جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای منافی دیزج یکان
مهناز منافی دیزج یکان، محمد حسین حداد خداپرست، صدیف ازاد مرد دمیرچی، هادی ولیزاده، فریده طباطبایی یزدی،
دوره ۱۴، شماره ۷۲ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
عصاره برگ زیتون یک منبع غنی از ترکیبات فنولی به شمار میرود که دارای خواص آنتی اکسیدانی و ضد میکروبی است. با این حال ترکیباتفنلی مانند بسیاری از ترکیبات زیست فعال به تدریج غیر فعال می گردند و معمولا پس طعم تلخی را در مواد غذایی ایجاد میکنند. ریزپوشانی یکی راهکارهای موثر برای افزایش پایداری و کاهش پس طعم تلخ ترکیبات زیست فعال محسوب می شود. هدف از این پژوهش کپسوله کردن ترکیبات فنلی عصاره برگ زیتون به شکل نانولیپوزوم بود. نانولیپوزومها با استفاده از فسفاتیدیل کولین، کلسترول و عصاره برگ زیتون و با بکارگیری روش تزریق اتانول تهیه و از لحاظ اندازه ذرات، پتانسیل زتا و کارایی انکپسولاسیون مورد بررسی قرار گرفتند. متوسط قطر حجمی ذرات لیپوزوم در محدوده nm۱۰۰-۵۰ بود. تمامی فرمولاسیونهای لیپوزومی دارای بار منفی بودند و الحاق ترکیبات پلی فنولی تا نسبت ۱:۵ فسفولیپید/پلیفنول موجب افزایش بار منفی وزیکولها گردید اما افزایش بیشتر در غلظت عصاره موجب کاهش بار منفی ذرات گردید.کارایی انکپسولاسیون نانولیپوزومهای حاوی عصاره در محدوده ۷۸-۷۴% بود، اگرچه در نانولیپوزومهای حاوی عصاره با نسبت فسفاتیدیل کولین /عصاره (۱:۱) میزان آن کاهش یافت و به ۵۷% رسید. بررسی طیف فروسرخ نمونهها حاکی از عدم تشکیل برهمکنشهای شیمیایی واتصال پلیفنولهای برگ زیتون به ساختار نانولیپوزوم از طریق برهمکنشهای فیزیکی بود. در نهایت نتیجه گیری گردید که میتوان ترکیبات فنولی عصاره برگ زیتون را با اندازه و کارایی مناسب به شکل نانولیپوزوم جهت کاربرد در مواد غذایی ریزپوشانی کرد.
فاطمه پناهی، جواد حصاری، صدیف آزرادمرد دمیرچی، سید عباس رافت، مهناز منافی دیزج یکان،
دوره ۱۶، شماره ۸۹ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
در این پژوهش رنگدانهی لوتئین (۰، ۰۷/۰، ۱۳/۰ و ۲/۰ درصدر وزنی ) و کنسانترهی پروتئینی آبپنیر (۰، ۲/۰، ۳/۰ و ۴/۰ درصدر وزنی ) به شیر افزوده شد و پس از تهیه نمونههای ماست، ویژگیهای کیفی آنها با آزمونهای فیزیکوشیمیایی، بافتی، میکروبی و حسی طی ۲۱ روز نگهداری، مورد بررسی قرار گرفت. افزودن کنسانترهی پروتئینی آبپنیر و رنگدانهی لوتئین، موجب کاهش سینرسیس و اسیدیته و افزایش ماده خشک، چربی، ویسکوزیته و pH نمونههای ماست گردید. طبق نتایج آزمایشهای میکروبی، در هیچکدام از تیمارها، باکتریهای کلیفرم و نیز کپک و مخمر مشاهده نشد. در مورد ویژگیهای حسی، افزودن کنسانترهی پروتئینی آبپنیر و رنگدانهی لوتئین موجب افزایش امتیازات مربوط به ویژگیهای بافتی، احساس دهانی و کاهش امتیازات مربوط به ویژگیهای ظاهری نمونههای ماست گردید. در میان تیمارها، ماست حاوی ۲/۰%، کنسانترهی پروتئینی آبپنیر و ۰۷/۰%، رنگدانهی لوتئین از لحاظ مطلوبیت عطر و طعم و مطلوبیت کلی بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داد.
