جستجو در مقالات منتشر شده


۱۳۱۰ نتیجه برای مدی


دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

ضرورت پرداختن به مهارت خواندن در آموزش زبان از آن جهت حائز اهمیت است که با سه مهارت دیگر(مهارتهای شنیدن، صحبت کردن و نوشتن) در ارتباط بوده و در نهایت بر هدف اصلی آموزش زبان، توانایی ایجاد ارتباط مؤثر تأثیرگذار است. حال با توجه به دسترسی همگانی به تلفن همراه و لپ تاپ، این سؤالها مطرح میشود که قابلیتهای الکترونیکی تا چه اندازه در محتوای آموزشی زبان روسی در ایران جای دارد؟ در پاسخ به این پرسش و با تحلیل پرسشنامهای با یازده سؤال اساسی در خصوص گنجاندن فناوریهای نوین، موضوعات کشورشناسی، بازی با ضربالمثلها و دیگر موارد مطرح شده در محتوای آموزشی درس خواندن و نیز پرسشهایی دربارهی اینکه آیا تا کنون چنین مواردی در کتاب درسی خواندن گنجانده شده است یا خیر؟ به این پاسخ دست یافتیم که جای خالی فناوریهای نوین و نیز دیگر موارد در محتوای آموزشی "درس خواندن" به شدت احساس میشود. از همین رو نگارندگان پژوهش حاضر به منظور مرتفع ساختن چالشهای موجود و بهبود پروسهی یادگیری آموزش خواندن به زبان روسی در مقطع کارشناسی به طرح ایدههای جدیدی در محتوای آموزشی درس خواندن میپردازند.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

لاندوفسکی نشانه‌شناس اجتماعی کانون توجه خود را بر روی سوژۀ گفتمانی و گفته‌پردازی معطوف می­کند و بدین ترتیب مفاهیم حضور و ادراک و احساس را در نشانه­شناسی مطرح می­کند. اینکه گفته‌پردازی بیشتر از ساحت گفته اهمیت می­یابد مقدمات نشانه­شناسی پدیدار­شناختی را فراهم می‌کند. مسألۀ مهم نگارندگان پژوهش این است که با توجه به اینکه در نظام «تطبیق» شاهد وحدت میان سوژه­ها هستیم و «دیگری» یا آن وجه «غیریت» نه تنها ابژه­ای منفعل نیست بلکه حکم سوژه­ای با تعاملی پویا را ایفا می­کند چگونه فرآیند معنایی شکل می­گیرد و آیا می­توان ادعا کرد که ارتباط میان سوژه­ها با نظریۀ «تطبیق» لاندوفسکی هم­خوانی دارد. با توجه به مسأله پژوهش، فرضیۀ نگارندگان این است که دریافت معنا با توجه به تعامل­های مشخص بین سوژه­ها در بافت­های اجتماعی متفاوت می­باشد، از‌این‌رو دریافت معنا نمی­تواند جدا از بافت و ساحت گفته­پردازی باشد بلکه تابع تعامل بین سوژه­ها در شرایط متفاوت گفتمانی است.پژوهش حاضر به بررسی نشانه­معناهای موجود در قصیده «لیالی المنفی» اثر مُحی‌الدین فارِس پرداخته‌است. دستاوردها حاکی از آن است که نظام معنایی حاکم بر گفتمان این قصیده از نوع نظام تطبیق است. در واقع ارتباط تعاملی و تطبیقی نظام نشانه­ای در این قصیده به گونه­ای است که معانی تبعید، جنگ داخلی، اشغالگران از پیش تعیین شده و یک جانبه نیست بلکه این معانی تنها در صورتی قابل دریافت هستند که مسألۀ حضور و تعامل هم‌زمان سوژه و دیگری مطرح شود. ضمن اینکه گفته‌پرداز به ترتیب از دو نظام آپولونی و دیونیسوسی برای نامطلوب جلوه دادن پدیدۀ استعمار و نوستالژی بهره برده‌است.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

