جستجو در مقالات منتشر شده
۶ نتیجه برای میرحاج
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده
سخن در حضور یا غیبت «معنی» است. عقل و منطق حکم میکند که حضور «معنی» امری عقلانی باشد و وظیفه خواننده زدودن حجابها و دریافت معانی و مقاصدی باشد که به کمک نشانههای لفظی مطرح شدهاند. در این فرایند، نکته قابلتأمّل آن است که انتخاب و نامگذاری این نشانههای لفظی برای مضامین و معانی و مدلولات، با توجه به ویژگیها و عملکردی است که برای تمامی بینندگان و مخاطبان آن مدلول، قابل لمس و مشاهده است؛ از این رو زوایای پنهان در این نامگذاری نقشی ندارند. با این تحلیل، بهانه مسبوقبودن معنی به تئوریهای هر عصر، رنگ میبازد و معنی، امری متعین خواهد شد. البته مراد از تعیّن مخالفت با قرائتها و برداشتهای گوناگون نیست، بلکه این استنتاجات تا زمانی میتوانند پذیرفتنی باشند که با قوانین زبانی همخوانی داشته باشند و قرائتهای استنباطشده با یکدیگر تعارضی نداشته باشند. در این فرایند معنییابی، دلالتهای داخلزبانی و خارجزبانی تأثیرگذار هستند. از مهمترین ابزارهای دریافت معنی که چالشهای بسیاری را در محافل فکری برانگیخته است، سه محور «متن»، «مؤلّف» و «خواننده» هستند که سه ضلع اصلی مثلث معنییابی را تشکیل میدهند. تعیین سهم هرکدام از این عوامل، بستگی به نوع نگرش مخاطب و مبانی نظری او دارد که در این مقاله درصدد به چالش کشیدن این مبانی هستیم.
دوره ۴، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۱۴)- ۱۳۹۲ )
چکیده
زبانشناسان قدیم مسلمان به مقوله بافت، اعم از زبانی و غیرزبانی توجه داشتهاند. با بررسی و جمعبندی نگرش حازم قرطاجنی الگوی نسبتاً جامعی برای این مقوله میتوان ارائه داد. البته به طور کلی نگاه قدما در این خصوص یکدست و ثابت نیست و میان نگرش اجتماعی به زبان، یعنی توجه به مؤلفههای غیرزبانی و محدود شدن به ساختار زبانی محض در نوسان است، از اینرو باید به زبان شناسی قدیم به عنوان یک کلیت واحد نگریست تا بتوان در پرتو دیدگاههای مختلف، طرح جامعی در خصوص بافت و کارآمدی آن در حوزه کاربست ایجاد کرد. قدما از توجه به بافت اهدافی چون ارزشیابی سطح بلاغت کلام، تحلیل معنای متن و بازآفرینی بافت غیرزبانی مفقود از خلال بافت زبانی داشتهاند و از آن برای دریافت معنا استفاده کرده اند. در این تحقیق با محوریت الگوی استخراجی از کتاب منهاج البلغاء اثر حازم قرطاجنی، دیدگاه قدما در خصوص بافت را بررسی می کنیم.
دوره ۱۲، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۴۰۰ )
چکیده
چکیده موضوع نزاع بر سر دخالت عقل در دستور زبان عربی و یا کنارگذاشتن آن،همچون دیگر ساحت های معرفتی بشر فراز و فرودهای بسیاری داشته است. در «عقل نحو» به دنبال نگاه پدیدارشناسانه به «نحو» هستیم و میخواهیم بدانیم این ابزار چگونه خود را در معرض نگاه دیگران قرار میدهد و چه انتظاری از آنان دارد. اما در «نحو عقل» میخواهیم بدانیم عقل زبانی در حوزه دستور زبان عربی از ما چه میخواهد.غربیان در رویکرد معاصر خود به دستور زبان از سه منظر «زایشی گشتاری» و «نقشگرایی» و «شناختی» به تحلیل ساختارهای جمله پرداخته اند. با همین سه رویکرد سعی کرده ایم از جایگاه قوه خرد در دستور زبان عربی بگوییم. در این نوشتار از این گفته ایم که آیا قوه تحلیلگر عقل باید از جایی دیگر به کمک گرفته شود یا آن که سرشت زبان عربی با این نیرو همزاد است. ویژگیهای «اصل و فرع» و «محتمل و قطعی» و «اعراب» و «قالب» و مساله «عامل و معمول» و «معنا» همگی بی حضور عقل خاموش و گنگ اند! تکنیک های ساخت جمله در پیوندی تنگاتنگ با عناصر تشکیل دهنده یک ارتباط کلامی قرار دارند. رمزگشایی از نحوه ارتباط میان ساختار جمله و عوامل فرازبانی، کار قوه ای تحلیل گر است. و بدین ترتیب با حضور طبیعی عقل، ابزار صرف و نحو از حالت توصیفی صرف خارج می شود و حالت استدلالی به خود می گیرد! کلید واژه: عقل، نحو، توصیف، تحلیل، جمله، ذهن، اجتماع.
