جستجو در مقالات منتشر شده


۱۳ نتیجه برای ملایی


دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

   پژوهش حاضر قصد دارد با بهره‌گیری از بستۀ‌ نرم‌افزاری گویش سنجی و نقشه‌نگاری با رویکردی کمّی-رایانشی و کل­ گرایانه به بررسی تحلیل انبوهۀ‌ متغیرهای زبان‌شناختی گونه‌های زبانی رودبارِجنوب در استان کرمان بپردازد. گردآوری داده‌ها به روش میدانی از ۲۲ منطقه در هفت شهرستان جنوبی استان کرمان صورت گرفته است. به منظور جمع ­آوری داده ­ها از پرسشنامه‌ای حاوی ۲۰۸ واژه و ۱۰ جملۀ‌ پایه بر اساس پرسشنامه‌های «طرح ملّی اطلس زبانی ایران» و «فهرست واژگان پایه موریس سوادش» بهره گرفته شده است. روایی پرسشنامۀ‌ مذکور بر اساس آزمون آلفای کرونباخ ۹۸/۰ است. نتایج حاصل از تحلیل انبوهۀ داده ­ها نشان داد که شش خوشۀ گویشی عمده از هم متمایزند و این خوشه ­های گویشی خود به زیرخوشه ­هایی تقسیم می­ شوند. هریک از خوشه‌های گویشی دارای ویژگی‌های آوایی، واجی، صرفی یا نحوی متمایزی هستند که آن را از دیگر خوشه‌ها جدا می‌کند. بر اساس تحلیل آماری داده­ ها خوشۀ گویشی «الف» به دلیل کاربرد پیشوند استمراری /mi-/ و پسوند جمع ساز/hɑ-/ نسبت به سایر خوشه­ ها بیشترین تشابه و خوشۀ گویشی «ب» در مواردی از قبیل کاربرد پسوند مصدر ساز /-eng/ و پسوند استمراری æ/-/ بیشترین تمایز را از نظر صرفی و نحوی با فارسی معیار دارد. خوشه­ های گویشی «ج»، «د»، «هـ» و «و» بر خلاف تمایزی که با فارسی معیار از جمله کاربرد پیشوند استمراری ʔæ-// و پسوند جمع ساز  /-on/دارند، بیشترین تشابه را با یکدیگر دارند و از نظر فرآیندهای آوایی و وجود آواهای خاص گونۀ رودبارِجنوب با گویش «ب» مشابهت دارند.


دوره ۱، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده

توجه به بستر معماری و داده های طرح از ابزار مولد اولیه معماران در فرایند طراحی هستند و رویکرد اصلی طراحی را تعریف می کنند؛ این رویکرد، به تجلی گسترده گزینه های طراحی منجر شده است و در نهایت ارزیابی موفق تر از راه حل ها و طراحی های کامل تری را به دنبال دارد. در حال حاضر، بی توجهی به بستر در بسیاری از طراحی ها در آموزش معماری در دانشگاه های امروز رایج است. این مقاله به مطالعه تأثیر توجه به بستر و زمینه طرح در طرح های معماری پرداخته است، به این ترتیب که تحقیق های دانشجویی چهار طرح معماری- معماری ۲ الی ۵- در دو نیمسال تحصیلی ۱۳۸۸  ۱۳۸۹ در دانشگاه سوره مطالعه شده اند؛ با استخراج معیارهایی از اصول طراحی معماری در جامعه آماری شاهد و آزمون، آزمایش شده است. وجه تمایز دو گروه طراحی در مدلی ساخته شده از بستر طرح بود که در اختیار گروه آزمون به منظور مطابقت طرح با زمینه قرار گرفت و در نهایت ارزشیابی طرح های دو گروه بر اساس میانگین نمراتی بود که آنان طی ۹ آزمون -که ۹ معیار طراحی بودند- کسب کردند. ارزشیابی نهایی طراحی های دو گروه نشان داد که جامعه آزمون با توجه به میانگین بالاتر نمراتشان، طرح های موفق تری را در هر چهار موضوع طراحی نسبت به گروه شاهد ارائه کردند.

