جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای لشگری


دوره ۵، شماره ۱ - ( زمستان ۱۴۰۱ )
چکیده

حکومتهای مدرن برخلاف حکومتهای سنتی ابزار انحصاری اِعمال خشونت و ایجاد کنش جمعی هماهنگ را از طریق سیستم بوروکراسی و تدوین قوانین در دست دارند. از منظر تاریخی در ایران عملکرد رهبری سیاسی مقتدر از عوامل مهم ساخت حکومت مدرن در دوره پهلوی اول بوده است. در باب علل شکل گیری رهبری مقتدر و نظامیدر عصر پهلوی اول دیدگاههای متعددی مطرح شده است. برخی زمینههای آن را به رفتارهای فردی پهلوی اول مرتبط دانسته و برخی دیگر به ساختارهای اقتصادی- اجتماعی دوران پیش از آن اشاره مینمایند. لیکن ویژگیهای حکمرانی از منظر جغرافیای سیاسی در بستر زمانی- مکانی خاصی شکل میگیرد که در مطالعات چگونگی ساخت حکومت مدرن در ایران کمتر به آن پرداخته شده است. در این مقاله کوشش گردیده با اتکا به روش توصیفی- تحلیلی، چگونگی احراز ارجحیت جایگاه رهبری مقتدر در عصر پهلوی اول (۱۳۰۴- ۱۳۲۰) در ساخت حکومت مدرن در ایران در نتیجه کارکرد مولفههای طبیعی و انسانی مورد بررسی قرار گیرد. یافتههای تحقیق نمایان گر آن است که نامساعد بودن شرایط طبیعی و اقلیمیبه گونه‌ای عمل نمود که در زمان ظهور پهلوی اول امکان شکل گیری طبقات اجتماعی مستقل وجود نداشته و در زمانه تشکیل حکومت مدرن نیروهای تولید همگی در مالکیت قدرت سیاسی متمرکز قرار گرفتند. همچنین تنوع قومیو زبانی نیز سبب می‌گردید رهبران سیاسی- نظامیمقتدر توانایی ایجاد هویت مشترک بین اقوام مختلف را داشته باشند.

دوره ۶، شماره ۱ - ( زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده

نگاه غیرتعمیم گرا به هویت سرزمینی و وابسته دانستن آن به اندیشه‌های سیاسی در سالیان اخیر در مطالعات جغرافیای سیاسی انتقادی مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا مبدا اولیه وابسته دانستن مفهوم هویت سرزمینی به دولت؛ به اندیشه‌های هگل باز می‌گردد. از نظر وی هویت سرزمینی صورت عقلانی اندیشه برساخت شده توسط دولت در روی زمین می‌باشد که در هر جابه‌جایی از تاریخ شکلی از این پدیدار ظاهر می‌گردد. در این راستا اندیشه سیاسی رهبر فره ایزدی یکی از عناصر مهم در ساخت هویت سرزمینی در عصر هخامنشی بود که در طی آن رهبران سیاسی برگزیده خدا بر روی زمین دانسته شده و در سایه وجودی او امکان شکل یابی انسجام اجتماعی و تداعی یک قلمرو سیاسی میسر گردید. در این پژوهش کوشش گردیده با روش تحلیل محتوای متون تاریخی مولفه‌های موثر در برساخت هویت اجتماعی در عصر هخامنشیان در چارچوب دیدگاه پدیدارشناسی روح هگل تبیین گردد. یافته‌های تحقیق بیان‌گر آن است که برساخت آگاهی نسبت به جایگاه پادشاه در عصر هخامنشی حاصل یک سنتز تاریخی بود که تفسیر سنتی از پادشاهان مقتدر جای خود را به پادشاه منتسب به اهورمزدا می‌دهد. این مشروعیت قدسی قادر گردید جمعیت نامتجانس تابع حکومت هخامنشیان را در قالب یک هویت مشترک یکپارچه نماید. ضمن اینکه غیریت سازی ژئوپلیتیکی هخامنشیان با حکومت‌های پیرامونی به‌ویژه دولت- شهرهای یونانی جلوه‌ای از تعارض اندیشه پادشاه فره ایزدی با اندیشه‌های معارض بود که در برساخت انسجام سرزمینی مردم ایران موثر بود.    

