جستجو در مقالات منتشر شده


۶ نتیجه برای وحدانی فر


دوره ۷، شماره ۲۸ - ( مهر و آبان ۱۳۹۸ )
چکیده

هدف از این مقاله، بررسی جلوه­های فرهنگ عامه در سفرنامۀ سه سال در آسیا نوشته ژوزف آرتور گوبینو است. نگارندگان بر مبنای روش تحلیل محتوا با بررسی گزارش گوبینو از سفر خود به ایران، اشارات گوبینو به فرهنگ عامه را در شش دسته پذیرایی و مهمان­نوازی، تعارفات، آداب پوشش و انواع آن، جلوه­های هنر ایرانی، ویژگی­های معماری و شهرسازی ایرانی و تفکرات خرافی، بررسی و تحلیل کرده­اند. نتیجه این تحقیق نشان می­دهد، اگرچه گوبینو در روایت خود از سفر به ایران توانسته است با دقت در جزئیات، شرح مفصلی را از خصایل اخلاقی و عادت­های رفتاری ایرانیان ارائه دهد؛ اما با این­حال نمی­توان تقابل میان «منِ» اروپایی و «دیگریِ» شرقی را ـ که زیربنای تفکرات و توصیفات وی از وجوه مختلف زندگی و آداب و رسوم ایرانیان است ـ نادیده گرفت. تقابل­هایی که در ذهنیت سیاح نسبت به دیگری و آنچه به قلمرو او تعلق دارد و دنبال آن گزارش­ها و توصیفات وی تأثیری مستقیم دارد.

 

دوره ۸، شماره ۳۵ - ( آذر و دی ۱۳۹۹ )
چکیده

یکی از حوزه­های مطالعات فرهنگ و ادبیات عامه، باورها و اعتقاداتِ اقوام است. قوم ترکمن یکی از اقوام ایرانی است که دارای باورها و عقاید گوناگونی­اند. باورهای عامۀ رایج در بین ترکمن­ها از افکار، عقاید، آرمان­ها، احساسات، عواطف و سبک زندگی آن­ها نشئت ‌گرفته است. از آنجایی که برخی از عقاید و اندیشه­های عامه آموزنده و درخور تأمل هستند، در این پژوهش نگارندگان کوشش می­کنند ضمن معرفی طوایف مختلف ترکمن­ها، برخی از باورهای رایج در بین دو قوم از ترکمن­ها (گوکلان و یُموت) را که در رمان آتش بدونِ دود نادر ابراهیمی منعکس شده است، ابتدا به شیوۀ کتابخانه­ای مورد بررسی قرار دهند و سپس، به روش تحلیلی ـ توصیفی به نگارش درآورند. نتیجۀ این پژوهش نشان می­دهد که باورهای عامۀ دو قوم مذکور در ۴ دسته شامل: ۱. باورهای فلسفی و اساطیری، ۲. باورهای مربوط به زندگی و مراحل آن، ۳. باورهای طبی و درمان عامه، ۴. گاه­شماری و هواشناسی عامه قرار می­گیرد که برخی از این باورها در تعالیم دینی ریشه دارد. برخی از این باورها از فرهنگ ایرانی ناشی می‌شود که غیر از ترکمن­ها در بین سایر اقوام نیز دیده می­شود. دسته­ای از باورها به­دلیل اینکه از سبک زندگی ترکمن­ها سرچشمه می­گیرد، مختص فرهنگ این قوم است و بعضی دیگر نیز باورهایی بی­پایه و غیرواقعی هستند که از خرافات ناشی می­شوند.