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱۲- )
چکیده
حمامهای عمومی در بافت شهرهای اسلامی از اهمیت زیادی برخوردارند و تقریباً از مهمترین بناهای شهری پس از مسجد و مدرسه محسوب میشوند. عوامل متعددی در شکل گیری فضاها و بخشهای حمام نقش دارند که مهمترین آنها تنظیم دما، رطوبت، مسیر دسترسی و قرارگیری در بافت شهری، آبهای روان و ایجاد راههای خروجی فاضلاب است.
در این مقاله کوشیدهایم با بررسی و مطالعه و مقایسه تطبیقی معماری حمامهای صفوی تا قاجار در شهر اصفهان، کلیه عوامل اثرگذار بر شکل گیری و نوع ساختار معماری آنها، شناسایی شود. از همین رو، پس از بررسی میدانی تعداد ۱۳ باب حمام عمومی در شهر اصفهان و تهیه و تنظیم گزارشها، دادههای بهدست آمده با استفاده از نرم افزار آماریSPSS و آزمون همبستگی اسپیرمن (ناپارامتریک) تجزیه و تحلیل شده و همبستگی و ارتباط میان عوامل و شاخصههای مؤثر بر معماری آنها در جداولی آمده است.
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۳۲ )
چکیده
التصمیم و الرسوم علی السجاد الیدوی لکل قوم و طائفة، یعکس المعتقدات، التقالید، القیم و حتی القصص و الأساطیر لذلک القوم و تلک الطائفة. و لکن أحیاناً تستخدم الکتابه لنقل هذه المفاهیم و تلک التصامیم التی تساعد علی الوصول لهذه الغایة.
هذا المقال یقوم و بشکل إجمالی دراسه و بحث سیر تطور الخط و جمالیاته (منذ ظهور الخط و حتی الآن) و کذلک دور الخط الجمیل فی تصمیم السجاد الإیرانی من الجوانب العملیه و التزیینیه المختلفة.
أنواع التصامیم المستخدمه فی السجاد حظیت بالإهتمام البالغ، و ذلک بغیه تعیین و تحدید مکانه الخط فی کل نوع من التصامیم. کذلک فإن فحوی و مضمون المدونات الکتابیة، أنواع الخطوط المستخدمه و علاقتها ببعضها البعض و أیضاً العوامل الإجتماعیه و الثقافیة، بما فی ذلک المستوی العلمی، السلام و أمن المجتمع و غیرها، قد تم بحثها و دراستها فی هذا المقال.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۳ - ( اردیبهشت ۱۴۰۱ )
چکیده
روغن یکی از مواد لازم برای آشپزی و پخت و پز در سراسر جهان است. با پیشرفت صنایع غذایی، هر روز روغنهای بهتر و مفیدی برای مصرف کنندگان عرضه میشود که هر یک خواص خود را دارد. در این پژوهش، به منظور بررسی کیفیت روغنهای سویا، سرخ کردنی و زیتون بوگیری شده موجود در بازار مصرف ایران، پارامترهای فیزیکوشیمیایی از قبیل اندیس پراکسید، اسیدیته، اندیس یدی، اندیس صابونی، همچنین پروفایل اسیدهای چرب و پایداری اکسایشی آنها تعیین شد و سپس با یکدیگر مقایسه گردید. کلیه پارامترهای فیزیکوشیمیایی مورد بررسی در این پژوهش، به جز اندیس پراکسید در روغن زیتون با استاندارد مطابقت داشت. اندیس پراکسید در روغن زیتون (meqo۲/Kg ۶۱/۹) حاکی از نامناسب بودن روغن زیتون جهت سرخ کردن بود. اندیس پراکسید در روغن سویا و در روغن سرخ کردنی meqo۲/Kg ۹۷/۰ گزارش شد. پروفایل اسیدهای چرب نشان داد که اسید چرب غالب در روغن زیتون، اسید اولئیک بوده، در حالی که در روغن سرخ کردنی به طور قابل توجهی اسیدهای پالمیتیک، اولئیک و لینولئیک وجود دارند. همچنین اسید لینولئیک در روغن سویا به عنوان اسید چرب غالب تعیین شد. پایداری اکسایشی نمونههای روغن بر حسب روش رنسیمت در روغنهای سرخ کردنی و سویا بالاتر از روغن زیتون بود (۰۵/۰P˂).