۱۲ نتیجه برای مالمیر
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
پرسشهای بلاغی، جملاتی هستند که بنابر موقعیت زمانی و مکانی، کارکردی فراتر از کسب آگاهی مییابند که بر اساس آن، این جملهها درعین داشتن ساختار پرسشی، معنای دیگری به عنوان معنای ثانویه را انتقال میدهند؛ امّا گاه بنا بر یک بافت خاص متنی، یک یا حتی چند معنای ضمنی ضعیف مابین روساخت معنایی جملات پرسشی بلاغی و معنای ضمنی قابل اثبات و دریافت است که این معانی ضمنی ضعیف را نه میتوان نادیده گرفت و نه میتوان آنها را معنای ثانویه اصلی به حساب آورد؛ بنابراین مسئلهای که در این پژوهش مطرح میشود این است که با توجه به امکان دریافت چنین معنا یا معانی ضمنیای از جملات پرسشی بلاغی، این معانی ضمنی اضافی دارای چه ماهیت و جایگاهی هستند؟ و با فرض پذیرش وجود آنها؛ تولید معنا در جملات پرسشی بلاغی همچنان به شکل آنی اتفاق میافتد یا اینکه طبق فرضیۀ مطرح در این پژوهش، تولید معنا در آنها دارای رویکردی فرایندی و مرحلهای است؟ یافتههای این پژوهش که بر اساس روش تحلیلی- کاربردی و رویکرد مطالعۀ موردی در اشعار شعرای شاخص زبان فارسی که از نظر بافتاری دارای ایست موقعیتی هستند؛ بیان کنندۀ این امر است که طبق پیشبینی پژوهشگران در این مقاله، تولید معنا در جملات پرسشی بلاغی دارای رویکردی فرایندی و سه مرحلهای است که در جریان آن یک لایۀ دوم معنایی، میان روساخت و معنای ضمنی اصلی (لایۀ سوم معنایی) واقع میشود که میتوان آن را لایۀ معنایی «میانجی» نامید.
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
مقتلها از جلوههای تاریخی بازتاب واقعۀ عاشورایند و در قالب روایت بیان میشوند. کاربست نظریههای نوین نقد ادبی در تحلیل روایتهای تاریخی، زمینۀ شناخت بهتری از بافت روایی این آثار فراهم میسازد، به طوریکه ساختار روایی این گونه آثار را بهتر نمایان میشود. هدف از این پژوهش، معرفی مقتلی مغفول و روایتشناسی آن از منظر تودوروف است. این نوشتار میکوشد بهشیوۀ توصیفی-تحلیلی سطح نحوی روایت را در مقتل سرالأسرار بررسیکند. برای این منظور از رویکرد روایتشناسی تودوروف بهره گرفته است. تحلیل روایی تودوروف از برجستهترین رویکردهای ساختارگرایی است که به نمودهایی از جمله نمود نحوی میپردازد. بنابر یافتههای پژوهش،روایت با پیرفتها، گزارههایش و....که نمود نحوی روایت را نشان میدهند، طرح روایت را پیشبردهاست. به لحاظ ساختار زبانی؛مقتل مذکور بر محور صفتها و کنشهای شخصیتها شکلگرفتهاست. از دیدگاه نحوی؛ ده پیرفت پایه دارد که یک پیرفت فرعی را در خود جای دادهاست. گزارههای وصفی و فعلی در کنار یکدیگر با وجوه روایتی متعددی بروز یافتهاند. شیوۀ غالب ترکیب پیرفتها زنجیرهسازی است .ترکیب پیرفتها گاه از لحاظ مراحل پنجگانۀ تودورف ساختار منسجمی دارند. با وضعیتی متعادل آغاز میشوند. با کنش پارهای از شخصیتها، توازن از میان میرود؛ اما تعدادی از پیرفتهای پایه، وضعیت تعادل آغازین را ندارند یا نیرویی قادر به برقرار تعادل نیست. ویژگی محتوایی مقتل سبب شده تا برخی پیرفتها با مراحل پنجگانۀ تودوروف همخوانی نداشتهباشد؛ اما در بررسی کلی ساختار روایتهای مقتل مذکور، به این نتیجه میرسیم که بهرغم تفاوتهایی که در تعدادی از پیرفتهای پایۀ مقتل مذکور وجوددارد؛ در نهایت با مراحل پنجگانه در روایتشناسی تودورف منطبق است.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده
وجود اقوام مختلف و تنوع فرهنگی در ایران، یک فرصت است که باعث غنای بیشتر و استواری فرهنگی و نشاط جامعه میشود؛ از سوی دیگر بیگانگان همواره درپی آناند که از این تعدد و تنوع برای ایجاد رخنه در ارکان هویت و وحدت ملی استفاده کنند. شاهنامۀ فردوسی بهدلیل غنا و استحکامش، میتواند مانند گذشته، کارآمدیاش را در ایجاد وحدت ملی نشان دهد. برای تبیین اهمیت منظومه بزرگ فردوسی در ایجاد و گسترش همگرایی ملی، تأثیر آن را در نامگذاری پدیدههای جغرافیایی شهرستان قروه با چهار نقطۀ شهری و ۱۳۷ روستا بررسی کردهایم. این پژوهش با ثبت و ضبط نامهای جغرافیایی متأثر از شاهنامه، از محو و فراموشی سرمایههای وحدت ملی جلوگیری میکند.