این مقاله به بررسی دو نظام گفتمانی کنشی و تنشی در شعر «کتیبۀ» اخوان ثالث می‌پردازد. نظام روایی کنش‌محور گفتمانی شکل گرفته بر اساس نقصان بیرونی با محوریت «کنش» است. نظام تنشی اما از نقصانی عاطفی_درونی نشأت می‌گیرد و با شناخت کنش­گر از هستی رابطۀ تعاملی دارد. «کتیبه» ­به دلیل داشـتن درون­مایۀ  گفتمـان روایـی، حـاوی کنش­ها و تنش­های ارزش­ محـور اسـت که نظام­های مسلط برآن قابلیت بررسی نشانه­معناشناختی را دارند. هدف پژوهش نشان دادن محورهای بنیادین معناسازی این شعر و چگونگی ظاهرشدنِ معنا در لایۀ سطحی گفتمان از میان نشانه­های یگانه می­باشد. بدین منظور پژوهش، به روش توصیفی-تحلیلی، گونه­های نظام گفتمانـی نظیر نظـام کنشـی، تنشـی_عاطفی و فنون پـردازش مفهـوم، پیوند بـا مخاطـب، ارسال پیام در شعر«کتیبه» را مشخص کرده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که گفته­پرداز با چینش هنرمندانۀ اجزای کلام موفق به تولید معنای ذهنی مدنظر خود _یأس فلسفی و مغلوبِ تقدیر بودن_ و انتقال آن به گفته­خوان گردیده است. سوژه در مواجهه با  «کتیبه» دچار تنیدگی با خود می­گردد و به­دلیل ناتوانی در خروج از این تنیدگی و پی­بردن به راز «کتیبه»، تحت فشارۀ عاطفی بالا تقریبا همۀ کنش­ها را غیرممکن می­بیند. نظام گفتمانی کنشی در ابتدا بارقۀ امیدی تولید کرده، اما در نهایت کنشگر به درِ بسته می­خورد وسرخورده به خانۀ اول بر می­گردد و در واقع فرایند تنشی به نظام گفتمانی کنشی غلبه می­کند. و این دو که در آغاز امید تلاقی آنها می­رفت، در نهایت به دلیل این که کنش­گرانِ پای در زنجیر همچنان دچار نقصان آزادی­اند، به آشتی درونی نمی­رسند.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

در این مقاله، «دوگان­سازی» در زبان هورامی بررسی و تحلیل شده است. داده­های پژوهش به روش میدانی و در گفت­وگو با گویشوران گونۀ «هورامی تخت» به ­دست­ آمده ­است که در شماری از آبادی­های شهرستان سروآباد استان کردستان بدان سخن گفته می­شود. هدف اصلی مقاله یکی شناخت کارکردهای دوگان­سازی در هورامی است و دیگری فهم تمایزهای عمل­کرد این پدیده در آن زبان نسبت به دیگر زبان­های ایرانی، از جمله زبان فارسی. تحلیل­ها و بررسی­های این پژوهش، نشان می­دهد که هر دو گونۀ دوگان­سازی کامل و ناقص در هورامی نمودهای گوناگونی دارند. در این میان، دوگان­سازی کامل فعل­ در هورامی متمایز به­نظر می­رسد و همانندی برای آن در زبان فارسی نمی­توان یافت. همچنین بررسی برخی از ساخت­های برآمده از دوگان­سازی ناقص در هورامی نشان می­دهد که علامت تصریفی جنس دستوری که در این زبان در حالت مطلق در جنس مؤنث ظاهر می­شود، در ساختِ حاصلِ دوگان­سازی­ یا از میان می­رود، یا به گونۀ دیگری ظاهر می­شود. با توجه به بخشی از داده­ها و تحلیل­های پژوهش، می­توان گفت این پژوهش نیز تأییدکنندۀ سازکارهای عمل‌کردی مشابه دوگان‌سازی در زبان انسان است.


دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

فرایند شکل‌گیری تشبیه مبتنی بر عملکرد توأمان دو پارادایم انتخاب و ترکیب است؛ انتخاب پدیده‌هایی و ترکیب آنها که با هدف مفهوم‌سازی و تولید معنا انجام می‌شود. هرکدام از اجزای تشبیه در هر دو محور انتخاب و ترکیب به صورت شبکه‌ای در ارتباطی معنابخشی و معناپذیری عمل می‌کنند؛ ازاین‌رو ارتباط سازه‌های تشبیه نظام معنایی خاصی را به وجود می‌آورد که در آن، هر کدام از سازه‌ها به عنوان یک نشانه به شمار می‌روند و نقش معنایی معیّنی را ایفا می‌کنند. مسألۀ این پژوهش نیز بررسی نظام نشانه‌ای تشبیه و تبیین فرایند نشانه‌شدگی عناصر آن است تا چگونگی پدیداری یک نظام گفتمانی در قالب تشبیه و فرایند تولید معنا در آن مشخص شود. برای این منظور به روش تحلیلی-تشریحی نشان داده می‌شود که چگونه شاعر در نقش سوژه در موقعیتی خاصّ، با مشبّه به عنوان اُبژه تعامل برقرار می‌کند و حاصل این تعامل ادراکی ذهنی است که با مشبّه‌به تعیّن می‌یابد. برآیند پژوهش بر این امر دلالت دارد که از دیدگاه نشانه-معناشناختی، تشبیه دارای نظام نشانه‌ای است و این نظام با وجوه گفتمانی، پدیداری-ادراکی و جریان دینامیکی معنا همراه است.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

