جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای قاسمپور


دوره ۶، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده

یکی از متغیرهای موثر بر برنامه‌ریزی نیروی انسانی، قصد ترک شغل است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر ادراک از «بافت اخلاقی سازمان» بر «قصد ترک شغل» منابع انسانی زن با سنجش نقش تعدیل‌کننده متغیر «ارزش‌های کاری» در یکی از دانشگاه‌های دولتی شمال شرق کشور بود. نتایج به‌دست آمده بر سیاست‌های برنامه‌ریزی نیروی انسانی با محوریت تقاضای نیروی کار تأثیر دارد. با استفاده از روش تصادفی ساده، نمونه‌گیری برای دستیابی به حجم نمونه ۲۱۰ تن، تعیین شده بر‌اساس جدول مورگان، انجام گردید. ابزار پژوهش، پرسشنامه و مصاحبه بود. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون میانگین، تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج مصاحبه‌ها نشان داد که با توجه به بالا‌بودن قصد ترک شغل در سازمان، کارکنان به دلایلی مانند «نبودن جایگزین‌های شغلی بهتر در خارج از سازمان»، همچنین «قرار داشتن در وضعیت استخدام رسمی» به ترک سازمان اقدام نکرده‌اند. در یک یافته بسیار قابل تأمل روشن شد که قصد ترک شغل در بین کارکنان زن هیأت علمی از سایر گروه‌ها بالاتر بود. نتایج نشان داد که ادراک از بافت اخلاقی بر قصد ترک شغل (۳۶/۰=β)  مؤثر است. همچنین نقش تعدیل‌گر ارزش‌های کاری بر قصد ترک شغل (۲۶/۰=β)  مورد تأیید قرار گرفت. اگرچه که ارزش رابطه (۲۰/۰-= β) و ارزش پاداش (۱۵/۰-=β) نقش اثرگذارتری بر رابطه میان بافت اخلاقی در سازمان و قصد ترک شغل داشت.  

دوره ۱۴، شماره ۶۸ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده در پژوهش حاضر، شاخساره­های چای شامل یک جوانه رأسی و دو برگ مجاور، در دو واریته­ی چای (هیبرید و کلون ۱۰۰)، از مرکز تحقیقات چای کشور جمع آوری شدند و پس از عصاره گیری، محتوای فنول کل، فلاوونوئید کل و فعالیت آنتی اکسیدانی توسط روش رنگ سنجی ارزیابی شدند. آنالیز کاتچین و کافئین توسط دستگاه HPLC صورت گرفت. ویژگی های حسی با استفاده از تست پانل به کمک روش خطی انجام شد. نتایج نشان داد که محتوای فنول کل در دو واریته­ی کلون ۱۰۰ و هیبرید اختلاف معنی­داری نداشت (p≤۰,۰۵). محتوای فلاوونوئیدی و خاصیت آنتی اکسیدانی در دو واریته متفاوت و در واریته کلون ۱۰۰ بطور معنی­داری (p≤۰.۰۵) بیشتر از واریته هیبرید بود. نتایج آنالیز HPLC بیانگر وجود مقادیر بالاتر کاتچین و کافئین در واریته­ی هیبرید نسبت به واریته­ی کلون ۱۰۰ بود. واریته­ی هیبرید نسبت به واریته­ی کلون ۱۰۰، پر­رنگ­تر بود و طعم تند­تری داشت درحالیکه واریته کلون ۱۰۰ از عطر قوی­تری برخوردار بود. نتایج بیانگر برتری واریته کلون ۱۰۰ از لحاظ خواص سلامتی بخش آن نسبت به واریته­ی هیبرید می­باشد.

