جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای نصرت زاده
دوره ۱۴، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۴۰۲ )
چکیده
این پژوهش سعی در تحلیل ترجمههای فارسی متون بانکی در بخش اعتبار اسنادی از بانکداری بینالملل با انتخاب پنج کتاب ترجمهشده با نگاهی زبانشناختی داشته و ازآنجاکه معنیشناسی یکی از اصول اصلی مورد مطالعه در زبانشناسی است و از سوی دیگر نیز انتقال معنا و مفهوم از اصلیترین موضوعات مطرح در ترجمه است، لذا با استفاده از دیدگاه معنیشناسی ساختارگرا و استفاده از نگرشهای تحلیل مؤلفهای، واحدهای همحوزه و روابط مفهومی و از سوی دیگر معادلیابی در ترجمه و با روشی توصیفی ـ تحلیلی و تکیه بر منابع کتابخانهای، برخی معادلیابی(سازی)های موجود در ترجمههای این متون مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بهکارگیری این سه نگرش با مشخص ساختن روابط مفهومی و همچنین تفاوتهای ظریف مؤلفهای در میان واحدهای همحوزه سبب معادلگزینی(سازی)های مناسب و دقیق برای انواع اعتبار اسنادی (با توجه به مؤلفههای با ماهیت قراردادی یا نامهای، اسنادی، ضمانتی و تجاری)؛ انواع سند بیمه (با توجه به مؤلفههای با ماهیت گواهی و سند استدلالی، قراردادنامهای، بدون محدودیت زمانی و مبلغ و اظهارگونه)؛ انواع کارمزدهای بانکی (با توجه به ماهیتهای کارمزد با محاسبۀ درصدی، ارائۀ امکانات و مشاوره، تمامی هزینههای در جریان اجرای یک دستور و مخارج تحمیلی)؛ انواع ارسال )با توجه به مؤلفههای ارسال با استفاده از وسایل غیرالکترونیکی و غیراینترنتی و ارسال با استفاده از آنها)؛ انواع شیوههای پرداخت و حمل (با توجه به مؤلفههای با جدول زمانبندی ازپیشتعیینشده و بدون آن)؛ و انواع دریافت (با توجه به مؤلفههای دریافت در محل شرکت پیک و در محل فرستنده) در ترجمههای این متون میگردند. بهطور کلی این نگرشها با کمک به تشخیص معنا، سبب گزینش (ساخت) معادلهای مناسب و دقیق در ترجمهها و در برخی موارد نیز سبب حفظ زبان فارسی از ورود و تأثیر زبانهای بیگانه در اینگونه از متون میشوند.
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۳ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر ارزیابی پردازش معناشناختی واژههای گفتاری (اسمها) در نوجوانان مبتلا به فلج مغزی و مقایسۀ آن با نوجوانان سالم بوده است. بدین منظور، ۳۰ نوجوان مبتلا به فلج مغزی ۱۰ تا ۱۵ ساله به روش نمونهگیری در دسترس برای پژوهش انتخاب شدند که عارضۀ همۀ آنها از نوع اسپاستیک بود. برای گروه کنترل، ۳۰ نوجوانان سالم مطابق با جنسیت، سن و تحصیلات نوجوانان مبتلا به فلج مغزی انتخاب شدند. در این پژوهش متغیرهای مستقل و وابسته به ترتیب عارضۀ فلج مغزی و نمرات کسبشدۀ آزمودنیها در آزمون واژههای گفتاری بود. متغیرهای کنترل نیز جنسیت، سن و تحصیلات را دربرمیگرفت. برای گروه کنترل، ۳۰ نوجوانان سالم مطابق با جنسیت، سن و تحصیلات نوجوانان مبتلا به فلج مغزی انتخاب شدند. جهت ارزیابی آزمودنیها، از آزمون (۴۷) انطباق واژۀ گفتاری با تصویر (پالپا) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مهارت نوجوانان مبتلا به فلج مغزی از نوع اسپاستیک در واژههای گفتاری بهطور معناداری نسبت به همتایان سالم ضعیفتر است. همچنین، الگوی رشد واژههای گفتاری نوجوانان مبتلا به فلج مغزی از نوع اسپاستیک نسبت به همتایان سالم دچار تأخیر است. علاوهبراین، تحلیل دادهها مشخص کرد نوجوانان مبتلا به فلج مغزی از نوع اسپاستیک در پردازش واژههای گفتاری دچار اختلال در شبکۀ واژگانی و اختلال ادراکی هستند، اما اختلال ادراکی آنها به مراتب بیشتر است.