جستجو در مقالات منتشر شده


۱۱ نتیجه برای مدیری

سمیه مدیری، سید عدنان اشکوری، عیسی متقی زاده، علی پیرانی، سودابه مظفّری،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

ارتباط میان واژگان و مفاهیم آن­ها در علم "معناشناسی" بررسی می­شود. "معناشناسی آماری" زیرشاخه "معناشناسی محاسباتی" و در حقیقت، زیر شاخه­ای از "زبان­شناسی محاسباتی" و "پردازش زبان طبیعی" است. تعیین واژگان و مفاهیم کلیدی یک متن به روش سنتی، نیازمند صرف زمان و همچنین دانش تخصصی راجع به موضوع متن است. استخراج زنجیره­های واژگانی، یکی از جدیدترین شاخه­های معناشناسی آماری است که بر اساس روابط معنایی میان واژگان، مضامین اصلی متن را در اختیار ما قرار می­دهد. در جستار حاضر برآنیم تا زنجیره­های واژگانی دو خطبه ۱۱۱ و ۲۲۱ نهج البلاغه را بر اساس نظریه "بارزیلی" و "الهداد" تعیین کرده و با بهره­گیری از روش توصیفی-تحلیلی و آماری، مضامین اصلی آن­ها را استخراج نماییم. نتایج تحقیق حاکی از آن است که خطبه ۱۱۱ دارای ۷۸ و خطبه ۲۲۱ نیز دارای ۸۷ زنجیره واژگانی بوده که از میان آن­ها، رابطه معنایی تضاد (۵۰%) -در خطبه ۱۱۱- و رابطه معنایی تضاد (۳۸%) و ترادف (۳۴%) -در خطبه ۲۲۱- از بیشترین فراوانی برخوردار هستند. در خطبه ۱۱۱، زنجیره شماره ۵۳ که واژگان تشکیل دهنده آن، بر ترک دنیا و برگزیدن آخرت دلالت دارند و در خطبه ۲۲۱، زنجیره­های شماره ۳۱، ۶۲ و ۸ که واژگان آن­ها، به ترتیب، بر سکوت و خاموشی پس از زبان­آوری، ضرورت بهره­گیری از عقل و خرد، ترس و وحشت از روز قیامت دلالت دارند، قوی­ترین زنجیره­ها هستند. همچنین نتایج نشان می­دهند که موضوع خطبه ۲۲۱ "اخلاقی، اعتقادی، علمی، عقلی" است اما مضامین اصلی خطبه ۱۱۱، با موضوع "اخلاقی"  که "دشتی" برای آن ذکر کرده است، مطابق می­باشد.
 

دوره ۴، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۲ )
چکیده

اهداف: فضاهای شهری در عصر فناوری در پی اضافه شدن کاربر متصل در تمامی ابعاد در حال تغییر هستند و غفلت از شناخت این تحولات ما را از محتوای حال حاضر فضای شهری دور ساخته و امکان برنامه ریزی کارآمد را از شهرسازان سلب می نماید. از این رو هدف از پژوهش، تبیین تغییرات ایجاد شده در فضاهای عمومی مبتنی بر ابعاد فضای شهری کارمونا تحت تأثیر فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی است.
روش‌ها: پژوهش حاضر با بررسی و تحلیل نظریات حوزه فضای عمومی در یک سیر تاریخی و با رویکردی تفسیری و با استفاده از تحلیل محتوای کیفی در بستر نرم افزار تحلیلی اطلس به تبیین تغییرات فضای عمومی در عصر فناوری منطبق بر ابعاد ۶ گانه فضای شهری کارمونا می پردازد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که تاثیر پارادایم فناوری در تمام ابعاد فضای شهری به یک میزان نبوده است. از جمله مهم ترین آن ها می توان به انتقال تعاملات اجتماعی از فضای مکان به فضای جریان، منعطف شدن فضای عملکردی، شکل گیری سیستم ادراکی مستقل و کمرنگ شدن مفهوم دسترسی فیزیکی اشاره داشت.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که در نتیجه تاثیر فناوری در عرصه های شهری، اگرچه تمامی ابعاد فضاهای شهری به نحوی دستخوش تغییرات گشته اند، اما بیشترین تغییرات در حوزه های عملکردی و اجتماعی صورت گرفته است. بر اساس این تغییرات، باز تعریفی از فضاهای عمومی در انطباق با ویژگی های عصر فناوری تبیین و ارائه گردیده است.