دوره ۷، شماره ۵ - ( شماره ۵ (پیاپی ۳۴)، ویژه نامه پاییز- ۱۳۹۵ )
چکیده

پژوهش حاضر اولین تلاشی است که از یک‌سو با اتخاذ رویکردی کمّی- رایانشی و از سوی دیگر با رویکردی کل‌گرایانه، سعی در بررسی‌ گونه‌های زبان مازندرانی (طبری) و ترسیم چشم‌اندازی نسبتاً روشن از وضعیت پیوستار گویشی این منطقه در چهارچوب مطالعات گویش‌سنجی دارد. برای تدوین اطلس زبانی ۷۳ سایت در قلمرو گویشی گستردۀ پژوهش‌- که از شمال به شبه‌جزیره میانکاله و دریای مازندران، از جنوب به دامنه‌های رشته‌کوه البرز، از شرق به خلیج گرگان و از غرب به شهرستان‌های بابلسر و سوادکوه محدود می‌شود- مشخص شد. داده‌های پژوهش شامل معادل‌های آوایی ۶۲ مدخل واژگانی (جمعاً ۴۵۲۱ معادل) است که از مواد زبانی معتبر «طرح ملی اطلس زبانی ایران» استخراج گردید. میانگین سنی گویشوران ۳۶ سال و متوسط سواد آن‌ها در حد آموزش ابتدایی است که ۳۸% آن‌ها زن هستند. تحلیل انبوهه داده‌ها ضمن نمایاندن کارآمدی رهیافت گویش‌سنجی بر رهیافت سنتی، نشان داد دو گروه گویشی مازندرانی و مازندرانیِ گالشی از هم متمایزند و نیز گروه گویشی مازندرانی، خود به چهار زیرگروه اصلی بخش می‌شود که تغییرات پیوستار گویشی آن‌ها از جنوب ‌‌شرقی به شمال ‌غربی است. گویش منطقه‌ای شمال ‌شرق حول شبه‌جزیره میانکاله، گویش منطقه‌ای جنوب ‌شرق بخش گلوگاه، گویش منطقه‌ای مرکز حول مناطق مرکزی شهرستان‌های نکا و ساری و گویش منطقه‌ای غرب شهرستان جویبار را پوشش می‌دهد.

دوره ۱۰، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۱ )
چکیده

فصلنامه علمی- پژوهشی پژوهش‌های ادبیات تطبیقی
دورۀ ۱۰، شمارۀ ۳ پاییز ۱۴۰۱، صص۱۱۲-۱۳۸
کوشش حاضر به تحلیل تطبیقی دو زندان سروده از دو شاعر برجسته عرب و ایرانی یعنی ابن زیدون اندلسی (۳۹۴-۴۶۳) و مسعودسعد سلمان (۴۳۹-۵۱۵) در چارچوب ادبیات تطبیقی پرداخته است. این دو شاعر مدّتی از عمر خود را در زندان سپری کردند و چکامه هایی هنری در احوال اسارت خویش سرودند. نگارنده در این نوشتار، از هر سراینده یک زندان سروده  را برگزیده و به شیوه توصیفی-تحلیلی، نقد و مقایسه کرده است. موقعیت متن سازِ مشابه و اغراض متجانس مندرج در قصاید از قبیل: شکایت، مهرجویی، فخرورزی و مدح، از دلایل گزینش این دو اثر برای هم سنجی است.

پژوهش نشان می دهد که در قصیده ابن زیدون نسیب نمادین، نمایی دو بُعدی از غم عشق و اندوه اسارت را نشان می دهد. مهرجویی از ممدوح با نکوهشی نرم درآمیخته است. مدح، لحن موعظه دارد و  فخرورزی بیش از خودستایی، دارای کنش ترغیبی است. در سروده مسعود، سوز و گداز یک زندانی جبراندیش که جهان را مظهر تنازع و تبعیض می بیند، در سطوح واژگان، اسلوب، تخیّل و بافت عمودی قصیده تجلّی یافته است. زندان طولانی مدّت، ذهن و زبان مسعود را بیش از حریف تازی اش با مادّه و مکان درپیوسته است.
 


