جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای نصیری محلاتی
دوره ۵، شماره ۱ - ( زمستان ۱۴۰۳ )
چکیده
ملاصدرا در چارچوب وحدت شخصی وجود، رابطه واجب و ممکنات را با مفاهیمی چون تجلیات و ظهورات تبیین کرده است. این مفاهیم نشاندهنده رابطهای غیرعلّی هستند. با وجود سازگاری این مفاهیم با وحدت شخصی وجود، ابهام زبانی آنها ممکن است برداشتهای متعددی ایجاد کند. این پژوهش، با رویکردی تحلیلی-انتقادی و مبتنی بر نظریه ابتناء متافیزیکی، تلاش دارد چارچوبی برای رفع این ابهامات ارایه دهد. ابتناء، با ویژگیهایی چون غیرعلّیبودن و فرادرونمفهومیبودن، امکان بازتعریف این مفاهیم صدرایی را فراهم میآورد و در وضوحبخشی به اصطلاحات ملاصدرا و تبیین رابطه واجب و ممکن موثر است. این پژوهش با تلفیق رویکردهای سنتی و تحلیلی، ظرفیتهای ابتناء در نظریه صدرا را آشکار میسازد.
دوره ۱۵، شماره ۸۳ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
ییکی از روشهای موثر در کاهش آلودگیهای زیست محیطی ناشی از تجمع مواد پلاستیکی، تولید و کاربرد فیلمهای زیست تخریبپذیر در بستهبندی محصولات غذایی است. در این پژوهش، فیلمهای کامپوزیت زیست تخریبپذیر بر پایه نشاسته شامل نشاسته-کندر، نشاسته-زئین و نشاسته- پلی وینیل الکل ساخته شده و ویژگیهای فیزیکی، مکانیکی و رنگی آنها در مقایسه با فیلم نشاسته خالص مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد کاربرد کندر، زئین و PVA سبب کاهش معنیدار میزان حلالیت در آب فیلم نشاسته میشود به طوری که حلالیت کامپوزیت نشاسته-زئین ۸/۳۲ %، نشاسته-کندر ۸/۳۵ % و نشاسته- PVA۵/۴۷ % در مقایسه با فیلم نشاسته خالص (۲/۷۸ %) تعیین شد. اضافه شدن PVA در فرمولاسیون نشاسته، سبب افزایش معنیدار مقاومت به کشش (TS) در کامپوزیت گردید. همچنین درصد ازدیاد طول (E) نمونههای فیلم کامپوزیت نسبت به فیلم نشاسته خالص افزایش داشت که این افزایش در فیلم نشاسته-PVA به طور معنیدار بالاتر از سایر نمونهها بود. فیلم نشاسته-PVA کمترین ارزشهای رنگی (*b ,*a ,*L ) و تفاوت رنگسنجی کل(ΔE) را به خود اختصاص داد و شفافتر از سایر نمونهها بود. مجموع نتایج این پژوهش حاکی از آن است که برای غلبه بر دو محدودیت مهم شامل خواص مکانیکی ضعیف و حلالیت بالا در آب، زئین و PVA پیشنهاد مناسبی برای ترکیب با نشاسته و تولید کامپوزیت میباشند.
دوره ۱۸، شماره ۱۲۰ - ( بهمن ۱۴۰۰ )
چکیده
جهت افزایش سرانه محصولات لبنی در یک جامعه تولید محصولات متنوع با مطلوبیت حسی بالا ضروری میباشد، بنابراین این پژوهش با هدف شناسایی باکتریهای اسید لاکتیک موجود در پنیر سنتی قوچان و استفاده از آنها در تولید پنیر موزارلا انجام شد. به همین منظور تولید سه نوع پنیر موزارلا با استفاده از پنیر سنتی قوچان، استارتر صنعتی و اسانسفانتزی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج کشت میکروبی و آزمونهای بیوشیمیایی پنیر اولیه طی مراحل مختلف نشان داد با افزایش مراحل پاساژ دادن تعداد کل باکتریهای اسیدلاکتیک افزایش مییابد. در بین باکتریهای اسیدلاکتیک موجود در پنیر سنتی قوچان باکتریهای گرم مثبت، کاتالاز منفی و هموفرمنتانتیو با قدرت رشد در دمای ۱۰ و ۴۵ درجه سانتیگراد که قادر به رشد در غلظت نمک ۶/۵ درصد و pH برابر ۹/۶ شناسایی شدند که نشان دهنده وجود جنس انتروکوکوس میباشد. همچنین با وجود تایید کوکسی گرم مثبت، کاتالاز منفی و هموفرمنتاتیو هیچ یک از نمونهها دارای ساختار چهارتایی نبود بنابراین وجود پدیوکوکوس منتفی بود. از طرفی در هیچ یک از لولههای دورهام تشکیل گاز مشاهده نشد بنابراین حضور جنس لوکونوستوک نیز منفی ارزیابی شد. در بررسی ویژگیهای حسی تاثیر نوع استارتر (استارتر صنعتی، استارتر سنتی) بر میزان طعم، شوری، ترشی و پذیرش کلی نمونهها معنیدار بود به طوری که نتایج مقایسه میانگین نشان داد نمونههای تولید شده با استارتر سنتی قوچان از نظر شوری، ترشی، طعم و پذیرش کلی مقبولت بیشتری دارند. با توجه به نتایج ارزیابی حسی میتوان در تولید پنیر موزارلا از پنیر سنتی قوچان بهعنوان استارتر در کنار استارتر تجاری استفاده نمود
دوره ۲۰، شماره ۱۴۴ - ( بهمن ۱۴۰۲ )
چکیده
تولید فیلمهای زیست تخریب پذیر دارای خواص فیزیکی و مکانیکی قابل قبول و جایگزینی آنها با بسپارهای سنتزی در بسته بندی محصولات غذایی، راه حلی موثر برای کاهش بسیاری از آلودگیهای محیطی است. در این پژوهش با هدف تولید فیلم زیست تخریب پذیر با ساختار پایدار و با دوام، نشاسته، زئین و PVA با نسبتهای مختلف تعیین شده با استفاده از طرح مخلوط با یکدیگر ترکیب و کامپوزیتهای سهجزئی تهیه شد. خواص فیزیکی و مکانیکی کامپوزیتها مورد مقایسه قرار گرفته و فرمولاسیون بهینه تعیین گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، افزودن PVA به نشاسته، سبب بهبود ویژگیهای مکانیکی و افزودن زئین به آن، سبب کاهش حلالیت در آب فیلمهای حاصل گردید. فرمولاسیون بهینه کامپوزیت سه جزئی به صورت ۸۵%نشاسته، ۱۵% زئین و ۵% PVA با میزان مطلوبیت معادل ۹۸% تعیین شد. الگوی پراش پرتو ایکس کامپوزیت بهینه نشان داد در محدوده θ۲برابرº ۱۹-۱۷ و º ۲۴-۲۲ پیک های مشخص در ساختار کامپوزیت ایجاد شده، بنابراین ساختار کامپوزیت به صورت آمورف و در بخشهایی کریستالی است. بر اساس نتایج بررسی دمانگاشت فیلم کامپوزیت بهینه، بیشترین افت وزنی در محدوده دمایی ۳۴۰-۳/۲۸۵ درجه سانتیگراد و معادل ۲/۴۸% بود.