جستجو در مقالات منتشر شده
۵ نتیجه برای میزانی
دوره ۱۸، شماره ۱۲۱ - ( اسفند ۱۴۰۰ )
چکیده
مطالعات اپیدمیولوژیک اخیر نقش مهم سبزیجات کروسیفراز مانند جوانه بروکلی را به واسطه فعالیت ضد سرطانی یک ترکیب ایزوتیوسیانات به نام سولفورافان نشان می دهد.جوانه بروکلی دارای مقادیر بیشتری از ترکیبات ضد سرطان،آنتی اکسیدان، پلی فنولیک نسبت به کلم بروکلی است. هدف از این پژوهش،استفاده از جوانه بروکلی در تولید اِسموتی سبزیجات به عنوان یک نوشیدنی- میان وعده مغذی و سلامتی بخش می باشد.بر این اساس،جوانه بروکلی در ۶ سطح (۰%، ۲,۵%، ۵%، ۷.۵%، ۱۰%،۱۲.۵% و۱۵%) به ِاسموتی شامل (هویج،سیب،اسفناج،آووکادو،پرتقال،لیموترش،اِستویا و صمغ ژلان) افزوده شد.ویژگی های فیزیکوشیمیایی،مقادیر ترکیبات زیست فعال (فنولیک،ظرفیت آنتی اکسیدانی و کلروفیل)،خصوصیات رئولوژیکی دینامیک و حسی در طی ۱۴ روز نگهداری در دمای ۵ درجه سلسیوس بررسی شد.نتایج نشان داد افزودن جوانه بروکلی به اِسموتی تا ۱۵% باعث هم افزایی ترکیبات فنولیک،آنتی اکسیدان به ترتیب به میزان ۳۸% و ۲۴% گردید. ویژگی های رئولوژیکی استاتیک نمونه ها با مدل هرشل –بالکلی مطابقت داشت و همه نمونه ها پس از تنش تسلیم ،رفتار یک سیال روان شده با برش را نشان دادند. رفتار دینامیک نمونه های اِسموتی نیز بررسی و ویژگی های ویسکوالاستیک آن از جمله مدول های ذخیره و افت وکرنش در محدوده ی ویسکوالاستیک خطی تعیین شد.کلیه نمونه ها رفتار یک ژل ضعیف از خود نشان دادند که برای یک نوشیدنی غلیظ نظیر اِسموتی مناسب بود. بر اساس نتایج ارزیابی حسی،بیش ترین پذیرش کلی مربوط به نمونه اِسموتی حاوی ۱۲.۵% جوانه بروکلی بود و استفاده از درصد بیشتر از آن اثر نامطلوبی بر خواص حسی نشان داد.بدین ترتیب اِسموتی سبز فرموله شده با جوانه بروکلی در سطح ۱۲.۵% را می توان به عنوان یک نوشیدنی - میان وعده سلامتی بخش جدید معرفی نمود.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۳ - ( اردیبهشت ۱۴۰۱ )
چکیده
پنیر کوپه یکی از پنیرهای سنتی ایرانی است که در این تحقیق اثر زمان رسیدن بر روی ویژگی های فیزیکو شیمیایی آن در مدت ۱۸۷ روز مورد بررسی قرارگرفت. در این مدت مقدار اندیس رسیدگی و pH بصورت معنی داری افزایش پیدا کرد در حالیکه "نمک در ماده خشک" کاهش پیدا کرد(p<۰,۰۵) . حداکثر تانژآنت دلتا(TD) مابین ۳۵/۰ تا ۴/۰ متغییر بود. منحنی گرماسنجی پویشی تفاضلی(DSC) در مرحله سرمایش برای چربی استخراج شده از پنیرهای رسیده در روزهای ۷ ،۳۷، ۶۷ و ۱۲۷ دو پیک اگزوترم، برای پنیر روز ۹۷ سه پیک اگزوترم و برای پنیر روز ۱۸۷ دو پیک اگزوترم و یک پیک اندوترم را نشان داد. نتایج "تحلیل مولفه اساسی" (PCA) نشان داد که دو مولفه PC۱ و PC۲ پنیرها را به چهار گروه متفاوت تقسیم کردند و PC۳ تنها یک گروه که شامل پنیر روز۱۲۷ بود را شناسایی کرد که دارای همبستگی بالایی با "رطوبت در ماده خشک بدون چربی"، "نمک در ماده خشک" و "چریی در ماده خشک" بودند. نتایج تحلیل آزمون همبستگی نشان داد که ویژگی های شیمیایی فوق الذکر همبستگی معنی داری با TD داشتند(p<۰,۰۵) . این ویژگی ها بیشترین تاثیر را بر روی خصوصیات فیزیکی پنیر داشتند و می توان با بهینه کردن آنها کیفیت مناسب را ایجاد کرد.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۶ - ( مرداد ۱۴۰۱ )
چکیده
شیر کاکائو نوعی نوشیدنی محبوب لبنی بر پایه شیر است که گسترش آن می تواند نقش موثری در نزدیک شدن به سرانه مناسب مصرف لبنیات در کشور داشته باشد.جهت پایداری این محصول از پایدارکننده های متفاوتی در صنعت استفاده می شود که رایج ترین آن کاراگینان ها هستند. که به دلیل وارداتی بودن این محصول بر روی قیمت تمام شده محصول هم تاثیر دارد. هدف اصلی این تحقیق بررسی اثر پایداری نشاسته استیله به همراه کاپا و یوتا کاراگینان بر روی شیر کاکائو پاستوریزه می باشد.که از نظر ویژگی های استاندارد شیر کاکائو و رئولوژی مورد بررسی قرار گرفته است.. به این ترتیب آزمایشات اولیه شامل ویژگی های فیزیکو شیمیایی برای نمونه هایی که دارای میزان متفاوتی از ترکیب نشاسته و کاپا و یوتاکاراگینان هستند انجام شده است.آزمون های اولیه شیر کاکائو شامل اندازه گیری pH و اسیدیته و ماده خشک بدون چربی و هم چنین ارزیابی حسی روی کلیه نمونه ها صورت گرفت.بررسی اولیه پایداری , میزان ته نشینی با استفاده از سانتریفوژ انجام شد. با توجه به نتایج بدست آمده ۴ نمونه به عنوان نمونه هایی که خواص حسی و فیزیکو شیمیایی مناسب تری دارند از بین ۲۸ تیمار انتخاب شد و آزمون های رئولوژی بر روی این نمونه ها انجام گرفت. برای بررسی بهتر نتایج از سه مدل هرشل بالکلی استوالد و بینگهام استفاده شده است و که میزان R در مدل هرشل بالکلی برابر با ۰,۹۹۷۶۱ که مطابقت بیشتری با نتایج داشت.در نهایت با توجه به نتایج رئولوژی نمونه ایی که دارای میزان نشاسته بیشتری )تیمار۱) در بین نمونه های منتخب بود به عنوان نمونه برگزیده شناخته شد که حاوی میزان ۵۰% نشاسته استیله در ترکیب پایدارکننده بوده است.
