جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای مزینانی


دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

همۀ مفسران و متکلّمان مسلمان به خلقت توحیدی یا فطری بودن آن قائل نیستند، بلکه برخی از آنان معتقدند خداوند باور توحیدی را پس از خلقت انسان به او الهام کرده­است. نتایج این تحقیق که با کاربست مدل گفتمان­کاوی موضوعی (نک. مزینانی، علیزاده، و آزاد، ۱۳۹۷) بر مجموعه آثار ملاصدرا دربارۀ یکتاپرستی(توحید) صورت­گرفت در سه بخش دعاوی، برهان­ها، لحن کلام و قاطعیت در بیان قابل جمع­بندی است. مجموع دعاوی صدرا در این مطلب خلاصه می­گردد که او باور به توحید و یگانگی ایزد متعال را نه­تنها از ملزومات وجود مخلوقات، بلکه، عین وجود و عین فطرت آن­ها می­داند؛ ملاصدرا اکثر دعاوی خود را با ارجاع بینامتنی و استناد به آیات و روایات طرح کرده­ به­نحوی­که تلمیح، تضمّن، ذکر صریح، شرح و بسط و تفسیر آنها به­وضوح قابل مشاهده­است. این فیلسوف در پیچ و خم این امر مهم، گهگاهی از مواضع­عقلی غیرصریح و بعضاًهم­طیف - «سودمندی»، «ضرر و زیان»، «نیاز بنیادین»، «ضرورت»، «وفای به عهد»، «امانت­داری»، «فشار و اجبار»، و «انتساب» -  نیز بهره­برده که همین­ها نیز غالباً برگرفته از آیات و روایات هستند؛ البته، این­گونه برهان­آوری، پذیرش دعاوی مطرح برای غیرمسلمانان و خردگرایان را با مشکل روبرو می­کند. به هر حال، در تمام داده­های مطرح لحن قاطع خبری حاکم است، به نحوی­که کاربست استراتژی تخفیف در آنها مشاهده نشده و هیچ کلمه­ای دال بر شک و تردید به کار نرفته است. علاوه بر کاربست استراتژی تشدید در ۲۰ درصد داده­ها، فرایندهای منفی­سازی و مجهول­سازی با کارکرد خاص خود در ۱۰ درصد داده­ها به چشم می­خورد.

دوره ۶، شماره ۴ - ( شماره ۴ (پیاپی ۲۵)- ۱۳۹۴ )
چکیده

"تحول نحوی روی نمی¬دهد مگر این¬که بتوان نشان داد علتی داشته¬است"(لانگوباردی:۲۰۰۱، ۲۷۸). تحول زبانی مرتبط با واژه¬بست¬های ضمیری زبان فارسی که به لحاظ تاریخی در جایگاه دوم جمله ظاهر می¬شده¬اند در سه حوزه رخ داده¬، در نتیجه، این زبان به سه الگوی ساختاری-رده¬شناختی زیر دست¬ یافته¬است: الف) حرف¬اضافه+واژه¬بست در حالت متممی ب) اسمی+واژه¬بست در حالت اضافی و ج) مجاورت فعل متعدی صرفاَ در حالت مفعول مستقیم. این بررسی در چارچوب باورهای مطرح در دستور زایشی چامسکی و با هدف کشف علل تحول نظام واژه¬بستی ضمیری فارسی و در نهایت دستیابی این زبان به سه الگوی فوق صورت می¬گیرد؛ بررسی درزمانی نشان می¬دهد که چند عامل به صورت متوالی، و نه موازی، در تحول این نظام دخالت داشته-اند: اولاَ، برخی از تحولات ساختواژی تاریخی و تلاش گویشوران در جهت رفع ابهام ناشی از این تحولات، زمینه¬ساز اصلی تغییرات ساختاری دیگر شده¬است؛ ثانیاَ، پس از زمینه¬سازی¬های خاص ساختواژی، الگوهای الف و ب به قیاس از الگوهای زبانی از پیش موجود و تعمیم آنها تثبیت شده¬است؛ الگوی ج نیز در نتیجه¬ی بازتحلیل مکرر جایگاه واژه¬بست در جمله پدید آمده¬است؛ این الگو می¬تواند گویای مقطعی از روند دستوری-شدن این عناصر باشد که تحولات ساختواژی و فرایند بازتحلیل در برهه¬ای از تاریخ این زبان به آن سرعت بخشیده¬است. در پایان، تماس با زبان عربی نیز به عنوان عامل تسریع کننده¬ی کاربرد الگوهای سه¬گانه¬ی فوق در زبان معیار شناخته شد.
سید علی مزینانی، مهدی گلجان،
دوره ۷، شماره ۳ - ( شماره ۳ (پاییز و زمستان)- ۱۳۹۴ )
چکیده

