جستجو در مقالات منتشر شده


۱۵ نتیجه برای مهاجری


دوره ۲، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۷ )
چکیده

قالب­گیری مولکولی ازجمله روش­های نوین در تهیه محصولات جاذب با عملکرد اختصاصی است؛ به­صورتی که زمینه پلیمری نهایی دارای مکان­هایی برای اتصال انتخابی به مولکول هدف ­باشد. در این پژوهش سنتز و عملکرد فیلم­های قالب­گیری شده مولکولی(MIM) ، تهیه شده با روش الکتروریسی، به­عنوان جاذبی اختصاصی برای استخراج آفت­کش مکوپروپ (MCPP) مورد بررسی قرار گرفت. سنتز فیلم­ها درحضور متاکریلیک اسید (MAA) به­عنوان مونومر و پلی­اتیلن­ترفتالات (PET) به­عنوان جزء اصلی مورد نیاز برای تشکیل محلول پلیمری و با استفاده از حلال­های دی­کلرومتان (DCM) و تری­فلورواستیک­اسید (TFA) صورت گرفت. فیلم­ها توسط حلال شسته شدند تا مولکول قالب از ساختار آن­ها حذف و نواحی اتصال آزاد شود. سپس قدرت فیلم­های قالب­گیری شده در جذب اختصاصی آفت­کش مکوپروپ بررسی شد. با توجه به نتایج به­دست آمده، محلول با غلظت ۲۰ درصد وزنی حجمی از PET به­عنوان محلول بهینه برای الکتروریسی تعیین شد. بین قدرت جذب فیلم قالب­گیری شده (MIM) و فیلم شاهد (NIM) در نسبت­­های مختلف از MCPP و MAA (۱ به ۲، ۱ به ۴، ۱ به ۶ و ۱ به ۸) اختلاف معنی­داری وجود داشت (۰۵/۰p<) و نسبت ۱ به ۴ بیشترین قدرت جذب را نشان داد. همچنین گزینش­پذیری فیلم­های تولیدی در جداسازی آفت­کش توفوردی به­عنوان ترکیبی با ساختار مشابه مکوپروپ و دیازینون به­عنوان آفت­کش با ساختاری متفاوت مورد سنجش قرار گرفت. قابلیت فیلم­ها در پاک­سازی MCPP از محیط­های آبی (آب معدنی و آب چاه)  نیز بررسی شد که نتایج، نشانگر عملکرد موفق فیلم­های قالب­گیری شده نسبت به انواع NIM بود.

دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۷- )
چکیده

این مقاله نتایج مطالعه بر روی مشخصات تشعشعی آنتن پلاسمای مثلثی در رنج فرکانسی ۳۰ تا ۳۰۰ مگاهرتز با استفاده از روش عددی ممنت را نشان می دهد. با استفاده از این روش توزیع جریان آنتن استخراج شده و ارتباط بین مشخصات تشعشعی آنتن پلاسما و پارامترهای پلاسما نشان داده شده است. هم نتایج تئوری و هم نتایج عملی نشان می دهند که اگر فرکانس پلاسما به قدر کافی از فرکانس کاری بالاتر بوده و فرکانس برخورد به طور متناظر پایین باشد ، رفتار تشعشعی آنتن پلاسما به نمونه فلزی آن نزدیک خواهد بود. با تغییر زاویه ضلع کناری آنتن پلاسما، الگوی تشعشعی آنتن همچنان نمونه فلزی خود را دنبال می کند. بهره بیشینه آنتن مثلثی پلاسما نسبت به ستون پلاسما با طولی مشابه آن، بیشتر است اما از نمونه فلزی خود بهره بیشینه کمتری دارد. در نهایت نتایج حاصله با نرم افزار میدانی HFSS چک شده و انطباق قابل قبولی بین هر دو نتایج حاصل گردیده است.

