جستجو در مقالات منتشر شده


۱۱ نتیجه برای نجف نجفی


دوره ۱۴، شماره ۶۴ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده افزایش نیاز تولیدکنندگان به جایگزینی ترکیبات وارداتی و مصنوعی با صمغ های بومی و طبیعی ایده لازم برای انجام این تحقیق را ایجاد کرد. هدف از انجام این پژوهش مطالعه خصوصیات امولسیون های روغن در آب در حضور صمغ دانه شاهی و تعیین رفتار پایدارکنندگی و یا امولسیون کنندگی آن می باشد. صمغ شاهی با نسبت های ۰ تا ۱ درصد (وزنی-حجمی) مورد استفاده قرار گرفت. پارامترهای کشش سطحی و بین سطحی، اندازه ذرات، پتانسیل زتا و ویسکوزیته مورد ارزیابی قرار گرفتند. کمترین میزان کشش سطحی و کشش بین سطحی به ترتیب برای غلظت های ۱ و ۵/۰ درصد بدست آمدند. به غیر از غلظت ۱ درصد در مابقی سطوح با افزایش مقادیر صمغ، اندازه ذرات کاهش یافت. پتانسیل زتا به ترتیب در غلظت های ۲۵/۰ درصد برای محلول های آبی و در ۱ درصد برای امولسیون ها منفی ترین مقادیر را نشان داد. تمامی امولسیون ها در طول ۲۸ روز پایدار بودند. رفتار غیرنیوتنی و رقیق شونده با برش برای تمامی امولسیون های حاوی صمغ شاهی مشاهده شد. 

دوره ۱۴، شماره ۶۵ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده در این پژوهش تأثیر صمغ حاصل از دانه ی بالنگوی شیرازی در سه غلظت ۱/۰،۲/۰ و۳/۰گرم به ازای هر کیلوگرم شیر پس چرخ حاوی ۵/۰درصد چربی در تولید پنیر سفید ایرانی مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین دو نوع پنیر شاهد، یکی پنیر پر چرب حاصل از شیر کامل با ۸/۳ درصد چربی و دیگری از شیر پس چرخ با ۵/۰ درصد چربی و فاقد صمغ تهیه شد. نتایج حاصل از آزمایشات شیمیایی و  بافتی حاکی از بهبود بافت پنیر با افزایش محدود درغلظت صمغ بالنگوی شیرازی بود و پنیر حاصل از اضافه کردن ۲/۰گرم صمغ دانه بالنگوی شیرازی بیشترین نزدیکی را به نمونه پنیر شاهد پرچرب نشان داد. پنیر شاهد کم چرب بیشترین میزان شاخصه های بافتی(سختی و الاستیسیته) را به خود اختصاص داد که نشان دهنده ی سفتی وعدم مطلوبیت بافت آن بود و با گذشت زمان و افزایش غلظت صمغ بالنگوی شیرازی مقدار شاخص های بافتی کاهش یافت. همچنین در بین نمونه های تولیدی نمونه پنیرحاوی ۲/۰گرم صمغ دانه بالنگوی شیرازی بالاترین پذیرش را به لحاظ حسی در بین ارزیاب هاکسب کرد. این پژوهش نشان داد که صمغ دانه بالنگوی شیرازی می تواند به عنوان یک جایگزین چربی و همچنین یک عامل بهبود دهنده بافت پنیر مورد  توجه و استفاده قرار گیرد.

دوره ۱۴، شماره ۶۵ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده هدف از انجام این تحقیق، بررسی تأثیر مالتو دکسترین (MD) و پروتئین تغلیظ شده آب پنیر (WPC) بر ویژگی‌های نانو امولسیون اسانس روغنی آویشن بود. به این منظور نمونه‌های امولسیون روغن در آب حاوی ۵ درصد (وزنی/وزنی) اسانس آویشن در سوسپانسیون آبی حاوی ۱۰، ۲۰ و ۳۰ درصد (وزنی/وزنی)  MD  و WPC به نسبت  ۲۵:۷۵، ۵۰:۵۰ و ۷۵:۲۵ با کمک امواج فراصوت تهیه شد و اندازه ذرات، پایداری فیزیکی، گرانروی و رفتار جریان آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که ویژگی‌های امولسیون‌ها، به طور معنی داری تحت تأثیر نوع، نسبت و غلظت ترکیبات سوسپانسیون قرار داشت. میانگین اندازه قطر قطرات در محدوده نانو و بین ۵۶۲۱/۱۲۸ تا ۶۳۱۰/۲۳۲ نانومتر بود، به صورتی که اندازه ذرات امولسیون‌های محتوی مالتودکسترین، کوچک‌تر از امولسیون‌های حاوی پروتئین بود. نتایج مشابهی نیز برای گرانروی به دست آمد. در نقطه مقابل، پایداری امولسیون‌ها با افزایش نسبت WPC، کاهش یافت. ولی در تمام امولسیون‌ها، افزایش غلظت (از ۱۰ به ۳۰ درصد) باعث افزایش اندازه ذرات، گرانروی و کاهش پایداری گردید.