دوره ۴، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۲ )
چکیده

اهداف: هدف اصلی پژوهش پیش رو، تبیین اصول و کیفیت های فضایی پردیس های دانشگاهی بر اساس ترجیحات محیطی دختران دانشجو می باشد.
روش ها: ماهیت پژوهش از نوع کیفی اکتشافی می باشد که با تکیه بر روش شناسی تحلیل محتوا و مصاحبه های نیمه ساختار یافته عمیق با جمعا ۴۰ نفر از دانشجویان دختر دانشکده های ادبیات و علوم انسانی و علوم پایه در دو دانشگاه تهران و شهید بهشتی انجام شده است. مصاحبه ها و دستیابی به داده های مناسب تا مرحله اشباع نظری ادامه یافته است.
یافته ها: با توجه به روایت دختران دانشجو، هشت معیار جایگاه شهری، طرح چیدمان پردیس دانشگاهی، طرح معماری دانشکده، مهرانگیزی، برند دانشگاه، توجه به شانیت و حقوق دختران دانشجو، جذابیت فعالیت ها و رویدادهای دانشگاهی و اهمیت پاتوق گرایی در دانشگاه از کیفیت های محیطی موثر در ارتقاء حضور دختران دانشجو در پردیس های دانشگاهی می باشد.
نتیجه گیری: بر اساس ترجیحات محیطی زنان، علاوه بر عوامل کالبدی، عوامل غیر کالبدی نیز در حضورپذیری دختران در پردیس های دانشگاهی موثر می باشد. علاوه بر آن ممکن است فضا واجد کیفیت کالبدی مناسب باشد اما به گونه ای جنسیتی شده که حس انقیاد و تحت کنترل بودن به زنان می دهد. بدین منظور، کیفیت های کالبدی پردیس های دانشگاهی جهت ارتقاء حضور زنان لازم و نه کافی می باشد.
 

دوره ۶، شماره ۳ - ( تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده

فضای شهرها دارای ارزش­های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی هستند. ارزش این فضاهای جغرافیایی تابع کاربری آن است که در طرح‌های توسعه شهری بر مبنای استاندارد مورد نیاز هر شهروند در سطوح محله­ای، منطقه­ای و شهری تعیین می­گردند. از آنجائی که در مراحل مختلف یک طرح اعم از تعیین سرانه­های هر کاربری، پیشنهاد، تهیه، تصویب، اجرا و نظارت، نهادهای مختلفی دخالت دارند، چالش­هایی ایجاد می‌شود که از جمله آن‌ها می‌توان به عدم انطباق طرح‌های تهیه ‌شده با طرح‌های فرادست و یا تغییر کاربری­های مصوب اشاره کرد. فضای جغرافیایی شهر تهران به دلیل موقعیت پایتختی و مرکز اقتصادی، سیاسی و اداری در ایران همواره با توسعه فضایی مواجه بوده است. افزایش سریع جمعیت شهر تهران و توسعه فضایی شهر که از دهه ۱۳۴۰ شمسی شروع‌ شده است، زمینه تدوین طرح‌های مربوطه را فراهم نمود. لیکن در عمل این طرح­ها با دگرگونی­های متعددی مواجه شد. متاخرترین طرح جامع تهیه ‌شده برای شهر تهران، طرح جامع مصوب سال ۱۳۸۶ بوده است که بر مبنای آن طرح تفصیلی مصوب ۱۳۹۲ تهیه گردید؛ اما طرح‌های تفصیلی تهیه‌ شده با طرح جامع (فرادست) انطباق ندارد و بررسی‌ها حاکی از دگرگونی فراوان طرح جامع دارد. بخشی از این دگرگونی­های ناشی از تضادهای درونی طرح و بخشی ناشی از نگرش­های متفاوت نهادهای متولی در امر تدوین طرح‌های مربوطه است. در همین راستا، این پژوهش به بررسی تاثیر این نهادها و ساختارهای مدیریتی بر تغییرات کاربری طرح جامع در قالب طرح تفصیلی تهران پرداخته است. این تحقیق جز تحقیقات کاربردی و از نظر روش جز تحقیقات توصیفی- تحلیلی می­باشد. گردآوردی داده­ها به روش اسنادی پیمایشی انجام‌گرفته است. بررسی­ها نشان داده است که از مجموع ۶۱۵۶۲ هکتار مساحت کل پهنه‌های کلان چهارگانه (G,M,R,S) طرح جامع شهر تهران، ۱۲۱۳۲ هکتار معادل ۱۹,۷ درصد کل مساحت شهر، دستخوش تغییرات پهنه‌ بندی و عدم انطباق شده است. طبق نتایج به دست آمده در این تحقیق، نهادهای تهیه کننده طرح‌های تفصیلی و جامع (۳.۲۹). نهادهای تهیه کننده طرح­ها، قوانین شهرسازی و مصوبات شورای عالی شهرسازی و معماری (۳.۲۵)، نهادهای بررسی کننده طرح (۳.۲۴)، مشاوران تهیه کننده طرح­ها (۳.۲۲) و شرح خدمات طرح­ها (۳.۱۹) بیشترین تاثیر را بر عدم انطباق طرح­ها داشته­اند.

