جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای میرمجیدی هشتجین


دوره ۱۴، شماره ۷۱ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده در دهه گذشته تلاش­ زیادی جهت به کارگیری پوشش­های زیست تخریب­پذیر به جای پلیمرهای سنتزی صورت گرفته است. در این تحقیق از ژلاتین برای تولید فیلم خوراکی استفاده شد و جهت تقویت خصوصیات مثبت و تضعیف ویژگی­های منفی سطوح مختلفی از کربوکسی متیل سلولز(CMC[aj۱] [M,۲] ) (۰و۲۵و۵۰و۷۵و۱۰۰درصد[aj۳] [M.۴]  (وزنی/وزنی)) در فرمولاسیون به کار رفت و خصوصیات فیزیکی و مکانیکی فیلم­های تولیدی مورد ارزیابی و مطالعه قرار گرفت و در نهایت فرمولاسیون بهینه انتخاب شد. بر اساس نتایج بدست آمده از آزمون شفافیت فیلم های بدست آمده مشخص شد که بیشترین شفافیت مربوط به فیلم حاوی ۱۰۰ درصد CMC و کمترین شفافیت مربوط به فیلم ۱۰۰ درصد ژلاتین بود. افزایش درصد ژلاتین تاثیر معنی­دار (p<۰.۰۵) و هم­سو بر روی حلالیت فیلم تولیدی داشت در صورتی که با افزایش سهم CMC در فیلم این صفت کاهش پیدا کرد. ارزیابی نتایج مربوط به نفوذ بخار آب [aj۵] [M.۶] که یکی از مولفه­های مهم در صنایع بسته­بندی است نشان داد که با افزودن CMC به فرمولاسیون فیلم تولیدی در برابر نفوذ بخار آب مقاومت بیشتری از خود نشان داد. ژلاتین به شدت باعث کاهش درصد کشش فیلم شد در صورتی که افزودن CMC نتیجه عکس داد. از طرف دیگر با افزایش درصد ژلاتین مقاومت به کشش به صورت معنی­داری زیاد شد ولی افزایش سهم CMC باعث کاهش مقاومت اولیه کشش شد. در نهایت بهینه­سازی آمار و ارقام این تحقیق نشان داد که بهترین فیلم مربوط به نمونه­ای بود که نسبت ژلاتین به CMC در آن ۵۰/۵۰ بود.  [aj۱]موارد این چنینی برای اولین بار تعریف می شود و مخفف آن در پرانتز گذاشته می شود  [M.۲]کاملا درست است، اصلاح شد.  [aj۳]درصد بر اساس چه چیزی است    [M.۴]اصلاح شد. ممنونم  [aj۵]جمله بندی اشکال دارد  [M.۶]اصلاح شد. متشکرم

دوره ۱۶، شماره ۹۱ - ( شهریور ۱۳۹۸ )
چکیده

هدف از این پژوهش، تولید یک نوشیدنی فراسودمند هلو است. بدین منظور، فرمولاسیون این نوشیدنی شامل پروتئین آب­پنیر (%۵-۱)، استویا (%۰۸/۰-۰۴/۰) به عنوان جایگزین شکر و اینولین (%۸-۴) به­وسیله روش سطح پاسخ و در قالب یک طرح مرکب مرکزی بهینه­سازی شد. یافته­ها نشان دادند که بریکس نمونه­ها به طور قابل توجهی با افزایش پروتئین آب­پنیر یا اینولین ارتقاء پیدا کرد ولی استویا از تاثیر معنی­داری بر آن برخوردار نبود. مشـاهده شد که پروتئین آب­پنیر به­صـورت معنـی­داری باعث افزایش رسوب و اینولین باعث کاهش آن شد. با این حال، هر دو به گونه معنی­داری افزایش کدورت را به همراه داشتند. استویا نیز از تاثیر معنی­داری بر رسوب و کدورت برخوردار نبود. با استفاده از روش سطح پاسخ، چهار نمونه شامل نمونه دارای کم­ترین رسوب (کد ۱)، نمونه دارای کم­ترین رسوب و بیش­ترین استویا (کد ۲)، نمونه دارای کمترین رسوب و بیشترین پروتئین (کد ۳) و نمونه دارای کمترین رسوب، بیشترین استویا و بیشترین پروتئین (کد ۴) برگزیده شدند. نتایج نشان داد که همه نمونه­ها دارای یک رفتار غلیظ­شونده با برش هستند. اگرچه تفاوت­های بسیار جزئی بین شاخص­های رفتار جریانی آن­ها مشاهده شد. از نقطه­نظر ویژگی­های حسی شامل طعم، بو و احساس دهانی نیز تفاوت معنی­داری بین این چهار نمونه مشاهد نشد ولی پذیرش کلی نمونه کد ۲ به­طور معنی­داری بهتر از نمونه کد ۱ بود اگرچه تفاوت معنی­داری با نمونه کد ۳ و ۴ نداشت. در پایان، می­توان نمونه کد ۲ (پروتئین آب­پنیر ۱۹/۱، استویا ۰۸/۰ و اینولین ۳۴/۷ درصد وزنی/وزنی) را به عنوان نمونه دارای کمترین رسوب (حدود ۱۰%) و بالاترین کیفیت ارگانولپتیک به عنوان بهترین نمونه معرفی نمود.


