جستجو در مقالات منتشر شده
۵ نتیجه برای نریمانی
دوره ۸، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده
موضوع تحقیق: جریان دو مایع امتزاجناپذیر در چند دهه گذشته توجه زیادی را به خود جلب کرده است. این جریان در بسیاری از فرآیندهای صنعتی مانند صنایع شیمیایی، پتروشیمی، غذایی و فرآوری کاربرد دارد و به طور گسترده در انتقال روغن با ویسکوزیته بالا از طریق خطوط لوله که توسط آب روانکاری میشود، دیده میشود. با اینحال، یکی از روشهای ساده مطالعه ضریب انتقال جرم و هیدرودینامیک جریان در سامانه شیمیایی مایع-مایع، روش تکقطره در حال صعود در فاز دوم ساکن است. اگرچه شاید این مبحث در مورد قطرات با شکل تقریباً کروی و فاقد نوسان و آشفتگیهای سطحی کاملاً شناخته شده باشد، اما هنوز در مورد قطرات بیضوی و دارای نوسان در فازهای با کشش بینسطحی پایین پیچیدگی دارد.
روش تحقیق: در این مطالعه آزمایشگاهی، تأثیر انتقال جرم بر سرعت و شکل قطره در سامانه شیمیایی نرمالبوتانول-اسیدسوکسینیک-آب بررسی شده است. متغیرهای مورد مطالعه، شدت جریان فاز پراکنده، اندازه قطره و غلظت اسیدسوکسینیک در فاز پراکنده است. آزمایشها به روش تکقطره در ستون استخراج انجام شد. محدوده قطر قطرات نرمالبوتانول در محدوده شدت جریان مورد آزمایش، بین ۳/۱ تا ۰/۳ میلیمتر و محدوده رینولدز کمتر از ۳۰۰ بود.
نتایج اصلی: نتایج نشان داد که سرعت حد قطره در حضور و غیاب انتقال جرم متفاوت است. انتقال جرم باعث تأخیر در رسیدن به سرعت حد میشود، همچنین رژیم قطره را با وجود تغییرشکل آن حفظ میکند. کشش بینسطحی کم این سامانه شیمیایی باعث تشکیل قطرات بیضی شکل شد و نسبت ابعادی تا ۴/۰ کاهش یافت، اما در حضور انتقال جرم، قطرات پهنای بیشتری پیدا کرده، به سمت کرویتر شدن متمایل شدند و نسبت ابعادی در بیشترین غلظت و در بزرگترین افشانک (Nozzle) استفادهشده حدود %۵۰ نسبت به غیاب انتقال جرم افزایش یافت. سرعت حد و تغییرشکل قطرات در قالب اعداد بیبُعد رینولدز (Re)، اوتوس (Eo)، و وبر (We) مطالعه شد.
دوره ۸، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۹ )
چکیده
کولیها اقوام بیابانگرد و آوارهای هستند که در سراسر جهان به عنوان مظهری از رقص، آواز، آوارگی و خوشباشی مشهورند. آن طور که از منابع تاریخی و ادبی برمیآید کولیها، نخستین بار در روزگار ساسانیان وارد ایران شدند و ورود آنان به فرانسه در سدهی چهارده میلادی بوده است. میانهی سدهی هجدهم و نخستین دهههای سدهی نوزدهم، کولیها جزء شخصیتهای اثر گذار ادبیات فرانسه به شمار میرفتند. نخست سرایندگان و نویسندگان فارسی و فرانسه تنها به یادکرد داستانهایی دربارۀ گذشته، خواستگاه و چگونگی ورود به این دو سرزمین میپرداختند، ولی رفتهرفته، سویههای دیگر زندگی آنان مورد توجه سرایندگان و نویسندگان قرار گرفت. این مقاله بر آن است تا با مطالعهای گذرا بر شیوهی پیدایش و شکلگیری کولیها در ایران و فرانسه، بتواند بررسی دقیقتری بر چهرهی کولی در ادبیات این دو کشور بیاندازد. از میان ویژگیهای گونهگون آنها، نمونههایی همچون خنیاگری، نوازندگی، ترانهسرایی و آوارگی توجه نویسندگان این مقاله را به خود جلب کرده است. در پایان، به این پرسش پاسخ خواهیم داد که پس از شناخت کولیها از چشمانداز فرهنگی- زیستی، هر کدام از این دو فرهنگ و ادبیات چگونه چهرهی کولی را نمایش داده و پروراندهاند.