مطبوعات شکل‏دهندۀ افکار عمومی‌اند و به همین دلیل است که مترجمان خبری به منظور رساندن پیام و اهداف سخنوران، سیاست‌های ترجمه‌ای خاصی را دنبال می‌کنند. در این میان، ترجمۀ گفتمان‌ سیاسی - مطبوعاتی پیرامون تحریم‌های علیه ایران، با توجه به اهمیت و حساسیت روابط بین الملل، مهم و حیاتی است.  هدف این پژوهش، برجسته نمودن اهمیت رویکردها در ترجمۀ  گفتمان سیاسی - مطبوعاتی است. بدین منظور، دو خبر مهم پیرامون تحریم‌های مذکور را، نخست با آناکاوی (تحلیل) گفتمان انتقادی، بر اساس الگوی وَن‌دایک، و سپس با آناکاوی ترجمه‌شناختی، به کمک آراء و دیدگاه آنتوان برمن،  بررسی کرده‌ایم. در نهایت،  نوع تغییرات و اصلاحات مترجمان  و نیز تلاش‌هایی که جهت سازگارسازی خبر با ایدئولوژی رسانه‌ای صورت گرفته‌ را به دقت تشریح و تبیین کرده‌ایم. هم‌راستا با آراء ون‌دایک، نشان داده‌ایم که رابطۀ نزدیکی میان سیاست حاکم (قدرت) و گفتمان مطبوعاتی (رسانه)، در شکل‌گیری تصورات ذهنی افراد جامعه وجود دارد. این پژوهش نشان می‌دهد چگونه مترجمان، اغلب، سیاست حذف، تغییر و تشدید را در ترجمه، در راستای کارکردهای گفتمانی مد نظرشان به کار می گیرند و نتایج سیاسی خاصی را هدایت می‌کنند.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

ارتباط میان واژگان و مفاهیم آن­ها در علم "معناشناسی" بررسی می­شود. "معناشناسی آماری" زیرشاخه "معناشناسی محاسباتی" و در حقیقت، زیر شاخه­ای از "زبان­شناسی محاسباتی" و "پردازش زبان طبیعی" است. تعیین واژگان و مفاهیم کلیدی یک متن به روش سنتی، نیازمند صرف زمان و همچنین دانش تخصصی راجع به موضوع متن است. استخراج زنجیره­های واژگانی، یکی از جدیدترین شاخه­های معناشناسی آماری است که بر اساس روابط معنایی میان واژگان، مضامین اصلی متن را در اختیار ما قرار می­دهد. در جستار حاضر برآنیم تا زنجیره­های واژگانی دو خطبه ۱۱۱ و ۲۲۱ نهج البلاغه را بر اساس نظریه "بارزیلی" و "الهداد" تعیین کرده و با بهره­گیری از روش توصیفی-تحلیلی و آماری، مضامین اصلی آن­ها را استخراج نماییم. نتایج تحقیق حاکی از آن است که خطبه ۱۱۱ دارای ۷۸ و خطبه ۲۲۱ نیز دارای ۸۷ زنجیره واژگانی بوده که از میان آن­ها، رابطه معنایی تضاد (۵۰%) -در خطبه ۱۱۱- و رابطه معنایی تضاد (۳۸%) و ترادف (۳۴%) -در خطبه ۲۲۱- از بیشترین فراوانی برخوردار هستند. در خطبه ۱۱۱، زنجیره شماره ۵۳ که واژگان تشکیل دهنده آن، بر ترک دنیا و برگزیدن آخرت دلالت دارند و در خطبه ۲۲۱، زنجیره­های شماره ۳۱، ۶۲ و ۸ که واژگان آن­ها، به ترتیب، بر سکوت و خاموشی پس از زبان­آوری، ضرورت بهره­گیری از عقل و خرد، ترس و وحشت از روز قیامت دلالت دارند، قوی­ترین زنجیره­ها هستند. همچنین نتایج نشان می­دهند که موضوع خطبه ۲۲۱ "اخلاقی، اعتقادی، علمی، عقلی" است اما مضامین اصلی خطبه ۱۱۱، با موضوع "اخلاقی"  که "دشتی" برای آن ذکر کرده است، مطابق می­باشد.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

مهدی سحابی طی سالیان متمادی  خود را در کارگاه ترجمه پروست آزموده و با اینکار به نوعی پختگی نائل شده است. با ترجمه رمان بلند ''در جستجوی زمان از دست رفته''، او به قول آنتوان برمن، به نوعی به خلق اثر دست زده است. ''روزها و خوشی ها''، کتاب نویسنده  ای جوان و جویای نام، علیرغم تفاوت ساختاری و مضمونی با رمان در ''جستجوی زمان از دست رفته''، از برخی لحاظ نوید بخش آمدن این رمان است. ما در این مقاله، با تکیه بر  شیوه های فنی ترجمه برگرفته از سبک شناسی تطبیقی وینه و داربلنه، در پی تحلیل فرایند ترجمه در این اثر پروست جوان هستیم. هدف ما در وهله نخست  شناختن روش ترجمه سحابی است و در مرحله دوم، دانستن این نکته که آیا نظریه به کار رفته در خوانش یک متن ادبی ترجمه کارایی دارد یا نه. تقابل دو متن و شرح عملیات ترجمه شرط رسیدن به این دو هدف است. بنابر اصول، طرحهای ترجمه مهدی سحابی معمولا  مقصد گرا و معطوف به خواننده است، اما او مترجم انتخابهای نامنتظر است و ممکن است ما را غافلگیر نماید. از طرف دیگر، قابلیت کاربرد این نظریه زبانشناختی در تحلیل ترجمه ادبی  میزان تاثیر آن را در نقد ترجمه  ادبی تعیین خواهد کرد.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

