرفت. نتایج حاکی از آنست که کیفیت تشخیص لهیدگی توسط این الگوریتم به تدریج افزایش یافته و پس از دو تا سه روز به ثبات مطلوبی می رسد. همچنین الگوریتم دیگری که ویژگیهای خاصی از شکل تصاویر لهیدگی و دمگل از جمله میزان گِرد بودن، نسبت مساحت به مربع محیط آن ناحیه و نیز ضریب تغییراتِ (cv) فواصل نقاط روی لبه از مرکز ثقل تصویر را استخراج می نمود، طراحی گردید و سپس همراه با به کارگیری فناوری شبکه های عصبی مصنوعی لهیدگی و دمگل با دقت %۱۰۰ از یکدیگر تمییز داده شدند که اثباتی بر لزوم استفاده از این تکنیک در تلفیق با روش های ماشین بینایی جهت افزایش دقت کارایی دستگاه های درجه بند می باشد.