مسئلۀ سلطه یافتن روسیه بر قفقاز، به‌عنوان منطقه‌ای عمدتاً ایرانی، به‌لحاظ تاریخ و فرهنگ و نژاد، همیشه در ذهن مخاطب ایرانی تازه بوده است؛ مسئله‌ای که ارامنه نقشی اساسی در آن آفریدند. متأثر از خاطرات جنگ‌های صلیبی، ارامنۀ قفقاز، همیشه در آرزوی حضور یک دولت مسیحی قدرتمند در نزدیکی منطقه سکونت خود بودند، اما ازآنجا‌که اروپای غربی پس از جنگ‌های صلیبی هرگز آن حد به قفقاز نزدیک نبود که بر امور منطقه، تأثیرگذار باشد، ظهور یک قدرت مسیحی دیگر توجه ارامنه را جلب کرد؛ دولت مسکووی. فرآیندی که نخبه‌گان ارامنۀ ایران طی آن کوشیدند پای دولت همیشه توسعه‌طلب مسکووی و بعدها امپراتوری روسیه را به قفقاز باز کنند، درواقع فرآیندی از تغییر وفاداری بود که از دهۀ ۱۶۶۰ م (۱۰۷۰ ق) آغاز شد و تا سال ۱۸۲۸ م (۱۲۴۳ق)، سال بسته شدن قرارداد ترکمنچای، ادامه یافت. اینجا سعی شده به‌واسطۀ تبیین تشریحی و با اتکای عمده بر منابع ارمنی، افت‌و‌خیز‌های این فرآیند صدوشصت ساله به‌همراه چگونگی انتقال وفاداری ارامنه از ایران به روسیه تاحد ممکن روشن شود. یافته‌های این بررسی نشان می‌دهد که سه جناح عمدۀ اشرافیت ارمنی، یعنی رهبران کلیسا، ملیک‌ها و تجار برجسته، به‌ترتیب بیشترین اهمیت را در تعیین وفاداری سیاسی ارامنه قفقاز داشته‌اند؛ درحالی‌که ابتکار گِرَوش به روسیه از آنِ تجار ارمنی بود؛ اما این ملیک‌ها بودند که به آن دامن زدند و درنهایت، کلیسا بود که با نقش‌آفرینی خود تغییر وفاداری را قطعی ساخت.  

دوره ۷، شماره ۵ - ( شماره ۵ (پیاپی ۳۴)، ویژه نامه پاییز- ۱۳۹۵ )
چکیده

این بررسی در چارچوب دستور گشتاری و مبانی رده­شناسی و با هدف تعیین جایگاه زیرساختی واژه­بست­های مفعولی زبان فارسی، ونیز تبیین رابطه­ی همزمانی-درزمانی این جایگاه با آرایش بنیادین واژگان این زبان صورت­گرفت. ازاین­رو، با لحاظ زیرساخت «واژه­بست+فعل» در تقارن با رده sov، نتیجه­گیری شد که گشتار حرکت واژه­بست­ مفعولی را از جایگاه مذکور به سمت محل ظهور هدایت می­کند. مضافاْ، جهت­گیری­های نحوی، صرفی و نوایی، به عنوان سه معیار مؤثر در چگونگی واژه­بست­افزایی معرفی شده که ممکن است با گذشت زمان متفاوت عمل کنند. در همین راستا،‌ با اشاره به «شرط کوتاه­ترین حرکت»، به رابطه­ی فرایندهای انضمام و واژه­بست­افزایی در فارسی معاصر اشاره شده و استدلال شد که برخلاف فارسی نو قدیم، نادستوری شدن الحاق واژه­بست به جزء اسمی برخی از افعال مرکب در گونه­ی معیار مؤید این رابطه است. در راستای تبیین پیامدهای رده­شناختی واژه­بست­افزایی درابتدا به فرضیه­ی مطرح در دبیرمقدم (۱۹۹۷) مبنی بر تغییر رده­ی فارسی از ov به vo اشاره شده و با استناد به شواهد تاریخی و گویشی این نتیجه به دست آمد که بررسی سیر تحول تاریخی مشهود در نظام واژه­بستی فارسی،‌ تبیین قابل توجهی برای ناهمخوانی زبان فارسی با معیارهای بیست­گانه­ی درایر(۱۹۹۲) و همگانی شماره ۲۵ گرینبرگ (۱۹۶۳) به دست می­دهد. ازاین­رو، در پایان این نتیجه گرفته شد که بررسی عملکرد و سیر تحول واژه­بست­های ضمیری زبان فارسی، فرضیه­ی قرار گرفتن این زبان در جریان تغییر رده را تقویت می­کند.
سید علی مزینانی، سیّدهاشم آقاجری، عباس منوچهری باغبادرانی، الهه کولائی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱ (بهار و تابستان)- ۱۳۹۶ )
چکیده