دوره ۱۲، شماره ۵۵ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ )
چکیده

اقوام مغول با پیروی از الگوی فرهنگی خود نام‌‏های متنوعی را برای افراد برمی‌‏گزیدند. با هجوم و فرمانروایی بلندمدت مغولان، در ایران، نام‌‏های مغولی در متون فارسی آن دوره و حتی پس از آن منعکس شده ‏است. در مواردی ادیبان و تاریخ‏‌نگاران ایرانی، معانی نام‌‏ها و دلیل نام‌گذاری‌‏های متنوع را ضبط کرده و به داستان‌‏ها و روایت‏‌های مربوط به آن‌‏‏ها پرداخته‌‏اند. از آنجا که پژوهش دقیق و جامعی دربارۀ الگوی نام‌گذاری مغول و بازتاب آن در متون ادبی و تاریخی، مشاهده نشده‏ است پژوهش در این مورد، اهمیت و ضرورت دارد.
در این پژوهش که با روش توصیفی ـ تحلیلی اجرا و داده‌‏های آن، بر مبنای متون ادبی و با استناد به متون تاریخی، به شیوۀ کتابخانه‌‏ای، گردآوری شده‏، نام‌‏ها و الگوهای نام‌گذاری افراد در متون، شناسایی و بررسی شده است. در این متون، الگوهای نام‌گذاری متفاوتی با توجه به طبیعت، وضعیت جسمانی، رویدادها و ... وجود دارد و نام‌گذاری با رسومی نیز همراه بوده و نام‏‌ها در مواردی بنا به دلایلی تغییر کرده‏‌اند.

دوره ۱۴، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۳ )
چکیده

در سال‌های اخیر تحول دیجیتال، انقلابی را در نحوه کسب‌وکار شرکت‌ها و ارتباط‌های آن با مشتریان، تأمین‌کنندگان و سایر سود‌ برندگان، ایجاد کرده و رشد نوآوری و افزایش ارزش ارائه‌­شده به مشتریان را در پی داشته است. از طرفی برخی از سازمان­ها نیز با نداشتن درک عمیق از مفهوم تحول دیجیتال، آن را مفهومی مقطعی و طرحی بزرگ در نظر می­گیرند؛ این در حالی است که تحول دیجیتال یک فعالیت پیچیده و مداوم محسوب می‌شود که می­تواند به‌طور چشمگیری یک شرکت و فعالیت­های آن را تحت‌‌تأثیر قرار دهد. در‌واقع می‌توان تحول دیجیتال را به‌عنوان تحول عمیق فعالیت­‌های تجاری، فرایندها و فناوری­‌ها برای استفاده از فرصت­ها و تغییرات از راه ترکیبی فناوری­‌های دیجیتال دانست. اکنون در این مقاله به بررسی تحول دیجیتال با روش فراترکیب پرداخته می‌شود. پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی است و در این طرح از روش فراترکیب و رویکرد باروسو و ساندلوسکی۱ (۲۰۰۷) برای بررسی ادبیات پژوهش استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش‌های انجام‌شده در حوزه تحول دیجیتال می‌باشد. ابزار گردآوری داده‌ها، کدگذاری باز برای شناسایی مضامین و مؤلفه‌های تحول دیجیتال می‌باشد. در این مطالعه برای شناسایی مؤلفه‌های تحول دیجیتال، ۳۶ کد به‌عنوان مضامین پایه شناسایی شدند. از این میان ۱۶ کد به‌عنوان مضامین سازمان‌دهنده انتخاب شدند و چهار کد با عنوان مضامین فراگیر با عنوان‌های «برنامه‌ریزی، ساختارهای نرم، قابلیت‌ها، فناوری و ارتباطات» شناسایی و تشکیل شدند.
 
