جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای نورزاده
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
This study investigated the construct validity and measurement invariance of the Teacher Emotion Questionnaire to introduce a valid and reliable instrument for assessing English-as-a-foreign-language (EFL) teachers’ emotions inside the classroom. Second language (L۲) teacher emotions have been largely neglected, despite the fact that Educational Psychology has long recognized and researched the role of teacher emotions in different aspects of teaching and learning. To bridge this gap, the current study had ۲۰۸ Iranian EFL teachers in private language institutes fill out the Teacher Emotion Questionnaire (TEQ), which assessed six emotions teachers experience in their classroom, i.e., Joy, Pride, Love, Anger, Fatigue/Exhaustion, and Hopelessness. The preliminary analysis of the data showed that six items from the TEQ had a factor loading below the minimum recommended level of ۰,۳, meaning that they contributed to the total variance in the participants’ score less than expected. The collected data were then submitted to confirmatory factor analysis (CFA) for the purpose of construct validation and establishment of the factorial structure of the TEQ. The CFA results indicated that the hypothesized six-factor analysis had more favorable goodness-of-fit indices than both a one-factor structure and a two-factor structure (e.g., positive versus negative emotions). Multilevel CFA revealed that the tested six-factor structure of the TEQ was invariant across male and female EFL teachers. The implications for the use of TES in EFL teaching contexts are discussed, and some suggestions are proposed for further validation of the TEQ in language teaching contexts.
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۳۹۹ )
چکیده
بهدنبال تصویب سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و اجرای برنامۀ درسی ملی، شاهد عملیاتی شدن برنامۀ آموزشی جدیدی درخصوص زبان انگلیسی در نظام آموزش و پرورش بودهایم. این برنامه که با تغییر رویکرد و نیز با تهیه و تدوین کتابهای نونگاشت همراه بوده، تفاوتهایی اساسی با برنامۀ سنتی و ناکارآمد پیشین داشته است. حال با توجه به این موضوع که عملاً همۀ کتابهای دورۀ اول و دوم متوسطه تدوین و تدریس شده است، ضرورت ارزشیابی و آسیبشناسی این برنامه و توجه به نقاط قوت و ضعف آن از منظرهای مختلف ضرورتی اجتنابناپذیر است. برای نیل به این هدف یعنی ارزشیابی و آسیبشناسی این برنامۀ جدید، در این مقاله، با بهرهجویی از چارچوب سیاست و برنامهریزی آموزش زبان، بهنحوی کیفی و در قالب مصاحبه به سنجش و تحلیل موضوعی نگرش پنج تن از متخصصان حوزۀ برنامهریزی آموزش زبان انگلیسی دربارۀ این برنامه پرداخته شده است. یافتهها مبین آن است که برنامۀ جدید در کنار نقاط قوت خود، با کاستیهایی در بخشهایی چون تربیت معلم، ساعات درسی، و بهویژه ارزیابی فراگیران همراه است که عدم توجه به آنها میتواند این برنامه را با چالشهایی جدی همراه سازد. در پایان مبتنی بر یافتههای پژوهش، پیشنهادهایی در راستای کاستن از ضعفهای بالقوه و بالفعل و نیز بهبود آن ارائه شده است.
دوره ۱۶، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
در این مقاله، رفتار پوستههای استوانهای با توزیعهای ضخامت ثابت و ضخامت متغیر تحت بارگذاری محوری شبه استاتیکی به صورت تجربی و تحت ضربه محوری به صورت تجربی و عددی مورد بررسی قرار گرفته است. پوستههای استوانهای با توزیعهای ضخامت ثابت و ضخامت متغیر مورد بررسی، از جنس فولاد و دارای قطر داخلی، طول و وزن یکسان میباشند. پوستههای استوانهای به وسیله دستگاه سقوط آزاد جرم تحت ضربه قرار میگیرند و منحنیهای تجربی نیروی محوری بر حسب زمان با استفاده از لودسِل به دست آورده میشوند، همچنین، برای شبیهسازی فرآیندهای ضربه از نرماَفزار المان محدود آباکوس استفاده شده است. تاثیر توزیع ضخامت بر میزان کوتاهشدگی، انرژی جذب شده، شکل کمانش و منحنی نیروی محوری بر حسب زمان پوستههای استوانهای مورد بررسی قرار گرفته است. پی برده میشود که در بارگذاری محوری شبه استاتیکی، تغییر در توزیع ضخامت پوسته میتواند شکل کمانش را از کمانش ترکیبی (ترکیبی از مودهای متقارن و الماسی) به کمانش متقارن پیشرونده انتقال دهد. همچنین در بارگذاری محوری ضربهای، تغییر در توزیع ضخامت پوسته میتواند تعداد چروکهای کامل شده را تحت تاثیر قرار دهد. بررسیها حاکی از آن است که در شرایط انرژی ضربه یکسان، پوسته استوانهای با توزیع ضخامت متغیر، با کوتاهشدگی بیشتر، انرژی تقریباً یکسانی را در مقایسه با پوسته استوانهای با توزیع ضخامت ثابت جذب مینماید و نیروهای میانگین و بیشینه کمتری را به سازه تحت حافظت انتقال میدهد، لذا پوسته استوانهای با توزیع ضخامت متغیر جاذب انرژی بهتری است. مشخص میشود که تطابق خوبی بین نتایج تجربی و عددی برقرار است.