چکیده
علی‌رغم تمامی تلاش‌های استادان و دانشجویان، یادگیری مهارت‌های چهارگانۀ زبان فرانسه در مراکز دانشگاهی همواره با چالش‌هایی همراه بوده است. یکی از این مهارت‌ها، تولید نوشتاری است که دانشجویان در انجام آن مرتکب اشتباهات متعددی می‌شوند. ما بر این گمانیم که شناسایی و تحلیل حوزه‌های خطا می‌تواند در بهبود مهارت نوشتاری ایشان مؤثر واقع شود. در پژوهش حاضر، با استفاده از روش تحلیلی ـ توصیفی، تولیدات نوشتاری گروهی از دانشجویان دربارۀ موضوعی در سطح مورد بررسی قرار گرفته‌اند. ابزار گردآوری داده‌ها، جدول ارزشیابی DELF B۱ با ده ملاک برای تصحیح نوشتار است. شرکت‌کنندگان در این تحقیق، ۱۹ دانشجوی سال سوم کارشناسی زبان فرانسه دانشگاه تبریز بودند. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که ۴۲ درصد دانشجویان دارای میانگین خیلی خوب و خوب و ۵۸ درصد آن‌ها دارای میانگین متوسط و ضعیف هستند. جامعۀ هدف این تحقیق، از مجموع ده ملاک موجود در جدول ارزشیابی، تنها در سه مهارت منسجم و منطقی بودن، توانایی معرفی رویدادها، رعایت موضوع دارای عملکرد قابل قبول بود، اما در هفت ملاک دیگر هنوز به مهارت‌های لازم دست پیدا نکرده ‌است. حوزه‌های خطاهای آشکارشده در این تحقیق، می‌تواند موضوع تحقیقات تکمیلی برای استخراج خطاها و تحلیل آن‌ها در هر حوزه باشد.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

برای دهه‌ها، محققان و فراگیران انگلیسی به عنوان زبان خارجی به تلفظ مانند یک بومی انگلیسی زبان علاقه‌مند بوده‌اند. در حالی که تحقیقات گسترده‌ای به بررسی انواع رویکردهای آموزشی و پیچیدگی واج‌شناسی انگلیسی پرداخته‌اند، یک سوال بی پاسخ این است که چگونه فراگیران سطح پیشرفته انگلیسی به عنوان زبان خارجی به هدف دشوار تلفظ شبیه به بومی در زبان انگلیسی گفتاری دست می‌یابند. جهت بررسی این موضوع، این مطالعه چند موردی با هدف کاوش راهبردهای چند‌وجهی به کار گرفته شده توسط ۱۵ فراگیر سطح پیشرفته انگلیسی به عنوان زبان خارجی مسلط به تلفظ که از طریق روش نمونه گیری با حداکثر تنوع انتخاب شده بودند، انجام شد. داده‌ها با استفاده از خاطره‌نگاری‌ها و مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته عمیق جمع‌آوری شد. پس از تحلیل داده‌ها توسط نرم‌افزار NVivo نسخه ۱۰ دو مضمون اصلی شامل راهبردهای یادگیری تلفظ معلم‌محور و خودمحور استخراج شد. در راهبردهای معلم‌محور، شرکت‌کنندگان به تعامل فعال با وظایف و تکالیف ساختارمند تعیین شده توسط معلمان اذعان داشتند. در بین آنها٬ ۴۶ درصد بر نقش فعالیت‌های داخل کلاس (۳۶٪) و خارج از کلاس (۶۴٪) در مسیر تسلط بر تلفظ تأکید کردند. راهبردهای خودمحور، شامل خودگویی(۴۸٪)، گوش دادن به پادکست (۲۹٪)، سایه‌خوانی(۱۲٪) و بلندخوانی (۱۱٪)، نیز توسط ۵۴ درصد شرکت‌کنندگان در تلاش برای تسلط بر تلفظ گزارش شد. این مطالعه بینش‌های ارزشمندی به ادبیات مرتبط اضافه می‌کند و شواهدی از ارتباط بین راهبردهای معلم‌محور و خودمحور در بهبود تلفظ ارائه می‌دهد. یافته‌ها دارای چندین پیامد برای تحقیقات یا تمرین بیشتر در مورد تسلط بر تلفظ هستند.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