دوره ۱۴، شماره ۶۹ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
صمغ فارسی یک صمغ آنیونی است که به طور طبیعی از درخت بادام کوهی ترشح می­شود. متاسفانه اطلاعاتی در خصوص اتصالات این صمغ با پروتئین­های حرارت­دیده در دسترس نیست. هدف از این تحقیق بررسی اثر اعمال حرارت بر ویژگی ایزوله پروتئین آب پنیر و کمپلکس­های حاصله با صمغ فارسی می­باشد. بدین منظور ابتدا اثر مدت زمان اعمال تیمار حرارتی۸۰ درجه سانتی­گراد بر کدورت پروتئین (۴pH = ) و سپس بر ویژگی کمپلکس­های حاصله به عنوان تابعی از زمان حرارت­دهی پروتئین (۰ تا ۳۵ دقیقه) بررسی شد. سپس اثر زمان حرارت­دهی (۱۵، ۲۵ و ۳۵ دقیقه) و نسبت پروتئین حرارت­دیده به صمغ فارسی (۲:۱، ۱:۱، ۱:۲، ۱:۵، ۱:۱۰ و ۱:۲۰) بر میزان ترکیبات تشکیل­دهنده دو فاز مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش زمان حرارت­دهی، کدورت نمونه­های پروتئین به طور معنی­داری افزایش پیدا کرد. اما این محلول­ها به دلیل تشکیل توده­های پروتئینی ناشی از برهم­کنش پروتئین-پروتئین، بسیار ناپایدار بودند. افزودن صمغ فارسی باعث تشکیل کمپلکس­های پروتئین-پلی­ساکارید و افزایش معنی­داری در پایداری آن­ها شد. رفتار جریان کمپلکس­ها رفتار رقیق­شونده با برش همراه با ایجاد حلقه هیسترزیس در منحنی­های رفت و برگشت و افزایش چشمگیری در ویسکوزیته (در درجه برش ۰ تا ۱-s۱۰۰) نسبت به محلول­های شاهد بود که همگی تاییدی بر ایجاد کمپلکس بین صمغ و پروتئین تیماردیده است. بیشترین میزان بیوپلیمرها در فاز رسوب پس از ۳۵ دقیقه حرارت­دهی حاصل شد و با افزایش نسبت صمغ به پروتئین، میزان صمغ در فاز رسوب و یا به عبارتی میزان کمپلکس­های نامحلول افزایش پیدا کرد.

دوره ۱۵، شماره ۷۴ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده

رنگ‌دهنده‌های غذایی با هدف جبران افت رنگ در حین فرآیند و افزایش بازارپسندی محصولات غذایی استفاده می‌شوند. رنگدانه‌های طبیعی به واسطه ایمنی بالا و دارابودن ویژگی‌های عملکردی متفاوت از ارزش قابل توجهی برخوردار هستند. از جمله رنگدانه‌های مورد بررسی می‌توان به رنگ زرد کورکومین اشاره کرد. این ترکیب از ریزوم گیاه زردچوبه (.Curcuma longa L) به دست می‌آید. در این پژوهش بهینه‌سازی شرایط استخراج کورکومین با حلال به روش خیساندن انجام شد و از روش رویه سطح پاسخ و طرح مرکب مرکزی به منظور بررسی تاثیر نسبت حلال به ماده جامد ( ۲ و ۷۵/۱، ۵/۱ )، نسبت استن به اتانول ( ۱۰۰ و ۵۰ ، ۰ ) و زمان ( ۴۸ و ۳۶، ۲۴ ساعت) بر راندمان کورکومین استخراج شده از ریزوم زردچوبه و بهینه‌سازی عملیاتی فرآیند استخراج کورکومین بهره گرفته شد. براساس نتایج به دست آمده در این تحقیق، نسبت حلال به ماده جامد، نسبت حلال‌ها به یکدیگر و زمان به ترتیب موثرترین فاکتورها بر استخراج کورکومین هستند. براساس آزمایش‌های انجام شده، شرایط بهینه استخراج کورکومین جهت دستیابی به بیشترین راندمان (۸۲/۳ میلی گرم بر لیتر) شامل نسبت حلال به ماده جامد (۲)، نسبت استن (۱۰۰ درصد) و زمان ۴۸ ساعت تعیین گردید.