[۱]. Barroso & Sandelowski


دوره ۱۶، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۴ )
چکیده

گردشگری زبان در سطح بین‌المللی، یکی از حوزه‌های رو به رشد و جذابی است که می‌تواند فرصت‌های مناسبی برای رشد و توسعۀ جوامع محلی ایجاد کند. بررسی و شناسایی فرصت‌های توسعۀ گردشگری زبان فارسی نیز می‌تواند به توسعۀ گردشگری در ایران کمک شایانی کند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی فرصت‌های توسعۀ گردشگری زبان فارسی با رویکرد زبان‌شناسی ‌اجتماعی ‌‌تعاملی است. روش پژوهش حاضر کیفی  و از نوع پژوهش‌های اکتشافی است و از لحاظ هدف جزء پژوهش‌های کاربردی به‌شمار می‌آید. مشارکت‌کنندگان در این پژوهش شامل خبرگان و افراد مجرب در حوزۀ گردشگری زبان، استادان رشتۀ گردشگری، زبان‌شناسی و راهنمایان تورهای گردشگری بودند و از روش نمونه‌گیری هدفمند در پژوهش استفاده شده است. برای گردآوری اطلاعات مصاحبه‌های عمیق و نیمه‌ساختاریافته‌ای با شرکت‌کنندگان انجام گرفت و با ۲۷ مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش تحلیل محتوا با استفاده از نرم‌افزار  MXQDA، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که فرصت‌های توسعۀ گردشگری زبان فارسی از شش مقولۀ اصلی تشکیل شده است که شامل فرصت‌های محلی ـ منطقه‌ای، ملی ـ اجتماعی،  توسعۀ بین‌المللی،  محیطی، اقتصادی و  رشد و توسعۀ است. برای استفاده از این فرصت‌ها باید برنامه‌های مناسبی تدوین کرد.

دوره ۱۸، شماره ۷ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده

در برخی خطوط حاوی سیالات خورنده دما بالا، لوله‌‌های دو لایه شامل لایه ساختاری کامپوزیت پلیمری گرماسخت و لایه آستری گرمانرم تنها راه حل عملی هستند. بررسی مقاومت اتصال کامپوزیت گرماسخت به آستری گرمانرم، در این خطوط اهمیت فراوانی دارد. محاسبه نرخ رهاسازی انرژی کرنشی مود اول شکست، معیار مهمی در بررسی مقاومت اتصال و پیش‌بینی خرابی این نوع لوله‌ها می‌باشد. استاندارد تست تجربی نرخ رهاسازی انرژی کرنشی برای نمونه‌های تیر یک‌سرگیردار متقارن، ASTM-D۵۵۲۸ می‌باشد. در این پژوهش، رابطه کلی محاسبه ضخامت لایه‌ها برای هر نوع تیر یک‌سرگیردار دولبه ناهمجنس، با استفاده از تئوری کلاسیک چندلایه‌ها برای اولین بار، ارائه شده است. برای بررسی دقت این رابطه، نمونه‌هایی از دو جنس‌ و دارای ضخامت‌‌های متفاوت، جهت تست تجربی ساخته شده‌اند. جنس نیمه بالایی، کامپوزیت ساخته شده از الیاف شیشه تک‌جهته و رزین وینیل‌استر، نیمه پایینی، پلی وینیل کلراید سخت و فصل مشترک دو لایه، دو نوع پرایمر مختلف بر پایه رزین اپوکسی و وینیل‌استر می‌باشد. جنس نمونه‌های ساخته شده در این پژوهش بر مبنای نمونه‌های عملی مورد استفاده در بسیاری از خطوط انتقال مواد شیمیایی در واحدهای کلرآلکالی در سطح کشور نظیر واحدهای پتروشیمی اروند می‌باشد. این امر بدین علت است که نتایج حاصل از پژوهش جاری بتواند راهگشای سازندگان تجهیزات این خطوط باشد. برای راستی آزمایی رابطه ارائه شده، مدل‌سازی اجزای محدود با روش بستن مجازی ترک دو مرحله‌ای صورت گرفته است. همخوانی عالی نتایج عددی و تجربی، بیانگر کارایی و دقت رابطه پیشنهادی می‌باشد.