دوره ۱۹، شماره ۱۳۰ - ( آذر ۱۴۰۱ )
چکیده
هدف از این مطالعه استخراج پروتئین سیبزمینی با تلفیق فرآیند فراپالایش و دیافیلتراسیون در زمانهای مختلف (۹۰، ۲۸۵ و ۴۸۰ دقیقه) و سپس بررسی خصوصیات فیزیکوشیمیایی و عملکردی پروتئین حاصل میباشد. برای این منظور پروتئین تراوه و ناتراوه تغلیظ شده در زمانهای مختلف از لحاظ خصوصیات عملکردی (حلالیت، ظرفیت جذب آب و روغن، اندیس فعالیت امولسیون کنندگی و اندیس پایداری امولسیون) با پروتئین سیبزمینی شاهد مقایسه شدند. در پروتئین ناتراوه و نمونه شاهد با افزایش pH از ۳ تا ۷ بهطور معنیداری (۰۵/۰>p) حلالیت افزایش یافت اما با افزایش pH از هفت تا نه بهطور معنیداری (۰۵/۰>P) از میزان حلالیت کاسته شد. بااینوجود در نمونههای پروتئین تراوه با افزایش pH از سه تا نه بهطور معنیداری (۰۵/۰>P) میزان حلالیت افزایش یافت. علاوه براینها مشخص شد که میزان حلالیت پروتئینها ناتراوه بهطور معنیداری (۰۵/۰>P) بالاتر از پروتئینهای تراوه و پروتئین سیبزمینی شاهد بود. نمونههای پروتئین ناتراوه بهطور معنیداری (۰۵/۰>p) دارای ظرفیت جذب آب بالاتری نسبت به پروتئینهای تراوه و نمونه پروتئین شاهد داشتند. ظرفیت جذب روغن پروتئینها نیز بهطور معنیداری (۰۵/۰>P) وابسته به زمان دیافیلتراسیون و نوع فرآیند بود. بهطوریکه با افزایش زمان دیافیلتراسیون ظرفیت جذب روغن پروتئینها ناتراوه و تراوه کاهش یافت. همچنین مشخص شد که ظرفیت جذب روغن پروتئینهای ناتراوه (g oil/ g protein ۰۹/۵۹ دیافیلتراسیون ۹۰ دقیقه) بهطور معنیداری (۰۵/۰>P) بیشتر از پروتئینهای تراوه (g oil/ g protein ۱۳/۳۲ دیافیلتراسیون ۹۰ دقیقه) بود. اندیس فعالیت امولسیفایری و اندیس پایداری امولسیون با افزایش زمان دیافیلتراسیون در نمونههای ناتراوه بهطور معنیداری افزایش یافت اما این شاخصها با افزایش زمان دیافیلتراسیون در نمونههای پروتئین تراوه بهطور معنیداری کاهش یافتند. آنالیز حرارتی پروتئین ناتراوه در مقایسه با پروتئین نمونه شاهد نشان داد که پروتئین ناتراوه سیبزمینی (۳۵/۰ ± ۸۵/۱۸ گرم آب به ازای هر گرم پروتئین در زمان ۴۸۰ دقیقه) دارای ظرفیت جذب آب بالاتری میباشد.
دوره ۲۰، شماره ۱۳۴ - ( فروردین ۱۴۰۲ )
چکیده
امروزه پاستا یکی از محصولات غذایی پر مصرف است و استفاده از سبوس در فرمولاسیون آن راهکاری مناسب جهت تولید محصول مغذی و غنی از ترکیبات فیبری می باشد. وجود اسید فیتیک در سبوس به دلیل تشکیل کمپلکس با ترکیبات ریزمغذی و از دسترس خارج کردن آنها، عاملی محدود کننده ای محسوب میشود و حذف یا کاهش آن برای استفاده از سبوس ضروری است. در پژوهش حاضر ابتدا سبوس خام در دو مش ۹۰ و ۱۲۰ میکرومتر، آسیاب گردید. هریک از نمونه ها تحت فرآوری حرارتی/ رطوبتی در درون اتوکلاو /آون به ترتیب با دمای ۱۲۱ و ۱۵۰درجه به مدت ۹۰ و ۲۰ دقیقه قرار داده شدند. نمونه های فرآوری شده به مقادیر ۵/۲، ۵ و ۵/۷ درصد با آرد پاستا مخلوط و خواص رئولوژیکی خمیر حاصله توسط آزمون میکسولب بررسی و نمونه با خواص مطلوب در تولید پاستای فرمی سبوس دار از نوع سدانو انتخاب شد. در این پژوهش اندازه گیری فیبر نا محلول در شوینده ی اسیدی بر اساس روش ون سوست، و اندازه گیری اسید فیتیک با استفاده از روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا انجام شده است. نتایج آزمونها نشان داد که غنی کردن پاستای فرمی سدانو با سبوس فرآوری شده به روش اتوکلاو آون در مقادیر ۵ و ۵/۷ درصد باعث بهبود پارامترهای رئولوژیکی خمیر شده است. در نهایت، نمونه پاستای حاوی سبوس فرآوری شده به روش تلفیقی اتوکلاو /آون با مش ۹۰ و میزان ۵%، با کمترین میزان افت پخت ، مناسب ترین خواص رئولوژیکی و ویژگی های حسی مشابه با پاستای شاهد به عنوان بهترین تیمار این پژوهش معرفی گردید.