دوره ۱۳، شماره ۶۱ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده
ایمپرینت مولکولی روشی نوین در تهیه مواد بسپاری (پلیمری) است به نحوی که ساختار نهایی دارای مکان­هایی برای شناسایی مولکول هدف می­باشد. امروزه بسپارهای ایمپرینت شده به عنوان جاذب­هایی گزینش کننده و انتخابگر در فرایندهای تجزیه‌ای، تشخیصی و در  سامانه‌های نوین دارورسانی مطرح شده‌اند. به طور کلی، تغلیظ و جداسازی یک ترکیب از نمونه­ی طبیعی یا آزمایشگاهی (به منظور  تجزیه کمی یا کیفی و نیز کاربردهای غذایی یا دارویی) مستلزم حذف سایر ترکیبات شیمیایی موجود در آن نمونه است و روش­های موجود در این زمینه، به ویژه در مورد ترکیبات پیچیده، دارای مزایا و معایبی است که کاربرد آن­ها را محدود می­نماید. استفاده از  بسپارهای ایمپرینت شده در انواع روش­های پیش تغلیظ و جداسازی، به دلیل اختصاصیت، دقت و تکرار پذیری بالا، در حال توسعه بوده و تاکنون در علوم مختلفی همچون صنایع غذایی، دارویی، زیست محیطی، صنعتی، نظامی و برای جداسازی مولکول­های مختلفی همچون داروها، قندها، اسیدهای آمینه، توکسین­ها، آفت کش­ها، عوامل شیمیایی جنگی و نیز به عنوان اجزاء تشخیصی در حسگرها بکار گرفته شده است. با وجود سهولت و قابلیت­های منحصر به فرد این  روش، ایمپرینت مولکولی در ایران به ویژه در حوزه صنایع غذایی چندان شناخته شده نیست و گسترش و تجاری سازی آن نیازمند تحقیقات بیشتر در این زمینه می­باشد. در این مطالعه، مفهوم ایمپرینت مولکولی، روش­های به کارگرفته شده در تولید و بررسی ساختار  بسپارهای ایمپرینت شده و کاربرد این بسپارها در نمونه­های غذایی مورد بررسی قرار گرفته است.

دوره ۱۵، شماره ۲ - ( تابستان ۹۴ ۱۳۹۴ )
چکیده

محاسبه جدول متقارن داده-­ ستانده متکی بر دو فرض تکنولوژی بخش و کالاست. اوّلی درایه‌های غیرمنفی در جدول را تضمین می‌کند ولی فاقد پایه نظری قابل قبول است. هر چند دومی، از پایه نظری نسبتاً قابل ‌قبولی برخوردار اما ظهور عناصر منفی در آن اجتناب‌ناپذیر و تفسیر اقتصادی عناصر منفی غیرممکن می‌باشد. دو نوع واکنش برای برون‌رفت از مساله ظهور عناصر منفی در برخورد تحلیلگران داده- ستانده مشاهده می‌شود. گروهی از تحلیلگران به طور کلی، فرض تکنولوژی کالا را رد می‌کنند، در حالی‌که گروهی از اقتصاددانان، بر این باورند که باید با این چالش مدارا نموده و از روش‌های حذف تدریجی عناصر منفی برای حل این مساله، استفاده کرد.      بانک مرکزی به منظور احتراز از ظهور عناصر منفی، فرض تکنولوژی بخش را مبنای محاسبه جداول متقارن سال‌های ۱۳۶۷ و ۱۳۷۸ قرار می‌دهد. حال آنکه، مرکز آمار ایران در ابتدا از فرض تکنولوژی بخش حمایت می‌کند و بر مبنای آن، جدول متقارن سال ۱۳۶۵ را محاسبه می‌کند، پس از آن، عبارت «عمدتاً فرض تکنولوژی کالا با تعدیلاتی در چارچوب تکنولوژی مختلط» را اساس استخراج جدول متقارن ۱۳۸۰ قرار می‌دهد. در گزارش‌های مرکز آمار ایران دقیقاً مشخص نیست که از کدام روش برای حذف عناصر منفی استفاده شده است.      ذکر این نکته ضرورت دارد که این مساله تاکنون مورد توجه پژوهشگران اقتصاد  داده- ستانده در ایران قرار نگرفته است. در این مقاله، با استفاده از الگوریتم ریاضی آلمن و بر مبنای ماتریس‌های ساخت و جذب مرکز آمار ایران برای سال ۱۳۸۰، برای نخستین‌بار در مطالعات مربوط به حوزه اقتصاد داده- ستانده ایران و ضمن استفاده از فرض تکنولوژی کالا، جدول داده- ستانده متقارنی را محاسبه می‌کنیم که فاقد عناصر منفی است و تراز جدول نیز حفظ می‌شود.      در این مطالعه، ارقام مستخرج از الگوریتم آلمن با ارقام متناظر در جدول متقارن مرکز آمار ایران مقایسه می‌گردند. یافته‌های تحقیق حاکی از آن است که در الگوریتم آلمن، میزان تعدیل‌های مورد نیاز روی جدول متقارن کالا در کالا با فرض تکنولوژی کالا بسیار کمتر از میزان تعدیل‌هایی است که مرکز آمار برای حذف درایه‌های منفی استفاده نموده است. به‌کارگیری روش مذکور برای محاسبه جداول متقارن آتی بویژه محاسبه جدول متقارن سال ۱۳۹۰ که اخیراً در دستور کار مرکز آمار ایران قرار گرفته است، پیشنهاد می‌گردد.  