دوره ۹، شماره ۳۸ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۰ )
چکیده

لالایی­ها یکی از شاخه­های مهم و ارزشمند عامه در فرهنگ هر قومیتی به‌شمار می­آیند. درون‌مایۀ لالایی­ها بازتاب اندیشه­ها، باورها، تأملات روحی، دغدغه­های اجتماعی و سیاسی، عواطف، دعاها و آرزوهای فردی و اجتماعی است که  می­توانند از شرایط جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه تأثیر بپذیرند. از آنجایی که لالایی­ها مختص فرهنگ یا کشور خاصی نیستند، می­توانند اشتراکات زیادی با یکدیگر داشته باشند که این اشتراکات ممکن است از حیث ریتم، مضمون، مفاهیم و همچنین موتیف­ها و تُپُس­های دینی، طبیعی، اجتماعی، جغرافیایی و سیاسی باشد. در این پژوهش به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی سعی بر آن است تا با بررسی چهل لالایی­ مکتوب سبزواری که به روش کتابخانه­ای گرد آمده­اند، ضمن مشخص کردن شیوۀ شکل­گیری موتیف در آن­ها، رایج­ترین موتیف­های به‌کار رفته نیز معرفی شود تا از این رهگذر ضمن شناساندن لالایی­های بومی سبزوار، به بازتاب اندیشه­های دینی، شرایط اجتماعی و دغدغه­های فردی مادران آن روزگار پی ببریم. پس از بررسی موتیف­های گوناگون در این لالایی­ها توانستیم آن­ها را به چهار دسته موتیف­های مذهبی، طبیعت، اماکن و خویشاوندان تقسیم کنیم. از بین موتیف­های به‌کار رفته، موتیف «گل» (نام انواع گل­ها) با ۲۶ مورد و موتیف «بابا» با ۱۶ مورد، بیشترین بسامد را داشتند. حاصل این بررسی نشان می­دهد که گویندگان این لالایی­ها از انواع موتیف برای غنی ساختن درون‌مایۀ لالایی­های خود به خوبی بهره گرفته­اند، زیرا سرایندگان آن­ها تصاویر و مضامین موجود را براساس موتیف­های گوناگون بنا نهاده­اند که اغلب این موتیف­ها شبکه­ای از تصاویر، مضامین فکری و احساسی آن­ها را شکل می­دهند که بدون تحلیل آن­ها، شناخت مختصات اصلی و زوایای مفاهیم این لالایی­ها آشکار نیست.


دوره ۹، شماره ۴۲ - ( بهمن و اسفند ۱۴۰۰ )
چکیده

انتخاب مایگان (تِم) در هر اثر با پذیرش خوانندۀ آن اثر رابطۀ تنگاتنگی دارد. در این مقاله کوشش می‌شود با روش تحلیل محتوا مایگان به‌کاررفته در افسانه‌های عامیانۀ جلگۀ سَنخواست، از توابع استان خراسان شمالی، موردبررسی قرار گیرد تا مشخص شود افسانه‌گویان چگونه از این عنصر برای تحقق اهداف موردنظرشان بهره گرفته‌اند. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که افسانه‌پردازان مایگان این افسانه‌ها را گاه در تفسیرهایشان به‌طور صریح بیان می‌کنند و گاهی نیز به‌جای بیان واضح احکامِ گوناگون، با بیان نمایش‌وارِ افسانه بیشتر به ارائۀ نمونه‌های اخلاقی می‌پردازند که این نوع نگرش علاوه‌بر اثرگذاری بیشتر بر خواننده، سطح افسانه را از کلیشۀ ساده‌انگار افسانۀ عامیانه تا اندازه‌ای فراتر می‌برد. به‌طور کلّی شیوۀ گزینش مایگان در افسانه‌های موردبحث بیشتر در پایان افسانه‌ها صورت گرفته، اما گاهی نیز در برخی از این افسانه‌ها مایگان مقدم بر افسانه است. مایگان موجود در افسانه‌های تاتی سَنخواست نشان می‌دهد که بخش عمده‌ای از آن‌ها برگرفته از شنیده‌ها، زندگی، تفکرات و اندیشه‌های مردم عادّی است. همچنین، هرچند که هدف این افسانه‌ها به‌ظاهر خلق قهرمان، ایجاد کشش، بیدار کردن حس کنجکاوی و سرگرم کردن خواننده یا شنونده و لذت بخشیدن و مشغول کردن آن‌ها بوده، اما درحقیقت درون‌مایه و زیربنای فکری و اجتماعی آن‌ها ترویج و اشاعۀ اصول انسانی، برابری، برادری و عدالت اجتماعی است.
 