 

دوره ۸، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۸ )
چکیده

این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات سطوح مختلف کولین کلراید جیره غذایی(۰، ۲۵۰، ۵۰۰، ۷۵۰، ۱۰۰۰ و ۲۰۰۰ میلی‏گرم در هر کیلوگرم غذا)برعملکرد رشد، ترکیب لاشه و برخی پارامترهای خون و سرم شناسی ماهی آزاددریای خزر طراحی و اجرا گردید.تعداد ۲۷۰ قطعه ماهی با وزن متوسط۳۸/۰±۸۲/۸ گرم در۱۸ وان فایبرگلاس۲۵۰ لیتری با ۳ تکرار در هر تیمار با یکی از ۶ جیره آزمایشی به مدت ۱۰ هفته تغذیه شدند. وزن نهایی، شاخص نرخ رشد ویژه، نسبت بازده پروتئین ماهیان تغذیه شده با جیره محتوی سطوح مناسب کولین (۷۵۰ تا ۱۰۰۰ میلی‏گرم کولین در کیلوگرمبطور معنا‎داری از ماهیان تغذیه شده با جیره شاهد و جیره Cho۲۵۰ بالاتر بود. ضریب تبدیل غذایی ماهیان تغذیه شده با تیمارهای Cho۷۵۰  و Cho۱۰۰۰ بطور معناداری نسبت به ماهیان تغذیه شده با تیمار شاهد پایئن‏تر بود.می‌توان اذعان نمود،ماهی آزاد نمی‌تواند نیازهای فیزیولوژیک کولین خود را با بیوسنتز کولین ازکبد و یا متیونین اضافه تأمین کند.با افزایش کولین در جیره غذایی،میزان پروتئین و چربی لاشه به طور معناداری افزایش ولی رطوبت لاشه کاهش یافت. همچنین مقادیر متوسط چربی کبد ماهیان تغذیه شده با تیمار شاهد و تیمار Cho۲۵۰ بطور معناداری نسبت سایر تیمارها کمتر بود.نتایج بیانگر همبستگی منفی بین افزایش سطح کولین کلراید در جیره و میزان فعالیت آنزیم‏های کبدی خون بود. با توجه به نتایج مطالعه حاضر میتوان اذعان نمود حد مناسب کولین کلراید در ماهی آزاد پرورشی دریای خزر، به میزان  ۷۵۰ تا ۱۰۰۰ میلی‏گرم در کیلوگرم در جیره به منظور دستیابی به حداکثر رشد، ترکیب بهینه لاشه و سیستم ایمنی می باشد

دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

این مطالعه به منظور پایش و ارزیابی عوامل خطر محیطی و مدیریتی در بروز بعضی از بیماریهای ویروسی خاص ازابتدای سال ۱۳۹۶ تا شروع تابستان سال ۱۳۹۷ در یکی از مزارع پرورشی شهرستان فیروزکوه در استان تهران اجرا گردید. بازدید از مزرعه هر ماه دوبار با رعایت کلیه اقدامات ایمنی زیستی به عمل آمد و برخی عوامل فیزیکی و شیمیایی آب به صورت روزانه ثبت گردید. نمونه گیری از کلیه محموله های تخم چشم زده وارد شده از خارج از کشور و نیز از لارو ها پس از شروع شنای فعال و جذب کیسه زرده برای انجام تست RT-PCR جهت تشخیص آلودگی های ویروسی بعمل آمد. آزمایش های ویروس شناسی، باکتری شناسی، انگل شناسی و قارچ شناسی در مزرعه پرورشی و آزمایشگاه انجام شد. تمامی مشاهدات بالینی، ماکروسکوپی و میکروسکوپی و نیز کلیه عوامل مدیریتی تولیدی، بهداشتی، عوامل فیزیکی و شیمیایی موثر در بروز بیماری های ویروسی بررسی و ثبت گردید. در مشاهدات بالینی از ماهی ها علایمی نظیر کم اشتهایی، تجمع در حاشیه و نزدیک خروجی استخر، لاغری، بیرون زدگی یک طرفه و دو طرفه چشم، تجمع و رسوب رنگدانه ملانین، زخم های پوستی، خونریزی در ناحیه بطنی و چشمی، خون ریزی های سرسوزنی در ناحیه بطنی، مدفوع رشته ای، تلفات بالا و ماهیان در حال مرگ فراوان دیده شد. نتیجه بررسیهای آزمایشگاهی نشان داد که بچه ماهی های قزل آلا آلوده به ویروس IHN بوده و نتیجه تست آنها مثبت اعلام شد. این بیماری موجب تلفات حدود ۸۰% بچه ماهی های حاصل از تخم های چشم زده وارداتی شد. موارد تلفات دیگری نیز با علل متفاوت از جمله: حمله شب هنگام سمور آبی، تردد کارکنان مزرعه در دیگر مزارع و انتقال آلودگی، عدم ضدعفونی خودروها هنگام ورود و خروج و مسمومیت شدید غذایی در بچه ماهیان ثبت شد. با توجه به نتایج این تحقیق، دستورالعمل های علمی و کاربردی جهت کاهش مخاطرات محیطی و مدیریتی موثر در بروز بیماری ها ارائه شد.

دوره ۱۷، شماره ۱۰۱ - ( تیر ۱۳۹۹ )
چکیده

باکتری اشریشیاکلی O۱۵۷:H۷ یکی از پاتوژن­های مهم در ایجاد مسمومیت­های غذایی در محصولات گوشتی است. در این پژوهش اثر ضد میکروبی اسانس اسطوخودوس (Lavandula Angustifolia) و نمک (NaCl) بر رشد باکتری اشریشیاکلی O۱۵۷:H۷ تلقیح شده به گوشت چرخ شده گوساله طی زمان نگهداری انجام گرفت. حداقل غلظت بازدارندگی (MIC) و کشندگی (MBC) اسانس اسطوخودوس در مورد باکتری اشریشیاکلی O۱۵۷:H۷ با استفاده از روش ماکرو دایلوشن براث به ترتیب ۶۲۵/۰ % و ۲۵/۱ % تعیین گردید.  اسانس اسطوخودوس در سه غلظت (صفر، ۵/۰ و ۱ درصد) و نمک در سه غلظت (صفر، ۲ و ۴ درصد) به گوشت چرخ شده اضافه گردید. در مرحله بعد باکتری اشریشیاکلی O۱۵۷:H۷ به میزان  CFU/gr۱۰۵ به تمیارهای مختلف گوشت چرخ شده تلقیح شد. گوشت های چرخ شده و تلقیح شده با باکتری اشریشیاکلی O۱۵۷:H۷ در روزهای (صفر، ۳، ۶ و ۹) نگه داری شده در دمای یخچال (۴ درجه سانتی گراد) مورد شمارش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثر تمام تیمارها بر جلوگیری از رشد باکتری اشریشیاکلی O۱۵۷:H۷  معنی دار (P< ۰,۰۵) بود و میانگین لگاریتم تعداد باکتری در دوره ۹ روزه، در همه گروه­ها کمتر از گروه کنترل بود. به طور مقایسه ای اثر نمک به تنهایی نسبت به اثر اسانس به تنهایی بیشتر بود. بیشترین اثر مهارکنندگی مربوط به استفاده همزمان اسانس و نمک بود.
 