دوره ۹، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۰ )
چکیده

شیوه ترجمه متون به زبان دیگر و حفظ میزان تأثیرگذاری آن، همواره یکی از دغدغه­های اصلی مترجمان و منتقدان بوده­است؛ چراکه هیچ متنی بدون ایجاد تغییرات در آن، قابل ترجمه به زبان مقصد نیست. این مهم در ترجمه متون دینی، اهمیت بیش­تری می­یابد و شاهد ترجمه­های متعدد از آن­ها هستیم. بدون شک، هر ترجمه­ای از ویژگی­های مثبت و منفی، برخوردار است و کیفیت ترجمه، وابسته به میزان برخورداری آن از این ویژگی­هاست. در زمینه تشخیص سطح کیفی متون ترجمه شده، نظریات متعددی وجود دارد و غالبا سعی در رسیدن به ترجمه­­ای کامل و مطلوب داشته­اند. این تلاش­ها و ارزیابی­ها سبب پیشرفت در امر ترجمه می­شوند. در این پژوهش، الگوی خانم کارمن گارسس که در چهار سطح معنایی- لغوی، نحوی- واژه ساختی، گفتمانی- کارکردی و سبکی- عملی طراحی شده­است، به دلیل قابلیت تطبیق آن بر متون ادبی، انتخاب شده و به روش توصیفی- تحلیلی و آماری، دو ترجمه آقایان دشتی و شهیدی از حکمت­های نهج البلاغه، مورد مقایسه قرار گرفته تا مشخص شود طبق مؤلفه­های این نظریه، کدامیک از  ترجمه­ها مقصدگراتر بوده و از کفایت و مقبولیت بیش­تری برخوردار است. نتایج تطبیق نظریه گارسس بر این دو ترجمه، حاکی از آن است که ترجمه شهیدی، مقصدگراتر از ترجمه دشتی است و در سطوح اول، سوم و چهارم، ویژگی­های مثبت بیش­تر و ویژگی­های منفی کمتری دارد اما در سطح دوم، ویژگی­های هر دو ترجمه، یکسان هستند؛ لذا ترجمه شهیدی از کفایت و مقبولیت بیش­تری برخوردار است. به­علاوه، هر دو ترجمه، در سطح چهارم، نیازمند بازنگری هستند.
             