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
اسطوره و کهنالگوها بیانگر آمال و اندیشههای جهانشمول انسانیاند. از سویی اسطوره نشانگر تأمل، تجربۀ دینی و رویارویی آدمی با امر قدسیاند. اگرچه اندیشه و زیست انسان دچار تغییرات و دگرگونیهای گوناگون است؛ اما از نفوذ اسطوره و کهنالگوها رهایی ندارد. بر این مبنا، روایتهای عرفانی یکی از اساسیترین محملها برای بروز کهنالگو و اسطورههاست. نگارنده با توجه به اهمیت نمادپردازیِ روایتهای عرفانی و لزوم تفسیر آنها برای درک متن و حصول کارکردهای روایی آن، به بررسی عناصر اسطورهای در سه اثر اصیل و تأثیرگذار کشفالمحجوب، رسالۀ قشیریه و تذکرةالاولیا پرداخته است. از آن جا که روایتهای عرفانی از تمام اجزاء فرهنگی اندیشۀ بشری بهخصوص کهنالگوها سود میبرند، عناصر اسطورهای نظیر باغ و درخت، کوه و غار، حیوانات، رنگها، دور و مرکز، نامها و اعداد در سه اثر مذکور دستهبندی و بررسی و لایههای پنهان دلالتهای این عناصر با توجه به بافت و معنای متون یادشده مشخص شده است. این بررسی نشان میدهد روایتهای عرفانی همچون دیگر حوزههای تأملات بشری برای رسیدن به کارکرد و اهداف خود از اسطوره و کهنالگو بهعنوان یکی از عناصر مسلط روایی خود بهره میبرند. بر اساس این ویژگی، بسیاری از روایتهای عرفانی یا از ادب و روایات عامیانه استفاده میکنند یا در ساختار خود به ادب و فرهنگ عامه نزدیک میشوند. در روایتهای عرفانی کهنالگو و اسطورهها به بیان و توضیح تجربههای دینی در قالب نمادین و پوشیده میپردازند. هرچند عناصر اسطورهای عمدتا با جهان فوق طبیعی پیوند دارند، در روایتهای عرفانی رنگ و بویی متمایزتر میگیرند و به بیان اندیشههایی چون مراحل سهگانۀ تولد، مرگ، بازتولد و شرح و تبیین مواجهۀ آدمی با امر قدسی میپردازند.
