جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای هاتفی


دوره ۶، شماره ۲۵ - ( پاییز ۱۳۸۸ )
چکیده

در این مقاله بر اساس رویکرد نشانه معناشناختی تحلیل گفتمان،‌ فرضیه اساسی این است که عناصر کلامی و تصویری متن جز در فضایی گفتمانی نمی‌توانند با یکدیگر تعامل معنادار ایجاد کنند. بنا به این فرض می‌توان گفت این رابطه نوعی رابطه تنشی خواهد بود که عناصر و نیز کنشگران متن، جایگاه گفتمانی «خود» را در مقابل «دیگری» و در فضای جبر گفتمانی و بیناذهنی باز خواهند یافت.
مهمترین دستاورد این مقاله به‌کارگیری نظریه نظامهای گفتمانی لاندوفسکی در زمینه مطالعاتی جدید و ارائه طرحواره‌ای نشانه معناشناختی از نظام گفتمانی تحت عنوان «نظام گفتمانی مرامی»‌ بود که فرایندهای آن از درون متنها استخراج و روی محور تنشی ارائه شد. همچنین در بررسی جوانب متعدد رابطه میان عناصر کلامی و تصویری، ملاحظه گردید که در عبور از متن نوشتاری یا کلامی به تصویر، ما با اتفاقاتی نشانه- معناشناختی به این ترتیب روبه‌رو می‌شویم: تغییر کارکرد روایی به نمادین و اسطوره‌ای و برعکس، تغییر کارکرد مرامی به روایی و برعکس، ادغام نظامهای نشانه‌ای: کلام و تصویر، فرصت تجلی نمادین برای مدلولها و ارزش‌سازی از طریق رابطه تنشی، تکثر دالهای هم شکل در نظامی هندسی، ایجاد فرصت خوانش چند جهتی یا چند سویه، تجلی لایه‌های زیرین در روساخت متن به طوری که مدلولها کارکردی صوری بیابند. .
 
 

دوره ۱۰، شماره ۰ - ( Summer ۲۰۰۸- ۱۳۸۶ )
چکیده

هدف: مهار مرگ برنامه‌ریزی شده سلول‌ها، یکی از عوامل آغاز و پیشرفت تومور است و مهارکنندگان مرگ برنامه‌ریزی شده سلول، در بروز سرطان نقش ویژه‌ای ایفا می‌کنند. سوروایوین یکی از مهارکنندگان مرگ برنامه‌ریزی شده سلول است که اخیراً به‌عنوان یک نشانگر تومور احتمالی برای تشخیص و پیش‌آگهی تومورهای مثانه مورد توجه قرار گرفته است. پروتئین سوروایوین عملکرد دوگانه‌ای هم در تنظیم تقسیم سلولی و هم در کنترل مرگ سلولی دارد و در اغلب سرطان‌های انسانی افزایش بیان دارد. در این تحقیق شایستگی بیان سوروایوین، به‌عنوان نشانگرهای ملکولی ذاتی در پیش‌آگهی مبتلایان به سرطان مثانه، به‌خصوص بیماران دارای عود مجدد تومور مورد بررسی قرار گرفته است. مواد و روش‌ها: بلوک‌های پارافینه از آرشیو بیمارستان لبافی‌نژاد به‌دست آمدند و پس از بررسی پرونده پنج ساله بیماران، با تکنیکRT-PCR مورد بررسی قرار گرفتند. در مجموع تعداد ۵۱ نمونه پارافینه متعلق به ۳۰ بیمار مبتلا به سرطان مثانه، از نظر بیان این ژن ارزیابی شدند. همچنین توزیع بافتی و جایگاه درون سلولی پروتئین حاصل از این ژن با استفاده از روش ایمونوهیستوشیمی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: بیان سوروایوین در ۶/۶۶ درصد نمونه‌ها مشخص شد. طبق یافته‌های این تحقیق، بیان سوروایوین با افزایش درجه و بدخیمی تومور، افزایش می‌یابد. میزان بیان سوروایوین در عودهای دوم و سوم تومور، افزایش داشت. همچنین با افزایش بدخیمی و در نتیجه افزایش بیان سوروایوین شانس زنده ماندن در طی ۵ سال پیگیری، به‌طور معناداری کاهش داشت (۰۳۶/۰(P=. نتایج ایمونوهیستوشیمی نیز مؤید این بودند که پروتئین سوروایوین در سلول‌های توموری بیان شده و تجمع هسته‌ای دارد. نتیجه‌گیری: در مجموع این تحقیق توانست بیان سوروایوین را در نمونه‌های پارافینه شده از سرطان مثانه، در سطح mRNA و پروتئین، آشکار کرده و نشان دهد که افزایش بیان سوروایوین با افزایش بدخیمی تومورهای مثانه همراه است که این یافته می‌تواند در پیش‌آگهی مبتلایان به این تومورها مؤثر باشد و سوروایوین را به‌عنوان نشانگر پیش‌آگهی دهنده مناسب برای سرطان مثانه معرفی می‌کند.