دوره ۱۶، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۱ )
چکیده

    چکیده اقدامات تأمینی و موقتی، از قبیل دستور موقت، تأمین دلیل، تأمین خواسته و تعلیق ترخیص، از مهم ترین تدابیر قانونی در فرایند دادرسی عادلانه و منصفانه در دعاوی حقوق مالکیت فکری است که در فصل سوم موافقتنامه سازمان جهانی تجارت درباره جنبه های تجاری حقوق مالکیت فکری (تریپس) مورد توجه ویژه قرار گرفته است. در مقررات ناظر به حقوق مالکیت فکری ایران، این موارد کم و بیش مورد توجه قرار گرفته است. لکن تحقیق حاضر نشان می دهد که قانون جدید نسبت به قانون سابق در این زمینه، نه تنها ما را در وضع بهتری قرار نداده، بلکه نواقص و ابهاماتی را ایجاد کرده که در قانون قبل وجود نداشت. آیین نامه اجرایی قانون جدید در تلاش برای رفع این اشکال ها، موادی از قانون و آیین نامه گذشته را به صورت جسته گریخته و غیرمنسجم اقتباس کرده و در پاره ای از موارد فراتر از قانون رفته است. در این مقاله، ضمن نقد و بررسی قانون جدید و آیین نامه اجرایی آن و مقایسه اش با موافقتنامه تریپس، پیشنهادهایی برای اصلاح قانون ارائه شده است.       