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۲ )
چکیده
با توجه به اهمیت فرهنگ¬نگاری دو¬زبانه ونیز فقدان تحقیقات ¬میدانی در زمینه دیدگاه استفاده¬کنندگان از فرهنگ¬های دوزبانه، مطالعه¬ آمیخته حاضر به بررسی دیدگاه¬های مترجمان، مدرسان، و زبان¬آموزان ایرانی نسبت به کیفیت فرهنگ¬های مکتوب و برونخط/برخط دوزبانه انگلیسی¬به¬فارسی و فارسی¬به-انگلیسی پرداخته ¬است. مطالعه آمیخته حاضر در چند گام اصلی انجام¬شد. نخست، پرسشنامه ¬لیکرت با ۳۰ سوال پنج¬گزینهای و پنج سوال ¬¬تشریحی که محقیقن آن را طراحی و اعتبارسنجی کرده¬¬بودند، توسط ۳۴ مترجم، ۸۶ استاد دانشگاه که مدرس دروس مقاطع کارشناسی، کارشناسی¬ارشد و دکترای رشته مطالعات ¬ترجمه بودند و ۲۵۴ دانشجوی رشته کارشناسی مطالعات¬ ترجمه، تکمیل¬شد. در گام دوم، به¬صورت¬تصادفی با ۱۰ درصد از مشارکتکنندگان در بخش کمی مطالعه از طریق مراجعه ¬حضوری، تماس¬ تلفنی، و یا از طریق شبکه¬های مجازی اجتماعی مصاحبه به¬عمل¬آمد. در گام آخر، بحث¬های گروه¬کانونی با برخی دانشجویان مطالعات ¬ترجمه صورت-گرفت. تجزیه¬و¬تحلیل مشترک داده¬های کمی و کیفی روشن ¬ساخت که مشارکتکنندگان دیدگاه منفی نسبت به کیفیت فرهنگهای فارسی¬به¬انگلیسی داشتند و علیرغم بهتر¬دانستن کیفیت فرهنگ¬های انگلیسی¬به¬فارسی نواقصی نظیر پوشش کم واژگان¬چند¬کلمهای، اصلاحات، کلمات¬ هم¬نشین، انشقاق¬های آنها، کمبود مثال¬های مفید و بروز¬نبودن معال¬ها را برای آنها برشمردند. همچنین، مشارکت¬کنندگان معتقد¬بودند که کیفیت فرهنگ¬های دوزبانه مکتوب به مراتب از فرهنگ¬های برونخط و برخط بهتر است. آزمون غیرپارامتری کروسکال-والیس نشان¬داد که تفاوت معناداری بین دیدگاههای مدرسان، مترجمان، و زبان¬آموزان نسبت به کیفیت فرهنگ¬های دو¬زبانه انگلیسی-فارسی وبالعکس وجود¬نداشت. فرهنگ¬نگاران می¬توانند از نتایج این مطالعه در تهیه-وتدوین فرهنگ¬های دو زبانه انگلیسی¬به¬فارسی و بالعکس بهره¬ببرند.
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( شماره ۴ پیاپی ۶۹- ۱۳۸۹ )
چکیده
یکی از مشکلات شرکت های تولیدی، انتخاب بهترین سیستم تولیدی با توجه به قابلیت های شرکت،
وضعیت بازار، رقبا و هم چنین وضعیت اقتصادی و سیاسی میباشد. در همین راستا یکی از بهترین
سیستم های تولیدی، سیستم تولید به هنگام ۱ میباشد که دارای مزایای زیادی بوده، اما اجرای آن با
توجه به محدودیت های مختلف، مشکل می باشد و مدیران بخش تولید با این مسأله مواجه هستند که آیا
این سیستم را در شرکت خود پیاده کنند یا خیر.
در این مقاله یک متدولوژی و مدل تصمیمگیری مبتنی بر تکنیک فرایند تجزیه تحلیل شبکه ای ۲ برای
بررسی این موضوع در یک شرکت تولیدی تولید کننده ماشین آلات چاپ صنعتی به منظور تعیین
راهبرد مناسب ارائه شده است.
به این منظور ابتدا معیار های تصمیمگیری از طریق مطالعه متون و تحقیقات گذشته و به کارگیری
تکنیک گروه اسمی در میان خبرگان مشخص، سپس مدل تصمیمگیری مربوط به آن از طریق مصاحبه
با خبرگان تهیه و در نهایت از طریق اجرای مقایسات زوجی و حل مدل، بهترین راهکار تعیین شد.