دوره ۱۱، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۳۹۹ )
چکیده

وقتی سازوکارهای حقوقی از طریق گزاره‌های زبان بیان می‌شوند، چینش‌های بافتی و ساختاری خاصی می‌طلبند. نظریۀ نقش­گرا این ضرورت‌ها را در چارچوب فرانقش‌‌های اندیشگانی (تجربی ـ منطقی)، بینافردی و متنی تعریف می‌کند. دشواری زبان حقوقی و به­ویژه زبان قانون زبان­زد است. پرسش اصلی این است که عامل یا دلیل این دشواری در چیست. فرضیۀ نقش­گرا این است که این دشواری در نحوۀ ارائۀ اطلاعات از سوی متن و در شیوۀ ارتباط متن نهفته است. مقالۀ حاضر با هدف سنجش این فرضیه، با تمرکز بر مواد ۱ تا ۷ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، نشان داد در این مواد، مجهول‌سازی، ارتقای جایگاه کنش‌پذیر به کنشگر، جایگزینی فاعل جمله با عبارت­های مصدری انتزاعی و تبدیل افعال تام به ربطی میزان زیادی تفسیر ضمنی بر دوش خوانندۀ قانون نهاده و نقش بینافردی مراجع قضائی و متهمان را مبهم کرده است. به این صورت که نقش مراجع قضائی را به هنگام اعمال قدرت در قالب ساخت معلوم و با عناصر فرانقشی تجربی و مادی، اما زمانی که باید پاسخ­گو باشند به­صورت مجهول و با عبارت‌های مصدری انتزاعی بیان کرده و وظایف آنان را از طریق ارتقای جایگاه متهم از کنش‌پذیر به کنشگر به­دوش متهم انداخته است. این نحوۀ ساخت اطلاعی، رابطۀ مراجع قضائی و متهم را به­صورت سلطه‌گر و سلطه‌پذیر درآورده و با حفظ حقوق شهروندی، که در مادۀ ۷ تأکید شده، ناهم­خوان است.
 
 