دوره ۱۶، شماره ۹۶ - ( بهمن ۱۳۹۸ )
چکیده

پسته یکی از مهمترین محصولات کشاورزی استراتژیک ایران است که ازجنبه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد. توجه به حفظ کیفیت محصول پس از برداشت برای کسب درآمد بالاتر نیز از اهمیت ویژه‌ای نسبت به سایر محصولات کشاورزی برخوردارمی‌باشد. دراین پژوهش به منظور بررسی خواص کیفی، فیزیکو‌شیمیایی و ارگانولپتیکی، پسته رقم اوحدی تهیه و به دو روش همراه با اپیکارپ (پوست خارجی) و روش معمول (فاقد اپیکارپ) خشک شدند. در روش معمول پسته های روآبی و زیرآبی جدا شده و به عنوان دو تیمار جدا مورد بررسی قرار گرفتند. در پایان ماه اول، دوم و سوم پس از خشک شدن پسته ها، از هر تیمار نمونه گرفته شد و در قالب طرح بلوک کامل تصادفی خواص فیزیکی (وزن کل، وزن مغز، وزن پوست شاخی، درصد رطوبت، رنگ پوست شاخی)، خواص شیمیایی (درصد چربی، کربوهیدرات، پروتئین، فیبر، خاکستر، ماده خشک، درصد ترکیبات فنلی و عدد پراکساید روغن)، خواص حسی (طعم و مزه، عطر و بو، رنگ ظاهری، بافت و پذیرش کلی) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند روش فرآوری همراه با اپیکارپ با روش معمول در خواص فیزیکی و حسی از نظر آماری اختلاف معنی داری در سطح ۵ درصد آزمون چند دامنه ای دانکن ندارد. در خواص شیمیایی تفاوتی بین درصد کربوهیدرات، پروتئین، فیبر، خاکسترو ماده خشک وجود نداشت. اما درصد چربی نسبت به نمونه‌های فرآوری شده زیرآبی کمتر بود. وجود درصد فنل بیشتر و عدد پراکسید کمتر نشان از افزایش کیفیت پسته های فرآوری شده همراه با اپیکارپ(پوست خارجی) داشت. ضمن اینکه این روش موجب صرفه جویی در مصرف آب و انرژی و کاهش خطرات زیست محیطی ناشی از ضایعات و فاضلابهای حاصل از فرآوری معمول می‌گردد ومی‌توان از خواص ضد میکروبی، ضد قارچی و آنتی اکسیدانی ترکیبات فنلی موجود در پوست رویی جهت انبارمانی بهتر و تولید محصول سالم‌تر استفاده نمود.
 


دوره ۱۷، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده

عملکرد توربین‌های انرژی جنبشی آب بستگی به عوامل مختلفی از قبیل پارامتر‌های هندسی پره (زاویه گام، اندازه وتر، شکل هیدروفیل مورد استفاده و ...)، پارامتر‌های سینماتیکی (نظیر سرعت جریان آب، سرعت دورانی و ...) و همچنین عواملی مانند نسبت نوک سرعت، موقعیت قرارگیری توربین در کانال دارد. در این پروژه با استفاده از دینامیک سیالات محاسباتی و نرم افزار تجاری انسیس فلوئنت ۱۶ به شبیه سازی توربین انرژی جنبشی آب پرداخته شده‌است. در حل عددی از مدل مرجع مختصات چندگانه و مدل آشفتگی تنش برشی انتقالی استفاده شده‌است. برای اطمینان از نتایج عددی استقلال از شبکه مورد بررسی قرار گرفته‌است. همچنین تحلیل عددی با نتایج تجربی اعتبارسنجی شده‌است. ابتدا برای بررسی اثر زاویه گام پره و طول وتر روی ضریب عملکرد، سه اندازه‌ی مختلف وتر در نظر گرفته شده‌است و زاویه گام‌های مختلف ( °۰ تا °۱۶) در نسبت نوک سرعت متفاوت (۲,۱۷ تا ۶.۲۲) مورد بررسی قرار گرفته و بیشترین ضریب توان به مقدار ۳۸/۰ در زاویه °۱۰ و طول وترcm ۶۷۶/۱ اتفاق می‌افتد. بر اساس نتایج زاویه گام و اندازه وتر روی تعویق واماندگی موثر می باشد.