دوره ۱۱، شماره ۵۱ - ( مرداد و شهریور ۱۴۰۲ )
چکیده

فرهنگ عامۀ اقوام ایرانی دنیایی رمزآلود است که بررسی محتوایی ظرایف آن می‌تواند چشم‌انداز‌های تازه‌ای به دنیای مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی بگشاید. در پژوهش پیش‌رو ‌کوشش می‌شود با بیان عناصر فرهنگی و اعتقادات مرسوم در میان اقوام استان خراسان شمالی، به تبیین و تحلیل یک آیین محلی با نام «یُوار» در بین چهار قوم تات، ترک، ترکمن و کرمانج با بهره‌گیری از شیوۀ مبتنی بر مصاحبه با پژوهشگران حوزۀ فرهنگ عامۀ خراسان شمالی و گویشوران موثّق و منابع مکتوب پرداخته شود تا ضمن معرّفی این آیین و آداب مربوط به آن، شباهت‌ها و تفاوت‌ها در نحوۀ برگزاری، موارد کاربرد و پیامدهای آن در بین چهار قوم مذکور مشخّص شود. حاصل این بررسی نشان می‌دهد که آیین یُوار در گذشته تقریباً با شیوه‌های یکسان و با اندکی تفاوت در مراسم‌های گروهی نظیر درو کردن و جمع‌آوری محصولات کشاورزی، خانه‌سازی، پشم‌چینی گوسفندان، قالی‌بافی و... در بین اقوام مذکور انجام می‌شده است. از پیامدهای مهمّ این آیین علاوه بر تعاون و همکاری می‌توان به ایجاد حسّ همدلی و نوع‌دوستی در بین مردمان این خطّه، افزایش درک، ابراز شادی و محبّت به هم‌نوعان اشاره کرد. درواقع این آیین نشان‌دهندۀ همدلی و ایثار بین افراد این اقوام بوده است، زیرا از تمامی اقشار جامعه به‌خصوص جوانان با توجّه به مهارت و نیروی جسمانی که داشتند، در آن حضور داشتند. این آیین تا دهۀ‌ ۱۳۵۰ رونق داشته، امّا به مرور زمان و با پیشرفت تکنولوژی، تغییر نسل‌ها و مشکلات مالی‌ای که برای مردم به وجود آمده، باعث کم‌رنگ شدن و درنهایت از بین رفتن آن شده است.
 

دوره ۱۲، شماره ۵۹ - ( آذر و دی ۱۴۰۳ )
چکیده

یکی از حوزههای مطالعه در فرهنگ عامه، بررسی آیینهای رایج در بین اقوام مختلف و چگونگی برپایی آنهاست. آیینها یکی از مسائل فرهنگی و اجتماعی مختص به جامعه است که اجرای آن‏ها با آداب و رسوم خاص، همواره نقش بسزایی در فرهنگ عامه داشته است. آیین‏‌های برخی از اقوام بسیار گسترده است، به‌گونه‏‌ای که برای مناسبات گوناگون مراسمهای مختلفی را برگزار می‌‏کنند که بررسی آن‏ها، فرهنگ و باورهای موجود در بین اقوام را نشان می‌‏دهد. از آنجایی که برخی از آداب مربوط به آیین طلب باران در بین اقوام خراسان شمالی (ترک، تات، ترکمن و کرمانج) به نوبۀ خود منحصربه‌فردند و در درون خود نمادهایی را منتقل می‏‌کنند، در پژوهش حاضر با روش مطالعۀ کتابخانهای و مصاحبۀ میدانی کوشش شد به بررسی آنها پرداخته ‌شود تا ضمن شناسایی آیین‌ باران‌خواهی، آداب و رسوم مربوط به هر قوم و همچنین هدف از برگزاری آنها تبیین شود. نتیجۀ این پژوهش علاوه بر معرفی آیین طلب باران در بین اقوام مورد بحث، چگونگی برگزاری مراسم بارانخواهی توسط اقوام این استان را نیز نشان می‌دهد که تقریباً ساختار مشترکی در اجرای آنها دیده می‌شود؛ اعمالی مانند عروسک‌گردانی، خواندن اشعار طلب باران به صورت دسته‌​‌جمعی، پختن آش یا نان نذری، قربانی کردن، نماز و نیایش در بین اغلب آنها رواج داشته است. برخی از نمادهایی که در آیین طلب باران در بین اقوام مذکور مورد استفاده قرار گرفته است، در باورهای دینی و برخی ریشۀ اسطورهای ریشه دارد. در اجرای این آیین نقش زنان و کودکان برجسته بوده است. هر چند که آیین بارانخواهی در بین اقوام مورد بحث در مواردی ظاهر متفاوت دارد، اما درمجموع، همگی یک هدف را دنبال می‌کنند و آن اینکه افرادی که این آیین را اجرا می‌کردند، به آن باور قلبی داشتند.
 

صفحه ۱ از ۱