دوران حدود شصت ساله حاکمیت سلسله‌های افشاریه و زندیه بر ایران سال‌های مهمی برای سیاست‌ورزی ایرانیان ارمنی بوده، اما با وجود این تا حد زیادی مورد غفلت واقع شده است. فهم گردشی که در گرایش سیاسی این مردم از سمت ایران به روسیه رخ داد و البته واجد پستی بلندی‌های بسیاری بود با اتخاذ یک چشم‌انداز محدود به حوادث روزمره ممکن نیست. هر بررسی در این حوزه باید خود را متعهد به لحاظ کردن خصایص نهاد سیاست در نظام اجتماعی ایرانیان ارمنی و هم‌زمان قرار دادن آن در متنی از زمان جهانی بداند. این بررسی با بهره بردن از اسناد کمتر دیده شده و مکاتبات محلی و بین‌المللی ایرانیان ارمنی نشان می‌دهد که چگونه سیاست‌ورزی ایرانیان ارمنی از پی تلاقی خصایص نهاد سیاست در آن جامعه با جهان‌گیر شدن اقتصاد سرمایه‌داری اولیه در کنار استقرار جهانی نظام دولت‌های مطلقه دچار تغییراتی جدی گردید.

دوره ۹، شماره ۳ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۷ )
چکیده

امروزه، با بی­اعتبار شدن معیارهای اخلاقی مشروع و مقبول اکثریت جامعه که در مسیر سنجش و ارزیابی گفتار و کردار نخبگان قدرت، به‌ویژه سلطه­جویان، وجود دارد، حوزۀ تحلیل گفتمان مبتنی‌بر «نقد درونی» و وفادار به اصول مکتب فرانکفورت با چالش جدی مواجه شده ­است و برای رفع این معضل، سنت تفسیر موضوعی قرآن کریم اهمیت یافت. مفسر موضوعی به‌دنبال استخراج آرمان‌ها، راه­حل­ها، نظریه‌ها و ایده­هایی است که به‌صورت پراکنده درباره موضوعات و معضلات فردی و یا اجتماعی خاصی در لابه‌لای آیات، مضامین و مفاهیم قرآن ارائه شده است. در این مقاله، رویکردی معرفی خواهد شد که با هدف تعمیم فلسفۀ تفسیر موضوعی به عرصۀ تحلیل گفتمان سیاسی/اجتماعی تدوین شده است. این بسته نوین که به‌اصطلاح آن را «تحلیل گفتمان موضوعی» می‌نامیم، با تلفیق نظریه­ها و راهبردهای تحلیلی «رویکرد تاریخی- گفتمانی ووداک» و مراحل اجرایی «رویکرد تفسیر موضوعی شهید صدر» تدوین شده است. این بسته در سه بعد «مبانی نظری»، «ابزار تحلیل زبان» و «مراحل عملیاتی» توصیف شده است. همچنین، شیوۀ کار با نظریه بافت و نظریه استدلال به‌عنوان ابزار تحلیل به‌صورت منفرد بازنمایی شد. بااین‌حال، برای آشنایی با شیوۀ کار با این بسته خارج از حیطه تفسیر موضوعی، تبیین مراحل عملیاتی نیز با یک مطالعۀ موردی آزمایشی روی مثنوی معنوی همراه شد. تحلیل گفتمان موضوعی برای استخراج، تبیین و تدوین آرمان‌ها، عقاید و یا نظریه­های نقادانۀ فرد/افرادی از مراجع و رهبران مذهبی/سیاسی که به‌نوعی مشروعیت کسب کرده­اند، به‌عنوان مکملی برای نقد درونی و یا سرمشقی برای نخبگان قدرت توصیه می­شود.
 