دوره ۱۸، شماره ۱۱۵ - ( شهریور ۱۴۰۰ )
چکیده

ارتعاشات وارد بر میوه‌های در حال حمل می‌تواند هر یک از آسیب‌های ضربه، سایش و فشرده ‌سازی و یا ترکیبی از آنها را به میوه وارد سازد. بافت میوه‌ شلیل در مرحله رسیدگی نرم است بنابراین سبب افزایش حساسیت به آسیب مکانیکی در هنگام حمل و نقل و نگهداری می‌شود. در این پژوهش اثر ارتعاشات شبیه سازی شده حمل و نقل بر کیفیت میوه شلیل با پنج سطح ، سه سطح دامنه، دو نوع جعبه ، سه نوع جاذب بر روی ردیف‌های اول ، دوم و سوم میوه مورد مطالعه قرار گرفته است. ریشه میانگین مربعات شتاب ارتعاش به عنوان معیاری از بزرگی ارتعاش در نظر گرفته شد و درصد انتقال پذیری ارتعاش در تیمارهای مختلف محاسبه شد. همچنین بیشینه تنش و مدول الاستیسیته در نقطه تسلیم نیز محاسبه گردید. نتایج نشان داد که جاذب‌ها در محدوده بسامدی  ۷/۵ تا ۵/۷  و ۹/۸ هرتز به ترتیب، هرتز بیشترین و کمترین جذب ارتعاش را داشتند. میو‌ه‌های ردیف اول، دوم و سوم به ترتیب در شتاب‌های ۸/۰ ، ۴/۸ و ۶ متر بر مجذور ثانیه کمترین مقدار انتقال پذیری بیشترین میزان جذب ارتعاش داشتند. کمترین میزان جذب ارتعاش نیز در ردیف اول ، دوم و سوم به ترتیب در شتاب‌های ۳/۲ ، ۱/۵ و  ۴/۳ متر بر مجذور ثانیه بدست آمد. لذا پیشنهاد می‌شود برای حمل میوه از جعبه‌های کارتنی که درون آن‌ها جاذب‌های کاغذی قرار داده شده است، استفاده گردد و در هر جعبه، یک ردیف میوه بیشتر چیده نشود.

دوره ۲۰، شماره ۳ - ( اسفند ۱۳۹۸ )
چکیده

میزان شدت صدا در بیشتر صنایع و فرآیندها یک عامل مزاحم است. جاذب‌های صدا وسیله‌ای برای کاهش میزان سر و صدا هستند. انواع مختلفی از جاذب‌های صوتی با طراحی و جنس‌های گوناگون وجود دارد؛ اما جاذب‌های صدایی که بتوانند ضریب جذب بالایی داشته باشند، موثر واقع خواهد شد. طراحی اسفنج منگر با ساختار فرکتالی، راه‌ حل مناسبی برای این مساله خواهد بود. با توجه به اینکه عوامل مختلفی مانند جنس، گام و بسامد بر این جاذب تاثیرگذار هستند، در این پژوهش هر یک از این عامل‌ها آزمایش شدند و اثرات ضریب جذب و تغییرات تراز صدا تحت تاثیر عامل‌های جنس، گام و بسامد بررسی و تحلیل شدند. در بررسی عامل گام، مشخص شد که میزان ضریب جذب گام دوم دارای نتایج مطلوب‌تری نسبت به گام یک است. این مقدار برای گام یک ۰/۳ و برای گام دو ۰/۳۸ به­دست آمد. از میان عامل‌های موثر بر میزان ضریب جذب اسفنج منگر، عامل جنس، اثرات مشهودتری را نشان داد؛ به­نحوی که جاذب با بافت سخت‌تر دارای ضریب جذب پایین‌تر و جاذب با بافت سبک‌تر، دارای ضریب جذب بالاتر است. از میان جنس‌های به­کاررفته برای این جاذب، اسفنج دارای بالاترین ضریب جذب با مقدار۰/۴ و ام­دی­اف حداقل ضریب جذب با مقدار ۰/۳ را دارد.


صفحه ۱ از ۱