 

دوره ۱۷، شماره ۱۰۲ - ( مرداد ۱۳۹۹ )
چکیده

در سال‌های اخیر پژوهش‌های گسترده‌ای در استفاده از پوشش‌های خوراکی در بسته‌بندی مـواد غذایی انجام گرفته است. امروزه استفاده از پوشـش‌های خـوراکی به دلیل تمایل مشتریان بر خـریداری محصولاتی که تازگی و طراوت خود را حفـظ می‌کنند، افزایش یافته است. در این پژوهش، پوششی خوراکی بر پایه درصدهای مختلف پودر عصاره هیدروالکلی ۷۰ درصد جلبک در غلظت های ۵/۰ تا ۵/۱ درصد اسپیرولینا پلاتنسیس به همراه درصدهای ثابتی از پودر ژلاتین (۲ درصد) و پودر کیتوزان (۱ درصد) و گلیسرول (۱ درصد) بر اساس آزمایش­های پیشین به عنوان روان‌کننده بر روی برگه‌های کیوی استفاده شد. ویژگی‌های فیزیکوشیمیایی شامل میزان رطوبت، pH، اسیدیته قابل تیتر، رنگ‌سنجی، فنل تام، ویژگی‌های تغذیه‌ای شامل میزان پروتئین، آهن و اسید آسکوربیک، ارزیابی حسی و میکروبی نمونه فاقد پوشش و تیمارهای مختلف حاوی پوشش خوراکی در زمان صفر تولید و روزهای هفتم و چهاردهم نگهداری در دمای محیط در بسته‌بندی پلی‌اتیلن بررسی گردید. نتایج حاصل از آزمون‌های فیزیکوشیمیایی بیانگر افزایش میزان رطوبت، اسیدیته و فنل تام با افزایش میزان اسپیرولینا پلاتنسیس در تیمارهای پوششی مختلف بود. نتایج رنگ سنجی نشان داد که با افزایش میزان درصد اسپیرولینا شفافیت تیمارها کاهش یافت. بررسی نتایج ارزیابی تغذیه‌ای نشان داد که با افزایش میزان اسپیرولینا پلاتنسیس در بین تیمارها میزان پروتئین، آهن و اسید اسکوربیک به طور معنی‌داری افزایش یافت (p<۰,۰۵). همچنین افزایش میزان اسپیرولینا پلاتنسیس طعم و رنگ تیمارها مؤثر بود که توسط ارزیاب‌های حسی تشخیص داده شد. نتایج نشان داد اثر افزایش اسپیرولینا پلاتنسیس بر کاهش رشد میکروبی قابل توجه است.

 

دوره ۱۷، شماره ۱۰۷ - ( دی ۱۳۹۹ )
چکیده

گیاه سالیکورنیا با نیاز آبی ‌کم و مقاوم به خشکی و شوری، یکی از گیاهان هالوفیت (شوری­ پسند) است که به ­خوبی در اراضی شور با درصد نمک بالا رشد می­ کند و منبع مهمی از ترکیبات غذایی، ویتامین‏ها و همچنین آنتی­ اکسیدان‏ها است. به­ دلیل ساختار ویژه فیزیولوژیکی این گیاه، فساد سریع آن در مراحل پس از برداشت، سبب تخریب و کاهش ارزش­های تغذیه­ ای آن شده و ضایعات پس از برداشت این گیاه را افزایش می­دهد. به همین دلیل به­ کارگیری تیمارهای مناسب پس از برداشت به­ منظور افزایش قابلیت ماندگاری و حفظ ارزش­های تغذیه ­ای این گیاه ضروری می­ باشد. از آنجا که تاکنون تحقیقات جامعی در راستای فناوری­های پس از برداشت سالیکورنیا به­ منظور افزایش عمر ماندگاری و حفظ کیفیت تازه­ خوری آن انجام نشده­ است لذا همگام با توسعه کشت و تولید این گیاه در مناطق مختلف کشور، این پژوهش با هدف بررسی و معرفی مناسب­ترین شرایط نگهداری این گیاه انجام شد. نگهداری محصول در شرایط محیط (دمای  oC۲۵) نشان داد که سالیکورنیای تازه تا مدت حداکثر ۳ روز از ظاهر و بازارپسندی مناسب برخوردار می­ باشد. نتایج ارزیابی وضعیت ظاهری سالیکورنیا و میزان افت وزن آن در مدت نگهداری نشان داد که در شرایط سردخانه (دمای oC ۴) و رطوبت نسبی کنترل شده (۹۰ تا ۹۵ درصد)، ویژگی­های ظاهری، فیزیکوشیمیایی و در نتیجه بازارپسندی سالیکورنیا در مقایسه با دما و شرایط محیط بهتر حفظ شده و میزان افت وزن محصول نیز کمتر بود. تاثیر مدت زمان نگهداری، دما و نیز اثر متقابل آن­ها بر افت وزن گیاه سالیکورنیا معنی ­دار (۰/۰۰۱P<) بود. علاوه بر این، به غیر از اسیدیته، مدت زمان نگهداری بر میزان رطوبت، شدت تنفس، شوری و pH گیاه اثر معنی­ داری (۰/۰۰۱P<) داشت.
 

صفحه ۱ از ۱