دوره ۱۵، شماره ۸۰ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده

در این پژوهش، توانایی مخمر ساکارومایسس سرویزیه PTCC۵۰۵۲ در جذب آفلاتوکسین M۱ مورد بررسی قرار گرفت. به منظور افزایش عملکرد مخمر در محیط واکنش، مخمر تحت فرایند تثبیت سلولی بر حامل سرامیکی، از جنس آلوماسیلیکات قرار گرفت و فرایند تثبیت مخمر روی این سرامیک بررسی شد. سپس محلول آفلاتوکسین M۱ با غلظت ۲/۰ میکروگرم در کیلوگرم در زمان های ۵، ۱۰و ۲۰ دقیقه از روی بستر سرامیکی آلوماسیلیکات حاوی مخمر تثبیت شده (به دو روش زنده و غیر زنده) عبور داده شد. نتایج نشان داد، تثبیت مخمر زنده نسبت به مخمر مرده روی سرامیک آلوماسیلیکات در زمان ۴۸ ساعت در مقایسه با مدت زمان ۲۴ ساعت بهتر صورت پذیرفت (p<۰,۰۵) و میزان باقی مانده آفلاتوکسین M۱ در محلول پس از گذشت زمان ۲۰ دقیقه سیرکولاسیون حداقل بوده و حداکثر مقدار این کاهش در میزان آفلاتوکسین M۱ موجود به ۷۰ درصد، رسید. بستر آلوماسیلیکات حاوی مخمر تثبیت شده به صورت زنده در مقایسه با آلوماسیلیکات حاوی مخمر تثبیت شده به صورت غیر زنده، آفلاتوکسین M۱ محلول را به طور معناداری(در سطح اطمینان ۹۵%) کاهش داد. بنابراین نتایج این تحقیق نشان داد سرامیک آلوماسیلیکات می‌تواند به عنوان یک بستر مناسب جهت تثبیت مخمر به منظور حذف آفلاتوکسین مورد استفاده قرار گیرد.

دوره ۱۵، شماره ۸۰ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده

درون پوشانی یکی از مؤثرترین روش های افزایش قابلیت زنده مانی باکتری های پروبیوتیک است. در این مطالعه امکان استفاده از پوشش آلژینات-سیلیس به منظور درون پوشانی لاکتوباسیلوس کازئی مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور، فرآیند درون پوشانی با آلژینات سدیم ۱/۵ درصد وسه سطح مختلف از سیلیس (۵، ۱۰ و ۱۵ درصد حجمی/ حجمی) با روش اکستروژن انجام شد. زنده مانی باکتری های آزاد و درون پوشانی شده در دمای ۴ درجه سانتی گراد طی ۲۸ روز بررسی گردید. واکنش شیمیایی و ایجاد پیوند میان ژل آلژینات و سیلیس بوسیله طیف سنجی FT-IR تأیید شد. با اضافه شدن سیلیس، اندازه کپسول ها افزایش یافت ولی تأثیری بر راندمان درون پوشانی نداشت . نتایج نشان داد تعداد سلول های آزاد پس از اتمام زمان نگهداری ۳۲/۳ سیکل لگاریتمی کاهش یافت، درحالی که نمونه ای آلژینات و آلژینات با ۵ درصد سیلیس در قابلیت زنده مانی باکتری در مدت زمان ۱۴ روز مشاهده نگردید. با افزایش غلظت سیلیس، تعداد باکتری های زنده در طی دوران نگهداری کاهش یافت.