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۴ )
چکیده
این مقاله با هدف چگونگی بیان مولوی در مواجهه با آیات قرآنی و روایات و کیفیت استفاده از شگردهای بلاغی در تبیین مفاهیم ذهنی و اصطلاحات عرفانی به رشته تحریر درآمده است. نگارندگان ابتدا با خوانش مثنوی مولوی با بررسی ابیاتی ازدفاتر ششگانه بهطور تصادفی، به تحلیل استعارههای تأویلی بر پایۀ نظریۀ معناشناسی شناختی پرداختهاند؛ بعد از بیان نظریّۀ معناشناسی شناختی و استعارۀ مفهومی طبق این نظریه، ازبین شکلهای استعاره مفهومی، استعاره هستیشناختی بررسی شد و شواهد استعارههای تأویلی در سه شاخۀ استعاره با تأویل آیات قرآنی و احادیث، با تأویل تمثیلها و اصطلاحات عرفانی و درنهایت استعاره با تأویل حکایات مثنوی، تحلیل شده است. در این بررسی، به شیوۀ کتابخانهای وتحلیل محتوا، بیشترین بسامد در تأویل اصطلاحات و تمثیلهای عرفانی بود و این نشانگر آن است که مولوی برای عینیّت بخشیدن به مفاهیم ذهنی و تجربههای عرفانیاش بعد از تأویل، آنها را با نامنگاشتهای عینی برای اقناع مخاطب و بیان عواطف عرفانی خود توصیف کرده است. دراین فرایند، در بعضی تأویلات گاهی یک امر ذهنی را با امر ذهنی دیگر و یا پدیدهای عینی را با امر عینی دیگر توصیف کرده است.
دوره ۱۸، شماره ۱۱۷ - ( آبان ۱۴۰۰ )
چکیده
تنقلات همچون ذرت حجیم شده فرآوردههای غذایی هستند که مصرف زیادی بهویژه در بین کودکان دارند. ولی متأسفانه این محصولات غذایی دارای کالری بالا و حاوی مقدار پایینی از ترکیبات سودمند هستند. یکی از راهکارهای تقویت ارزش غذایی تنقلات استفاده از پودر میوههای ارزشمند در فرمولاسیون آنها می باشد. در این مقاله، با توجه به غنی بودن پودر زرشک از ترکیبات زیست فعال در فرمولاسیون ذرت حجیم شده در سطوح صفر (نمونه کنترل)، ۵/۲، ۵، ۵/۷ و ۱۰ درصد (وزنی/وزنی) استفاده شد و در محصول نهایی ویژگیهای کیفی آن بررسی شد. نتایج نشان داد که با افزایش پودر زرشک در فرمولاسیون، به علت غنی بودن میوه زرشک از آنتوسیانینها، مقدار این ترکیب زیست فعال (از ۳ تا ppm ۱۱۰) افزایش یافت. اما بخاطر اسیدی بودن پودر میوه زرشک، pH محصول نهایی از ۵/۵ به ۱/۴ کاهش یافت. به علت غیر روغنی بودن میوه زرشک، مقدار روغن محصول نهاییی از ۵/۲۵ به ۵/۱۹٪ کاهش یافت. همچنین پودر میوه زرشک توانست فعالیت آبی را در محصولات حجیم شده از ۸/۰ به ۶۵/۰ کاهش دهد. همچنین ازلحاظ بار میکروبی نیز نمونه های حاوی پودر زرشک در حد استاندارد بودند. همچنین ارزیابی حسی نمونهها نشان داد که نمونه حاوی ۵ درصد بیشترین امتیاز را کسب کرد و در مقدار بیشتر پودر میوه زرشک از لحاظ طعم و رنگ مقبولیت آن کاهش یافت. در کل نتایج بهدستآمده نشان داد که امکان تولید ذرت حجیم شده با پودر زرشک وجود دارد که میتواند محصولی جدید با ویژگیهای تغذیهای مناسب و سلامت افزایی در بازار مصرف باشد.