عیسی متقی زاده، علی حاجی خانی، سمیه مدیری،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ )
چکیده

نویسندگان معمولاً برای اثرگذاری بهتر بر ذهن خواننده، مناسب‌ترین سبک را برمی‌گزینند. سبک نقش مهمی را در انتقال محتوی ایفا می‌کند، زیرا میل و اشتیاق افراد به خواندن یک مطلب، بستگی زیادی به سبک نوشتاری آن دارد. سبک، آینۀ تمام­نمای نویسنده است و لذا تغییر آن، نشان­دهنده تأثیر عوامل بیرونی و درونی بر صاحب سبک است. سبک‌شناسی دانشی است که به توصیف ویژگی‌های شکلی یک اثر و آنگاه رابطه این ویژگی‌ها با تفسیر اثر می‌پردازد و یکی از شاخه‌های آن، سبک‌شناسی آماری است. این رویکرد، کمّیّت و شمارش پدیده‌های لغوی در متن را موردتوجه قرار داده و بر پایه نتیجه این آمارگیری، حکم صادر می‌کند؛ به‌‌عبارت ‌دیگر، از کمّیّت برای رسیدن به کیفیت، استفاده می‌کند. این مقاله به سبک‌شناسی آماری در نامه‌های نهج‌البلاغه پرداخته است. نامه‌های ۲۳، ۳۰ و ۷۳ به‌عنوان نمونه انتخاب شده و تفاوت‌های سبک آن‌ها طبق دو نظریه سبک‌شناسی آماری، یعنی معادله بوزیمان و نظریه جانسون و با بهره‌گیری از روش توصیفی ـ تحلیلی و آماری، پردازش شده است. نتیجه اجرای این دو نظریه بر نمونه‌های انتخابی بدین‌صورت است که طبق معادله بوزیمان، سبک نامه ۳۰ ادبی‌تر از دو نامه دیگر بوده و سبک نامه‌های ۲۳ و ۷۳ تقریباً مشابه است. همچنین طبق نظریه جانسون، غنای واژگانی نامه ۷۳، بیش از دو نامه دیگر بوده و نامه‌های ۲۳ و ۳۰ تقریباً از غنای واژگانی یکسانی برخوردار هستند. نتایج تحقیق حاکی از تأثیر بارز شرایط اجتماعی بر چگونگی انتخاب کلمات توسط امام علی (ع) است.
عیسی متقی زاده، سمیه مدیری،
دوره ۱۵، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۴۰۳ )
چکیده

با پیشرفت علم و تکنولوژی، دیگر وجود آثار با نویسنده مشکوک، پذیرفتنی نیست. سبک‏سنجی روشی است که با استفاده از تجزیه و تحلیل آماری، نویسنده آثار ادبی را تعیین می‌کند. روش‏های انتساب نویسنده، عمدتاً متکی بر شناسایی نویسنده براساس سبک نوشتاری هستند؛ با این پیش‏فرض که سبک نوشتاری هر شخص، دارای ویژگی‏های منحصربه‌فردی است. تشخیص هوشمند نویسنده در زمینه‏هایی مانند: سرقت ادبی، جرم‏شناسی و تعیین نویسنده نامشخص، کاربرد دارد. به دلیل آنکه عوامل بسیاری در تشخیص نویسنده متون، دخیل هستند، تاکنون روشی با دقت ۱۰۰ درصد ارائه نشده است و پژوهشگران همچنان در تلاش هستند روشی را ارائه کنند که خطای محاسباتی را به حداقل ممکن برسانند. یکی از روش‏هایی که ادعاشده از دقت خوبی برخودار است نظریه یول است. در جستار حاضر، نظریه یول و چهار نظریه دیگر در زمینه غنای واژگانی، ترکیب شده‏اند و با بهره‏گیری از روش توصیفی ـ تحلیلی و تبیین داده‏های آماری، مقایسه‏ای میان غنای واژگانی مناجات خمس عشر و دعاهای صحیفۀ سجادیه انجام شده تا درستی انتساب این مناجات به امام سجاد (ع) مورد بررسی قرار گیرد. نتایج تحقیق، بیانگر دقت بالای محاسبات انجام‏شده و نیز عدم وابستگی خروجی نظریه‏ها به طول متن است. همچنین به‌دلیل عدم وجود اختلاف قابل ملاحظه، میان غنای واژگانی مناجات خمس عشر و دعاهای صحیفه سجادیه، انتساب این مناجات به امام سجاد (ع) تأیید می‏شود. 