دوره ۱۶، شماره ۸۷ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده

روش­های تولید ماست چکیده از روش­های سنتی و پر زحمت مانند جدا کردن قسمتی از فاز سرمی در کیسه­های پارچه­ای تا روش­های پیچیده­تر، استفاده از روش­های مناسب­تر تولید مانند روش فرآیند بدون آب­گیری (wheyless) توسط پودرهای پروتئینی حاصل از شیر را ضروری می­سازد. لذا در این پژوهش اثر اجزاء مختلف فرمولاسیون ماست چکیده از جمله کنسانتره پروتئین شیر (mpc)، پودر آب پنیر (cwp) و صمغ کنجاک بر ویژگی­های رئولوژیکی ماست چکیده با استفاده از طرح متقاطع مخلوط–فرآیند مورد بررسی قرار گرفت و سپس این خصوصیات با استفاده از مدل­ای به دست آمده با استفاده از الگوریتم کرم شب تاب بهینه گردید. نتایج حاصل از آزمون اصلاح شده اکسترژن برگشتی-آنالیز پروفیل بافت نشان داد که با افزایش میزان صمغ کنجاک سختی، چسبندگی و نیروی چسبندگی نمونه­ها به طور معنی­داری به ویژه برای نمونه­های حاوی cwp بالاتر افزایش یافت در حالی­که در مقادیر بالای صمغ کنجاک با افزایش میزان mpc و کاهش میزان cwp پیوستگی کاهش نشان داد. همچنین نتایج حاصل از آزمون کرنش متغیر نشان داد که با افزایش میزان صمغ کنجاک  G' LVE ، G" LVE، γc ، τy ،   τf  و Gf  نمونه­ها نیز به طور معنی­دار به ویژه برای نمونه­های حاوی cwp بالاتر افزایش پیدا کرد. نتایج بهینه درصد ترکیبات مختلف برای دستیابی به حداکثر سختی، پیوستگی،  G' LVE ، G" LVE، γc ، τy ،   τf  ، Gf و حداقل چسبندگی، نیروی چسبندگی و       G" LVE استفاده از الگوریتم کرم شب­تاب در فضای مؤلفه­های اصلی نشان داد که مقادیر بهینه به دست آمده از mpc و صمغ کنجاک واریانس بیشتری از داده‌های مربوط به پارامترهای رئولوژیکی را به خود اختصاص داده­اند که نشان دهنده اهمیت و نقش مؤثر تقریباً یکسان صمغ کنجاک و mpc بر بهبود خواص رئولوژیکی ماست چکیده بود.


دوره ۱۶، شماره ۸۷ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده

در این تحقیق اثر مقادیر مختلف صمغ کنجاک ( ۲/۰ تا ۶/۰ درصد)، میزان چربی ( ۱۸ تا ۲۵ درصد) و فشار هموژن (۱۰۰ تا ۲۰۰ بار) بر ویژگی های رئولوژیکی خامه کم چرب مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون اکستروژن برگشتی نشان داد که با افزایش میزان فشار هموژن، صمغ کنجاک و چربی، سختی، قوام و چسبندگی نمونه ها به طور معنی دار افزایش یافت. افزایش همزمان فشار هموژن و چربی نیز منجر به تشدید چسبندگی نمونه ها شد که نشان دهنده اثر سینرزیستی چربی و فشار هموژن بر روی چسبندگی نمونه ها بود. نتایج حاصل از آزمون برشی پایا نیز نشان داد که شاخص جریان (n) تمامی نمونه ها کمتر از یک بود که نشان دهنده رفتار شل شونده با برش (سودوپلاستیک) نمونه های خامه بود. همچنین با افزایش میزان چربی شاخص رفتار جریان نمونه ها به طور معنی دار کاهش و ضریب قوام افزایش یافت. افزایش صمغ کنجاک و فشار هموژن به تنهایی هیچگونه اثر معنی داری بر شاخص رفتار جریان نمونه ها نداشتند. به منظور بهینه سازی صفات در این تحقیق، سختی، قوام، شاخص قوام، حداکثر و رفتار جریان حداقل، در نظر گرفته شدند که با توجه به صفات مذکور، میزان فشار هموژن ۵۱/۱۴۶ بار، مقدار چربی ۰۱/۱۸ درصد و غلظت صمغ کنجاک ۵۹/۰ درصد به دست آمد.