دوره ۱۵، شماره ۷۷ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده

با توجه به مشتری پسندی محصول ژله خوراکی، امروزه استفاده از آن در گروه‌های سنی مختلف دو چندان شده است. ‏در ‏فرمولاسیون این محصول شکر و رنگ‌های سنتتیک به کار می‌رود که قابل جایگزینی ‏است.‏ در این پژوهش اثر ژلاتین و میزان کنسانتره انار (با هدف جایگزینی شکر و رنگ) در فرمولاسیون ژله پروبیوتیک مورد مطالعه قرار گرفت. بهینه سازی فرمولاسیون با استفاده از متغیرهای مستقل، میزان ژلاتین در محدوده ۵-۲ درصد و میزان کنسانتره انار در ۴-۱ درصد، در ژله حاوی لاکتوباسیلوس پاراکازئی انجام گرفت. نمونه‌ها طبق طرح آماری مرکب مرکزی تولید و سپس شاخص-های فیزیکو-شیمیایی، ماندگاری باکتری پروبیوتیک و خواص حسی مورد بررسی قرار گرفت. با بررسی شاخص‌های رنگ، شاخص L با افزایش میزان ژلاتین ابتدا سیر کاهشی داشته و با گذشت زمان سیر افزایشی داشت. شاخص a نیز بیشترین مقدار را در غلظت ۵ درصد ژلاتین داشت. مقدار کنسانتره انار بر روی شاخص a تاثیر معنی داری داشت و تا غلظت ۸/۲ درصد مقدار شاخص قرمزی با گذشت زمان کاهش یافت. برهمکنش ژلاتین-کنسانتره انار بر روی pH تاثیر مثبت داشته و بیشترین میزان پذیرش کلی حسی تیمارها در غلظت ۸/۲% کنسانتره انار بدست آمد. با افزایش درصد ژلاتین، تاثیر منفی بر پذیرش کلی مشاهده شد. در ارزیابی ماندگاری باکتری پروبیوتیک، بیشترین میزان رشد باکتری در روز ۱۸ نگهداری بدست آمد. بر مبنای نتایج این پژوهش، می‌توان در فرمولاسیون ژله خوراکی با کاربرد سویه پروبیوتیک و جایگزینی کنسانتره انار قابلیت پذیرش فرآورده نهایی و خواص سلامت بخشی آن را افزایش داد و ویژگی‌های فیزیکو-شیمیایی آن را بهبود بخشید.

دوره ۱۵، شماره ۷۸ - ( ۵-۱۳۹۷ )
چکیده

ماست یک فرآورده لبنی تخمیری است که در سراسر جهان مورد توجه می‌باشد. در چند سال اخیر، با به کارگیری باکتری‌های پروبیوتیک، محصولی به نام ماست پروبیوتیک تولید شده که به عنوان یک ماده غذایی سلامت‌بخش و فراسودمند شناخته شده است. استفاده از تکنیک ریزپوشانی می‌تواند منجر به افزایش قابلیت زنده‌مانی باکتری‌های پروبیوتیک در فرآورده‌های لبنی در دوره نگهداری شود. در این پژوهش تاثیر افزودن کازئینات سدیم (۳-۰ درصد) و فرآیند ریزپوشانی لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس در بستر کازئینات سدیم- صمغ ژلان بر ویژگی‌های فیزیکی- ‌شیمیایی (اسیدیته، ویسکوزیته ظاهری، آب‌اندازی و ظرفیت نگهداری آب) و قابلیت زنده‌مانی این باکتری در ماست پروبیوتیک طی ۲۱ روز نگهداری در دمای ˚C ۴ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج ویژگی‌های کیفی ماست تولید شده نشان داد که با افزودن کازئینات سدیم به شیر، اسیدیته، ظرفیت نگهداری آب و ویسکوزیته ظاهری ماست در دوره نگهداری افزایش، ولی سینرزیس، کاهش معنی‌داری نشان داد (۰۵/۰>P). نتایج نشان داد که نمونه‌های ماست حاوی لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس ریزپوشانی شده نسبت به فرم آزاد این باکتری، دارای ویسکوزیته ظاهری و ظرفیت نگهداری بیشتر آب، ولی اسیدیته و سینرزیس کمتری بودند. طبق نتایج به دست آمده از شمارش میکروبی، ریزپوشانی لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و استفاده از کازئینات سدیم به طور چشمگیری، منجر به بهبود بقاء آن طی نگهداری گردید، به طوریکه بیشترین تعداد باکتری در پایان ۲۱ روز ماندگاری، مربوط به نمونه حاوی ۳ درصد سدیم کازئینات و سلول‌های ریزپوشانی شده بود.

صفحه ۱ از ۱