دوره ۱۷، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده

در کانالهای مرکب علاوه بر جریان برشی ناشی از کف (جریان لایه مرزی)، نیروهای دیگری توسط انتقال مومنتم بین کانال اصلی و سیلاب‌دشت‌ها (لایه برشی آزاد) نیز ایجاد می‌شود. به‌دلیل وقوع چنین انتقال مومنتومی، جریان سه‌بعدی پیچیده‌ای در کانال مرکب شکل می‌گیرد. پژوهش‌های پیشین نشان داده است که با کاهش عمق جریان در سیلاب‌دشت بر شدت جریان های ثانویه و بنابراین پیچیدگی‌های جریان افزوده می‌شود، که این پیچیدگی‌ها به خوبی تبیین و توصیف نشده است. به‌منظور بررسی ساختار جریان آشفته با عمق کم آب در سیلاب‌دشت، میدان جریان در یک کانال مرکب با دیواره‌های قائم به روش سرعت‌سنجی تصویری ذرات اندازه‌گیری شده است. بررسی نتایج مطالعه حاضر نشان می‌دهد که حداکثر سرعت طولی در کانال اصلی در زیر تراز سیلاب‌دشت رخ می‌دهد. متفاوت با پژوهش‌های پیشین در کانال مرکب با دیواره میانی مایل که توزیع عمقی شدت‌های آشفتگی در کانال اصلی دارای دو رفتار متفاوت در دو ناحیه پایین و بالای تراز سیلاب‌دشت است، در مطالعه حاضر برای پروفیل شدت آشفتگی طولی و تنش برشی رینولدز در عمق، سه رفتار متفاوت (کاهشی و یا افزایشی) و برای شدت آشفتگی قائم چهار رفتار متفاوت مشاهده شد. از تغییرات سرعت برشی بستر در عرض کانال می‌توان دریافت که سرعت برشی در سیلاب‌دشت تقریباً ثابت است و با نزدیک شدن به ناحیه اندرکنش افزایش می‌یابد.

دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده

از جمله روش‌های پرکاربرد اندازه‌گیری میدان جریان در کانال‌های باز استفاده از دستگاه سرعت سنج صوتی داپلر می‌باشد. حضور شاخک‌ها و بدنه دستگاه سرعت سنج صوتی در داخل جریان موجب تغییر الگو و ساختار آشفتگی جریان می‌شود. بنابراین خطای دستگاه سرعت سنج صوتی داپلر ناشی از دو عامل خطای ذاتی دستگاه و حضور بدنه و شاخک‌های دستگاه در داخل جریان می‌باشد. برای فهم بهتر این موضوع، در این مقاله میدان جریان با استفاده از ابزار سرعت‌سنجی تصویری ذرات و دستگاه سرعت‌سنج صوتی جانب‌نگر اندازه‌گیری شد. نتایج حاصله نشان داد که در اندازه‌گیری سرعت طولی، نتایج هر دو ابزار به یکدیگر نزدیک بوده و به‌طور متوسط ۵ درصد اختلاف دارند، در حالی که سرعت‌های قائم و عرضی دارای تفاوت قابل توجهی با یکدیگر می‌باشند. همچنین مقایسه مقادیر شدت آشفتگی طولی و عرضی و تنش برشی رینولدز نشان می‌دهد که اختلاف مقادیر در نزدیکی سطح آب کمتر و با نزدیک‌شدن به بستر افزایش می‌یابد.

دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده

به‌طور کلی حرکت آشفته سیال، با استفاده از معادلات متوسط زمانی ناویر استوکس مطالعه و مدل می‌شود. اساس حل محلی (نقطه‌به‌نقطه) این معادلات با مفاهیم سنتی هیدرولیک مانند زبری مانینگ، دبی جریان، فرض یکنواختی جریان دارای اختلاف می‌باشد. به‌منظور حل این مشکل، معادلات متوسط زمانی ناویر استوکس مجدداً در مکان متوسط‌گیری می‌شوند ومعادلات متوسط دوبل ناویر استوکس را تشکیل می‌دهند. مطالعه حاضر یکی از کاربردهای این معادلات در مطالعه جریان در بسترهای زبر، در تعیین پروفیل سرعت طولی را نشان می‌دهد. بر اساس نتایج حاصل از تحقیق، محاسبه دقیق سرعت برشی بستر توسط پروفیل تنش برشی رینولدز، مستلزم استفاده از پروفیل متوسط‌گیری شده در مکان می‌باشد. علاوه بر این، با استفاده از سرعت برشی محاسبه شده بر اساس بحث میانگین مکانی، یک روش جدید جهت تعیین پروفیل لگاریتمی سرعت طولی جریان در بسترهای زبر نیز پیشنهاد شده است. در این روش تعیین پارامترهای پروفیل سرعت به‌صورت صریح انجام شده و انطباق نتایج حاصل با داده‌های اندازه‌گیری شده آزمایشگاهی نیز بسیار مناسب می‌باشد.