دوره ۱۷، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده

در این مقاله، اثر دخالت دولت در بخش بانکی بر پایداری مالی این بخش در دوره۹۲-۱۳۸۰بررسی شده است. برای اندازه گیری دخالت دولت در بخش بانکی، از متغیرهای نرخ سود واقعی سپرده، تسهیلات اعطایی تبصره ای بانک ها و مؤسسات اعتباری غیر بانکی و نسبت بدهی بخش دولتی به مجموع بدهی یا دارایی بخش بانکی و روش تحلیل اجزای اصلی (PCA)، و برای سنجش پایداری مالی از شاخص Z-Score استفاده شده است. برای بررسی اثر دخالت دولت در بخش بانکی بر پایداری مالی این بخش از داده های ترازنامه و گزارش های سود و زیان بانک ها بهره گیری، و با کاربرد داده های پنل، مدل مقاله برآورد شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل در بین ۱۴ بانک کشور، نشان می دهد که دخالت دولت در بخش بانکی، تأثیر منفی بر پایداری مالی این بخش داشته و باعث افزایش آسیب پذیری مالی این بخش می شود. همچنین افزایش نسبت بدهی به دارایی، باعث افزایش آسیب پذیری مالی بخش بانکی و افزایش اندازه بانک ها (لگاریتم دارایی ها)، موجب بهبود پایداری مالی این بخش می شود.

دوره ۲۴، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۹ )
چکیده

 

شهر دماوند واقع در شرق استان تهران، به‌واسطۀ‌ ویژگی‌های خاص خود تحت تأثیر عوامل مختلف، تغییرات در جنبه‌های گوناگونی را تجربه می‌کند. یکی از شایع‌ترین تغییرات، مربوط به کاربری و پوشش اراضی است. لذا اطلاع از محورهای جهت جهت‌دهنده به تفکر افراد مطلع در بحث عوامل مؤثر بر تغییرات کاربری و پوشش اراضی شهر دماوند از موارد مهم در حوزه حوزۀ برنامه‌ریزی شهری آن محسوب می‌شود. در جهت پیگیری این هدف و با توجه به اهمیت بحث، در این پژوهش قابلیت کاربرد روش‌شناسی کیو بررسی‌ شده است. فضای گفتمان پژوهش شامل پایان‌نامه‌ها و مقالات معتبر (با موضوعات سنجش تغییرات کاربری و پوشش اراضی و عوامل مؤثر بر آن) است. به‌منظور پرهیز از سوگیری پژوهش، از نمونه کیو بی‌ساختار استفاده‌شده و روایی و پایایی روش پژوهش با استفاده از شاخص KMO (در نمونه موردی برابر ۰,۷۸۳) مورد بررسی قرارگرفته است. شناسایی الگوی ذهنی مشارکت‌کنندگان از طریق تحلیل عاملی به شیوه‌ی شیوۀ اکتشافی با استفاده از ماتریس همبستگی انجام‌ شده و روش مؤلفه‌های اصلی برای استخراج نهایی عوامل به‌کار رفته است. سرانجام چهار عامل (عامل جاذبه‌های شهری شهری‌شدن و ضعف بنیان‌های اقتصاد کشاورزی در ناحیه، عامل مدیریتی -ـ برنامه‌ریزی، عامل کالبدی -ـ محیطی و عامل فراهم بودن زیرساخت‌های شهری) با مجموع واریانس ۷۵,۰۷۴ درصد به‌عنوان عوامل اصلی در بحث تغییرات کاربری و پوشش اراضی شهر دماوند شناخته‌شده و به‌عنوان چارچوبچهارچوب و مبنای ارائه ارائۀ راهکارها و ارائه ارائۀ نظام پهنه‌بندی فعالیت پیشنهادی قرار‌گرفته‌اند.
 