دوره ۲۱، شماره ۱۵۶ - ( بهمن ۱۴۰۳ )
چکیده

امروزه استفاده از شناساگر‌های هوشمند در بسته بندی مواد غذایی به منظور نظارت و تشخیص کیفیت غذا با تجزیه و تحلیل داده‌های کیفی و تغییر رنگ فیلم‌های بسته بندی با توجه به وضعیت غذا، در حال افزایش است. در این تحقیق مقایسه ای، فیلم های هالوکرومیک بسته‌بندی هوشمند ژلاتین و کاپاکاراگینان با افزودن درصد‌های مختلف عصاره گل ‌لاله‌عباسی (۶، ۱۲و ۲۴ درصد) و عصاره زرشک (۶، ۱۲و ۲۴ درصد) طراحی و تهیه شد. با استفاده از تصاویر SEM و طیف‌سنجی  FTIR، مشخص شد که هر دو فیلم تهیه شده با عصاره زرشک و گل لاله‌عباسی به‌طور کامل در ماتریس پلیمری ژلاتین و کاپاکاراگینان، با برهمکنش‌های مولکولی قابل‌توجهی مانند اتصالات هیدروژن و الکترواستاتیک توزیع شده‌اند. با این حال، فیلم های تهیه شده با عصاره گل لاله‌عباسی سطوح غیرمنظم و خشن‌تری نسبت به فیلم‌های تهیه شده با عصاره زرشک نشان دادند. هر دو فیلم تهیه شده با عصاره زرشک و گل ‌لاله‌عباسی دارای فعالیت آنتی‌اکسیدانی و حساسیت به پی‌اچ و آمونیاک مناسبی هستند. فیلم های تهیه شده با عصاره زرشک فعالیت آنتی‌اکسیدانی بالاتر و حساسیت بیشتری نسبت به تغییرات پی‌اچ داشتند. فیلم‌های تهیه شده ژلاتین و کاپاکاراگینان همراه با عصاره زرشک و گل ‌لاله‌عباسی به طور موثری تازگی گوشت بره ذخیره شده در دمای ۲۵ درجه سانتی‌گراد را به موازات تجمع گازهای آمونیاک در فضای بالای بسته‌های نگهداری و تغییرات پی‌اچ نشان دادند. یافته‌های ما نشان می‌دهد که ویژگی‌های ساختاری، فیزیکی و عملکردی فیلم‌های ژلاتین و کاپاکاراگینان حاوی عصاره‌های حساس به پی‌اچ بسیار تحت‌تاثیر نوع و غلظت عصاره‌ها قرار دارند.
 

دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده

در این پژوهش به بررسی پژوهش های بازاریابی انجام شده در ایران از منظر روش شناسی پرداخته شده است، و به دنبال پاسخ به این سوال است که آیا تحقیقات بازاریابی در این از نزدیک بینی در روش ها رنج می برند یا خیر؟ بدین منظور تعداد ۱۰۲۱ مقاله از ۷ نشریه برتر و تخصصی در حوزه بازرگانی و بازاریابی انتخاب شده و مقالات آن ها از منظر روش شناسی و به کمک فرا روش در یک بازه زمانی ۱۰ ساله (۱۳۹۶-۱۳۸۷) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که پژوهش های انجام شده در ایران در حوزه بازاریابی از تنوع روش شناسی بسیار کمی برخوردار است، به نحوی که عمده مقالات به روشمدل سازی معادلات ساختاری، با ابزار پرسش نامه و به شیوه کمی انجام پذیرفته اند.