Authorship Attribution is an application of stylometry that assigns authors to anonymous texts based on writing features. Several models have been developed for languages, such as English, Chinese, and Dutch. Although many studies address authorship attribution in Arabic, most of them do not critically assess whether the applied theories and techniques fit Arabic’s unique linguistic features. This study aims to identify the most suitable techniques for Arabic authorship attribution by evaluating computational theories and artificial intelligence methods. Using a descriptive-analytical methodology, it reviews and compares empirical studies on Arabic texts, including literary and online materials. Data were collected from published studies, experiments, and corpora applying authorship attribution to Arabic, focusing on method effectiveness relative to Arabic’s structural features. Results show that among computational theories, only the K equation reliably determines Arabic text authorship. Among AI’s Machine Learning methods, SVM outperforms KNN, AdaBoost, and Naïve Bayes, but the master-slave technique performs significantly better. In NLP approaches, ARBERT and AraELECTRA achieve up to ۹۶% accuracy, with POS tagging outperforming LSA. Further research is needed to determine the most accurate technique for Arabic authorship attribution.

دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

فراگیران زبان دوم اغلب اوقات در یادگیری زمان حال کامل به مشکل می خورند. با این حال، سیل ورودی و خواندن مبتنی بر معنا نشانه هایی از امید به تسهیل یادگیری زبان دوم برای فراگیران زبان را نشان دهند. با توجه به این موضوع، ما یک آزمایش طراحی کردیم تا بررسی کنیم که آیا فعالیت های سیل آساسازی ورودی و خواندن مبتنی بر معنا می توانند به فراگیران زبان دوم کمک کنند تا زمان حال کامل را بهتر درک و تولید کنند. برای این منظور، سه کلاس از پیش تعیین شده از یک دبیرستان انتخاب شدند و شرکت کنندگان به صورت تصادفی در سه شرایط مختلف گروه بندی شدند: شرایط فقط سیل آساسازی ورودی، شرایط خواندن متمرکز بر معنا به همراه سیل آساسازی ورودی، و شرایط گروه کنترل. نتایج تحلیل های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس نشان داد که مواجه تصادفی از طریق ورودی سیل آسا و فعالیت های خواندن مبتنی بر معنا هم درک و هم تولید ساختار هدف را بهبود بخشید. همچنین نتایج نشان دادند که فعالیت های خواندن مبتنی بر معنا در ترکیب با سیل آساسازی ورودی نقش تسهیل گر بیشتری در بهبود درک و تولید این ساختار زبانی نسبت به استفاده تنها از سیل آساسازی ورودی داشتند. این یافته ها نشان می دهند که گنجاندن روش های ضمنی از جمله سیل آساسازی ورودی همراه با فعالیت های خواندن متمرکز بر معنا نه تنها می توانند به فراگیران زبان دوم در درک زمان حال کامل کمک کنند بلکه می توانند به آن ها در تولید 


دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۳ )
چکیده

حساسیت رطوبتی در مخلوط‌های آسفالتی چالشی عمده در دوام زیرساخت‌های راهسازی محسوب می‌شود. پیچیدگی این پدیده، مدل‌سازی دقیق را برای ارائه راهکارهای مؤثر ضروری می‌سازد. روش‌های آزمایشگاهی موجود، از جمله آزمون‌های مبتنی بر شاخص‌های عمومی مانند نسبت مقاومت کششی غیرمستقیم، اگرچه در ارزیابی حساسیت رطوبت کارآمد هستند، اما با محدودیت‌های قابل توجهی از نظر هزینه و زمان مواجه‌اند. در این پژوهش، با استفاده از چهار نوع سنگدانه (دو نوع آهکی و دو نوع گرانیتی) و هشت نوع قیر با درجه عملکردی مختلف، آزمایش‌هایی شامل روش اصلاح‌شده لاتمن و آزمایش کششی غیرمستقیم انجام شد. مجموعه داده‌ای متشکل از ۳۴ نمونه و ۱۱ متغیر برای پیش‌بینی دو شاخص کلیدی عملکرد حساسیت رطوبتی، نقطه عطف عریان‌شدگی (ISP) و شیب عریان‌شدگی (SS)، با استفاده از روش برنامه‌ریزی ژنتیک چندژنی (MGGP) مورد استفاده قرار گرفت. برخی از پارامترهای مهم مورد بررسی شامل ضخامت ظاهری لایه قیر، نفوذپذیری، انرژی جداشدگی، انرژی آزاد پیوستگی و چسبندگی بود. نتایج حاصل از مدل‌سازی نشان می‌دهد که برای پیش‌بینی ISP، مدل‌ MGGP ضریب تعیین (R۲) ۰,۹۸۱  را ارائه می‌دهد و در مورد SS، این مقدار ۰,۹۷۴ می‌باشد. مدل‌ مورد استفاده در این تحقیق می‌تواند فرمول‌های ریاضی ارائه دهد که شامل پارامترهای ورودی مؤثر بر ISP و SS هستند.
 