دوره ۱۹، شماره ۱۳۳ - ( اسفند ۱۴۰۱ )
چکیده
نانولیپوزومهای عطرمایه و عصاره دارچین با استفاده از روش هیدراتاسیون لایه نازک- فراصوت با استفاده از لسیتین و سه کوسورفکتانت مختلف به نامهای گلیسرول، تری استین و پروپیلن گلیکول و Tween ۸۰ بهعنوان سورفکتانت تهیه شدند. نتایج نشان داد که پروپیلن گلیکول منجر به تولید نانولیپوزومهایی با کوچکترین میانگین اندازه ذرات کروی شکل (۰۳/۹۲ نانومتر) و بیشترین مقدار پتانسیل خالص زتا (۱/۲۴- میلیولت) شد و بهعنوان کوسورفکتانت مناسبتر انتخاب شد. اگرچه فعالیت ضد باکتریایی عطرمایه و عصاره دارچین بیشتر از آنهایی بود که در نانولیپوزومها محصور شده بودند، هم عطرمایه دارچین و هم نانولیپوزومهای عصاره فعالیت ضد باکتریایی بالایی در برابر باکتریهای اشریشیا کلی و لیستریا مونوسایتوژنز نشان دادند. نتایج نشان داد که بر اساس حداقل غلظتهای بازدارنده و باکتریکش نمونههای تهیهشده، لیستریا مونوسایتوژنز مقاومت بالاتری نسبت به نانولیپوزومهای دارچین تهیه شده داشت. بهمنظور مطالعه اثر دارچین در افزایش عمر ماندگاری گوشت چرخ شده، اثر تیمارهای مختلف عصاره، نانو عصاره، عطرمایه، نانو عطرمایه و عصاره به همراه عطرمایه بر ویژگیهای مختلف گوشت چرخ شده (pH، مقادیر تیوباربیتوریک اسید و بازهای نیتروژنی فرار) و همچنین اثر این تیمارها در کنترل جمعیت میکروبی اشرشیا کلی و لیستریا مونوسایتوژنز تلقیح شده در گوشت چرخ شده بررسی شدند. نتایج نشان داد که عصاره دارچین دارای خاصیت ضد میکروبی و آنتیاکسیدانی بوده و نانوکپسوله کردن عصاره سبب افزایش ویژگیهای ضد میکروبی و آنتیاکسیدانی آن میشود. بیشترین مقدار pH (۵۸/۶)، مقادیر تیوباربیتوریک اسید (MDA/kg ۰۸۱/۰) و بازهای نیتروژنی فرار (mg/۱۰۰ g ۵/۷۲) در تیمار شاهد در روز ۹ مشاهده شد. در حالیکه برای نمونه حاوی عطرمایه نانوکپسوله مقدار pH (۰۹/۶)، مقادیر تیوباربیتوریک اسید (MDA/kg ۰۰۲/۰) و بازهای نیتروژنی فرار (mg/۱۰۰ g ۵/۱۱) بهدست آمد. با توجه به نتایج مطالعه حاضر میتوان از عصاره دارچین نانولیپوزومی برای افزایش ماندگاری گوشت چرخکرده بدون ایجاد اثر نامطلوب و از نظر پایداری اکسیداتیو و فساد میکروبی کم استفاده کرد.
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۶ )
چکیده
شاخص تفاوت پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI)، یکی از شاخصهای گیاهی است که در زمینه مطالعه پایش تغییرات پوشش گیاهی در طول زمان، کاربردهای فراوانی دارد. باید توجه داشت که این شاخص، نیازمند دادههای زمانی پیوسته و کامل در یک بازه زمانی مورد نظر میباشد. بااینحال در مواردی گردوغبارهای جوی، ذرات معلق در هوا، عدم کارایی سنجنده، گازها بهویژه حضور ابرها، بهطور قابلتوجهی بر انرژی بازتابنده از سطح بهویژه در محدودهی طولموجهای کوتاه و مادونقرمز اثر میگذارد و منجر به ایجاد تصاویری با دادههای ازدسترفته و یا مقادیر غیرقابلقبول میشود. در این مطالعه، بهمنظور رفع مشکل دادههای جاافتاده و دورافتاده، در سریهای زمانی شاخص NDVI سنجنده MODIS طی سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵، از الگوریتم تجزیهوتحلیل هارمونیک سریهای زمانی (HANTS) استفاده میشود. این الگوریتم برای اجرای دو کار طراحی شده است: ۱- شناسایی و از بین بردن نقاط دورافتاده و مشاهدات ابری، ۲- پر کردن فاصله باقیمانده بین مشاهدات معتبر توسط درونیابی زمانی. ارزیابی نتایج الگوریتم HANTS نشان میدهد که خطای جذر میانگین مربعات (RMSE)، بین دادههای اصلی و بازسازیشده در سریهای زمانی یکساله و پنجساله، به ترتیب کمتر از ۰۲/۰ و ۰۳/۰ واحد NDVI میباشند. بهطورکلی نتایج این پژوهش نشان میدهد که الگوریتم HANTS، در رفع مشکل دادههای ازدسترفته و دادههای دورافتاده در سریهای زمانی NDVI، میتواند مؤثر واقع شود.
