جستجو در مقالات منتشر شده


۱ نتیجه برای مجاهدی رضائیان


دوره ۱۳، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۱ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر قدرت و جنسیت مخاطب بر گزینش نوع و تعداد راهبردهای تشویق­کردن به­کاربرده­شده توسط دانشجویان پسر و دختر فارسی‌زبان براساس نظریه بروان و لوینسون (۱۹۸۷) است. جامعه آماری این پژوهش شامل ۶۰ دانشجو (۳۰ پسر و ۳۰ دختر) کارشناسی­ارشد دانشگاه سیستان و بلوچستان بود. داده­های زبانی با استفاده از پرسش‌نامۀ تکمیل­گفتمان و روش ایفای­نقش گردآوری و به­وسیله آزمون آماری خی­دو و تی­مستقل (۰۵/۰p<) بررسی و تحلیل شدند. نتایج حاصل از دو روش گردآوری داده‌ها نشان داد رابطه معناداری بین قدرت مخاطب و نوع و تعداد راهبردهای به­کاربرده­شده توسط دانشجویان پسر و دختر وجود داشت. پرکاربردترین راهبرد تشویق­کردن «راهبردهای ادب­سلبی» از نوع احترام­گذاشتن برای مخاطب با قدرت بالاتر (استاد) بود. متداول­ترین راهبردهای تشویق­کردن از لحاظ تعداد نیز راهبردهای ترکیبی دوتایی و کم­کاربردترین، راهبردهای ترکیبی نه­تایی بودند. جنسیت مخاطب در سه موقعیت بر نوع راهبردهای به­کاربرده­شده توسط دانشجویان پسر تاثیر داشت؛ در­حالی­که بر تعداد راهبردهای به­کار برده­شده توسط دانشجویان پسر و همچنین بر نوع و تعداد راهبردهای به­کاربرده­شده توسط دانشجویان دختر موثر نبود. بدین­ترتیب، پرکاربردترین نوع راهبرد استفاده­شده توسط دانشجویان دختر برای مخاطب مرد و زن راهبردهای «ادب­ایجابی» و ترکیبی سه­تایی بود. پرکاربردترین راهبرد درمیان آزمودنی­های پسر در مقابل مخاطب­های مرد راهبردهای «ادب­ایجابی» و برای مخاطب­زن راهبردهای «ادب­سلبی» و ترکیبی دوتایی بود.

صفحه ۱ از ۱