دوره ۱۵، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۴۰۳ )
چکیده

پژوهش‌های پیشین وجود دانش ضمنی پیش‌فرض گرفته‌شده توسط مقنن در قوانین را از علل دشواری ارتباط خواننده / مخاطب قانون با متن مواد آن دانسته است. پرسش اصلی این است که دامنه و گسترۀ دانش ضمنی پیش‌فرض‌گرفته شده چقدر است؟ فرضیۀ پژوهش، براساس رویکرد دستور زبان نقش‌گرا، این است که دامنۀ دانش ضمنی تا جایی است که ارجاعات درون‌متنی و برون‌متنی دامنۀ متن و معنا را گسترش می‌دهد. شیوۀ اجرا به این صورت است که با مبنا قراردادن برخی مواد گزینشی و اتفاقی از قانون آیین دادرسی کیفری (ق.آ.د.ک)، دامنۀ ارجاعات آن‌ها را پی گرفته‌ایم تا شبکۀ درون‌متنی و برون‌متنی آن کشف شود. نتایج تحقیق نشان می‌دهد دامنۀ دانش ضمنی پیش‌فرض‌گرفته شده، به گونه‌ای شبکه‌ای، تمام قوانین، متون حقوقی، نظریه‌های حقوقی، ساختار قضائی، و دانش‌های مرتبط را شامل می‌شود. انواع ارجاعات زیر پیوسته معنای بند را تا آخرین مرزهای دانش ضمنی به تعویق و تأخیر می‌اندازد: ارجاع صریح (درون‌متنی وبرون‌متنی)، ارجاع ضمنی (درون‌متنی و برون‌متنی) شامل: ارجاع ناهمسان، ارجاع همآیند، ارجاع از طریق تکرار، و ارجاع سلبی. ارجاع ناهمسان، نشان می‌دهد قوانین جزایی (قانون آیین دادرسی کیفری، قانون مجازات اسلامی و دیگر قوانین جزایی) با محوریت دال «جرم» شبکۀ دانشی را بازتاب می‌دهند. نتایج نشان می‌دهد هرگونه ارجاع، حتی ارجاع صریح، سطحی از پیچیدگی و دشواری ارتباطی را برای خواننده در درک معنای بندهای مواد قوانین ایجاد می‌کند. ارتباط مخاطب با متن قوانین، زمانی دشوارتر می‌شود که مواد و قوانین و متون به صورت رفت و برگشتی به یکدیگر ارجاع می‌دهند.

 

دوره ۱۵، شماره ۸۳ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

عسل یک ماده شیرین و طبیعی است که به وسیله زنبور‌های عسل از شهد گل‌ها و ترشحات بخش‌های زنده گیاهان تولید می‌شود. از آن جایی که گزارشات زیادی در تایید قدرت ضداکسایشی عسل وجود دارد بنابراین لازم است ترکیبات و خواص انواع عسل به خوبی شناسایی شوند. این تحقیق در راستای تعیین ترکیبات و بررسی خواص فیزیکوشیمیایی ۸ نمونه عسل ( رازیانه، اوکالیپتوس، کنار، آویشن، شوید، یونجه، گشنیز و پنبه ) جمع‌آوری شده از مناطق مختلف ایران انجام گردید. بدین منظور آزمون‌های فیزیکوشیمیایی مانند رطوبت، اسیدیته، pH، رنگ‌سنجی و ویسکوزیته بر روی نمونه‌های عسل انجام شد. همچنین مقدار کل ترکیبات فنولیک با استفاده از روش فولین سیوکالته و فعالیت ضداکسایشی با روش DPPH ارزیابی شد. بررسی نتایج نشان داد که عسل اوکالیپتوس به دلیل داشتن کمترین مقدار رطوبت در بین نمونه‌های عسل، ویسکوزترین عسل محسوب می‌شود، بنابراین نسبت به سایر نمونه‌ها مدت ماندگاری بیشتری در طول انبارداری دارد. بالاترین فعالیت ضداکسایشی در عسل کنار (۹۵/۸۵) و پایین‌ترین فعالیت ضداکسایشی در عسل یونجه (۷۱/۴۸) مشاهده شد. بیشترین و کمترین میزان ترکیبات فنولیک به ترتیب در عسل‌های شوید و یونجه دیده شد. از نظر رنگ تیره‌ترین عسل، عسل شوید و روشن‌ترین عسل، عسل پنبه بود. ضریب همبستگی بالا بین میزان ترکیبات فنولیک و فعالیت ضداکسایشی نشان دهنده این است که این ترکیبات مسئول اصلی رفتار ضداکسایشی عسل می‌باشند و همچنین ارتباط بین رنگ عسل و خواص ضداکسایشی در این مطالعه می‌تواند، راهنمای خوبی برای مصرف کنندگان باشد، زمانی ‌که به دنبال محصولی با بالاترین قدرت ضداکسایشی هستند.