دوره ۲۳، شماره ۵ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده


اهداف: نقص ویتامینD یک مشکل رایج است که با خطر سندرم متابولیک و بیماری های قلبی عروقی همراه است. اما ویتامینD اثرات مثبتی بر ترشح انسولین دارد. هدف مطالعه بررسی اثربخشی مصرف ویتامینD و تمرینات پیلاتس بر وضعیت ویتامینD و مقاومت انسولینی در مردان دارای اضافه وزن بود.
مواد و روش ها: این مطالعه نیمه تجربی بر روی ۵۰ مرد دارای اضافه وزن(۴۵-۵۵ سال) انجام شد. آزمودنیها به صورت  دردسترس انتخاب و سپس بطور تصادفی به گروههای تمرین، تمرین+ویتامینD (ترکیبی) ، ویتامینD و کنترل تقسیم شدند. گروههای تمرین و ترکیبی، ۸ هفته تمرین ورزشی (شدت ۵۰% -۷۰ % ضربان قلب ذخیره) انجام دادند. گروه های ویتامینD و ترکیبی، ۵۰۰۰۰ واحد ویتامینD یکبار در هفته دریافت نمودند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای tزوجی، آنوا یکطرفه و کروسکال والیس انجام شد(۰۵/۰>P).
یافته ها: ۶۰% و ۴۰% از آزمودنیها به ترتیب دارای نقص و سطوح ناکافی ویتامینD بودند,۸ هفته تمرین پیلاتس، مصرف ویتامینD و مداخله ترکیبی با افزایش سطوح۲۵-هیدرکسی ویتامینD، کاهش گلوگز ناشتا، انسولین و مقاومت انسولینی همراه بود. اما تاثیر مداخله های ترکیبی و مصرف ویتامینD بر افزایش سطوح ۲۵-هیدرکسی ویتامینD نسبت به تمرین پیلاتس بیشتر بود. همچنین مداخله ترکیبی با کاهش بیشتر سطوح انسولین و مقاومت انسولینی در مقایسه با مصرف  مکمل ویتامینDهمراه بود(۰۵/۰>P).
نتیجه گیری: مصرف ویتامینD، تمرین پیلاتس و ترکیبی از این مداخله ها می توانند منجربه بهبود وضعیت ویتامینD و گلایسمیک در افراد دارای اضافه وزن با سطوح پایین ویتامینD شوند. بنابراین حفظ وضعیت نرمال ویتامینD به توسعه سلامتی افراد دارای اضافه وزن کمک میکند.

دوره ۲۸، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۴۲ )
چکیده

إنّ التنمیه المستدامه لا یمکن أن تتحقق دون أن تکون هناک مشارکه من قِبل المجتمع ومختلف شرائحه وطبقاته. تعدّ مشارکه النساء فی إداره البلد، إحدی المعاییر فی تنمیه الدول. وعلی الرغم من تزاید سلطه النساء وتنامی الرغبه فی حضورها فی مستویات الإداره إلا أنّ هناک تحدّیات وموانع تحول بین النساء وتطویر مکانتهن فی هذا المجال. یهدف هذا البحث الکیفی الراهن إلی تحدید عناصر نموذج ترقیه النساء إلی مستویات الإداره فی المؤسسات الحکومیه الإیرانیه وذلک من خلال الاعتماد علی أسلوب "تحلیل المضمون". اشتملت عینه البحث فی هذه الدراسه علی ۴۲ مدیراً ومدیره بالإضافه إلی الخبراء فی مجال دراسات النساء؛ من العاملات فی المؤسسات الحکومیه الإیرانیه. أما طریقه أخذ العینات فهی الطریقه الهادفه وقد وظّفنا آلیه التشبع النظری للتحقق من صحه النموذج. إنّ جمع البیانات تم عبر آلیه المقابله شبه المهیکله الفردیه والجماعیه. وقد اعتمدنا عملیّه الترقیم الوصفی، التفسیری والمنسجم فی تحلیلنا للبیانات. وبناء علی النتائج المتحصّله: إنّ عناصر نموذج ترقیه النساء ورفع مکانتهنّ، -فی المضامین الرئیسه الأربعه والمضامین الفرعیه الإثنی عشره- قد اشتمل علی: الوعی الجنسی وإعاده تعریف الهویه النسائیه (الوعی الناجم عن التفکیر بدل القبول المنفعل، والتضامن بدل التصارع، وإداره الأدوار)، والإراده السیاسیه (الحکومه الداعمه والموجهه، وإعاده تعریف القراءات الفقهیه والحقوقیه، تشکیل أحزاب نسائیه)، نظام الترقیه العادل (استراتیجیه اختیار المؤهلین بدل تعیین الأتباع، التشجیع علی الإرتقاء بدل الإقناع الوظیفی)، الوعی الجماعی والإراده الوطنیه (الوعی الجماعی، التضامن المحوری للجماعات، وتشکیل المؤسسات المدنیه). إنّ نتائج البحث تظهر أن استقرار  نموذج مصمم عبر خلق فضاء للتواصل بین النشطاء الاجتماعیین  یصبح میسرا داخل الأطر . ومن أجل أن نحقّق مثل هذا الفضاء یتوجب علینا إنشاء خطاب إنسانی المحور والاتجاه. هذا الخطاب یشتمل علی أربعه أبعاد: الخطاب بین الأفراد، والخطاب بین الأحزاب، وخطاب الأهلیه والجداره، والخطاب الاجتماعی.