دوره ۲۱، شماره ۱۵۲ - ( مهر ۱۴۰۳ )
چکیده
دوغ کره به دلیل دارا بودن فسفولیپیدها و پروتئینهای غشای گویچههای چربی دارای خواص کاربردی و تغذیهای فراوانی است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربرد و عملکرد دوغ کره شیرین جهت تولید ماست چکیده بدون چربی طرحریزی شد. برای این منظور، از نسبتهای ۵، ۱۰ و ۱۵ درصد (وزنی/وزنی) دوغ کره شیرین در تهیه ماست پایه استفاده شد. این بررسی در قالب طرح کاملا تصادفی انجام پذیرفت. pH، درصد ماده خشک کل و درصد پروتئین نمونهها طی روزهای صفر، پنجم، دهم، پانزدهم و بیستم ارزیابی شد. همچنین، ویسکوزیتۀ نمونهها و ویژگیهای حسی محصول شامل رنگ و ظاهر، عطر و بو، طعم و مزه، احساس دهانی و پذیرش کلی طی روزهای اول و بیستم بررسی شدند. یافتهها مشخص نمود طی زمان ماندگاری pH نمونههای حاوی دوغ کره تا حدود بیشتری کاهش مییابد.(P>۰,۰۵) درصد ماده خشک کل محصول با افزایش سطح دوغ کره کاهش یافت اگرچه در زمان ماندگاری تغییر معناداری مشاهده نشد .(P>۰,۰۵) با افزایش سطح دوغ کره، پروتئین نمونهها کاهش یافت و در طی ماندگاری درصد پروتئین نمونهها دستخوش تغییر نشد(P>۰,۰۵) . همچنین، با کاهش سطح دوغ کره، ویسکوزیته نمونهها کاهش یافت (P>۰,۰۵) . یافتههای آزمون ارزیابی حسی نشان داد نمونه حاوی ۱۰ درصد (وزنی/وزنی) دوغ کره دارای بیشترین امتیاز از لحاظ طعم ومزه، احساس دهانی و پذیرش کلی بود و بهعنوان بهترین نمونه انتخاب شد. به طور کلی، یافتههای پژوهش حاضر مشخص نمود که استفاده از دوغ کره در تولید ماستهای چکیده بدون چربی از نظر عملکردی و کاربردی مفید است.
دوره ۲۹، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۴۴ )
چکیده
تعد الاستعاره المفهومیه فی النظریات اللغویه الحدیثه من أهم القضایا التی تختلف عن مفهومها الکلاسیکی اختلافا جذریا. ویری اللغویون الجدد أنه لا تقتصر جمالیات الاستعاره علی حقلی البلاغه والأدب، بل تعدوهما لتشمل الحقل الدلالی أیضا. وفی السیاق ذاته، اقترح لیکوف وجونسون وهما من طلیعه المنظرین للاستعاره المفهومیه نظریه جدیده تتمثل فی أن الاستعاره المفهومیه تؤدی وظیفه مفهومیه فضلا عن وظیفتها الجمالیه والأدبیه ما یمیزها عن مفهومها الکلاسیکی القدیم. هذا ویرمی هذا البحث إلی دراسه الاستعاره المفهومیه بأشکالها المتنوعه فی دیوان بلند الحیدری مرتکزا علی موتیف الحیاه، اعتمادا علی المنهج الوصفی التحلیلی. وقمنا لإنجاز الدراسه بالبحث عن الاستعارات المفهومیه بأقسامها الثلاثه هی: الوجودیه والمادیه والهیکلیه أولاً ثم تحلیل الاستعارات تحلیلا دلالیا بما یتلاءم وأهداف البحث ثانیا. وتکمن أهمیه الموضوع فی أن الشاعر عبّر فی شعره عن رؤیته المشوبه بالخیبه والإحباط والتی قد تتحول إلی الاحساس بالتشاؤم والعبثیه. ومن أبرز النتائج التی تفیدها دراستنا هذه، هی أن الشاعر ینظر إلی الحیاه نظره تشاؤمیه إلا أن نظرته لاتخلو من مشاعر التفاءل والإیجابیه أحیانا. أضف إلی ذلک أنه ثبت من خلال هذه الورقه البحثیه أن الاستعاره الوجودیه بأنواعها الثلاثه وهی الظرف والتشخیص والمادیه تفوق غیرها من الاستعارات فی شعر بلند الحیدری من حیث الکمیه. والسبب فی ذلک ربما یعود إلی حرص الشاعر علی تحویل أفکاره ورؤاه من الحاله المجرده والذهنیه إلی صور مادیه محسوسه یألفها المخاطب المتلقی بسهوله ووضوح.