دوره ۱۹، شماره ۱۲ - ( آذر ۱۳۹۸ )
چکیده

دستگاه سرعت‌سنج صوتی یکی از ابزارهای متداول اندازه‌گیری میدان جریان در کانال‌های باز است. علاوه بر خطاهای ذاتی دستگاه سرعت‌سنج صوتی، حضور حسگرهای دستگاه درون جریان می‌تواند موجب تغییر الگوی جریان و تشدید آشفتگی در حجم نمونه‌گیری ­شود که بر نتایج آزمایشگاهی و تحلیلی موثر خواهد بود. برای بررسی این موضوع در این مطالعه به­منظور تفکیک اثر تداخل فیزیکی سرعت‌سنج صوتی از خطای ذاتی آن، سرعت جریان به وسیله‌ سرعت‌سنج تصویری ذرات در دو حالت حضور فیزیکی سرعت‌سنج صوتی و عدم حضور آن (در محدوه حجم نمونه‌گیری) در یک کانال مرکب برداشت شد. نتایج حاصل از  این تحقیق نشان داد که اثر تداخلی سرعت‌سنج صوتی جانب‌نگر در سرعت طولی در محدوده حجم نمونه‌گیری باعث افزایش سرعت طولی به میزان ۷/۱% شده و این اثر در سرعت‌های ثانویه شدید‌تر است به طوری که در شرایط آزمایش حاضر، حضور سرعت‌سنج صوتی جانب‌نگر باعث تغییر سرعت عرضی به میزان ۵/۴ برابر و تغییر سرعت قائم به میزان ۷/۲ برابر حالت عدم حضور سرعت‌سنج می‌شود. بررسی شدت‌های آشفتگی نشان داد که حضور سرعت‌سنج صوتی جانب‌نگر باعث افزایش شدت آشفتگی طولی می‌شود در حالی که بر شدت آشفتگی عرضی و قائم تاثیر چندانی ندارد. همچنین بررسی تنش رینولدز قائم در دوحالت حضور و عدم حضور سرعت‌سنج صوتی نشان داد که مقادیر اندازه‌گیری‌شده در دو حالت اختلاف دارند و حضور سرعت‌سنج صوتی ۳۰% تنش رینولدز قائم را در محل حجم کنترل کاهش می‌دهد.


دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده

یکی از چالشی­ ترین مباحث هیدرولیکی، بررسی جریان غیرسیلابی با استغراق نسبی پایین (نسبت عمق آب به ابعاد زبری بستر پائین) و با اعداد رینولدز بالا در رودخانه­های کوهستانی با بسترهای شنی می­باشد. مطالعه حاضر که به بررسی عددی این نوع جریان در مقیاس سنگ‏دانه­ها پرداخته­است. به این منطور بستر شنی توسط وارد نمودن مدل رقومی در نرم افزار  Flow۳D به صورت فیزیکی، علاوه بر مدلسازی هیدرولیکی از طریق اعمال ضریب زبری، مدل گردیده شد. پس از صحت­سنجی و در پایان مدلسازی، نتایج نشان داد که وجود بستر شنی در این شرایط، بر میدان جریان، بر شدت آشفتگی و تنش برشی بستر به شدت اثر می­گذارد. بررسی کمی ناحیه تحت تاثیر سنگ‏دانه­های شنی، نشان داد که محدوده­ی لایه­ی زبر-ناحیه متشکل از زیرلایه لزج و ناحیه بین­نا­بینی در بسترهای زبر- نه تنها در مکان تغییر می­نماید، بلکه براساس پارامترهای آشفتگی مختلف مورد مطالعه نیز این محدوده از ۰۸/۰ تا ۲/۰ عمق جریان تغییر می­نماید. چنین مشاهده­ای تعریف دقیق و جامع این ناحیه را بسیار مشکل و پیچیده می­نماید. همچنین بررسی تغییرات سرعت طولی و متوسط انرژی جنبشی آشفتگی حاکی از تشکیل رگه­های طولی تغییرات سرعت و انرژی جنبشی در عرض کانال می­باشد. با وجودی که این رگه­ها با عمق جریان مقیاس می­شدند، با توجه به نوع  مدلسازی آشفتگی در مطالعه حاضر، تشکیل این رگه­ها به در هم تنیده شدن گردابه­ها و دنباله­های تشکیلی در اطراف سنگ‏دانه­های شنی تشکیل دهنده بستر نسبت داده شد. در نهایت با بررسی شکل کانتورهای سرعت برشی در کف کانال این نتیجه حاصل گردید که بیشترین سرعت برشی در نزدیکی مرتفع­ترین سنگ‏دانه تشگیل می­گردد که می­تواند تا ۵ برابر بزرگتر از مقدار متوسط سرعت برشی باشد.

دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

آبگیر جانبی با لوله نوعی سازه هیدرولیکی است که در آبگیری از رودخانه­ها و کانال­های انتقال آب در مناطقی که توپوگرافی امکان احداث کانال جهت آبگیری را فراهم نمی­سازد، به کار برده می­شود. در مطالعه حاضر به بررسی عددی برخی از پارامترهای مؤثر بر راندمان آبگیری جانبی با لوله در یک کانال مستقیم روباز با استفاده از نرم‌افزار FLOW۳D پرداخته شده است. این پارامترها در سه گروه، شامل جهت قرارگیری لوله آبگیر نسبت به راستای جریان اصلی، خصوصیات دهانه لوله آبگیر و نیز موقعیت قرارگیری دهانه لوله آبگیر در نظر گرفته شده است. بررسی­ها نشان داد که جریان انحرافی با تغییر خصوصیات دهانه لوله آبگیر، بسته به زاویه آبگیری رفتار متفاوتی را از خود نشان خواهد داد. مشاهدات نشان داد در حالتی که فرورفتگی لوله آبگیر تا حداکثر ۴۰ درصد عرض کانال اصلی ­باشد و آبگیری از تراز نسبی ارتفاعی ۲۸/۰ تا ۵۷/۰ عمق آب نسبت به کف کانال انجام شود، آبگیری راندمان قابل قبولی خواهد داشت. زمانی که لوله آبگیر در نزدیکی سطح جریان قرار می­گیرد ضریب پادرسوبی (λ) بهترین مقدار را خواهد داشت، هر چند که در این شرایط لوله آبگیر بیشتر در معرض نوسانات سطح جریان قرار دارد و ممکن است باعث بروز مشکلات اجرایی در آبگیری شود.  
 

دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده

به جهت برآورد میزان خسارت­ های سیل، آگاهی از مشخصات جریان مانند سرعت و دبی جریان از اهمیت بالایی برخوردار است. امروزه استفاده از روش سرعت­ سنجی تصویری ذرات بزرگ مقیاس جهت برآورد پارامتر­های دبی و میدان جریان در مقیاس آزمایشگاهی و همچنین میدانی مورد استفاده قرار می­گیرد؛ اما پردازش تصاویر به خوبی نسبت به پارامترهای محیطی مهم به خوبی مورد بررسی قرار نگرفته­ است. به بیان دقیق­ تر اثر پارامترهای محیطی همچون؛ موقعیت قرار­گیری دوربین، ضریب سرعت و پنجره کاوش حساسیت­ سنجی نشده­است. اساس این پژوهش که از مبتنی بر روش­های پردازش تصویر است که به واسطه آن دبی و میدان جریان محاسبه می­شود. در این مطالعه قابلیت ­های این روش در مقیاس آزمایشگاهی نسبت به پارامترهای موثر محیطی دقت­ سنجی شده­ است. در این خصوص پنجره کاوش بررسی­ های این مطالعه نشان می­دهد که پنجره ۲۰ پیکسل نتایج بهتری را در عمق­ های مختلف ارائه می­دهد. در ارتباط موقعیت دوربین بررسی­ ها نشان داد که قرارگیری دوربین به­ صورت مایل نتایج مطلوبی را ارائه می­دهد. در خصوص ضریب سرعت نیز بررسی­ ها بیانگر این است که ضریب بین ۸۵/۰ الی ۹/۰ بهترین نتایج را ارائه می­نماید. نتایج پژوهش در شرایط آزمایشگاهی براساس عمق های ۱۲,۵، ۱۵.۵ و ۱۸.۵ سانتی متر نشان­ دهنده این موضوع است که که با استفاده از سیستم سرعت­ سنج سطحی ذرات در مقیاس بزرگ بنا به انتخاب شرایط بهنیه انتخاب شبکه محاسباتی مناسب؛ موقعیت دوربین؛ انتخاب بهنیه پنجره کاوش؛ مشخصات هیدرولیکی و همچنین انتخاب مناسب ضریب سرعت؛ مقادیر دبی و سرعت جریان را با دقت مطلوب برآورد می­کند. مقادیر خطا نسبی دبی و سرعت جریان در این پژوهش براساس روش LSPIV برای عمق­های ۱۲,۵، ۱۵.۵ و ۱۸.۵ سانتی متر به ترتیب معادل ۶.۵ ؛ ۳.۱ و ۲.۱ درصد می­باشد.
 


دوره ۲۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده

تبخیر از مخازن می­تواند به کمک دمای استخراجی از تصاویر ماهواره­ای و داده­های هواشناسی اندازه­گیری شده زمینی توسط روابط تجربی مشابه روش PM FAO ۵۶ محاسبه شود. همچنین، با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی می­توان تاثیر ورودی­های مختلف را روی یک خروجی مانند تبخیر بررسی نمود. به این منظور، در این تحقیق تاثیر شاخص­های محیطی مختلف روی تبخیر با برآورد درصد اهمیت نسبی آن ها تعیین شده است. دسته اول این معیارها، شاخص­های هواشناسی منطقه می­باشند که شامل سرعت باد، فشار هوا، رطوبت نسبی، تابش و دمای سطح آب مخازن می­شود و دسته دوم شاخص­های پیوستگی هیدرولوژیکی را نشان می­دهد. پیوستگی هیدرولوژیکی به عنوان یکی از عوامل موثر در پدیده­های هیدرولوژیکی و عناصر چرخه آب به کمک شاخص های آن یعنی شاحص طول جریان و شاخص رطوبت توپوگرافیک تعریف و بررسی می­شود. در این تحقیق، اهمیت نسبی معیارهای هواشناسی و شاخص­های پیوستگی در تبخیر تخمین زده شده از چاه نیمه­ها در استان سیستان و بلوچستان و در شرایط هواشناسی مختلف، یعنی دوره­ی وزش بادهای ۱۲۰ روزه و دوره عدم وزش آن و هم چنین دوره خشکسالی و ترسالی، برآورد شده است. نتایج نشان دهنده­ی تاثیر بالای شاخص رطوبت توپوگرافیک و شاخص طول جریان بر تبخیر می باشد. این تاثیر به نحوی است که در همه­ی شرایط، بیشترین درصد اهمیت نسبی متعلق به این دو شاخص می­باشد. در بین معیارهای هواشناسی نیز تاثیر دمای سطح آب بیشتر از سایر معیارها می باشد. همچنین می­توان نتیجه گرفت که تاثیر شاخص­های پیوستگی روی تبخیر در دوره­های ترسالی نسبت به دوره­های خشکسالی ۵ % ییشتر استو این در حالی است که در دوره ی وزش باد ۱۲۰ روزه شاخص­های هواشناسی نسبت به شرایط عدم وزش باد ۱۰ % تاثیر بیشتری روی تبخیر دارند. به علاوه تاثیر سرعت باد در دوره­های وزش باد ۱۲۰ روزه ۵ % بیشتر از دوره­های عدم وزش آن است.
 

صفحه ۱ از ۱