دوره ۱۰، شماره ۳ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۸ )
چکیده

ساختار درونی استدلال، به­لحاظ سنتی، از یک یا چند مقدمه، یک یا چند برهان یا روش استقرایی و  تنها یک نتیجه (ادعا) تشکیل می­شود؛ مباحثۀ استدلالی، معمولاً با طرح داده­هایی درست یا غلط آغاز می­شود، و با ارائۀ دلیل و برهان اوج می­گیرد و به نتیجه­گیری یا ادعا، ختم­ می­شود. در این فرایند دست­کم دو نفر مخالف و موافق نتیجه­گیری­ها درگیرند که تلاش می­کنند بر دیگری فائق آیند. تولمین با ملاحظۀ این فرایند استدلالی و مداقه در نظریه­پردازی فلاسفۀ نسبی­گرا و مطلق­گرا در این خصوص، به ارائۀ مدلی شش­مؤلفه­ای دست یازید که از برخی جنبه­ها مطلق­گرا و از برخی دیگر نسبی­گرایانه است. در مدل او، استدلال دارای اجزای ادعا، برهان، داده­های حقیقی، شاخص­های قطعیت، پشتوانه، و ردیه است که سه مورد اول، لازم، و سه مورد آخر، اختیاری هستند. با گذر زمان، زمزمه­های ظرفیت کاربرد این مدل در مسائل زبان­شناختی و تحلیل ­گفتمانی به گوش رسید. در همین راستا، با توجه به فقدان روش­ تحقیقی سامان­یافته در این زمینه، در پژوهش حاضر با طراحی چند هدف و سؤال پژوهشی، روش ­تحقیقی پیشنهاد شد تا بتوان از توان تحلیلی مدل تولمین در حوزه­های سبک­شناسی، زبان­شناسی حقوقی و تحلیل ­گفتمان بهره گرفت. هدف اصلیِ روش ­تحقیق پیشنهادی «شناخت سبک استدلال­ورزی نویسندۀ منتخب در اثری گزیده از او» است که به­تبع آن، دارای ۵ پرسش پژوهشی است. کاربستِ این روش روی سه متن از ژانرهای مختلف نشان داده ­شد که عبارت­اند از شعری از اعتصامی با عنوان «فرشتۀ انس»، نمونه­ای از لوایح دفاعی، و سخنرانی سیاسی ترامپ در باب سیاست خارجی امریکا پیش از انتخاب به ریاست جمهوری.
 

دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده

در سال‌های اخیر الکتروریسی با قابلیت ایجاد میکرو-نانوالیاف پلیمری مشابه ساختار لیفی ماتریس خارج سلولی توجه بسیاری را در تولید داربست‌های مهندسی بافت به خود معطوف ساخته است. شبیه‌سازی آرایش لیفی ماتریس خارج سلولی در بدن، نسبت سطح به حجم بالا، میزان تخلخل قابل توجه و پیوستگی کامل خلل و فرج‌ها از مهم‌ترین مزایای ساختارهای الکتروریسی شده است. درصد تخلل بالا و پیوستگی خلل و فرج در این داربست‌ها، چسبندگی و رشد مناسب سلولی را به‌دنبال خواهد داشت. اما به سبب کوچکی اندازۀ حفرات و تراکم بالای الیاف، نفوذ سلولی در داربست‌های الکتروریسی شده محدود است. نفوذ سلولی اندک در داربست‌های الکتروریسی کاهش مهاجرت سلولی به بخش‌های داخلی ساختار، توزیع غیر یکنواخت جمعیت سلولی در کل داربست، رگ‌زایی کم و نفوذ اندک بافت را به‌دنبال دارد. در واقع داربست الکتروریسی شده بیش از آن‌که یک محیط سه‌بعدی برای اسکان و فعالیت‌های سلولی فراهم آورد یک بستر دو‌بعدی محسوب می‌شود. تا کنون روش‌های اصلاح شده الکتروریسی یا اصلاحات پس از فرآیند بسیاری برای حل این مشکل پیشنهاد شده است که تغییرات کوچک در پارامترهای الکتروریسی تا روش‌های پیچیده با نیازمندی‌های خاص را مورد توجه قرار داده است. در بسیاری از این تلاش‌ها مستقیماً با دستکاری مشخصات نمونۀ الکتروریسی شده نفوذ سلولی بهبود یافته است. حال آن که در برخی دیگر تشویق مهاجرت سلولی بدون تغییر ویژگی‌های نمونۀ الکتروریسی شده مورد توجه قرار گرفته است. در این مقالۀ مروری سعی بر این است تلاش‌های انجام شده در زمینۀ بهبود نفوذ سلولی در نانوالیاف الکتروریسی شده به تفضیل ارایه شود.

صفحه ۱ از ۱