مینا منافی دیزج یکان، مهناز منافی دیزج یکان، جواد حصاری، صدیف آزادمرد دمیرچی، نگار راوش،
دوره ۱۸، شماره ۱۱۲ - ( خرداد ۱۴۰۰ )
چکیده
دوغ، نوشیدنی لبنی تخمیری است که از اختلاط ماست پاستوریزه، آب، اسانسهای گیاهی و نمک به دست میآید. به علت pH پایین، دوغ مستعد آلودگی به کپکها و مخمرها و برخی از باکتریها است که سبب افت کیفیت دوغ و کاهش ماندگاری آن میشود. یکی دیگر از مسایل قابل توجه در دوغ، قوام آن است که نقش بسیار مهمی در بازارپسندی آن دارد. از طرفی امروزه تمایل مصرف کنندگان برای استفاده از مواد ضد میکروبی طبیعی به جای نگهدارندههای شیمیایی افزایش پیدا کرده است. در این راستا، کیتوزان یکی از مشتقات کیتین میباشد که برخلاف ترکیبات پلیمری مصنوعی، ضمن سازگاری با بافتهای زنده، غیر سمی و در طبیعت قابل تجزیه است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر افزودن کیتوزان بر ویژگیهای کیفی و ماندگاری دوغ بود. برای این منظور کیتوزان در چهار سطح (۰۵/۰، ۱/۰، ۲/۰ و ۳/۰ %) به دوغ اضافه شد و تأثیر آن بر ویژگیهای فیزیکوشیمیایی، میکروبی و حسی در مدت ۶۰ روز نگهداری، بررسی شد. نتایج نشان داد، استفاده از کیتوزان موجب کاهش سرعت جداسازی فازی، اسیدیته، شمارش کپک و مخمر، شمارش استرپتوکوکوس سالیواریس زیر گونه ترموفیلوس، شمارش لاکتو باسیلوس دلبروکی زیر گونه بولگاریکوس و افزایش گرانروی و pH نمونههای دوغ شد. بطوریکه در روز آخر نگهداری، دوغهای حاوی ۳/۰% کیتوزان، نسبت به دوغهای کنترل، ۹۷% کاهش سرعت جداسازی فازی، ۲۴% کاهش اسیدیته، ۶% کاهش کپک و مخمر، ۱۹% کاهش استرپتوکوکوس سالیواریس، ۱۱% کاهش لاکتوباسیلوس دلبروکی، ۱۲۲% افزایش گرانروی و ۱۵% افزایش pHداشتند. در مورد ویژگیهای حسی، کیتوزان تأثیری بر رنگ و ظاهر دوغ نداشت، اما بر عطر و طعم دوغ مؤثر بود و همچنین باعث بهبود قوام دوغ شد.
مریم پیرایش اسلامیان، جواد حصاری، مهناز منافی دیزج یکان،
دوره ۲۲، شماره ۱۶۲ - ( مرداد ۱۴۰۴ )
چکیده
با استفاده از روش سطح پاسخ اثر سه متغیر مستقل شامل چربی (۸، ۶۸/۶، ۷۵/۴، ۸۲/۲، ۵/۱ درصد)، نمک (۱، ۸۲/۰، ۵۵/۰، ۲۸/۰، ۱۰/۰ درصد) و ماده خشک بدون چربی (SNF) (۱۵، ۶۸/۱۳، ۷۵/۱۱، ۸۲/۹، ۵۰/۸ درصد)، روی ویژگیهای نمونههای ماست همزده پروبیوتیک مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج ارزیابی حسی نمونهها نشان داد که نمونههای با ترکیب (چربی ۷۵/۴، نمک ۱، SNF ۷۵/۱۱ درصد) و (چربی ۶۸/۶، نمک ۸۲/۰، SNF ۶۸/۱۳ درصد) بیشترین امتیاز را در روز اول و نمونههای با ترکیب (چربی ۸، نمک ۵۵/۰، SNF ۷۵/۱۱ درصد) و (چربی ۷۵/۴، نمک ۵۵/۰، SNF ۱۵ درصد) کمترین امتیاز را در روز ۲۱ کسب کردند. با توجه به نتایج حاصل از بهینهسازی ارزیابی حسی، ماست همزده پروبیوتیک (چربی ۴۵/۵، نمک ۲۸/۰، SNF ۶۸/۱۳ درصد) به عنوان نمونه بهینه با نمونه تهیه شده در صنعت به عنوان نمونه کنترل (چربی ۴/۱، نمک ۰، SNF ۱۰ درصد)، برای انجام آزمون میکروبی مقایسه شد. نتایج نشان داد که درصد چربی، SNF و نمک اثر معنیداری بر pH نمونهها نداشتند اما درصد SNF و نمک و اثر متقابل آنها تأثیر معنیداری (۰۵/۰>p) بر اسیدیته آنها نشان دادند. بررسیهای میکروبی حاکی از تأثیر معنیداری ترکیب، مدت زمان نگهداری و اثر متقابل آنها روی شمارش باکتریهای آغازگر و پروبیوتیک بود (۰۱/۰>p). کاهش در شمارش باکتریهای آغازگر و پروبیوتیک در نمونه کنترل به افزایش اسیدیته نسبت داده شد. با جمعبندی نتایج حاصل از آزمونهای مختلف، چربی ۴۵/۵، نمک ۲۸/۰ و SNF ۶۸/۱۳ درصد به عنوان بهترین فرمولاسیون ماست همزده پروبیوتیک معرفی میشود.