دوره ۳۰، شماره ۴ - ( الشتاء ۱۴۴۵ )
چکیده

یعدّ الأدبُ ما بعد الکولونیالی من المجالاتِ النقدیهِ الحدیثهِ التی ظهرت فی خمسینیات من القرنِ العشرین وبَلَغت ذروتُها فی أواخر السبعینیات. مِن أهمِّ دَوَاعِی هذا الحَقلِ من الأدبِ، عنایته بـآداب مستعمراتٍ واجهت تداعیات الاستعمار بأنواعها المختلفه. هویتا المهجّنه والتابعه من المفاهیم الرئیسه فی الدراسات ما بعد الکولونیالیه؛ فاهتمام رضوی عاشور بـجدلیه الأنا والآخَر، ظاهره الهُجنه وأزمه الهویه، صراع التابعات أمام الاستعمار المزدوج یبرهن علی مقاومه المثقّفه ضد الاستعمار فی الإطار الأدبی. أمّا الغرض الرئیس لإلقاء البحث فهو التعرّف إلی إیدئولوجیه الکاتبه فی صعید الملامح ما بعد الاستعماریه لأنَّها ترسم ظاهره الاستعمار ومدی إرهاصاتها علی المستعمَرین. ونظراً إلی أنّ السردیات ما بعد الکولونیالیه تدور حول هذه المحاور، اعتمدنا علی منهج النقد ما بعد الکولونیالی والمنهج الوصفی-التحلیلی لـتطبیقِ ملامحِ النقدِ ما بعد الکولونیالی علی روایه "ثلاثیه غرناطه" لرضوی عاشور حسباً لنظریات هومی­بابا وسبیفاک مُنظری الأدب ما بعد الکولونیالی. أمّا فرضیه الباحِثَین؛ فهی العلاقه بین روایه "ثلاثیه غرناطه" والنظریه ما بعد الاستعماریه علاقه متبادله ورغم أنّ بینَ تاریخ الرّوایه وظهور النظریه مسافه من الزمن فإنّ الروایه تبدو وصفاً للإشکالیه التی یمثّلها هومی­بابا وسبیفاک. أمّا أهم النتائج التی توصّلت الدراسه إلیها فهی؛ إنَّ الصراع الثقافیّ واللغویّ والدینیّ بین "الأنا والآخَر" تسفر عن ظهور ظاهره التهجین التی تتجلّی فی الطرد، والقبول، والتفکیک والمحاکاه. الاختلاط بین العرب والقشتاله یؤدّی إلی إیجاد لغه "البیدجین" فی الروایه. تتفق رضوی عاشور مع رأی سبیفاک القائل بأنّ التابعه لیست بإمکانها التّکلم إلّا إذا توفّر لها فضاء التعبیر الذی یتهیأ بواسطه المجتمع الاستعماری والذکوری.


 

صفحه ۱ از ۱