دوره ۱۲، شماره ۴۸ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده پروبیوتیکها میکروارگانیسمهای زندهای هستند که وقتی به مقدار کافی مصرف شوند سلامتی را به میزبان اعطا میکنند. باکتریهای لاکتیک اسید، متداولترین نوع باکتریهایی هستند که به عنوان پروبیوتیک معرفی شدهاند و در محصولات لبنی سنتی وجود دارند. هدف از این پژوهش، جداسازی و شناسایی باکتریهای پروبیوتیک از فلور موجود در شیر گاوی و ماست سنتی شهرستان خوی میباشد. برای رسیدن به این هدف، سویههای جدا شده توسط روشهای فنوتیپی (مورفولوژی، رنگ و پیگمان کلنی، رنگآمیزی گرم، تست کاتالاز، تستهای بیوشیمیایی شامل رشد در دماهای ۱۰، ۱۵ و ۴۵ درجه سانتیگراد و غلظتهای ۴% و ۵/۶% نمک و نیز تخمیر ۱۷ نوع قند) جداسازی و شناسایی شدند و پتانسیل پروبیوتیکی آنها (مقاومت به اسید معده و نمکهای صفراوی) مورد ارزیابی قرارگرفت. سپس برای شناسایی دقیقتر با جفت آغازگرهای اختصاصی، ژن ۱۶S rRNA باکتریهای لاکتوباسیلوس تکثیر داده شد و بعد از خالصسازی محصول PCR، ژن مورد نظر برای توالییابی ارسال گردید. در مجموع ۱۴ سویه لاکتوباسیلوس به عنوان فلور میکروبی طبیعی دارای پتانسیل پروبیوتیکی در منطقه خوی گزارش شد که کیفیت محصولات لبنی این منطقه را تأمین مینمایند و پتانسیل کاربرد در محصولات لبنی تولید شده در صنعت را دارا میباشند.
دوره ۱۵، شماره ۸۲ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
در این پژوهش، از شیره انگور بهعنوان طعمدهنده ماست پروبیوتیک استفاده شد و ویژگیهای فیزیکی شیمیایی، میکروبی و حسی آن ارزیابی گردید. نتایج نشان داد افزودن شیره انگور ( در سه سطح ۵، ۱۰ و ۱۵%) باعث افزایش مدت زمان تخمیر ماست گردید، درحالی که اسیدیته این نمونه ها نسبت به نمونه کنترل در طول نگهداری بالاتر بود. ویسکوزیته در ابتدا در تمامی نمونهها یکسان بود ولی در طول نگهداری ویسکوزیته ماست حاوی ۱۰% و ۱۵% شیره انگور نسبت به ماست کنترل کاهش یافت. آب اندازی نیز تحت تاثیر افزودن شیره انگور بود، طوریکه ماست حاوی ۱۵% شیره انگور دارای کمترین آب اندازی بود. مطابق نتایج آنالیز رنگی، با افزایش درصد شیره انگور به دلیل تیرگی، فاکتور روشنایی (L*) کاهش و قرمزی (a*) و زردی (b*) افزایش یافت. شمارش کپک و مخمر و کلیفرم در تمامی نمونهها کمتر از ۱۰ کلنی در هر میلی لیتر بود افزودن شیره انگور باعث افزایش تعداد باکتریهای پروبیوتیک و زنده مانی آنها طی دوره نگهداری شد، طوری که در پایان دوره نگهداری ۱۴ روزه، ماست ۱۵% بیشترین تعداد باکتریهای پروبیوتیک زنده را دارا بود. ارزیابی حسی محصول در مورد طعم نشان داد که تفاوت معنیداری بین امتیازها وجود نداشت ولی با افزایش درصد شیره انگور و تیره شدن رنگ، امتیازهای ظاهری کاهش یافت. در مجموع، نتایج این پژوهش نشان داد با افزودن شیره انگور به ماست پروبیوتیک میتوان انتخاب جدیدی برای مصرفکنندگان محصولات لبنی فراهم نمود که علاوه بر ویژگیهای طعمی و تغذیهای مطلوب، دارای اثر مثبت در حفظ و زندهمانی باکتریهای پروبیوتیک باشد.
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده
هدف این مقاله بررسی رابطه تسهیم دانش در سازمان بر موفقیت سیستم مدیریت استعداد با در نظر گرفتن سرمایه اجتماعی در صنعت نفت میباشد. سؤال اصلی مقاله این است که چگونه میتوان تسهیم دانش و مدیریت استعداد را با استفاده از این رابطهها در سازمان پیادهسازی کرد. نتایج نشان داده است که این امر از طریق فعالیتهایی است که سرمایه اجتماعی را افزایش می دهند، به این منظور سه پرسشنامه برای سنجش مدیریت استعداد، تسهیم دانش و سرمایه اجتماعی در جامعهای شامل ۱۷۴ نفر از مدیران و کارشناسان منابع انسانی در حوزههای ستادی شرکت ملی نفت ایران و شرکتهای تابعه مستقر در تهران با روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شده، توزیع شد. ۶۲ نفر از آنها براساس فرمول نمونهگیری به عنوان نمونه انتخاب شدند. از میان آنها ۵۷ پرسشنامه بازگردانده شد که ۳۵ درصد کل جامعه را تشکیل داده است. پردازش حاصل از دادهها با استفاده از مدل معادلات ساختاری نشان میدهد که نقش تعدیلگری متغیر مطالعه شده بر رابطه بین ابعاد دو متغیر تسهیم دانش و مدیریت استعداد مورد تأیید است. این یافته به آن معناست که تأکید بر سرمایه اجتماعی و رعایت آن از سوی سازمانها میتواند منجر به تأثیر هر کدام از متغیرهای تسهیم دانش و مدیریت استعداد در پیادهسازی موفق دیگری در سازمان باشد.