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

به­منظور بررسی قرابت ژنتیکی دو جمعیت از ماهی سنگسر معمولی در خلیج فارس (مناطق آبادان و بندرعباس) از نشانگرهای مولکولی AFLP استفاده گردید. تعداد ۱۴ نمونه از آبادان (E"۲۵/۵۶ '۵۱ °۴۸ و N "۹۷/۲۲ '۹۸ ۲۹) و ۱۱ نمونه از بندرعباس ( E"۷۳/۱۹ '۲۷ °۵۶ و N "۵۶/۱۳ '۱۸ °۲۷) جمع­آوری شد. در مجموع ۴۱۰ باند قابل امتیازدهی با استفاده از شش ترکیب آغازگر EcoRI/MseI مشاهده شد که ۸۸ عدد از آنها چند شکل بودند (۴۶/۲۱ درصد). درصد باندهای چند شکل در ایستگاه آبادان ۶۴/۸۸ و در ایستگاه بندرعباس ۱۸/۶۸ درصد بود. مقدار هتروزیگوسیتی در ایستگاه آبادان (۳۳۰/۰) بیشتر از ایستگاه بندرعباس (۲۲۲/۰) محاسبه شد که علت آن را می توان به شرایط محیطی و اکولوژیک نسبت داد. ماتریکس فاصله ژنتیکی براساس ضریب Nei، فاصله ژنتیکی بین دو ایستگاه مورد مطالعه را ۱۱۲/۰ نشان داد. درخت فیلوژنی یک الگوی واضح از جدایی دو جمعیت را نشان داد که بیان­کننده پراکنش محدود تخم و لارو سنگسر معمولی در مناطق آبادان و بندرعباس می­باشد. همچنین الگوی پراکنشی این گونه با فاصله جغرافیایی کاملاً هماهنگی داشت که بیانگر این بود مخزن ژنی این گونه بین مناطق آبادان و بندرعباس یکنواخت نیست. درجمع­بندی نهایی، با توجه به فاصله ژنتیکی و نمودار حاصل از آنالیز PCA بین دو ایستگاه، جمعیت­ها از یکدیگر جدا بوده و می­توان اظهار داشت که نمونه های ایستگاه آبادان و ایستگاه بندرعباس دو جمعیت جدا از هم هستند.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده

یکی از مهم ترین مشکلات دانشجویان رشتۀ زبان و ادبیات عربی، ضعف در به کارگیری مهارت های زبانی است؛ برای تحلیل و ریشه یابی این ضعف، مهم ترین مؤلّفه های تأثیر گذار که متخصّصان آموزش زبان های خارجی و مدرّسان مهارت های زبانی عربی، بر آنها تأکید کرده اند مشخص و سپس میزان تأثیرگذاری این مؤلّفه ها در ضعف دانشجویان، از نظر استادان و دانشجویان بررسی شد. این مؤلّفه ها عبارت اند از: «مهم ترین عوامل بی نشاطی دانشجویان در یادگیری و رشد مهارت های زبانی»، «میزان مفید و کارآمدی بسته های آموزشی موجود»، «میزان کارآمدی شیوه های ارائۀ دروس مربوط به مهارت های زبانی»، «میزان انگیزۀ دانشجویان و ماهیت آن»، «میزان کارآمدی روش های تدریس استادان برای بالا بردن نشاط دانشجویان» به صورت کلی و «میزان کارآمدی روش های تدریس مربوط به مهارت شنیداری» به عنوان یک مهارت مهم، به صورت خاص. روش تحقیق، پیمایش، ابزار تحقیق، پرسشنامه و شیوۀ تحلیل داده ها، توصیفی- تحلیلی است. نتیجۀ این پژوهش نشان می دهد که برخلاف بسیاری از گمان ها، دانشجویان نسبت به یادگیری مهارت های زبانی عربی بی انگیزه نیستند، بلکه این بی نشاطی است که به اشتباه بی انگیزه گی به شمارمی رود. از عوامل مهم این بی نشاطی و ضعف، «روش های نامناسب تدریس»، «فقدان بسته های آموزشی مناسب»، «کارآمد نبودن کلاس های آزمایشگاه زبان به علت استفاده نکردن از فنون شنیداری مناسب» و...است.