دوره ۲۰، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۵ )
چکیده

نیازبشربهانرژیبهطورمداومدرحالافزایش،ومنابعانرژیفسیلیدرحالکاهشاست.استفادهبی­رویهازسوخت­هایفسیلیباآلودگیمحیطزیست،حیاترابررویزمینتهدیدمی­کنند. امروزهیکیازراه­کارهابرایحلبحرانانرژیعلاوهبراصلاحمصرف،استفادهازانرژی­هایتجدیدپذیرمی­باشد. انرژیخورشیدییکیازانرژی­هایتجدیدپذیراست. دراینمطالعهاستفادهازGISدرارزیابیانرژیخورشیدیبرایتامینسیستم­هایروشناییبزرگراهزنجان - تبریزتوسطتابعتحلیلگرخورشیدی (SolarAnalyst) پرداختهشدهاست. دراینمقالهازداده­هایماهوارهایDEMASTERمنطقهموردمطالعهدرمحیطنرم­افزارArcGISجهتمحاسبهتابشخورشیدیرسیدهبهسطحزمینبرایششماه(میتااکتبر) استفادهشد. نتایجحاصلازاینتحقیقنشاندادکهمنطقهموردمطالعهباتوجهبهتنوعتوپوگرافیازتابشمتنوعیبرخورداربودهوامکاناستفادهازسیستم­هایخورشیدیفتوولتائیکبرایتامینروشناییبزرگراهزنجان - تبریزراتاییدمی­کند. ودربحثتعیینمهم­ترینعاملمؤثربرتابشدریافتیدرسطح،تابعSolarAnalyst بیش­ترینهمبستگیراباعاملارتفاعوکم­ترینهمبستگیراباعاملجهتشیبدارد.  

دوره ۲۱، شماره ۸۵ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده

سؤال اصلی مقاله این است که چه الگوی نشانه‌شناختی می‌توان در ضمن نظریه‌های فلسفی جستجو کرد؛ نسبت تطوری این الگوها با یکدیگر چیست و نسبت الگوی نشانه‌شناسی ایرانی با غربی چگونه است. نتایج پژوهش نشان‌ می‌دهد در سنت فلسفی ایرانی، فارابی و ابن‌سینا از رویکردی نخبه‌گرایانه در نظام معرفتی برخوردارند. نشانه نزد فارابی محصول اختراع نخبگان است و جامعه به صورت تقلیدی آن را فرامی‌گیرد و نزد ابن سینا محصول تصورات نفسانی و تصدیق عقلانی است. فارابی اندیشه نشانه‌شناختی سقراط و ابن سینا اندیشه نشانه‌شناختی ارسطو را نمایندگی می‌کند؛ اما نزد سهروردی و ملاصدرا نظام معرفتی، تکاملی است و امر حسی سرآغاز حرکت اندیشگانی است. این نظریه با اندکی تعدیل با نظریه‌های مدرن ‌‌‌نشانه‌شناسی (از رنسانس به این سو) تطبیق‌ می‌کند. در اندیشه فلسفی-نشانه‌شناختی سهروردی و ملاصدرا، نشانه خودبسنده وجود ندارد. از نظر آنان، نشانه جز به واسطه ذهن نمی‌تواند به عرصه خلاقیت و تفسیر نشانه‌شناختی برسد. نشانه بر اثر تطور استحاله‌ای از تمایز حسی به سوی فضای انتزاعی مجرد و اشتراکی سیر‌ می‌کند و لایه‌های نشانه‌شناختی مختلفی را در سیری تکاملی رقم‌ می‌زند. عقل مجرد، که در نظام معرفت سقراط/ فارابی و ارسطو/ ابن‌سینا پیشینی است، نزد سهروردی و ملاصدرا پسینی است.

صفحه ۱ از ۱