دوره ۱۶، شماره ۸۸ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

موسیلاژ دانه‌های گیاهی یکی از مهم‌ترین هیدروکلوئید‌های مورد استفاده در صنایع غذایی به‌علت توانایی ایجاد ساختار و پیکره، ویژگی‌های امولسیون‌کنندگی، قوام‌دهی و جنبه‌های رژیمی می‌باشند. این پژوهش با هدف بررسی اثر جایگزینی موسیلاژ دانه "به" بر ویژگی‌های فیزیکی‌شیمیایی (pH، وزن مخصوص، مقاومت به ذوب و افزایش حجم)، بافت و حسی بستنی وانیلی انجام گرفت. بدین منظور موسیلاژ در ۵ سطح (۰، ۲۵، ۵۰، ۷۵ و ۱۰۰ درصد) به‌عنوان جایگزین کربوکسی‌متیل‌سلولز در فرمولاسیون بستنی استفاده گردید. نتایج نشان داد با افزایش نسبت جایگزینی، میزان مقاومت به ذوب، وزن مخصوص و افزایش حجم به‌طور معنی‌داری افزایش یافت (۰۵/۰p<). همچنین افزودن این موسیلاژ اثر معنی‌داری بر pH مخلوط بستنی نداشت (۰۵/۰p>). یافته‌ها مشخص کرد که افزودن موسیلاژ باعث کاهش سفتی گردید (۰۵/۰p<). بر اساس نتایج ارزیابی حسی، اضافه کردن موسیلاژ باعث افزایش مقبولیت کلی بستنی نزد مصرف‌کنندگان شد. به‌طور کلی و با توجه به تمامی ویژگی‌های مورد ارزیابی می‌توان عنوان کرد که نمونه با سطح جایگزینی ۱۰۰% موسیلاژ دانه "به" از کیفیت بالاتری نسبت به سایر تیمارها به‌ویژه نمونه کنترل دارای کربوکسی‌متیل‌سلولز برخوردار بود.

دوره ۱۸، شماره ۱۱۷ - ( آبان ۱۴۰۰ )
چکیده

در  این پژوهش اثر مقادیر مختلف عصاره بذر کتان (۰، ۵/۲، ۵، ۵/۷، ۱۰، ۵/۱۲ و ۱۵درصد) بر ویژگی های فیزیکوشیمیایی و رئولوژیکی کشک مورد بررسی قرار گرفت و و سپس به منظور درک بهتر اثر عصاره بذر کتان بر خصوصیات مورد ارزیابی آنالیز حساسیت مدلهای رگرسیونی منتخب انجام شد. نتایج آنالیز واریانس نمونه ها نشان داد که اثر غلظت عصاره بذر کتان بر روی رطوبت، چربی، پروتئین، pH و حلالیت نمونه های کشک معنی‌دار بود به طوری که مطابق نتایج آنالیز حساسیت به ازای افزایش هر یک درصد عصاره بذر کتان حدود ۳۸/۴ درصد به رطوبت، ۸۲/۱۱ درصد به چربی و ۷۸/۰ درصد به pH نمونه ها اضافه گردید. همچنین به ازای افزایش هر یک درصد عصاره بذر کتان حدود ۰۱/۷ درصد از پروتئین و ۷۲/۲ درصد از حلالیت نمونه ها کاسته شد. لذا مطابق نتایج آنالیز حساسیت، چربی بالاترین حساسیت و pH کمترین حساسیت را نسبت به تغییرات عصاره کتان را در مقایسه با ویژگی های فیزیکوشیمیایی مورد ارزیابی داشتند. نتایج بررسی رفتار جریان برشی پایا نمونه ها نیز نشان داد که شاخص جریان رفتار تمامی نمونه ها کمتر از ۱ بود که نشان دهنده رفتار شل شونده با برش (سودوپلاستیک) نمونه های پودر کشک بود. همچنین نتایج آنالیز واریانس نمونه ها نشان داد که اثر غلظت عصاره بذر کتان بر روی همه پارامتر های مدل هرشل بالکلی (شاخص رفتار جریان، ضریب قوام و تنش تسلیم) معنی‌دار بود به طوری که به ازای افزایش هر یک درصد عصاره بذر کتان حدود ۹ درصد به ضریب قوام نمونه ها و ۰۳/۹ درصد به تنش تسلیم نمونه ها اضافه گردید. همچنین به ازای افزایش هر یک درصد عصاره بذر کتان از ۰ تا ۱۲ درصد حدود ۲/۸ درصد از شاخص رفتار جریان نمونه ها کاسته شد (رفتار شل شونده با برش افزایش یافت).

صفحه ۱ از ۱