 

 


دوره ۲۵، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۰ )
چکیده

اصطلاح توسعه به ارتقای سطح و کیفیت زندگی افراد و بهبود رفاه عمومی جامعه معطوف است و پایداری آن، به استمرار این فرآیند در طول نسل­های بشر اشاره دارد. به این ترتیب توسعه پایدار تمام جنبه­ها و ابعاد زندگی بشر را در برمیگیرد. در این زمینه شهر هوشمند نه واقعیت بلکه نوعی راهبرد محسوب میشود که در جهت چشم انداز توسعه آینده به آن توجه شده است.
پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده­ها، توصیفی و از نوع پیمایشی است. ابزار جمع­آوری اطلاعات پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق را خبرگان و متخصصین حوزه شهری در برمیگیرند.
در این راستا با توجه به اهداف پژوهش، ابزار جمع­آوری، نوع داده­ها و روش­شناسی پژوهش، مستلزم شناسایی عوامل موثر بر تحقق پذیری اصول رشد هوشمند در شهر ملایر از یکسو و از سوی­دیگر، بهره گیری از متدولوژی تحلیلی مدلسازی ساختاری تفسیری به منظور تعیین و تحلیل روابط بین عوامل موثر بر تحقق­پذیری اصول رشد هوشمند در شهر ملایر است که در نهایت نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها خوشه بندی شده است. نتایج بدست آمده بیانگر اینست که عامل
ایجاد کاربری­های مختلط در شهر ملایر با میزان قدرت نفوذ ۹ بیشترین تاثیر و همانند سنگ زیربنای مدل عمل میکند و ترغیب و تشویق افراد به توسعه همکاری و مشارکت با میزان قدرت نفوذ ۴ کمترین تاثیر را دارد.
 

دوره ۲۹، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۴۳ )
چکیده

تعدّ دراسه أعمال النّاس المکتوبه من أهم ّالطرق لفهم أفکارهم. ویختار کلّ کاتب أسلوباً متناسقاً مع أهدافه المقصوده، لیؤثّر علی ذهن القراء.إنّ الأسلوب یقوم بدور مهم فی نقل المفاهیم للوصول إلی الغرض المقصود من الکتابه؛ لأنّ رغبه القراء فی قراءه النصّ تعتمد کثیراً علی حسن ترکیب الجمله. من أهمّ الاتجاهات الحدیثه فی هذا المجال هی الأسلوبیه ولها مناهج متعدّده، منها: الأسلوبیه الإحصائیه. هذا الاتجاه یهتمّ بالکمّ،ویستفید منه للحصول علی الکیف.یتطرّق هذا البحث إلیدراسه أسلوبیه إحصائیهفی الصحیفه السجادیه. اخترنا عشره أدعیه منهاعلی أساس عدد الکلمات والموضوع، ثمّ تمّت الموازنه بین أسلوبها من حیث الثروه اللفظیه فی النماذج المختاره، وفقاً للنظریتین اللتین تقومان علی أساس تکرار المفردات فی النصّ؛ نظریه «یول» وزملائه، ونظریه «جونسون»، من خلال المنهج الوصفی-التحلیلی والإحصائی. من أهمّ نتائج هذا البحثهی أنّ-وفقاً للنظریتین،-أعلی نسبهللثراء اللفظی للصحیفه السجادیه یتعلق بدعاء ۱۹ (وفقاً لنظریه جونسون) (الفئه الأخلاقیه) وبدعائی ۱۹و ۲۹ (وفقاً لنظریه یول وزملائه)، أمّا النسبه الأدنی فهیمتعلّقه بدعاء ۳۸ (وفقاً لنظریه جونسون) (الفئه التاریخیه) وبدعائی ۳۸ و ۵۴ (وفقاً لنظریه یول وزملائه)،فعلی ضوء هاتین النظریتین:إنّ أعلی نسبهللثروه اللفظیه تتعلّق بالفئه الأخلاقیه وأدناها متعلّقه بالفئه التاریخیه، ولکن لا نشهد اختلافاً ملحوظاًفی الثروه اللفظیه بین العینات المختاره، ویرجع سبب هذا الاختلاف إلی تأثیر الظروف الاجتماعیه والاهتمام بالسیاق ومقتضی حال المخاطب.
 

صفحه ۱ از ۱