دوره ۱، شماره ۱ - ( شماره ۱- ۱۳۹۰ )
چکیده

یکی از مهم ترین موضوعاتی که سازمان ها با آن مواجه هستند، چگونگی انگیزش کارکنان است به اینکه نقش ها و وظایف خود را به خوبی انجام دهند تا این اطمینان حاصل شود که سازمان اثربخشی خود را حفظ خواهد کرد. در واقع، مجموعه ای ویژه از رفتارهای کارکنان می تواند تأثیر قابل توجهی بر موفقیت سازمان داشته باشد؛ به ویژه رفتارهای داوطلبانه و اختیاری که کارکنان برای سازمان انجام می دهند. این رفتارها، رفتار شهروندی سازمانی نامیده می شوند که رفتارهای کاری داوطلبانه ای هستند که به طور مستقیم و آشکار توسط شرح شغل و سیستم رسمی پاداش سازماندهی نشده اند و در مجموع عملکرد سازمان را بهبود می دهند. در این پژوهش سعی شده است تا رابطه بین ارزش های اخلاقی، عدالت سازمانی، تعهد سازمانی، رفتار اخلاقی و رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان حوزه ستادی دانشگاه پیام نور استان تهران مورد بررسی قرار گیرد. برای آزمون فرضیه های تحقیق و به دست آوردن نتایج تحقیق، از آزمون مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که ارزش های اخلاقی سازمان به طور مثبتی بر عدالت رویه¬ای و عدالت توزیعی تأثیر دارد، عدالت رویه ای و عدالت توزیعی به طور مثبتی بر تعهد سازمانی فرد تأثیر دارد، تعهد سازمانی به طور مثبتی بر رفتار اخلاقی تأثیر دارد و رفتار اخلاقی نیز به طور مثبتی بر بُعدِ جوانمردی و بُعد نوع دوستیِ رفتارهای شهروندی سازمانی تأثیر دارد.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۸۹ )
چکیده

کریستال یا دی متامفتامین یکی از مواد مخدر زیان آوری است که متأسفانه در سالهای اخیر وارد بازار ایران شده است. اعتیاد به کریستال علاوه بر زیانهای جدی روحی، می تواند اثرات مخربی بر روی ارگان های مختلف داشته باشد. بررسی تغییرات آنزیم اغلب می تواند در شناسایی منبع آسیب کمک نماید. هدف از این مطالعه بررسی اثرات احتمالی این ماده مخدر بر میزان آنزیم های کبدی آسپارتات ترانس آمیناز(AST )وآلانین ترانس آمیناز( ALT ) و آلکالین فسفاتاز (ALP) در معتادین به آن است. مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع مطالعات موردی- شاهدی است که به روش مقطعی برروی ۱۰۵ نفر معتاد به کریستال که در سال ۱۳۸۸-۱۳۸۹ برای اولین بار جهت ترک اعتیاد به مرکز بازپروری مراجعه کرده بودند، صورت گرفته است. سطح فعالیت آنزیم ها با روش کالریمتری - اسپکتروفتومتری اندازه گیری شد. نتایج حاصل باآزمون T-test و به کمک نرم افزار آماری ۱۶ – SPSS مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد مصرف کریستال سبب افزایش سطح آمینوترانسفرازها و ALP می گردد و بین مصرف کریستال و سطح آنزیم آلکالین فسفاتاز در دو گروه شاهد و معتاد ارتباط معناداری وجود دارد ( ۰۲۷/۰p=). همچنین بین مدت زمان مصرف کریستال با سطح آلکالین فسفاتاز ارتباط معنی داری حاصل شد ( ۰۵/ ۰ P<). نتیجه گیری: مصرف کریستال به عنوان یکی از عوامل مهم در افزایش میزان آلکالین فسفاتاز در معتادین به کریستال می باشد و نسبت به دو آنزیم دیگر کبدی (AST و ALT ) بیشتر سطح ALP را تحت تاثیر قرار می دهد.

دوره ۱، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۱)- ۱۳۹۲ )
چکیده

اسطوره­شناسی تطبیقی، از زمینه­های پژوهشی نسبتاً جدیدی است که از نیمه دوم قرن نوزدهم، به طور گسترده کاربرد یافته است. ارتباط این رویکرد، از یک سو در زمینه ادبیات تطبیقی و از سوی دیگر، در حوزه نقد اسطوره­ای پیوستگی و انسجام می­یابد. با اینکه ضرورت شناخت اساطیر ملل و اقوام جهان، به­صورت گسترده و تطبیقی، نخست از سوی پژوهندگان اروپایی احساس شد و پژوهش­های گسترده­ای انجام دادند که بیشتر محدود به اساطیر اقوام ­اروپایی (یونان و روم) بود، اما گستره کاربرد این رویکرد، در شناختگی اساطیر ملل اسلامی، از کاوش­های جزئی یا موردی برخی مضامین اسطوره­ای، فراتر نرفت. حسین مجیب المصری، در سال ۲۰۰۰ با شناخت این فقر پژوهشی، با تحقیقی با نام «دراسة مقارنة للأسطورة بین الأدب العربی و الفارسی و الترکی»، نخستین گام را در تطبیق اسطوره­های ایرانی، عربی و ترکی برداشت و شگفتا که هنوز پس از گذشت یک دهه، حتی اشاره­ای نیز بدان­ها نشده است. مجیب المصری در این پژوهش تطبیقی، هریک از اساطیر ایرانی، عربی و ترکی را در سه بخش جداگانه مورد بررسی قرار می­دهد. هرچند این اثر، هماهنگ با رویکرد نقد اسطوره­ای قرن بیستم نیست، اما در ­نقد و سنجش اسطوره­های ایرانی، دستاوردهای نوینی را در عرصه اسطوره­شناسی تطبیقی، ارائه می کند و اسطوره­های ناشناخته­ای از اساطیر عربی و ترکی را، با نمونه­های مشابه ایرانی تطبیق می دهد که تاکنون در هیچ پژوهشی، مورد بررسی قرار نگرفته اند. در این مقاله می کوشیم ارتباط اسطوره و کارکرد اسطوره­شناسی در ادبیات تطبیقی را نمایان و سپس دستاوردهای حسین مجیب المصری را معرفی کنیم و در حوزه­ای محدودتر، به­نقد آرای حسین مجیب المصری در خوانش و دریافتی که از اساطیر ایران داشته است، بپردازیم و در پایان، وجوه اشتراک اساطیر فارسی با اسطوره­های تطبیقی عربی و ترکی را، در دو بخش اسطوره­های دینی و تاریخی نشان دهیم. هدف از این پژوهش نشان دادن توانایی­های بالقوه اساطیر ملل اسلامی، تأکید بر پژوهش در بستر اسطوره­شناسی تطبیقی و ضرورت تغییر توجه یک سویه اسطوره­شناسان ایرانی و غیر ایرانی است.  

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۸۲ )
چکیده

اینکه ادبیات کودکان شاهکاری است که با نگاهی به فراسوی آن درمی‌یابیم که با طرح اساسی‌ترین پرسشهای هستی‌شناسانه، فراخوانی به چونان"پدران کودک شده" به باور جلال‌الدین رومی زیستن و همانند آنان دیدن و به ملکوت آسمانها رسیدن، بنیاد این نوشتار است.  دو دیگر اینکه می‌توان میان گزاره‌های به ظاهر خبری امّا پرسشگر این داستانهای به ظاهر ساده و نمادهای آن و حکمتهای قرآنی و آموزه‌های عرفانی پلی زد. از چنین چشم‌اندازی و بر بنیاد نگاهی تحلیل‌گرایانه، این نوشتار تلاشی است که در خلال آن نگارنده به ایجاد پیوند میان داستان "هانسل و گرتل" (از مجموعه داستانهای برادران گریم) و کشف اعماق نمادین به ظاهر کودکانه امّا شگفت‌انگیز و حکمت‌آمیز آن و آموزه‌های قرآن کریم و عرفان جلال‌الدین رومی می‌پردازد.
 

دوره ۱، شماره ۱ - ( پاییز ۱۳۹۶ )
چکیده

در این پژوهش، پوشش­هاینانوکامپوزیتی برپایه اپوکسیحاوی نانو صفحات اصلاح نشده اکسیدگرافن و اکسیدگرافن اصلاح شده با نشاسته تهیه و به کمک طیف­سنجی مادون قرمز شناسایی شده و رفتار شبکه­ای شدن آن­هابا استفاده از داده­های آزمون گرماسنجی روبشی تفاضلی غیر هم­دما مطالعه شده است. این نانوکامپوزیت­ها، به دلیل دارا بودننانوذرات صفحه­ای و منشأ آلی، می­توانند به عنوان پوششسطح فلزات در صنایع مختلف استفاده شوند.دلیل استفاده از نشاسته، طبیعی بودن آن و نیز فراوانی گروه­های هیدروکسیل در ساختار آن است که می­توانند با حلقه اپوکسی وارد واکنش پخت یا شبکه­ای شدن شوند. سامانه­های اپوکسی خالص دارای عامل پخت آمینی و نیز سامانه­های کامپوزیتی حاوی رزین اپوکسی، عامل پخت آمینی و نانوصفحات اکسیدگرافن اصلاح نشده یااصلاح شده با نشاسته در نرخ­های حرارتی مختلف پخت شده­اند تا  رفتار حرارتی آن­ها به­دست آید. تغییر نرخ گرمایش در آزمون مذکور سبب تغییر دمای آغاز و دمای اوج منحنی­های گرمازا شده و گرمای واکنش نیز به تبع آن تغییر می­کند. مشاهده شد که حضور نانوصفحات اکسیدگرافن، واکنش­های شبکه­ای شدن را به تأخیر می­اندازد. حال آنکه اصلاح سطحی آن­ها با پلیمر طبیعی نشاسته از طریق نقش کاتالیزوری، این میزان تاخیر را جبران نموده و چگالی شبکه­ای شدن سامانه بالا می­رود. 

صفحه ۱ از ۶۶    
اولین
قبلی
۱
...